مطالعة رابطة بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی در بین دانشجویان دانشگاههای شهر کرمان
Article data in English (انگلیسی)
سال چهارم، شماره اول، بهار 1390، ص 105 ـ 120
Ravanshenasi-va- Din, Vol.4. No.1, Spring 2011
سیدرضا موسوی*/ عطاءالله موحدی نیا**
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی دانشجویان است. در این پژوهش «سلامت کلی جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی» به عنوان ملاک های سلامت عمومی، بررسیشده، و متغیرهای رفتاری، شناختی و عاطفی (نگرش و احساس) دانشجویان نسبت به انجام فریضة نماز به عنوان متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه، شامل230 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان می باشد. این دانشجویان پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ ) و پرسش نامه محقق ساخته نماز را تکمیل کرده اند. یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که بین نمرات دانشجویانی که مقید به انجام فریضه نماز هستند و دانشجویانی که مقید نیستند در مقیاس های پرسش نامة سلامت عمومی (به جز اختلال در عملکرد اجتماعی) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های این مطالعه، نشان می دهد که بین علایم جسمانی و اضطراب و بی خوابی از یک طرف و بُعد رفتاری انجام فریضه نماز، همبستگی معناداری وجود دارد. همین طور نتایج این تحقیق حاکی از همبستگی معناداری بین افسردگی و ابعاد شناختی، احساسی و رفتاری فریضه نماز است. p< 0.01)). همچنین بین دانشجویان پسر و دختر در مقیاس افسردگی و نیز در ابعاد سه گانه فریضه نماز، تفاوت معناداری مشاهده می شود.
کلید واژه ها: فریضه نماز، سلامت روانی دانشجویان و سلامت جسمانی دانشجویان.
مقدمه
چاهن (1991م) سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می کند که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران میشود.1 انجمن کانادایی بهداشت روانی، «سلامت روانی» را در سه بخش تعریف کرده است: بخش اول، بازخوردهای مربوط به خود (تسلط بر هیجان های خود، آگاهی از ضعف های خود و رضایت از خوشی های خود)؛ بخش دوم، بازخوردهای مربوط به دیگران (علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی؛ بخش سوم، بازخوردهای مربوط به زندگی (پذیرش مسئولیت ها، ذوق توسعه امکانات و علایق خود، توانایی گرفتن تصمیم های شخصی و ذوق خوب کار کردن).2
چاهن به پنج الگوی رفتاری درباره سلامت روان، اشاره کرده و می نویسد: 1. حسّ مسئولیت پذیری، 2. حسّ اعتماد به خود، 3. هدف مداری، 4. ارزش های شخصی (از فلسفه ای خاص، مبتنی بر اعتقادات، باورها و اهدافی بهره مند است که به سعادت و شادکامی خود یا اطرافیانش می انجامد و خواهان افزایش مشارکت اجتماعی است)، 5. فردیت و یگانگی (وی خود را جدا و متمایز از دیگران می شناسد و می کوشد الگوهای رفتاری خود را توسعه دهد، به گونه ای که نه هم نوایی ناهشیارانه با خواسته های دیگران دارد و نه توسط دیگران طرد می شود).3
در روانشناسیاسلامی، سلامت معنوی انسان از طریق اعتقاد به نیرویی برتر که در زندگی از او حمایت می کند، تأمین می شود. برقراری ارتباط با سرچشمة هستی و استمداد از او به تقویت قوای روحی و جسمی انسان کمک می کند. دیدگاههای معنوی علاوه بر تأثیر بر نگرش و رفتار، روی فیزیولوژی و سلامت تن نیز اثر می گذارند و این تأثیر را «تندرستی معنوی» می نامند. به طور کلی دستیابی به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی نیاز اصلی هر انسان است و نماز از جمله راههای ذکر خدا و بهترین راه ارتباط با منشأ هستی است. امروزه برای کاهش تنش و اضطراب و حتی درمان بیماری ها از روش های مختلفی، مثل آرام سازی4 و مراقبه5 استفاده می شود که همگی آنها در نماز وجود داشته و به بهترین وجه می توان به آنها دست یافت.
نکته اساسی این است که از نگاه قرآن کریم و اندیشة پیشوایان معصوم‰ سخن گفتن از بهداشت روان و به کارگیری آن در مسیر سعادت خود و جامعه، بدون باور به مبدأ و معاد (خدا و معاد) و ارتباط مستمر با خداوند امکان پذیر نیست، زیرا آفرینش آدمی به گونه ای است که بدون باور به خدا نمی توان شادکامی و رضایت از زندگی را تجربه کرد و نمی توان با دیگران، انسانی و اخلاقی برخورد کرد. کسی که خود را گم کرده و به جز خدا در پی همه چیز است و برای ارضای نیازهای جسمانی، شهرت طلبی، دنیاخواهی و زیباسازی و لوکس کردن چهره و خانه، از هیچ اقدامی دریغ نمی ورزد و معتقد است که هیچ چیز (حتی دین و اخلاق) نباید مانع لذت خواهی و خواسته های فردی شوند، او نمی تواند از مدیریت و کنترل روابط مؤثر میان فردی سخن بگوید. او نمی تواند زندگی را زیبا ببیند و در فشارها و سختی های زندگی آرامشش را حفظ کند و به یأس و ناامیدی گرفتار نشود. خداوند در سورة معارج می فرماید: «تنها کسانی که نماز را برپا می دارند می توانند نیروهای درونی (حرص، جزع و بخل) را مدیریت و کنترل کنند».6 در حقیقت، دنیای آدم های بیخبر از خدا و معنویت، دنیایی است سراسر رنج و بی هویتی، از این رو خداوند متعال در قرآن می فرماید: «هر کس از هدایت من [که سبب یاد نمودن از من در همه امور است] روی بگرداند، برای او زندگی تنگ [و سختی] خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.»(طه: 124)
اما اهل ایمان چون زندگی را معنادار و هدفمند می بینند، هیچ گاه مأیوس نمیشوند و یأس تنها از آنِ کافران و پیروان مکتب مادی است: «از رحمت خدا مأیوس نباشید زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمیشوند.»(یوسف: 87)
بر اساس اندیشة اسلامی، تمامی مخلوقات خداوند به گونه ای ذی شعور و در حال عبادت پروردگارند، اما خداوند انسان را که از نعمت عقل و زبان بهره مند فرموده و او را خلیفه و جانشین خود قرار داده، او را برای درک کمال مطلوب انسانی به عبادت فرمان داده است: «جن و انسان را نیافریدیم مگر برای عبادت».(ذاریات: 56) خداوند در قرآن کریم در بیش از 120 آیه در سوره های مختلف درباره نماز، آداب، و فضایل آن، سخن گفته و آثار آن را یادآور شده و در پانزده مورد به آن امر نموده است.7 خداوند می فرماید: «نماز را برای یاد من به پا دارید.»(طه: 14) ثمره نماز، صبوری است. همچنین می فرماید: «(متواضعان و مطیعان) کسانی هستند که دلشان بیاد خدا هراسان می گردد و بر مصیبت ها و ناملایمات زندگی، صبور و شکیبا هستند و نماز برپا می دارند و از آنچه روزیشان دادیم (به مستمندان) انفاق میکنند.8
نماز در اصلاح رفتار، نقش بی نظیری دارد: «نماز را برپادار، زیرا نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد.»(عنکبوت: 45) تمام سودمندیهای نماز به خود نمازگزاران بر می گردد، زیرا فرمود: «ای مردم! شمایید نیازمندان به خدا، و فقط خدا بینیاز و ستوده است.»(فاطر: 15) و نماز، راه رستگاری است: «مسلماً رستگار می شود کسی که خود را تزکیه کند و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند».9 بنابراین، تمامی رفتارهای مذهبی، به خصوص نماز، علاوه بر اجر اخروی و معنوی، سلامت جسمی، روانی، رفتاری و اجتماعی را که لازمة رشد و شکوفایی است، در پی دارد.
در همین راستا می توان به پژوهش هایی اشاره نمود که بر اساس نتایج آن، جامعه دانشجویی به گونه ای با مسائل روان شناختی در حد قابل توجهی دست به گریبان است. احمدی و ترکان در مطالعات خود که روی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز و زاهدان در سال های 74 و 84 انجام داده اند، میزان افسردگی در بین دانشجویان را 54/1% ـ 9/26% اعلام نموده اند.10 فروتن (1384) در مقاله خود به شیوع افسردگی بین دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی (دانشگاه علوم پزشکی همدان 5/43%، لرستان31%، سبزوار 3/29%، و کاشان 4/28%) اذعان کرده است.11 پژوهشی که در سال 1381 با استفاده از آزمون روان شناختی (ام. ام .پی. آی2) روی دانشجویان مراجعه کننده به اداره مشاوره صورت گرفته، مبین آن است که 59% از نمونه های مورد مطالعه، درجه هایی از مسائل روان شناختی، از جمله افسردگی، افکار وسواسی، عدم اعتماد به نفس، سوء ظن و حالت مانیا داشته اند.12 با این اوصاف با صراحت می توان اذعان نمود که نماز، اذکار و تمامی رفتارهای مذهبی، از جمله موهبتهای الهی هستند که برای حفظ ثبات روانی و سلامت جسم به انسان عطا و مرحمت شده است. ویلیام جیمز می نویسد:
انسان در تعاملات اجتماعی خود، ذخیرة انرژی روانی خود را از دست می دهد و تنها منبعی که می تواند آن انرژی را جبران نماید اتصال به قدرت لایزال الهی است و آن اتصال حاصل نمی گردد، مگر با نماز و نیایش.13
در سال های اخیر در حوزه های مختلف دینی (اسلامی، مسیحی و یهودی) شواهد بسیاری در مورد تأثیر نماز و نیایش در تأمین سلامتی ارائه شده است.14 همچنین برای مطالعة آثار نماز و نیایش بر درمان و بهبود بیماری های مزمن، از جمله سرطان، بیماری های روانی، بیماری های قلبی ـ عروقی، دیابت و ایدز، چشم پزشکی، التهاب و روماتیسم، گرایش چشمگیری وجود دارد. دیل کارنگی می نویسد:
«اگر مردم از تسکین خاطر و آرامشی که دین و عبادت به آدمی می بخشد نصیبی داشتند، ممکن بود از اغلب این خودکشیها و بسیاری از دیوانگیها جلوگیری کرد.»15
دورکیم نیز معتقد است:
«مؤمنی که با خدا راز و نیاز میکند، نه تنها انسانی است که با حقایق جدیدی دست مییابد، بلکه انسانی است که خود را قدرتمند احساس میکند. او در درون خود نیروی بیشتری احساس میکند و توانایی بیشتری در غلبه بر سختیها و مشکلات دارد. به نظر او عملکرد تسکینی دین، بهویژه در ایام نومیدی، دارای اهمیت بسیار است. به همین خاطر، در بین افراد دین دار، کمتر جرم و جنایت، خودکشی، بزهکاری و ... مشاهده میشود.»16
ویلیام جیمز چنین میگوید: «اگر نیرویی برای تحمل پیشامدها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست میآید».17 پروپست18 و همکاران وی در سال1992م در مطالعه ای با عنوان «بررسی مقایسهای درمان های رفتاری ـ شناختی غیر مذهبی و مذهبی، در درمان افسرگی بالینی در 59 بیمار مذهبی افسرده»، دریافتند که درمان مذهبی، به تسریع قابل ملاحظة بهبودی در مقایسه با درمان استاندارد رفتاری شناختی غیر مذهبی منجر می شود.19 نتایج تحقیق دیگری که توسط پرسمن20 و همکاران وی در سال 1990م روی 33 زن سالمند که به علت «شکستگی هیپ» در بیمارستان بستری شده بودند، صورت گرفته است نشان می دهد افرادی که اعتقادات مذهبی قوی تری داشته اند کمتر دچار افسردگی شده و پس از ترخیص، توانایی پیاده روی در مسافت طولانی تری داشته اند. تحقیق دیگری که توسط کریستیان21 و همکارانش در سال 2001م با عنوان «مذهب و معنویت و افسردگی» روی162 بیمار که در مراحل انتهایی بیماری بوده و درمان تسکینی دریافت می نمودند، صورت گرفته است، نشان می دهد که ارتباط منفی قوی بین معنویت با میزان افسردگی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهشی که در سال 2002م در دانشگاه لافبرو انگلیس22 روی افرادی که داغ دار یا عزادار بوده اند صورت گرفته است، نشان می دهد کسانی که اعتقادات مذهبی قوی تری داشته اند از سلامت روانی بالاتری بهره مند بوده و کمتر از دیگران علائم افسردگی داشته اند.23 در ایران نیز تحقیقاتی در این زمینه، صورت گرفته است که برخی از آنها به شرح زیر است:
احمدِعلی نور بالا در پژوهشی دربارة «رابطه میان وابستگی مذهبی و افسردگی روی دانش آموزان دبیرستانی در شهرهای تهران، کرج، یزد و اردکان» نشان می دهد دانش آموزانی که مذهبی تر بوده اند (چه دختر وچه پسر)، کمتر دچار افسردگی شده اند. به عقیده وی، از این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که باور مذهبی و داشتن رفتارهای مذهبی متعادل، به خصوص پایبندی به قضاوت های اخلاقی ـ دینی، نقش اساسی در کاهش شیوع افسردگی ایفا می کند.24 با توجه به مبانی تئوریک یاد شده و تحقیقات انجام شده در خصوص تأثیر نقش نماز و نیایش در سلامت روانی و جسمانی، پژوهش حاضر در پی این هدف است که مؤلفه های شناختی، احساسی و رفتاری نماز خواندن به طور هم زمان بررسی شده، نقش نماز خواندن بر سلامت جسمانی و روانی مطالعه و نشان داده شود.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است که به روش پیمایشی25 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه های شهید باهنر و دانشگاه آزاد اسلامی شهر کرمان بوده که در آن از گروههای مختلف آموزشی، نمونه گیری به روش تصادفی ـ چند مرحله ای صورت گرفته است؛ این گونه که از هر گروه آموزشی، دو دانشکده به تصادف انتخاب شده و از هر دانشکده، تعدادی دانشجو به تصادف انتخاب شده است. برای این منظور در هر دانشکده به کسانی که داوطلب شرکت در پژوهش بوده اند پرسش نامه داده شده است. زمان در نظر گرفته شده برای تکمیل هر پرسش نامه حدود پانزده دقیقه بوده است. جمعاً تعداد 260 پرسش نامه توزیع و 250 پرسش نامه کاملاً تکمیل و دریافت شده است. در این پژوهش از دو پرسش نامه استفاده شده است: پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه انجام فریضه نماز.
پرسش نامه سلامت عمومی26 (GHQ)
پرسش نامه سلامت عمومی توسط گلدبرگ در سال 1972م ابداع شده و هدف از طراحی آن، کشف و شناسایی اختلالات روانی در مراکز درمانی و موقعیت های مختلف بوده است. این پرسش نامه از جمله شناخته ترین ابزار غربالگری اختلالات روانی است که تأثیر بسزایی در پیشرفت پژوهش های علوم رفتاری و روان پزشکی داشته است.27 پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی، توسط گلدبرگ و هیلیر در سال 1979م تدوین یافته و سؤالهای آن بر اساس روش تحلیل عاملی پرسش نامه شصت سؤالی اولیه استخراج گردیده است که در بر گیرنده چهار مقیاس علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی شدید است.28 همبستگی بالای موجود بین نتایج حاصل از پرسش نامه های 28 و 60 سؤالی، بر این دلالت دارد که پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی از توانایی لازم برای ارزیابی شدت اختلالات روانی بهره مند بوده، می تواند به عنوان ابزار غربالگری، صرفه جویی در وقت و هزینه را در پژوهش های علوم رفتاری به همراه داشته باشد.29 این پرسش نامه توسط گلدبرگ30 و همکارانش (1988م) برای تشخیص چهار علامت مهم بالینی تهیه شده است. این پژوهش، 28 سؤال دارد و مقیاسهای زیر را مورد سنجش قرار می دهد: علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی شدید. هر مقیاس، هفت سؤال دارد و هر سؤال، چهار گزینه. پایایی این پرسش نامه در مطالعات زیادی مورد سنجش قرار گرفته است که هر کدام حاکی از ثبات و پایایی این آزمون است. در داخل کشور نیز تحقیقات متعددی روی جمعیتهای مختلف آماری دانشجویان، دانش آموزان و کارمندان به عمل آمده است. پایایی پرسش نامه نسخة فارسی (28 ـ GHQ) در این تحقیقات به ترتیب 84%، 91%، 88%، 62%، 92%، 89% و 82% گزارش شده است.
روایی: گلدبرگ (1988م) همبستگی نمراتGHQ و نتیجه ارزیابی بالینی شدت اختلالات را 80% گزارش نموده که بیانگر روایی بالای آزمون می باشد.
پرسش نامه انجام فریضه نماز
این پرسش نامه که توسط نویسندگان مقاله حاضر تدوین شده، سیرده سؤال دارد و در آن ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری فریضه نماز توجه شده است. سؤالات پرسش نامه به گونهای طرح شده است که به طور غیرمستقیم رویکرد پاسخ گو به این فریضه را ارزیابی می کند. برای مثال، عبارت «اگر کسی روزی کار خیلی مهمی داشت می تواند آن روز نماز نخواند و روزهای بعد قضایش را بجا آورد»، میزان پایبندی فرد به نماز را می رساند. همچنین عبارت «هنگامی که صدای اذان را می شنوم ....» بُعد احساسی و عاطفی ملازم با نماز را ارزیابی می کند. از جمله سؤال های مرتبط با بعد رفتاری هم می توان به عبارت «نمازم را با جماعت می خوانم ....» اشاره کرد. روش نمره گذاری این پرسش نامه این گونه بوده است که به گزینه های هر سؤال یک ارزش عددی (0،1،2،3 ) تعلق گرفته و جمع ارزش های عددی این سؤال ها نمره آن بُعد را تشکیل می دهد. بیشترین نمره برای بُعد شناختی (پنج سؤال) پانزده، بعد عاطفی (چهار سؤال) دوازده و بعد رفتاری (چهار سؤال) دوازده می باشد. پایایی این پرسش نامه با روش آزمون (آزمون مجدد 69/0) به دست آمده است. روایی پرسش نامه از طریق روایی محتوی (هم خوانی عبارت های پرسش نامه با موضوع تحقیق) و نیز هم سانی درونی، ارزیابی شده که در شکل دوم آلفای کرونباح 71/0 به دست آمده است. بعد از جمع آوری پرسش نامه ها داده ها وارد نرم افزار آماری شده و درباره آنها تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. آزمونT برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی روش های آماری به کار رفته در این پژوهش بوده است.
یافته ها
پرسش نامه های 260 نفر (140 زن و 120 مرد) تجزیه و تحلیل شده است. 83% پاسخ گویان مجرد و 17% متأهل بوده اند. جدول شماره 1 میانگین و انحراف استاندارد نمره های پاسخ گویان در پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه نماز را نشان می دهد.
جدول شماره 1: میانگین و انحراف استاندارد مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی و نماز
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
الف ـ پرسش نامه سلامت عمومی |
||
علایم جسمانی |
71/5 |
91/3 |
اضطراب و اختلال خواب |
40/6 |
61/4 |
اختلال در عملکرد اجتماعی |
25/7 |
36/3 |
افسردگی شدید |
23/25 |
37/4 |
ب ـ پرسش نامه نماز |
||
شناختی |
25/10 |
4 |
عاطفی |
20/6 |
3/2 |
رفتاری |
40/5 |
5/2 |
کل |
33/16 |
2/7 |
هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه میان وضعیت سلامت عمومی و انجام فریضه نماز بوده است. برای این منظور، دانشجویان بر اساس میزان نمره کلّ آنها در پرسش نامه نماز، به دو گروه تقسیم شده اند. گروه اول را دانشجویانی تشکیل می دهند که یا رغبت و تمایلی به انجام فریضه نماز نداشته و یا در انجام آن مسامحه و کاهلی می کنند. گروه دوم، دانشجویانی هستند که به انجام این فریضه مقید بوده اند. در مرحله بعد، نمره های این دو گروه در ابعاد پرسش نامه سلامت عمومی با هم مقایسه شده است. از آزمون T برای بررسی معنادار بودن تفاوت نمره ها استفاده شده است. جدول شماره2 نتایج این مقایسه را نشان می دهد.
جدول شماره 2: میانگین، انحراف استاندارد
و آزمون T برای مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی بر حسب انجام یا عدم انجام فریضه نماز
متغیر |
عدم انجام فریضه نماز |
انجام فریضه نماز |
t |
sig |
||
مقیاس های GHQ |
میانگین |
انحراف ستاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
||
علایم جسمانی |
6.4 |
4.3 |
5.02 |
3.4 |
2.6 |
0.01 |
اضطراب و اختلال خواب |
7.4 |
4.9 |
5.2 |
3.9 |
3.7 |
0.00 |
اختلال در عملکرد اجتماعی |
7.4 |
3.6 |
7.2 |
3.02 |
0.4 |
0.68 |
افسردگی شدید |
6.6 |
4.7 |
4.8 |
3.7 |
3.15 |
0.002 |
کل |
27.8 |
14.5 |
22.3 |
11 |
3.2 |
0.002 |
این جدول نشان می دهد که نمره های دو گروه به جز در مقیاس اختلال در عملکرد اجتماعی، در بقیه مقیاس های GHQ با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. توجه به میانگین ها بیانگر آن است که دانشجویانی که مقید به انجام فریضه نماز نیستند در مقیاس های علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، افسردگی شدید، نمرات بالاتری در مقایسه با گروهی که مقید به انجام این فریضه هستند، کسب کرده اند. نمره کل دو گروه نیز تفاوت معناداری با یکدیگر دارد و در گروهی که مقید به انجام فریضه نماز نیستند بیشر از گروهی است که مقید به انجام این فریضه هستند.
هدف دیگر این تحقیق، بررسی رابطه میان مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی و ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری نماز بوده است. جدول شماره 3 این ارتباط را نشان می دهد.
جدول شماره 3: ضرایب همبستگی میان مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی(سطر) وابعادپرسش نامه انجام فریضه نماز(ستون)
متغیرها |
شناختی |
عاطفی |
رفتاری |
کل |
علایم جسمانی |
081/- |
077/- |
** 17/0- |
12/- |
اضطراب و اختلال خواب |
072/- |
10/- |
** 25/0- |
**15/- |
اختلال در عملکرد اجتماعی |
015/ |
051/- |
072/0- |
022/- |
افسردگی شدید |
**25/- |
**14/- |
** 24/0- |
**29/- |
کل |
13/- |
12/- |
**23/0- |
**19/- |
05/0Sig= **
نتایج جدول فوق نشان می دهد که علایم جسمانی تنها با بعد رفتاری همبستگی معناداری نشان می دهد. رابطه میان اضطراب و اختلال خواب، هم با بعد رفتاری و هم با نمره کل انجام فریضه نماز معنادار است. اختلال در عملکرد اجتماعی با هیچ کدام از ابعاد پرسش نامه نماز رابطه معناداری نشان نمی دهد. رابطه افسردگی شدید با هر سه بعد پرسش نامه نماز و نیز نمره کل آن کاملاً معنادار است. نمره کل سلامت عمومی یا بعد رفتاری و نمره کل انجام فریضه نماز، همبستگی معناداری نشان می دهد. از تمام یافته ها این نتیجه به دست می آید که در صورت تعمیم نتایج پژوهش به جامعه آماری می توان گفت که نماز خواندن یا نخواندن، به بهبود یا اختلال در عملکرد اجتماعی دانشجویان ارتباطی ندارد. از طرفی با همین فرض تعمیم می توان ادعا کرد دانشجویانی که دیدگاه مثبتی به نماز دارند کمتر از آنهایی که دیدگاه منفی دارند دچار افسردگی می شوند و بالأخره اینکه حتی خود رفتار ظاهری نماز(بدون در نظر گرفتن نگرش و عاطفه همراه آن) با کاهش علایم جسمانی، اضطراب و افسردگی در دانشجویان همراه است.
وجه دیگر تحلیل داده های این پژوهش به تفاوت دختران و پسران در مقیاس های سلامت عمومی و ابعاد فریضه نماز بر می گردد. جدول شماره 4 این تفاوت ها را همراه با آزمون معناداری آنها نشان می دهد
جدول شماره 4: میانگین، انحراف استاندارد و آزمونT برای مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی و نماز بر حسب جنسیت
متغیر |
پسـر |
دخـتر |
t |
sig |
||
میانگین |
انحراف ستاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|||
الف ـ پرسش نامه سلامت عمومی |
70/5 |
91/3 |
80/5 |
98/3 |
20/ - |
83/0 |
علایم جسمانی |
54/6 |
31/4 |
25/6 |
97/4 |
47/0 |
62/0 |
اضطراب و اختلال خواب |
54/6 |
31/4 |
25/6 |
97/4 |
47/0 |
62/0 |
اختلال در عملکرد اجتماعی |
18/7 |
30/3 |
43/7 |
35/3 |
56/0- |
57/0 |
افسردگی شدید |
46/6 |
33/4 |
96/4 |
29/4 |
62/2 |
009/0 |
کل |
88/25 |
9/12 |
44/24 |
70/13 |
81/0 |
41/0 |
ب ـ پرسش نامه نماز |
||||||
شناختی |
76/10 |
85/3 |
52/13 |
66/3 |
54/5- |
000 |
عاطفی |
85/4 |
51/1 |
72/6 |
43/1 |
73/2- |
007/0 |
رفتاری |
36/5 |
5/2 |
23/6 |
27/1 |
40/2- |
017/0 |
کل |
33/14 |
1/5 |
54/17 |
2/5 |
48/5 - |
000 |
نتایج جدول بالا نشان می دهد که در بین مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی، فقط مقیاس افسردگی در بین دو گروه دانشجویان پسر و دانشجویان دختر تفاوت معناداری دارد. توجه به میانگینها مبین آن است که میزان افسردگی در پسران بیشتر از دختران است. اما در پرسش نامه نماز، تفاوت پسران و دختران در هر سه بعد و نیز نمره کل، معنادار است و در تمامی این مقیاس ها نمره دختران به طور معناداری بالاتر از پسران است.
بحث و نتیجه گیری
هدف اصلی پژوهش، بررسی رابطه میان وضعیت سلامت عمومی و انجام فریضه نماز بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشجویانی که در انجام فریضه نماز سستی کرده یا اصلاً آن را بجا نمی آورند، در پرسش نامه سلامت عمومی، نمره های بالاتری در مقایسه با دانشجویانی که مقید به انجام این فریضه هستند، به دست آورده اند. و از آنجا که نمره های بالا در مقیاس های این پرسش نامه، بیانگر وجود اختلال در آن مقیاس است، می توان گفت دانشجویانی که این فریضه را بجا می آورند در مقایسه با آنهایی که در انجام این فریضه، کوتاهی می کنند از سلامت عمومی بیشتری بهره مندند. این یافته با نتایج تحقیقات بی شماری که در این زمینه انجام شده است، هم سو می باشد.
هدف بعدی این مطالعه، بررسی ارتباط میان ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری فریضه نماز به طور جداگانه با مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به جز مقیاس اختلال در عملکرد اجتماعی، بقیه مقیاس های سلامت عمومی، دست کم با یکی از ابعاد شناختی و عاطفی یا رفتاری نماز ارتباط دارند. بعد رفتاری فریضه نماز با هر سه مقیاس دیگر سلامت عمومی همبستگی نشان می دهد. همچنین بعد شناختی و عاطفی فریضه نماز تنها با مقیاس افسردگی شدید، ارتباط معناداری دارد. این یافته ها بیانگر آن است که حتی اگر نگرش نسبت به نماز چندان مثبت نباشد و عواطف و احساسات قوی هم ملازم آن نباشد، اما نماز اقامه شود باز در جنبه هایی از سلامت جسمانی و روانی تأثیر خواهد داشت. این یافته را میتوان پاسخی در برابر انتقاد افرادی تلقی کرد که ممکن است این فریضه مهم را به بهانه عدم شناخت یا عدم حال مناسب یا حضور قلب، ترک کنند.
نتیجة دیگر پژوهش این است که نگرشهای مثبت به نماز و احساسات ملازم آن، به شدت با افسردگی رابطه منفی دارند. این یافته نیز می رساند که نه تنها نماز خواندن، بلکه داشتن نگرش مثبت به نماز یا احساس خوشایند نسبت به آن در کاهش افسردگی نقش دارد. توجه به مقدار همبستگیها نشان می دهد که این رابطه، زمانی به حداکثر میزان خود می رسد (29/0r=) که هر سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری، هم زمان به کار گرفته شوند.
پیشنهادها
امروزه استفاده از درمان های مکمل و جایگزین31 در جوامع بشری رو به افزایش است. طبق تعریف مرکز ملی درمانهای جایگزین امریکا، «درمان های مکمّل و جایگزین، گروه متنوعی از سیستم ها، فعالیت ها و محصولاتی هستند که در حال حاضر در میان درمان های متداول32 قرار نمی گیرند، زیرا درمانهای متداول توسط فارغ التحصیلان علوم پزشکی در گرایشهای مختلف صورت می پذیرد، در حالی که بسیاری از درمان های مکمل، مانند گیاه درمانی یا تکنیک های تمرکز، مانند یوگا توسط افراد غیر متخصص انجام می گیرد. امروزه در علوم پزشکی از نماز به عنوان بخشی از گروه «درمان های مکمّل و جایگزین» نام می برند و مطالعات بسیار فراوانی در مورد آثار مثبت نماز و نیایش روی بیماری و بهبودی سریع تر آن در متن های پزشکی وجود دارد، از این رو نماز و نیایش را اکسیژن سلامت روانی فرد بیان کرده اند. اما متأسفانه باید گفت که هنوز برخی از روان شناسان و روان پزشکان در کشورهای غربی و همچنین اسلامی به تأثیر شگرف معنویت، دعا و ارتباط با خدا در درمان بسیاری از اختلالات روانی باور ندارند. دکتر ابهری33 می گوید: «برخی از متخصصان هر چند که ممکن است به ظاهر مسلمان باشند، اما به روشهای درمان اسلامی، اعتقاد کافی ندارند و عدهای نیز به رغم اعتقاد به روشهای درمان اسلامی، در مثمر ثمر بودن این روشها تردید دارند. در حالی که در اندیشة دینی، معنویت راهی است که با آن می توان در زندگی به امید، آسایش و آرامش درونی دست یافت.» بر اساس یافتة این پژوهش، اگر والدین، مربیان، روان شناسان و آسیب شناسان اجتماعی بخواهند در کاهش اختلالات روانی و رفتاری و بزهکاری های اجتماعی نقش مؤثری ایفا کنند، باید در تقویت باورهای مذهبی و انجام فرایض دینی، به ویژه نماز که ستون دین است، تلاشی درخور و مؤثر انجام دهند. باید در مورد ساختار مطالعات مربوط به آثار نماز و سایر اعمال معنوی و تربیت نسل نو، تحول اساسی شکل بگیرد و علاوه بر خانواده، مدرسه و رسانه ها باید با مهندسی فرهنگ نماز در جامعه، این فریضة تأثیرگذار را نهادینه کنند.
منابع
کارنگی، دیل، آیین زندگی، ترجمه: جهانگیر افخمی، تهران، ارمغان، 1376.
اسلامی، احمد و همکاران، «بررسی میزان افسردگی و رابطه آن با نگرش فرد نسبت به مذهبی بودن در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گرگان»، مجله طب و تزکیه، ش43،1376، ص45-39.
اکبرزاده، رؤیا و صادقی، هما، «افسردگی و نیایش»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز (www.namaz.ir) ، 1388.
بناکار، بختیار و همکاران، «نگرش دانشجویان دانشکده علوم پزشکی فسا نسبت به اثر بخشی نماز»، مجله طب و تزکیه، ش43 ،1380، ص84-88.
ـــــ، «بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا نسبت به تاثیر نماز بر بهداشت روانی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز (www.namaz.ir) ، 1387.
خزائی، علیرضا، «نقش معلمان در توسعه باورهای دینی و رشد اخلاقی جامعه»، مجموعه مقالات برگزیدهء همایش معلم،فرهنگ و توسعه، اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان، 1380، ص 138-128.
شرفی، محمد رضا، «مبانی و آثار روانشناسی نماز»، ماهنامه تربیت، وزارت آموزش و پرورش، شماره دی، 1379، ص 14
فضل الهی، پورپاک و زاهدی فر، «بررسی تأثیر نماز و معنویت بر عملکرد سیستم ایمنی در تحقیقات پزشکی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز (www.namaz.ir) ، 1388.
مطهری، جمشید، «به سوی سلامت روان»، معرفت، ش46، 1380، ص20 ـ 28
نوربالا، احمدعلی، باقر ییزدی، سیدعباس، محمد، کاظم، «اعتباریابی پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی به عنوان ابزار غربالگری اختلالات روانپزشکی در شهر تهران ـ 1380»، مجله پژوهشی حکیم، ش4، زمستان 1387، دوره یازدهم، ص47 ـ 53
* عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بافت. kani1346@yahoo.com
** کارشناس ارشد روان شناسی بالینی. دریافت: 16/1/1390 – پذیرش: 22/3/1390
1. جمشید مطهری، «به سوی سلامت روان»، معرفت، ش46، ص21.
2. همان.
3. همان.
4. Relaxation
5. Meditation
6. معارج: 19-23
7. بختیار بناکار و همکاران، «بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا نسبت به تاثیر نماز بر بهداشت روانی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز، www.namaz.ir .
8. حج: 35
9. اعلی: 14و15
10. بختیار بناکار و همکاران، «بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا نسبت به تاثیر نماز بر بهداشت روانی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز، www.namaz.ir
11. همان.
12. همان.
13. بناکار، بختیار و همکاران، «بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا نسبت به تاثیر نماز بر بهداشت روانی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز، www.namaz.ir
14. فضل الهی، پورپاک و زاهدی فر،« بررسی تأثیر نماز و معنویت بر عملکرد سیستم ایمنی در تحقیقات پزشکی»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز، www.namaz.ir
15. دیل کارنگى، آیین زندگى، ترجمه: جهانگیر افخمى، ص191.
16. علیرضا خزائی، «نقش معلمان در توسعهء باورهای دینی و رشد اخلاقی جامعه»، مجموعه مقالات برگزیدهی همایش معلم،فرهنگ و توسعه، ص 138-128.
17. محمد رضا شرفی، «مبانی و آثار روانشناسی نماز»، ماهنامه تربیت، شماره دی، 1379، ص 14
18. Propst
19. رؤیا اکبرزاده و هما صادقی، «افسردگی و نیایش»، پایگاه اطلاع رسانی ستاد عالی اقامه نماز، www.namaz.ir .
20. Pressman
21. Christian
22. Loughborough
23. همان.
24. احمد اسلامی و همکاران، «بررسی میزان افسردگی و رابطه آن با نگرش فرد نسبت به مذهبی بودن در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گرگان»، طب و تزکیه، ش43، ص43
25. Survey Study
26. General Health Questionnaire
27. احمدعلی نوربالا، سیدعباس باقر ییزدی، دکتر کاظم محمد، «اعتباریابی پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی به عنوان ابزار غربالگری اختلالات روانپزشکی در شهر تهران ـ 1380»، مجله پژوهشی حکیم، ش4، ص49
28. همان.
29. همان.
30. Goldberg
31. Complementary and Alternative
32. Conventional
33. ر.ک به: www.hawzah.net ، به نقل از: مجله دین پژوهان، چکیده مباحث همایش بین المللی نقش دین در بهداشت، خرداد و تیر 1380، ش 2، ص 76.