اثربخشی ارتقاء نگرش دینی بر رفتار مجرمانه جوانان
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
از نيمة دوم قرن بيستم، بهويژه پس از دهة 80، پژوهشهاي مربوط به دين و معنويت بهطور فزايندهاي در ميان روانشناسان و روان درمانگران رواج يافت بهطوري كه مجلة تايم در سال 1980 نوشت: «علاقه به پژوهش در باب دين، احيا شده است و خدا در حال بازگشت به صحنه زندگي بشر است» (آذربايجاني، 1386). اين بازگشت مجدد ناشي از عوامل متعددي است كه پارهاي از آنها عبارتند از: وقوع دو جنگ جهاني ويرانگر، سست شدن نظام ارزشي و اخلاقي انسانها، پوچانگاري و ناديده گرفتن هدف و معناي زندگي، افزايش اختلالات عاطفي و خلقي همانند افسردگي، خودكشي، الكليسم، بزهكاري، جرم و جنايت، بحران هويت و سرگشتگي رواني. اين عوامل و علل ناگوار ديگر، انسانها را ناچار ساخت دوباره دين و معنويت را در كانون توجه خود قرار دهند (همان).
در حال حاضر، يكي از مهمترين مباحث مربوط به روانشناسي و دين، آثار و پيامدهاي دينداري است. توجه به آثار دينداري از تجارب روزمره بشري است كه با مشاهده و تجربه شخصي حاصل ميشود. اما نگاه علمي به اين موضوع، عمدتاً در جامعهشناسي دين و روانشناسي دين دنبال شده است. در ميان جامعهشناسان، كارل ماركس عمدتاً آثار اجتماعي دين را بهصورت رخوتآور و افيون ميداند. در حاليكه، عدهاي ديگر از جامعهشناسان، دين را عاملي در جهت تثبيت و وحدت جامعه شمردهاند (سليمي، 1387، ص 532).
در ميان روانشناسان، عمدتاً آثار مثبت دين مورد توجه بوده است. گالتون (Galton)، بر آثار مثبت ذهني دعا و نيايش تأكيد ميكند. يونگ نظر بسيار مساعدي به دين دارد و دينداري را موجب شفاي دردها و اختلالهاي رواني داشته، معتقد است خلأ دين سبب بيماري ميشود تا جايي كه صريحاً اذعان ميكند: «در ميان همه بيماراني كه در نيمه دوم حياتشان (يعني پس از 35 سالگي) با آنها مواجه بودهام، يكي هم نبوده كه مشكلش در آخرين وهله چيزي جز يافتن يك نگرش ديني باشد. اريكسون، آدلر (Adler) و فرانكل نيز بر آثار مثبت دينداري تأكيد دارند.
ويليام جيمز در كتاب انواع تجربه ديني، كه در سال 1902 منتشر شد، به تفصيل آثار دينداري را مورد بحث قرار داد. به عقيدة جيمز، انسان ديندار بر اثر انجام اعمال و مناسك ديني و پايبندي به ارزشهاي اخلاقي به تدريج واجد منش قديسانه ميشود. به نظر وي، وقتي منش قديسانه در شخص شكل ميگيرد، ويژگيهايي نظير از خودگذشتگي، استقامت و قوت قلب، قدرت روحي، خلوص، مهرورزي، لذت معنوي، معنابخشي به زندگي و هدفمندي حيات در او مشاهده خواهد شد (شريفينيا، 1389الف، ص 83).
در مجموع، براساس تحقيقات انجامشده ميتوان گفت: آثار دينداري از ديدگاه روانشناسان در دو سطح فردي و جمعي بررسي ميشود. در سطح فردي، آرامش روان، خشنودي و رضايت از زندگي، تفسير خوشبينانه از مرگ و سلامت جسمي و در سطح جمعي، انسجام اجتماعي، نوعدوستي و كاهش جرم و انحراف از جمله مهمترين آثار دينداري است (آذربايجاني و موسوي اصل، 1385، ص 159).
يكي از مهمترين آثار و پيامدهاي فردي دينداري، تأثير آن بر سلامت روان افراد است. در اين رابطه، پژوهشهاي متعددي انجامشده است. براساس پژوهشهاي انجام شده، هرچه ميزان معنويت و دينداري افراد بيشتر باشد، مصونيت بيشتر از بيماريهاي رواني و انحرافات رفتاري پيدا ميكنند و به سلامت رواني بيشتري ميرسند. يكي از مطالعات گسترده در اين رابطه، مربوط به كوئينگ و همكاران است كه در آن، 850 پژوهش درباره تأثيرات مذهب بر سلامت و زندگي انسانها مورد بررسي قرار گرفته است. اين بررسي، بيانگر آن است كه در بيشتر اين پژوهشها، بين نگرشها، رفتارها، جهتگيري مذهبي دروني و سلامت رواني رابطه مثبتي وجود دارد (Koing, 2001, p. 46-60).
علاوه بر تحقيقات خارجي، پژوهشهاي داخلي نيز بيانگر رابطه مثبت دينداري و سلامت روان است. بهعنوان نمونه، شريفي نگرش ديني را با سلامت عمومي، افسردگي، اضطراب، پرخاشگري و شكيبايي در گروهي از دانشجويان مورد بررسي قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه باورهاي نيرومندتر مذهبي با سلامت عمومي بالاتر، افسردگي و اضطراب پايين و رفتارهاي پرخاشگرانه پايينتر رابطه دارد (شريفي، 1381). در اين رابطه، ميتوان به پژوهشهاي خداپناهي و خوانينزاده (1379) و ميرهاشميان (1387)، اشاره كرد.
يكي از پيامدها و آثار دينداري در بُعد اجتماعي، كه از اهميت بالايي برخوردار است، كاهش انحرافات اجتماعي و جرم است. جرم و بزهكاري يكي از پديدههاي شوم و ناخوشايند حيات اجتماعي انسانهاست. براي بررسي جرم و انحرافات اجتماعي و تبيين علل، عوامل و راههاي پيشگيري و كاهش آنها، مطالعات زيادي انجام گرفته است. يكي از اين مطالعات، پژوهشهاي مربوط به تأثير دينداري بر كاهش اين پديدههاي ناخوشايند است. در پژوهشي كه اريكسون و جانسون با 3268 دانشآموز دبيرستاني انجام دادهاند، همبستگي منفي ميان هيجده نوع جرم و انحراف و چهار شاخص دينداري يافتند. در اين تحقيق، طبقه اجتماعي آزمودنيها ثابت گرفته شد. شركت در مراسم كليسا، نيرومندترين پيشبينيكننده ارتكاب جرم و كجروي بود و اين تأثير در مورد مصرف مشروبات الكلي و ماريجوانا بيش از انواع ديگر جرم بود (آذربايجاني و موسوي اصل، 1385، ص 169).
در تحقيق ديگري، كامستوك و همكاران دريافتند كه ميزان خودكشي براي كساني كه در هفته دستكم يك بار به كليسا ميروند، يازده نفر به ازاي هزار نفر است. ولي اين ميزان براي كساني كه كمتر از يك بار در هفته به كليسا ميروند، 29 نفر ميباشد. همچنين بينبريج (Bainbrdge) ميزان خودكشي را در 75 شهر آمريكا بررسي كرد و دريافت كه ميزان خودكشي با عضويت در كليسا رابط منفي دارد (Argil, 2000, p. 134).
در پژوهش ديگري، گورساچ و آمبرسون اظهار ميدارند كساني كه مذهبيترند، از آن جهت كه مذهب چارچوبي براي حمايت اجتماعي از آنها فراهم ميكند، كمتر دچار اعتياد به مواد مخدر ميشوند. پژوهشهاي متعدد ديگري نيز نشان ميدهند كه مذهب نهتنها حمايت اجتماعي براي افراد فراهم ميكند، بلكه بهعنوان يك عامل مهار اجتماعي نيز مطرح است (جانبزرگي، 1388).
در دين اسلام، بر اساس آموزههاي ديني، از افراد متدين و مؤمن انتظار ميرود در مقايسه با غيرمتدينان، كمتر دچار جرم و انحراف شوند. اين انتظار، به دليل آموزههاي ديني درباره زشتي و پليدي جرايم گوناگون از جمله قتل، ضرب و جرح، استعمال مواد مخدر و مشروبات الكلي، اعمال منافي عفت و... است. بهعبارت ديگر، انسان مؤمن به دليل دينداري و رسيدن به آرامش و اطمينانخاطر و قطع تعلق از مسائل مادي، شهوت و غضب را، كه سرچشمه بسياري از انحرافات است، مهار كرده و خود را از قيد و بند آنها رهانيده است. بنابراين، انگيزهاي براي ارتكاب جرم ندارد. از آنجاييكه انحرافات بشر، بيشتر از طرف غرايز و تمايلات مهار نشده است و ايمان مانع از بروز اين تمايلات است، فرد مؤمن دليلي براي ارتكاب جرم ندارد. شايد بتوان ادعا كرد، اصولاً پرهيز از جرم و انحراف، بدون دينداري ممكن نيست؛ زيرا اين جرمها غالباً با مسائل اخلاقي مرتبطاند و اخلاق بدون دين، اعتباري ندارد (آذربايجاني و موسوي اصل، 1385، ص 170). بنابراين، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به اين سؤالات است: آيا با ارتقاء نگرش ديني جوانان زنداني، رفتار مجرمانه آنها كاهش مييابد؟ آيا بهوسيله آموزشهاي ديني، ميزان پايبندي جوانان زنداني افزايش مييابد؟ بين ناپايبندي مذهبي جوانان زنداني و رفتار مجرمانه آنان چه نوع رابطهاي وجود دارد؟
روش پژوهش
جامعة آماري و روش نمونهگيري: اين پژوهش از نوع پژوهشهاي شبهآزمايشي با دو گروه آزمايش و كنترل با پيشآزمون و پسآزمون است. براي اينكه همة شرايط ميان دو گروه يكسان باشد، اقدامات زير انجام شده است:
ـ نمونه آماري بر اساس جدول اعداد تصادفي از جامعه آماري انتخاب گرديد.
ـ اعضاي گروه نمونه با انتخاب تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل قرار گرفتند.
ـ پيشآزمون و پسآزمون بهطور همزمان و در شرايط مساوي در گروههاي آزمايش و كنترل اجرا شد.
جامعه آماري اين پژوهش را كليه زندانيان مرد جوان (20 تا 25 سال) زندان مركزي قم تشكيل ميدهند كه تعداد آنها 400 نفر ميباشد. از ميان جامعة آماري، با همكاري مسئولان زندان، تعداد 30 نفر واجد شرايط بهعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس، با انتخاب تصادفي به دو گروه آزمايش و كنترل تقسيم شدند. شرايط ورود آزمودنيها به تحقيق عبارت بود از: 1. زندانيان جواني كه سابقة انجام رفتارهاي مجرمانه را داشته باشند. 2. داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن. 3. از آنجاييكه اجراي جلسات آموزشي حداقل يكماه طول ميكشيد، شرط سوم با لحاظ امتياز عفو يا مرخصي پايان حبس، داشتن حداقل 2 ماه حبس بود.
با توجه به اينكه اين پژوهش، از نوع پژوهشهاي شبهآزمايشي با دو گروه آزمايش و كنترل است، دادههاي بهدستآمده با استفاده از آزمون t وابسته و مقايسه ميانگين تفاوتهاي نمرههاي پيشتست و پستست مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
ابزار پژوهش: براي اجراي اين پژوهش از پرسشنامه پايبندي مذهبي تهيه شده توسط جانبزرگي، فهرست رفتار مجرمانه تهيه شده توسط شريفينيا (1389 ب) و پروتكل آموزشي محقق ساخته استفاده شده است.
پرسشنامه پايبندي مذهبي: اين پرسشنامه، كه با هدف ساخت ابزار سنجش مذهبي تدوين شده است، داراي سه عامل پايبندي مذهبي، دوسوگرايي مذهبي، و ناپايبندي مذهبي است. ضريب همساني دروني كل آزمون برابر (816/0) ضريب همساني دروني عاملپايبندي دروني (878/0) ضريب همساني دروني عامل گذاري يا دوسوگرايي مذهبي (687/0) و ضريب همساني دروني عامل ناپايبندي مذهبي (725/0) محاسبه شد. براي بررسي روايي، ملاك صورت اوليه آزمون قبل از تحليل عاملي با آزمون جهتگيري مذهبي آلپورت محاسبه گرديد. ضريب همبستگي نمرههاي دو آزمون با 60 =n از ميان دانشجويان 47 درصد محاسبه شد كه در سطح001/0>p معنادار است (جانبزرگي، 1388).
فهرست رفتار مجرمانه: اين فهرست بهمنظور بررسي ميزان وقوع رفتارهاي مجرمانه زندانيان تدوين شده است و مشتمل بر جامعترين و فراوانترين رفتارهاي بزهكارانه و هنجارشكنانه است كه در پنج گروه رفتاري خلاصه گرديد: 1) پرخاشگري و درگيري ؛2) سرپيچي از قوانين و مقررات؛ 3) نگهداري و مصرف مواد مخدر و داروهاي غيرمجاز؛ 4) خودآزاري و خودزني؛ 5) آشوبگري و تخريب اموال. اعتبار فهرست رفتار مجرمانه بر اساس ضريب آلفاي كرونباخ 86/0 گزارش شده است (شريفينيا، 1389الف، ص 369).
پروتكل آموزشي: بهمنظور ارتقاء نگرش ديني زندانيان، پژوهشگر اقدام به تهيه پروتكل آموزشي بر اساس آموزههاي اسلام نمود. بدينجهت، به كمك كارشناسان ديني و استفاده از نظرات آنها و بررسي آيات و روايات، مهمترين اصولي كه از منظر اسلام در تنظيم رفتار نقش اساسي دارند، استخراج شد. اين اصول عبارتند از: خداشناسي، تعهد، تجربه، عبرت، حزم، حيا، محبت و صبر. هريك از اين اصول، با استفاده از متون اخلاقي و اعتقادي بهصورت يك جلسه آموزشي تدوين شد. هر جلسه از 5 بخش تشكيل شد كه عبارتند از: موضوع جلسه، هدف جلسه، فعاليت جلسه كه داراي دو بخش سخنراني (lecture) و كار كلاسي است، خلاصه و جمعبندي جلسه، و تكليف خانگي.
يافتههاي پژوهش
سؤال اول پژوهش اين بود كه آيا با ارتقاء نگرش ديني جوانان زنداني، رفتارهاي مجرمانه آنها كاهش مييابد؟ همانگونه كه در جدول 1 آمده است، مقدار t در مورد تفاضل ميانگين رفتار مجرمانه در گروه آزمايش در سطح معناداري 0001/0، عدد 017/16 است كه بيانگر وجود تفاوت معنيدار ميان رفتار مجرمانه پيشآزمون و پشآزمون است.
جدول1: مقايسه تفاضل ميانگين پيشآزمون و پسآزمون مؤلفههاي پايبندي مذهبي در گروه آزمايش
سطح معناداري درجه آزادي مقدار ميانگين خطاي استاندارد انحراف معيار ميانگين متغيرهاي گروه آزمايش
0001/0 14 017/16 47/2 57/9 60/39 دفعات رفتار مجرمانه پيشآزمون و پسآزمون
001/0 14 46/31 27/2 82/8 71/71 پايبندي پيشآزمون و پسآزمون
001/0 14 67/13 15/2 33/8 41/29 دوسوگرايي پيشآزمون و پسآزمون
001/0 14 80/23 86/2 07/11 10/68 ناپايبندي پيشآزمون و پسآزمون
در جدول 2 نيز نتايج جدول 1 را تأييد ميكند و بيانگر اين است كه رفتارهاي مجرمانه در پسآزمون نسبت به پيشآزمون كاهش قابلملاحظهاي داشته است.
جدول 2: حداقل و حداكثر رفتار و ميانگين پيشآزمون و پسآزمون فهرست رفتار مجرمانه گروههاي آزمايش و كنترل
گروهها آزمايش كنترل كل نمونه
شاخصهاي آماري رفتار مجرمانه حداقل رفتار حداكثر رفتار ميانگين حداقل رفتار حداكثر رفتار ميانگين حداقل رفتار حداكثر رفتار ميانگين
پرخاشگري و درگيري پيش آزمون 14 22 18 13 23 18 27 45 36
پشآزمون 2 7 5/4 10 19 5/14 12 26 19
سرپيچي از مقررات پيشآزمون 11 23 17 12 22 17 23 45 34
پشآزمون 0 6 3 10 17 5/13 10 23 5/16
نگهداري و مصرف مواد پيشآزمون 3 9 6 2 9 5/5 5 18 5/11
پشآزمون 0 3 5/1 1 8 5/4 1 11 6
خودآزاري و خودزني پيشآزمون 0 6 3 0 5 5/2 0 11 5/5
پشآزمون 0 2 1 0 5 5/2 0 10 5
آشوبگري و تخريب اموال پيشآزمون 0 5 5/2 0 4 2 0 9 5/4
پشآزمون 0 2 1 1 4 5/2 1 6 5/3
جمع رفتارها پيشآزمون 28 65 5/48 28 63 5/45 55 128 5/91
پشآزمون 2 17 5/9 24 54 39 26 76 51
سؤال دوم پژوهش اين بود كه آيا بهوسيلة آموزشهاي ديني، ميزان پايبندي مذهبي جوانان زنداني افزايش مييابد؟ با مراجعه به جدول 1 ملاحظه ميشود، مقدار t در سطح معنيداري 001/0 در مؤلفههاي سهگانه پايبندي مذهبي دوسوگرايي و ناپايبندي به ترتيب 46/31 و 67/13 و 80/23 ميباشد. اين مقدار بيانگر تفاوت معنيدار هر سه مؤلفه در پيشآزمون و پشآزمون است. همچنين با توجه به جدول شماره 3، اين نتيجه تأييد ميشود. همانگونه كه در اين جدول ملاحظه ميشود، در گروه آزمايش ميانگين پيشآزمون و پشآزمون پايبندي مذهبي به ترتيب 68/8 و 40/60 است و ميانگين پيشآزمون و پشآزمون دوسوگرايي به ترتيب 35/68 و 94/38 ميباشد. همچنين ميانگين پيشآزمون و پشآزمون ناپايبندي مذهبي 35/85 و 25/17 است. در مقابل، در گروه كنترل نمرههاي پشآزمون نسبت به پيشآزمون در مؤلفههاي سهگانه تفاوت چنداني با هم ندارند.
جدول3: مقايسه ميانگين و انحراف معيار پيشآزمون و پسآزمون پرسشنامه پايبندي مذهبي در گروههاي آزمايش و كنترل
پايبندي
مذهبي
گروهها پايبندي دوسوگرايي ناپايبندي
ميانگين انحراف معيار ميانگين انحراف معيار ميانگين انحراف معيار
آزمايش پيشآزمون 68/8 60/7 35/68 89/5 35/85 42/9
پسآزمون 40/60 26/3 94/38 69/3 25/17 70/5
كنترل پيشآزمون 24/14 61/3 17/63 46/6 49/65 38/5
پسآزمون 07/17 72/6 30/58 28/7 96/61 83/7
سؤال سوم پژوهش اين بود كه بين ناپايبندي مذهبي جوانان زنداني و رفتارهاي مجرمانه آنها چه رابطهاي وجود دارد؟ نتايج پژوهش نشان داد بين اين دو متغير رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد (85/0 = r). بهعبارت ديگر، هرچه ناپايبندي مذهبي در جوانان زنداني افزايش يابد، ميزان رفتار مجرمانه آنها نيز بيشتر ميشود. اين نتيجه با توجه به جداول 2و3 تأييد ميشود؛ همانگونه كه ملاحظه ميشود، ميانگين ناپايبندي مذهبي در پيشآزمون گروههاي آزمايش و كنترل بسيار بالاست و ميزان آن به ترتيب 35/85 و 49/65 ميباشد و ميانگين رفتارهاي مجرمانه در پيشآزمون گروههاي آزمايش و كنترل نيز بالاست (5/48 و 5/45 ). همچنين ميانگين ناپايبندي مذهبي و رفتارهاي مجرمانه در پشآزمون گروه كنترل 96/61 و 39 است كه عدد بالايي را نشان ميدهد.
بحث و نتيجهگيري
يكي از مهمترين نتايج اين پژوهش، تأثير چشمگير نگرش ديني در كاهش رفتارهاي مجرمانه در زندانيان جوان بود. همانگونه كه بيان شد پيش از آنكه نگرش زندانيان افزايش يابد، ميزان رفتارهاي مجرمانه آنها بسيار بالا بود. اما پس از انجام مداخله و افزايش ميزان نگرش ديني گروه آزمايش، اين رفتارها كاهش چشمگيري داشت. در حاليكه در گروه كنترل مقايسه ميانگين رفتارها تغيير چنداني را نشان نميدهد. بهطور كلي، تحقيقات انجامشده در زمينه مذهب و معنويت حاكي از اين است كه مذهب و باورهاي مذهبي در يكپارچگي شخصيت، معنادهي به زندگي تسهيلهاي اجتماعي، كاهش آسيبهاي اجتماعي و كاهش رفتارهاي مجرمانه و ناهنجار، نقش مؤثري دارد (هادي، 1388؛Pakes, 2009, p. 6-47).
از ديگر نتايج اين پژوهش، اينكه آموزشهاي ديني و مذهبي در افزايش پايبندي جوانان زنداني تأثير بسياري دارد بهگونهاي كه ميزان پايبندي مذهبي گروه آزمايش، پس از اجراي جلسات آموزشي نسبت به پيش از آن، افزايش چشمگيري يافت. در حاليكه، اين افزايش در گروه كنترل وجود ندارد. شواهد و مطالعات متعددي اين نتيجه را تأييد ميكند (دادفر، 1383؛ حيدري، 1389؛ ميري، 1389). از آنجاييكه هر نگرش داراي مؤلفههاي شناختي، عاطفي و رفتاري است و اين مؤلفهها با هم در تعاملاند و آموزههاي دين اسلام نيز بر سه محور اعتقادات، اخلاقيات و وظايف عملي قرار دارند (رزاقي، 1387، ص 162)، پژوهش حاضر از راه افزايش سطح شناختي زندانيان نسبت به اسلام، ميزان پايبندي مذهبي آنان را ارتقاء داد.
نتيجه ديگر هرچه ميزان ناپايبندي مذهبي جوانان زنداني افزايش يابد، ميزان وقوع تخلفات و رفتارهاي مجرمانه آنان نيز افزايش پيدا ميكند. تحقيقات متعدد حاكي از اين است كه هرچه ميزان پايبندي انسانها به اعتقادات و رفتارهاي مذهبي كمتر باشد، ميزان ارتكاب آنها به انواع جرمها بيشتر ميشود (عليزاده، 1382، ص 134؛ Scot, 2008, p. 36؛ Clear, & Sumter, 2002, p. 127, 389-395).
هر پژوهشي داراي محدوديتهايي است. تحقيق حاضر نيز با توجه به اينكه در محيط امنيتي و حفاظتي زندان انجام شد، با محدوديتهايي مواجه شد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1) با توجه به اينكه بررسي كليه اختلالات رفتاري جوانان زنداني در يك پژوهش ناممكن است و در تحقيق حاضر اين محدوديت وجود داشت.
2) از آنجاييكه آزمودنيهاي اين پژوهش جوانان 20 تا 25 سال بودند، تعميم نتايج آن به ساير گروههاي سني زندانيان با احتياط صورت گيرد.
3) با توجه به اينكه اين پژوهش بر روي زندانيان انجام شد، از نتايج آن نميتوان در مراكز ديگر همانند مدارس و دانشگاهها استفاده كرد.
با توجه به محدوديتهاي يادشده پيشنهادات زير ارايه ميشود:
1) با توجه به اهميت پژوهش در زندان، پيشنهاد ميشود تحقيقات مشابهي بر روي ساير اختلالات رفتاري زندانيان انجام شود.
2) با توجه به اولويت و اهميت پيشگيري بر درمان، پيشنهاد ميشود بهمنظور پيشگيري از
وقوع رفتارهاي مجرمانه، اين نوع پژوهشها در مراكزي مانند مدارس، دانشگاهها، بهزيستي و... انجام شود.
3) از آنجاييكه هريك از اصول عملياتي تنظيم رفتار كه در مداخله آموزشي اين پژوهش استفاده شد، ميتواند موضوع يك پژوهش باشد، پيشنهاد ميشود از هريك از اين اصول در پژوهشي مستقل استفاده شود.
- آذربايجاني، مسعود، «آثار دينداري از ديدگاه ويليام جيمز»، (1386)، مطالعات اسلام و روانشناسي، سال اول، ش 1، ص 117ـ145.
- آذربايجاني، مسعود و سيدمهدي موسوي اصل، (1385)، در آمدي بر روانشناسي دين، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- جانبزرگي، مسعود، «ساخت و اعتباريابي آزمون پايبندي مذهبي بر اساس گزارههاي قرآن و نهجالبلاغه»، (1388)، مطالعات اسلام و روانشناسي، سال سوم، ش 5، ص 79-107.
- حيدري، ابوذر، «بررسي رابطه بين نگرش ديني و شادكاميدر دانشجويان»، (1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 4، ص 61-72.
- خداپناهي، محمد و مرجان خوانينزاد، «بررسي ساخت شخصيت در جهتگيري مذهبي دانشجويان»، (1379)، روانشناسي و دين، سال چهارم، ش 2، ص 170-189.
- دادفر، محبوبه، «بررسي نقش دين در بهداشت روان و فرايندهاي رواندرماني»، (1383)، نقد و نظر، سال نهم، ش 3و 4، ص 97ـ115.
- رزاقي، هادي (1387)، نگرش و ايمان در تربيت ديني، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
- سليمي، علي (1387)، جامعهشناسي كجروي، چ چهارم، قم، پژوهشگاه حوزه ودانشگاه.
- شريفي، طيبه (1381)، بررسي رابطه نگرش ديني با سلامت عمومي افسردگي و اضطراب در دانشجويان، پاياننامه كارشناسي ارشد، اهواز، دانشگاه آزاد اسلامي.
- شريفينيا، محمدحسين (الف 1389)، الگوهاي رواندرماني يكپارچه با تأكيد درمان يكپارچه توحيدي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- ـــــ (ب 1389)، خدمات روانشناسي در زندان، تهران، راه تربيت.
- عليزاده، مهدي (1382)، نقش اسلام در پيشگيري و كاهش بزهكاري، چ سوم، مشهد، دانشگاه علوم اسلاميرضوي.
- ميرهاشميان، حميرا، «تاثير اعتقادات مذهبي در شكلگيري مكان كنترل دانشجويان»، (1387)، فصلنامه دانشگاه آزاد، سال سوم، ش 4، ص 22- 37.
- ميري، ميرنادر، « رابطه مذهبگرايي و عوامل جمعيتشناختي با سوء مصرف مواد در دانشجويان»، (1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 12، 1389، ص 109- 126.
- هادي، مهدي، «اثربخشي درمان يكپارچه توحيدي بر مؤلفههاي شخصيت و باليني»، (1388)، روانشناسي و دين، سال دوم، ش 2، ص 71- 105.
- Argil, M, Psychology and religion, (2000).
- Clear, T. R, & Sumter, M. T, (2002). "Prisoners, prison, and religion: Religion and adjustment to prison".
- Koing, H.G, (2001), "Religion and mental health International Review of psychiatry, v 13, p. 46-60.
- Pakes, F, (2009), "criminal psychology", New York: Willan, v 5, p. 6-47.
- .Scot, D.(2008)."The effect of faith program participation on prison misconduct", Journal of criminal Justice, v 36, p. 389-395.