ساخت آزمون مقدماتی قدردانی مبتنی بر آموزه های اسلامی


Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
روانشناسي باليني بهطور سنتي بر کمبودها و ناتواني رواني تأکيد ميکند، بهطوريکه انعطافپذيري و توان مراجعان را براي بازيابي به ندرت مدنظر قرار داده است (كار، 1385، ص25). در سالهاي اخير در کنار ساير شاخههاي علم روانشناسي، شاخه جديدي به نام «روانشناسي مثبتگرا» پا به عرصه علوم نهاده است. روانشناسي مثبت، جنبشي جديد در ميان روانشناسان است که نه تنها سعي بر درک و اصلاح جنبههاي آسيبشناختي وآشفتگيها دارد، بلکه بر جنبههاي مثبت تجارب انسان و اينکه چه اموري زندگي را ارزشمند ميسازند، تأکيد ميورزد (جوزف و لينلي، 2006، مقدمه). نهضت روانشناسي مثبت از آغاز شکلگيري، سهم چشمگيري در تغيير دادن تمرکز منفي بر بيماري و آسيبشناسي، به تمركز و توجه مثبت به سوي بهزيستي و سازههاي مرتبط با آن داشته است (آقابابايي، 1389 الف).
«قدرداني» يکي از جديدترين و مهمترين سازههاي روانشناسي مثبت است كه به تازگي مورد توجه محققان قرار گرفته است (قمراني، 1388) و صفت جوهري روانشناسي مثبت تلقي شده و شامل جهتگيري زندگي به سوي جنبههاي مثبت در دنيا است (آقابابايي، 1389 الف). قدرداني هيجاني است که اکثر افراد آن را غالب اوقات و به ميزان زيادي تجربه ميکنند (وود و همكاران، 2007). براساس نظرسنجي مؤسسه گالوپ، 67 درصد از افراد در پاسخ به اين سؤال که «هرچند وقت يکبار احساس قدرداني را تجربه ميکنند؟»، گزينه «همواره» را انتخاب کردهاند و 60 درصد نيز بيان كردهاند که قدرداني آنان را بسيار شاد ميکند (همان). بررسي ديگر اين مؤسسه نشان ميدهد كه 90 درصد از افراد در پاسخ گفتهاند: ابراز و بيان قدرداني، آنها را به احساس «بسيار شادمان» و يا «نسبتاً شادمان» سوق داده است (ايمونز و مککالو، 2003).
بر اين اساس، در سالهاي اخير بسياري از روانشناسان، تحقيقات خود را به بررسي ماهيت و آثار قدرداني اختصاص دادهاند. وود و همكاران، قدرداني را مادر و خاستگاه فضائل معرفي کردهاند (وود و همكاران، 2007)، کونولي قدرداني را به احساس مثبتي تعريف ميکند که با اين باور كه ما چيز با ارزشي را دريافت کردهايم، در ارتباط است (کونولي، 2009، ص61)، چستتون معتقد است: قدرداني محصول خالصترين لحظههاي شادي است که تاکنون براي انسان شناخته شده است (ايمونز و مککالو، 2003). فرو و همكاران، بر اين عقيدهاند که قدرداني نه تنها بزرگترين فضليت، بلکه اساس و خاستگاه ديگر فضائل است (فرو و همکاران، 2008).
تنوع و اهميت تأثيرات قدرداني، پژوهشگران مختلف را بر آن داشته است تا نسبت به سنجش اين سازه اقدام نمايند. در اين زمينه، و براساس ديدگاههاي موجود، ميتوان دو رويکرد را در ارتباط با سنجش قدرداني از يکديگر متمايز ساخت:
در رويکرد اول، که همزمان با سالهاي آغازين بررسي قدرداني در روانشناسي گسترش يافت، کمتر بر ارزيابي قدرداني بهعنوان يک سازه منحصر به فرد و مجزا تأکيد ميشد و به جاي آن، سنجش قدرداني از طريق ساير مقياسهاي مرتبط (نظير اسناد، معنويت، سبکهاي مقابله) و يا با اضافه کردن يک پرسش به يک مقياس شخصيتي صورت ميگرفت. اين رويکرد، قادر نبود بازنمايي دقيق و کاملي از قدرداني ارائه نمايد.
در رويکرد دوم، که در سالهاي اخير گسترش يافته، کوششهايي با هدف ساخت و اعتبارسازي يک مقياس واقعي قدرداني صورت گرفته است. فرض زيربنايي در اين رويکرد اين است که قدرداني صرفنظر از ديگر سازههاي مثبت، بهعنوان يک سازه مجزا و منحصر به فرد، مطرح بوده که در صورت داشتن همبستگي با ساير سازهها، قابل تقليل و کاهش به آنها نيست. اين رويکرد، درک بيشتري از گستره کامل رفتار فرد در قدرداني فراهم مينمايد (قمراني، 1388).
براساس رويكرد دوم، در سالهاي اخير پرسشنامههايي كه به صورت مستقل قدرداني را مورد سنجش قرار ميدهد، ساخته شده است كه در اينجا به آنها اشاره ميگردد:
1. پرسشنامه قدرداني: پرسشنامهاي شش گويهاي و تک عاملي است که مککالو و همکارانش براي سنجش تفاوتهاي فردي در آمادگي فرد براي تجربه قدرداني در زندگي روزانه ساختهاند (چن و همکاران، 2008، مقدمه). در مجموع، تاكنون پرسشنامه قدرداني فرم 6 سؤالي در كشورهاي آمريكا، انگلستان، چين، يونان، استراليا و تايوان بهكار گرفته شده است و ويژگيهاي روانسنجي مناسبي را نشان داده است (قمراني، 1388). ايمونز و همكاران (2003) معتقدند كه پرسشنامه قدرداني فرم 6 سؤالي، يك پرسشنامه صفت ميباشد كه ويژگيهاي ثابت افراد (همانند ويژگيهاي شخصيتي) را مورد سنجش قرار ميدهد. ازاينرو، در مقايسه با پرسشنامههاي حالت، احتمال كمتري وجود دارد كه تحت تأثير ويژگيهاي فرهنگي گروه نمونه قرار بگيرد (همان).
2. پرسشنامه قدرداني از خدا: پرسشنامهاي چهار گويهاي و تک عاملي است که فراواني احساس قدرداني نسبت به خدا را ميسنجد (کرز، 2006، ص163). اعتبار دروني پرسشنامه، با روش آلفاي کرونباخ برابر با 96/0 بوده است. همبستگي نسخه فارسي اين پرسشنامه، با پرسشنامه قدرداني برابر54/0 و آلفاي کرونباخ آن برابر با 85/0 گزارش شده است (آقابابايي، 1391 ب).
3. مقياس قدرداني: مقياسي 10 گويهاي و تک عاملي است که توسط آقابابايي براي سنجش تفاوتهاي فردي در جنبههاي احساسي، شناختي و رفتاري قدرداني ساخته شده است. آلفاي كرونباخ اين مقياس، 89/0 و همبستگي آن با پرسشنامه قدرداني مك كالو 73/0 است (آقابابايي، 1389 الف).
قدرداني يك وجهه اخلاقي و ديني نيز دارد. قدرداني، بهعنوان يك عاطفه اخلاقي و يك هيجان مقدس شناخته ميشود. كندلر و همكارانش، قدرداني را بهعنوان يكي از ابعاد هفتگانه دينداري در نظر گرفته و نشان دادهاند كه با كاهش خطر وابستگي به نيكوتين، الكل و مواد، سوء مصرف مواد، رفتار جامعهستيزانه، افسردگي اساسي، فوبيها، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وحشتزدگي، و پراشتهايي رواني همبسته است (آقابابايي، 1389 ج). ايمونز گرايشات معنوي را از زمره متغيرهايي ميداند كه ميتواند موجب افزايش ميزان قدرداني گردد (فرو و همكاران، 2007). كروز، احساس قدرداني نسبت به خدا را، عاملي براي كاهش آثار آسيبزاي اضطراب ميداند (كرز، 2006، ص163).
بهطور خاص در دين مبين اسلام، شکر و قدرداني از جايگاه ويژه و برجستهاي برخوردار است، بهگونهاي که در قرآن کريم واژه «شکر» و مشتقات آن بيش از 70 بار به کار رفته است. اهميت و جايگاه اين مفهوم، زماني بيشتر روشن ميگردد که بدانيم خداوند متعال، ضمن امر به شکرگزاري بندگان (نحل: 114)، خود را با اوصافي چون «شاکر» (نساء: 147) و «شکور» (فاطر: 30) معرفي نموده است و شکرگزاري را مقدم بر ايمان دانسته است! خداوند متعال در قرآن کريم در اين رابطه ميفرمايد: «مايَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُم ْإِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُم» (نساء: 147)؛ اگر شکرگزار باشيد و ايمان بياوريد، خدواند شما را عذاب نخواهد کرد. روايات متواتر و فراواني نيز در باب شکر و قدرداني وجود دارد. شکرگزاري، از آنچنان اهميتي برخوردار است که در روايات، نه تنها معياري براي عبوديت، بلکه بهعنوان معيار انسانيت و جدايي از مرز حيوانيت، معرفي شده است. براي نمونه، امام علي در روايتي در اين خصوص ميفرمايند: «مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْإِنْعَامَ فَلْيُعَدَّ مِنَ الْأَنْعَام»؛ كسي كه از نعمتها قدرشناسي نكند، پس بايد در زمره چهارپايان شمرده شود(تميمي آمدي، 1410ق، ص280).
بر اين اساس، دانشمندان و علماي علم اخلاق، در آثار خود موضوع شکر و قدرداني را مورد توجه قرار داده و همواره پيرامون آن سخن گفتهاند. در عين حال، با بررسيهايي که صورت گرفت، اثر مستقلي که به موضوع شکر و قدرداني اختصاص داده شده باشد، يافت نشد. ازآنجاکه پرسشنامههاي موجود با رويکردي تجربي و فارغ از آموزههاي اسلامي شکل گرفته، محقق را بر آن داشت تا ضمن استخراج مؤلفههاي شکر و قدرداني از آيات و روايات، پرسشنامه آن را مبتني بر اين آموزهها تهيه نموده و روايي و اعتبار آن را بهدست آورد، تا در پژوهشهاي ميداني مرتبط با قدرداني مورد استفاده قرار گيرد. بنابراين، پرسشهايي که اين پژوهش درصدد پاسخگويي به آنهاست، عبارتند از: آيا امکان ساخت پرسشنامه شکر و قدرداني مبتني بر آموزههاي اسلامي وجود دارد؟ پرسشنامه مذکور از چه ميزان روايي و اعتبار برخوردار است؟
روش پژوهش
در اين پژوهش، از دو روش توصيفي و پيمايشي استفاده شده است. در روش توصيفي، آموزههاي اسلامي در ارتباط با شکر و قدرداني جمعآوري و مورد تحليل قرار گرفت. براي بهدست آوردن روايي و اعتبار پرسشنامه، با استفاده از دادهها و روشهاي آماري، از روش پيمايشي استفاده شده است.
جامعه آماري و حجم نمونه
جامعه آماري اين پژوهش را دانشپژوهان مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قم، تشكيل ميدهند. پژوهشگران در اين رابطه که براي ساخت يک پرسشنامه به چه تعداد آزمودني نياز است، اختلاف نظر دارند. آنها معتقدند: بايد نسبت آزمودنيها با متغيرهاي مورد سنجش در نظر گرفته شود. براي تعيين اين نسبت، ادعاهاي مختلفي از نسبت خيلي بزرگ 10 به 1 تا نسبت حداقل لازم 2 به 1 در نوسان است (ر.ك: صدرالسادات، 1380) بر اين اساس و با توجه به اينکه حجم100نفري نمونه، براي بهدست آوردن ضريب همبستگي معتبر کفايت ميکند (هومن، 1386، ص299) و همچنين لحاظ 36 گويهاي بودن پرسشنامه، در اين پژوهش، نسبت 3 به 1 اعمال گرديد، به اين منظور، تعداد نمونهاي كه بر پايه نمونه در دسترس، انتخاب گرديد 113 نفر بود. سرانجام، به دليل عواملي چون ناقص بودن برخي پاسخنامهها، 104 مورد، بهعنوان حجم نمونه نهايي لحاظ گرديد.
ابزار پژوهش
الف. پرسشنامه قدرداني: براي ساخت اين پرسشنامه، و در بررسي روايي محتوايي، مراحل زير طي شده است:
1. با مراجعه به قرآن كريم و مجامع روايي شيعي، واژه «شكر» و دامنهاي از مشتقات آن (شكور، شاكر، شكرا، اشكروا، اشكر، واشكر، اشكرهم و...) مورد مطالعه قرار گرفت.
2. با بررسي و تحليل اين منابع مؤلفهها و شاخصههاي شكرگزاري در دو بخش قدرداني از خالق و مخلوق، در حيطههاي شناختي، رفتاري و هيجاني، استخراج گرديد.
3. متناسب با هريك از مؤلفهها، خزانهاي 51 گويهاي از سؤالات همراه با مستندات اسلامي، تهيه گرديد.
4. بهمنظور بررسي روايي محتوايي، پرسشنامه اوليه همراه با مستندات اسلامي به 10 نفر از كارشناساني كه در هم در حوزه علوم اسلامي و هم روانشناسي داراي مدارج عاليه بودند، ارائه گرديد. از كارشناسان درخواست شد در دو محور نظر و ارزيابي خود را پيرامون گويههاي استخراج شده، مطرح نمايند. اين دو محور عبارت بودند از:
الف. آيا گزارهها با مستندات اسلامي ارائه شده همخواني دارد؟
ب. آيا اين گزارهها، سنجه مورد قبولي براي اندازهگيري شكر و قدرداني هستند؟ (قابليت اين گزارهها براي سنجش شكر و قدرداني).
در مقابل هر گويه، چهار گزينه كاملاً موافقم، تا حدي موافقم، كاملاً مخالفم و تا حدي مخالفم قرار داده شد و از كارشناسان درخواست شد به سؤالات در قالب گزينههاي فوق پاسخ دهند.
انتخاب گويههاي نهايي: پس از جمعآوري نظرات کارشناسان، گويههايي که در هر دو محور «الف» و «ب» نمره 3 و 4، حداقل 7 نفر از کارشناسان را به خود اختصاص داده بودند، بهعنوان گويههاي نهايي انتخاب شدند و در نهايت، تعداد گويههاي پرسشنامه به 36 مورد تقليل يافت.
شيوه نمرهگذاري: پرسشنامه قدرداني مبتني بر آموزههاي اسلامي، به صورت طيف ليکرت چهار درجهاي 1 تا 4 طراحي شده است. بر اين اساس، کمترين نمره آزمون 36 و بيشترين نمره 144 ميباشد. در اين بين، گويههاي 6 و 36 به صورت معکوس نمرهگذاري ميشوند. از ميان 36 گويه، 25 مورد به قدرداني از خالق و 9 گويه به قدرداني از مخلوق اختصاص دارد.
ب. پرسشنامه قدرداني مک کالو: پرسشنامهاي شش گويهاي و تکعاملي است که مککالو و همکارانش، براي سنجش تفاوتهاي فردي در آمادگي فرد براي تجربه قدرداني در زندگي روزانه ساختهاند. اين مقياس، قدرداني را بهعنوان يک خوي يا صفت شخصيتي ميسنجد. آلفاي کرونباخ اين پرسشنامه، در پژوهشهاي متعدد از 75/0 تا 82/0 متغير بوده است (آقابابايي، 1389 ج).
ج. مقياس رضايت از زندگي: مقياس رضايت از زندگي، مقياسي پنج گويه و تكعاملي است. اين مقياس را براي سنجش وجه شناختي بهزيستي فاعلي ساخته است كه تا كنون يكي از پركاربردترين ابزارها در زمينه رضايت از زندگي بوده است. اين مقياس را در ايران، بياني و همكارانش اعتباريابي كردهاند. به گزارش آنان اعتبار اين مقياس با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 83/0 و با روش بازآزمايي 69/0 بهدست آمد (آقابابايي، 1389 الف).
روش گردآوري اطلاعات: براي گردآوري اطلاعات، 113 پرسشنامه در بين دانشپژوهان مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند، توزيع شد. درنهايت، 104 پرسشنامه با استفاده از نرمافزار spss نمرهگذاري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
روش تجزيه و تحليل دادهها: در اين پژوهش، دادهها با استفاده از چند شاخص آماري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، در بخش توصيفي، براي تجزيه و تحليل دادهها از جداول، نمودارها و شاخصهاي مرکزي استفاده شد و در بخش استنباطي، براي بررسي رابطه بين خردهآزمونها، از شاخص همبستگي استفاده شده است.
براي بررسي ميزان توافق نظرات کارشناسان دربارة روايي محتوايي از شاخص آماري «ضريب تطابق کندال» و آزمون معناداري خيدو استفاده شده است. براي بررسي روايي ملاکي، از ضريب همبستگي پيرسون و جهت بررسي روايي سازه از روش همساني دروني استفاده شده است.
يافتههاي پژوهش
يافتههاي اين پژوهش نشان داد كه پرسشنامه قدرداني از روايي و اعتبار لازم برخوردار است. براي بهدست آوردن روايي محتوا، از سه شيوه تأييد اکثريت کارشناسان، ميانگين نمرات کارشناسان و ضريب تطابق کندال بهره گرفته شد.
مبناي شيوه اول، يعني تأييد اکثريت کارشناسان، برخورداري هر گويه از موافقت حداقل 7 نفر از کارشناسان در هر دو محور «الف» و «ب» بود که توضيح آن در مبحث ابزار پژوهش گذشت.
در روش دوم، يعني استفاده از ميانگين نمرات، در محور «الف» ميانگين نمرات براساس نمره درصدي 1/87 ميباشد، ميانگين نمرات در محور «ب» براساس نمره درصدي 86 است. براساس اين نمرات، پرسشنامه هم در محور الف و هم در محور ب، از روايي لازم برخوردار است. همچنين ميانگين نمرات هريک از کارشناسان در محور «الف» در جدول شماره 1 و در محور «ب» در جدول شماره 2 آمده است.
جدول شماره 1: ميانگين نمرات هر يك از كارشناسان در محور «الف»
كارشناس جمع
اول دوم سوم چهارم پنجم ششم هفتم هشتم نهم دهم
جمع نمرات 182 192 180 151 183 187 155 188 165 192 1775
ميانگين نمرات 57/3 76/3 53/3 96/2 6/3 67/3 04/3 7/3 24/3 76/3 8/34
جدول شماره 2: ميانگين نمرات هر يك از كارشناسان در محور «ب»
كارشناس جمع
اول دوم سوم چهارم پنجم ششم هفتم هشتم نهم دهم
جمع نمرات 189 179 185 141 178 171 188 148 192 182 1754
ميانگين نمرات 7/3 51/3 63/3 76/2 5/3 35/3 65/3 9/2 76/3 57/3 4/34
در روش سوم نيز ضريب کندال 159/0 محاسبه گرديد. براي تشخيص معنادار بودن آن از آزمون خي دو ( ) استفاده شد. مقدار آزمون خي دو (81/72) با درجه آزادي 9 در سطح اطمينان 99 درصد معنادار ميباشد. در اين صورت، فرض صفر(عدم هماهنگي) رد ميشود. ازاينرو، ميتوان گفت: بين مجموعه رتبههاي هر داور هماهنگي لازم وجود دارد. در مجموع و با توجه به اين سه روش، روشن ميگردد كه پرسشنامه از روايي محتوايي لازم برخوردار است؛ به اين معنا كه پرسشنامه همان چيزي كه ادعا ميشود، يعني شكر را ميسنجد.
براي بهدست آوردن روايي ملاكي پرسشنامه، از پرسشنامه قدرداني مككالو و براي بهدست آورن روايي همگرا، از مقياس رضايت از زندگي دينر استفاده شده است. همانگونه كه در جدول شماره 3 آمده است، نتايج گوياي همبستگي پرسشنامه قدرداني با دو مقياس مذكور است كه در نتيجه، روايي ملاكي و همگراي پرسشنامه تأييد ميگردد.
جدول 3: همبستگي بين نمره کل و خردهمقياسها با مقياس رضايت از زندگي و قدرداني مككالو
رضايت از زندگي قدرداني مككالو
نمره کل قدرداني ضريب همبستگي پيرسون 331/0** 448/0**
سطح معناداري 001/0 000/0
مخلوق ضريب همبستگي پيرسون 1510/ 504/0**
سطح معناداري 125/0 000/0
خالق ضريب همبستگي پيرسون 363/0** 449/0**
سطح معناداري 000/0 000/0
رضايت از زندگي ضريب همبستگي پيرسون 1 278/0**
سطح معناداري 004/0
برای بررسي روايي سازه از محاسبه همبستگي هر گويه با نمره کل و همچنين همبستگي خردهمقياسها با يکديگر و نمره کل مقياس و نيز همبستگي مؤلفههاي هر خردهمقياس با نمره کل استفاده شده است. در روش محاسبه همبستگي، هر گويه با نمره کل، گويه شماره 1 و 2، فاقد همبستگي لازم بودند که در نتيجه، اين دو گويه از پرسشنامه حذف و تعداد گزينههاي نهايي پرسشنامه به 34 گويه کاهش مييابد. از سوي ديگر، همانطور که جدول شماره 4 نشان ميدهد بين خردهمقياسها با نمره کل همبستگي نسبتاً بالايي برقرار است.
جدول شماره 4: همبستگي بين خردهمقياسها با نمره کل
نمره کل مخلوق
قدرداني از مخلوق ضريب همبستگي پيرسون 770/0** 1
سطح معني داري 000/0
قدرداني از خالق ضريب همبستگي پيرسون 985/0** 655/0**
سطح معني داري 000/0 000/0
** همبستگي در سطح 99 درصد معنيدار است.
همچنين بر مبناي جداول 5و 6 ميان ريز مؤلفهها با نمره کل و با خردهمقياسها همبستگي لازم وجود دارد.
جدول 5: همبستگي بين ريز مؤلفهها با نمره کل و با خردهمقياس قدرداني از خالق
خالق نمره کل
شناختي قدرداني از خالق ضريب همبستگي پيرسون 435/0** 430/0**
سطح معنيداري 000/0 000/0
رفتاري قدرداني از خالق ضريب همبستگي پيرسون 986/0** 969/0**
سطح معنيداري 000/0 000/0
هيجاني قدرداني از خالق ضريب همبستگي پيرسون 633/0** 637/0**
سطح معنيداري 000/0 000/0
*همبستگي در سطح 95 درصد معنيدار است. ** همبستگي در سطح 99 درصد معنيدار است.
جدول شماره 6: همبستگي بين ريز مؤلفهها با نمره کل و با خردهمقياس قدرداني از مخلوق
نمره کل مخلوق
نمره کل ضريب همبستگي پيرسون 1 770/0**
سطح معنيداري 000/0
شناختي قدرداني از مخلوق ضريب همبستگي پيرسون 594/0** 786/0**
سطح معنيداري 000/0 000/0
رفتاري قدر داني از مخلوق ضريب همبستگي پيرسون 621/0** 840/0**
سطح معنيداري 000/0 000/0
هيجاني قدر داني از مخلوق ضريب همبستگي پيرسون 659/0** 801/0**
سطح معنيداري 000/0 000/0
*همبستگي در سطح 95 درصد معنيدار است. ** همبستگي در سطح 99 درصد معنيدار است.
براي بررسي اعتبار پرسشنامه از روش محاسبه آلفاي کرونباخ و دو نيمهسازي استفاده شد. نتايج بهدست آمده از 82 آزمودني که به همه گويهها پاسخ داده بودند، نشان ميدهد که پرسشنامه با آلفاي 9/0 داراي اعتبار بالايي است. همچنين براساس نتايج دو نيمهسازي اسپيرمن 82/0 و دو نيمهسازي گاتمن 82/0، مقياس از اعتبار لازم برخوردار ميباشد (جدول شماره 7).
جدول شماره 7: نتايج آلفاي کرونباخ و دو نيمهسازي
آلفاي کرونباخ در نيمهها نيمه اول مقدار 817/0
تعداد گويه 18
نيمه دوم مقدار 847/0
تعداد گويه 18
تعداد کل گويهها 36
همبستگي بين دو فرم 698/0
ضريب دو نيمهسازي اسپيرمن براون Equal Length 822/0
Unequal Length 822/0
ضريب دو نيمه سازي گاتمن 820/0
در مرحله بعد، براي هر کدام از خردهمقياسها ميزان آلفا محاسبه شد. نتايج حاکي از اعتبار بالا در هر کدام از خردهمقياسها ميباشد. طبق اطلاعات جدول شماره 8، آلفاي کرونباخ در خردهمقياس قدرداني از خالق822/0 و در خردهمقياس قدرداني از مخلوق 722/0 ميباشد.
جدول شماره 8؛ اعتبار خرده مقیاسهای قدردانی بر اساس میزان آلفای کرونباخ
خردهمقیاس آلفای کرونباخ تعداد گویه
قدردانی از خالق 882/0 26
قدردانی از مخلوق 727/0 9
بحث و نتيجهگيري
در پرسشنامههای مرتبط با قدردانی، نه تفکیک قدردانی به قدردانی از خالق و مخلوق لحاظ گردیده است و نه مؤلفهها استخراج شده است. در حالیکه در اين پژوهش، هم این تفکیک صورت گرفته است و هم مؤلفههای شناختی، رفتاری و عاطفی خردهمقیاسها استخراج گردیده است. نتايج بهدست آمده، حاکي از اين است که پاسخ پرسشهاي پژوهش مثبت است؛ يعني هم امکان ساخت چنين پرسشنامهاي وجود دارد و هم پرسشنامه موجود از روايي و اعتبار لازم برخوردار است. در بخش روايي محتوا، ميانگين نمرات کارشناسان در محور «الف» 48/3 و در محور «ب» 44/3 بهدست آمد، ضمن اينکه نمره درصدي کارشناسان در محور «الف» 87 و در محور «ب» 86 بهدست آمد، که اين نتايج، حاکي از روايي بالاي محتوايي است. همچنين با محاسبه ضريب کندال 159/0 روشن شد که ميان نظر کارشناسان متعدد در ارتباط با تأييد و نمرهگذاري گزارهها، هماهنگي وجود دارد. ميان مؤلفه قدرداني از خالق، با نمره کل همبستگي مثبت و معناداري در سطح 99/0 برابر با 98/0 و ميان مؤلفه قدرداني از مخلوق، با نمره کل همبستگي مثبت و معنادار در سطح 99/0 برابر با 77/0 وجود دارد که بيانگر روايي بالاي سازه است.
در بخش روايي ملاکي، ميان پرسشنامه قدرداني مککالو و پرسشنامه محقق ساخته، ضريب همبستگي 488/0 بهدست آمد. ازاينرو، روايي ملاکي پرسشنامه در سطح مطلوبي قرار دارد. در مبحث اعتبار پرسشنامه نيز با استفاده از روش آلفاي کرونباخ، ضريب 9/0 بهدست آمد و نتيج دو نيمهسازي اسپيرمن و گاتمن نيز ضريب 82/0 محاسبه شد، که اين نتايج، گوياي اعتبار بالاي پرسشنامه است. بنابراین، تفاوتی که این پرسشنامه با پرسشنامههای قبلی دارد، اتکاء آن به آیات قرآن کریم و نیز روایات است.
در عین حال، اين پژوهش، با محدودیتی مانند محدود بودن جامعه آماری به طلاب مؤسسه امام خمینی مواجه بوده است. ازاينرو، پیشنهاد میشود براي افزایش سطح اعتبار و نیز ساخت پرسشنامه نهایی، هم حجم نمونه افزایش یابد و هم در جامعه آماری از افراد غیرطلبه بهره گرفته شود.
پیوست شماره14: فرم 36 سؤالی پرسشنامه قدردانی (محقق ساخته)
پاسخگوي گرامي، سلام عليكم
ضمن تشكر از همكاري شما، خواهشمند است گزارههاي زير را مطالعه و پاسخ خود را پيرامون هر يك از آنها، بيان نماييد. پاسخهاي شما در يك تحليل گروهي با هدف پژوهشي مورد استفاده قرار ميگيرد.
اطلاعات جمعيتشناختي: سن: جنسيت: تحصيلات: وضعيت تأهل:
كاملاً موافقم تاحدي موافقم تا حدي مخالفم كاملاً مخالفم
1. همه نعمتهاي مادي و معنوي را از آن خداوند ميدانم.
2. شكرگزاري را توفيقي الهي ميدانم.
3. نعمتهاي الهي را بازگو و آشكار ميكنم.
4. اقرار ميكنم كه از شكر نعمتهاي الهي عاجز هستم.
5. سلامتي را نعمتي ميدانم كه به خاطر آن بايد شاكر بود.
6. خدا را تنها براي خورندنيها وآشاميدنيها، شكر ميگويم.
7. تكريم همسر، امري است كه آن را بر خود لازم ميدانم.
8. به مقتضاي علم خود، عمل ميكنم.
9. نعمتي را كه دريافت ميكنم از ديگران دريغ نميكنم.
10. به هنگام غذا خوردن، بر خود لازم ميدانم كه از پروردگار قدرداني نمايم.
11. از افراد ضعيفتر از خود، دستگيري ميكنم.
12. بينيازي خود از ديگران را آشكار ميسازم.
13. به هنگام بلا و مصيبت، اهل صبر هستم.
14. براي قدرداني از نعم الهي نماز شكر بجا ميآورم.
15. از ارتكاب محرمات الهي خودداري ميكنم.
16. بعد از نوشيدن آب، از پروردگار قدرداني ميكنم.
17. بعد از نماز، سجده شكر به جا ميآورم.
18. بعد از عطسه كردن، خداوند را سپاس ميگويم.
19. در مواقعي كه ميتوانم از دشمن خود انتقام بگيرم، او را عفو ميكنم.
20. با تهيدستان، همنشيني دارم.
21. وقتي نعمتي به من ميرسد، الحمدالله رب العالمين ميگويم.
22. نسبت به نعمتهاي اندك نيز مانند نعمتهاي بزگ، شكرگزار هستم.
23. دانش و علم خود را از ديگران دريغ نميكنم.
24. براي كسي جز خداوند، تعظيم و حمد به جا نميآورم.
25. از داشتههاي خود در زندگي راضي هستم.
26. فرد متواضعي هستم.
27. روزي اندك را نيز، براي خود زياد ميشمارم.
28. شرط بجا آوردن شكر الهي اين است كه از واسطههاي نعمت نيز، تشكر كنم.
29. اگر نتوانم لطف كسي را جبران كنم، حداقل از او سپاسگزاري ميكنم.
30. با افراد هم سطح خود، برادرانه رفتار ميكنم.
31. خود را قدردان والدينم ميدانم.
32. اگر مورد احسان شخصي واقع شوم، عامل آن را ثنا ميگويم و به نيكي از او ياد ميكنم.
33. خود را با افرادي كه در سطح پايينتري قرار دارند مقايسه ميكنم.
34. وقتي از لطف كسي قدرداني ميكنم، احساس رهايي ميكنم.
35. ظلم و جفا را برنميتابم.
36. خوبي ديگران را با بدي پاسخ ميدهم.
- آقابابايي، ناصر، 1389 الف، «نقش احساس قدرداني در رضايت از زندگي»، روانشناسي و دين، ش 11، ص39-52.
- ـــــ ، 1391، «رابطه قدرداني از خدا با عاملهاي شخصيت، بهزيستي و سلامت رواني»، روانشناسي و دين، ش 17، ص115-132.
- ـــــ ، 1389 ب، «سنجش قدرداني در طلاب و دانشجويان، بررسي ويژگيهاي روانسنجي پرسشنامه قدرداني»، اسلام و مطالعات روانشناسي، ش 6، ص73-88.
- ـــــ ، 1389ج، «نقش قدرداني نسبت به خدا و خوي قدرداني در كيفيت خواب»، روانشناسي و دين، ش 12، ص73-88.
- آمدي، عبدالواحد، 1410ق، غرر الحکم و درر الکلم، تصحيح: سيدمهدي رجائي، چ دوم، قم، دارالکتاب الاسلامي.
- صدرالسادات، سيدجلال و اصغر مينايي، 1380، راهنماي آسان تحليل عاملي، تهران، سمت.
- قمراني، امير، 1388، «بررسي روايي و پايايي پرسشنامه قدرداني در دانشآموزان»، پژوهش در سلامت روانشناختي، ش 9، ص77-86.
- کار، آلان، 1385، روانشناسي مثبت، ترجمة حسن پاشاشريفي و همكاران، تهران.
- هومن، حيدرعلي، 1386، شناخت روش علمي در علوم رفتاري، تهران، سمت.
- Conoley, Cooie, Wyatt & Conoley, Jane, 2009, Close positive psychology and Family Therapy, Canada.
- Emoons, R.A, & McCullough, M.E, 2003, Counting Blessings Versus Burdens: An Experimental Investigation of Gratitude and Subjective Well-Being in Daily Life, Journal of Personality and Social Psychology, v 8.
- Froh, Jeffrey J, & et al, 2008, Counting blessings in early adolescents, Jornal of School Psycology, v. 46, p. 213-233.
- Joseph, S & Linly, A. P, 2006, Positive Thrapy, New York, Routlege.
- Wood, A, & et al, 2007, Gratitude_Parent of all virtues, The Psychologist, v. 20 (1), p. 18-21