سال نهم، شماره دوم، پياپي 34، تابستان 1395
محمود نوذري / استاديار روان شناسي تربيتي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه mnowzari@rihu.ac.ir
دريافت: 18/11/1394 ـ پذيرش: 30/3/1395
چکيده
اين مقاله «رشد دينداري در اوائل کودکي» را از منظر روان شناختي و اسلامي و با هدف دستيابي به شناختي عميق تر و چندوجهي بررسي کرده است. پرسش از وجوه تمايز و تشابه دو رويکرد، محور اساسي بررسي اين مطالعه است. روش پژوهش تطبيقي است. يافته هاي پژوهش حاکي از تمايز بين دو رويکرد، در توصيف و تبيين مباني و ريشه هاي اوليه دينداري است. از منظر روان شناختي، ريشه هاي اوليه دينداري ناشي از برآيند تجارب کودک با محيط پيراموني است. از منظر اسلام نيز، ريشه هاي اوليه دينداري را بايد در فطرت به معناي عشق به خير و سعادت مطلقه پي جويي کرد، برايند تجارب کودک با محيط پيراموني، تنها زمينه رشد يا انحراف از فطرت را فراهم مي کند. در زمينه چگونگي شکل گيري دينداري، وجه تشابه دو ديدگاه، تأکيد بر ايجاد محيط زيست امن، پويا و پاسخ گو براي رشد مطلوب دينداري است. هر دو ديدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدين در نظام رواني کودک و تأثير اين تجارب بر دينداري در آينده تأکيد دارند.
کليدواژه ها: رشد ديني، کودک، رويکرد روان شناختي، رويکرد اسلامي.