سال سيزدهم، شماره سوم، پياپي 51، پاييز 1399
* احمد برجعلي / دانشيار دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه علامه طباطبائي borjali@atu.ac.ir
فرامرز سهرابي / استاد دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه علامه طباطبائي sohrabi@atu.ac.ir
حسين اسکندري / دانشيار دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه علامه طباطبائي sknd@atu.ac.ir
عبدالله معتمدي / دانشيار دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه علامه طباطبائي a_moatamedy@yahoo.com
احمد فلاح / دانشجوي دکتراي روانشناسي عمومي دانشگاه علامه طباطبائي affa1001@gmail.com
دريافت: 28/04/1396 ـ پذيرش: 12/09/1396
چکيده
هدف اين پژوهش، بررسي رابطة بين سبک زندگي اسلامي با رضايت زناشويي، با واسطهگري خودمهارگري است. روش پژوهش، همبستگي و تحليل مسير با استفاده از نرمافزار AMOS20 است. جامعة آماري، کارکنان متأهل دولت در شهر تهران ميباشد، بهطوريکه 214 نفر از کارمندان متأهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمايت مصرفکنندگان و توليدکنندگان ساکن شهر تهران، به صورت خوشهاي و تصادفي انتخاب شدند و به سه پرسشنامه رضامندي همسران، خودمهارگري اسلامي و سبک زندگي زوجين، با رويکرد اسلامي پاسخ دادند. يافتهها نشان داد که بين سبک زندگي اسلامي و رضايت زناشويي، رابطة مثبت و معناداري (01/0P<) وجود دارد، بهطوريکه سبک زندگي اسلامي، اثر مستقيم و معنادار روي رضايت زناشويي دارد (05/0>P). بنابراين، فرد با سبک زندگي اسلامي، داراي رضايت زناشويي بالاتري است. همچنين، مقدار استاندارد اثر غيرمستقيم سبک زندگي، با واسطهگري خودمهارگري، بر روي رضايت زناشويي در سطح 05/0 معنادار ميباشد. بنابراين، سبک زندگي اسلامي با واسطهگري خودمهارگري، بر رضايت زناشويي اثر غيرمستقيم دارد و دو متغير خودمهارگري و سبک زندگي اسلامي، رضايت زناشويي را تبيين ميکنند. افزون بر اينکه بررسي شاخصهاي برازش مدل، نشان داد که مدل علّي رضايت زناشويي، بر اساس سبک زندگي اسلامي، با واسطهگري خودمهارگري از اعتبار لازم برخوردار است.
کليدواژهها: رضايت زناشويي، سبک زندگي اسلامي، خودمهارگري.