روان‌شناسی و دین، سال سوم، شماره اول، پیاپی 9، بهار 1389، صفحات 31-

    رابطه جهت‌گیری مذهبی و خود مهارگری / حمید رفیعی هنر / مسعود جان بزرگی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    چکیده: 
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة جهت گیری مذهبی اسلامی و عوامل آن، با خودمهارگری در میان زنان و مردان و نیز رابطة این عوامل با سطح اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، 120 نفر از دانشجویان با روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های جهت گیری مذهبی ـ اسلامی و خودکنترلی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین عامل جهت گیری مذهبی و عامل اخلاق با خودمهارگری رابطة معناداری وجود دارد. در گروه مردان، عامل عقاید ـ مناسک و خودمهارگری دارای رابطة معناداری است. از سوی دیگر، تفاوت میانگین جهت گیری مذهبی و عامل اخلاق در دو طبقة خودمهارگری بالا و پایین معنادار است؛ اما تفاوت معناداری در عامل عقاید ـ مناسک مشاهده نمی شود. بین سطوح اقتصادی خانواده، در عوامل جهت گیری مذهبی افراد، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین این سطوح در میانگین خودمهارگری تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، با افزایش نمرة مذهبی افراد، نمره های خودمهارگری آنها افزایش می یابد و هرچه تقید به اخلاق بالاتر می رود، توانایی در خودمهارگری افزایش می یابد. همچنین با افزایش تقید مردان در مناسک ـ عقاید اسلامی، بر میزان خودمهارگری آنها افزوده می شود. ازسوی دیگر، افراد با خودمهارگری بالا، در مقایسه با افراد دارای خودمهارگری پایین سطوح بالاتری از جهت گیری مذهبی را نشان می دهند و با تغییر سطوح اقتصادی افراد، تفاوتی در سطح دین داری آنها مشاهده نمی شود.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال سوم، شماره اول، بهار 1389، ص 31 ـ 42

    حمید رفیعی هنر* / مسعود جان بزرگی**

    چکیده

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة جهت گیری مذهبی اسلامی و عوامل آن، با خودمهارگری در میان زنان و مردان و نیز رابطة این عوامل با سطح اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، 120 نفر از دانشجویان با روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های جهت گیری مذهبی ـ اسلامی و خودکنترلی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین عامل جهت گیری مذهبی و عامل اخلاق با خودمهارگری رابطة معناداری وجود دارد. در گروه مردان، عامل عقاید ـ مناسک و خودمهارگری دارای رابطة معناداری است. از سوی دیگر، تفاوت میانگین جهت گیری مذهبی و عامل اخلاق در دو طبقة خودمهارگری بالا و پایین معنادار است؛ اما تفاوت معناداری در عامل عقاید ـ مناسک مشاهده نمی شود. بین سطوح اقتصادی خانواده، در عوامل جهت گیری مذهبی افراد، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین این سطوح در میانگین خودمهارگری تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، با افزایش نمرة مذهبی افراد، نمره های خودمهارگری آنها افزایش می یابد و هرچه تقید به اخلاق بالاتر می رود، توانایی در خودمهارگری افزایش می یابد. همچنین با افزایش تقید مردان در مناسک ـ عقاید اسلامی، بر میزان خودمهارگری آنها افزوده می شود. ازسوی دیگر، افراد با خودمهارگری بالا، در مقایسه با افراد دارای خودمهارگری پایین سطوح بالاتری از جهت گیری مذهبی را نشان می دهند و با تغییر سطوح اقتصادی افراد، تفاوتی در سطح دین داری آنها مشاهده نمی شود.

    کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی، اخلاق، عقاید ـ مناسک، خودمهارگری.

    مقدمه

    در دهه های اخیر مطالعة علمی دین و بررسی رابطة آن با متغیر های روان شناختی کانون توجه پژوهشگران مختلف قرار گرفته است. در واقع، دین یک نیروی روان شناختی است که می تواند بر روی نتایج زندگی انسانی تأثیر بگذارد.گستردگی این نتایج در سه حیطة بهداشت، بهزیستی روانی و رفتار اجتماعی را می توان به وضوح از مطالعات پژوهشگران دریافت.

    احتمال زنده ماندن افراد با سطح دین داری بالاتر، در هر موقعیت بیشتر از دیگران بوده، و حضور مکرر در شعائر دینی با کاهش مرگ و میر همراه است.

    34 درصد از 130مطالعة انجام گرفته، نشان دهندة تأثیر مثبت و معنادار دین داری بر افسردگی و اضطراب است.

    تحقیقات در ایران نیز رابطة مثبت و معنادار مذهبی بودن و سلامت روانی را اثبات کرده است. همچنین رابطة منفی و معنادار جهت گیری مذهبی و افسردگی و اضطراب در میان دانشجویان به اثبات رسیده است. و

    در حیطه اجتماعی نیز در یک فراتحلیل از 60 مورد معلوم شد که دین داری با میزان پایین بزهکاری و جرم ارتباط داشته است. پژوهش های دیگر نیز نشان می دهد نوجوانانی که از سطح بالاتری از دین داری برخوردارند، میزان پایین تری از انحراف جنسی و نیز بارداری خارج از حیطة قانونی را گزارش می کنند.

    امّا اساساً دین چگونه بر روی این سه حیطه تأثیر می گذارد؟ پژوهش ها نشان داده است که نیروی «خود مهارگری» در عرصه های مختلف زندگی، تعیین کنندة موفقیت است. ارتباط خودمهارگری با سازگاری روان شناختی، روابط بین فردی، پیشرفت در تکالیف و عملکرد تحصیلی اموری است که پژوهشگران رابطة مثبت و معنادار آن را نشان داده اند. رابطة منفی خودمهارگری و میزان بزهکاری و مصرف الکل نیز نشان داده شده است. از یک طرف بعضی از دانشمندان علوم اجتماعی تأخیر در ارضای خواسته ها را یکی از رفتارهای پویا و بنیادی افرادی می دانند که به زندگی پس از مرگ معتقدند. بر همین اساس، وانر و آزکن نشان دادند که افراد با دین داری بالاتر، آینده را بیش از افراد کمتر مذهبی در تصمیم گیری های فعلی خود در نظر می گیرند. از طرف دیگر، پژوهش های شخصیتی نشان می دهد که افراد در ابعاد شخصیتی با وجدان بودن و سازگاری بالا در حفظ اصول و قوانین برای انجام وظیفه، بهتر از دیگران ظاهر شده، در بازداری از یک پاسخ غالب و مسلط در برابر پاسخ غیرغالب بهتر نمایان می شوند. در عین حال، این افراد با نمره های بالا در ابعاد شخصیتی مذکور، سطح دین داری بالاتری را بروز می دهند. پژوهش ساروقلو به این نتیجه منجر شد که میان پنج عامل بزرگ شخصیت، «توافق» و «باوجدان بودن» پایاترین همبستگی را با دین داری نشان می دهند. توافق و با وجدان بودن شامل جنبة خودمهارگری می باشد؛ زیرا این عوامل به ترتیب متضمن توانایی «سازگاری» رفتار شخص با آرزوها و احساسات دیگران و توانایی تحمل خواسته ها می باشند.

    همچنین محققان دریافتند که عامل «G» در تست 16عاملی شخصیت کتل، تنها عاملی است که قوی ترین ارتباط را با گرایش به مسیحیت نشان داده است.

    در یک فرا تحلیل توسط باگ و رابرتز معلوم شد افراد «با وجدان» (که مشخصاً شامل خودمهارگری است)، سطوح بالاتری از فعالیت بدنی، مصرف کمتر الکل و مواد مخدر، عادات خوراکی سالم تر و رانندگی ایمن تر را در مقایسه با افراد کمتر وظیفه شناس نشان می دهند. همچنین شواهدی مبنی بر رابطة منفی خودمهارگری و جنایتکاری وجود دارد. پس خودمهارگری نیز با سه حیطة بهداشت، بهزیستی روانی و رفتار اجتماعی روابط معناداری را نشان می دهد. در حالی که به پژوهش های نشان دهندة ارتباط این نتایج با سطح بالای دین داری اشاره کردیم.

    بنابراین، می توان گفت دین داری با خودمهارگری در مسیر زندگی انسانی مرتبط است و این رابطه باید سهم بسزایی در تبیین ارتباطات دین داری با نتایج مهم زندگی داشته باشد.

    پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی رابطة بین جهت گیری مذهبی اسلامی و خودمهارگری بپردازد تا بتواند در تبیین چگونگی تأثیرگذاری دین بر بهداشت، بهزیستی روانی و رفتارهای اجتماعی، این هدف را دنبال کند که عامل خودمهارگری می تواند تبیین گر روابط ذکر شده باشد. با توجه به رویکرد اسلامی پژوهش، اهمیت توصیه های مکرر دین اسلام مبنی بر توسعه و تقویت نیروی خودمهارگری در روان آدمی هرچه بیشتر آشکار شده و در پی آن، برای ارتقای سطح سلامت افراد و جامعه، به تقویت عامل خودمهارگری، آن هم از طریق آموزه های دین اسلام پرداخته شود.

    در پژوهش های انجام شده، پژوهشی با موضوع بررسی رابطة دین داری اسلامی با عامل مستقل خودمهارگری دیده نمی شود و در پژوهش های ایرانی نیز پژوهش مستقلی در این زمینه یافت نمی شود.

    فرضیة اصلی پژوهش این است که جهت گیری مذهبی اسلامی با خودمهارگری رابطة مثبت معناداری دارد. فرضیه های دیگر پژوهش عبارت اند از: 1. عقاید ـ مناسک مذهبی به منزلة یکی از عوامل جهت گیری مذهبی اسلامی با خودمهارگری ارتباط مثبت معناداری دارد؛ 2. اخلاق اسلامی به مثابه یکی دیگر از عوامل جهت گیری مذهبی، رابطة مثبتی با خودمهارگری دارد. پرسش های این پژوهش عبارت اند از اینکه آیا بین میانگین جهت گیری مذهبی زنان و مردان در خودمهارگری بالا و پایین تفاوت معنادار وجود دارد؟ آیا سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده، رابطة مثبتی با سطح دین داری و خودمهارگری افراد دارد؟

    روش پژوهش

    جامعه و نمونه: جامعة آماری این پژوهش را دانشجویان زن و مرد در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد سال تحصیلی 88ـ1387دانشگاه پیام نور شهر تهران تشکیل داده است. در این جامعه، بجز وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده و جنسیت، دیگر متغیرها همچون محدودیت سنی، نوع رشتة تحصیلی، وضعیت تأهل و متغیرهای مانند آن در نظر گرفته نشده است.گروه نمونه شامل 120نفر(98زن و22مرد) از دانشجویان هستند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.

    ابزار پژوهش: برای سنجش دین داری از آزمون«خودشناسی بر اساس جهت گیری مذهبی اسلامی» استفاده شده است. این آزمون توسط آذربایجانی در بین دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد تهران ـ شمال و طلاب حوزة علمیه قم انجام شده است. در این آزمون، گویه هایی بر اساس قرآن و روایات معتبر شیعی استخراج شده است و بر اساس آن، پرسش نامه ای هفتاد سؤالی تهیه شده است. پس از تأییدِ «اعتبار محتواییِ» این پرسش نامه توسط متخصصان و صاحب نظران علوم دینی، اعتبار سازه آن نیز از طریق گروه نمونه ای به حجم 378 نفر از دانشجویان، مورد تأیید علمی قرار گرفت. که بر اساس ضریب آلفای کرنباخ، پایایی آن 936/0 به دست آمده است. در این آزمون، سه مقیاس عقاید ـ مناسکR1))، اخلاق (R2) و جهت گیری کلی مذهبی (R) ارائه شده است.

    برای سنجش خودمهارگری از مقیاس «خودکنترلی» استفاده شده است. این آزمون در سال2004توسط تانجنی و همکاران تهیه شده است و دارای 36ماده است. این آزمون با الهام از ابزارهای قبلی و برای برطرف کردن نواقص پرسش نامه هایی که برای سنجش خودمهارگری ساخته شده اند تهیه شده است. برای بررسی اعتبار و روایی، پرسش نامه بر دو گروه از دانشجویان دوره کارشناسی اجرا شد که ضریب آلفای کرنباخ هر دو مطالعه 89/0 به دست آمده است. ضریب اعتبار درونی این آزمون به روش آلفای کرنباخ با اجرای آن بر روی 50 نفر از دانشجویان توسط محقق 85/0 به دست آمده است.

    داده های این دو آزمون با نرم افزار SPSS و با استفاده از مدل های آماری همبستگی پیرسون، t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته ها بیانگر آن است که بین جهت گیری مذهبی اسلامی با خودمهارگری رابطة مثبت معناداری وجود دارد.

    جدول شماره1: همبستگی بین جهت گیری مذهبی و عوامل آن با خودمهارگری در میان زنان و مردان

    عامل اخلاق عامل عقاید ـ مناسک جهت گیری مذهبی اسلامی جنسیت

    (**)567/0 (*)495/0 (**)541/0 همبستگی پیرسون مرد خود مهارگری

    600/0 019/0 009/0 سطح معناداری (دوسویه)

    22 22 22 حجم نمونه

    (**)405/0 182/0 (**)272/0 همبستگی پیرسون زن

    000/0 072/0 007/0 سطح معناداری (دو سویه)

    98 98 98 حجم نمونه

    همچنان که در جدول شمارة 1مشاهده می شود، بین نمرة جهت گیری مذهبی و خودمهارگری در سطح 01/0 در میان هر دو گروه زنان و مردان رابطة مثبت معنادار وجود دارد؛ در نتیجه، فرضیة اصلی پژوهش اثبات می گردد. همچنین رابطة مثبت معناداری را در عامل عقاید ـ مناسک به مثابه یکی از عوامل جهت گیری مذهبی اسلامی و خودمهارگری در سطح 05/0 در میان گروه مردان دیده می شود؛ اما این رابطه در میان گروه زنان در این عامل مشاهده نمی شود. همچنین بین عامل اخلاق به مثابه یکی دیگر از عوامل جهت گیری مذهبی اسلامی و خودمهارگری، در هر دو گروه زنان و مردان رابطة مثبت معنادار در سطح 01/0 دیده می شود. بر اساس این یافته ها، فرضیة دوم (البته در میان مردان) و فرضیة سوم از فرضیه های فرعی این پژوهش نیز به اثبات می رسد.

    میانگین خودمهارگری در جامعه ـ بر اساس گزارش سازندة این آزمون ـ برابر با 47/114(تقریبا115) می باشد. بنابراین، بعد از طبقه بندی شرکت کنندگان به دو گروه مردان و زنان، هر گروه به دو طبقة خودمهارگری بالا (بالاتر از میانگین جامعه) و خودمهارگری پایین (پایین تر از میانگین جامعه) تقسیم شدند که اطلاعات این گروه ها در جدول شمارة 2 آمده است.

    جدول شماره 2: اطلاعات آماری به تفکیک جنسیت، طبقات و عوامل جهت گیری مذهبی

    انحراف استاندارد میانگین حجم طبقات خودمهارگری جنسیت

    209/33 07/232 14 بالا جهت گیری مذهبی اسلامی مرد

    209/30 00/206 8 پایین

    715/22 57/141 14 بالا عامل عقاید ـ مناسک

    457/21 88/125 8 پایین

    196/12 50/90 14 بالا عامل اخلاق

    775/9 13/80 8 پایین

    758/26 99/222 75 بالا جهت گیری مذهبی اسلامی زن

    580/34 83/203 23 پایین

    733/20 09/136 75 بالا عامل عقاید ـ مناسک

    807/23 61/126 23 پایین

    962/7 89/86 75 بالا عامل اخلاق

    866/12 22/77 23 پایین

    بر اساس این جدول، در گروه مردان 14نفر در طبقة خودمهارگری بالا و 8 نفر در طبقة خودمهارگری پایین قرار گرفته اند. در گروه زنان نیز 75 نفر در طبقة خودمهارگری بالا و 23نفر در طبقة خودمهارگری پایین جای گرفته اند.

    برای یافتن پاسخ این پرسش که آیا بین میانگین جهت گیری مذهبی مردان و زنان با خودمهارگری بالا و پایین تفاوت معنادار وجود دارد، مناسب است آزمون t مستقل اجرا شود؛ زیرا در یک طبقه از گروه مردان n<10 می باشد و نیز در تمام طبقه ها حجم نمونه ها برابر نیست، اما در صورتی می توان نمره های عددی را به رتبه تبدیل کرد و آزمون غیرپارمتری U مان ـ ویتنی را به جای آزمون t استفاده کرد که حجم گروه های نمونه نابرابر و نسبت واریانس های آنها 4 بر 1 یا بزرگتر باشد. (هومن ـ 1385)

    حال با توجه به داده های جدول شمارة 3 و بر اساس آزمون t مستقل، در گروه مردان، تفاوت میانگین جهت گیری مذهبی در دو طبقة خودمهارگری بالا و پایین برابر با 82/1 است که در سطح 05/0 در آزمون یک سویه تفاوت معنادار می باشد. همچنین تفاوت میانگین این دو طبقه در دو عامل اخلاق در میان مردان در همین سطح معنادار است؛ اما تفاوت معناداری در عامل عقاید ـ مناسک مشاهده نمی شود. در گروه زنان در جهت گیری مذهبی و نیز در عامل اخلاق، تفاوت معنادار به ترتیب در سطح 006/0و 0001/0 مشاهده می شود؛ اما در عامل عقاید ـ مناسک تفاوت معناداری دیده نمی شود.

    جدول شماره 3: مقایسه میانگین میزان جهت گیری مذهبی افراد در خودمهارگری بالا و پایین.

    درجة آزادی t جنسیت

    20 *827/1 جهت گیری مذهبی اسلامی مرد

    20 589/1 عامل عقاید ـ مناسک

    20 *052/2 عامل اخلاق

    96 **797/2 جهت گیری مذهبی اسلامی زن

    96 853/1 عامل عقاید ـ مناسک

    96 **357/4 عامل اخلاق

    (آزمون یک سویه) *P≤ 0/05

    (آزمون دوسویه) **P≤0/01

    همچنین یافته های این پژوهش نشان می دهد بین سه سطح (پایین، متوسط و خوب) اقتصادی و اجتماعی خانواده، در عوامل جهت گیری مذهبی افراد تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین این سطوح در میانگین خودمهارگری تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس جدول شمارة 4، سطح نمره های آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای متغیرهای جهت گیری مذهبی و خودمهارگری به ترتیب 349/0و1/4 است که اولی از سطح 05/0 بالاتر و دومی (خودمهارگری) از این سطح پائین تر می باشد. در دو عامل عقاید ـ مناسک و عامل اخلاق نیز سطح معناداری از 05/0 بالاتر است. از طرف دیگر، با اجرای آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه دو به دو میانگین ها در متغیر خودمهارگری مشاهده شد که تفاوت معنادار بین دو سطح اقتصادی پایین و خوب با میانگین40/26 و سطح معناداری02/0 است و سطح متوسط اقتصادی با سطوح دیگر تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.

    جدول شماره4:

    تحلیل واریانس برای مقایسه میزان جهت گیری مذهبی، عوامل آن و خودمهارگری درمتغیر وضعیت اقتصادی اجتماعی

    سطح معناداری F میانگین مجذورات درجه آزادی مجموع مجذورات

    707/0 349/0 504/267 2 007/535 بین گروه ها جهت گیری مذهبی

    552/767 93 326/71382 درون گروه ها

    95 کل

    744/0 297/0 828/126 2 بین گروه ها عامل عقاید ـ مناسک

    649/426 93 درون گروه ها

    95 کل

    495/0 708/0 125/59 2 بین گروه ها عامل اخلاق

    476/83 93 درون گروه ها

    95 کل

    020/0 107/4 803/1306 2 بین گروه ها خود مهارگری

    206/318 93 درون گروه ها

    95 کل

    نتیجه گیری

    نتایج بررسی داده ها در مورد فرضیة اول پژوهش نشان داد که بین جهت گیری مذهبی اسلامی و خودمهارگری رابطة مثبت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه نمرة مذهبی بودن افراد بالا می رود، نمره های خودمهارگری آنها نیز افزایش می یابد. دربارة دو فرضیة فرعی این پژوهش نیز رابطة مثبت بین عامل عقاید ـ مناسک و عامل اخلاق به منزلة دو عامل جهت گیری کلی مذهبی با خودمهارگری در گروه مردان و رابطة مثبت عامل اخلاق و خودمهارگری در گروه زنان نشان داده شد. بنابراین، هرچه نمرة مردان در میزان تقید به اعتقادات اسلامی و نیز نمرة مردان و زنان در پایبندی به اخلاق بالا می رود، نمره های خودمهارگری نیز افزایش می یابد.

    پژوهش های دیسموند و همکاران از این یافتة پژوهش حمایت می کند. این پژوهشگران نشان دادند که بین دین داری نوجوانان و خودمهارگری، رابطة مثبت معناداری وجود دارد و هر دو متغیر دین داری و خودمهارگری با کاهش رفتارهای مجرمانه همچون مصرف الکل و ماری جوانا در ارتباط است.

    از دیگر یافته های پژوهش حاضر این است که افراد با خودمهارگری بالا، سطوح بالاتری از جهت گیری مذهبی را در مقایسه با افراد با خودمهارگری پایین نشان می دهند. همچنین سطح نمره های اخلاق در افراد با خودمهارگری بالا در مقایسه با افراد با خودمهارگری پایین، بیشتر است. در حمایت از این یافته، مطالعه ساروقلو قابل طرح است. پژوهش وی به این نتیجه منجر شد که افراد با نمره های بالا در ابعاد شخصیتی که شامل خودمهارگری است، سطح دین داری بالاتری را بروز می دهند. همچنین دیسموند و همکاران نشان دادند که جوانان دین دار سطوح بالاتری از خودمهارگری را از جوانان با دین دار ی کمتر نشان می دهند.

    بامیستر و ایکسلاین نشان دادند اخلاق می تواند به مردم در زمینة هماهنگی در زندگی اجتماعی یاری رساند؛ اما آنها از خودمهارگری بی نیاز نیستند. آنها معتقدند که اخلاق پیوند مستحکمی با دین دارد؛ از این جهت که بر رفتار پرهیزکارانه یا مهار تکانه ها در بسیاری از آموزه های دین تأکید شده است. به گفتة آنها، در آیین یهود و مسیحیت بیشتر احکام عشره(ده فرمان) اعمال خودخواهانه را محکوم می کند و حتی هفت گناه بزرگ چون شکم پرستی، غرور، حرص و تنبلی در مذهب کاتولیک را می توان اشاره ای به کوتاهی ها در مسئله خودمهارگری تلقی کرده افزون بر اینکه چهار فضیلت کاردینال (دوراندیشی، عدالت، بردباری و اعتدال) بر خودمهارگری متکی است و آن را تأیید می کند.

    در آموزه های دین اسلام نیز به مسئله خودمهارگری در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی تأکید فراوانی شده است. این عنوان در قالب مفاهیمی چون«تقوا»، «صبر»، «ورع»، «عفت»، «اعتدال»، «کظم غیظ» و... مطرح شده است. البته برخی از این مفاهیم از اصول خودمهارگری به شمار می آیند و برخی دیگر به مثابه نتایج خودمهارگری قابل بحث و بررسی است. در روایتی از امام علی† نقل شده است که «التُّقی رئیسُ الاخلاق»؛ تقوا رئیس اخلاق است». همچنین حضرت در روایتی دیگر فرموده اند:«تقوا نهایت خشنودی خداوند از بندگان و خواسته او از آفریدگانش می باشد». در روایتى دیگر نیز چنین مى‏فرمایند: «الصبر صبران: صبر على ماتکره و صبر عما تحب»؛ صبر دو گونه است: «صبر در برابر امور ناخوشایند و صبر در برابر امور خوشایند». در نتیجه، می توان گفت انسان در نگاه اسلامی با خودمهارگری در برابر فرمان های الهی و مصیبت ها (امور ناخوشایند) و خودمهارگری در برابر معاصی و گناهان (امور خوشایند)، متخلق به فضیلت «تقوا» خواهد شد. از طرف دیگر، به نظر می رسد در نگاه اسلامی، لازمة خودمهارگری، نوعی غنا و بی نیازی از مال، ثروت، انسان ها و مظاهر دنیای مادی است تا در سایه آن انسان بتواند برای هدفی بالاتر (کمال الهی) خود را از کشش به سوی آنها حفظ کند.

    اما در مورد اینکه تفاوت معناداری در عامل عقاید ـ مناسک با خودمهارگری بالا و پایین مشاهده نشد، می توان گفت در مباحث دینی آنچه به طور مستقیم نیروی خودمهارگری را تقویت و توسعه می دهد، آموزه های اخلاقی است و آموزه های اعتقادی به طور غیرمستقیم به مبحث خودمهارگری می پردازد. به عبارت دیگر، پایبندی به آموزه های اخلاقی دین بیش از پایبندی به آموزه های اعتقادی با خودمهارگری رابطه دارد.

    در مورد این پرسش که آیا سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده، رابطة مثبتی با سطح دین داری و خودمهارگری افراد دارد، یافته های پژوهش نشان داد بین میزان جهت گیری مذهبی و عوامل آن در میان سه سطح (پایین، متوسط و خوب) اقتصادی و اجتماعی خانواده، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین این سطوح در میانگین خودمهارگری تفاوت معناداری وجود دارد.

    نتایج پژوهش آذربایجانی نیز نشان داد که میان سه گروه با وضعیت اقتصادی متفاوت (پایین، متوسط و خوب) در هیچ یک از عوامل جهت گیری مذهبی تفاوت معنادار مشاهده نمی شود.

    در تبیین این یافته می توان گفت اولاً این نتیجه گیری ممکن است بدین دلیل باشد که مفاهیم طبقات اجتماعی پایین، متوسط و خوب دارای ارزش کیفی است و به طور کمّی مشخص نشده اند. از این رو، احتمال تداخل و عدم تفاهم بین پاسخ دهندگان وجود دارد؛ ثانیاً مفاهیم ناظر به طبقات اقتصادی در جامعه دارای بار ارزشی و اخلاقی است، پس احتمال سوگیری در پاسخ ها وجود دارد .به هر حال، نداشتن تفاوت معنادار در این مورد، وجود تفاوت را نفی نمی کند و نیازمند پژوهش های دیگر می باشد.

    البته به دلیل عدم روایی بیرونی مقیاس خودمهارگری استفاده شده در این پژوهش و نیز به علت ویژگی جامعه مورد پژوهش که از آموزش های دانشگاهی برخوردارند، تعمیم نتایج پژوهش به دیگر اقشار جامعه باید با احتیاط انجام گیرد.

    برای روشن تر شدن ابعاد دیگر پژوهش، پیشنهاد می شود پژوهش های دیگری در جامعه های مختلف ایران انجام شود. همچنین برای تعمیم پذیری مناسب تر نتایج، پیشنهاد می شود آزمون خودکنترلی استفاده شده در این پژوهش، در جامعة ایرانی هنجاریابی شود.

    منابع

    نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، قم، دفتر نشر الهادی،1379

    کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه 1365، (ج2و5).

    حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، 1409 ق، ج2 و 27.

    مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء ،1404 ق، ج11،1و12.

    نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، 1408ه.ق، ج 2.

    آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،1366.

    آذربایجانی، مسعود، تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، موسسه چاپ زیتون، 1382.

    آذربایجانی، مسعود، درآمدی بر روان شناسی دین، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.

    جان بزرگی، مسعود، «جهت گیری مذهبی و سلامت روان»، پژوهش در پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی، ش4، 1386

    بیانی، علی اصغر و همکاران، «بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی با اضطراب و افسردگی در دانشجویان»، علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی، ش3 ،1387.

    بهرامی احسان، هادی، «ابعاد رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهت گیری مذهبی »، روان شناسی و علوم تربیتی، ش 69 ،1383

    هومن، حیدر علی، استنباط آماری در پژوهش رفتاری، تهران، سمت، 1385.

    Tangney, J. P., et al., High self ـ control predicts good adjustment, less pathology, better grades, and interpersonal success. Journal of Personality, 2004, 72, 271-322.

    Michael E. McCullough & Willoughby, L. B. pian, Religion, Self - Regulation, and Self - Control: Associations, Explanations,and Implications. Psychological Bulletin, 2009, Vol. 135, No. 1, 69 - 93

    Baumeister, R. F., & Vohs, K. D, Handbook of Self - Regulation: Research, Theory, and Application. NewYork: Guilford Press, 2004.

    Baumeister, R. F., & Exline, J. J, Virtue, personality, and social relations: Self ـ control as the moral muscle. Journal of Personality, 67, 1999, 1165 - 1194.

    Jensen - Campbell, L.A., et al., Agreeableness, conscientiousness and effortful control processes. Journal of Research in Personality, 36, 2002, 476 - 489.

    Paloutzian .Raymond. F, Park .Crystal. L, Handbook of the psychology of religion and spirituality. New York, Guilford Press, 2005.

    Desmond, S. A., et al., Religion, prosocial learning, self control, and delinquency Manuscript submitted for publication, 2008.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1389) رابطه جهت‌گیری مذهبی و خود مهارگری / حمید رفیعی هنر / مسعود جان بزرگی. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 3(1)، 31-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."رابطه جهت‌گیری مذهبی و خود مهارگری / حمید رفیعی هنر / مسعود جان بزرگی". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 3، 1، 1389، 31-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1389) 'رابطه جهت‌گیری مذهبی و خود مهارگری / حمید رفیعی هنر / مسعود جان بزرگی'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 3(1), pp. 31-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). رابطه جهت‌گیری مذهبی و خود مهارگری / حمید رفیعی هنر / مسعود جان بزرگی. روان‌شناسی و دین، 3, 1389؛ 3(1): 31-