بررسی رابطة دینداری و میزان شادمانی در بین دانشجویان. . .
Article data in English (انگلیسی)
، سال سوم، شماره سوم، پاییز 1389، ص 75 ـ 91
Ravanshenasi-va- Din, Vol.3. No.3, Fall 2010
بررسی رابطة دین داری و میزان شادمانی
در بین دانشجویان به تفکیک جنسیت و وضیعت تاهل
محمد قمری*
چکیده
هدف این تحقیق بررسی رابطة دین داری با میزان شادمانی در بین دانشجویان است. برای انجام تحقیق حاضر، تعداد 756 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی منطقة دو انتخاب شدند. سپس مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد) و پرسش نامة شادمانی آکسفورد دربارة آنها اجرا شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t آزموده شدند. نتیجه نشان داد که بین دین داری و میزان شادمانی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01). رابطه دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان مذکر قوی تر است؛ این رابطه در بین دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت نیست. میزان دین داری افراد مؤنث از افراد مذکر بیشتر است؛ اما تفاوت معناداری بین میزان شادمانی آنها وجود ندارد. همچنین نتیجة تحقیق نشان داد افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد دین دارترند؛ اما بین میزان شادمانی آنها تفاوت معناداری وجود ندارد.
کلیدواژه ها: دین داری، شادمانی، دانشجویان.
مقدمه
روان شناسی، بیشتر به دلیل تاریخچة آن، با عوامل بیماری زای ذهن انسان سروکار داشته است؛ عواملی مانند: اضطراب، افسردگی، روان رنجوری ها، وسواس ها، پارانوئیا و هذیان ها. هدف محققان آن است که بیماران را از حالت منفی به طبیعی خنثی یا به گفتة روان شناس دانشگاه پنسیلوانیا، مارتین سلیگمن، «از منفی پنج به صفر» برسانند.1 در دهه های اخیر، تعدادی از محققان روان شناسی جرئت کرده اند قلمرو تاریک بیماری های روانی را به شادمانی و شفای روانی تبدیل کنند. برای مثال، هلیگن در برخی از تحقیقات خود بر خوش بینی ـ صفتی که نشان داده شده است با سلامت جسمانی خوب، افسردگی و بیماری روانی کمتر، زندگی طولانی تر و شادمانی بیشتر مرتبط است ـ تمرکز کرده است.
این جنبش که روان شناسی مثبت نگر نام دارد، خواهان تغییر از پرداختن به آسیب ها به سوی بهینه کردن کیفیت زندگی است.2 این جنبش در پی آن است که از نقاط قوت انسان ها به منزلة سپری در برابر بیماری روانی بهره گیرد. در واقع، روان شناسی مثبت نگر به مطالعة علمی توان مندی ها و قابلیت ها و آنچه برای مردم مناسب است، اختصاص دارد.3 هدف آن است که درک علمی متعادل و کامل تری از تجارب اوج، تجارب سطح پایین (صفر) و آنچه در بین این دو قرار دارد، به دست آید. روان شناسان مثبت نگر معتقدند علم و عمل کامل روان شناسی باید درک رنج کشیدن و شادمانی، تعامل آنها و مداخلات معتبری که هم رنج را کاهش دهد و هم شادمانی را افزایش دهد، دربرگیرد.
از بنیادی ترین مفاهیم مطرح در جنبش روان شناسی مثبت نگر، مفهوم شادکامی است. به عقیدة ارسطو، دست کم سه نوع شادی وجود دارد؛ در پایین ترین سطح، نظریة مردم عادی است که شادی را همان لذت می دانند. در سطح بالاتر از آن، مردمی با فرهنگ بالاتر معتقدند شادی همان موفقیت و کامیابی است. نوع سوم شادی، به زعم ارسطو، شادی ناشی از معنویت است.4 آرگایل، مارتین و لو5 بر این باورند هنگامی که از مردم پرسیده می شود منظور از شادمانی چیست، آنها دو نوع پاسخ را مطرح می کنند: الف. حالات هیجانی مثبتی مانند لذت؛ ب. راضی بودن از زندگی به طور کلی یا جنبه های مختلف آن بنابراین، به نظر می رسد شادمانی دست کم دو جزء اساسی (عاطفی و شناختی) دارد. با وجود این، شادکامی متضاد افسردگی نیست؛ اما نبود افسردگی، شرط لازم برای رسیدن به شادکامی است. به نظر آرگایل و همکاران، اگر شادمانی تنها متضاد افسردگی باشد، نیازی به اندازه گیری و بررسی آن نیست؛ زیرا افسردگی به خوبی شناخته شده است. وی باور دارد که سه جزء اساسی شادمانی عبارت اند از: هیجان مثبت، رضایت از زندگی و نبود هیجانات منفی از جمله افسردگی و اضطراب. لو و همکارانش دریافتند که روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصی، دوست داشتن دیگران و طبیعت نیز از اجزای شادمانی هستند.6 آرگایل (2001) بین احساس خوش و شادمانی، تمایز قائل می شود. به نظر وی، احساس خوشی یکی از رایج ترین شیوه هایی است که افراد با آن شادمانی خود را تعریف می کنند.7
پژوهش های انجام شده دربارة شادی نشان می دهد که افکار و رفتارهای افراد شاد، سازگارانه و کمک کننده است. این افراد با دیدگاه روشن به امور می نگرند؛ دعا و نیایش می خوانند؛ برای حل مسائل خود مستقیماً تلاش می کنند و به موقع از دیگران کمک می طلبند. از طرف دیگر، افراد ناشاد، بدبینانه می اندیشند و با همین حالت عمل می کنند؛ در خیالات فرو می روند؛ خود و دیگران را سرزنش می کنند و از کار کردن برای حل مشکلات اجتناب می ورزند. از این روی، تندرستی ذهنی دربردارندة قوانین مهمی است که به وسیلة تأثیر احساسات بر همة ابعاد رفتار انسان و پیشرفت او (شامل سلامت فیزیکی و روانی، پیشرفت مهارتی و آموزشی، صلاحیت اجتماعی و ایجاد روابط مثبت اجتماعی) قابل تشخیص است.8 به رغم پژوهش های بسیار زیاد و شناسایی بسیاری از همبسته ها و تعیین کننده های شادمانی، به نظر می رسد انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه لازم و ضروری است.
در ایجاد شادمانی که به قضاوت فرد، به درجه یا میزان مطلوبیت کل زندگی اش اطلاق می گردد، عوامل بسیاری موثر شناخته شده اند؛ مانند: ثروت، سلامتی، مذهب، حمایت اجتماعی، اشتغال، تفریح و ... .9 با توجه به اینکه ما در یک کشور مذهبی زندگی می کنیم و اعتقادات دینی و عمل بر اساس آموزه های دینی در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد، از جمله عوامل مؤثر در شادمانی، دین داری است.
دین داری یک نظام عملی مبتنی بر اعتقادات است که در قلمرو ابعاد فردی و اجتماعی از جانب پروردگار برای هدایت انسان ها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال شده و شامل عقاید، باورها، نگرش ها و رفتارهایی است که با هم پیوند دارند و یک احساس جامعیت را برای فرد تدارک می بیند.10 جیمز و پرات دین را به منزلة شناخت، عاطفه و رفتاری که از آگاهی یا تعامل ادراک شده با هستی ماوراالطبیعه که فرض می شود نقش مهمی در امور انسان بازی می کند، تعریف می کنند.11
میرز (2000) معتقد است ایمان مذهبی تأثیر زیادی بر میزان شادمانی دارد. ایمان مورد نظر میرز، ایمانی است که حمایت اجتماعی، هدف مندی، احساس پذیرفته شدن و امیدواری را برای فرد به ارمغان می آورد. از نظر گریلی،12 فعالیت های مذهبی کارکردهایی دارند که در نهایت موجب افزایش شادمانی فرد می گردند. هیلز و آرگایل در بیان این کارکردها به مواردی از جمله احساس اتصال با معبودی بسیار قدرتمند و مقدس، عشق، برابری و احساس در جمع بودن اشاره می کنند.13
مطالعات اخیر نشان داده اند اعتقادات شخصی و درگیری در جوامع مذهبی، منابع مهم مقابله با وقایع آسیب زا هستند.14 بسیاری از مطالعات، شواهدی برای رابطة مثبت بین دین داری و سلامتی فراهم کرده اند.15 بیشتر مطالعات موجود در ادبیات جامع، دست کم یک ارتباط مثبت بین درگیری مذهبی و شاخص های سلامتی (شادمانی، رضایت از زندگی، روحیه، عاطفه مثبت) گزارش کرده اند. خدمت و درگیری مذهبی نیز به طور چشمگیری با سلامت جسمانی، سلامت روانی، طول عمر، و رشد پس از ضربه مرتبط شناخته شده اند.16 همچنین تحقیقات، ارتباط دین داری با خودکنترلی، پیشرفت در مدرسه، رضایت زناشویی، نرخ پایین جرم و بزهکاری و سوء مصرف مواد را آشکار ساخته اند.
دین داری به طور معناداری با سلامت روانی نیز مرتبط است. اسمیت، مک کالو و پول (2003) دریافتند که مذهبی بودن با میزان پایین نشانه های افسردگی مرتبط است. افزون براین، برخی شاخص های مذهبی بودن حتی ارتباط منفی قوی تری با نشانه های افسردگی دارد؛ در حالی که شاخص های مقابلة مذهبی منفی و انگیزش مذهبی بیرونی به طور مثبتی با نشانه های افسردگی مرتبط است.
فراتحلیل پانزده مطالعه دربارة رابطة دین داری و پیشرفت در مدرسه نشان داد که دین داری با متوسط نمره های آزمون پیشرفت مرتبط است. ارتباط دین داری با شاخص های سازگاری اجتماعی به حوزه زناشویی نیز توسعه یافته است. مرور فراتحلیل چندین مطالعه نشان داد که بزرگ سالان مذهبی متأهل، به احتمال زیاد در طی زمان متأهل باقی می مانند و سطوح رضایت زناشویی بالاتر و تعهد زناشویی بیشتری دارند.17
پترسون و هوانگ (2003) با مطالعة گروهی از مسلمانان، پیشنهاد کردند که مذهبی بودن با مقابلة مذهبی مرتبط است که خود، با خوشبینی ارتباط دارد. همچنین مطالعات نشان داده اند خوش بینی بین مذهبی بودن و سلامت روان شناختی میانجی است.18 های در سال 1982 در تحقیق خود گزارش کرد که 61 درصد کسانی که در مراسم مذهبی شرکت می کنند، احساس آرامش و شادمانی می کنند.19
تحقیقات مختلف نشان داده اند افرادی که زیاد در فعالیت های مذهبی درگیر هستند یا افرادی که گزارش می دهند مذهب جنبة اصلی زندگی شان است، سلامت ذهنی نسبتاً بالا،20 نشانه های افسردگی نسبتاً کمتر21 و زندگی نسبتاً طولانی تری22 از همتایان کمتر مذهبی شان دارند.
کیم و دیگران (2004) به این نتیجه رسیدند که دین با هیجانات مثبت مانند خوش خلقی، مهربانی، اعتماد به نفس، توجه و آرامش رابطه مثبت دارد. دسموند و همکاران (2008) دریافتند که دین داری، حتی بعد از کنترل جنس، سن، نژاد، موقعیت اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات والدین، ساختار خانواده و دلبستگی والدین به طور مثبت و معناداری با خود کنترلی مرتبط است. جعفری و همکاران23 رابطة بین کارآیی خانواده و دین داری و سلامت روان دانشجویان را مطالعه کردند؛ یافته های تحقیق آنها نشان داد که بین کارآیی خانواده، و دین داری و سلامت روان دانشجویان رابطة معنادار وجود دارد؛ اما بین این رابطة در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود نداشت. فقیهی و همکاران24 رابطه بین توکل به خدا و اضطراب در دانشجویان دانشگاه تهران را مطالعه کردند؛ نتیجة تحقیق آنها نشان داد تعداد دانشجویانی که میزان توکل آنها بالاست، از گروهی توکل آنها در سطح پایین قرار دارد، کمتر است. در این تحقیق، رابطة دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان مطالعه شده است.
فرضیه های تحقیق
1. بین دین داری و میزان شادمانی دانشجویان رابطه وجود دارد.
2. رابطة دین داری و میزان شادمانی در دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است.
3. رابطة دین داری و میزان شادمانی در دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت است.
4. میزان دین داری دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است.
5. میزان شادمانی دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است.
6. میزان دین داری دانشجویان متأهل و مجرد متفاوت است.
7. میزان شادمانی دانشجویان متأهل و مجرد متفاوت است.
روش شناسی پژوهش
روش پژوهش: حاضر از نوع همبستگی و علّی ـ مقایسه ای است. جامعه پژوهش: نیز شامل همة دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی منطقة دو25 در نیمسال اول سال تحصیلی 89 ـ 88 می باشد.
نمونه و روش نمونه گیری: نمونة مورد مطالعه در این پژوهش 800 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین همة دانشجویان انتخاب شدند. گفتنی است که از 800 نفر نمونة مورد مطالعه، 44 مورد که پرسش نامه های آنها دارای اشکال بود، کنار گذاشته شد و در نهایت پرسش نامة 756 آزمودنی تحلیل شده از این تعداد، 432 مورد مذکر و 324 مورد مؤنث بودند26.
ابزارهای اندازه گیری
در این پژوهش از دو پرسشنامة استاندار شده برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است:
الف) مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد): این آزمون توسط گلزاری (1379)ساخته شده است. آزمون معبد دارای 25 ماده است که عمل به باورهای دینی را اندازه گیری می کند. هر پرسش پنج گزینه دارد که از صفر تا چهار نمره گذاری می شود. بدین ترتیب کمترین نمرة کل (صفر) به معنای عمل نکردن به هیچ یک از باورهای دینی، و بیشترین نمره (100) نشان دهندة عمل به همة باورهای دینی به شمار می آید. آزمون معبد برای 894 نفر دانشجو و 53 جوان زندانی (جمعاً 947 نفر) اجرا شده است که مشخصات روان سنجی آن به این شرح گزارش شده است: پایایی آزمون از طریق بازآزمایی 76/0 و از طریق دونیمه کردن 91/0 و ضریب آلفای کرونباخ 94/0. همچنین آزمون دارای اعتبار محتوای (صوری و منطقی) بالاست.27 در این تحقیق، ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون معبد 909/0 به دست آمد.
ب) پرسش نامه شادکامی اکسفورد: این ابزار در سال 1989 توسط آرجیل و لو تهیه شده است. این پرسش نامه 29 ماده چهارگزینه ای دارد که گزینه های آن به ترتیب از 0 تا 3 نمره گذاری می شود و جمع نمرة مواد 29گانه، نمرة کل مقیاس را تشکیل می دهد. نمرة کل آزمودنی از 0 تا 87 در نوسان است. آرجیل و همکاران ضریب آلفای 90/0 را با 347 آزمودنی گزارش کردند.28 علی پور و نوربالا (1378) در مطالعة خود نشان دادند که تمام مواد 29گانه آزمون با نمرة کل، همبستگی بالایی دارند. آلفای کرونباخ 93/0 و پایایی دونیمه کردن آزمون 92/0 گزارش شد. همچنین پایایی بازآزمایی پرسش نامه پس از سه هفته بود. برای بررسی روایی صوری پرسش نامه، از 10 کارشناس نظرخواهی شده است که همگی توان سنجش شادکامی را توسط این آزمون تأیید کرده اند.29 در این تحقیق آلفای کرونباخ برای پرسش نامه 926/0 به دست آمد.
روش اجرای تحقیق
ابتدا منابع نظری متغیرها مطالعه شد. سپس فهرست دانشگاه های آزاد موجود در منطقة دو تهیه، ده دانشگاه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. در ادامه با توجه به تعداد دانشجویان هر واحد دانشگاهی، تعداد نمونه برای آنها مشخص شد و با مراجعه به واحدهای دانشگاهی، در چند نوبت پرسش نامه ها در اختیار دانشجویان قرار گرفت. پس از توضیح، دربارة هدف از اجرای پرسش نامه و شیوة پاسخ دهی، از آنها خواسته شد صادقانه به پرسش نامه ها پاسخ دهند. سپس پرسش نامه ها جمع آوری شد و پرسش نامه هایی که به دقت پاسخ داده نشده بودند یا اشکال داشتند، حذف شدند. در نهایت 756 پرسش نامه باقی ماند که تحلیل شد.
روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها
در پژوهش حاضر، از روش های آمار توصیفی از جمله فراوانی، میانگین و انحراف معیار برای توصیف وضعیت آزمودنی ها در متغیرهای مورد مطالعه، و از ضریب همبستگی پیرسون و آزمونt مستقل برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است.
یافته های تحقیق
جدول شمارة 1: شاخص های توصیفی آزمودنی ها در متغیرهای مورد مطالعه
متغیرها |
تعداد |
حداکثر نمره |
حداقل نمره |
میانگین |
انحراف استاندارد |
دین داری |
756 |
110 |
1 |
24/53 |
501/17 |
|
|
|
|
|
|
شادمانی |
756 |
84 |
9 |
04/45 |
305/14 |
جدول 1 بیانگر شاخص های توصیفی از جمله فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد نمونة مورد مطالعه در متغیرهای دین داری و شادمانی است.
جدول شمارة2: ضریب همبستگی متغیرهای دین داری و شادمانی در کل آزمودنی ها
متغیرها |
شادمانی |
دین داری سطح معناداری |
**198/0 |
000/0 |
** همبستگی در سطح 01/0 معنادار است (دو دامنه)
فرضیة اول تحقیق: بین دین داری و میزان شادمانی رابطه وجود دارد.
توجه به جدول 2 نشان می دهد که بین دین داری و شادمانی (198/0) همبستگی وجود دارد و این همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. بنابراین، فرضیة اول تحقیق تأیید می شود. به عبارت دیگر، با 99 درصد اطمینان می توان نتیجه گرفت که بین دین داری و شادمانی رابطة مثبت و مستقیم وجود دارد.
جدول 3: ضریب همبستگی متغیرهای دین داری و شادمانی با تفکیک جنسیت و وضیعت تأهل
متغییرها |
شادمانی |
||
|
مذکر |
دین داری |
285/0** |
مونث |
دین داری |
135/0* |
|
|
متاهل |
دین داری |
273/0** |
مجرد |
دین داری |
180/0** |
**همبستگی در سطح 1٪ معنادار است.
*همبستگی در سطح 5٪ معناداراست.
فرضیة دوم تحقیق: رابطة دین داری و میزان شادمانی در دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است.
توجه به جدول 3 نشان می دهد که بین دین داری و شادمانی در پسران (285/0) همبستگی وجود دارد و این همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. همچنین بین دین داری و شادمانی در دختران (135/0) همبستگی وجود دارد و این همبستگی در سطح 05/0 معنادار است. مقایسة ضرایب همبستگی مزبور با استفاده از فیشرz نشان می دهد که تفاوت ضریب های همبستگی در سطح 5٪ معنادار است. بنابراین، فرضیة دوم تحقیق تأیید می شود و با 95 درصد اطمینان می توان نتیجه گرفت که رابطة دین داری و میزان شادمانی در دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت، و این رابطه در پسران قوی تر است.
فرضیة سوم تحقیق: رابطة دین داری و میزان شادمانی در دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت است.
توجه به جدول 3 نشان می دهد که همبستگی بین دینداری و شادمانی در دانشجویان مجرد 180/0 و در دانشجویان متأهل 273/0 است و این همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. مقایسة ضریب های همبستگی مزبور با استفاده از فیشر نشان می دهد که تفاوت ضریب های همبستگی معنادار نیست. بنابراین، فرضیة سوم تحقیق رد می شود و می توان نتیجه گرفت رابطة دین داری و میزان شادمانی در دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت نیست.
فرضیه چهارم تحقیق: میزان دین داری دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است.
جدول شمارة4: شاخص های توصیفی و نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین متغیرهای مورد مطالعه با تفکیک جنسیت
شاخص ها متغیرها |
تعداد |
میانگین |
خطای استاندارد میانگین |
درجه آزادی |
نسبت t |
تفاوت میانگین ها |
سطح معناداری |
|
دین داری |
مؤنث |
324 |
65/55 |
931/0 |
754 |
291/3 |
205/4 |
001/0 |
مذکر |
432 |
44/51 |
858/0 |
|||||
شادمانی |
مؤنث |
324 |
18/45 |
815/0 |
754 |
226/0 |
238/0 |
821/0 |
مذکر |
432 |
94/44 |
676/0 |
جدول 4 بیانگر شاخص های توصیفی و نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین متغیرهای مورد مطالعه با تفکیک جنسیت است. توجه به این جدول نشان می دهد که در متغیر دین داری، تفاوت میانگین های دو گروه (205/4) در سطح 001/0 معنادار است. بنابراین، فرضیة چهارم تحقیق تأیید می شود و با 99 درصد اطمینان می توان نتیجه گرفت که میزان دین داری دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است. از آنجا که میانگین نمره های دین داری افراد مؤنث بیشتر است، می توان گفت میزان دین داری افراد مؤنث از افراد مذکر بیشتر است.
فرضیة پنجم تحقیق: میزان شادمانی دانشجویان مذکر و مؤنث متفاوت است.
همچنین توجه به جدول 4 نشان می دهد که تفاوت میانگین های دو گروه (238/0) در متغیر شادمانی معنادار نیست. بنابراین، فرضیة پنجم تحقیق رد می شود. در نتیجه، بین میزان شادمانی افراد مؤنث و مذکر، تفاوت معناداری وجود ندارد.
فرضیة ششم تحقیق: میزان دین داری دانشجویان متأهل و مجرد متفاوت است.
جدول 5: شاخص های توصیفی و نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین متغیرهای مورد مطالعه به تفکیک افراد متأهل و مجرد
شاخص ها متغیرها |
تعداد |
میانگین |
خطای استاندارد میانگین |
درجه آزادی |
نسبت t |
تفاوت میانگین ها |
سطح معناداری |
|
دین داری |
مونث |
628 |
19/52 |
718/0 |
754 |
699/3 |
226/6 |
000/0 |
مذکر |
128 |
41/58 |
218/1 |
|||||
شادمانی |
مونث |
628 |
65/44 |
570/0 |
754 |
677/1 |
324/2 |
094/0 |
مذکر |
128 |
98/46 |
263/1 |
جدول 5 بیانگر شاخص های توصیفی و نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین متغیرهای مورد مطالعه با تفکیک وضعیت تأهل است. توجه به این جدول نشان می دهد که تفاوت میانگین های دو گروه (226/6) در متغیر دین داری در سطح 1٪ معنادار است. بنابراین، فرضیة ششم تحقیق تأیید می شود و می توان نتیجه گرفت بین میزان دین داری دو گروه، تفاوت معناداری وجود دارد و چون میانگین نمره های افراد متأهل بیشتر است پس دین داری افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد است.
فرضیة هفتم تحقیق: میزان شادمانی دانشجویان متأهل و مجرد متفاوت است.
دربارة متغیر شادمانی نیز توجه به جدول 5 نشان می دهد که تفاوت میانگین دو گروه (234/2) معنادار نیست. بنابراین، فرضیة هفتم تحقیق رد می شود. در نتیجه، بین میزان شادمانی افراد مجرد و متأهل تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطة دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان بود. برای انجام این تحقیق، تعدادی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب، و آزمون های دین داری و شادمانی دربارة آنها اجرا شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های تحقیق با استفاده از روش های آماری مناسب مورد آزمون قرار گرفت. نتیجة آزمون فرضیة اول تحقیق نشان داد که بین دین داری و شادمانی رابطة مثبت و مستقیم وجود دارد. نتیجة تحقیق حاضر، با نتیجة تحقیق هالمان، هونک و دمور (1987) که نشان داد فعالیت های مذهبی از جمله حضور در کلیسا بر شادمانی افراد می افزاید، همخوان است. همچنین نتیجة این تحقیق با نتایج تحقیقات زیادی که نشان داده اند افرادی که زیاد در فعالیت های دینی شرکت می کنند یا افرادی که گزارش می دهند دین جنبة اصلی زندگی شان است و گرایش دارند که سلامت ذهنی نسبتاً بالا30 نشانه های افسردگی نسبتاً کمتر31 و زندگی نسبتاً طولانی تری32 از همتایان کمتر مذهبی شان داشته باشند، همخوان است. کیم و دیگران (2004) نشان دادند که دین داری با هیجانات مثبت مثل خوش خلقی، مهربانی، اعتماد به نفس، توجه و آرامش رابطة مثبت دارد. همچنین نتیجة تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات جعفری و همکاران (1386) که بین دین داری و سلامت روان رابطة مثبت یافتند، همخوان است.
آزمون فرضیة دوم تحقیق نشان داد که رابطة دین داری و شادمانی در دانشجویان مذکر قوی تر است. این یافته بدین معناست که شادمانی افراد مذکر نسبت به افراد مؤنث به میزان زیادی به دین داری آنها وابسته است و با ارتقای باورها و اعمال مذهبی آنان شادمانی بیشتری را می توان از آنها انتظار داشت. آزمون فرضیة سوم تحقیق نشان داد رابطة دینداری و شادمانی در بین دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت نیست؛ به این معنا که شادمانی افراد مجرد و متأهل به یک اندازه به دین داری آنها وابسته است. آزمون فرضیة چهارم تحقیق نشان داد میزان دین داری افراد مؤنث از افراد مذکر بیشتر است. نتیجة این فرضیه با نتیجة تحقیق استراک (2002) همخوان است که مردان و زنان 49 ملت را از لحاظ تفاوت های جنسیتی در دین داری بررسی کرد و گزارش کرد که در هر مورد درصد بیشتری از زنان نسبت به مردان مذهبی ترند. مطالعة والتر و داوی (1998) نیز نشان داد زنان در هر شاخص دین داری از مردان قوی ترند. از جمله فرضیه های آنها برای توجیه این تفاوت های جنسی در دین داری، تفاوت در نوع جامعه پذیری و ویژگی های شخصیتی مربوط به جنس بود. میلر و استراک (2002) نیز بر اساس شواهد میان فرهنگی گسترده پیشنهاد کرده اند مکانیسم های جسمانی، به ویژه دارا بودن تستوسترون، زیر بنای رفتارهای مخاطره آمیز بیشتر و دین داری کمتر از جانب مردان است.
آزمون فرضیة پنجم تحقیق نیز نشان داد تفاوت معناداری بین میزان شادمانی افراد مذکر و مؤنث وجود ندارد. این نتیجه با نظر آیزنک33 همخوان است که معتعقد است زن و مرد از نظر شادمانی و رضایت کلی با یکدیگر متفاوت نیستند و مهم ترین تفاوت احساسی بین زن و مرد این است که زنان تغییرپذیری بیشتری دارند؛ یعنی هم عاطفه مثبت و هم عاطفه منفی بیشتری دارند. دینر و همکاران (1999) معتقدند میزان شادمانی زنان و مردان برابر است؛ اما هنگامی که افسردگی را در نظر می گیریم، موضوع تا حدودی پیچیده می شود. به این صورت که با وجود شادی یکسان زنان و مردان، افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. توضیح این امر توسط دینر و همکاران این است که زنان در مقایسه با مردان هم عاطفة منفی بیشتر و هم عاطفة مثبت بیشتری را تجربه می کنند و برآیند این دو عاطفه، شادی زنان و مردان را یکسان می سازد.
آزمون فرضیة ششم تحقیق نیز نشان داد که افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد دین داری بیشتری دارند. شاید یکی از تبیین های این نتیجه، بالا رفتن سن و پی بردن عمیق تر به نقش دین و آموزه های دینی زندگی باشد. آزمون فرضیة هفتم تحقیق نیز نشان داد که بین میزان شادمانی افراد متأهل و افراد مجرد تفاوت معناداری وجود ندارد. این نتیجه با نتیجة مطالعه میرز (2000) که دریافت افراد متأهل از میزان شادمانی بیشتری برخوردارند، همخوان نیست. این ناهمخوانی را می توان به نمونة مورد مطالعه نسبت داد؛ زیرا دانشجویان متأهل افزون بر رسیدگی به امور مربوط به ازدواج و خانه داری، باید به امور تحصیلی و درسی نیز برسند و دور از انتظار نیست که شادمانی آنها با افراد مجرد متفاوت نبوده و حتی کمتر باشد.
مذهب، نظام های معنا و ساختارهای اجتماعی فراهم می کند و رفتار را تنظیم می کند. مذهب با نسبت دادن ارزش به رفتارهای خاص به مردم کمک می کند تا اهدافی را برای درگیر شدن در رفتارهای خاص (مانند کم کردن وزن) و اجتناب از رفتارهای دیگر(مانند مصرف الکل )ایجاد کنند که می تواند سلامت جسمانی و روانی را ارتقا دهد. در حقیقت، به نظر می رسد دین داری، درگیر شدن در رفتارهای ارتقادهندة سلامتی مانند ورزش و غیره را افزایش می دهد.
دین داری همچنین به طور معناداری با سلامت روانی مرتبط است. تحقیقات34 نشان داده اند دین داری با میزان پایین نشانه های افسردگی مرتبط است. افزون براین، برخی شاخص های مذهبی بودن مانند مقابله مذهبی مثبت، انگیزة مذهبی درونی، و مفاهیم مثبت از خداوند حتی ارتباط منفی قوی تری با نشانه های افسردگی دارد؛ در حالی که شاخص های مقابلة مذهبی منفی و انگیزش مذهبی بیرونی به طور مثبتی با نشانه های افسردگی مرتبط است.
درگیری مذهبی، تعداد رفتارها و نگرش هایی را که تأثیر مثبتی بر سلامتی دارند، ارتقا می دهد. افراد مذهبی در مقایسه با افراد غیرمذهبی از نظر اجتماعی فعال تر هستند و سطوح بالای حمایت اجتماعی را دارند. مذهبی بودن همچنین با سطوح بالای خوش بینی و امید همراه است که هر دو ویژگی اشخاص دارای سلامتی و رضایت از زندگی است. بنابراین، ارتباط بین مذهبی بودن و سلامتی به نظر می رسد هم توسط منابع روانی اجتماعی میان فردی محور مانند حمایت اجتماعی، و منابع روانی اجتماعی درون فردی محور مانند امید و خوش بینی تعدیل می شود. مطالعات (برای مثال کوینیگ و همکاران، 2001) نشان داده اند آنهایی که در دین داری بالا هستند، سطوح بالاتری از حمایت اجتماعی درک شده دارند. افزون براین، سودمندی های اجتماعی، مذهبی بودن با حس بیشتر خوش بینی همراه است. رابطة مثبت و معنادار دین داری با میزان شادمانی در تحقیق حاضر نیز تأییدی است بر ادبیات موجود که می تواند کاربردهای مفیدی در زمینة تأمین بهداست روانی، ارتقای شادمانی و بهبود روحیة دانشجویان داشته باشد.
یافته های این مطالعه، نقش دینداری را، به ویژه برای کسانی که اعتقادات دینی دارند در شادمانی برجسته می کند. از این رو، فراهم کنندگان بهداشت روان دانشجویان باید این عامل را در نظر بگیرند و در مداخله های خود از این عامل استفاده کنند. چون طرح مطالعة حاضر از نوع همبستگی است، نه آزمایشی. بنابراین، ادعای روابط علّی در میان متغیرهای مورد مطالعه ممکن نیست. چه می توان نتیجه گرفت که بین دین داری و میزان شادمانی رابطه وجود دارد، اما نمی توان ادعا کرد دین داری علت شادمانی است. این محدودیت ها ارزش یافته های فعلی را نمی کاهد، اما نتایجی که می توان دربارة متغیرهای مورد مطالعه گرفت را محدود می کند.
منابع
آرگایل، م، روان شناسی شادی، ترجمه ف، بهرامی، م. گوهری انارکی، ح. ط. نشاط دوست و ح. پالاهنگ، اصفهان، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1382.
آرین، خدیجه، بررسی رابطه دینداری و روان درمانی ایرانیان مقیم کانادا، رساله دکتری، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، 1378.
آیزنک، مایکل، همیشه شاد باشید، ترجمه زهرا چلونگر، تهران، نسل نواندیش، 1378.
جعفری، اصغر؛ جمشید صدری، و قربان فتحی اقدم، «رابطه بین کارایی خانواده و دینداری و سلامت روان و مقایسه آن بین دانشجویان دختر و پسر»، تازه ها و پژوهش های مشاوره، ج 6، ش 22، 1386.
علی پور، احمد؛ نوربالا، احمد علی، «بررسی مقدماتی پایایی و روایی پرسشنامه شادکامی اکسفورد در دانشجویان دانشگاه های تهران»، اندیشه و رفتار، س 5، ش 1 و 2، 1378.
فتاح زاده، الهام، «مقایسه کیفیت زندگی و عملکرد خانواده درکارکنان خشنود و ناخشنود پالایشگاه شازند اراک»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی اراک، 1388.
فقیهی؛ خدایاری فرد؛ غباری بناب، و شکوهی یکتا، «بررسی الگوی دینداری از منظر قرآن و سنت»، فصلنامه اندیشه دینی، شماره 19، 1385.
کنعانی، شبنم، «بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد شادمانی فوردایس بر افزایش رضایت شغلی معلمان دوره راهنمایی مدارس دولتی منطقه 5 شهر تهران»، پایان نامه کارشناسی ارشد، واحد علوم و تحقیقات تهران، 1385.
گلزاری، م، مقیاس عمل به باروهای دینی، خلاصه مقاله همایش دین و بهداشت روان، 1379.
میرشاه جعفری، ابراهیم و دیگران، «شادمانی و عوامل موثر بر آن»، تازه های علوم شناختی، سال 4، شماره 3، 1381.
Argyle, M, The psychology of happiness, Landon: Rutledge, 2001.
Bridges, L. J., et al., Background for community level work on emotional well- being in adolescence: Reviewing the literature on contributing factors. http:// www. children.org/files/kemotional.pdf.
Chan, Christian s, Rhodes, Jean E, Religiousness and psychological distress of women after Hurricane Katrina, University of Massachusetts, Boston, 2008.
Desmond, S. A., et al., Religion, Prosocial learning, self control and delinquency, Manuscript submitted for publication, 2008.
Dinere, E., et al., Subjective well- being three decades of well- being, psychological Bulletin, 1999.
George, L., Explaining the relationship between religious involvement and health, Psychological inquiry, V.13, 2000.
Kim, y. M & Others, "Spirituality and affect: A function of changes in religious affiliation", Journal of family psychology. V.3. 2004.
Koeing, H. et al., Handbook of religion & Health, Oxford, England: Oxford university press, 2001.
Mccullough, Michael E et al., Religiousness and the trajectory of self- rating health across adulthood. Personality and social psychology Bulletin, Vol, 31, 2005.
Mccullough, Michael E, et al., Religion, self-Regulation, and self-control: Associations, Explanation, and implications, Psychological Bulletin, V.135, 2009.
McCullough, M. E., et al., Religious involvement and mortality: Ameta-analytic review, Health Psychology, V19, 2000.
Miller, W. R., & Thoresen, C. E, Spirituality and health an emerging research field, American psychologist, V58, 2003.
Miller, Alan and Rodney Stark, Gender and religiousness: Can socialization explanations be saved? American Journal of Sociology, V107(6).2002.
Myers, D. G, The friends and faith of happy people. American psychologist, V55, 2000
Peterson, & Huang, B, The effect of religious- spiritual coping on positive attitudes of adult Muslim refugees Kosovo and Bosnia, The international Journal for the psychology of religion, V13, 2003.
Seligman, M; Nansookpark, T, Peterson, ch, Positive Psychology Progress, American Psychologist, V6, 2002.
Smith, B. W. et al., Noah revisited: Relioious coping by church members and the impact of 1993 Midwest flood, Journal of community psychology, V28, 2000.
Smith, T. B, Mccullough, M. E., & Poll, J. Religiousness and depression: Evidence for a main affect and the moderation influence of stressful life events, Psychological Bulletin, V.129, 2003.
Stark, Rodney, Physiology and faith: Addressing the “universal” gender difference in religious commitment. Journal for the Scientific Study of Religion, V.41(3), 2002.
Tarakshwar, N., Swank, A. B. & et al., The sanctification of nature and theological conservatism. A study of opposing religious correlates of environmentalism, Review of Religious Research, V.42, 2001.
Wallis, Claudia, The new science of happiness. Time Magazine, Los Angeles, 2004.
Walter, Tony and Grace Davie, The religiosity of women in the modern West, British Journalof Sociology, V49, 1998.
* استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر. دریافت: 6/11/88 ـ پذیرش: 13/7/89.
1. Wallis, Claudia, The new science of happiness, p. 3.
2. الهام فتاح زاده، مقایسه کیفیت زندگی و عملکرد خانواده درکارکنان خشنود و ناخشنود پالایشگاه شازند اراک، ص 34.
3. Seligman, M; Nansookpark, T, Peterson, ch, Positive Psychology Progress, American Psychologist, V6, N541, p. 410-421.
4. مایکل آیزنک، همیشه شاد باشید، ترجمه زهرا چلونگر، ص 19.
5. علی پور و نوربالا، «بررسی مقدماتی پایایی و روایی پرسشنامه شادکامی اکسفورد در دانشجویان دانشگاه های تهران»، اندیشه و رفتار، س 5، ش 1 و 2، ص 55ـ65.
6. همان.
7. شبنم کنعانی، بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد شادمانی فوردایس بر افزایش رضایت شغلی معلمان دوره راهنمایی مدارس دولتی منطقه 5 شهر تهران، ص 12.
8. Bridges, L. J., Background for community level work on emotional well- being in adolescence: Reviewing the literature on contributing factors, p. 9-15.
9. آرگایل، روان شناسی شادی، ص 260.
10. خدیجه آرین، بررسی رابطه دین داری و روان درمانی ایرانیان مقیم کانادا، ترجمه بهرامی و همکاران، ص 8-25.
11. Mccullough, Michael et al., Religion, self-Regulation, and self-control: Associations, Explanation, and implications, Psychological Bulletin, Vol 135, No 1, p. 69.
12. میر شاه جعفری و همکاران، شادمانی و عوامل مؤثر بر آن، ص 51.
13. همان.
14. Smith, B. W, et al., Noah revisited: Relioious coping by church members and the impact of 1993 Midwest flood, Journal of community psychology, V28. p. 171.
15. Miller, W. R. et al., Spirituality and health an emerging research field, American psychologist, V58, p. 24-35.
16. Chan, Christian s, Rhodes, Jean E, Religiousness and psychological distress of women after Hurricane Katrina, p. 8.
17. Tarakshwar, N., Swank, A. B. & et al., The sanctification of nature and theological conservatism. A study of opposing religious correlates of environmentalism, Review of Religious Research, p. 381.
18. Chan, Christian s, Rhodes, Jean E, Ibid.
19. میرشاه جعفری و همکاران، همان.
20. Mccullough, Michael E et al,. Religiousness and the trajectory of self- rating health across adulthood, Personality and social psychology Bulletin, Vol, 31, No 3, p. 1-14.
21. Smith, T. B, Mccullough, M. E., & Poll, J. Religiousness and depression: Evidence for a main affect and the moderation influence of stressful life events, Psychological Bulletin, V.129, p. 614-636.
22. McCullough, M. E., et al., Religious involvement and mortality: Ameta-analytic review, Health Psychology, 19, p. 211-222.
23. اصغر جعفری و همکاران، «رابطه بین کارآیی خانواده و دینداری و سلامت روان و مقایسه آن بین دانشجویان دختر و پسر»، تازه ها و پژوهش های مشاوره، ج 6، ش 22، ص 107.
24. علی نقی فقیهی و همکاران، «بررسی الگوی دینداری از منظر قرآن و سنت»، اندیشه دینی، ش 19، ص41.
25. شامل دانشگاه های آزاد اسلامی استان های آذربایجان شرقی،آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان.
26. برای تحقیقات همبستگی دست کم لازم است سی نفر برای نمونه انتخاب شوند؛ ولی برای افزایش دقت مطالعه و کاهش خطا، لازم است تعداد نمونه افزایش یابد. در تحقیق حاضر نیز با توجه به نوع تحقیق و گسترده بودن جامعة مورد مطالعه و برای افزایش دقت مطالعه این تعداد نمونه انتخاب شدند.
27. گلزاری، مقیاس عمل به باروهای دینی، خلاصه مقاله همایش دین و بهداشت روان، ص 121-122.
28. علی پور و نوربالا، همان.
29. همان.
30. Mccullough, Michael E et al., Religiousness and the trajectory of self- rating health across adulthood. Personality and social psychology Bulletin, Vol, 31, N3, p. 1-14.
31. Smith, T. B, Mccullough, M. E., & Poll, J. Religiousness and depression: Evidence for a main affect and the moderation influence of stressful life events, Psychological Bulletin, V.129, p. 614-636.
32. McCullough, M. E., et al., Religious involvement and mortality: Ameta-analytic review, Health Psychology, V19, p. 211-222.
33. شبنم کنعانی، همان.
34. Smith, T. B, Mccullough, M. E., & Poll, J. Religiousness and depression: Evidence for a main affect and the moderation influence of stressful life events. Psychological Bulletin, V.129, p. 614-636.