رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
با ظهور روانشناسي دين علاقه به بررسي رابطه بين دين و شادكامي به طور فزايندهاي پديد آمد. علاقه به روانشناسي دين به يك قرن پيش برميگردد. به باور تاولس روانشناسي دين به دنبال درك رفتار ديني از طريق به كارگيري اصول و قوانين روانشناختي است كه البته آن اصول از راه مطالعه رفتار غيرديني به دست آمده است.
مذهب يكي از مؤثرين عوامل در تاريخ بشري است. نگرش مذهبي عبارت است از اعتقادات منسجم و يكپارچة توحيدي كه خداوند را محورامور ميداند و ارزشها، اخلاقيات، آداب و رسوم و رفتارهاي انسان با يكديگر، طبيعت و با خويشتن را تنظيم ميكند. فانك و والنگز دين را سبك زندگي يا نظام باورهايي دانستهاند كه رابطة غايي فرد را با خدا و عالم هستي تنظيم مينمايد. برخي از انديشوران غربي دين را مجموعهاي از مؤلفههاي مرتبط با هم ميدانند. براي مثال پترسون معتقد است مذهب مجموعهاي از اعتقادات، احساسات و اعمال فردي و جمعي است كه حول مفهوم حقيقت غايي يا امر مقدس سامان يافته است.
ويليام جيمز كه پدر روانشناسي شمرده شده، معتقد است عشق و نيروي مذهبي به وقار و سنگيني و صبر و شكيبايي و اعتقاد و اطمينان در فرد منجر ميشود. احساسات مذهبي نيروي روزافزوني در كار و زندگي شخص وارد ميكند و وقتي دنيا به آدمي پشت ميكند احساسات مذهبي دست به كار ميشود در درون ما هيجان و شور زندگي را زنده نگه ميدارد. به لحاظ نقش و اهميت دين در تاريخ زندگي انسان، از آغاز مطالعة علمي روانشناسي، پرداختن به جنبههاي روانشناختي دين نيز مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است و سطور آينده نظري اجمالي به جنبههاي مختلف اين مطالعات دارد.
در طول دهة گذشته توجه روانشناسان به شادكامي تعريفها و عاملهاي پيش بيني كننده آن و ارتباط آن با شخصيت بسيار افزايش يافته است. روانشناسان و پژوهشگران نيز به اشكال گوناگون به تعريف مفهوم شادكامي پرداختهاند؛ براي مثال ونهون شادكامي را مجموعهاي از عواطف و ارزيابي شناختي از زندگي و درجهاي ازكيفيت زندگي افراد ميداند كه به طور كلي مثبت ارزيابي ميكنند. برخي پژوهشگران نيز شادكامي را نوعي هيجان مثبت ميدانند كه تأثير ژرفي برسازوكارهاي جسماني، شناختي و رواني در مكانيزم دارد و عملكرد آدمي را در زمينههاي مختلف بهبود ميبخشد. همچنين دينر و دينر (1995) معتقدند شادكامي شامل حالت خوشحالي يا سرور(هيجانات مثبت)، راضي بودن از زندگي و فقدان افسردگي و اضطراب(عوامل منفي) است. شادكامي كه هدف مشترك انسانهاست و همه درتلاش براي رسيدن به آناند. ارزشيابي افرادازخود و زندگيشان است. اين ارزشيابيها ممكن است جنبة شناختي داشته باشد، مانند قضاوتهايي كه در مورد واكنش به رويدادهاي زندگي ظاهر ميشود. بنابراين شادكامي از چند جزء تشكيل يافته كه عبارتاند از: خشنودي از زندگي، خلق و هيجانات مثبت و خوشايند و نبود خلق و هيجانات منفي.
نظريهها بيان ميكنند كه مذهب، شادكامي را به چند طريق ارتقا ميدهد. براي مثال، اعمال مذهبي، مانند حضور در مساجد، تعامل و حمايت اجتماعي را افزايش ميدهد. علاوه براين، ايجاد و گسترش رابطة فردي با خدا، شادكامي را با كاهش استرس و بهبود راهبردهاي غلبه بر استرس، ارتقا ميدهد. همچنين مذهب به زندگي شخص معنا ميدهد.
افراد با گرايش ديني و با اين عقيده كه در جهان مقصد والايي وجوددارد، ميتوانند شادكامي خود را ارتقا بخشند. به طور كلي نظريهپردازان ديگري وجود دارند كه راه رسيدن به شادكامي و خوشبختي روانشناختي را در پرتو توجه به ارزشها و هدفهاي معنوي، نيازهاي بنيادي، معنيدار بودن و هدفمندي زندگي، عشق و علايق ديني و الاهي ميدانند. همچنين بين شادكامي و اعتقادات مذهبي ارتباط مثبت و معنادار نشان داده شده است. شواهد تجربي فراواني وجود دارد كه حاكي از رابطة مثبت و معنادار بين نگرش ديني و شادكامي است. عليمحمدي و جانبزرگي (1387) در تحقيق خود در زمينة بررسي رابطه ميان شادكامي با جهتگيري مذهبي و شادكامي روانشناختي و افسردگي در دانشپژوهان مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني قم در سال تحصيلي 86-1385 به اين نتيجه رسيدند كه ميان شادكامي ديني با شادكامي روانشناختي رابطة مثبت معنادار وجود دارد.
روحاني و معنويپور (1387) در تحقيق خود در زمينة بررسي رابطة عمل به باورهاي ديني با شادكامي و رضايت زناشويي در دانشگاه آزاد اسلامي واحد مباركه به اين نتيجه رسيدند كه بين دينداري با شادكامي همبستگي مثبت معناداري وجود دارد و دينداري پيشبيني كننده مناسبي براي شادكامي محسوب ميشوند.
عبدالخالق و ناسور (2007) يك نمونه از دانشآموزان كالجي را در الجزيره كه همگي مسلمان بودند انتخاب كردند و به اين نتيجه دست يافتند كه در زنان مذهب همبستگي مثبت و معناداري با شادكامي و همبستگي منفي با اضطراب دارد.عبدالخالق (2006) نيز با استفاده از نمونة 2210 نفري دانشجويان مسلمان كويتي به اين نتيجه رسيد كه بين شادكامي و مذهب رابطة مثبت معناداري وجود دارد.
مالتبي وهمكاران (1999) و فرانسيس وهمكاران (2000) با هدف بررسي رابطه بين نگرش ديني و شادكامي در نوجوانان و بااستفاده از مقياس شادكامي آكسفورد گزارش دادهاند كه بين شادكامي و نگرش ديني رابطة ضعيف، اما معناداري وجود داشته است. با توجه به اهميت و تأثير مثبت نگرش ديني بر شادكامي انسانها، و به دليل كمبود پژوهش كه به بررسي رابطة كلية عوامل شادكامي با نگرش مذهبي بپردازد، و به علاوه با توجه به اهميت دين در زندگي فردي و اجتماعي بشر و شادكامي به عنوان يك شاخص اثرگذار در كلية شئون زندگي از يك سو و توجه به قشر دانشجويان به عنوان آيندهسازان جامعه از سوي ديگر، در اين پژوهش به بررسي رابطة نگرش ديني و شادكامي در بين دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس پرداخته ميشود.
فرضيات پژوهش
1. بين نگرش ديني و شادكامي رابطة معنادار وجود دارد.
2. بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد.
3. بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان متأهل و مجرد تفاوت معنادار وجود دارد.
4. بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري تفاوت معنادار وجود دارد.
روش پژوهش
روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي و از نوع همبستگي ميباشد. يكي از انواع روشهاي تحقيق توصيفي(غيرآزمايشي) تحقيق همبستگي است. در اين نوع تحقيق رابطه ميان متغيرها بر اساس هدف تحقيق تحليل ميگردد. در واقع در اين روش هنگامي كه محقق، دو يا چند دسته از اطلاعات مختلف مربوط به يك گروه يا يك دسته اطلاعات از دو يا چند گروه را در اختيار دارد، ميتواند از اين روش تحقيق استفاده كند؛ چرا كه اين روش براي مطالعة ميزان تغييرات در يك يا چند عامل بر اثر تغييرات يك يا چند عامل ديگر است.
جامعه و حجم نمونه
جامعة آماري شامل كلية دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس است كه در سال تحصيلي90-1389 مشغول به تحصيل بودند. شمار كل دانشجويان كارشناسي ارشد 5257 (2979 پسر ،2278 دختر) و شمار كل دانشجويان دورة دكتري 2132 نفر (1462 پسر، 670 دختر) و در مجموع 7389 نفر بود. براي نمونهگيري از روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي استفاده شد. تعداد نمونه محاسبه شده شامل 297 نفر از دانشجويان كارشناسي ارشد (168 پسر،129 دختر) و 121 نفر از دانشجويان دوره دكتري (83 پسر، 38 دختر) بود، كه در نهايت تعداد كل نمونه انتخاب شده 418 نفر بودند.
ابزار پژوهش
پرسشنامة نگرش ديني: نگرش ديني به وسيلة پرسشنامه 113 مادهاي فرم ب كه از پژوهش خداياريفرد و همكاران (1387) اقتباس شده بود، مورد سنجش قرار گرفت. ضريب آلفاي كرونباخ براي بررسي پايايي ابزار 88/0 به دست آمد كه مقدار قابل قبولي است.
پرسشنامه شادكامي آكسفورد: اين پرسشنامه را آرجيل و لو (1990) تهيه كردهاند. اين آزمون را عليپور و نوربالا (1378) در كشور ما ترجمه كردهاند. اين پرسشنامه داراي 29 گويه و پنج مؤلفة رضايت از زندگي، حرمت خود، بهزيستي فاعلي، رضايت خاطر و خلق مثبت ميباشد. در اين پژوهش ضريب آلفاي كرونباخ براي مؤلفههاي شادكامي (رضايت از زندگي، حرمت خود، بهزيستي فاعلي، رضايت خاطر و خلق مثبت) به ترتيب 65/0، 76/0، 66/0، 65/0، 73/0 به دست آمد.
روش تجزيه و تحليل دادهها
براي تجزيه و تحليل دادهها از آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده است. آمار توصيفي شامل ميانگين رتبههاست. در سطح آمار استنباطي با توجه به مقياسهاي اندازهگيري كه به صورت رتبهاي بودند، براي دقيق بودن نتايج تحقيق از آزمونهاي ناپارامتريك استفاده شد. براي بررسي رابطه بين نگرش ديني و مؤلفههاي شادكامي از ضريب همبستگي اسپيرمن و براي بررسي تفاوت شادكامي و نگرش ديني از لحاظ جنسيت، وضعيت تأهل و مقطع تحصيلي از آزمون آماري من ويتني براي مقايسههاي مستقل استفاده شد.
يافتهها
بين نگرش ديني و شادكامي رابطه معنادار وجود دارد.
جدول شماره يك نشان ميدهد كه بين مؤلفههاي شادكامي و نگرش ديني رابطة مثبت و معنادار وجود دارد و همچنين رابطه معناداري بين مؤلفههاي شادكامي وجود دارد كه در جدول زير گزارش شده است.
جدول شماره 1: ماتريس همبستگي بين مؤلقههاي شادكامي و نگرش ديني
مؤلفههاي شادكامي M SD 1 2 3 4 5
1.رضايت از زندگي 58/23 36/5
2. حرمت خود 07/23 60/5 **363/.
3. بهزيستي فاعلي 51/15 15/4 **363/. **486/.
4. رضايت خاطر 83/13 12/3 **323/. **272/. **401/.
5.خلق مثبت 04/11 46/2 **220/. **277/. **244/. **471/.
نگرش ديني 074/334 06/40 **405/. **298/. **342/. **475/. **323/.
** Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed).
بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد.
مقايسة ميانگين رتبههاي دختران و پسران در متغييرهاي نگرش ديني و شادكامي نشان داد كه بين دو جنس تفاوت معناداري وجود ندارد.
جدول شماره 2: آمار توصيفي و استنباطي دانشجويان دختر و پسر بر اساس متغييرهاي نگرش ديني و شادكامي
ميانگين رتبهها مقدار من ويتني سطح معناداري
دختر پسر
شادكامي 79/201 63/214 19671 287/0
نگرش ديني 34/207 94/210 20597 765/0
بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان متأهل و مجرد تفاوت معنادار وجود دارد.
مقايسة ميانگين رتبههاي دانشجويان مجرد و متأهل در متغييرهاي نگرش ديني و شادكامي نشان داد كه بين آنها تفاوت معناداري در سطح 95/0 وجود دارد. از اينكه ميانگين رتبههاي دانشجويان متأهل بيشتر از ميانگين رتبههاي دانشجويان مجرد است نتيجه ميگيريم دانشجويان متأهل نگرش ديني و شادكامي بيشتري در مقايسه با دانشجويان مجرد دارند.
جدول شماره3: آمار توصيفي و استنباطي دانشجويان مجرد و متأهل بر اساس متغييرهاي نگرش ديني و شادكامي
ميانگين رتبهها مقدار من ويتني سطح معناداري
متأهل مجرد
شادكامي 80/367 03/172 856 0001/0
نگرش ديني 32/281 50/192 500/7744 0001/0
بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري تفاوت معنادار وجود دارد.
مقايسة ميانگين رتبههاي دانشجويان ارشد و دكتري در متغييرهاي نگرش ديني و شادكامي نشان داد كه بين آنها تفاوت معناداري در سطح 95/0 در متغيير نگرش ديني وجود دارد. از اينكه ميانگين رتبههاي دانشجويان دكتري بيشتر از ميانگين رتبههاي دانشجويان ارشد است نتيجه ميگيريم كه دانشجويان دكتري نگرش ديني بيشتري در مقايسه با دانشجويان ارشد دارند، اما در متغير شادكامي تفاوتي بين آنها مشاهده نميشود.
جدول شماره 4: آمار توصيفي و استنباطي دانشجويان ارشد و دكتري بر اساس متغييرهاي نگرش ديني و شادكامي
ميانگين رتبهها مقدار من ويتني سطح معناداري
ارشد دكتري
شادكامي 73/203 65/223 16265 126/0
نگرش ديني 21/199 75/234 5/14913 006/0
بحث و نتيجهگيري
هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين نگرش ديني و شادكامي در بين دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس بود. يافتههاي اين پژوهش نشان داد كه بين مؤلفههاي شادكامي و نگرش ديني رابطة مثبت و معناداري وجود دارد و همچنين بين مؤلفههاي شادكامي رابطة معناداري وجود دارد. اين نتيجه با نتايج پژوهشهاي عليمحمدي و جانبزرگي،1387؛ روحاني و معنوي،1387؛ عبد الخالق، 2007، 2006 همسو ميباشد و نتايج پژوهشهاي آنها را تأييد ميكند. اما با قسمتي از نتايج پژوهش مالتبي و همكاران، 1999و فرانسيس و همكاران 2000) غيرهمسو ميباشد؛ اين ميتواند به دليل شرايط مختلف اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي حاكم بر جوامع مورد مطالعه باشد.
در تبيين اين موضوع، چنانكه ويليام جيمز بيان كرده است، چنانچه احساسات مذهبي در نزد كسي باشد نيروي روز افزوني در كار و زندگي او وارد ميكند و هيجان و شور زندگي را زنده نگه ميدارد. پس در نتيجه احساسات مذهبي مانع از آن ميشود كه انسان در كلية مراحل زندگي خود دچار نااميدي شود و هميشه شوق به زندگي در او پايدار باشد و باعث ايجاد شادكامي در انسان شود. داشتن هدفهاي معنوي، هدفمند بودن زندگي و عشق و علاقه به خدا يكي از راههاي اصلي براي رسيدن به شادكامي است، به طوريكه داشتن رابطة معنوي با خدا موجب كاهش استرس و افزايش راهبردهاي مقابله با استرس ميشود. به علاوه دين نظام باور منسجمي ايجاد ميكند كه باعث ميشود افراد براي زندگي خود معنا پيدا كنند و بر ناملايمات و فشارهاي رواني فائق آيند و به زندگي اميدواري بيشتري داشته باشند.
همچنين نتايج پژوهش نشان داد كه بين دو جنس تفاوت معناداري وجود ندارد. اين نتيجه با نتيجة پژوهش عليمحمدي و جانبزرگي، 1387 همسو ميباشد و نتايج پژوهش آنها را تأييد ميكند. در تبيين اين موضوع ميتوان چنين بيان كرد كه دين براي سعادت و نيكبختي نوع انسان به وجود آمده است؛ بنابراين مخاطب پيامهاي ديني تمام افراد بشر، اعم از زن و مرد، است. همچنين نتايج نشان داد كه بين دانشجويان مجرد و متأهل در متغيرهاي نگرش ديني و شادكامي، تفاوت معناداري در سطح 95/0 وجود دارد. از اينكه ميانگين رتبههاي دانشجويان متأهل بيشتر از دانشجويان مجرد است نتيجه ميگيريم كه دانشجويان متأهل نگرش ديني و شادكامي بيشتري در مقايسه با دانشجويان مجرد دارند. در تبيين اين موضوع ميتوان به اين مطلب اشاره كرد كه حضور و شركت در امور مذهبي براي افراد حمايت اجتماعي ايجاد ميكند و اين خود بر خوشحالي و روحيه و خلق بالاي افراد اثر دارد. ضمن اينكه تجربة ديني و اعمال موجب ايجاد احساس ارتباط اجتماعي فرد با خدا ميشود. اين ارتباط از جهاتي شبيه ارتباط با انسانهاست كه موجب خشنودي از زندگي زناشويي ميشود؛ از اينرو كساني كه در زمينة دين به اعتقاد رسيده باشند و هم در عمل به باورهاي ديني خود موفق باشند، در همدلي، مسئوليتپذيري و انعطافپذيري توفيق بيشتري خواهند داشت. به همين دليل چنين افرادي توانايي بالايي براي بهبود در روابط و تعاملات خود دارند و در نتيجه سازگاري و رضايتمندي بيشتري از روابط زناشويي خود دارند. همچنين نتايج نشان داد كه بين دانشجويان ارشد و دكتري در متغير نگرش ديني تفاوت معناداري در سطح 95/0 وجود دارد، ولي در متغير شادكامي تفاوت معناداري بين آنها وجود ندارد. نتيجه ميگيريم كه دانشجويان دكتري نگرش ديني بيشتري در مقايسه با دانشجويان ارشد دارند، اما در متغير شادكامي تفاوتي بين آنها مشاهده نميشود.
چنانكه نتايج اين پژوهش و ساير پژوهشها نشان داده است، بين نگرش ديني و شادكامي ارتباط مثبت و معناداري وجود دارد. به طوري كه احتمالاً ميتوان گفت افرادي كه نگرش ديني بالايي دارند از شادكامي بيشتري برخوردارند. به علاوه ميتوان پيشنهاد كرد افرادي كه شادكامي كمتري را تجربه ميكنند ميتوانند با رجوع به دين و معنويات شادكامي بيشتري كسب كنند. باور داشتن و عمل به باورهاي ديني از مهمترين عوامل پيشبيني كننده احساس شادكامي است. لذا به متوليان امر آموزش كشور به منظور اينكه دانشآموزان و دانشجويان شادكامتري را تربيت كنند، پيشنهاد ميشود كه همسو با برنامههاي آموزشي خود برنامههاي ديني و معنوي را نيز در برنامههاي خود بگنجانند.
- جيمز، دين و روان، ترجمه، مهدي قائني، چ دوم، تهران، آموزش انقلاب اسلامي، 1372.
- خداياريفرد و همكاران، طرح آماده سازي و هنجاريابي مقياس سنجش دينداري در جامعه دانشجويان كشور، دانشگاه تهران، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، 1385.
- روحاني، عباس و معنويپور، داود، «رابطه عمل به باورهاي ديني با شادكامي و رضايت زناشويي در دانشگاه آزاد اسلامي واحد مباركه»، دانش و پژوهش در روانشناسي، سال سيوپنجم و سيوششم، 1387، ص 189ـ206.
- ـــــ ، «رابطه عمل به باورهاي ديني با شادكامي و رضايت زناشويي در دانشگاه آزاد اسلامي واحد مباركه»، مجله دانش و پژوهش در روانشناسي، ش 0(35)، 1388، ص 206-189.
- سرمد، زهره و همكاران، روشهاي تحقيق درعلوم رفتاري، تهران، آگاه، 1387.
- عليمحمدي، كاظم و جانبزرگي، مسعود، «بررسي رابطه ميان شادكامي با جهتگيري مذهبي و شادكامي روانشناختي و افسردگي در دانشپژوهان مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قم در سالتحصيلي 86-1385»، فصلنامه روانشناسي در تعامل با دين، سال اول، شماره دوم، 1387، ص 147-164.
- نادري، عزتالله و سيف نراقي، مريم، روشهاي تحقيق در علوم انساني (با تاكيد بر علوم تربيتي)، تهران، ارسباران، 1388.
- Abdel-Khalek, A. M, "Happiness, health and religiosity: Significant relations", Mental Health, Religion and Culture, v 9, 2006, p 85–97.
- _____ , Naceur, F., "Religiosity and its association with positive and negative eemotions among college students from Algeria", Mental Health, Religion & Culture, v 10, 2007, p 159–170.
- Andrews, F., McKannell, A., "Measure of Self-reported well-being: Their affective, cognitive and other components", Social Indicators Research, v 8(1), 1980, p 25-55.
- Argyle, M., Lu, L., "The Happiness of Extraverts", Personality and Individual Difference, v 11, 1990, p 1011-1017.
- Buss, D. M., "The Evolution of Happiness", American Psychologist, v 55(1), 2000, p 15-23.
- Diener, E., Diener, M., "Factors predicting the subjective well–being of nations", Journal of Personality and Social Psychology, v 69, 1995, p 851– 864.
- Diener, E., Oishi, S., "Recent findings on subjective well-being", Journal of Clinical Psychology, v 61. Issue 820, 1997, p 27-56.
- Ellison, C. G., 'Religious involvement and subjective well-being". Journal of Health and Social Behavior, v 32, 1991, p 80–99.
- Francis, L., J.,et al., "Religiosity and Happiness: During Adolescence, Young Adulthood and later life", Journal of Psychology and Christianity, v 19, 2000, p 157-254.
- Greely, A., M., "Sociology of paranormal, In P, Hills & M Argyle (Eds.), Musical and religious experiences and their relationship to happiness", Personality and Individual Differences, v 25, 1974, p 91-102.
- Hall, G., S., "The Moral and Religious Training of Children", The Princeton Review, v 9, 1882, p 26–48.
- Hills, P., Argyle, M., "Musical and Religious Experiences and their Relationship to Happiness", Personality and Individual Differences, v 25, 1998, p 523-535.
- Kashdan, T., "The Assessment of Subjective Well-being", Journal of Personality and Individual Differences, v 36, 2004, p 1225-1232.
- Maltby, J., et al., "Religious Orientation and Psychological Well-being", British Journal of Health psychology, v 4, 1999, p 363-378.
- Myers, D., G., "The Friends and Faith of Happy People", American Psychologist, v 55(1), 2000, p 56-57.
- _____ , Diener, E., "Who is Happy?", Psychological Science, v 6, 1995, p 10-19.
- Nix, G., et al., "Revitalization through Self-regulation: the Effects of Autonomous Versus Controlled Motivation on Happiness and vitality", Journal of EXP. Soc. Psychology, v 35(2), 1999, p 65-84.
- Reiss, S., "Secrets of Happiness", Psychology Today, v 34, 2001, p 50-55.
- Ryan, R., M., Deci, E., L., "Self-Determination Theory and the Facilitation of Intrinsic Motivation.Social Development.and Well-Being", American Psychologist, v 55, 2000, p 68-78.