مقايسه سلامت عمومي حافظان قرآن و غيرحافظان

  • warning: Missing argument 1 for t(), called in D:\WebSites\nashriyat.ir\themes\tem-nashriyat\upload_attachments.tpl.php on line 15 and defined in D:\WebSites\nashriyat.ir\includes\common.inc on line 962.
  • warning: htmlspecialchars() expects parameter 1 to be string, array given in D:\WebSites\nashriyat.ir\includes\bootstrap.inc on line 869.

 حجت مداحي*، محمدحسين جواهري**

چكيده

سلامت عمومي انسان‌ها همواره از موضوعات بسيار مهمي جوامع انساني بوده است؛ در اين مقاله به بررسي و مقايسه سلامت عمومي در بين دو گروه حافظ قرآن كريم و غيرحافظ پرداخته‌ايم. فرضيه پژوهش عبارت است از اينكه حفظ قرآن كريم مي‌تواند موجب افزايش سطح سلامت عمومي جوانان گردد. بدين منظور، نمونه‌اي به حجم 103 نفر در سنين 17 تا 27 سالة شهرستان قم، انتخاب و آزمون سلامت عمومي 28 سؤالي (GHQ) مشتمل بر 4 مقياس فرعي روي آنها اجرا گرديد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از فن آماري t دو گروه مستقل استفاده شد. نتايج حاكي از آن است كه تفاوت معناداري بين دو گروه در سطح 01/0α= مشاهده گرديد. با 99% اطمينان مي‌توان گفت: كه حافظان قرآن نسبت به جوانان غيرحافظ در هر 4 مقياس و در كل، از سطح سلامت عمومي بالاتري برخوردارند.

كليد واژه‌ها: سلامت عمومي، علائم جسماني، اضطراب و اختلال خواب، كنش اجتماعي، افسردگي، حفظ قرآن.

مقدمه

براي آنكه جامعه‌اي سالم و كارآمد داشته باشيم تا انسان‌ها در آن سر شار از شور و نشاط، همراه با انگيزه و هدف در زندگي باشند و پويايي فرداي فرزندان و جامعة خود را بسازند، فراهم‌آوردن امكاناتِ لازم و ايجاد زمينه‌اي مناسب بر اين‌گونه سازندگي‌ها، مستلزم به وجودآوردن فضايي سالم و عاري از هرگونه مشكلات جدي رفتاري است كه در آن انسان‌ها بتوانند با فكري آسوده و خلاقيت در خور توجه، سازندة زندگي حال و آينده خود باشند، ولي متأسفانه در طول قرن بيستم، انسان از نظر شيوة زندگي، روابط اجتماعي و مسائل بهداشتي و پزشكي، بيش از تمام تاريخ دستخوش دگرگوني شده است.1 تلاش شتابزده براي صنعتي‌شدن و گسترش سريع شهرنشيني و زندگي ماشيني، كه لازمه آن قبول شيوه‌هاي نوين براي زندگي است، اثر معكوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتي تازه‌اي را به بار آورده است. اوضاع اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي نابسامان جهان و بار مشكلات اجتماعي، محيطي و رواني، واكنش‌هاي بيمارگونه بسياري را در افراد و جوامع به وجود آورده كه خود سبب وخيم‌شدن اوضاع و نامساعدشدن شرايط محيط زيست شده است.2 اين عامل، توجه ويژة روان‌شناسان به اين‌گونه مشكلات و راه‌حل‌هاي آنها را به خود جلب كرده و موجب شده رشد و پيشرفت علمي ـ صنعتي را در كنار بهبودبخشيدن به زندگي انسان، مد نظر قرار دهند؛ به عبارت ديگر، علاقة روزافزون روان‌شناسان به اين‌گونه مسائل موجب شده است دانش انسان در مورد افراد، به ويژه كساني كه دچار مشكلات رواني هستند، به طور قابل ملاحظه‌اي افزايش يابد.3

سازمان بهداشت جهاني4 در مقدمة پروژة 2000 كه طي آن، برنامة وسيع بهداشتي را براي كشورهاي در حال توسعه در نظر گرفته، سلامتي را از چهار بعد اساسي، يعني ابعاد جسماني، رواني، اجتماعي و معنوي مورد بررسي قرار داده است. تأكيد بر بعد چهارم، يعني معنويت، نمايانگر آگاهي مسئولان و متخصصان بهداشت رواني و تأكيد بر اهميت مذهب و معنويت در زندگي امروزي افراد جامعه است؛5 هرچند بيشتر جوامع بشري (چه در زمان قديم و چه در زمان معاصر) تأثير مذهب همراه با چهار نهاد اساسي ديگر (خانواده، مدرسه، اجتماع و همگنان) را در شكل‌گيري شخصيت و روان انسان‌ها حتمي دانسته و شناخت اين عوامل، بخصوص در رابطه با سلامت روان را امري ضروري مي‌دانستند.6 از اين‌رو، بر اساس ضرورت ناشي ازشناخت اثرات آن، مطالعات بي‌شماري در اين خصوص صورت گرفته كه يكي از قديمي‌ترين آنها، ارتباط بين سلامت جسمي و رفتن به كليسا، از سوي كامستوك7 و پارتريج8 با استفاده از ميزان مرگ و مير در نمونه‌اي بزرگ بوده كه نتايج آن در جدول 1-1 آمده است.9

جدول (1ـ1): ميزان مرگ و مير افرادي كه به صورت منظم به كليسا مي‌روند (در هر هزار نفر)

 

كمتر از يك بار در هفته

يك بار در هفته يا بيشتر

بيماري قلبي (5 سال)

89

38

آمفيزم (3 سال)

52

18

سيروز (3 سال)

25

5

سرطان راست روده (5 سال)

17

13

خودكشي (6 سال)

29

11

همچنين مطالعه مك دنالد لوكت10 كه در اواخر دهه 70 انجام گرفته است، ارتباط بين تعلق ديني و تشخيص‌هاي مطروحه11 در ميان 7050 بيمار با گرايش‌هاي ديني متفاوت را مورد پژوهش قرار داده است. نتيجة به دست آمده نشان داد كه: در ميان پروتستان‌هاي غيرافراطي، درصد بالاي واكنش انطباقي در كودكي و اختلال افسردگي و اختلال شخصيت وسواس- جبري در بزرگسالي بيشتر است. در پژوهش كوئينگ و همكارانش نيز اين يافتة تأييد شده است؛ چرا كه پروتستان‌هاي افراطي كمترين ميزان افسردگي را تجربه كرده بودند.

يكي از امتيازات مهم مكتب حيات‌بخش اسلام، جامعيت آن و در نظرگرفتن همة ابعاد انساني است. از تعاليم برجستة اين مكتب الهي، توجه فوق‌العادة آن به پژوهش، تربيت، بهداشت و سلامت روح و جسم انسان است.12 در قرآن آيات بسياري وجود دارد كه فطرت وجودي انسان و حالات گوناگون روان او را متذكر شده و علل انحراف، بيماري و همچنين راه‌هاي تهذيب، تربيت و معالجة روان انسان را به طور جامع نشان داده است. ما مي‌توانيم به كمك حقايقي كه در قرآن، دربارة انسان و صفات و حالات گوناگون رواني او آمده است، به خوبي شخصيت انساني خويش را رشد داده، انگيزه‌هاي اصلي محركِ رفتار انسان و عواملي را كه در هماهنگ‌كردن شخصيت و ايجاد بهداشت رواني او تأثير به سزايي دارند، دريابيم.13

نويسندة كتاب سرچشمه‌هاي آرامش در روان‌شناسي اسلامي، قرائت و آواي دلرباي قرآن را يكي از منابع اساسي آرامش انسان مي‌شمارد. وي در اين كتاب به نقل از زمخشري مي‌نويسد: دل‌ها از راه تلاوت قرآن، آرامش مي‌يابند.14 بنابراين، با مراجعه به آيات و روايات روشن مي‌گردد كه قرآن نسخة شفابخش خداي سبحان براي بيماران رواني است15 قرآن كريم بعد از بيان نعمت اطعام جهت برطرف‌كردن گرسنگي، از نعمت آرامش ياد مي‌كند: «خداست كه هنگام گرسنگي طعام داد و از ترس و خطراتشان ايمن ساخت».16

اميرالمؤمنين علي† از قرآن به عنوان «ربيع القلوب»، يعني بهار دل‌ها ياد مي‌كند. بهار، تجلي شادي است و قرآن خود سرچشمة شادي دل مي‌باشد.17 همچنين آن حضرت در كلمات خود به جنبة شفابخشي قرآن اشارات زيادي دارد: «جز از قرآن، درمان بيماري دل را نجوييد».18 امام سجاد† در اين خصوص مي‌فرمود: «اگر همة انسان‌ها از من جدا شوند، هنگامي كه قرآن با من باشد، هرگز دچار وحشت تنهايي نمي‌شوم».19

روايات شريفه مزبور، به خوبي نمايانگر ارزش و اهميت حفظ قرآن از ديدگاه اهل‌بيت‰ است. نكته‌اي كه در اين رابطه به ذهن مي‌رسد اين است كه ائمه‰ دلسوز‌ترين افراد نسبت به انسان‌ها، به خصوص نسبت به مؤمنان هستند و برايشان گران است كه اهل ايمان را مبتلا و دردمند و رنجور ببينند. از اين‌رو، براي رهانيدن پيروانشان از اضطراب‌ها، و تشويش‌ها و آلام روحي و به ارمغان‌آوردن اطمينان و آرامش براي جان و روانشان، توصيه مي‌فرمايند كه دل‌ها را محل و ظرف پاكيزه‌اي براي آيات نوراني قرآن قرار دهند.20

بيان مسئله

در دوران كنوني، كه آن را عصر اضطراب مي‌نامند، آرامش رواني، گم‌شدة انسان است و او با تمام وجود در پي دستيابي به آن مي‌باشد. از ديدگاه دين، يگانه چيزي كه مي‌تواند اين نياز را برآورده كند، ياد خداوند است21. اين كتاب آسماني با تأكيد تمام، اعلام مي‌كند كه آرامش روان، فقط در ساية توجه به خداوند امكان‌پذير است: «با ياد خدا قلوب به آرامش مي‌رسند»22 علامه طباطبائي اين حصر را بدين گونه تبيين مي‌كند كه همّ و غمّ انسان، دستيابي به سعادت و ايمني از بدبختي است. انسان در اين راه، به هر وسيله‌اي كه دسترسي داشته باشد، چنگ مي‌زند، ولي هميشه اين وسايل و اسباب، اگر از اين جهت غالب و توانا باشند، از جهت ديگري مغلوب و ناتوانند، جز خداوند متعالي كه تواناي مطلق است و ناتواني در او راه ندارد. خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «هر كس از ياد من روي‌گردان شود، زندگي تنگ و سختي خواهد داشت».23 با توجه به مطالب مذكور، پژوهش حاضر در پي پاسخ‌دادن به سؤال مشروح ذيل است: آيا حفظ قرآن كريم مي‌تواند موجب ارتقاي سطح سلامت عمومي (سلامت جسم و روان و اصلاح روابط اجتماعي) انسان گردد؟

اهداف پژوهش   
هدف اصلي

با توجه به اينكه وظيفه و هدف اصلي سلامت عمومي، تأمين سلامت و بهداشت جسم، روان و روابط اجتماعي افراد جامعه است، در اين پژوهش، بررسي رابطة بين سلامت عمومي افراد و حفظ‌كردن آيات قرآن كريم در مقايسه با غيرحافظان، به عنوان هدف اصلي در نظر گرفته شده است.

اهداف فرعي

1. بررسي و مطالعه سطح افسردگي وخيم حافظان قرآن كريم با غيرحافظان قرآن؛

2. بررسي و مطالعه سطح كنش اجتماعي حافظان قرآن در مقايسه با غيرحافظان قرآن؛

3. بررسي و مطالعه سطح اضطراب و بي‌خوابي حافظان قرآن در مقايسه با غيرحافظان قرآن؛

4. بررسي و مطالعه سطح علائم جسماني حافظان قرآن در مقايسه با غيرحافظان قرآن.

فرضية پژوهش

روان‌شناسي اسلامي از منطق وحي الهام مي‌گيرد، مسائل انساني را بر مبناي )فطرت التي فطر الناس عليها( تحليل مي‌كند، و انسان را مجموعه‌اي مي‌داند كه يك بعدش ملكوتي است و ادراك او را در ادراكات حسي و منطقي محدود نمي‌كند؛ دريچه‌اي به سوي عالم ملكوت و كانوني براي عشق و پرستش و ارتباط مستقيم با خدا و دريچه‌اي به سوي ارواح پاك، براي ارتباط انسان با انبيا و شهدا است.24 از اين‌رو، مي‌توان بيان داشت: اقدام به حفظ‌كردن آيات قرآن كريم، موجب ارتقاء سطح سلامت عمومي افراد حافظ قرآن، نسبت به ديگر افراد غيرحافظ شده است.

جامعة آماري

شامل جوانان حافظ و غيرحافظ قرآن سنين 17 تا 27 سالة مذكر شهر قم مي‌باشد.

حجم نمونه و روش نمونه‌گيري

حجم نمونه شامل 103 نفر (به تفكيك 69 نفر حافظ قرآن و 34 نفر از جوانان غيرحافظ) كه با روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب گرديد.

ابزار پژوهش

در اين تحقيق براي سنجش و ارزش‌يابي سلامت عمومي آزمودني‌ها از پرسش‌نامة 28 ماده‌اي سلامت عمومي گلدبرگ25 (GHQ) استفاده گرديد. فرم اصلي اين تست داراي 560 سؤال مي‌باشد. بعدها فرم‌هاي كوتاه‌تر شامل، 12، 20، 28، 30 و 40 سؤال اين مقياس نيز تهيه شده است. نسخه‌هاي گوناگون اين تست به زبان‌هاي متفاوت ترجمه شده است و در كشورهاي گوناگون به طور وسيعي مورد استفاده قرارگرفته است.26

پرسش‌نامة 28 ماده‌اي استفاده شده در اين پژوهش شامل چهار مقياس فرعي مي‌باشد كه در هر يك از اين مقياس‌ها، هفت سؤال قرار دارد. مقياس‌هاي فردي عبارتند از:

A: علائم جسماني، B: علائم اضطراب، اختلال خواب، C: كنش اجتماعي وD: علائم افسردگي.

مدت زمان تكميل اين پرسش‌نامه، به طور متوسط در حدود 8 دقيقه است و علائم مريضي و حالات مثبت و تندرستي فرد را از يك ماه قبل تا زمان اجراي پرسش‌نامه، مورد ارزيابي قرار مي‌دهد. رابينز27 و بروكس28 نشان دادند كه پرسش‌نامه 28 ماده‌اي سلامت عمومي، توانايي لازم براي ارزيابي شدت اختلالات و تمايز بين سلامت و بيماري را دارد.

در زيرمقياس اول A، مواردي چون احساس فرد نسبت به وضع سلامت خود و يا احساس خستگي و نشانه‌هاي بدني و علائم جسماني او در طي يك ماه گذشته، مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

در زيرمقياس دوم B، علائم اضطراب و اختلال خواب، علائم و نشانه‌هاي ناشي از آن (هم‌چون اضطراب شديد، بي‌خوابي، تحت فشار بودن، عصبانيت و دلشوره) بررسي مي‌شود.

در زيرمقياس سوم C، كنش اجتماعي، توانايي فرد در انجام كارهاي روزمره، گسترة توانايي‌هاي فرد در مقابله با خواسته‌هايي حرفه‌اي و مسائل روزمره، احساس رضايت از انجام وظايف، احساس مفيد بودن، قدرتي در زيرمقياس چهارم D، مواردي چون افسردگي وخيم با گرايش به خودكشي، احساس بي‌ارزشي، نااميدي با آرزوي مردن و افكار خودكشي، مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

اعتبار و پايايي پرسش‌نامه

بنجامين29 و همكارانش در مطالعة خود روي 92 زن، متعلق به گروه سني 40-49 ساله، همبستگي بالايي بين نسخه‌هاي 28 سؤال و 60 سؤالي پرسش‌نامة سلامت عمومي پيدا كرده‌اند و توصيه نموده‌اند به منظور صرفه‌جويي در وقت و هزينه در پژوهش‌هاي بزرگ، از فرم كوتاه 28 سؤالي اين مقياس براي سرند بيماران رواني و افراد سالم استفاده گردد. مورا30 و همكارانش (1983) ويژگي‌هاي سرند بيماران رواني توسط نسخه‌هاي 28، 30 و 60 سؤاليِ پرسشنامة سلامت عمومي را براي 97 نفر در گروه سني 18ـ64 سال در يك بيمارستان عمومي در شهر مكزيكو، مورد بررسي قرار دادند و تفاوت معناداري بين نتايج حاصل شده از اين نسخه‌ها با نسخ ديگر مشاهده نكرده‌اند.

مطالعات ديگر در مورد اعتبار (28 GHQ) در پژوهش‌هاي متفاوت از نقاط گوناگون دنيا انجام شده است كه از اين تعداد، 43 مطالعه، دربارة روش نمره‌گذاري اطلاعات مفصل ارائه داده‌اند.

ويليامز31، گلدبرگ و ماري (1988) اين مطالعات را تحليل كرده‌اند كه در آن با توجه به واريانس، متوسط حساسيت پرسش‌نامة موفق برابر 84% (يعني بين 77% تا 89%) و متوسط ويژگي آن برابر با 82% (بين 78% تا 85%) مي‌باشد.

مطالعات گوناگون ديگر نيز حاكي از پايايي بالاي پرسش‌نامه (28 GHQ) است. چونگ32 و اسپيرز33 (1989) با مطالعه روي 223 نفر از افراد بزرگسال به اين نتيجه رسيدند كه ضريب پاياني بازآزمايي اين پرسش‌نامه برابر با 55% و ضريب پاياني با روش بازآزمايي براي خرده مقياس‌هاي آن، بين 42% تا 47% به دست آمده است. از سوي ـ ديگر، در ايران نيز پرسش‌نامه سلامت عمومي، مورد استفاده پژوهش‌گران قرار گرفته است و در زمينه اعتباريابي آزمون، اقداماتي انجام شده است؛ از جمله پالاهنگ (1374) در پايان‌نامة كارشناسي ارشد با عنوان «بررسي اختلالات رواني در شهر كاشان»، نتيجة اعتباريابي آزمون را نشان داد كه بر اساس آن، حساسيت و ويژگي، به ترتيب برابر با 88% و 74% است.34

روش‌هاي آماري جهت تجزيه و تحليل داده‌ها

بعد از دست آمدن داده‌هاي موجود از طريق پرسش‌نامه (28 GHQ) ، با تلخيص و توصيف اين اطلاعات براي تجزيه و تحليل داده‌ها، از آزمون t براي مقايسه ميانگين‌ها (نسبت به جامعه) استفاده گرديد.

نتيجه‌گيري

جدول 2 ـ 1): مقايسه شاخص‌هاي آماري جوانان حافظ و غيرحافظ قرآن كريم در سطح 01/a=0

ميانگين

خطاي استاندارد

t

مشاهده شده

درجه آزادي

انحراف

استاندارد

ميانگين

شاخص آماري

گروه‌ها

296/0

 

822/3

101

979/52

462/2

23/3

حافظ

جسماني

547/0

192 / 3

41/5

غيرحافظ

305/0

 

098/8

101

317/50

531/2

94/2

حافظ

اضطراب

605/0

526/3

85/7

غيرحافظ

387/0

 

082/2

101

835/68

215/3

88/5

حافظ

كنش اجتماعي

524/0

058/3

26/7

غيرحافظ

197/0

 

126/6

101

397/37

640/1

04/1

حافظ

افسردگي

771/

493/4

76/4

غيرحافظ

939/0

 

979/5

101

059/51

796/7

74/13

حافظ

نمره كلي

سلامت عمومي

824/1

63/10

79/24

غيرحافظ

با توجه به داده‌هاي به دست آمده در جدول (2ـ1)، تفاوت معناداري بين
دو گروه جوانان حافظ قرآن و جوانان غيرحافظ در سطح 01/ p=0
مشاهده مي‌گردد. بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت كه حافظان قرآن در كل
از سلامت عمومي بيشتري نسبت به غيرحافظان برخوردارند و اين سرآمدي
را در تمامي مقياس‌هاي فرعي پرسش‌نامه نشان دادند؛ به عبارت ديگر، حافظان قرآن كريم از نشانگان بدني، افسردگي اساسي، اضطراب و بي‌خوابي كمتري نسبت به جوانان غيرحافظ برخوردار بوده، در حالي كه روابط و كنش‌وري اجتماعي بهتري از خود نشان دادند.

در تأييد پژوهش حاضر مي‌توان به پژوهش گسترده و ملي، مؤسسه فرهنگي ـ هنري قرآن‌پژوهان، به سرپرستي آقاي كاظم حق‌شناس كه به سفارش دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت گرفت، استناد كرد.35 هدف ازانجام اين پژوهش، بررسي روان‌شناختي حافظان قرآن و مقايسه آنان با تيپ‌هاي مشابه خودشان (به لحاظ سن، پاية تحصيلي و جنس) به وسيله آزمون‌هاي مختلف روان‌شناختي بود كه بر روي 639 نفرآزمودني جوانان حافظ با دو حالت حفظ فشرده و غيرفشرده وجوانان غيرحافظ از 11 استان كشور اجرا گرديد. جهت به دست آوردن اطلاعات، از پرسش‌نامه افسردگي بك (فرم 21 سؤالي) كه سه حالت افسردگي طبيعي (فقدان يا حد نرمال افسردگي كه به روند عادي زندگي فرد خللي ايجاد نمي‌كند) افسردگي خفيف و افسردگي شديد و پرسش‌نامه اضطراب كتل (40 سؤالي) كه سه حالت اضطراب كل، اضطراب پنهان و اضطراب آشكار را مي‌سنجد، استفاده گرديده است.

نتيجة كلي كه از اين پژوهش به دست آمد، حاكي از آن است: افرادي كه به حفظ قرآن كريم پرداخته‌اند، در تمام سطوح نسبت به افراد غيرحافظ، از سلامت عمومي و بهداشت رواني سالم‌تري در زمينة افسردگي و اضطراب برخوردار بودند؛ بخصوص كه اين تفاوت‌ها بيشتر بين دو گروه حافظ قرآن (به طور فشرده) و جوانان غيرحافظ قرآن كريم مشاهده شد. در پايان مي‌توان به اين نتيجة جامع و اساسي دست يافت: كه حفظ قرآن كريم، مانند تلاوت آن آثاري ارزنده بر روي انسان‌ها دارد كه برخي از آنها عبارتند از:

1. پاداش اخروي: حافظان در بهشت، جايگاهي والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود.

2. هدايت انسان: بسياري از مردم با تلاوت يا شنيدن آهنگ دلنشين قرآن، مسير زندگي خود را تغيير داده و به سمت سعادت و كمال رهنمون شدند.

3. آرامش روحي: ياد خدا تأثير به سزايي در روان آدمي دارد و دل‌ها در پرتو آن آرام مي‌گيرد «آگاه باش! دل‌ها با ياد خدا آرام مي‌گيرد». يكي از نام‌هاي قرآن «ذكر» است.

4. فهم بهتر قرآن: مهم‌ترين و عمده‌ترين اثر حفظ قرآن، درك بهتر آن است. حافظ به سبب تسلط بر همة آيات؛ ارتباط آنها را نيك در مي‌يابد و در پرتو آن، دركي بهتر و درست‌تر از قرآن به دست مي‌آورد. هر آيه از قرآن, ضمن داشتن معناي ظاهري؛ بطن‌هاي متعددي دارد كه در اثر شناخت بيشتر، روابط آن با ساير آيات قرآن به عنوان جزئي از يك كل، آشكار مي‌شود.

منابع

ـ آل‌اسحاق، محمد، اسلام و روان‌شناسي، قم، نويسنده، 1369.

ـ كليني، محمدبن يعقوب، اصول كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، بي‌تا، ج 1 و2.

ـ پرهيزكار، شهريار، چگونه قران را حفظ كنيم... ، ناشر، نمايندگي ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج، 1371.

ـ سارافينو، ادوارد، روان‌شناسي سلامت، تهران، رشد، 1940.

ـ شفيعي مازندراني، سيد محمد، سرچشمه‌هاي آرامش در روان‌شناسي اسلامي، محل نشر؟؟؟، عطرآگين، 1384.

ـ شهيدي، شهريار، اصول و مباني بهداشت رواني، تهران، سمت، 1381.

ـ طاهري، حبيب الله، نقش باورهاي ديني در رفع نگراني‌ها، قم، آستانه مقدس، 1386.

ـ تميمي آمدي، عبدالواحدبن محمد، غررالحكم و دررالكلم، تهران، دانشگاه تهران، 1366 ﻫ.

ـ ميلاني‌فر، بهروز، بهداشت رواني، تهران، قومس، چاپ سوم، 1373.

ـ نجاتي، محمدعثمان، قرآن و روان‌شناسي، ترجمة عباس عرب، مشهد، آستان قدس رضوي، چاپ چهارم، 1374.


 

* کارشناس‌ارشد علوم اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي واحد آشتيان.

** عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد آشتيان. دريافت: 1/11/87 ـ پذيرش: 9/3/1388


 

1. Sarafino, 2002.

2. بهروز ميلاني‌فر، بهداشت رواني، ص 8.

3. سعيد شاملو، بهداشت رواني، ص 46.

4 World Health Organization

5. شهريار شهيدي، اصول ومباني بهداشت رواني، ص 10.

6. سعيد حاجي آقا جاني و احمدعلي اسدي، روان پرستاري، بهداشت روان، ج 1، ص131.

7 Kamstoc

8 part Rich, 1972.

9. مسعود آذربايجاني و مهدي موسوي‌اصل، روان شناسي دين، ص 12.

10 Mac Donald Locket

11 DSM III

12. سعيد حاجي آقا جاني، و احمدعلي اسدي، روان پرستاري، بهداشت روان، ج1، ص 95.

13. محمدعثمان نجاتي، قرآن و روان‌شناسي، ترجمة عباس عرب، ص 25.

14. سيدمحمد شفيعي‌مازندراني، سرچشمه‌هاي آرامش روان در روان‌شناسي اسلامي، ص 60.

15. حبيب‌الله طاهري، نقش باورهاي ديني در رفع نگراني‌ها، ص 12.

16. الذي اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف (قريش: 4)

17. مركز تحقيقات كامپيوتر نور، برنامه معجم الفاظ افزار بحارالانوار، ج 2، ص 36، باب 1، ح 45.

18. همان.

19. محمد يعقوب كليني، اصول کافي، ج2، ص 602.

20. شهريار پرهيزکار، چگونه قرآن را حفظ کنيم، ص 20.

21. مسعود آذربايجاني و مهدي موسوي‌اصل، روان شناسي دين، ص 20.

22. الا بذکر الله تطمئن القلوب. (رعد: 28)

23. و من اعرض عن ذکري فان له معيشه ضنکا. (طه: 124)

24. ر.ك: محمد آل‌اسحاق، اسلام و روان‌شناسي.

25 General Health Questioner

26 Henderson, 1990.

27 Robins

28 Brooks

29 Benjamin

30 Mora

31 Williams

32 Chong

33 Spears

34. ر.ك: متقيان پور، پايان‌نامة كارشناسي ارشد با عنوان «بررسي اختلالات رواني در شهر كاشان».

35. ر.ك: کاظم حق‌شناس، موسسه فرهنگي هنري قرآن پژوهان.