سال پانزدهم، شماره اول، پياپي 57، بهار 1401، ص 79-96
* مليحه رحيمي/ کارشناسيارشد روانشناسي باليني، گرايش خانوادهدرماني، دانشگاه شهيد بهشتي malihehrahimi_psy@yahoo.com
علي زادهمحمدي / دانشيار گروه مطالعات بنيادين، پژوهشکده خانواده دانشگاه شهيد بهشتي dr.zadeh@gmail.com
باقر غباري بناب / استاد گروه روانشناسي و آموزش کودکان استثنايي، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه تهران bghobari@ut.ac.ir
دريافت: 04/02/1398 ـ پذيرش: 14/06/1398
چکيده
هدف اين پژوهش، تعيين نقش ميانجيگري ناگويي هيجاني در ارتباط بين تصور از خدا و رضايت زناشويي بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. بدينمنظور، 395 فرد متأهل ساکن شهر تهران (198 زن، 197 مرد) در سال 98ـ97، به روش نمونهگيري در دسترس، بهعنوان نمونة آماري انتخاب شدند و به مقياسهاي تصور از خداي مظاهري و همکاران (1384)، ناگويي هيجاني بگبي و همکاران (1994) و رضايت زناشويي اولسون و همکاران (1989) پاسخ دادند. نتايج نهايي حاصل از مدليابي معادلات ساختاري حاکي از اين بود که ناگويي هيجاني در ارتباط بين تصور از خدا و رضايت زناشويي نقش ميانجيگري ايفا ميکند. علاوه بر اين، ارتباط مثبت و معنادار تصور از خدا با رضايت زناشويي، ارتباط منفي و معنادار تصور از خدا با ناگويي هيجاني و در نهايت، ارتباط منفي و معنادار ناگويي هيجاني با رضايت زناشويي به دست آمد. بهطورکلي، يافتههاي پژوهش نشان داد که تصور مثبت از خدا از طريق کاهش نشانههاي ناگويي هيجاني موجب افزايش رضايت زناشويي ميشود. بهعبارت ديگر، کاهش نشانههاي ناگويي هيجاني ميتواند چگونگي ارتباط بين تصور از خدا و رضايت زناشويي را بهتر تبيين کند.
کليدواژهها: تصور از خدا، رضايت زناشويي، ناگويي هيجاني.