رابطه پایبندی به دعا و اضطراب با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد انزلی
Article data in English (انگلیسی)
سال دوم، شماره سوم، پاییز 1388، ص 145 ـ 155
بهمن اکبری*
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطة پایبندی به دعا و اضطراب، با توجه به متغیر های جمعیت شناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انزلی پرداخته است. به همین منظور، تعداد دویست نفر از دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه به شیوة نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب، و به وسیلة پرسش نامة میزان پایبندی به دعا و اضطراب سنج اشپلبرگر مورد آزمون قرار گرفتند. هدف این پژوهش تعیین رابطة بین میزان پایبندی به دعا و اضطراب در دانشجویان با توجه به متغیر های جمعیت شناختی بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین میزان پایبندی به دعا و اضطراب رابطه منفی (25/0 ـ = r) وجود دارد و بین سن و اضطراب در افراد معتقد به دعا، همبستگی منفی (26/0 ـ = r) وجود دارد. نتایج آزمون t و تحلیل واریانس بیانگر آن بود که بین جنسیت و اضطراب و گروه های تحصیلی علوم انسانی، فنی ـ مهندسی، علوم پایه و دانشجویان متأهل و مجرد، تفاوت از لحاظ آماری معنا دار نیست و بین دانشجویان بومی و غیر بومی از لحاظ اضطراب، تفاوت معنادار است.
کلید واژه ها: دعا، اضطراب.
مقدمه
یکی از عواملی که در سلامت روانی انسان در جوامع کنونی تأثیر بسیار گذاشته و روز به روز بر میزان آن افزوده می گردد، پدیدة اضطراب است که حالتی از متناسب نبودن انسان با محیط زندگی اش است؛ به طوری که از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران علوم رفتاری، قرن حاضر «قرن اضطراب» نامیده می شود. اضطراب، یک احساس منتشر بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم و همراه با دلواپسی است که با یک یا چند نوع از احساس های جسمی همراه می گردد؛ مانند خالی شدن سر، تنگی قفسة سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد، بیقراری و میل برای حرکت از علائم شایع می باشد.
امروزه توجه و گرایش به معنویت و مذهب به طور اعم و دعا به طور اخص، و ارتباط دائمی انسان با خالق هستی و اعتقاد به وجود دائمی او در لحظه های حساس، تأثیر بسزایی در ایجاد بهداشت روانی سالم و درمان بیماری های جسمی و روانی می تواند داشته باشد.
محققان به این نتیجه دست یافته اند که بین روش مقابلة مذهبی و سلامت روانی، ارتباط و همبستگی مثبتی وجود دارد؛ یعنی به هر میزان فرد در مسائل و مشکلات زندگی از مذهب بهره گیرد، از سلامت روانی بالایی برخوردار خواهد بود.
همچنین نتایج پژوهش ها نشان داد که بین دعا و اضطراب (حالتی و صفتی) رابطة منفی وجود دارد؛ به این صورت که با افزایش میزان پایبندی به دعا، از سطح اضطراب افراد کاسته می شود.
افزون بر این، نتایج بیانگر آن است که افرادی که به صورت دسته جمعی به کلیسا می روند و به نیایش می پردازند، در زندگی کمتر دچار استرس می شوند؛ گروه نیایش گر می کوشد در خارج از کلیسا شبکة ارتباطی بین خود و گروه نیایش به وجود آورد تا در هنگام بروز سختی ها و مشکلات یاریگر هم باشند.
سرگلزایی، بهدانی، قربانی، (1379) در پژوهشی نشان دادند که هر چه میزان وقت صرف شده برای فعالیت های مذهبی بیشتر باشد، افسردگی، اضطراب حالتی و صفتی و احتمال سوء مصرف مواد کاهش می یابد.
آهنگر(1372) در پژوهشی با عنوان «دعا و نیایش و تأثیر آن بر بهداشت روانی» به این نتیجه رسید که بین دعا و نیایش و کاهش اضطراب رابطه معناداری وجود دارد. همچنین فرض وی درباره رابطة بین دعا نیایش و افزایش اعتماد به نفس تأیید شد. هم چنین بین دعا و نیایش و احساس گناه کردن و بی هدفی در زندگی رابطة منفی وجود دارد.
نتایج پژوهش هانت (2001) نشان می دهد افرادی که به طور منظم به کلیسا می روند و فعالیت های مذهبی دارند، مرگ و میرشان 29 درصد کمتر از افرادی است که به کلیسا نمی روند و فعالیت مذهبی ندارند؛ کمتر گرایش به خود دارند؛ از فشار خون بالا رنج نمی برند و از سیستم ایمنی بالاتری برخوردارند؛ امید به زندگی در آنها زیاد است؛ گرایش به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در آنها کمتر است و سطح اضطراب پایین دارند.
نتایج پژوهش میرولا (1999) نشان داد که بین گرایش به فعالیت های مذهبی بالا و افسردگی، همبستگی منفی وجود دارد؛ به این معنا که هرچه فعالیت های مذهبی افراد بیشتر باشد، آرامش بیشتری در خود احساس می کنند و در نتیجه، میزان افسردگی و ناامیدی در سطح پایین تری قرار می گیرد.
مالتبی (2000) در پژوهش با عنوان «ارتباط بین جهت گیری مذهبی و افسردگی» به این نتیجه رسید که ارتباط معناداری بین نمرات فرد در جهت گیری های مذهبی و افسردگی، عزت نفس و خوش بینی و روش های مقابله با مشکلات به صورت روشن متمرکز بر مسئله وجود داشت؛ به این معنا که با افزایش نمرات فرد در جهت گیری های مذهبی، نمرات مربوط به مؤلفه های خوش بینی و روش های مقابله با مسائل با توجه به روش مسئله مداری و عزت نفس افزایش می یابد.
شولر (1994) در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که افرادی که در کلیساها مراسم دعا و نیایش را انجام می دهند، به طور معنا داری کمتر از الکل، داروهای ضد استرس و اضطراب استفاده می کنند؛ میزان افسردگی در آنها بسیار پایین است و می کوشند با مسائل و مشکلات زندگی به طور مسئله مداری برخورد کنند.
استولی و جکولین (1999) در پژوهشی با عنوان «تأثیر دعا در درمان افسردگی بیماران الزایمری» به این نتایج رسیدند که افرادی که از دعا و اصول مذهبی بسیار استقبال می کردند، از خداوند به مثابه منبع حمایتی نام می بردند و احساس اعتماد به نفس بالاتری داشتند. بنابراین، سطح استرس و اضطراب آنها کمتر از افرادی بود که دعا نمی کردند. ریسبرگ (1999) در زمینة تأثیر مذهب بر بهداشت روانی، به این نتایج دست یافتند که رابطه مثبت و معنا داری بین باورهای مذهبی افراد و سلامت روانی آنها وجود دارد. بدین معنا که با افزایش گرایش های مذهبی، سلامت روانی افراد در زمینة عزت نفس و کاهش اضطراب و افسردگی نیز مشهود است.
فرضیه های تحقیق
1. میان پایبندی به دعا و اضطراب دانشجویان رابطة منفی وجود دارد.
2. بین اضطراب حالتی و صفتی دانشجویان معتقد به دعا رابطه مثبت وجود دارد.
3. میان اضطراب دانشجویان گروه های علوم انسانی معتقد به دعا، با گروه های علوم پایه و فنی مهندسی تفاوت وجود دارد.
4. بین اضطراب دانشجویان معتقد به دعا مجرد با متأهل تفاوت وجود دارد.
5. میان اضطراب دانشجویان معتقد به دعا با سن رابطه وجود دارد.
جامعة آماری
جامعة آماری این پژوهش همة دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد انزلی است که در سال تحصیلی 86 - 87 به تحصیل مشغول بودند. حجم نمونه دویست نفر از دانشجویان بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای به نسبت دانشجو در دو مقطع کاردانی و کارشناسی انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع پس رویداری ـ همبستگی و هدف آن کشف رابطة میان متغیرهای پژوهش بوده است.
ابزار گردآوری اطلاعات
در این پژوهش از دو پرسش نامة دعا و اضطراب سنج حالتی و صفتی اشپلبرگر استفاده شد:
1. پرسش نامة دعا در سال 1375 توسط بوالهری و همکاران تهیه و تدوین شد و در ابتدا 22 پرسش داشت که پس از بررسی های مجدد در انستیتو روان پزشکی تهران، تعداد آن به 17 پرسش تنزل یافت؛ پایانی این پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ حدود 71 درصد گزارش شده است.
2. پرسش نامة اضطراب سنج توسط اشپلبرگر ساخته شده و دارای 40 آیتم است؛ 20 مادة آن برای سنجش اضطراب حالتی و 20 مادة آن اضطراب صفتی را می سنجد که نمره گذاری در طیف لیکرت به صورت خیلی کم، کم، خیلی زیاد، زیاد به ترتیب از 1 تا4 و در برخی پرسش ها به طور معکوس از 1- 4 می باشد.
پایایی این پرسش نامه نیز به روش آلفای کرونباخ حدود 90 درصد گزارش شده است و مقایسة آلفای کرونباخ بین اضطراب حالتی و صفتی حدود 94/0 می باشد.
روش آماری
برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیه ها از هر آزمون مستقل جهت بررسی تفاوت ها گروهی از تحلیل واریانس وآزمون T همین طور ضریب همبستگی به منظور تعیین رابطه میان متغیرها با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
نتایج
جدول یک: نتایج مربوط به رابطه پایبندی به دعا و اضطراب در دانشجویان
ضریب همبستگی اضطراب دعا سطح معناداری
اضطراب 000/1 **255/0- 006/0
دعا **255/0- 000/1
نتایج مربوط به جدول شمارة یک نشان می دهد که میان میزان پایبندی به دعا و اضطراب، رابطة منفی و معنا داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه میزان پایبندی افراد به دعا بیشتر باشد، اضطراب آنها به مراتب کمتر است. نتایج این پژوهش با پژوهش های گذشته مانند آهنگر (1372)، الوین (2001)، میرولا(1999)، رسیبرگ(1999) و مالبتی (2001) همخوان و همسو است. بنابراین، نتایج این پژوهش و پژوهش های دیگر نشان می دهد افرادی که میزان پایبندی به دعا و باورهای مذهبی آنها بیشتر است، اضطراب شان در حد پایین تر قرار می گیرد و با توجه به پژوهش های انجام شدة داخلی و خارجی این، افراد از سلامت فکری و روان بهتر برخوردارند. از این روی، نگرش های مذهبی افراد تا حدود زیادی می تواند پیش بینی کنندة بهداشت روانی آنها باشد.
جدل دو: نتایج همبستگی بین اضطراب حالتی و صفتی دانشجویان معتقد به دعا
ضریب همبستگی اضطراب صفتی اضطراف حالتی سطح معناداری
اضطراب صفتی 000/1 **825/0 000/0
اضطراب حالتی **825/0 000/1
نتایج جدول شمارة دو نشانگر آن است که میان اضطراب حالتی و صفتی دانشجویان همبستگی و معناداری دیده می شود (٭82/0= r)؛ یعنی هر چه میزان اضطراب حالتی افراد بیشتر باشد، اضطراب صفتی آنها نیز به همان میزان افزایش می یابد. این نتیجه با نتایج پژوهش های گذشته مثل قدس (1377)، اشپلبرگر، واعظی و قدس، (1379) به نقل از اندلر (2001)، که در آن با افزایش اضطراب حالتی به اضطراب صنعتی نیز افزایش پیدا کرده،؛ همسو و همخوان است.
جدول 3: نتایج تحلیل واریانس برای بررسی وضعیت
اضطراب دانشجویان معتقد به دعای گروه علوم انسانی در مقابله با گروه های علوم پایه و فنی _ مهندسی
منبع تغییرات مجموع مجذورات میانگین مجذورات درجة آزادی F سطح معناداری
بین گروهی 1459 357/874 2 81/1 121/0
درون گروهی 145393 535/322 198
نتایج جدول سه نیز نشان داد که بین دانشجویان گروه های تحصیلی علوم انسانی _ علوم پایه و فنی مهندسی تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت رشتة تحصیلی با اضطراب پایین و مسئله دانشجویان ارتباطی ندارد. پس اضطراب نمی تواند تحت تأثیر رشته تحصیلی آنها باشد.
جدول 4: نتایج آزمون T مستقل جهت بررسی اضطراب دانشجویان مجرد و متأهل معتقد به دعا
گروه ها تعداد انحراف معیار میانگین تفاوت میانگین T سطح معناداری
متأهل 25 64/17 65/85 81/4 268/1 206/0
مجرد 175 08/22 65/90
نتایج جدول شمارة چهار بیانگر آن است که بین دانشجویان مجرد و متأهل از نظر اضطراب تفاوت معنادار مشاهده نشد. نتایج این پژوهش با تحقیق گوپر (1982) که در آن افراد مجرد میزان اضطراب بالاتری داشتند، همسو نیست.
جدول 5: جدول نتایج همبستگی بین اضطراب افراد معتقد به دعا و سن
ضریب همبستگی سن اضطراب سطح معناداری
سن 000/1 ٭٭269/0- 000/0
اضطراب ٭٭269/0- 000/1
نتایج جدول شمارة پنج نشان دهندة آن است که بین سن و اضطراب در افراد معتقد به دعا، همبستگی منفی وجود دارد (٭26/0- = r)؛ یعنی هر چقدر سن افراد افزایش می یابد، از اضطراب آنها کاسته شده است. این نتیجه با نتایج پژوهش های گذشته مانند قسوری و همکاران (1377) کوپر (1982) به نقل از آلیانی، 1382) مبنی برکاهش اضطراب همزمان با افزایش سن، همسویی نشان می دهد. شاید این مسئله به دلیل تجارب زندگی در دوران بزرگ سالی و انتخاب راه حل های مختلف برای حل مشکل باشد.
نتیجه گیری
میزان تأثیر مذهب و اعتقاد دینی بر بهداشت روان افراد غیرقابل انکار است. به همین دلیل، مذهب و دعا می تواند به منزلة عامل ثبات در برابر سختی ها باشد و اعتقاد به قدرت بی پایان الهی، مهم ترین تکیه گاه معنوی و روان در برابر حوادث سخت زندگی است. مذهب می تواند به مثابة بخشی از فرایند مقابله تلقی گردید و بر نحوة ارزیابی فرد از عامل تهدید کننده و شدت آن اثر بگذارد. افزون بر این، مذهب می تواند در تعریف مجدد از مشکل، به گونه ای که قابل حل باشد، به افراد کمک کند و به آنها بیاموزد که خودشان را از هیجاناتی چون اضطراب حفظ کرده و در برخورد با آن از طریق معناجویی و امیدوار بودن تلاش کنند. بنابر این، مذهب یک وسیلة مهم برای تأمین بهداشت روانی و راه رسیدن به کمال یا شادی است. وابسته شدن به ریسمان الهی که پیوند قوی و ناگسستنی است، انسان را به وادی امن می رساند و در واقع اتصال به نیروهای ماورایی، ترس، نگرانی و اضطراب را از انسان دور می سازد.
به طور خلاصه، می توان گفت دعا به درگاه ایزد دانا از شدت اضطراب می کاهد؛ زیرا مؤمن امیدوار است که خداوند دعایش را مستجاب و مشکلاتش را حل کند و اضطرابش را رفع سازده؛ زیرا صرف رو آوردن به خدا از طریق دعا و امیدواری، به کاهش اضطراب انسان می انجامد. اضطراب از عجز در برابر حل تضادهای روانی ناشی می گردد و اصولاً بخش بزرگی از نیروهای روانی انسان برای حل تضادهای روانی صرف می شود. به همین دلیل، بیماری های روانی نمی توانند به طور مناسب از توانایی ها و استعدادهای خود به شکل بهینه ای استفاده کنند؛ زیرا تضادها و تعارض های روانی، نیرو و انرژی روانی آنها را تحلیل برده، موجب ناهماهنگی در سرمایه گذاری در تمام ابعاد و نیازهای روانی او می شود.
بنابر این، برای کسب بهداشت و سلامت روان، وجود سیستمی وحدت بخش و هدف مند و متعالی ضرورتی انکار ناپذیر است .حال این نظام هر چه قدر پیچیده تر و رشد یافته تر و کاملتر باشد، بدیهی است که آدمی از مراتب تعالی و تکامل بالاتر بهره مند خواهد شد.
از این روی لازم است این سیستم منطبق با خواسته های خود باشد و چنانچه منطبق بر خواسته های خود تغذیه نشود، طبیعتأ کارکرد اصلی و مورد نیاز او از دست رفته، جایگاه و نقش خود را به منزلة عاملی وحدت بخش نیز از دست خواهد داد.
منابع
ـ آهنگر، طلعت، دعا (نیایش) و تاثیر آن بربهداشت روانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن،1372.
ـ آلیانی، زهرا، رابطه دعا با میزان اضطراب در دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه تبریز،1382.
ـ جلیل وند، محمدامین، «بررسی رابطه نماز با اضطراب»، دانش و پژوهش در روان شناسی، ش 3، 1380.
ـ سرگلزایی، محمدرضا و همکاران تاثیر فعالیت های مذهبی برافسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد، همایش بین المللی تاثیر دینی در بهداشت روانی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1379.
ـ غباری بناب، باقر، روش های مقابله مذهبی در بین دانشجویان و تاثیر آن در سلامت روانی، سمینار بهداشت روانی دانشجویان ، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران،1379.
ـ قدس، صهبا، بررسی تأثیر میزان دعا در کاهش اضطراب دانشجویان دانشگاه تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد رودهن، 1375.
ـ کاپلان، هارولد و دیگران (1989)، خلاصه روان پزشکی، ترجمه نصرت الله پورافکاری، تبریز، ذوقی تبریز، 1368.
ـ کوپر، کاری، غلبه بر اضطراب، ترجمة ماشاء الله مدیحی، بی جا، انتشارات یادآوران، 1372.
-Elvin,j, Religions vole Involeve in healing confirmed . Journal of Insight. Vol.B:18-83, 2001.
-Hant, Bal, Effect religion on mental health . Journal of virhant life . http://www.find articles.com, 2001.
-Maltby.Day,L, Depression symptom and religion oriented action. Journal of personality and Individual. Differentes. Vol.25:383-392, 2000.
-Shuler,P.A, The effect of spiritual religious practices on psychological well being arrong homeless woman. Journal of psychiatry. vol. 15: 106-113, 1994.
-Tevis, ch, Religion faith may be good for what ails you? Journal of success fully farming. Vol2: 33-41, 1999.