مقایسه اثربخشی گروه درمانی یکپارچه توحیدی و شناختی رفتاری در کاهش فشار روانی همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
جنگ تحمیلی هشت ساله که بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد، ضایعات فیزیکی و اقتصادی و عوارض عصبی روانی درازمدتی نیز داشته است.1 نمونه بارز این عوارض عصبی روانی را در جانبازان اختلال استرس پس از ضربه می توان دید. این جانبازان از نظر مدیریت هیجانی، فکری و رفتاری ناتوانند، از این رو، ناخواسته، متحمل صدماتی به خود و خانواده هایشان هستند. اختلال استرس پس از ضربه طبق معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR2 نوعی بیماری روانی است که شخص رویدادی را تجربه کرده که با خطر واقعی یا تهدید به مرگ و یا صدمه جدی همراه بوده و پاسخ شخص با ترس شدید، درماندگی یا وحشت همراه بوده است. تجربه آسیب رسان با یادآوری مکرر رویداد به طور مستمر تجربه می شود. فرد به گونه ای احساس و رفتار می کند که انگار حادثه در حال تکرار شدن است. ناراحتی روان شناختی شدید و پاسخ گری فیزیولوژیک در رویارویی با نشانه های تداعی کننده اختلال و اجتناب از افکار، احساسات، مکان ها یا افراد یادآور تروما از دیگر نشانه های این اختلال به شمار می روند. اختلال استرس پس از ضربه بیش از هر اختلالی با افسردگی همراه است و در این شرایط، علایم این اختلال به صورت جدی تری نمود و بروز می یابد.3 افراد مبتلا به PTSD عموماً قبل از وقوع حادثه آسیب زا تجارب درماندگی زیادی را گزارش کرده اند.4 بر اثر افسردگی و اضطرابی که معمولاً با این اختلال همراه است، عملکرد اجتماعی ناسازگارانهای در مبتلایان به این اختلال، مشاهده می شود که خشونت در روابط بین فردی، اختلافات جدی زناشویی و خانوادگی و آسیبهای شغلی را به همراه دارد.5 در واقع، اثرگذاری و اثرپذیری دوسویه بین شرایط جانباز و خانواده او دیده می شود.6 حتی گاهی می توان برخی علایم جانبازان، مثل سردرد، دشواری تنفس و ... را در مراقبان خانوادگی وی مشاهده کرد.7 هر چه این علایم جدی تر باشد فشار روانی و اضطراب مراقبان نیز بیشتر است.8مزمن شدن این فشارها در طول زمان، خطر جدی شدن افسردگی و علایم اضطرابی را افزایش می دهد.9 همچنین افزایش این فشارها پیامدهای چندی، همچون مراقبت ناکافی از بیمار، رهاکردن بیمار و اختلال در روابط خانوادگی را همراه دارد.10 همسران جانبازان اعصاب و روان به دلیل اینکه از طرفی مادر بچه ها هستند و تمایل به ماندن در کنار فرزندان را دارند، و از طرف دیگر، فشار شدیدی از ناحیه شوهران خود تحمل می کنند و تمایل به ترک زندگی را دارند، به تعارض شکننده دائمی دچار می شوند؛ تعارضی بین اینکه همسر را تحمل کرده، جوانی و نشاط خود را فدای او سازند یا منزل را ترک کرده و فرزندان را رها نمایند. گاهی همسران که در معرض ضرب و شتم و اهانت قرار می گیرند، واکنش متقابلی را در خصوص فرزندان انجام داده و آنها را کتک می زنند. بنابراین، اهمیت مسئله، جلوگیری از یک فاجعه انسانی در حال اتفاق افتادن یا تکرار وقوع آن است.11 از این رو، انجام مداخلات روان شناختی برای کاهش فشارهای روانی همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه، ضروری به نظر می رسد. همچنین مطالعات و تحقیقات متعددی در مورد رابطة احتمالی فشار روانی با بیماری های مهلکی، همچون انواع سرطان ها و نشانگان نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) انجام شده یا در حال انجام است.12
فشار روانی عبارت است از حالت هیجانی ناخوشایندی که نیازمند تطابق با خواسته هایی است که شخص را دچار تغییر می کند.13 سلیه14 از پیشگامان نظریه پردازی درباره استرس معتقد است که استرس، پاسخ غیر اختصاصی بدن به هر آسیبی می باشد. سلیه در 1982م استرس را نشانگان سازگاری عمومی نامید و آن را واکنش های نامعین روانی فیزیولوژیکی که به وسیلة تغییرات آزارنده زندگی ایجاد شده اند، تعریف می کند.15 بین فرد و محیط، رابطة تعاملی برقرار است که از طریق آن هر دو بر یکدیگر اثر می گذارند. در این فرآیند، فرد به طور هشیارانه یا ناهشیارانه و مداوم دربارة وضعیت خود قضاوت می کند. این تهدید ادراک شده به وسیلة عواملی، مثل افکار، نگرش ها، تجربه های گذشته، خلق، ساختمان بدنی و عوامل محیطی تعیین می شود. نتیجه ادراک تهدید در موقعیت خاص می تواند بروز نشانه های مختلف بدنی، شناختی و رفتاری باشد.16
متناسب با سبب شناسی مشکلات روانی، شیوه های گروه درمانی گوناگونی پیشنهاد می شود. یکی از این رویکردها گروه درمانی یک پارچه توحیدی است که پیش فرض بنیادین آن این است که اگر بتوان با استفاده از این روش ضمن کاربرد فنون مختلف درمان روان شناختی، از قبیل پذیرش مثبت غیر مشروط، همدلی، شکل دهی رفتار، اصلاح باورهای معیوب و ناکارآمد، تخلیه هیجانی وآموزشی مهارت های حل مسئله، ابراز وجود، خود آرام سازی، مهارخویشتن، مراجع را با مبدأ هستی پیوند زده و روح وی را از طریق برقراری ارتباط صمیمانه با خدا اشباع کرد، دراین صورت، اثربخشی درمان افزایش یافته و پایداری بهبودی تأمین خواهد شد.17
اساساً روان درمانگران از نظر شیوه اجرای مداخله های درمانی به دو گروه تقسیم می شوند: یا صرفاً به یک نظام درمانی وفادارند و یا می کوشند از یافتههای تمام مکاتب بهره ببرند. سیر تحول مداخله های درمانی نشان می دهد که روان درمانگران به تدریج از واگرایی، نفی یکدیگر و دفاع متعصبانه از داده های یک نظام، به سمت همگرایی، پذیرش یکدیگر و ایجاد فنون عملی و ساختارهای نظری جامع تر و پویاتر در حرکت اند. نهضت یک پارچه نگر بر این اصل متکی است که تغییر پایدار توسط مجموعه وسیعی از رویدادها و تجارب روان شناختی، اجتماعی، زیستی و معنوی شکل می گیرد. آنان اهمیت تمام ابعاد زندگی روان شناختی، شامل انگیزههای ناهشیار، تجربه خودآگاه، عاطفه، شناخت، رفتار و روابط میان فردی را در آسیب شناسی و سلامت روانی می پذیرند. روان درمانی هیجان مدار18 (حاصل یک پارچه سازی نظام های مراجع محور، گشتالت درمانی، شناخت درمانی و آمیزه ای از تئوری های هستی گرا )، رفتاردرمانی دیالکتیک19 (تلفیقی از رویکردهای شناختی رفتاری، مراقبه شرقی با مؤلفه هایی از روان پویایی، مراجع محوری و راهبردهای گشتالتی)، توحیددرمانى [20(حاصل ادغام دیدگاه اسلام در مورد فطرت انسان و نظریه درمانی انسان گرایان، به ویژه روش مراجع محوری راجرز) از جمله درمانهای یک پارچه به شمار می روند.21 امروزه اغلب روان درمانگران، استفاده از روشهای التقاطی و یک پارچه را ترجیح می دهند. گارفیلد22 و برگین23 (1994م) از نویسندگان و پایه گذاران ایده روان درمانی یک پارچه نگر، بر این باورند که وجوه مشترکی بین تمام مکاتب از نظر مفاهیم، فنون و روش های درمان، وجود دارد که می توان با ادغام آنها یک نظریه جامع و یک پارچه ای را تدوین کرد. آنها می گویند دیدگاه های سنتی هر کدام نارساییهایی دارند که به دلیل گسترش نیاز به خدمات روان درمانی و چند فرهنگی بودن جوامع، قادر به پاسخ گویی این نیازها نیستند، از این رو، رویکرد یک پارچه نگر از داده های تمام نظریه ها استفاده می کند تا بهتر بتواند چرایی وقوع نابهنجاریهای رفتاری و مشکلات روانی را تبیین کرده و در نتیجه، خدمات مؤثرتری را به مراجعان ارائه دهد. از نظر درمان یک پارچه توحیدی24 بهترین راه دستیابی به انسجام و توحیدیافتگی شخصیت، تمرکز و تأکید بر اهداف متعالی و ارزشهای دینی ومعنوی است. حجم عظیم و فزاینده تحقیقات و پژوهشهای انجام شده در زمینه مسائل گوناگون دینی و معنوی و رابطه آنها با سلامت روانی ـ اجتماعی و جسمانی بسیار معنادار است.25
فنون روان شناختی و زیستی به تنهایی برای درمان اختلالات روانی و نابهنجاریهای رفتاری کافی نیستند و باید به فرهنگ، مذهب و مسائل معنوی مراجعان نیز در این فرایند توجه جدی داشت.26 برخی بیماری ها، مثل سوء مصرف مواد و بی بند و باری جنسی در افراد متدین کمتر به چشم می خورد، زیرا دین باعث معنابخشی به زندگی می شود.
یکی از درمانهای با پشتوانه تحقیقاتی قوی، درمانی شناختی رفتاری است که درمانی ساخت دار و مشارکتی است و بر پیوند بین افکار، هیجانات و رفتار در اختلالات روانی تأکید دارد.
روش
نوع طرح پژوهش حاضر از پژوهشهای کاربردی از نوع نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون و پس آزمون با دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه است.27 قبل از اجرای رواندرمانی ازهر سه گروه، پیشآزمون گرفته شد و پس از اجرای درمان، پس آزمون گرفته شد و بعد از سی روز مجدداً آزمون گرفته شد و در نهایت، نتایج سه آزمون با استفاده ازروشهای تحلیل آماری، تجزیه و تحلیل شد. در پژوهش حاضر، متغیرمستقل گروه درمانی یک پارچه توحیدی و گروه درمانی شناختی رفتاری، و متغیر وابسته، فشار روانی افراد است.
جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش، همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه شهر مشهد می باشند.
روش نمونه گیری
نمونه گیری به صورت در دسترس می باشد. تعداد اعضای شرکت کننده در گروه ها با توجه به اینکه اندازه معمول یک گروه درمانی هفت یا هشت عضواست شامل هشت نفر در گروه یک پارچه توحیدی، هشت نفر در گروه شناختی رفتاری و هشت نفر در گروه گواه بوده است.
ابزار سنجش
مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) که توسط لویباندا28 در سال 1995م، با توجه به هم پوشی افسردگی و اضطراب، به منظور تعریف و اندازه گیری سازه های اضطراب و افسردگی ساخته شده، در این پژوهش از آن استفاده شده است. در واقع، این مقیاس، مجموعه ای از سه مقیاس خودسنجی است که برای اندازه گیری حالت های هیجانی منفی، افسردگی، اضطراب و استرس طراحی شده است.29 اگر آزمودنی دچار اضطراب، افسردگی یا استرس نباشد نمره صفر، اگر گزینه کم را بزند نمره یک، زیاد نمره دو و خیلی زیاد نمره سه به او تعلق خواهد گرفت. هر مقیاس در این پرسش نامه، پنج سؤال را به خود اختصاص می دهد، به همین صورت، نمره فرد در مقیاسهای اضطراب، افسردگی و استرس به دست می آید.
در این مطالعه، اعتبار این مقیاس از طریق همسانی درونی و روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی و روایی ملاک با اجرای هم زمان آزمون های افسردگی بک، اضطراب زونگ و استرس ادراک شده، مورد بررسی قرار گرفته است. همسانی درونی مقیاسهای DASS، با استفاده از آلفای کرونباخ عبارت اند از: مقیاس افسردگی77/0، مقیاس اضطراب 79/0 و مقیاس استرس 78/0. همچنین به منظور بررسی روایی ملاکی DASS، از اجرای هم زمان پرسش نامه افسردگی بک، اضطراب زونگ و استرس ادراک شده استفاده شده است. همبستگی مقیاس افسردگی DASS با آزمون افسردگی بک70/0، همبستگی مقیاس اضطراب آن با آزمون اضطراب زونگ 67/0 و همبستگی مقیاس استرس آن با استرس ادراک شده 49/0 بوده که تمامی این همبستگی ها در سطح P<0/001 معنادار هستند.
در این پژوهش از فرم کوتاه پرسش نامه DASS که 21 سؤال (هفت سوال برای هر مقیاس) دارد، استفاده شده که هفت ماده مربوط به استرس، سؤال های 1، 6، 8، 11، 12، 14، 18 است.
یافته ها
به منظور بررسی تفاوت متغیرهای جمعیت شناسی سن، از آزمون تحلیل واریانس، و برای متغیر جمعیت شناختی تحصیلات، از آزمون کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین سه گروه، تفاوت معناداری نیست، از این رو، در تحلیل های استنباطی برای آزمون فرضیهها وارد کردن این متغیرها در مدل آماری به عنوان کوواریت ضرورتی ندارد.
به منظور بررسی فرضیه اصلی پژوهش در مورد کاهش معنادار استرس (فشارروانی) پس از خاتمه گروه درمانی یک پارچه توحیدی و گروه درمانی شناختی رفتاری، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شده است. در این آزمون، زمان (نمرات آزمودنی ها در خرده مقیاس فشار روانی(استرس) پرسش نامه DASS-21 در جلسات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) به عنوان عامل درون آزمودنی و گروه (یک پارچه توحیدی و شناختی رفتاری و گواه ) به عنوان عامل بین آزمودنی وارد مدل شده اند.
میانگین نمره های آزمودنی ها در مقیاس فشار استرس (فشار روانی) در جلسات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در جدول1 نشان داده شده است.
جدول1: میانگین نمرات آزمودنی ها در خرده مقیاس استرس پرسش نامه DASS-21 جلسات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری
گروه |
||||||
درمان یک پارچه توحیدی |
درمان شناختی رفتاری |
گواه |
||||
زمان در استرس |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
پیش آزمون |
13 |
72/2 |
14 |
87/2 |
50/6 |
81/4 |
پس آزمون |
75/9 |
5 |
12/11 |
08/4 |
12/6 |
94/4 |
پیگیری |
50/11 |
12/5 |
62/13 |
37/3 |
37/6 |
37/5 |
برای بررسی پیش فرض کرویت از آزمون ماکلی استفاده شده که نتیجه این آزمون معنادار نبوده و فرض کروی بودن نمره ها تأیید شده است (93/0 P=) از این رو، می توانیم از مفروضه اسفرسیتی(کروی بودن) برای تحلیل واریانس زمانی استفاده کنیم.
جدول 2: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مربوط به خرده مقیاس استرس پرسش نامه DASS-21
η2 |
p |
F |
df(error) |
df |
اثر اصلی |
14/0 06/0 |
*04/0 61/0 |
45/3 66/0 |
42 42 |
2 4 |
زمان گروه × زمان |
05/0 *P<
همان طور که از جدول2 معلوم می شود، اثر زمان اندازه گیری به لحاظ آماری معنادار (04/0= p) است. به عبارت دیگر، فشار روانی از جلسه پیش آزمون تا جلسه پیگیری کاهش معنادار داشته است، اما اثر تعامل زمان با گروه در فشار روانی (61/0= p) معنادار نیست؛ یعنی تفاوت معناداری بین گروهها در میزان کاهش استرس از جلسه پیش آزمون تا جلسه پیگیری وجود ندارد.
برای بررسی مقابلههای چندگانه مربوط به گروهها، با توجه به مساوی بودن گروهها، از آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. نتایج این آزمون در جدول3 نشان داده شده است. با توجه به نتایج این جدول، تفاوت معناداری بین نمره های خرده مقیاس استرس گروه درمانی یک پارچه توحیدی و گروه گواه وجود دارد (02/0P=) که نشان می دهد گروه درمانی یک پارچه توحیدی تأثیر معناداری در کاهش استرس یا فشارروانی در همسران جانبازان داشته است. همچنین تفاوت معناداری بین نمره های خرده مقیاس استرس گروه درمانی شناختی رفتاری و گروه گواه وجود دارد (00/0P=) که نشان می دهد گروه درمانی شناختی رفتاری نیز تأثیر معناداری در کاهش استرس یا فشارروانی در همسران جانبازان داشته است.
جدول3: نتایج آزمون تعقیبی توکی در نمره های خرده مقیاس فشار روانی (استرس) پرسش نامه DASS-21
گروهها |
میانگین تفاوت ها |
خطای استاندارد |
معناداری |
یک پارچه توحیدی-CBT |
5/1- |
82/1 |
69/0 |
یک پارچه توحیدی - گواه |
08/5 |
82/1 |
*02/0 |
CBT - گواه |
58/6 |
82/1 |
*00/0 |
05/0*P<
بحث و نتیجه گیری
با توجه به نتایج جدول 3 فرضیه پژوهش، مبنی بر اثربخشی درمان یک پارچه توحیدی با سطح 02/0 معناداری تأیید می شود که این یافته با پژوهش های شریفی نیا، هادی30 و چوپانی31 مبنی بر اثربخشی درمان یک پارچه توحیدی همسوست.
همچنین نتایج جدول 3 نشان می دهد فرضیه پژوهش، مبنی بر اثربخشی درمان شناختی رفتاری با سطح 00/0 معناداری تأیید می شود که این یافته با تحقیقات شرمن،32 زولنر33 و همکاران و نریمانی و رجبی34 همسوست. درمان شناختی رفتاری با پشتوانه قوی درباره اثربخشی آن در کشورهای مختلف مدتهای مدیدی است که توجه درمانگران مختلف را به خود جلب کرده که از علل عمده این توجه، طرح درمانی روشن این درمان است.
با توجه به نتایج جدول 3 فرضیه پژوهش، مبنی بر تفاوت بین میزان فشار روانی همسران جانبازان درگروه یک پارچه توحیدی و گروه شناختی رفتاری، معنادار نیست (69/0p=). فراتحلیلی از ادبیات نتایج روان درمانی نشان می دهد که روان درمانی بسیار کارآمد است، اما از آنجا که هر رویکردی برای دسترسی به نتایج متفاوتی کار می کند، مقایسه آنها تقریباً غیر ممکن است. بسیاری از تفاوت ها در پاسخ دهی آزمودنیها به درمان، به ویژگیهای خود آنها مربوط است. همچنین در کار بالینی هم پوشی فنی زیادی بین مدلهای درمانی وجود دارد.35 نکته دیگری که در تبیین معنادار نشدن تفاوت گروه درمانی شناختی رفتاری و یک پارچه توحیدی می توان افزود این است که این دو درمان تا حدی شباهتهای زیادی با هم دارند و هر دو درمان، بخشی از جلسات را به آموزش و همچنین دادن تکالیف رفتاری برای منزل اختصاص می دهند.
همچنین شایان توجه است که در بررسی های مقایسه ای درمان های مختلف، محدودیتهایی وجود دارد، از جمله اینکه به ندرت تفاوت معناداری بین دو درمان جدی و مهم، پیدا می شود و وقتی هم این تفاوت مشاهده می شود نتایج به ندرت قابل تکرار است، البته اما به دلیل عدم وجود تفاوت معنادار نمی توان نتیجه گرفت تفاوتی وجود ندارد.36
محدودیت ها و پیشنهادات
درباره محدودیت های این پژوهش می توان به چند مورد اشاره کرد:
مشکل دسترسی به نمونه وسیعتر که باعث ایجاد محدودیت هایی در زمینه غربالگری ناکافی یا نامناسب شد.
احتمال وجود اختلالات همراه، از جمله اختلال افسردگی، دوقطبی یا اختلالات شخصیتی.
نداشتن تحصیلات آکادمیک در اعضای نمونه مورد مطالعه که می تواند امکان بهره وری کافی از درمانهای روان شناختی را کاهش دهد.
پیشنهاد می شود انواع گروه درمانی، خانواده درمانی و زوج درمانی در جامعه جانبازان PTSD و همسرانشان اجرا گردد.
1. منیره ایمانی، شناسایی و بررسی درجه تاثیر عوامل فشارهای روانی در بین خانواده های جانباز 70 درصد به بالا در استان قم، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران - پردیس قم، ص 63.
2. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری ـ روان پزشکی بالینی، ترجمه: نصرت الله پورافکاری، ص 236-237.
3. Sh. Momartin et al., "Comorbidity of PTSD and depression: Associations with trauma exposure, Symptom severity and functional impairment in Bosnian refugees resettled in Australia", Journal of Affective Disorders, v 80, p 231.
4. G. J. Beck et al., "What factors are associated with the maintenance of PTSD after a motor vehicle accident? The role of sex differences in a help-seeking population", Journal of behavior therapy, v 37, p 255, 256.
5. B. Frueh et al., "Assessment of social functioning in combat veterans with PTSD", Aggression and Violent Behavior, v 6, p 79.
6. K. D. Renshaw et al., "Psychological and marital distress in spouses of Vietnam veterans: Importance of spouses’ perceptions", Journal of anxiety disorders, v 24, p 743.
7. R. Dekel & C. M. Monson, "Military-related Post-Traumatic stress disorder and family relations: Current knowledge and future directions", Aggression and Violent Behavior, v 15, p 303.
8. J. C. Beckam et al., "Caregiver burden in partners of Vietnam war veterans with posttraumatic stress disorder", Journal of Consulting and Clinical Psychology, v 64, p 1068.
9. K. L. Saban et al., "The relationship among depression and caregiver burden with salivary cortisol awakening level in female caregivers of stroke survivors", Brain, Behavior and Immunity, v 24, p 345.
10. مرتضی نوری خواجوی و دیگران، «مقایسه فشارروانی درمراقبان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن وبیماران دو قطبی مزمن»، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی(اندیشه ورفتار)، ش 1(14)، ص81.
11. آرش جوانبخت و مسعود مولوی، بررسی وضعیت روانی جانبازان PTSDو غیر PTSDو خانوادههای آنان و مقایسه آنها با یکدیگر در شهرستان مشهد، طرح پژوهشی وابسته به معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی مشهد، ص 13.
12. D. Ridder & K. Schreurs, "Developing intervention for chronically ill patients: is coping a helpful concert", Clinical Psychology Review, v 21, p 205.
13. C. S. Carver, "The role of optimism in social network development, Coping and Psychological adjustment during a life transition", Journal of Personality and Social Psychology, v 82, p 102.
14. Selye, H
15. E. O. Acevedo & P. Ekkekaksis, "The transactional Psychological nature of cognitive appraisal during exercise in environmentally stressful conditions", Psychology of Sport and Exercise, v 2, p 47.
16. T. Cassidy, Stress Cognition and Health, p 90.
17. محمدحسین شریفی نیا، الگوهای روان درمانی یکپارچه: با تاکید بردرمان یکپارچه توحیدی، ص 251.
18. Emotional-Focused therapy
19. Dialectical behavior therapy(DBT)
20. Intergration therapy
21. محمدحسین شریفی نیا، الگوهای روان درمانی یکپارچه: با تاکید بردرمان یکپارچه توحیدی، ص 106.
22. Garfield, S. L.
23. Bergin, A . E.
24. Monotheistical integrated therapy
25. محمدحسین شریفی نیا، «مقایسه میزان اثربخشی دو روش درمان یکپارچه توحیدی و شناخت درمانی در کاهش رفتار مجرمانه زندانیان»، مجله روان شناسی و علوم تربیتی، ش 3(37)، ص 45.
26. D. N. Elkins et al., "Towards a humanistic-Phenomenological spirituality", Journal of Humanistic Psychology, v 28(4), p 518.
27. علی دلاور، روش تحقیق در روانشناسی وعلوم تربیتی، ص 138.
28. Lovibond
29. مهناز مجیری نژاد، بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد بین فردی (مبتنی بر دلبستگی) بر سازگاری با نقش جنسی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، ص 102.
30. مهدی هادی، بررسی تاثیرگروه درمانی یکپارچه توحیدی وشناختی رفتاری برمولفههای شخصیتی وبالینی در مددجویان زندانی قم، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ص 1.
31. مراد چوپانی صوری، بررسی تاثیرگروه درمانی یکپارچه توحیدی وشناختی رفتاری برعزت نفس ونگرش های زناشویی زندانیان مرد استان قم، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی دانشگاه اصفهان، ص 92.
32. A. C. Sherman & S. Simonton, Assessment of Religiousness and Spirituality in Health Research, p 139.
33. L. A. Zoellner et al., "Treatment choice for PTSD", Behaviour Research and Therapy, v 41, p 879.
34. محمد نریمانی و سوران رجبی، «مقایسه تاثیر روش حساسیت زدایی توام با حرکات چشم و پردازش مجدد با درمان های شناختی رفتاری در درمان اختلال پس از ضربه»، مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، ش 4(19)، ص 236.
35. بهرامعلی قنبری هاشم آبادی، اثربخشی رویکرد یکپارچه گرای روان درمانی گروهی در درمان وابستگی به مواد مخدر وافزایش سلامت روان در معتادان زندانی مرد، پایان نامه دکتری روانشناسی مشاوره ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ص 67.
36. فاطمه حسینی غفاری، مقایسه اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و درمان انگیزشی نظام دار بر افزایش رضایتمندی زناشویی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه فردوسی مشهد، ص120.
- ایمانی، منیره، شناسایی و بررسی درجه تاثیر عوامل فشارهای روانی در بین خانواده های جانباز 70 درصد به بالا در استان قم، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران - پردیس قم، 1387.
- جوانبخت، آرش، مولوی، مسعود، بررسی وضعیت روانی جانبازان PTSD و غیر PTSDو خانواده¬های آنان و مقایسه آن ها با یکدیگر در شهرستان مشهد، طرح پژوهشی وابسته به معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی مشهد، گروه پژوهشی علوم اجتماعی، 1385.
- چوپانی صوری، مراد، بررسی تاثیرگروه درمانی یک پارچه توحیدی وشناختی رفتاری برعزت نفس ونگرش های زناشویی زندانیان مرد استان قم، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی دانشگاه اصفهان، 1388.
- حسینی غفاری، فاطمه، مقایسه اثربخشی روان¬¬درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و درمان انگیزشی نظام¬دار بر افزایش رضایتمندی زناشویی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه فردوسی مشهد، 1385.
- دلاور، علی، روش تحقیق در روانشناسی وعلوم تربیتی، تهران، نشر ویرایش، 1382.
- شریفی نیا، محمدحسین، «مقایسه میزان اثربخشی دو روش درمان یک پارچه توحیدی و شناخت درمانی در کاهش رفتار مجرمانه زندانیان»، مجله روان شناسی و علوم تربیتی، ش 3(37)، 1386، ص 41-72.
- ـــــ، الگوهای روان درمانی یک پارچه: با تأکید بردرمان یک پارچه توحیدی، قم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389.
- قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی، اثربخشی رویکرد یک پارچه گرای روان درمانی گروهی در درمان وابستگی به مواد مخدر وافزایش سلامت روان در معتادان زندانی مرد، پایان نامه دکتری روانشناسی مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، 1383.
- کاپلان، هارولد، سادوک، بنیامین، خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری ـ روان پزشکی بالینی، ترجمه: نصرت الله پورافکاری، تهران، شهرآب، 1383.
- مجیری نژاد، مهناز، بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد بین فردی (مبتنی بر دلبستگی) بر سازگاری با نقش جنسی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، 1389.
- نریمانی، محمد، رجبی، سوران، «مقایسه تاثیر روش حساسیت زدایی توام با حرکات چشم و پردازش مجدد با درمان های شناختی رفتاری در درمان اختلال پس از ضربه»، مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، ش 4(19)، 1388، ص 236-245.
- نوری خواجوی، مرتضی و دیگران، «مقایسه فشارروانی درمراقبان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن وبیماران دو قطبی مزمن»، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی(اندیشه ورفتار)، ش 1(14)، 1387، ص 80-84.
- هادی، مهدی، بررسی تاثیرگروه درمانی یک پارچه توحیدی وشناختی رفتاری برمولفه¬های شخصیتی وبالینی در مددجویان زندانی قم، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1387.
- Acevedo, E. O., Ekkekaksis, P., "The transactional Psychological nature of cognitive appraisal during exercise in environmentally stressful conditions", Psychology of Sport and Exercise, v 2, 2000, p 47-67.
- Beck,G. J. et al., "What factors are associated with the maintenance of PTSD after a motor vehicle accident? The role of sex differences in a help-seeking population", Journal of Behavior Therapy, v 37, 2006, p 256-266.
- Beckam, J. C. et al., "Caregiver burden in partners of Vietnam war veterans with posttraumatic stress disorder", Journal of Consulting and Clinical Psychology, v 64, 1996, p 1068-1072.
- Carver, C. S., "The role of optimism in social network development, coping and Psychological adjustment during a life transition", Journal of Personality and Social Psychology, v 82, 2002, p 102-111.
- Cassidy, T., Stress Cognition and Health, London and New York, Rout ledge, 1999.
- Dekel, R., Monson, C. M., "Military-related Post-Traumatic stress disorder and family relations: Current knowledge and future directions", Aggression and Violent Behavior, v 15, 2010, p 303-309.
- Elkins, D. N. et al., "Towards a humanistic-Phenomenological spirituality", Journal of Humanistic Psychology, v 28(4), 1998, p 5_18.
- Frueh,B. C.Samuel M. T,. Beidel,D.C. Shawn, P. C."Assessment of social functioning in combat veteranswith PTSD". Aggression and Violent Behavior, v 6 , 2001, p 79-90.
- Momartin, Sh. et al., "Comorbidity of PTSD and depression: Associations with trauma exposure, Symptom severity and functional impairment in Bosnian refugees resettled in Australia", Journal of Affective Disorders, v 80, 2004, p 231-238.
- Renshaw, K. D., Rodebaugh & Rodrigues, C. S., "Psychological and marital distress in spouses of Vietnam veterans: Importance of spouses’ perceptions", Journal of Anxiety Disorders, v 24, 2010, p 743-750.
- Ridder, D., Schreurs, K., "Developing intervention for chronically ill patients: is coping a helpful concert", Clinical Psychology Review, v 21, 2001, p 205-240.
- Saban, K. L., et al.,"The relationship among depression and caregiver burden with salivary cortisol awakening level in female caregivers of stroke survivors", Brain, Behavior and Immunity, v 24, 2010, p 345-367.
- Sherman, A. C., Simonton, S., Assessment of Religiousness and Spirituality in Health Research, In T. Plante, & A. Sherman (Eds.), Faith and health: Psychological perspective, New York: Guilford, 2001.
- Zoellner, L. A. et al., "Treatment choice for PTSD", Behavio Research and Therapy, v 41, 2003, p 879–886.