روان‌شناسی و دین، سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 18، تابستان 1391، صفحات 5-

    اثربخشی روان‌درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب‌محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در زوجین

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    لیدا حیات بخش ملایری / *دانشجوی کارشناسی ارشد - مشاوره خانواده دانشگاه شهید چمدران اهواز-
    رحیم کوچکی / *دانشجوی کارشناسی ارشد - مشاوره خانواده دانشگاه شهید چمران اهواز- / koochaki_rahim@yahoo.com
    چکیده: 
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی زوجین انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون ـ پس آزمون همراه گروه کنترل و دوره پیگیری می باشد. نمونة آماری این پژوهش شامل سی زوج است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. گروه آزمایش، دوازده جلسه روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی دریافت کرده، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه تعارض زناشویی و مقیاس رضایت از زندگی بوده است. نتایج نشان می دهد که پس از اجرای مداخله یاد شده، میزان تعارض های زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل به طور معناداری کاهش (001/0p<) داشته، اما رضایت از زندگی افزایش (001/0p<) یافته است. همچنین این نتایج در دوره پیگیری همچنان پایدار بوده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال پنجم، شماره دوم، تابستان 1391، ص 5 ـ 34

    Ravanshenasi-va ـ Din, Vol.5. No.2, Summer 2012

    نجمه حمید* / رحیم کوچکی** / لیدا حیات بخش ملایری***

    چکیده

    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی زوجین انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون ـ پس آزمون همراه گروه کنترل و دوره پیگیری می باشد. نمونة آماری این پژوهش شامل سی زوج است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. گروه آزمایش، دوازده جلسه روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی دریافت کرده، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه تعارض زناشویی و مقیاس رضایت از زندگی بوده است. نتایج نشان می دهد که پس از اجرای مداخله یاد شده، میزان تعارض های زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل به طور معناداری کاهش (001/0p<) داشته، اما رضایت از زندگی افزایش (001/0p<) یافته است. همچنین این نتایج در دوره پیگیری همچنان پایدار بوده است.

    کلیدواژه ها: روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور، بازآموزی بخشودگی، تعارض زناشویی، رضایت از زندگی.


    * دانشیار گروه روان شناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز                                         N.Hamid@Scu.ac.ir

    ** دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه شهید چمران اهواز،            Koochaki_rahim@yahoo.com

    *** دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه شهید چمران اهواز        L_hayatbakhsh@yahoo.com

    دریافت: 30/11/1390 ـ پذیرش: 11/3/1391


    مقدمه

    در سال های اخیر، زمینة روان درمانی خانواده و تلاش برای ارتقای سطح بهداشت روانی آن، پژوهش های روان شناختی بسیاری را برانگیخته است، چراکه خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی تلقّی می شود و اجتماعی که از خانواده های سالم تشکیل شده، مسلماً اجتماعی سالم است و شرط خانواده ای سالم این است که افراد آن سالم باشند. بنابراین، برای بهبود وضع اجتماع، تلاش برای بهبود وضع خانواده و افراد آن مهم ترین مسئله است.1 زوجین پیکرة اصلی خانواده به شمار می آیند و سلامتِ ساخت، مرزها و زیر سیستم های یک خانواده، به میزان استحکام و پویایی این پیکره، بستگی تام دارد.2

    از جمله عوامل تأثیرگذار بر روابط طولانی مدت یک زوج در خانواده، سطح تعارض های زناشویی و نیز میزان رضایت از زندگی هریک از زوجین می باشد. سال های اول ازدواج از مقاطع مهم در چرخه زندگی خانواده است که در آن سطح تعارض و اختلافات افزایش می یابد.3 تعارض زناشویی، عنصری اجتناب ناپذیر در روابط زناشویی است و شاید در برخی مواقع، وجود تعارض بر سر مسائل مهم در خانواده و روابط زناشویی، ضروری می نماید.4 تعارض بین فردی به عنوان نوعی تعامل که در آن اشخاص تعاملات، دیدگاه ها و عقاید متضادی را بیان می کنند، تعریف شده است.5 تعارض زناشویی از ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آنها، خود محوری و اختلاف در خواسته ها، طرح های رفتاری و رفتارهای غیرمسئولانه در خصوص ارتباط زناشویی و ازدواج ناشی می شود.6

    طرف دارن نظریه های رشدی و ساخت نگر، معتقدند افزایش بروز تعارض های زناشویی از آن روست که زوجین جوان مهارت تغییر الگوهای رفتاری و قواعد و انتظارات برگرفته از روابط قبلی، به ویژه خانواده پایه و تشکیل یک واحد زناشویی جدید را ندارند.7 تعارض های بین فردی، به اندازة روابط اجتماعی، فراگیر و گسترده اند، از این رو تجربه سطوح مختلفی از تعارض، اختلاف نظر و رنجش در تعاملات یک زوج، امری بدیهی و غیرقابل اجتناب است.8 اگر تعارض به طور کارآمد کنترل شود، از سکون و رکود ارتباط جلوگیری کرده و در زوجین، مهارت های مثبت و کارآمد منطبق با رویدادهای فشارزا ایجاد می کند، ولی اگر تعارض به طور ضعیفی کنترل شود موجب تخریب زندگی زناشویی شده و آثار زیان آوری بر سلامت فیزیکی و هیجانی زوجین به جا می گذارد.9

    پژوهش های مختلف نشان می دهد که تعارض های زناشویی و آشفتگی در روابط زوجین به پیدایش مشکلات جسمانی و روانی مختلف منجر می شود. با افزایش تعارض در روابط زوجین، ناسازگاری افزایش یافته و نارضایتی از زندگی بیشتری حاصل می شود و همین مشکلات پیامدهایی، مانند سطح پایین کیفیت روابط بین فردی10، ناسازگاری های روان شناختی و پرخاشگری در کودکان و نوجوانان،11 طلاق، جدایی و کاهش رضایت از زندگی،12 اختلال های اضطرابی،13 افسردگی،14 اختلال های خوردن و سوء مصرف شدید الکل15، خشونت و درگیری16، و بیماری های جسمانی، مانند نارحتی های قلبی17 و سرطان18 را باعث می شوند.

    از دیگر عوامل تأثیرگذار بر روابط نزدیک زوجین و بهداشت روانی خانواده، سطح رضایت از زندگی زوجین می باشد. مفهوم رضایت از زندگی از مؤلفه های اصلی بهزیستی ذهنی است که در حوزة روان شناسی مثبت نگر بدان پرداخته شده است.19 در سال های اخیر پژوهش های بسیاری در زمینة کیفیت زندگی افراد از دو دیدگاه عینی و ذهنی انجام شده است. دیدگاه بهزیستی عینی به شرایط بیرونی، مانند میزان درآمد، کیفیت مسکن، شبکه های دوستی و دسترسی به خدمات بهداشتی توجه می کند و در مقابل، دیدگاه بهزیستی ذهنی بر قضاوت افراد در مورد رضایت از زندگی با توجه به کل زندگی یا حیطه های خاص آن توجه می کند.20 مؤلفه های عمدة بهزیستی ذهنی عبارت اند از: مؤلفه های عاطفی که (معمولاً به عاطفه مثبت و منفی تقسیم می شوند) و مؤلفه های شناختی (که مفهوم رضایت از زندگی را دربرمی گیرد.)21

    رضایت از زندگی به ارزیابی های شناختی یک شخص از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم، شامل ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرآیندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسه ای بین ملاک های فرضی شخص با زندگی واقعی اش صورت گرفته و هرچه واقعیت زندگی با این ملاک های فرضی نزدیک به هم باشد، شخص احساس رضایت بیشتری از زندگی می کند.22 به بیان دیگر، هرچه شکاف میان سطح آرزوهای فرد و وضعیت فعلی وی بیشتر می شود، رضایت مندی او از زندگی کاهش می یابد،23 از این رو، رضایت از زندگی، از ارزیابی هر فرد از جایگاهی که در زندگی دارد، بافت فرهنگی، نظام ارزشی، اهداف، انتظارات و معیارهایی که برای خود قائل است، تأثیر می پذیرد24 و به فرهنگ، گذشته، تفکرات، الگوها و طرح واژه های شناختی فرد وابسته است.25 بنابراین، رضایت از زندگی، صفت درونی و پایداری در نظر گرفته نمی شود، بلکه به تغییرات محیطی نسبتاً حساس است و دیدگاه شخص در مورد بهزیستی اش اهمیت برجسته ای دارد.26 نتایج پژوهش ها از وجود رابطه بین رضایت از زندگی و شاخص های مختلف بهداشت روان، از قبیل خودکشی27، افکار خودکشی و افسردگی28، احساس تنهایی و سلامت عمومی29 حکایت دارد.

    در رویکرد روان درمانی شناختی ـ رفتاری، به مراجعان در رشد مهارت هایی برای تغییر رفتار، ارتباط با دیگران، حل مسئله، کشف افکار و عقاید تحریف شده، به چالش کشیدن و تغییر باورها و نگرش های غیرمفید، و بازسازی شناختی کمک می شود.30 این رویکرد، علت اصلی مشکلات و تعارض های زناشویی را تعاملات منفی، نارسایی ارتباطی زوجین، ادراک تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی می داند،31 از این رو در این رویکرد، فرایند درمان به گونه ای طراحی شده که افکار و شناخت های منفی و خودکار شناسایی گردیده، پیوندهای بین شناخت، عاطفه و رفتار تعیین شده و شواهد مخالف، افکار تحریف شده را بررسی نموده تا تعبیر واقع گرایانه را جایگزین شناخت های تحریف شده کرده و در دستیابی به حل تعارضات زناشویی و افزایش سازگاری، توفیق یابد.32 جنبة رفتاری این رویکرد، بر آرمیدگی، هدف گذاری و بازسازی فعالیت های روزانه با هدف لذت و خرسندی، تأکید می کند.33

    درمان های شناختی ـ رفتاری و به ویژه بعد شناختی آن به شدت از زمینه های فرهنگی، باور ها و ارزش های درون فرهنگی تأثیر پذیرفته و کارآیی آن متأثر از زمینه های فرهنگی و اعتقادات افرادی است که این درمان برای آنها به کار برده می شود.34 بنابراین، در درمان های روانی، علاوه بر شرایط بیولوژیکی مراجع، باید به اعتقادات فرهنگی وی توجه ویژه ای مبذول شود.35 پژوهش های مختلفی نقش عقاید و باور های مذهبی را بر بهداشت جسم و روان نشان می دهند. برای مثال، پژوهش ها از تأثیر مستقیم معنویت و دین بر افسردگی،36 سلامت عمومی،37 رفتار مقابله ای سالم،38 کیفیت زندگی،39 هویت40 و رضایت از زندگی41 حکایت دارند.

    بخشودگی مفهومی تاریخی و کهن الگویی است که هرچند در ادبیات مذهبی به عنوان صفتی الهی مورد تقدیس و تشویق قرار گرفته است، اما مطالعات موردی بالینی نشان داده اند که می تواند برای افرادی که درد عاطفی عمیقی را به علت برخورد غیرعادلانه تجربه کرده اند، مفید باشد.42 بسیاری از فلاسفه بخشودگی را مفهومی پایه در نظر می گیرند؛ «یک نگرش خیرخواهانه واقعی نسبت به آسیب رسان به عنوان یک انسان.» همین بعد خیرخواهانه است که گذشت را به عنوان یک سازه در روان شناسی مثبت نگر قرار می دهد.43 بخشودگی می تواند در موقعیت های تعارض برانگیز بین فردی، برخلاف لجاجت و انتقام جویی، موجب کنش ها و رفتارهای مثبت شود.44 بخشودگی را نباید با مصالحه، عفو قانونی، چشم پوشی و فراموشی اشتباه گرفت، بلکه بخشودگی فرایندی درون فردی است که طی آن، جنبه های شناختی، احساسی و رفتاری فرد در برابر خطا و خطاکار تغییر می کند و در واقع، بخشودگی عبارت است از: انگیزشی آگاهانه و ارادی که سبب کاهش کناره گیری، خشم و انتقام نسبت به فرد خطاکار می گردد و احساسات مثبت را افزایش داده و جایگزین احساسات منفی می نماید.45

    در فرایند بخشودگی، فرد آزرده معمولاً سه مرحله : 1. برخورد یا واکنش به حادثه؛
    2. روشن سازی یا جست وجوی چرایی؛ 3. بهبودی را سپری می کند که هریک از این مراحل دربرگیرندة سه جنبة شناختی، عاطفی و رفتاری است.46 ری47 و دیگران48 با بررسی دیدگاه مذاهب مختلف دربارة بخشودگی دریافته اند که عفو در همه مذاهب، اعم از اسلام، مسیحیت، هندو و بودائیسم ارزشمند و محترم شمرده شده است.

    از دیدگاه اسلامی عفو و بخشودگی می تواند به عنوان یکی از روش های درمانی در اصلاح رفتار فرد با دیگران به کار رود. در این روش به فرد کمک می شود تا با شناخت بیشتر خود و محدودیت های افرادی که وی را رنجانیده اند، در او بینش جدیدی در خصوص موضوع اختلاف، رنج و بافت رنجش ایجاد شود تا اینکه او بتواند فرد خاطی را بخشیده و خود را از رنج برهاند.49 در آیات و روایات متعددی به بخشودگی و عفو کردنِ خطای دیگران تأکید شده و بخشودگی، عاملی برای تسکین و رسیدن به آرامش درونی دانسته شده است. در این زمینه می توان به سوره های نساء: 149؛ اعراف: 199؛ بقره: 237؛ آل عمران: 13، 14 و 134؛ فصلت: 38؛ مریم: 10؛ رعد: 28؛ عنکبوت: 45؛ مائده: 54؛ نور: 22 و 23؛ فرقان: 63؛ طور: 22 اشاره کرد.

    شواهد پژوهشی نشان می دهد که بخشودگی به عنوان یک صفت شخصیتی، سازه ای است که می تواند سلامت و بهزیستی روانی و جسمانی را افزایش دهد.50 براساس بررسی های فیتزگیبونز51 افراد همان گونه که به تدریج بخشیدن را می آموزند به همان ترتیب می آموزند که خشم خود را هنگام تعارض، به شیوه هایی مناسب تر ابراز کنند. یادگاری52 نشان داده که بین بخشودگی و رضایت زناشویی و رضایت از زندگی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. مالتبی و دیگران53 و ترزا و دیگران54 گزارش کردنده اند که بخشودگی با دو مؤلفه بهزیستی ذهنی، یعنی عاطفه مثبت و رضایت از زندگی رابطه مثبت دارد. فینچام و همکارانش55 نشان داده اند زنانی که در عامل بخشودگی نمره بالایی داشته اند، همسران آنها میزان تعارض های زناشویی کمتری را گزارش کرده اند. مک کالاف و همکارانش56 و مک آسکیل57 دریافته اند که بخشودگی، خشم و کینه را کاهش داده و باعث حل تعارض های زوجین می شود.

    دلسینگور و همکارانش58 در پژوهش خود با عنوان «اثربخشی گروه درمانی شناختی ـ رفتاری بر رضایت از زندگی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی»، نشان داده اند که درمان شناختی ـ رفتاری گروهی بر افزایش رضایت از زندگی در این افراد در مرحله پس آزمون و پیگیری، تأثیر مثبت و معنا داری دارد. پراپست و دیگران59 در پژوهش خود به مقایسه درمان های شناختی ـ رفتاری همراه با فاکتورهای مذهبی با درمان شناختی ـ رفتاری کلاسیک روی اختلالاتی، چون افسردگی پرداخته اند. نتایج، تأثیر مثبت بیشتر درمان شناختی - رفتاری همراه با فاکتورهای مذهبی را در مقایسه با نوع کلاسیک نشان می دهد. همچنین حمید60 نشان داده است که به کارگیری روان درمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر رویکرد دینی در درمان افسردگی زنان به طور معنا داری برتر از روش شناختی ـ رفتاری کلاسیک به تنهایی است.

    ریچاردز و برگین61 نوعی از راهبردهای معنوی برای استفاده در مشاوره و روان درمانی مطرح کرده و نتایج، حاکی از اثربخش بودن این مداخله ها بر بهبود روابط، بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی است. مطالعه فراتحلیلی آنو و واسکنسلز62 نشان می دهد که مداخله های مذهبی، با تجربه آشفتگی و تعارض کمتر، و نیز افسردگی و اضطراب پایین تر ارتباط دارند. زادهوش و دیگران63 در پژوهش خود به بررسی مقایسه ای اثربخشی گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی ـ رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان پرداخته اند. نتایج نشان می دهد که اثربخشی گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی در مقایسه با گروه درمانی شناختی ـ رفتاری کلاسیک و گروه کنترل در جهت بهبود کیفیت ارتباط زناشویی بانوان، بیشتر بوده است. هالفورد و مارکمن،64 در پژوهشی به بررسی تأثیر فنون رفتاردرمانی (آموزش حل مسئله، ارتباط آموزی و بازسازی شناختی) بر بروز درماندگی زناشویی و طلاق پرداخته اند. نتایج نشان می دهد که این مداخله ها در کاهش شیوع و بروز درماندگی زناشویی و طلاق مؤثر است.

    لوینسن و دیگران65 از طریق برنامه های آموزشی با هدف افزایش میزان عامل بخشودگی، در گروه آزمایشی نشان داده اند که افزایش معنادار در این عامل، موجب کاهش علائم افسردگی و افزایش میزان رضایت از زندگی، همدلی و بهزیستی در مقایسه با گروه کنترل است. اورثینکال کاروش و وانستینویگن66 در پژوهش های خود نشان داده اند که مداخله بخشودگی، کاهش پرخاشگری و تعارض های زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و سازگاری کلی را در پی دارد. فینچام و استیون67 در پژوهش خود نشان داده اند که بخشودگی و آموزش آن می تواند بسیاری از تعارض های زوج ها را کاهش داده و مهارت های حل مسئله آنها را افزایش دهد. استاپ و پرلمن68 در پژوهشی تأثیر آموزش بخشودگی را در میان هفتاد زوج بررسی و طی آن، واکنش های هیجانی، روانی و فیزیولوژیک آنها را ثبت کرده اند. نتایج حاکی از این است که گروهی که تحت آموزش بخشودگی بوده اند، هنگام بخشودن، احساس همدلی با شخص خاطی، سازگاری بیشتر و خشم و تعارض کمتری را نشان داده اند.

    به هر حال، با توجه به تأثیر تعارض های زناشویی و رضایت از زندگی بر ابعاد مختلف سلامت روان شناختی خانواده و روابط نزدیک زوجین و همچنین با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی به بررسی ترکیبی مداخله های شناختی ـ رفتاری مذهب محور با بازآموزی بخشودگی نپرداخته است، انجام پژوهشی در زمینه تأثیر درمان شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر پاسخ دادن به این سؤال است که آیا درمان شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی زوجین مؤثر است؟

    در راستای هدف تحقیق، دو فرضیة ذیل، تدوین و آزمون شده اند: 1. روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی زوجین مؤثر است. 2. روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر افزایش رضایت از زندگی زوجین مؤثر است.

    روش

    طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش شامل 38 زوج مراجعه کننده به دفاتر شورای حل اختلاف شهر اهواز بوده که به علت درگیری و تعارض، به مرکز مشاوره خصوصی محقق در سال های 1388 ـ 1390 معرفی شده اند. نمونة آماری این پژوهش، شامل سی زوج است که از جامعة آماری با استفاده از روش همتاسازی و نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. این افراد از لحاظ سن، طول مدت ازدواج، تحصیلات، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی، دین و مذهب، عدم ابتلا به بیماری های جسمانی، دارابودن یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسش نامه تعارض زناشویی و یک انحراف معیار پایین تر از میانگین، در مقیاس رضایت از زندگی، و سایر متغیرهای موردنظر در پژوهش کاملاً همگون بوده اند. سپس این افراد به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. گروه آزمایش، دوازده جلسه روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با آموزش بخشودگی را هر هفته در دو جلسه 45 دقیقه ای دریافت کرده اند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرده اند. مقیاس تعارض های زناشویی و رضایت از زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شده است. جلسه پیگیری سه ماه بعد از خاتمة جلسات روان درمانی انجام شده است.

    ابزارهای پژوهش

    پرسش نامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی:69 این ابزار 42 گویه دارد که با هدف سنجش تعارض های زناشویی ساخته شده است. گویه های این ابزار با پنج گزینه : همیشه، بیشتر، گاهی وقت ها، به ندرت و هرگز، همراه است که به ترتیب از 1ـ5 نمره گذاری می شوند. بیشترین نمره ای که می توان با این ابزار به دست آورد، 210 و کمترین نمره 42 است. نمره بالا به معنای تعارض شدید و نمره پایین به معنای عدم تعارض تفسیر می شود. این پرسش نامه از پایایی و روایی محتوایی مطلوبی بهره مند است. محتوای مؤلفه های پرسش نامه به گونه ای تهیه شده که با متغیر مورد نظر (تعارض های زناشویی) ارتباط نزدیکی دارند، به گونه ای که در مرحله تحلیل مواد آزمون، پس از اجرای مقدماتی و محاسبه همبستگی هر سؤال با کل پرسش نامه و زیرمقیاس های آن، سیزده سؤال از 55 سؤال اولیه حذف شده اند.70

    براتی و ثنایی71 برای اندازه گیری پایایی و روایی، پرسش نامه مذکور را روی یک گروه 111 نفری متشکل از 53 مرد و 58 زن که برای رفع تعارض های زناشویی خود به مراجع قضایی یا مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند و نیز یک گروه گواه 108 نفری از زوج های عادی متشکل از 53 مرد و 55 زن اجرا کرده اند. مقایسه میانگین دو گروه سازگار (بدون تعارض زناشویی) و ناسازگار (با تعارض های زناشویی) در مردان و زنان بیانگر وجود تفاوت معناداری بین آنهاست که می تواند بر قدرت تمیز آزمون در تشخیص زوج های متعارض از نامتعارض دلالت داشته باشد72، که این به معنای روایی محتوایی و روایی سازه ای مطلوب این پرسش نامه است.

    پایایی این پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه روی یک گروه 32 نفری برابر با 52/0 و برای هفت خرده مقیاس آن به ترتیب: کاهش همکاری 30/0، کاهش رابطة جنسی 50/0، افزایش واکنش های هیجانی 73/0، افزایش جلب حمایت فرزندان 60/0، افزایش رابطة فردی با خویشاوندان خود 64/0، کاهش رابطه با خانواده همسر 60/0، جدا کردن امور مالی از یکدیگر 51/0 محاسبه شده است.73 همچنین بشکار74 در هنجاریابی مجدد این پرسش نامه، پایایی آن را با روش آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 95/0 برآورد کرده است و برای هفت خرده مقیاس آن به ترتیب: کاهش همکاری 90/0، کاهش رابطة جنسی 82/0، افزایش واکنش هیجانی 95/0، افزایش حمایت فرزندان 90/0، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود 95/0، کاهش رابطه با خانوادة همسر 85/0، و جدا کردن امور مالی از یکدیگر 92/0 است. خسروی و دیگران75 نیز در پژوهش خود با استفاده از روش آلفای کرونباخ و با یک نمونه سی نفری از زوج ها، ضریب پایایی کل این ابزار را 73/0، و پایایی خرده مقیاس های آن، شامل کاهش همکاری 67/0، کاهش رابطه جنسی 70/0، افزایش واکنش های هیجانی 85/0، افزایش جلب حمایت فرزندان 76/0، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود 77/0، کاهش رابطه با خویشاوندان همسر62/0، و جدا کردن امور مالی از یکدیگر را برابر 69/0 محاسبه کرده و همچنین پایایی این ابزار را با استفاده از روش دو نیمه سازی 89/0 به دست آورده اند که در حد مطلوبی است.

    مقیاس رضایت از زندگی: در این پژوهش از مقیاس رضایت از زندگی استفاده شده است. این مقیاس توسط دینر و دیگران، برای همه گروه های سنی ساخته و توسط پاوت و دینر76 تجدیدنظر شده است. مقیاس رضایت از زندگی، مقیاسی پنج ماده ای است (هر ماده از کاملاً مخالفم 1 تا کاملاً موافقم 7) تشکیل شده است، به طوری که دامنة احتمالی نمره ها روی پرسش نامه از پنج (رضایت پایین) تا 35 (رضایت بالا)، متغیر خواهد بود. دینر و دیگران77 در پژوهش خود، پایایی این مقیاس را با روش ضریب آلفا برابر 87/0 و ضریب بازآزمایی نمره های این مقیاس را پس از دو ماه اجرا، 82/0 اعلام کرده اند. بیانی و دیگران78 در جامعة آماری متشکل از 109 نفر از دانشجویان، پایایی این مقیاس را با استفاده از روش آلفای کرونباخ 83/0، و با روش بازآزمایی 69/0 و همچنین روایی این مقیاس را از طریق بازآزمایی 69/0 گزارش کرده اند. شیخ الاسلامی و دیگران79 نیز در پژوهش خود که روی 97 زن متأهل اجرا شده، پایایی پرسش نامه مذکور را با روش آلفای کرونباخ 86/0 و با روش دونیمه سازی 79/0 و روایی آن را از طریق همبستگی تک تک گویه ها با نمره کل، 84/0 محاسبه کرده اند که در سطح مطلوبی است.

    ساختار جلسات روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی

    در این رویکرد، علاوه بر روش های شناخت - رفتاری که هدف آن تغییر باورداشت های غلط بیمار و تبدیل افکار خودکار منفی به افکار منطقی است، طی جلسات درمانگری به فرد کمک می شود تا اعتقادات معنوی و باورهای دینی خود را تقویت کرده و به نظم جهان هستی، وجود قدرت مطلق پروردگار و رحمت الهی توجه و تمرکز کند. در واقع، در این رویکرد علاوه بر مجادله با افکار ناکارآمد و تحریف های شناختی زوجین، سعی می شود تا به کارگذاری شناختی نوین که مبتنی بر آموزه های مذهبی و اسلامی هستند، اقدام شود. هدف کلی این رویکرد، هوشیار کردن زوج ها به «حالت های من» خود و رابطة آن با مفاهیم ذهنی، عادات ها، تجربه ها، سبک زندگی، افکار، اسنادها و علایق خود و سپس تغییر دادن و اصلاح کردن آنهاست. زوج ها به تدریج کشف خواهند کرد که تعارض ها و اختلاف های آنها فقط از رویدادهای بیرونی نشئت نگرفته و فقط مربوط به نقایص همسر آنها نیست، بلکه زاییدة حالت های نفسانی و شناخت های کژکار آنها نیز می باشد. همچنین به زوجین آموزش داده می شود که با اکتساب و تمرین مهارت های ایمانی، مانند 1. اغماض و گذشت؛80 2. سکوت حکمیانه و بجا؛81 3. احساس حضور در پیشگاه خداوند؛82
    4. صحبت، صمیمیت، هنر عشق ورزیدن و بخشیدن83 به نفس مطمئنه و خودکنترلی نایل شوند.84 همچنین طی جلسات درمان، تأکید ویژه ای بر مفهوم بخشودگی و بازآموزی آن در زوجین با استناد به منابع و مفاهیم اسلامی شده است.

    در بازآموزی بخشودگی به زوجین کمک می شود تا با شناخت بیشتر خود و محدودیت های فرد مقابل یا همسرشان که وی را رنجانیده است، در او بینش جدیدی دربارة موضوع اختلاف و تعارض، رنج و بافت رنجش ایجاد شود تا اینکه او بتواند همسر خاطی خود و رفتار آزار دهندة او را بخشیده و خود را از رنج برهاند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «(ای فرستادة ما) بخشودگی را در پیش بگیر و امر به معروف کن و از نادانان روی برگردان.»85 و در جایی دیگر می فرمایند: «گذشت، به تقوا نزدیک تر است.»86 در قرآن تأکید شده است که بخشودگی در شمار ویژگی های مؤمنان پرهیزکار است و اشاره شده کسانی که بیشتر از خطاهای مردم می گذرند، پرهیزکارترند. همچنین ضمن دعوت مؤمنان به بخشودگی، آنها را از انتقام، کینه توزی و دشمنی با یکدیگر برحذر داشته، می فرماید: «آنان که خشم خویش را فرو می نشانند و از مردم درمی گذرند، خدای متعال افراد خیرخواه و نیکوکار را دوست می دارد.»87 در برخی آیات با الگو قرار دادن اینکه خداوند بندگانش را می بخشد، مؤمنان به این روش فرا خوانده شده اند؛ یعنی از مسلمانان خواسته شده که آنان نیز مانند خالق خود، افراد خاطی را بخشیده و از گناهان آنان درگذرند: «ببخشایید و چشم پوشی کنید، آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد، خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.»88 در جای دیگر نیز می فرماید: «از خطای آنان درگذر و آنها را ببخش که خدا نیکوکاران را دوست دارد».89

    همچنین احادیث بسیاری نیز دربارة ستایش و آثار بخشودگی موجود است. برای مثال رسول اکرمˆ فرموده اند: «بر شما باد بخشودگی و عفو کردن، زیرا عفو، ثمری جز عزت ندارد، پس عفو کنید تا خداوند شما را عزیز گرداند.»90 همچنین امام علی† می فرمایند: «کم گذشتی زشت ترین عیب هاست و شتاب به انتقام گیری بزرگ ترین آثار نامطلوب را در پی دارد».91

    جدول شماره 1: خلاصه ای از محتوای جلسات درمانی گروه های آزمایشی

    جلسات

    شرح جلسات روان درمانی  

    جلسه اول

    ایجاد جوّ درمانی مناسب و آگاه نمودن زوجین با ساختار و قوانین جلسات درمان، جلب اعتماد و همکاری هریک از زوجین به درمان و فراهم نمودن شرایطی برای بیان احساسات منفی و رنجش از یکدیگر و انتظارهایی که از همدیگر دارند و همچنین تعیین اهداف درمانی و انعقاد قرارداد درمانی با همکاری و مشارکت زوجین.

    جلسه دوم

    مروری بر افکار منفی و چالش با آنها و استناد به آیات قران کریم و احادیث درباره حل مشکلات و رویارویی صحیح با رویدادها، صبر و بردباری و توکل به پروردگار. آموزش فن شناختی ـ رفتاری حل مسئله، بحث دربارة آثار صبر، گذشت و بخشش در زندگی زناشویی. در این مرحله، هریک از زوجین رنجدیده، آگاه می شوند که پایمال شدن حقوق آنها، مورد پذیرش همگان و حتی دین است و از سوی دیگر، درمی یابند که از نظر دینی فرد خاطی چون حق آنها را ضایع کرده، مرتکب گناه شده است و برای چنین گناهی کیفری وجوددارد که در صورت عدم بخشش وی، خداوند حقوق آنها را باز خواهد ستاند: «هر کسی به اندازة ذره ای بدی کند کیفر آن را می بیند»،[92] «هرفردی در گرو کاری است که کرده است.»[93] این دیدگاه باعث کاهش احساسات منفی زوجین شده و به آنها کمک می کند که از انتقام صرف نظر کنند. همچنین در پایان جلسه به زوجین تکالیف شناختی در زمینه کشف افکار تحریف شده و کژکار خود و نیز شناسایی زمینه های عمده تعارض آنها داده می شود.

    جلسه سوم

    مروری کوتاه بر جلسه های قبلی و بررسی تکالیف منزل ارائه شده در جلسه قبلی، آموزش فن توقف افکار و فن توجه برگردانی از خود به سوی کائنات و جهان هستی، تقویت امید به بهبودی، فعال سازی رفتار، در کنار فنون شناختی ـ رفتاری به منظور به چالش کشیدن افکار منفی و غیرمنطقی، بدبینانه درباره دیگران و همسر خود که از عوامل اصلی نارضایتی ذهنی و تعارض های زناشویی است و بحث درباره مثبت نگری و خوش بینی درباره دیگران با استناد به آیات قرآن کریم.[94] ارائه تکالیف شناختی- رفتاری در زمینه تمرین و کاربرد فنون ارائه شده.

    جلسه چهارم

    ارزیابی از تکالیف جلسه قبل و آموزش فن آرمیدگی عضلانی و ذهنی (فن ریلاکس) به زوجین با تجسم ذهنی پدیده های مختلف هستی برای کسب انرژی مثبت و توان مضاعف، بررسی افکار تحریف شده به کمک بیماران و جایگزینی افکار منفی با افکار منطقی، مروری بر هیجان ها و رفتار منطقی و خوشایند پس از افکار منطقی. در این جلسه با استناد به آیه 63 سوره فرقان: «بندگان خدای رحمان، وقتی با لغو و بیهودگی روبه رو می شوند، بزرگوارانه از آن می گذرند.» و نیز این حدیث امام علی که می فرمایند: «کم گذشتی، زشت ترین عیب هاست و شتاب به انتقام گیری، بزرگ ترین آثار نامطلوب را در پی دارد»،[95] زوجین از پیامدها و آثار منفی انتقام گیری و نبخشیدن آگاه شده و پی می برند که برای رهایی از رنج ذهنی و احساس آزردگی ناشی از تعارض ها و اختلاف های زناشویی و همچنین برای داشتن خشنودی و رضایت از زندگی، باید در جهت بخشودگی همسر خود اقدام کنند.

    جلسه پنجم

    آموزش فن رفتاری «رفتار نظیر به نظیر» و «قرارداد مشروط»، افزایش توانایی همدلی، تواضع و درک اینکه هر زوج در حق دیگری بدی نموده و بخشیده شده یا انتظار بخشش داشته است. در این جلسه به زوجین آموزش داده می شود تا به همسر خود به عنوان عامل رنجاننده خود با محدودیت هایی که دارد، بنگرند و با این دید، موقعیت او و عملکردش را ارزیابی کرده و شرایط درونی و بیرونی همسر رنجاننده خود را نیز در علت بروز رفتار نادرست او دخیل بدانند. در واقع، با استناد به این حدیث امام علی که می فرمایند: «برای برادرت و کردار بد او در جست وجوی توجیهی باش و اگر توجیهی نیافتی، کوشش کن توجیهی پیدا کنی»،[96] زوجین آگاه می شده که همسر خاطی آنها نیز تحت موقعیت و شرایط خاصی مرتکب رفتار آزارنده گردیده است که چه بسا در آن شرایط و با محدودیت هایی که داشته جز آن طریق نمی توانسته رفتار کند. این دید مثبت باعث می شود که ادراک و ارزیابی زوج رنجیده از رفتار یا رفتارهای نادرست همسر خود تغییر کرده و به او در کاهش احساسات خشم و رنجش کمک کند. در پایان جلسه تکلیف هایی در زمینه استفاده از فنون ارائه شده و تمرین آنها در منزل به زوجین ارائه می شود.

    جلسه ششم

    ارزیابی تکالیف ارائه شده در جلسه های قبل و همچنین بررسی موانعی که در اجرای تکالیف و فنون موردنظر برای زوجین پیش آمده و بحث در خصوص راه کارها و چگونگی رفع این موانع. بحث دربارة موانع ارتباطی از دیدگاه دینی (خشم، عجله، سوء برداشت، تندخویی، بداخلاقی، ناسزاگویی و شک و تردید های بی مورد) و ارائه تکلیف به زوجین برای شناسایی این موانع در روابط خود.

    جلسه هفتم

    بحث دربارة مهارت های ارتباطی از دیدگاه مذهبی، احترام، ابراز محبت، صداقت، خوش­خلقی، و آراستگی ظاهری با استناد به آیات قرآن کریم[97] و آموزش مهارت های ارتباطی به زوجین و ارائه تکالیفی به آنها در این زمینه.

    جلسه هشتم

    آموزش فن شناختی ـ رفتاری «چارت بندی»، مروری بر مهارت ها و موانع ارتباطی و بررسی تکالیف ارائه شده در جلسه های قبل، تأکید بر زوجین برای کنار گذاشتن کینه و انتقام جویی و ابراز بخشش. درمانگر با استناد به این حدیث رسول اکرمˆ که می فرماید: «بر شما باد بخشودگی و عفو کردن، زیرا عفو ثمری جز عزت ندارد، پس ببخشایید تا خداوند شما را عزیز گرداند»،[98] زوجین را متوجه می کند که بخشیدن عزت است، و برعکس، اصرار ورزیدن بر انتقام و عدم بخشش، از نظر ارزشی، نوعی دور ماندن از ارزش هاست و بدین صورت، زوجین را به بخشودگی متمایل کرده و نظر آنها را روی بخشیدن متمرکز می سازد تا آنها به بخشودگی احساس مثبت تری پیدا کنند.

    جلسه نهم

    بیان احساسات توسط زوجین و بحث در مورد آنها، بررسی تغییرهایی که زوجین در وضعیت خود احساس کرده اند، آموزش فن «تقویت مثبت» برای پایدارسازی تغییرات مثبت، ارائه تکالیف منزل، اطمینان بخشی مشاور به زوجین مبنی بر اینکه با به کارگیری آنچه یاد گرفته اند، مشکلی برای آنها پیش نخواهد آمد.

    جلسه دهم

    تأکید بر تأثیر روابط جنسی زوجین در میزان تعارض های زناشویی و رضایت از زندگی و آموزش فنونی در این زمینه، برای غنی سازی و بهبود روابط جنسی زوجین با محوریت فنون رویکرد شناختی- رفتاری و با تأکید بر توصیه های مذهبی موجود در این زمینه، آموزش به زوجین برای درک نیازهای یکدیگر و تلاش برای ارضای صحیح و منطقی این نیازها و نیز درک تعلّقات و وابستگی های همدیگر به خانواده و دیگران، تقویت اعتماد به نفس یکدیگر و شفاف سازی عوامل بازدارنده عشق در زوجین و آموزش انعطاف و ملایمت در دفاع از خواسته های متقابل خود در روابط زناشویی.

    جلسه یازدهم

    مروری کوتاه بر مباحث جلسه های قبلی و بررسی تکالیف ارائه شده، بحث دربارة سبک های مقابله و حل تعارض مذهبی و آثار بخشش و شادکامی در زندگی از دیدگاه مذهبی. در واقع، درمانگر در این مرحله، زوجین را به آثار دنیوی و اخروی بخشودگی آگاه می کند و با استناد به توصیه های قرآن کریم و این حدیث پیامبر اکرمˆ که در خصوص افرادی که از دیگران رنجیده و آنها را عفو کرده اند می فرماید: «آنان از جمله کسانی هستند که با عنوان افراد با فضیلت و برجسته، وارد صحنه قیامت می شوند و بدون حساب وارد بهشت می شوند»،[99] به تبیین پیامدها و پاداش ها و آثار دنیوی و اخروی بخشودگی می پردازد تا اندیشه و عواطف زوج رنجیده به عنوان یک فرد مؤمن و ارزشمند درباره زوج رنجاننده مثبت تر شده و تصمیم نهایی خود را در خصوص بخشودگی بگیرد.

    جلسه دوازدهم

    قرارداد زوجین با خود برای چگونگی برخورد با حوادث و روابط آینده و ارائه بخشش، جمع بندی جلسه های درمان به همراه زوجین با تأکید بر مرور مفاهیم بنیادی بخشودگی، فنون شناختی ـ رفتاری آموخته شده و چگونگی کاربرد آنها در روابط خود با توجه به توصیه های مذهبی و اختتام درمان.

    یافته ها

    جدول شماره 2: میانگین و انحراف معیار نمره های تعارض زناشویی و رضایت از زندگی دو گروه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری

    مرحله

    گروه ها

    تعارض زناشویی

    رضایت از زندگی

    میانگین

    انحراف معیار

    میانگین

    انحراف معیار

    پیش آزمون

    آزمایش

    2/151

    18/2

    71/19

    75/2

    کنترل

    7/149

    69/3

    64/20

    64/1

    پس آزمون

    آزمایش

    08/78

    78/4

    76/31

    17/3

    کنترل

    01/147

    67/5

    83/19

    19/2

    پیگیری

    آزمایش

    05/91

    16/2

    91/30

    46/1

    کنترل

    62/143

    19/3

    12/20

    57/1

     

    همان طور که در جدول شماره 2 مشاهده می شود، میانگین و انحراف معیار نمره های تعارض زناشویی در مرحله پیش آزمون برای گروه آزمایش به ترتیب 2/151 و 18/2 و برای گروه کنترل به ترتیب 7/149 و 69/3 و در مرحله پس آزمون برای گروه آزمایش به ترتیب 08/78 و 78/4 و برای گروه کنترل به ترتیب 01/147 و 67/5 می باشد؛ یعنی میانگین نمره های تعارض زناشویی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون در مقایسه با مرحله پیش آزمون و گروه کنترل، کاهش یافته است. از سوی دیگر، میانگین و انحراف معیار نمره های تعارض زناشویی در مرحله پیگیری برای گروه آزمایش به ترتیب 05/91 و 16/2 و برای گروه کنترل به ترتیب 62/143 و 19/3 است؛ یعنی میانگین نمره های تعارض زناشویی گروه آزمایش در مرحله پیگیری در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل همچنان کاهش یافته است.

    همچنین نتایج جدول شمارة 2 نشان می دهد که میانگین و انحراف معیار نمره های رضایت از زندگی در مرحله پیش آزمون برای گروه آزمایش به ترتیب 71/19 و 75/2 و برای گروه کنترل به ترتیب 64/20 و 64/1 و در مرحله پس آزمون برای گروه آزمایش به ترتیب 76/31 و 17/3 و برای گروه کنترل به ترتیب 83/19 و 19/2 می باشد؛ یعنی میانگین نمره های رضایت از زندگی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون در مقایسه با مرحله پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافته است. از سوی دیگر، میانگین و انحراف معیار نمره های رضایت از زندگی در مرحله پیگیری برای گروه آزمایش به ترتیب 91/30، و 64/1 و برای گروه کنترل به ترتیب 12/20، و 57/1 می باشد؛ به این معنا که میانگین نمره های رضایت از زندگی گروه آزمایش در مرحله پیگیری در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل همچنان افزایش یافته است.

    در پژوهش حاضر برای آزمون فرضیه های 1 و 2 و تعیین معناداری تأثیر مداخله مورد نظر بر کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در دو گروه کنترل و آزمایشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شده که نتایج آن در جدول های شماره 3، 4 و 5 آمده است.

    جدول شماره3: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مانکوا روی میانگین های نمره های پس آزمون تعارض زناشویی و رضایت از زندگی آزمودنی های گروه آزمایش و گواه، با کنترل پیش آزمون

    نام آزمون

    مقدار

    F

    df فرضیه

    df خطا

    سطح معناداری

    اثر پیلایی

    452/0

    534/6

    3

    23

    002/0

    لامبدای ویکلز

    361/0

    534/6

    3

    23

    002/0

    اثر هتلینگ

    765/0

    534/6

    3

    23

    002/0

    بزرگ ترین ریشه روی

    75/0

    534/6

    3

    23

    002/0

    نتایج جدول شماره 3 نشان می دهد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه از لحاظ تعارض زناشویی و رضایت از زندگی یادشده، تفاوت معناداری در سطح (001/0 p<) وجود دارد. بر این اساس، می توان بیان داشت که دست کم در یکی از متغیرهای بین دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. برای پی بردن به این تفاوت، دو تحلیل کوواریانس در متن مانکوا انجام گرفته که نتایج آن در جدول های شماره 4 و 5 درج شده است.

    جدول شماره 4: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در متن مانکوا روی میانگین نمره های تعارض زناشویی و رضایت از زندگی آزمودنی های گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون

    متغیر وابسته

    مجموع مجذورات

    درجه آزادی

    میانگین مجذورات

    F

    سطح معناداری

    P

    تعارض زناشویی

    4/461

    1

    4/461

    81/17

    001/0>

    رضایت از زندگی

    621/315

    1

    621/315

    09/13

    001/0>

    با توجه به جدول شماره 4 مشاهده می شود که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه از لحاظ متغیرهای تعارض زناشویی (001/0p< و 81/17F=) و رضایت از زندگی (001/0p< و 09/13F=) وجود دارد. بر این اساس، می توان بیان داشت که روان درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی باعث کاهش تعارض زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است.

    جدول شماره 5: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در متن مانکوا روی میانگین نمره های تعارض زناشویی و رضایت از زندگی آزمودنی های گروه آزمایش و گواه در مرحله پیگیری

    متغیر وابسته

    مجموع مجذورات

    درجه آزادی

    میانگین مجذورات

    F

    سطح معنا داری

    P

    تعارض زناشویی

    195/735

    1

    195/735

    68/32

    001/0>

    رضایت از زندگی

    621/397

    1

    261/397

    97/18

    001/0>

    با توجه به جدول فوق، نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه، در مرحله پیگیری، از لحاظ تعارض زناشویی(001/0p< و 68/32F=) و رضایت از زندگی (001/0p< و 97/18F=) وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی باعث کاهش تعارض زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در آزمودنی های گروه آزمایش در مرحله پیگیری شده است، از این رو، با توجه به این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که فرضیه های شماره 1 و 2 در این پژوهش تأیید می شوند؛ به این معنا که مداخله مذکور باعث کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در آزمودنی های گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است.

    بحث

    نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی زوجین تأثیر معنا داری دارد. این یافته ها با نتایج حاصل از پژوهش های فینچام و دیگران،100 اورثینکال کاروش و وانستینگن،101 آنو و واسکنسلز102، فینچام و استون، 103 هالفورد و مارکمن،104 استاپ و پرلمن ،105 مک کالاف و دیگران 106، فریدمن و اِنرایت،107 پراپست و دیگران،108 فیتزگیبونز109 مطابقت و همخوانی دارد.

    همچنین یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی، تأثیر معناداری بر افزایش رضایت از زندگی زوجین دارد. این یافته ها با نتایج حاصل از پژوهش های زادهوش و دیگران،110 دلسینگور و دیگران،111 حمید،112 لوینسن و دیگران،113 یادگاری،114 مالتبی و دیگران،115 و ترزا و دیگران116، ریچاردز و برگین،117 ورتینگتون و دیگران و پراپست و دیگران،118 مطابقت و همخوانی دارد.

    ماهیت ذاتی رابطة زناشویی چنین اقتضا می کند که همسران پس از عبور از دوره شیفتگی، درگیر مسائلی شوند که طی آن، نیازمند مهارت آموزی در امر برقراری ارتباط می باشند.119 ویل دورانت معتقد است دین به اندازه ای غنی، فراگیر و پیچیده است که هیچ دوره ای در تاریخ بشر خالی از اعتقاد دینی نبوده است. اینکه حتی یک انسان بی اعتقاد به دین در شرایط نامطمئن بحران روحی و درماندگی به طور ناهشیار به خدا و نیروهای ماورای طبیعی اندیشیده و از او استمداد می طلبد، پدیده ثابت شده ای است و به گفته ویکتور فرانکل احساس مذهبی عمیق و واقعی در اعماق ضمیر ناهشیار هر انسانی وجود دارد.120 روان شناسان معتقدند که مذهب به انسان کمک می کند تا معنای حوادث زندگی، به ویژه حوادثی را که دردناک و اضطراب انگیز هستند، بفهمد و موجب دلگرمی و خرسندی مطبوعی در روان و روحیه او می شود.121 مذهب و معنویت در بیشتر موارد، نقش میانجی دارد و در شرایط دشوار بر فرایندهای فکری و ارزیابی رویدادهای روزمره فرد تأثیر می گذارد، به طوری که برخی از پژوهشگران بر این باورند که به کمک باورهای دینی، مقابله با هیجان ها و شرایط اجتماعی آسان می شود.122

    خانواده درمانی شناختی ـ رفتاری یکی از کامل ترین رویکردهای روان درمانی خانواده است که بر اساس اصول یادگیری و شناختی استوار است که در آن بر آنچه اعضای خانواده می اندیشند و نیز چگونگی رفتار کردن آنها تأکید می شود.123 اصل بنیادین درمان شناختی ـ رفتاری بر این مبنا استوار است که کنش ها و رفتارهای فرد تا اندازه زیادی به چگونگی تفسیر او از جهان هستی بستگی دارد.124 از طرفی ـ همان طور که گفته شد ـ درمان های شناختی ـ رفتاری و به ویژه بعد شناختی آن به شدت از زمینه های فرهنگی، باور ها و ارزش های درون فرهنگی تأثیر می پذیرد و کارایی آن متأثر از زمینه های فرهنگی و اعتقادات مراجعان است.125 بنابراین مذهب و فرهنگ به عنوان جنبه ای مهم از تفاوت های فردی مراجعان، باید بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و در انتخاب نوع مداخله متناسب با فرهنگ و ویژگی های جمعیت شناختی مراجعان مورد توجه واقع شود.126

    همچنین بخشودگی یکی از فرایندهای روان شناختی و ارتباطی برای افزایش سلامت روان و التیام آزردگی است که لازمة رشد ارتباطی، عاطفی، روانی و جسمانی است و بر بیشتر شاخص هایی که بر سلامت و بهداشت روان مؤثرند، تأثیر می گذارد.127 مک کالاف128 معتقد است بخشودگی به علت آنکه به فرد کمک می کند تا روابطی ثابت و حمایت کننده ایجاد کند، موجب سلامتی و بهزیستی ذهنی می شود. بنابراین، باتوجه به این موارد و نیز یافته های پژوهش می توان دریافت که مداخله روان درمانی شناختی ـ رفتاری با محوریت مذهب توأم با بازآموزی بخشودگی می تواند رویکردی سازگار با شاخص های فرهنگی و اثرگذار در زمینه درمان و بهبودی خانواده ها و زوجین درمانده و متعارض بوده و نیز راهبردی برای افزایش رضایت از زندگی آنان باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی به عنوان یک رویکرد درمانی ترکیبی و منطبق بر زمینه فرهنگی ـ مذهبی جامعه ایران، به طور معناداری در بهبود و کاهش تعارض های زناشویی و نیز افزایش رضایت از زندگی زوجین تأثیرگذار است. پس این رویکرد که جامع رویکرد رفتاری ـ شناختی کلاسیک و مبتنی بر مذهب صرف و نیز رویکرد روان آموزی بخشودگی صرف است، می تواند در بستر فرهنگی ـ مذهبی جامعه ایران و با در نظر گرفتن تفاوت های فردی ـ فرهنگی و عقاید مذهبی مراجعان و درمانگران، در بهبود و کاهش میزان تعارض های زناشویی زوجین و افزایش سطح رضایت از زندگی آنان، به کار برده شود. بنابراین، استفاده از این رویکرد به روان شناسان و مشاوران زمینه زوج درمانی و خانواده، توصیه می شود.

    عمده ترین محدودیت این پژوهش، اندک بودن حجم نمونه تحت مداخله در آن است. همچنین از دیگر محدودیت های آن می توان به این نکته اشاره کرد که این پژوهش فقط در بستر مذهبی دین اسلام انجام شده و معتقدان به سایر ادیان، بررسی نشده اند. بنابراین، باید در تعمیم نتایج این پژوهش به افراد جوامع دیگر و نیز معتقدان به سایر ادیان، احتیاط شود. بر این اساس، پیشنهاد می شود برای افزایش گستره تعمیم پذیری یافته ها، این پژوهش در نمونه وسیع تر و نیز در بین معتقدان به ادیان دیگر نیز تکرار شود. همچنین پیشنهاد می گردد که میزان اثربخشی این رویکرد درمانی ترکیبی، با هریک از رویکردهای رفتاری ـ شناختی کلاسیک و نیز رویکرد روان آموزی بخشودگی یا سایر رویکردهای درمانی، به صورت مقایسه ای بررسی شود.


    .1 ویرجینیا ستیر، آدمسازی در روانشناسی خانواده، ترجمة بهروز بیرشک، ص1-4.

    2 .Harway, Michele, Handbook of couple therapy, Canada, Wiley, p: 36-37.

    3. S. L. Chang, "Family background and marital satisfaction of newlyweds.Generational transmission of relationship interaction patterns", Unpublished Master's Thesis, California State University, p: 74.

    4. Kyung Ja Oh, Soojin Lee, & Soo Hyun Park, "The Effects of Marital Conflict on Korean Children’s Appraisal of Conflict and Psychological Adjustment", J Child Fam Stud, v 20, August, p: 444–451.

    5. G.H. Kline, N.D Pleasant, S.W. Whiltton & H.J. markman, Understandings couple conflict, edited by A.L. Vangelisti & D. Perlman, The Cambridge handbook of personalrelationships, P: 445-462.

    .6 کریم فرحبخش، مقایسه میان اثر بخشی مشاوره زناشویی به شیوه ی شناختی الیس، واقعیت درمانی گلاسر و اختلاتی از آن دو در کاهش تعارضات زناشویی، پایان نامة دکتری، ص 54-56.

    7. A. Carr, "Research update: Evidence-based practice in family therapy and systemic consultation. II. Adult focused problems", Journal of Family Therapy, v 22, july, p: 273–295.

    8. E. M. Cummings, W. B. Faircth, P. Mitchell, J. S. Cummings, & A. C. charmerhorn, "Evaluating a brief prevention program for improving marital conflict in community family", Journal of Family Psychology, v 22(2), april, p: 193 – 202; K. R .Steuber, "Adult attachment, confilict style and relationship satisfaction: comprehensive model", Unpublished master`s thesis, Delaware university, p: 89-90.

    9. S. H. Dunham, "Emotional skillfulness in African American marriage.intimate safety as a mediator of the relationship between emotional skillfulness and marital satisfaction", Unpublished Doctoral Dissertation, University of Akron.

    10. Ming, Cui, & Fincham, D. Frank, "The differential effects of parental divorce and marital conflict on young adult romantic relationships", Personal Relationships, v 17, p: 331–343.

    11. Ja Oh. Kyung, Soojin Lee., & Soo Hyun Park., "The Effects of Marital Conflict on Korean Children’s Appraisal of Conflict and Psychological Adjustment", J Child Fam Stud, v 20, p: 444– 451; J. A. Gerard & C Buehler, "Marital conflict: Parent-child relations and young maladjustment", Family Process, v 38(1), December, p: 105-116.

    12. P. R. Amato, & B. Hohmann-Marriot, "A comparison of high - and low- distress marriages that end in divorce", Journal of Marriage and Family, v 62, p; 621-638; M. E. Yong & L.L. Long, Counseling and therapy for couples, P 69-72.

    13. B. Doss, L. Simpson & A. Christensen, "Why do couple seek marital therapy? ", Professional Psychology: Research and Practice, v 35(6), September. p: 608-614.

    14. J. Coyne, R. Tompson, & S. Palmer, "Marital quality, coping with conflict, marital complains, and affection in couples with depressed wife", Journal of Family Psychology, v 16(1), August, p: 26-37.

    15. F. Fincham, "Marital conflict: structre and content", American Psychological society, v 12, December, P: 10- 24.

    16. J. Bookwala, J. Sobin & B. Zdaniuk, "Gender and aggression in marital relationship: A life-span perspective", Sex Roles, v 52, August, p: 797-506.

    17. J. Suls, & J. Bund, "Anger, anxiety, and depression as risk factors for cardiovascular disease: The problems and implications of overlapping affective dispositions", Psychological Bulletin, v 131(2), april, p: 260-300.

    18. C. F: T. Elinaman, "Resolving conflict in marriage. Family life, communications in corporate", Retrived form: www. findarticle.com.

    19. S. Lopez, Handbook of positive psychology, p: 55.

    20. K. J. Zullig, R. F. Valois, E. S. Huebner, & J. W. Drane, " Adolescent health-related quality of life and perceived satisfaction with life", Quality of Life Research, v 14, January, p: 1573-1584.

    21. E. D. Diener, R. Emmons, R. Larsen, & S. Griffin, "The Satisfaction With Life Scale", Journal of personality assessment, v 1, june, P: 71-75.

    22. A. Delahaij, C. Gaillard, & P. Van Dam, "Hope and Hardiness as related to life satisfaction", The Journal of Positive Psychology, v 3(8), January, P: 171-179.

    23. M. A. Zaki, "Validation of Multi dimensional Satisfaction with Life scale of student", Journal of psychiatry & clinical psychology, v 13(1), march, p: 49-57.

    24. L. Camfield, & S. M. Skevington, "On subjective well-being and quality of live", Journal of Health Psychology, v 13, August, p: 764-775.

    25. M. A. Zaki, opcit.

    26. V. Swami, T. Chamorro-Premuzic, "Psychometric Evaluation of the Malay Satisfaction with LifeScale", Soc Indic Res, v 92, August, p: 25-33.

    27. I. Bray, & D. Gunnell, "Suicide rates, life satisfaction and happiness as markers for population mental health", Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology, v 41, may, p: 333-337.

    28. W. Eng, M. E. Coles., R. G. Heimberg, & S. A. Safren, "Domains of life satisfaction in social anxiety disorder: Relation to symptoms and response to cognitive-behavioral therapy", Journal of Anxiety Disorders, v 19, October, p: 143-156.

    29. S. Viren, C.P. Tomas, S. Dhachayani, M. Thambu, K. Kumaraswami, S. Debbi, & F. Adrian., "General Health Mediates the Relationship between Loneliness, Life Satisfaction and Depression: A Study with Malaysian Medical Students", Journal Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology, v 42, September, p: 161-166.

    30. Beck, Judith. S., Questions and Answers about Cognitive Therapy, Beck Institute for Cognitive Therapy and Research, p: 134.

    31. D. H. Bacuom, S. L. Sayers, and T. G Sher, "Supplementing behavior marital therapy with cognitive restructuring and emotional expressiveness training", Journal of Consulting and Clinical psychology, April, V 58, p: 636-645.

    32. J. Flanagan, & R. Flanagan, Counseling and Psychotherapy theories in context and practice, John Willy, New Jersey, p: 98.

    33. Beck, opcit.

    34. S. G. Hofmann, "The importance of culture in cognitive and behavioral practice", Cognitive Behavioral Practic, v 4(13), October, p: 243-54.

    35. J. Flanagan, & Flanagan, opcit, p; 98.

    36. J. Exline, " Beliefs about God and forgiveness in a Baptist church sample", Journal of Psychologyand Christianity, v 27, p: 131- 139.

    37. C.E. Thoresen, & H. S. Harris, "Spirituality and health: What’s the evidence and what’s needed? ", AnnualBehavioral Medicine, v 24(1), may, p: 3-13; M. Brennan, "Spirituality and religiousness predict adaptation to vision loss in middle- aged and older adults", The International Journal for the Psychology of Religion, v 14 (3), march 2004, p: 193-214.

    طیبه شریفی و دیگران، «نگرش دینی و سلامت عمومی و شکیبایی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز»، اندیشه و رفتار، ش 1، ص89-99.

    38. C.E. Thoresen, & H. S. Harris, opcit.

    39. J. S. Levin, K. S. Markides, & L. A. Ray, "Religious Attendance and Psychological Well-Being in Mexican Americans: A Panel Analysis of Three Generations Data", The Gerontologist, v 36, October, p: 454-463.

    40. محمود نجفی و دیگران، «بررسی رابطه کارآیی خانواده و دینداری با بحران هویت»، دانشور رفتار، ش 16، ص17-26.

    41. K. J. Zullig, R. F. Valois, E. S. Huebner, & Drane, opcit; R Sawatzky, P. A. Ratner, & L. Chiu. "A Metaanalysis of Relationship between Spirituality and Quality of Life", Social Indicators Research, v 72, September, p: 153-188.

    42. Baskin, W. Thomas, and Robert D. Enright., "Intervention Studies on Forgiveness: A Meta-Analysis", Journal of Counseling and Development, v 82(1), February, p: 79–90

    43. K. l. Cooke, "Models of Forgiveness and Adult Romantic Attachment in Ended Relationships: Forgiveness over Time", A thesis submitted in partial fulfillment of the requirements for the degree of Master of Science at Virginia Commonwealth University

    44. Macaskill, Ann., "Differentiating Dispositional Self- Forgiveness from Other-Forgiveness: Associations with Mental Health and Life Satisfaction", Journal of Social and Clinical Psychology, v 31(1), may, P: 28-50.

    45. A. Macaskill, "Defining forgiveness: Christian clergy and general population perspectives", Journal of Personality, v 5, march, p: 1237-1269.

    46. Gordon, Kristina Coop, and Donald H. Baucom, "A Multitheoretical Intervention for Promoting Recovery from Extramarital Affairs", Journal of Clinical Psychology: Science and Practice, v 6(4), july, p: 382–399.

    47. Rye.

    48. M. Rye, K. Pargament, & A. M. Amir, Religious perspective on forgiveness: Forgiveness, Theory, research, and Practice, the Gruilford Press, p: 17-40.

    49. محمد خدایاری فرد و دیگران، «روش درمانی عفو با تأکید بر دیدگاه اسلامی: بررسی موردی»، اندیشه و رفتار، ش 1، ص 39-48.

    50. C. Peterson, & M. E. P. Seligman, Character Strengths and virtues. Oxford, New York.

    51. Baskin, W. Thomas, and Robert D. Enright, opcit.

    52. Hajar Yadegari, "Forgiveness and Its Relationship with Life Satisfaction between Married Men and Women", Paper presented at the Women’s Worlds: 9th International.

    53 .Maltby, John., Liza, Day, and Louise, Barber. Forgiveness and Mental Health Variables: Interpreting the Relationship Using an Adaptational-Continuum Model of Personality and Coping. Personality and Individual Differences 37(8):1629–1641.

    54. Teresa, Maria, Vinsonneau, Genevieve, Neto, Felix, Girard, Michelle, Etienne, "Forgiveness and satisfaction with life", Journal of happiness studies, v 4, june, p: 323-335.

    55. F. D. Fincham, S. H. Beach, J. Davila, "Longitudinal Relations between Forgiveness and Conflict Resolution in Marriage", Journal of Family Psychology, v 21(3), November , p: 542-545.

    56. McCullough, M. Bellah, C. Kilputrick, Sh, & J. Johnson, "Vengefulness: Relationships with for giveness, Rumination, well- Being, and the big five", PSPB, v 27 (5), August, p: 601-610.

    57. Macaskill, Ann., "Differentiating Dispositional Self- Forgiveness from Other-Forgiveness: Associations with Mental Health and Life Satisfaction", Journal of Social and Clinical Psychology, v 31(1), may, p: 28-50

    58. Delsignore, Aba, Weidt, Steffi, Emmerich, Juliane, and Rufer, Michael, "Life Satisfaction in Patients with Social Anxiety Disorder: Impact of Cognitive-Behavioral Group Therapy. Mind & Brain", The Journal Of Psychiatry, v 36(4), march, p: 276-282.

    59. L. R. Propest, R. Ostrom, P. Watkins, T. Dean, & D. Mashbum, "Comparative efficacy of relations and non-religious cognitive behavioral therapy for the treatment of clinical depression in religious individual", Journal of Counseling and Clinical Psychology, v 60, August, p: 94-103.

    60. نجمه حمید، «مقایسه روان درمانگری شناختی – رفتاری با شناخت درمانی توام با رویکرد مذهبی برافسردگی وعملکرد لنفوسیت هایT درزنان افسرده»، مطالعات روا ن شناختی، ش 2، ص 36-49.

    61. P. S. Richards, & A. E. Bergin, A Spiritual strategy for counseling and psychotherapy. Washington, DC, American Psychological Association, p: 57.

    62. G.G. Ano, & E. B. Vasconcelles, Religious coping and psychological adjustment to stress: A meta analysis. Journal of clinical psychology, 61, 461-480.

    63. سمیه زادهوش و دیگران، «مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی- رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان»، خانواده پژوهی، ش 25، ص 55-68.

    64. W. K. Halford, & D. J. Markman, "Best practice in couple relationship education". Journal of Marital and Family Therapy, v 29, February , p: 30-37.

    65. M. R. Levenson, C. M. Aldwin, & L. Yancura, "Positive Emotional change: Mediating Effects of Forgiveness and Spirituality", The Journal of Science and Healing, v 2(6), june, p: 498-508.

    66. OrathinkalKourosh, Jose, &Vansteenwegen, Alfons, "the effect of forgiveness on marital satisfaction in relation to marital stability", ContempfamTher, v 28, april, p: 251-260.

    67. F. D. Fincham, & R. H. Steven, "Forgiveness and conflict Resolution in marriage", Journal of family psychology,v 18, april, p: 72-81.

    68. E. Staub, & L. A. Pearlamn, "Forgiveness", Journal of Personality and social psychology, v 73, july, p: 321 -336.

    69. Barati & Sanaee marital conflict questionnaire.

    .70 باقر ثنایی، مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج، ص 53.

    71. ر.ک: طاهره براتی و باقر ثنایی، تأثیر تعارض های زناشویی بر روابط متقابل زن و شوهر، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره.

    72. باقر ثنایی، «مثلث سازی و مثلث های پاتولوژیک در خانواده»، مجموعه مقالات و همایش های سراسری مشاوره، سازمان بهزیستی کشور، ش 2، بهار 1379، ص 148-168.

    73. باقر ثنایی، مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج، ص 53.

    74. سلطانعلی بشکار، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت خشم در کاهش تعارضات زناشویی زوجین ارجاع داده شده به شوراهای حل اختلاف شهرستان باغملک، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، ص 134.

    .75 زهره خسروی و دیگران، «بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش وتعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهرکرج»، جامعه شناسی زنان، ش 3، ص 61-81.

    76. W. Pavot, & E. Diener, "Revise of satisfaction with life scale", Psychological Assessment, v 5(2), may, p: 164-172.

    77. E. D. Diener, S. H. Oishi, & R. E. Lucas, "Personality construct, and cognitive evaluation of life", Annual Review of Psychology, v 45, August, p: 403-425.

    78. علی اصغر بیانی و دیگران، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)»، روان شناسان ایرانی، ش 11، ص 18-29.

    79. راضیه شیخ الاسلامی و دیگران، «پیش بینی مؤلفه های شادکامی زنان متأهل از طریق عزت نفس و روابط زناشویی»، فصلنامه زن در فرهنگ و هنر، ش 1، ص 39-54.

    80. آل عمران: 134

    81. مریم :10.

    .82 رعد: 28

    83. مائده: 54؛ آل عمران: 14.

    84. مجید رشیدپور، مبانی اخلاق اسلامی، ص75-88؛ حسن شرفاوی، گامی فراسوی روانشناسی اسلامی؛ اخلاق و بهداشت روانی در اسلام، ترجمة سید محمدباقر حجتی، ص 25-43.

    .85 اعراف: 199.

    86. بقره: 237.

    87. آل عمران: 13.

    .88 نور: 22.

    89. مائده: 13.

    .90 محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج 2، ص 88.

    91. جمال الدین محمد خوانساری، شرح بر غررالحکم و دررالعلم آمدی، ج 4، ص 153.

    .92 زلزال: 8.

    93. طور: 22.

    94. حجرات: 12.

    95. جمال الدین محمد خوانساری، همان، ج 4، ص 153.

    96. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص 168.

    .97 نساء: 19؛ طلاق: 6؛ نور: 57.

    98. محمد بن یعقوب کلینی، همان.

    .99 محمدباقر مجلسی، همان، ج 74، ص 158.

    100. F. D. Fincham, S. H. Beach, J. Davila, "Longitudinal Relations between Forgiveness and Conflict Resolution in Marriage", Journal of Family Psychology, v 21(3), November, p: 542-545.

    101. OrathinkalKourosh, Jose, &Vansteenwegen, opcit.

    102. G.G. Ano, & Vasconcelles, opcit.

    103. F. D. Fincham, & R. H. Steven, "Forgiveness and conflict Resolution in marriage", Journal of family psychology,v 18, april, p: 72-81.

    104. W. K. Halford, & D. J. Markman, opcit.

    105. E. Staub, &, L. A. Pearlamn, opcit

    106. McCullough, M. Bellah, C. Kilputrick, Sh, & J. Johnson, opcit.

    107. Maltby, John, Liza, Day, opcit.

    108. L. R. Propest, R Ostrom, P. Watkins, T. Dean, & D. Mashbum, opcit.

    109. W. Baskin, Thomas, and D. Robert. Enright, opcit.

    110. سمیه زادهوش و دیگران، همان.

    111. Delsignore, Aba,.Weidt, Steffi,.Emmerich, Juliane, and Rufer, Michael, opcit.

    112. نجمه حمید، همان.

    113. M. R. Levenson, C. M. Aldwin, &, L. Yancura, opcit.

    114. Hajar Yadegari, opcit.

    115. Maltby, John, Liza, Day, and Louise, Barber, opcit.

    116. Teresa, Maria, Vinsonneau, Genevieve, opcit.

    117. P. S. Richards, & A. E. Bergin, opcit.

    118. L. R. Propest, R. Ostrom, P. Watkins, T. Dean, & D Mashbum, opcit.

    .119 بیتا حسینی، زمینه زوج درمانی، ص 60.

    120 محمدکریم خداپناهی و مرجان خوانین زاده سریزدی، «بررسی نقش ساخت شخصیت درجهت گیری مذهبی دانشجویان»، روان شناسی، ش 2، ص 185-204.

    121. R. Sawatzky, P. A. Ratner, & L. Chiu, opcit.

    122 حبیب هادیان فرد، «احساس ذهنی بهزیستی و فعالیت های مذهبی در گروهی از مسلمانان»، روانپزشکی و روان شناسی بالینی ایران، ش11، ص 244-223

    123. G. R .Patterson, Families: Application of social learning to family life, Champaign, TL Research Press.

    124. Beck, opcit.

    125. S. G .Hofmann, opcit.

    126. P. S. Richards, & A. E. Bergin, opcit.

    .127 طیبه زندی پور و هاجر یادگاری، «ارتباط بخشش با رضایت از زندگی در بانوان دانشجوی متأهل غیربومی دانشگاه های تهران»، مطالعات زنان، ش 3، ص 109-122.

    128. Fincham, Frank D., and Kashdan, Todd B., Facilitating Forgiveness: Developing Group and Community Interventions, in Positive Psychology in Practice, edited by P. Alex Linley and Stephen Joseph. Hoboken, NJ, USA: John Wiley and Sons, p: 617–638.


    منابع

    قرآن ترجمه مهدی الهی قمشه ای، و تفسیر فارسی و کشف الآیات، تهران، مروی، 1388.

    براتی، طاهره، و باقر ثنایی، «تأثیر تعارض های زناشویی بر روابط متقابل زن و شوهر»، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، 1375.

    بشکار، سلطانعلی، «بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت خشم در کاهش تعارضات زناشویی زوجین ارجاع داده شده به شوراهای حل اختلاف شهرستان باغملک»، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، 1382.

    بیانی، علی اصغر و دیگران، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)»، روان شناسان ایرانی، ش 11، بهار 1386.

    ثنایی، باقر، «مثلث سازی و مثلث های پاتولوژیک در خانواده»، مجموعه مقالات و همایش های سراسری مشاوره، سازمان بهزیستی کشور، ش 2، بهار 1379.

    ـــــ ، مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج، تهران، بعث، چ سوم، 1378.

    حسینی، بیتا، زمینه زوج درمانی، تهران، جنگل.

    حمید، نجمه، «رابطۀ میان سخت رویی روان شناختی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی»، روان شناسی کاربردی، ش 4(16)، زمستان 1389.

    ـــــ ، «مقایسه روان درمانگری شناختی ـ رفتاری با شناخت درمانی توام با رویکرد مذهبی برافسردگی وعملکرد لنفوسیت هایT درزنان افسرده»، مطالعات روانشناختی، ش 2، تابستان 1388.

    خداپناهی، محمدکریم و مرجان خوانین زاده سریزدی، «بررسی نقش ساخت شخصیت درجهت گیری مذهبی دانشجویان»، روانشناسی، ش 2، تابستان 1379.

    خدایاری فرد، محمد و دیگران، «روش درمانی عفو با تأکید بر دیدگاه اسلامی: بررسی موردی»، اندیشه و رفتار، ش 1، تابستان 1381.

    خسروی، زهره و دیگران، «بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش وتعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهرکرج»، جامعه شناسی زنان، ش 3، پاییز 1390.

    خوانساری، جمال الدین محمد، شرح بر غررالحکم و دررالعلم آمدی، ج 4، تهران، دانشگاه تهران، چ چهارم، 1373

    رشیدپور، مجید، مبانی اخلاق اسلامی، چ دوم، تهران، انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران، 1368.

    زادهوش، سمیه و دیگران، «مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی- رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان»، خانواده پژوهی، ش 25، بهار 1390.

    زندی پور، طیبه و هاجر یادگاری، «ارتباط بخشش با رضایت از زندگی در بانوان دانشجوی متأهل غیربومی دانشگاه های تهران»، مطالعات زنان، ش 3، زمستان 1386.

    ستیر، ویرجینیا، آدمسازی در روانشناسی خانواده، ترجمه ی بهروز بیرشک، تهران، رشد، چ سوم، 1384.

    شرفاوی، حسن محمد، گامی فراسوی روانشناسی اسلامی؛ اخلاق و بهداشت روانی در اسلام، ترجمه ی سید محمد باقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366.

    شریفی، طیبه و دیگران، «نگرش دینی و سلامت عمومی و شکیبایی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز»، اندیشه و رفتار، ش 1، بهار 1384.

    شیخ الاسلامی، راضیه، و دیگران، «پیش بینی مؤلفه های شادکامی زنان متأهل از طریق عزت نفس و روابط زناشویی»، زن در فرهنگ و هنر، ش 1، پاییز 1390، 39.

    فرحبخش، کریم، «مقایسه میان اثر بخشی مشاوره زناشویی به شیوه ی شناختی الیس، واقعیت درمانی گلاسر و اختلاتی از آن دو در کاهش تعارضات زناشویی»، پایان نامه ی دکتری، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم تربیتی، بهمن ماه 1383.

    کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ج 2، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1413 ق.

    مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 75، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403 ق.

    نجفی، محمود و دیگران، «بررسی رابطه کارآیی خانواده و دینداری با بحران هویت»، دانشور رفتار، ش 16، اردیبهشت ماه 1385.

    هادیان فرد، حبیب، «احساس ذهنی بهزیستی و فعالیت های مذهبی در گروهی از مسلمانان»، روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، ش11، تابستان 1384.

    Amato, P. R., & Hohmann-Marriot, B., "A comparison of high - and low- distress marriages that end in divorce", Journal of Marriage and Family, v 62, april 2007, p: 621-638.

    Ano, G.G., &Vasconcelles, E. B., "Religious coping and psychological adjustment to stress: A meta analysis", Journal of clinical psychology, January 2005, v 61, p: 461-480.

    Bacuom, D. H., Sayers, S. L., and Sher, T. G., "Supplementing behavior marital therapy with cognitive restructuring and emotional expressiveness training", Journal of Consulting and Clinical psychology, April 1990, V 58, p: 636-645.

    Baskin, Thomas W., and Robert D. Enright., "Intervention Studies on Forgiveness: A Meta-Analysis", Journal of Counseling and Development, v 82(1), February 2004, p: 79–90.

    Beck, Aaron. T., "The Current state of Cognitive Therapy: A 40-Year Retrospective", Archive of General Psychology, v 62(9), June 2005, p: 935-959.

    Beck, Judith. S., Questions and Answers about Cognitive Therapy, Beck Institute for Cognitive Therapy and Research, 2008, p: 134.

    Bookwala, J., Sobin, J. & Zdaniuk, B., "Gender and aggression in marital relationship: A life-span perspective", Sex Roles, v 52, August 2005, p: 797-506.

    Bray. I., &Gunnell, D., "Suicide rates, life satisfaction and happiness as markers for population mental health", Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology, v 41, may 2006, p: 333-337.

    Brennan, M., "Spirituality and religiousness predict adaptation to vision loss in middle- aged and older adults", The International Journal for the Psychology of Religion, v 14 (3), march 2004, p: 193-214.

    Camfield, L., &Skevington, S. M., "On subjective well-being and quality of live", Journal of Health Psychology, v 13, August 2008, p: 764-775.

    Carr, A., "Research update: Evidence-based practice in family therapy and systemic consultation. II. Adult focused problems", Journal of Family Therapy, v 22, july 2000, p: 273–295.

    Chang, S. L., "Family background and marital satisfaction of newlyweds.Generational  transmission of relationship interaction patterns", Unpublished Master's Thesis, California State University, 2008, p: 74.

    Cooke, K. l., "Models of Forgiveness and Adult Romantic Attachment in Ended Relationships: Forgiveness over Time", A thesis submitted in partial fulfillment of the requirements for the degree of Master of Science at Virginia Commonwealth University, 2006.

    Coyne, J., Tompson, R., & Palmer, S., "Marital quality, coping with conflict, marital complains, and affection in couples with depressed wife", Journal of Family Psychology, v 16(1), August 2002, p: 26-37.

    Cui, Ming.,&Fincham, Frank. D., "The differential effects of parental divorce and marital conflict on young adult romantic relationships", Personal Relationships, v 17, January 2010, p: 331–343. The Florida State University. United States of America.

    Cummings, E. M. Faircth, W. B., Mitchell, P., Cummings, J. S., &charmerhorn, A. C., "Evaluating a brief prevention program for improving marital conflict in community family", Journal of Family Psychology, v 22(2), april 2008, p: 193 – 202.

    Delahaij, A., Gaillard, C. & Van Dam, P., "Hope and Hardiness as related to life satisfaction", The Journal of Positive Psychology, v 3(8), January 2010, p: 171-179.

    Delsignore, Aba,.Weidt, Steffi,.Emmerich, Juliane,. and Rufer, Michael., "Life Satisfaction in Patients with Social Anxiety Disorder: Impact of Cognitive-Behavioral Group Therapy. Mind & Brain", The Journal Of Psychiatry, v 36(4), march 2011, p: 276-282.

    Diener, E. D, Oishi, S. H., & Lucas, R. E., "Personality construct, and cognitive evaluation of life", Annual Review of Psychology, v 45, August 2003, p: 403-425.

    Diener, E. D., Emmons, R., Larsen, R., & Griffin, S., "The Satisfaction With Life Scale", Journal of personality assessment, v 1, june 1985, p: 71-75.

    Doss, B., Simpson, L. & Christensen, A., "Why do couple seek marital therapy? ", Professional Psychology: Research and Practice, v 35(6), September  2004, p: 608-614.

    Dunham, SH.,  "Emotional skillfulness in African American marriage.intimate safety as a mediator of the relationship between emotional skillfulness and marital satisfaction", Unpublished Doctoral Dissertation, University of Akron, 2008.

    Elinaman, T., "Resolving conflict in marriage. Family life, communications in corporate", Retrived form: www. findarticle.com, 2004.

    Eng, W., Coles, M. E., Heimberg, R. G., &Safren, S. A., "Domains of life satisfaction in social anxiety disorder: Relation to symptoms and response to cognitive-behavioral therapy", Journal of Anxiety Disorders, v 19, October  2005, p: 143-156.

    Exline, J., "Beliefs about God and forgiveness in a Baptist church sample", Journal of Psychologyand Christianity, v 27, August 2008, p: 131- 139.

    Fincham, F. D., Beach, S. H., Davila, J., "Longitudinal Relations between Forgiveness and Conflict Resolution in Marriage", Journal of Family Psychology, v 21(3), November 2007, p: 542-545.

    Fincham, F., "Marital conflict: structre and content", American Psychological society, v 12, December 2003, p: 10- 24.

    Fincham, Frank D., and Kashdan, Todd B, Facilitating Forgiveness: Developing Group and Community Interventions, in Positive Psychology in Practice, edited by P. Alex Linley and Stephen Joseph. Hoboken, NJ, USA: John Wiley and Sons, 2004, p: 617–638.

    Fincham,F. D., & Steven , R. H., "Forgiveness and conflict Resolution in marriage", Journal of family psychology,v 18, april 2004, p: 72-81.

    Flanagan, J., & Flanagan, R., Counseling and Psychotherapy theories in context and practice. , John Willy, New Jersey, 2004, p: 98.

    Gerard, J. A., & Buehler, C., "Marital conflict: Parent-child relations and young maladjustment", Family Process, v 38(1), December  2003, p: 105-116.

    Gordon, Kristina Coop., and Donald H. Baucom., "A Multitheoretical Intervention for Promoting Recovery from Extramarital Affairs", Journal of Clinical Psychology: Science and Practice, v 6(4), july 1999, p: 382–399.

    Halford, W. K., &Markman, D. J., "Best practice in couple relationship education". Journal of Marital and Family Therapy, v 29, February  2003, p: 30-37.

    Harway, Michele., Handbook of couple therapy, Canada, Wiley, 2005, p: 36-37.

    Hofmann, S. G., "The importance of culture in cognitive and behavioral practice", Cognitive Behavioral Practic, v 4(13), October  2008, p: 243-54.

    Kline, G.H., Pleasant, N.D., Whiltton, S.W. &markman, H.J., Understandings couple conflict, edited by  A.L. Vangelisti & D. Perlman, The Cambridge handbook of personalrelationships, New York, Cambridge University Press, 2006, p: 445-462.

    Kyung Ja Oh., Soojin Lee., & Soo Hyun Park., "The Effects of Marital Conflict on Korean Children’s Appraisal of Conflict and Psychological Adjustment", J Child Fam Stud, v 20, August 2011, p: 444–451.

    Levenson, M. R., Aldwin, C. M., &Yancura, L., "Positive Emotional change: Mediating Effects of Forgiveness and Spirituality", The Journal of Science and Healing, v 2(6), june 2006, p: 498-508.

    Levin, J. S., K. S. Markides, & L. A. Ray., "Religious Attendance and Psychological Well-Being in Mexican Americans: A Panel Analysis of Three Generations Data", The Gerontologist, v 36, October 1996, p: 454-463.

    Lopez, S., Handbook of positive psychology, UK, Oxford University Press, 2002, p 55.

    Macaskill, A. , "Defining forgiveness: Christian clergy and general population perspectives", Journal of Personality, v 5, march 2005, p: 1237-1269.

    Macaskill, Ann., "Differentiating Dispositional Self- Forgiveness from Other-Forgiveness: Associations with Mental Health and Life Satisfaction", Journal of Social and Clinical Psychology, v 31(1), may 2012, p: 28-50.

    Maltby, John., Liza, Day., and Louise, Barber., "Forgiveness and Mental Health Variables: Interpreting the Relationship Using an Adaptational-Continuum Model of Personality and Coping", Personality and Individual Differences, v 37(8), November  2004, p: 1629–1641.

    McCullough., M. Bellah., C. Kilputrick, Sh., & Johnson.J., "Vengefulness: Relationships with for giveness, Rumination, well- Being, and the big five", PSPB, v 27 (5), August 2001 , p: 601-610.

    OrathinkalKourosh, Jose., &Vansteenwegen, Alfons., "the effect of forgiveness on marital satisfaction in relation to marital stability", ContempfamTher, v 28, april 2006, p: 251-260.

    Patterson, G. R., Families: Application of social learning to family life, Champaign, TL Research Press, 1978.

    Pavot, W., &Diener, E., "Revise of satisfaction with life scale", Psychological Assessment, v 5(2), may 1993, p: 164-172.

    Peterson, C., & Seligman, M. E. P., Character Strengths and virtues. Oxford, New York, 2004.

    Propest, L. R., Ostrom, R., Watkins, P., Dean, T., &Mashbum, D, "Comparative efficacy of relations and non-religious cognitive behavioral therapy for the treatment of clinical depression in religious individual", Journal of Counseling and Clinical Psychology,  v 60, August 1992, p: 94-103.

    Richards, P. S., & Bergin A. E., Handbook of psychotherapy and religious diversity. Washington. American Psychological Association, 2000, p: 5-30.

    Richards, P. S., & Bergin, A. E., A Spiritual strategy for counseling and psychotherapy. Washington, DC, American Psychological Association, 1997, p: 57.

    Rye, M., Pargament, K., & Amir, A. M., Religious perspective on forgiveness: Forgiveness, Theory, research, and Practice, New York, the Gruilford Press, 2000, p: 17-40.

    Worthington, E. L., Jr., Kurusu, T., McCullough, M. E., & Sandage, S. J., "Empirical research on religion and psychotherapeutic processes and outcomes: A ten-year review and research prospectus",  Psychological Bulletin, v 119 , march 1996,  p 448-487

    Sawatzky, R., P. A. Ratner, & L. Chiu. "A Metaanalysis of Relationship between Spirituality and Quality of Life", Social Indicators Research, v 72, September 2005, p: 153-188.

    Staub, E., &Pearlamn, L. A., "Forgiveness", Journal of Personality and social psychology, v 73, july 2001, p: 321 -336.

    Steuber, K. R., "Adult attachment, confilict style and relationship satisfaction: comprehensive model", Unpublished master`s thesis, Delaware university, 2005, p: 89-90.

    Suls, J., & Bund, J., "Anger, anxiety, and depression as risk factors for cardiovascular disease: The problems and implications of overlapping affective dispositions", Psychological Bulletin, v 131(2), april 2005, p: 260-300.

    Swami V, Chamorro-Premuzic T., "Psychometric Evaluation of the Malay Satisfaction with LifeScale", Soc Indic Res, v 92, August 2009, p: 25-33.

    Teresa, Maria. , Vinsonneau, Genevieve., Neto, Felix., Girard, Michelle, Etienne., "Forgiveness and satisfaction with life", Journal of happiness studies, v 4, june 2003, p: 323-335.

    Thoresen ,C.E., & Harris ,H. S., "Spirituality and health: What’s the evidence and what’s needed? ", AnnualBehavioral Medicine, v 24(1), may 2002, p: 3-13.

    Viren, S., Tomas, C.P, Dhachayani, S., Thambu, M., Kumaraswami, K., Debbi, S., & Adrian, F., "General Health Mediates the Relationship between Loneliness, Life Satisfaction and Depression: A Study with Malaysian Medical Students", Journal Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology,  v 42, September 2007, p: 161-166.

    Yadegari, Hajar., "Forgiveness and Its Relationship with Life Satisfaction between Married Men and Women", Paper presented at the Women’s Worlds 2005: 9th International Interdisciplinary Congress on Women, Seoul, South Korea, , June 2005, p: 19–24.

    Yong, M. E. & Long, L.L., Counseling and therapy for couples, New York, Brooks/Cool Publisher Company, 1998, p: 69-72.

    Zaki, M. A., "Validation of Multi dimensional Satisfaction with Life scale of student", Journal of psychiatry & clinical psychology, v 13(1), march 2006, p: 49-57.

    Zullig, K. J., Valois, R. F., Huebner, E. S., & Drane, J. W., " Adolescent health-related quality of life and perceived satisfaction with life", Quality of Life Research, v 14, January 2005, p: 1573-1584.

    Zulling, K. J., R. M. Ward, & T. Horn., "The Association between Perceived Spirituality, Religiosity and Life Satisfaction: the Mediating Role of Self-Rated Health", Social Indicators Research, v 79, February 2006, p: 255-274.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حیات بخش ملایری، لیدا، حمید، نجمه، کوچکی، رحیم.(1391) اثربخشی روان‌درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب‌محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در زوجین. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5(2)، 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    لیدا حیات بخش ملایری؛ نجمه حمید؛ رحیم کوچکی."اثربخشی روان‌درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب‌محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در زوجین". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5، 2، 1391، 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حیات بخش ملایری، لیدا، حمید، نجمه، کوچکی، رحیم.(1391) 'اثربخشی روان‌درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب‌محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در زوجین'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5(2), pp. 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حیات بخش ملایری، لیدا، حمید، نجمه، کوچکی، رحیم. اثربخشی روان‌درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب‌محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در زوجین. روان‌شناسی و دین، 5, 1391؛ 5(2): 5-