روان‌شناسی و دین، سال هفتم، شماره سوم، پیاپی 27، پاییز 1393، صفحات 81-92

    رابطه بین متغیرهای پایبندی به حجاب، تصور از خود و سلامت روان

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ محمد زارعی توپخانه / كارشناسي ارشد روان‌شناسي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني / mohammad1358z@gmail.com
    سیده‌خدیجه مرادیانی گیزه‌رود / کارشناسی ارشد روان‌شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی / khadije.moradiani@gmail.com
    عباسعلی هراتیان / کارشناسی ارشد روان‌شناسی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی / a.haratiyan@gmail.com
    چکیده: 
    این پژوهش، درصدد شناسایی رابطه بین متغیرهای پایبندی به حجاب و تصور از خود و سلامت روان است. جامعه آماری، دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان رباط کریم است. حجم نمونه مورد پژوهش 385 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه 21 سؤالی پایبندی به حجاب، پرسش نامه 25 سؤالی تصور از خود و پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. داده ها براساس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیره همزمان تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین سه متغیر پایبندی مذهبی، تصور از خود و سلامت روان رابطه وجود دارد و افزایش پایبندی به حجاب، با بهبود تصور از خود و افزایش سلامت روان همبسته است. همچنین پایبندی به حجاب و تصور از خود می تواند 30/14 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین نماید.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Relationship of the Variables of Observing Hijab with Self-awareness and Sanity
    Abstract: 
    This research seeks to investigate the relationship of the variables of observing Hijab with self-awareness and sanity. The statistical population is a number of students of Robat Karim high schools for girls. The sample content of the research is 385 students who were chosen randomly through a cluster-sampling method. The research instrument is a questionnaire with 21 items about observing Hijab, a questionnaire with 25 items about self-awareness and a questionnaire with 28 items about sanity. The research is a qualitative correlational study. The data have been analyzed according to Pearson and regression's binary variables simultaneously. The results of the data analysis show that there is relationship between the three variables: religious commitment, self-awareness and sanity, and increasing adherence to Hijab is correlated with the improvement of self-awareness and rise of the grade of society health. Also, adherence to Hijab and self-awareness can show 14/30% of sanity's variance.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    پايبندي به حجاب از‌جمله رفتارهاي مذهبي است که در آموزه‌هاي اسلامي مورد تأکيد قرار گرفته است. اين امر پاسخي طبيعي و فطري به تمايل انسان به پوشش و اجتناب از برهنگي است. بررسي‌هاي تاريخي نشان مي‌دهد که در بين اقوام و مذاهب گوناگون، بشر استفاده از پوشش و حجاب مرسوم بوده است و تفاوت‌ها فقط در نوع و شيوه پايبندي به آن بوده است (رجبي، 1390، ص 18). اگر‌چه پوشش بانوان در اديان الهي موردنظر بوده است، اما با استناد به شواهد قرآني، روايي و گواهي تاريخ، با ظهور اسلام بیشترین دستورات در مورد پوشش بانوان به اجرا درآمده است. قرآن کريم در سوره نور مي‌فرمايد: «به زنان با ايمان بگو چشم‌هاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را- مانند دست و صورت- آشكار ننمايند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند» (نور: 31). در سوره احزاب مي‌فرمايد: «اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌ها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است» (احزاب: 59). منظور از «حجاب» در آيات و روايات اين است که زن اندام و زينت خود را از نامحرم بپوشاند و از هر گونه رفتار تحريک‌آميز اجتناب نمايد (حق‌شناس، 1386). به‌عبارت ديگر، حجاب به‌معناي پوشش اسلامي بانوان، داراي دو بعد ايجابي و سلبي است: بعد ايجابي آن، وجود پوشش بدن و بُعد سلبي آن، حرام بودن خودنمايي به نامحرم است. اين دو بعد بايد در کنار يکديگر باشند تا حجاب اسلامي محقق شود (مطهري، 1390، ص 431). از مجموعه آيات قرآن استفاده مي‌شود که مراد از حجاب اسلامي، پوشش و رعايت حريم با نامحرم در انحاي مختلف است (رجبي، 1389).
    موضوع حجاب و پوشش از دیر‌باز مورد توجه پژوهشگران بوده است. حق‌شناس (1386) به بررسي معنا و مفهوم حجاب در آيات قرآن و روايات پرداخته‌ است و معنا و مفهوم حجاب را پوشش زنان در برابر نامحرم و اجتناب از رفتارهاي تحريک‌آميز تعبير نموده است. رجبي (1389) دريافت دانشجوياني که از چادر استفاده مي‌کنند، شادکامي و رضايت بيشتري از زندگي دارند. فاضليان (1389) نشان داد که بين نوع حجاب زنان و ميزان امنيت اجتماعي آنها و نوع تهديدات وارده به آنها، رابطة مثبت و معناداري وجود دارد. تحقيق انجام‌شده بر روي 384 دانشجو نشان داد که‌ 83 درصد حجاب را موجب امنيت و سلامت جامعه مي‌دانند (احمدي، 1389). پژوهشي که به بررسي کارکردهاي مهم حجاب در بين زنان مسلمان ايالات متحده صورت گرفته، نشان داد که حجاب، عامل هويت ديني، کنترل رفتار، ايجاد ارتباطات نزديک خانوادگي، قابليت احترام بيشتر و ايجاد آزادي است (اندرسون، 2007). پژوهش ديگري در انگلستان نشان مي‌دهد که مردان مسلمان، زنان محجبه را زيباتر و با ذکاوت‌تر ارزيابي مي‌کنند (محمود و سوامي، 2010، ص 90).
    رابطه حجاب و تصور از خود، موضوعی است که اهمیت به‌سزایی دارد. تصور از خود یا ادراک از خویشتن، یعنی یک نقطه‌نظر عینی از مهارت‌ها، خصوصیات و توانایی‌هایی که فرد از خود دارد (فتحی‌آشتیانی، 1388، ص 151). پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تصور از خود، نقش اساسی در بهداشت و سلامت روانی افراد به عهده دارد و با تصور منفی از خود، نشانه‌های اضطراب، افسردگی، کمرویی و درون‌گرایی ظاهر می‌شود (اورت و همكاران، 2009، ص 472؛ پينا و همكاران، 2005)، همچنین تصور از خود با عزت نفس و حرمت خود ارتباط مستقیم دارد (ملازمانی و فتحی آشتیانی، 1387). تصور منفی از خود، به‌ويژه در زمينه جسماني، مي‌تواند منجر به کاهش پايبندي به پوشش و استفاده از لوازم آرايشي در خانم‌ها گردد. چنین افرادی ممکن است با جلب توجه ديگران به ظاهر خود، سعی در اثبات خود به خویشتن و بهبود تصور از خود برآیند (رجبي،1390، ص 111). راست‌منش و همکاران، به بررسي رابطه بين حجاب اسلامي، نارضايتي بدن، تمايل براي لوازم آرايشي و بهداشتي و جراحي زيبايي بيني پرداختند (راست‌منش و همكاران، 2009). خانم‌ها به سه گروه پايبند به حجاب، حجاب متوسط و بدحجاب تقسيم شدند. نتايج حاصل از تحقيق نشان داد که گروه با حجاب در مقايسه با دو گروه ديگر، رضايت جسماني بالاتر، عزت نفس بيشتر و تمايل کمتر به استفاده از لوازم آرايشي و جراحي زيبايي بيني گزارش کرده‌اند. در مطالعه انجام‌شده بر روي زنان يهودي، نشان مي‌دهد که اين زنان، که از پوشش مناسب استفاده کرده‌اند، در مقايسه با زنان سکولار، که از پوشش مناسب استفاده نمي‌کنند، نارضايتي جسماني کمتري تجربه مي‌کنند، اختلال خوردن و ترس از چاقي در آنها کمتر است و در مجموع تصور از خود جسماني بالاتري دارند (ر.ك: گلاك، 1987). برازوس نشان داد که اشتغال زنان ایالات متحده، به بدن خود با آرایش کردن و جراحی پلاستیک و دغدغه به مد بودن، همراه است و رو آوردن به آموزه‌های مسیحی موجب پرداختن به ابعاد معنوی- روحی و روانی می‌گردد و اشتغالات بدنی را کم می‌کند (ر.ك: برازوس، 2003). يافته‌هاي رجبي (1389) نشان مي‌دهد که دانشجوياني که چادر داشته‌اند نسبت به دانشجوياني که حجاب نامناسب داشته‌اند از حرمت‌خود و عزت نفس بالاتري برخوردارند.
    سلامت روان، سلامت ابعاد خاصي از انسان مثل هوش، ذهن، حالت و فکر مي‌باشد. براساس تعريف سازمان جهاني بهداشت، سلامت رواني در مفهوم كلي، يعني توانايي كامل براي ‌ايفاي نقش‌هاي اجتماعي، رواني و جسمي است (گنجي، 1385، ص 10). پژوهش‌هاي بسياري تأثير مثبت دينداري و پایبندی به رفتارهای مذهبی بر افزايش سطح بهزيستي و سلامت رواني، بهبود بيماري‌هاي رواني و جسمي، مقاوم كردن افراد در برابر تنيدگي، اضطراب و افسردگي به‌دست آورده‌اند (ماهوني و پاراگمنت، 2003؛ پاراگمنت و همكاران، 2001). حجاب هم به‌عنوان یک رفتار مذهبی می‌تواند در سلامت روانی افراد مؤثر باشد. يافته‌ها نشان مي‌دهد که بين نگرش به حجاب و اضطراب رابطه منفي معناداري وجود دارد (رجبي، 1390، ص 190). به‌عبارت ديگر، هر اندازه نگرش به حجاب در افراد مثبت باشد، اضطراب آنها کمتر است و بعکس، هر اندازه نگرش افراد به حجاب کمرنگ‌تر باشد، اضطراب بيشتر خواهد شد. کاوندي و انتصار فومني (1389) نشان دادند که بين حجاب و سلامت رواني زنان رابطه وجود دارد و پايبندي به حجاب، سلامت رواني زنان را به دنبال دارد. عظيميان و بهشتي (1388) دریافتند که حجاب موجب آرامش و امنيت زن می‌گردد. راست‌منش و همکاران دريافتند كه بين حجاب اسلامي و افسردگي رابطه وجود دارد و افرادي که پوشش نامناسبي دارند، افسردگي بيشتري را تجربه مي‌کنند (راست‌منش و همكاران، 2009، ص 339). پژوهشي در بين دختران بنگلادش نشان داد، دختراني که لباس‌هاي سنتي و مذهبي را بر لباس‌هاي غربي ترجيح مي‌دهند، در آينده کمتر مستعد آسيب‌هاي رواني هستند (بوي و همكاران، 2008، ص 435).
    منابع اسلامي هم بر رابطه بين پايبندي به رفتارهاي مذهبي از‌جمله حجاب و سلامت روانی تأکيد دارند. شهيد مطهري معتقد است که فلسفة پوشش اسلامي چند جنبه دارد که يکي از آنها، جنبه رواني است (مطهري، 1390، ص433-434). عدم رعايت حريم بين زن و مرد، هيجانات و التهاب‌هاي جنسي را فزوني مي‌بخشد و تقاضاي سکس را به‌صورت يک عطش روحي و خواست اشباع‌نشدني در‌مي‌آورد. اين امر سلامت روانی افراد جامعه را به مخاطره مي‌اندازد. قرآن کريم اهميت و ضرورت حجاب را با تعابيري خاص به کار برده است. مثل:« خَيْرٌ لَهُنَّ» (نور: 60) و «أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن» (احزاب: 53) و «َأَزْكى‏ لَهُمْ» (نور: 30) و « فَلا يُؤْذَيْنَ» (احزاب: 59). اين تعابير گوياي اين است که از منظر آيات قرآن، حجاب سلامت رواني، اجتماعي، معنوي افراد جامعه را به دنبال دارد. اين پژوهش، رابطه بين پايبندي به حجاب و تصور از خود با سلامت روان را مورد مطالعه قرار داده است و درصدد پاسخ به پرسش‌هاي زير است: رابطه پايبندي به حجاب با تصور از خود چگونه است؟ رابطه تصور از خود و سلامت روان چگونه است؟ رابطة پايبندي به حجاب با سلامت روان چگونه است؟ چه ميزان از سلامت روان را مي‌توان از طريق پايبندي به حجاب و تصور از خود تبيين کرد؟
    روش پژوهش
    اين پژوهش از نوع همبستگي است. براي تجزيه و تحليل داده‌ها، از همبستگي پيرسون و رگرسيون دو متغيره همزمان استفاده شد. جامعه آماري پژوهش، دانش‌آموزان دبيرستان‌هاي دخترانه شهرستان رباط کريم تهران است. حجم نمونه مورد پژوهش 385 نفر است که با استفاده از روش نمونه‌گيري خوشه‌اي تصادفي به‌دست آمد؛ ابتدا يک بخش از شهرستان مذکور انتخاب گرديد. سپس از بين دبيرستان‌هاي موجود، چهار دبيرستان انتخاب شد. پرسش‌نامه‌ها در بين دانش‌آموزان مدارس منتخب به اجرا درآمد. داده‌ها جمع‌آوري شد و پرسش‌نامه‌هاي کامل مورد استفاده قرار گرفت. ابزارهاي پژوهش عبارتند از:
    1. پرسش‌نامه پايبندي به حجاب: پرسش‌نامه 21 سؤالي پايبندي به حجاب، محقق ساخته و برگرفته از آيات و روايات اسلامي است. پرسش‌نامه به‌صورت ليکرت در 4 درجه تنظيم شده است. نمرات بالاتر اين پرسش‌نامه، پابندي بيشتر به حجاب را نشان مي‌دهد. این پرسش‌نامه با این گویه‌ها آغاز می‌شود: اصل حجاب را از مسلمات دین اسلام می‌دانم. در مقابل نامحرم پوشش اسلامی را رعایت می‌کنم. اعتبار این پرسش‌نامه با استفاده از آلفاي کرونباخ 85/0 است. همچنين، اعتبار پرسش‌نامه از طريق دو نيمه کردن با روش اسپيرمن براون و گاتمن 85/0 است. نتايج روايي محتوا توسط کارشناسان حوزوي و دانشگاهي نشان داد که پرسش‌نامه داراي روايي محتواست. ميانگين نمره کارشناسان به پرسش‌نامه به‌صورت درصدي 95/0 به‌دست آمد.
    2. پرسش‌نامه تصور از خود بک (BSCT): اين پرسش‌نامه در سال 1978 توسط بک و استير و براساس نظريه شناختي بک تهيه گرديده كه داراي 25 ماده است و براساس روش درجه‌بندي، شامل پنج اظهار‌نظر است که از کاملاً مثبت تا کاملاً منفي درجه‌بندي شده‌اند. اين مقياس پنج جنبه از ويژگي‌ها را مورد اندازه‌گيري قرار مي‌دهد که عبارتند از: توانايي ذهني، کارآمدي شغلي، جذابيت جسماني، مهارت‌هاي اجتماعي، عيب‌ها و حسن‌ها (ملازماني و فتحي آشتياني، 1387). بک و همکاران ضريب اعتبار 88/0 و 65/0 را با استفاده از روش بازآزمايی به‌دست آورده‌اند. همچنين ضريب همساني دروني براي اين پرسش‌نامه 80/0 گزارش شده است. روايي اين پرسش‌نامه در مقايسه با پرسش‌نامه عزت‌نفس روزنبرگ 55/0 گزارش شده است. در ايران، محمدي اعتبار پرسش‌نامه را با استفاده از روش دو نيمه کردن و آلفاي کرونباخ به ترتيب 65/0 و 68/0 گزارش کرده است. همچنين، ديباج‌نيا آلفاي کرونباخ 79/0 را براي اين پرسش‌نامه به‌دست آورده است (فتحي‌آشتياني، 1388، ص 152).
    3. پرسش‌نامه سلامت عمومي (GHQ): پرسش‌نامه سلامت عمومي بک، پرسش‌نامه سرندي مبتني بر خودگزارش‌دهي است که با هدف تشخصي اختلالات رواني مورد استفاده قرار مي‌گيرد. نسخه اصلي پرسش‌نامه، 60 سؤالي است (همان، ص 309). فرم 28 سؤالي مورد استفاده براي عموم مردم طراحي شده است و داراي چهار زير مقياس زير است: خرده‌مقياس نشانه‌هاي جسماني، اضطراب و بي‌خوابي، نارساکنش‌وري اجتماعي، افسردگي. از اين مقياس براي هر نفر پنج نمره به‌دست مي‌آيد که چهار نمره مربوط به خرده‌مقياس‌ها و يک نمره کلي است. اعتبار و روايي آزمون، بارها مورد تأييد قرار گرفته است. در بررسي چن و چن در سال 1983، روايي همزمان با پرسش‌نامه مينه سوتا به ضريب همبستگي 54/0 به‌دست آمد (همان، ص310). نمره‌گذاري آزمون به روش ليكرت، چهار گزينه 0 ـ 3 از سمت راست تعلق مي‌گيرد كه در اين شيوه نمونه‌گذاري، نمره‌هاي بالاتر بيانگر سلامت عمومي ضعيف‌تر، و نمره‌هاي پايين‌تر بيانگر سلامت عمومي بهتر است. يعقوبي (1389) ضريب پايايي كلي اين آزمون را 88/0 و ضريب پايايي خرده‌آزمون‌ها را بين 50/0ـ81/0 گزارش كرده است. تقوي (1380) در روش باز‌آزمايی، ضريب پايايي كلي اين آزمون را 73/0 و ضريب پايايي خرده آزمون‌ها را بين 57/0ـ68/0به‌دست آورد.
    يافته‌هاي پژوهش
    داده‌هاي جدول 1، ماتريس همبستگي پيرسون بين پايبندي به حجاب، تصور از خود، سلامت روان و زيرمقياس‌هاي آن را نشان مي‌دهد. نتايج اين جدول نشان مي‌دهد كه رابطه بين پايبندي به حجاب و تصور از خود، مثبت و معنادار است (r=0/13، 05/0<P). همچنين، رابطه بين تصور از خود و سلامت روان منفي و معنادار است (r=-0/31، 01/0<P). با توجه به اينکه نمرة کمتر در آزمون سلامت عمومي، بيانگر سلامت روانی بالاتر است، هر چه نمرات تصور از خود ارتقاء مي‌يابد، نمره سلامت روان هم افزايش مي‌يابد. همچنين رابطه بين پايبندي به حجاب و سلامت روان، منفي و معنادار است (r=-0/25، 01/0<P). با توجه به اينکه نمره کمتر در آزمون سلامت عمومي بيانگر سلامت روانی بالاتر است، هر‌چه نمرات پايبندي به حجاب ارتقا مي‌يابد، نمره سلامت روان افزايش مي‌يابد. همچنين، بين پايبندي به حجاب و تصور از خود با همه مؤلفه‌هاي سلامت روان رابطه منفي و معنادار است (01/0<P)؛ يعني هر‌چه نمرات پايبندي به حجاب و تصور از خود ارتقا مي‌يابد، نمرات مؤلفه‌هاي سلامت روان هم افزايش مي‌يابد.
    جدول شماره1: ماتريس همبستگي پايبندي به حجاب، تصور از خود، سلامت روان و مؤلفه‌هاي آن.
    متغير    1    2    3    4    5    6    7
    1. پايبندي به حجاب    1                        
    2. تصور از خود    13/0*    1                    
    3. سلامت رواني    25/0**-    31/0**-    1                
    4. نشانه‌هاي جسماني    16/0**-    17/**-    78/0**    1            
    5. اضطراب و بي‌خوابي    20/0**-    22/0**-    82/0**    65/0**    1        
    6. نارساکنش‌وري اجتماعي    17/0**-    30/0**-    72/0**    44/0**    39/0**    1    
    7. افسردگي    23/0**-    29/0**-    83/0**    47/0**    56/0**    50/0**    1
    جدول 2، تحليل رگرسيون دو متغيره همزمان بين پايبندي به حجاب و تصور از خود با سلامت روان را نشان مي‌دهد. بر اين اساس، پايبندي به حجاب و تصور از خود مي‌توانند سلامت روان را پيش‌بيني کنند. به‌عبارت ديگر، پايبندي به حجاب و تصور از خود مي‌توانند 30/14 درصد از واريانس سلامت روان را در سطح معناداري 001/0 تبيين نمايند. همچنين ضريب بتاي استاندارد شده نشان مي‌دهد که يک واحد افزايش در نمره تصور از خود برابر با 287/0 واحد کاهش در نمره سلامت روانی مي‌باشد. از سوي ديگر، يک واحد افزايش در نمره پايبندي به حجاب برابر با 213/0 واحد کاهش در نمره سلامت روانی مي‌باشد.
    جدول 2: تحليل رگرسيون دو متغيره همزمان
    مدل    ضرايب غير استاندارد    ضرايب استاندارد        
         B    Sd    Beta    R2     T    P
    تصور از خود    392/0-    065/0    287/0-    143/0    45/4-    001/0
    پايبندي به حجاب    251/0-    056/0    213/0-        6-    001/0
    متغير ملاک: سلامت روان
    بحث و نتيجه‌گيري
    يافته‌ اول پژوهش نشان می‌دهد که بين پايبندي به حجاب و تصور از خود رابطه مثبت معناداري وجود دارد. به‌عبارت ديگر، هر اندازه پايبندي به حجاب بيشتر باشد، تصور از خود بهتر مي‌گردد. همچنين، افرادي که تصور از خود بالايي دارند، پايبندي به حجاب در بين آنها بيشتر خواهد بود. اين يافته‌ با نتايج پژوهش‌هاي راست‌منش (2009)؛ گلاک (1987)؛ برازوس (2003)؛ رجبی (1389) همسو و با نتیجه پژوهش تولیمت و مرادی (2011) ناهمسو است. 
    يافته مذکور را چنين مي‌توان تبيين نمود که بين پايبندي به حجاب و تصور از خود رابطه دوسويه وجود دارد: از سوي ديگر، شکل‌گيري صحيح هويت در نوجوان، موجب مي‌گردد اين افراد، تصوير مثبتي از خود پيدا کنند و افرادي با عزت نفس و حرمت خود بالايي پرورش يابند. در‌نتيجه، به هنجارهاي فرهنگي، ديني جامعه پايبندي بيشتري نشان مي‌دهند و دختران جوان ضرورتي در نمايش ظواهر خود و آرايش جهت جلب توجه مردان و تأييد آنها نمي‌بينيد. اميرالمؤمنين علي مي‌فرمايد: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ لَمْ يُهِنْهَا بِالْمَعْصِيَه» (نوري، 1408ق، ج 11، ص 33)؛ کسي که کرامت نفس داشته باشد، خود را به گناه نمي‌آلايد. بر اين اساس، به‌منظور پايبندي دختران به حجاب، تلاش براي شکل‌گيري هويت صحيح و عزت نفس و حرمت‌خود در خانواده، براي نوجوانان ضروري است. از سوي ديگر، پژوهش‌هاي متعددي نشان مي‌دهد هر اندازه پايبندي مذهبي بيشتر باشد، تأکيد کمتري بر فيزيک بدني صورت مي‌پذيرد، بلکه ارزشمندي فرد در گرو ارتباط با خالق و کسب فضائل و دوري از رذائل اخلاقي ارزشيابي مي‌شود (راست‌منش و همكاران، ‌2009). در‌نتيجه، چنين دختراني جهت اثبات ارزشمندي خود، کمتر به پرداختن به ظاهر جسماني خود رو مي‌آورند و تصوير بهتري از خود خواهند داشت. همچنين، پايبندي به آموزه‌هاي ديني بخصوص حجاب، موجب مي‌شود فرد در چارچوب ايدئولوژي، خود را زيباتر و ارزشمندتر ارزيابي کند. اميرالمؤمنين علي مي‌فرمايد: «صِيَانَةُ المَرْأَةِ ... أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا» (نوري، 1408ق، ج 14، ص 255)؛ پوشش زنان... زيبايي بيشتر را به دنبال دارد. پژوهش‌ها نشان مي‌دهد مردان مسلمان، زنان محجبه را زيباتر و باذکاوت‌تر ارزيابي مي‌کنند (محمود و سوامي، 2010، ص 90) زنان محجبه مسلمان ايالات متحده، حجاب را موجب احترام بيشتر و ارزشمندي زن مي‌دانند (اندرسون، 2007) و در پژوهش ديگر، در مورد زنان مسلمان ايالات متحده نشان داد که در چارچوب فرهنگي حجاب را موجب زيبايي خود ارزيابي مي‌کنند (تولايمت و مرادي، 2011). از‌اين‌رو، پژوهش‌هايي که در حجاب زنان مسلمان در کشورهاي غربي انجام مي‌شود، بايد بافت‌هاي فرهنگي و باورهاي زيباشناختي به‌طور جدي مورد ملاحظه قرار گيرد تا تحليل صحيحي از نتايج داده‌ها به‌دست آيد.
    يافته دوم نشان مي‌دهد که بين تصور از خود و نمرة پرسش‌نامه سلامت عمومی رابطه منفي و معنادار وجود دارد. با توجه به اينکه نمرة کمتر در پرسش‌نامه سلامت عمومي بيانگر سلامت روانی بالاتر است، هر‌چه نمرات تصور از خود ارتقا مي‌يابد، نمره سلامت روانی هم افزايش مي‌يابد. اين یافته همسو با پژوهش‌هاي متعددي است که رابطه بين تصور از خود و بهداشت و سلامت رواني را نشان داده است (پين و همكاران، 2005؛ اورت و همكاران، 2009؛ ملازمانی و فتحی‌آشتیانی، 1387). یافته مذکور را می‌توان چنین تبیین کرد که تصور از خود با عزت نفس و حرمت‌خود ارتباط مستقیم دارد (ملازمانی و فتحی‌آشتیانی، 1387). افرادی که تصور مطلوبی از خویشتن دارند، حرمت‌خود بالاتری دارند. بنابراین، در چالش‌های روزانه کنترل درونی بالاتری دارند و کمتر تحت تأثیر چالش‌های بیرونی قرار می‌گیرند. در‌نتیجه، مدیریت هیجانی و سلامت روانی بالاتری دارند.
    يافته‌ سوم پژوهش حکايت از آن دارد که بين پايبندي به حجاب و نمره پرسش‌نامه سلامت عمومی رابطه منفي معناداري وجود دارد. با توجه به اينکه نمره پايين در پرسش‌نامه سلامت عمومي بيانگر سلامت روانی بالاتر است، هر اندازه پايبندي به حجاب بيشتر باشد، سلامت روانی بيشتر خواهد بود و بعکس، هر اندازه پايبندي به حجاب کمتر باشد، سلامت رواني کمتر خواهد بود. يافته ديگر اينکه پايبندي به حجاب و تصور از خود مي‌تواند 30/14 درصد از واريانس سلامت روانی را تبيين نمايند. يافته‌هاي مذکور با نتايج پژوهش‌هاي راست‌منش (2009)؛ بوی و همكاران (2008)؛ رجبی (1390، ص190)؛ کاوندي و انتصار فومني (1389) همسوئي دارد.
    اين يافته را مي‌توان چنين تبيين کرد که زناني که پايبندي بيشتري به حجاب دارند، کمتر در معرض آسيب‌هاي اجتماعي قرار مي‌گيرند. اين امر، امنيت رواني آنان را در پي‌ خواهد داشت. همان‌طور که شهيد مطهري بيان داشته است، عدم رعايت حجاب از سوي زنان، هيجانات و التهاب‌هاي جنسي را فزوني مي‌بخشد و زمينه آسيب‌هاي رواني را فراهم مي‌آورد (مطهري، 1390، ج 19،‌ ص433-434). قرآن کريم مي‌فرمايد: «ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْن فَلا يُؤْذَيْنَ» (احزاب: 59)؛ آن (حجاب) بهتر است براى اينكه (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند. اميرالمؤمنين علي مي‌فرمايد: «صِيَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا» (نوري، 1408ق، ج 14، ص 255)؛ پوشش زنان به حال ايشان سودمندتر است. از سوي ديگر، همان‌طور که يافته اول نشان مي‌دهد، پايبندي به حجاب با تصور از خود رابطه دارد و افرادي که تصور از خود بهتري دارند، سلامت روانی بيشتري دارند. يافته‌ها نشان مي‌دهد که زناني که نارضايتي جسماني دارند، احتمال ابتلا به افسردگي در بين آنها بيشتر است (راست‌منش و همكاران، 2009). همچنين، پژوهش‌هاي متعددي نشان مي‌دهد به‌طور‌کلي پايبندي به مذهب و رفتارهاي مذهبي، به زندگي انسان معنا مي‌بخشد و سلامت روانی را به ارمغان مي‌آورد (باقري و همکاران، 1390). از‌اين‌رو، پايبندي به حجاب به‌عنوان يک رفتار ديني در سلامت روانی افراد نقش مثبت دارد.
    در جمع‌بندي نهايي، مي‌توان گفت: پايبندي به حجاب از يك‌سو، مستقيماً با سلامت روانی دختران همبسته است و از سوي ديگر، با ايجاد رابطه دو سويه با تصور مطلوب از خويشتن، سلامت روانی را به ارمغان مي‌آورد. يافته پژوهش با فرهنگ اسلامي- ايراني و با بسياري از پژوهش‌هاي انجام‌شده همسويي دارد.
    اين پژوهش، داراي محدوديت‌هايي نيز هست. از‌جمله اينکه جامعه آماري پژوهش دختران دانش‌آموز مي‌باشد و سلامت روانی پسران در مواجهه با بدحجابي دختران بررسي نشده است. همچنين، شرکت‌کنندگان در سنين نوجواني هستند که تغييرات خلقي ناپايداري را تجربه مي‌نمايند. بنابراين، تعميم‌پذيري با عنايت به اين امور صورت پذيرد. پيشنهاد مي‌گردد، پژوهشگران با آزمون تجربي مجدد يافته‌ها در جوامع مختلف و در بين هر دو جنس، زمينه پرباري و استحکام روز‌افزون آن را فراهم آورند. همچنين، متوليان امور خانواده، برنامه‌ريزان و رسانه‌هاي جمعي اهتمام بيشتري به آموزش خانواده‌ها در زمينه افزايش حرمت خود و بهبود تصور از خود در نوجوانان دختر را فراهم آورند و با آموزش صحيح دستورات ديني، به‌ويژه فلسفة حجاب و آثار و پيامدهاي آن، زمينه تقويت پايبندي به حجاب را در بين دختران فراهم آورند تا زمينه ارتقا بيشتر سلامت روانی دختران را فراهم سازند.
     
     

    References: 
    • احمدی، خدابخش و همکاران، 1389، «رابطه اعتقاد به حجاب و آسیب‌پذیری فردی، خانوادگی و اجتماعی»، علوم رفتاری، دوره چهارم، ش 2، ص 97-102.
    • باقري، مسعود و همكاران، 1390، «رابطه دينداري و ابعاد شخصيت با سلامت روان معلمان شهرستان رودان»، مطالعات اسلام و روان‌شناسي، سال پنجم، ش 9، ص 7-32.
    • تقوي، سيد‌محمدرضا، 1380، «بررسي روائي و اعتبار پرسش‌نامه سلامت عمومي (GHQ)»،‌ روان‌شناسي، سال پنجم، ش 20، ص 17-28.
    • حق‌شناس، سيد‌جعفر، 1386، «حجاب در آيات قرآن با نگاهي به روايات»، کتاب زنان، سال نهم، ش 36، ص 51-88.
    • رجبي، سوران، 1389، «بررسي ميزان رعايت حجاب برتر در دانشجويان و تأثير آن بر شادکامي»، بانوان شيعه، سال هفتم، ش 25، ص 7-26.
    • رجبي، عباس، 1390، حجاب و نقش آن در سلامت روان، چ هشتم، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • عظيميان، مريم و سعيد بهشتي، 1388، «بررسي فلسفه و قلمرو حجاب در اسلام و آثار تربيتي آن»، تربيت اسلامي، سال چهارم، ش 8، ص 75-103.
    • فاضليان، پوراندخت، 1389، «بررسي رابطه نوع حجاب و ميزان امنيت اجتماعي در بين زنان شهر تهران»، پژوهش‌نامه زنان، سال اول، ش 2، ص 65-86.
    • فتحی‌آشتیانی، علی، 1388، آزمون‌های روان‌شناختی، تهران، بعثت.
    • کاوندي، سحر و غلامحسين انتصار فومني، 1389، «رابطه حجاب با سلامت رواني و مصونيت اجتماعي»، بانوان شيعه، سال هفتم، ش 25، ص 47-63.
    • گنجي‌، حمزه، 1385، روان‌شناسي تجربي كاربردي‌، تهران‌، بعثت.
    • مطهري، مرتضي، 1390، مجموعه آثار، تهران، صدرا.
    • ملازماني، علي و علي فتحي‌آشتياني، 1387، «تأثير آموزش به شيوه ايفاي نقش بر بهبود تصور از خود نوجوانان»، علوم رفتاري، دوره دوم، ش 1، ص 61-66.
    • نوري، ميرزاحسين، 1408ق، مستدرک‌الوسائل، قم، مؤسسه آل‌البيت.
    • یعقوبي، ابواقاسم، 1389، «بررسي رابطه هوش معنوي با ميزان شادكامي دانشجويان»، پژوهش در نظام‌هاي آموزشي، ش 4، ص 85-95.
    • Anderson, D. .R, 2007, Redefining Hijab: American Muslim women's standpoints on veiling, Journal of Applied Communication Research, v. 35 (3), p. 294-319.
    • Bhui K, & et al, 2008, Cultural identity, clothing and common mental disorder: A prospective school-based study of white British and Bangladeshi adolescents, Journal Epidemiol Community Health, v. 62 (5), p. 435-441.
    • Brazos, P. R, 2003, Eve's Revenge: Women and a Spirituality of the Body, Michigan, Grand Rapids, Brazos Press.
    • Gluck M. E, Geliebter A, 1987, Body image and eating behaviors in Orthodox and Secular Jewish women, Journal of Gender Specif Medicine, v. 56, p. 19–24.
    • Mahmud, Y. & Swami, V, 2010, The influence of the hijab (Islamic head-cover) on perceptions of women's attractiveness and intelligence, Body Image, v. 7, p. 90-93.
    • Mahoney, A., & et al, 2003, Religion and the Sanctification of Family Relationships, Review of Religious Research, v. 44 (3), p. 220-236.
    • Orth, U., & et al, 2009, Low self-esteem is a risk factor for depressive symptoms from young adulthood to old age, Journal of Abnormal Psychology, v. 118, p. 472–478.
    • Pargament, K. I., & et al, 2001, Religious struggle as a predictor of mortality among medically ill elderly patients, Internal Medicine, v. 161, p. 1881-85.
    • Pina, R. A. R, & et al, 2005. Depression in urban Hispanic adolescents, The International Journal of School Disaffection, v. 3, p. 8–14.
    • Rastmanesh, R. & et al, 2009, Comparison of Body Dissatisfaction and Cosmetic Rhinoplasty with levels of Veil Practicing in Islamic Women, Journal Eatting Disorder, v. 42 (4), p. 339–345.
    • Tolaymat, L. D & Moradi, B, 2011, U.S. Muslim women and body image: links among objectification theory constructs and the hijab, Journal of Counseling Psychology, v. 58, p. 383-392.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زارعی توپخانه، محمد، مرادیانی گیزه‌رود، سیده‌خدیجه، هراتیان، عباسعلی.(1393) رابطه بین متغیرهای پایبندی به حجاب، تصور از خود و سلامت روان. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7(3)، 81-92

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمد زارعی توپخانه؛ سیده‌خدیجه مرادیانی گیزه‌رود؛ عباسعلی هراتیان."رابطه بین متغیرهای پایبندی به حجاب، تصور از خود و سلامت روان". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7، 3، 1393، 81-92

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زارعی توپخانه، محمد، مرادیانی گیزه‌رود، سیده‌خدیجه، هراتیان، عباسعلی.(1393) 'رابطه بین متغیرهای پایبندی به حجاب، تصور از خود و سلامت روان'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7(3), pp. 81-92

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زارعی توپخانه، محمد، مرادیانی گیزه‌رود، سیده‌خدیجه، هراتیان، عباسعلی. رابطه بین متغیرهای پایبندی به حجاب، تصور از خود و سلامت روان. روان‌شناسی و دین، 7, 1393؛ 7(3): 81-92