روان‌شناسی و دین، سال هفتم، شماره چهارم، پیاپی 28، زمستان 1393، صفحات 41-54

    اثر بخشی حضور در مراسم دهه‌ی اول محرم بر سطح دینداری عزاداران

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ محمد حسین خانی / دانشجوي دكتري علوم اجتماعي آكادمي علوم تاجيكستان / 86hossein@gmail.com
    محمد یکه فلاح / كارشناسي ارشد روان‌شناسي عمومي دانشگاه آزاد اسلامي اراك
    چکیده: 
    عزاداری محرم نوعی احیای نهضت عاشورا و ترویج روحیه آزادگی و جوانمردی است که در بین  مسلمانان، به ویژه شیعیان مرسوم است.  این یک رفتار فرهنگی است که بر دیگر رفتارها ازجمله دینداری به عنوان مقوله اجتماعی تأثیر دارد. هدف این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی عزاداری محرم در سطح دینداری دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی  واحد نظرآباد، سال تحصیلی 92-91 با استفاده از روش نیمه تجربی می باشد. گروه نمونه این پژوهش، 90 نفر (52 مرد، 38 زن) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه جهت گیری مذهبی آذربایجانی بود که در دو مرحله، به فاصله یک ماه اجرا شد. داده ها به روش آماری t مستقل و وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که نمره دینداری دانشجویان در پس آزمون نسبت، به  نمره پیش آزمون به طور معنادار بیشتر بود.  این تفاوت معنادار در خرده آزمون های جهت گیری مذهبی نیز مشاهده گردید. همچنین نمره آزمودنی های مؤنث بیشتر از آزمودنی های مذکر بود. می توان گفت مناسک در دینداری دانشجویان، به ویژه دانشجویان دختر تأثیر داشته است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Effectiveness of Participating in the Ceremonies of the First Ten Days of Muharram on the Degree of Religiosity of the Mournful (a Case Study on the Students of Nazarabad Azad University, Karaj)
    Abstract: 
    Muharram mourning ceremonies which are common among Muslims, particularly Shi’as, are intended to revive ‘Ashura uprising and promote the spirit of freedom and chivalrousness. These ceremonies are regarded as a kind of cultural behavior which affects other behaviors, including religiosity as a social phenomenon. The present paper seeks to investigate the extent of effectiveness of these mourning ceremonies on the degree of religiosity of the students (male and female) who study at Nazarabad Azad Islamic University in the academic year of 2012-2013 (1391-1392 solar), using a semi-experimental method. The sample includes 90 students (including 52 male students and 38 female students) who were chosen through random sampling. This research used Azerbaijani’s questionnaire on religious orientation, which was conducted in two stages at monthly intervals. The data were analyzed by independent and dependent and one way ANOWA. The results show that the students’ degree of religiosity after the test was significantly higher than that before the test. This significant difference was also detected in the subtests on section orientation. Furthermore, the scores which the female subjects have got are higher than those of the male subjects. It can be said that religious rituals affect students’ religiosity, particularly female students.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    دين به شکل خاصي در هر فرهنگ شناخته‌شده‌اي وجود دارد. فرد ديندار، به نوعي با يک منبع آفرينش، که بر زندگي بشر و امور طبيعي تأثير دارد، ارتباط برقرار مي‌کند. ويليام جيمز در کتاب دين و روان مي‌گويد:
    دين عبارت است از: اعتقاد به‌ اينکه نظم نامرئي در اشيا و موجودات ‌اين جهان است و بهترين کار‌ اين است که خود را با ‌اين نظم هماهنگ كنيم. يا احساسات و اعمال و تجارب انسان در خلوت با آنچه که آن را خدا مي‌داند مطابق مي‌باشد. پژوهش‌ها، دينداري و معنويت را به گونه مناسبي با يکديگر ترکيب نکرده‌اند. در ادبيات ‌اين حوزه، دينداري و معنويت غالباً به‌جاي يگديگر به کارگرفته شده است.‌ در‌حالي‌که دينداري به‌طور عمده با رفتارهاي آشکاري مانند حضور در اماکن مذهبي و برگزاري مراسم مذهبي و همچنين باورهاي شخصي افراد دربارة دين مشخص مي‌شود. اما معنويت يک تجربه دروني است که شامل نوعي باور و يا رابطه با خدا يا يک نيروي ماورايي است (پارگامنت، 1997، ص 60، به نقل از راهبرد فرهنگ، 1389).
    کراس (Krause) «دينداري» را مفهومي ‌مرکب از سه جزء دينداري سازماني، دينداري ذهني و باورهاي ديني تعريف مي‌کند (كراس، 1993). دينداري سازماني، عبارت است از: مشارکت در مراسم مذهبي، حضور در اماکن مذهبي و عضويت در ‌اين‌گونه اماکن. دينداري ذهني، شامل تعهد و اهميتي است که افراد براي دين به‌عنوان بخشي از زندگي قائل هستند. باورهاي ديني در‌بر‌دارنده عقايد افراد دربارة دين و رابطه با خداست. پژوهش‌هايي که با توجه به تعريف چند‌بعدي از دينداري صورت گرفته، نشانگر آن است که دينداري با جنبه‌هاي گوناگون زندگي، سلامت جسماني و روحي در ارتباط مثبت مي‌باشد.
    پژوهش‌هاي متعدد به وجود رابطة مستقيم ميان باورها و اعتقادات مذهبي با سلامت جسمي ‌و رواني (کامپتون (Compton)، 2005)، شادماني (قمري، 1389)، بهداشت رواني و پايداري عاطفي (کوئنيک (Koeing)، 1995)، اعتماد بين‌فردي (بگيو (Begue)، 2002)، نوع‌دوستي (لوفر و والد (Lupfer & wald)، 1985)، سازگاري فردي و اجتماعي (سراتون و ريد (Sratton & Reid) ،2003)، رضايت از زندگي، بهکامي ‌روان‌شناختي و سبک زندگي (بالتر (Boulter)، 2002، ص 234)، همسازي اجتماعي (شورتز و همكاران (Shortz)، 1994)، برقراري ارتباط مؤثر با ديگران و اعضاي خانواده (تامپسون (Thompson)، 1999)، ابعاد سازش‌يافتگي زناشويي (تورنتون و همكاران (Thronton)، 1992)، جلوگيري از گرايش به سوي بزهکاري (چادويک و تاپ (Chadwick & Top)، 1993)، جمع‌گرايي اشاره دارد.
    دين اسلام داراي پايه‌ها و ارکاني است که بر آنها بنا شده و بدان‌ها قوام يافته است. يکي از ‌اين ارکان، عزاداري محرم است. آن‌گونه که امام خميني گفته است: «‌اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است» (موسوي خميني، 1373، ص 331). از امام صادق نقل شده است که به فضيل فرمودند: 
    آيا با هم مي‌نشينيد و حديث مي‌گوييد؟ او در پاسخ گفت: بلي. امام فرمودند: همانا من ‌اين مجالس را دوست دارم، پس امر مرا احيا کنيد. خدا رحمت کند کسي را که امر ما را احيا کند. يا فضيل! کسي که ما را ياد کند، يا در نزد او ما ياد شويم و از دو چشم او به‌اندازه بال مگسي اشک بيرون‌ آيد خداوند گناهانش را مي‌آمرزد، هرچند بيشتر از کف آب دريا باشد (مجلسي،‌ 1403ق، ج 43،‌ ص 282).
    از امام باقر نيز روايت شده است: «گرد هم‌ آييد و ما را ياد کنيد، فرشتگان اطراف شما جمع مي‌گردند. خدا رحمت کند کسي را که امر ما را احيا کند» (حرعاملي، 1403ق، باب 66، ص 26). در آية 32 سورة مبارکه «حج»، برپاداشتن شعائر ديني، نشانة تقواي دل به‌شمار مي‌آيد: «ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ». «شعائر» جمع «شعيره»، به‌معناي علامت است. منظور از شعائرالله، نشانه‌هايي است که خداوند براي اطاعتش نصب کرده است. تمام عبادت‌هاي گروهي، مانند نماز جمعه و مراسم‌هاي مذهبي جز شعائر الهي محسوب مي‌شود. با توجه به مفهوم شعائرالله و جايگاه عزاداري در ميان شيعيان، ‌اين مراسم نيز از شعائر الهي و ديني به‌شمار مي‌آيد. بزرگداشت آن نيز شرکت در مجالس عزاداري، برگزاري باشکوه و رعايت آداب آن است. برخي بر ‌اين باورند كه شرکت در مراسم‌هاي سوگواري به تزکيه معنوي و رشد بعد الهي و انساني افراد مي‌انجامد. در تعريف دورکيمي ‌از دين، دو عنصر بنيادين وجود دارند که تشکيل‌دهنده دين هستند: باورها و مناسک. دورکيم با تأكيد بر‌ اينکه تقليل دين به مجموعه‌اي صرف از باورها کاري نادرست است، به اهميت مناسک در حيات ديني اشاره مي‌کند و آن را مجراي اصلي تجربه ديني و کسب‌ ايمان ديني و بروز پيامدهاي حيات ديني براي مؤمنان مي‌داند. کيش عبادي يا مناسک، مجموعه اعمال منظم تکراري شده است که فقط دستگاهي متشکل از علائم، که‌ ايمان از راه آنها ترجمان بيروني پيدا مي‌کند، نيست، بلکه مجموعه وسايلي است که‌ ايمان و احساس ديني از طريق آنها ‌ايجاد و دوره به دوره تکرار مي‌شود. دورکيم (Dourkim) در مباحث مربوط به مناسک، بيش از همه بر مناسک جمعي و مشترک و نظريه‌پردازي بر مبناي آنها تأكيد دارد و چندان به مناسک فردي و منفرد اشاره نمي‌کند (دورکيم، 1383، ص 85).
    مهم‌ترين مخاطب مناسک درون افراد است. تصوراتي که در طي مناسک در درون فرد برانگيخته مي‌شود، آنهايي هستند که «براي کارکرد نيکوي حيات اخلاقي» مؤمنان ضروري هستند (همان). ‌ايمان مذهبي در جريان مناسک مذهبي ‌ايجاد مي‌شود (رهبري، 1380، ص 93).
    هيئت‌هاي عزاداري، يکي از مهم‌ترين عرصه‌هاي دين‌ورزي مؤمنان است. در مراسم و‌ آيين‌هاي ديني است که آميختگي نمادين روحيات معنوي و جهان‌بيني به وجود مي‌آيد و آگاهي‌هاي معنوي مردم را شکل مي‌دهد. آيين يا مناسک، با ‌ايجاد مجموعه‌اي از حالات معنوي و انگيزه‌ها و نيز ارائه تصويري از نظم جهان هستي، به‌وسيله مجموعه واحدي از نمادها، همراه با اجراي ‌آيين‌هاي ديني، باورها و عقايد ديني را جايگزين منحصر به فرد يکديگر مي‌کنند. به عقيده گيرتز، سازوکار ‌ايجاد‌کننده ‌ايمان، مناسک است. ‌ايمان مذهبي در جريان مناسک‌ ايجاد مي‌شود. براي نمونه، او مي‌گويد: پذيرش مرجعيتي که حاکم بر چشم‌انداز مناسک مذهبي است، از خود مناسک سرچشمه مي‌گيرد (گیرتز، 1973، ص 15). مناسک هم مفاهيم کلي مذهبي را صورت‌بندي کرده و هم تکليف مرجعيتي را مشخص مي‌سازد که پذيرش و حتي التزام به پذيرش ‌اين مفاهيم مذهبي را توجيه مي‌کند. تحقيقات ثابت نموده‌اند كه نکته اصلي در باب مناسک ديني، رابطه آنها با تجربه‌هاي ديني مؤمنان است (دورکیم، 1383، ص 85). مسئله تجربه ديني، ناشي از حضور در مناسک براي مؤمنان، به سبب آنکه تجربه ديني امري دروني و فردي است، دشواري‌هايي بسيار در حوزه پژوهش خود دارد.
    مجالس عزاداري از چند جهت در تقويت و دينداري و معنويت تأثيرگذار است. از يک‌سو، با ‌ايجاد همبستگي اجتماعي، ‌ايجاد فضاي معنوي، شکل‌دهي به مراکز ديني– فرهنگي و تقويت عواطف و احساسات ديني و از سوي ديگر، با نشر معارف الهي، فرهنگ ديني را استمرار مي‌بخشد (عابدینی، 1389).
    همچنين مراسم عزاداري، موجب تقويت روحيه ديني در جامعه و ارتباط افراد با مراکز مذهبي و عالمان ديني مي‌گردد. در‌ اين فضاي معنوي، نور‌ ايمان و عشق حسيني بر قلب‌ها مي‌تابد و افراد بيشتري با معارف اهل‌بيت آشنا مي‌شوند. در‌نتيجه، در دينداري خود پايدارتر مي‌شوند. همچنين ‌اين فضا موجب مي‌گردد افراد بسياري دست از انحرافات عملي و عقيدتي خود بردارند. به همين دليل ارتکاب جرايم و انحرافات در جامعه کاهش مي‌يابد. در ‌ايام عزاداري حضور روحانيان، و مبلغان، که نماد دين و دينداري‌اند، در شهر و روستا پر‌رنگ مي‌شود. پس از دوره کاهش نسبي ارتباط ميان مردم و روحانيت، دوباره آنها در ارتباط بيشتر و چهره به چهره قرار مي‌گيرند (فیاض و رحمانی، 1385). يکي از مهم‌ترين آثار برگزاري مجالس عزاداري ‌اين است که دست‌کم در زمان کوتاهي، جامعه را از زندگي روزمره و مشکلات و عادات آن رهايي بخشيده، در آن فضاي معنوي‌ ايجاد مي‌کند. طبق آمارهاي رسمي ‌نيروي انتظامي، ‌ميزان کاهش جرم در ماه محرم، بين 40 الي 60 درصد مي‌باشد. دليل ‌اين مسئله را همان مذهب و فضاي معنوي مي‌باشد «از ديدگاه جامعه‌شناختي گفته مي‌شود خود‌كنترلي فرد در‌ اين حالت بالا مي‌رود. در عين حال، فرد خود را در برابر ديگران مي‌بيند و احساس مي‌كند بيشتر در برابر ديد مردم است؛ زيرا همه مردم مشغول كاري خوب هستند با‌ اين اقدام او بيشتر در معرض ديد قرار مي‌گيرد و به خاطر همراهي نكردن با مردم خود نيز عذاب وجدان مي‌گيرد» (شريفي، 1381).
    در مجالس عزاداري محرم، ارزش‌ها و پيام‌هاي ديني بسياري ترويج مي‌شود. ‌اين پيام‌ها مکرر و به شيوه‌هاي گوناگون براي مردم القا مي‌شود که در نهادينه شدن آن در جامعه و دل‌ها بسيار مؤثر است. اهميت امر به معروف و نهي از منکر، آزاد‌مردي، عزت نفس، شجاعت، غيرت ديني، رعايت اصول انساني، عشق به نماز، دعا و مناجات، نمونه‌اي از ارزش‌هاي ديني است که در تابلوي عاشورا به بهترين شکل نقش بسته است. البته در اينجا منظور از عزاداري، آن عزاداري مي‌باشد که با حضور قلب و توجه به ياد خداوند صورت گيرد. آيين‌ها و نماد‌هاي مذهبي نيز پژوهش‌هاي علمي‌ متعددي را به خود اختصاص داده است (گريفيت و همكاران (Griffith)، 2008). برخي از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که مشارکت در مراسم مذهبي و عباداتي مثل نماز موجب کاهش تنش و رهايي از پريشاني‌هاي عاطفي مي‌گردد. با مرور جامعي از بررسي‌ها، دعا را يکي از رفتارهاي مذهبي مرتبط با سلامت و تندرستي گزارش مي‌دهد (شريفي، 1381، ص 98).
    عابديني (1389) در پژوهش خود درباره نقش عزاداري محرم در خويشتن‌داري جنسي دانشجويان به‌ اين نتيجه دست يافت که ارتباط معني‌داري بين شرکت در مجالس عزاداري و خويشتن‌داري جنسي وجود دارد. مجد تيموري (1376) به نقش مراسم مذهبي، عبادات و مکان‌هاي ديني در بهداشت روان اشاره مي‌کند. وي با ارائه تحليلي در ‌اين زمينه نتيجه مي‌گيرد: مراسم عبادي به شکل دسته‌جمعي در بهداشت رواني تأثير گذاشت و گذشته از احساس آرامشي که حاصل کليه مراسم عبادي دسته‌جمعي است، همدلي را به وجود مي‌آورد. اين امر، حالت خلسه‌اي را به جمع مي‌بخشد که ناشي از فراموش کردن خود و توجه به حق است و تسکين‌دهندة اختلالات جسمي‌ و رواني مي‌باشد.
    توجه به آثار مناسک و آيين عزاداري محرم، توصيف، تحليل و تبيين روان‌شناختي آن، از اين جهت که آثار دينداري مورد بررسي قرار مي‌گيرد، از اهميت و ارزش زيادي برخوردار است؛ زيرا برخي روان‌شناسان دين آثار دينداري را ملاک داوري و معياري براي حقانيت آن مي‌دانند.
    ويليام جيمز (1372)، که ملاک حقانيت هر چيزي را پيامدهاي عملي مفيد آن مي‌دانند، براي اثبات حقانيت دين به آثار و نتايج مثبت و مفيد آن روي آورده است. هر‌چند عمدتاً‌ اين شيوه تفکر، دين و آموزه‌هاي ديني را به يک فعاليت بشري تقليل مي‌دهد و فايده عملي دين، درستي اعتقاد به آن را اثبات نمي‌کند، ولي نمي‌توان انکار کرد که کارکردگرايي ما را به واقعيت‌هاي زميني باز‌مي‌گرداند. ما را وادار مي‌کند تجارب عيني و عملي را لحاظ، واقعيت‌ها را لمس و پيامدهاي عملي واقعيت‌ها را ملاحضه کنيم. زمينة نظري ‌اين بحث، ديدگاه کارکردگرايي است. کانون توجه و هدف ‌اين پژوهش، بررسي تأثير ظرفيت‌هاي بالقوه و بالفعل عزاداري و کارکردهايي است که عزاداري‌ها در خود دارند. همچنين توجه به کارکرد‌هاي پنهان عزاداري: نشر آموزه‌هاي ديني و احياي ارزش‌هاي ديني و بررسي ميزان تأثيرگذاري عزاداري محرم، به‌عنوان يک نوع از مناسک رفتاري در شيعه و تأثير آشکار و پنهان آن در فرد، بخصوص در بعد دينداري مي‌باشد.
    روش پژوهش
    اين پژوهش تحليلي و توصيفي و از نوع مقطعي است كه بر روي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد نظرآباد انجام شده است. در ‌اين پژوهش، پرسش‌نامه جهت‌گيري مذهبي آذربایجانی برای سنجش میزان دینداری در دو مرحله به فاصله یک ماه (ده روز قبل از ماه محرم و بیستم محرم) روي 90 نفر از دانشجويان اجرا شد. ‌اين تعداد از افراد آزمودني‌هايي هستند که داوطلبانه در هر دو مرحله پژوهش با پژوهشگر همکاري کرده و پرسش‌نامه‌ها را در هر دو مرحله پيش و پس‌آزمون اجرا کرده‌اند.
    آزمودني‌ها افرادي بودند که تصميم به شرکت در مراسم عزاداري ماه محرم را داشتند. ‌اين عمل را سال قبل نيز انجام داده بودند. منظور از شرکت در مراسم عزاداري در‌ اين پژوهش، حضور دست‌کم هفت جلسه در مساجد و هيئت‌هاي عزاداري بود. براي دقت بيشتر تحقيق در متن پرسش‌نامه، سؤالي براي حذف افرادي که به هر دليلي موفق به شرکت در مراسم نشده بودند و همچنين حذف افرادي که برخلاف انتظار در مراسم شرکت کرده بودند، در نظر گرفته شد. براي دستيابي مجدد در مرحله دوم، به افراد آزمودني و جهت ترغيب آنان به دادن پاسخ صحيح، از شماره رمز انتخاب‌شده توسط خود داوطلبانه در هر مرحله استفاده شد.
    جامعه آماري و روش نمونه‌گيري
    در اين پژوهش جامعة آماري شامل تمامي ‌دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد نظرآباد كه تعداد آنها حدود 700 نفر بودند در سال تحصيلي 91-92 استفاده شد. بر همين اساس در ‌اين پژوهش، از جامعه آماري مزبور تعداد 90 نفر به تصادفی ساده انتخاب شدند.
    ابزار‌ اندازه‌گيري
    مقياس جهت‌گيري مذهبي اسلامي: ‌اين مقياس با تکيه بر اسلام، توسط آذربايجاني (1382) تهيه شده است. پرسش‌نامه نهايي آن، مشتمل بر هفتاد سؤال و داراي دو زير‌مقياس عقايد- مناسک و اخلاق است.
    الف. خرده مقياس عقايد- مناسک(1R): زير‌مقياس نخست، مشتمل بر 43 ماده، داراي ضريب آلفاي 947/0 به‌وسيله 302 نفر آزمودني پاسخ داده شده و عامل عقايد – مناسک (1R) را مي‌سنجد.
    ب. خرده‌مقياس اخلاق(2R): زيرمقياس دو، مشتمل بر 27 ماده با ضريب آلفاي 793/0، به‌وسيله 321 نفر آزمودني پاسخ داده شده و عامل اخلاق (2R) را مي‌سنجد.
    اعتبار پرسش نامه: آذربايجاني (1382) در گزارش خود دربارة سنجش اعتبار دو زير‌مقياس عقايد مناسک (1R) و اخلاق (2R)، ضريب آلفاي کرونباخ، اعتبار (1R) معادل 947/0 و اعتبار (2R) معادل 793/0 گزارش نموده است. گزارش وي در مجموع ضريب آلفاي کرونباخ جهت‌گيري مذهبي کل (R)، در سه حوزه عقايد – مناسک و اخلاق را معادل 936/0 نشان مي‌دهد.
    براساس نتايج به‌دست‌آمده، در مورد عامل (1R)، هر سه گروه دو به دو تفاوت معنادار دارند (در سطح معناداري 0001/0=a). در مورد عامل (1R) (عقايد – مناسک)، ميان هر سه گره دو به دو تفاوت معنادار وجود دارد (در سطح معناداري ضريب آلفاي معادل0001/0 و ضريب آلفا معادل 044/0). در مورد زيرمقياس اخلاق (2R)، هيچ‌گونه تفاوت معناداري مشاهده نمي‌شود (ضريب آلفا بزرگ‌تر از 05/0). در مورد (R) (جهت‌گيري مذهبي اسلامي‌) در ميان گروه‌هاي 1 و 2 (حوزه و دانشگاه تهران)، گروه‌هاي 2 و 3 (دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد)، تفاوت معنادار وجود دارد: اما ميان گروه‌هاي 2 و 3 (دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد) تفاوت معناداري مشاهده نمي‌شود (ضريب آلفا بزرگ‌تر از 05/0). همچنين در بررسي اعتبار محتوايي مقياس، از راه جمع‌آوري نظرات کارشناسان اسلامي، ميزان آن 775/0 به‌دست آمد (آذربايجاني، 1382، ص 18).
    يافته‌هاي پژوهش
    جدول 1: شاخص‌هاي مرکزي و آماره در مراحل پيش‌آزمون و پس‌آزمون دينداري
    حداکثر    حداقل    دامنه تغييرات    مد    ميانه    ميانگين
            
    97/68    01/64    33    67    5/67    0435/66    پيش‌آزمون    دينداري

    12/74    13/68    34    69    04/69    8315/68    پس‌آزمون    
    فرضيه اول: عزاداري محرم، سطح دينداري افراد را افزايش مي‌دهد.
    براي بررسي‌ اين فرضيه، به کمک طرح آماري  tوابسته به مقايسه ميانگين نمرات آزمودني‌ها در مراحل دوگانه پيش و پس‌آزمون پرداخته شد که نتايج در جدول 2 آمده است.
    جدول 2: نتايج آزمون t وابسته براي مقايسه ميانگين‌ها در مراحل دوگانه آزمون جهت‌گيري مذهبي و خرده‌مقياس‌هاي آن
        ميانگين    درجه آزادي    t    معناداري

    دينداري    پيش‌آزمون    0435/66
        89    561/3-    000/0
        پس‌آزمون    8315/68
                
    اخلاق    پيش‌آزمون    70/91    9    442/3-    000/0
        پس‌آزمون    92/95            
    مناسک
        پيش‌آزمون    01/123    89    102/2-    001/0
        پس‌آزمون    98/125            
    نتايج جدول 2 نشان مي‌دهد که ميانگين نمرات آزمودني‌ها در پس‌آزمون، در مقايسه با پيش‌آزمون به‌طور معناداري بالاتر است؛ بدين‌معنا که با وجود عزاداري محرم، سطح دينداري آزمودني‌ها افزايش يافته است. اين تأثيرگذاري را مي‌توان در خرده‌مقياس‌هاي جهت‌گيري مذهبي نيز مشاهده کرد.
    فرضيه 2: تأثير‌گذاري عزاداري محرم بر دينداري آزمودني‌هاي مذکر و مؤنث تفاوت معنادار وجود دارد.
    به‌منظور بررسي ‌اين فرضيه، از طرح آماري t مستقل، به‌منظور مقايسه ميانگين‌هاي آزمودني‌ها در پيش‌آزمون و پس‌آزمون پرداخته شد، نتايج در جدول 3 ارائه شده است.
    جدول 3: نتايج آزمون t براي مقايسه ميانگين‌ها در مراحل سه‌گانه در مردان و زنان در آزمون جهت‌گيري مذهبي
    معناداري    F    T
        ميانگين    جنس    تعداد
        مرحله    
    608/.
        270/0-
        821/1    963/65    مرد    52    پيش‌آزمون    سطح دينداري
    662/.    274/0-        124/66    زن    38        
    315/.    411/0-    321/3
        652/68    مرد    52    پس‌آزمون    
    399/.    487/0-        011/69    زن    38        
    نتايج جدول 3 نشان مي‌دهد که ميانگين نمرات دينداري مردان و زنان در مراحل پيش‌آزمون و پس‌آزمون تفاوت معني‌داري دارد.
    بحث و نتيجه‌گيري
    نتايج‌ اين پژوهش نشان داد که سطح دينداري آزمودني‌ها پس از انجام مناسک و آيين عزاداري محرم، بيشتر از سطح آنها قبل از انجام عزاداري است. حضور در مکان‌ها و انجام مراسم‌هاي مذهبي، سبب افزايش آشنايي و پاي‌‌بندي به احکام و دستورالعمل‌هاي ديني مي‌شود. همان‌گونه‌که ‌اين تفاوت معنادار، در دو خرده‌آزمون عقائد- مناسک و اخلاق قابل مشاهده است.
    فضاي معنوي اماکن مذهبي، سبب بروز تصويرپردازي‌هاي ذهني خاص در افراد مي‌گردد. اين امر بيانگر پيچيدگي نظام مفهومي ‌انديشه‌ها، باورها، ارزش‌ها و احساس‌هاست. مکان‌هاي مذهبي، هشيارانه برخي از ارزش‌هاي خاص را از طريق سبک معماري و فرهنگي خود تقويت مي‌کند (جان‌بزرگي، 1378، ص 109). برخي انديشمندان ‌اين تأثيرگذاري را به روحيه خاص انسان، که آن را محاکات (يعني تقليد، تشابه، همانندي، شباهت) ناميده‌اند، مربوط مي‌دانند. همچنين فضاي مذهبي محيط‌هاي مذهبي و مقدس، به‌ ايجاد اميدواري و تقويت ‌ايمان مذهبي افراد منجر مي‌شود (موريس (Morris)، 1983، ص 18).
    در مجالس عزاي حسيني، ارزش‌ها و پيام‌هاي عاشورا، که همان ارزش‌ها و پيام‌هاي دين است، احيا و ترويج مي‌گردد. در عاشوراي حسيني،‌ اين پيام‌ها مکرر و به شيوه‌هاي گوناگون براي عزاداران القا مي‌گردد که در نهادينه شدن آن، در ذهن‌ها و دل‌ها بسيار مؤثر است. اهميت امر به معروف و نهي از منکر، آزادمردي، عزت نفس، شجاعت، موج‌شکني، غيرت ديني، ترجيح دين و عقيده بر خود، وفاداري بي‌مانند به پيشوا، نظم و انضباط، رعايت اصول انساني حتي در حق دشمن، عشق به نماز، دعا و مناجات و توبه، دسته‌اي از ارزش‌هاي ديني است که در پيام‌هاي عاشورا نقش بسته است (دانش، 1389).
    در فرهنگ‌ شيعه‌، برپايي‌ مراسم‌ سوگواري‌ پيشوايان‌ دين‌، به‌‌ويژه‌ امام‌ حسين‌ و يارانش‌ عبادت‌ است‌. نماز گلواژه‌ شب‌ عاشورا و سبب‌ افزايش ‌‌ايمان‌ و معنويت‌ است‌. عزاداري‌ موجب‌ شكوفايي‌ معنويت‌ است؛ چرا‌كه‌ عزادار امام‌ حسين هم‌نشين‌ با حضرت‌ است‌. عزادار با شركت‌ در ‌اين‌ مراسم‌، با امامت‌ اتصال‌ پيدا مي‌كند. ‌اين‌ پيوند انسان‌ها را حسيني‌ مي‌كند، كسي‌ كه‌ با امام حسين بيعت‌ كند، از صف‌ يزيديان‌ جدا مي‌شود.‌ اين‌ كار خود عبادت‌ است. چنان‌كه‌ نماز ارتباط‌ با خدا و بريدن‌ از غير خداست‌. امام‌ صادق‌ فرمودند: «سوگواران‌ بر مظلوميت‌ ما خاندان‌ نفس‌ كشيدنشان‌ عبادت‌است‌« (مفید، 1390). از منظر قرآن‌ كريم‌، مراسم‌ سوگواري‌ از شعائر الهي‌ است‌، تعظيم‌ آن‌ نشانه‌ تقواست:‌ «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ» (حج: 22)؛ و هركس‌ شعائر الهي‌ را بزرگ‌ دارد ‌اين‌ كار نشانه‌ تقواي‌ دل‌هاست‌. شرط‌ ورود در صف‌ عزاداران‌ حسيني‌ آمادگي‌ قلبي‌ است‌، دلي‌ كه‌ تقوا دارد، در ‌اين‌ مصيبت‌ عزادار مي‌شود. از سوي‌ ديگر، عزاداري‌ موجب‌ افزايش‌ تقواست‌؛ چراكه‌ برپايي ‌‌اين‌ مراسم‌، نشانة‌ ‌ايمان‌ و عمل‌ صالح‌ است: «كساني‌ كه‌ ‌ايمان‌ آورده‌اند و عمل‌ صالح‌ انجام‌ مي‌دهند، خداوند مهربان‌ آنان‌ را محبوب‌ قرار می‌دهد» (روم: 15-16).
    دورکيم، مهم‌ترين سازو‌کار اثرگذاري مناسک را نه در استدلال، بلکه در‌ ايجاد نوعي «احساس رضايت اخلاقي حاصل از به‌جا آوردن منظم مناسک» مي‌داند (دوركيم، 1383، ص 86). بنابراين، در مناسک مذهبي، استدلال منطقي و مستقيم در باب حقيقت يا سودمندي يک قضيه چندان مهم نيست، بلکه «احساس رضايت اخلاقي حاصل از به‌جا آوردن مناسک»، اثرگذار است. واعظان و رهبران مناسک بدين‌سان، نوعي پيش‌آمادگي روحي در شنوندگان براي پذيرفتن و باور کردن‌ ايجاد مي‌کنند که مقدم بر برهان و استدلال است. از ديدگاه دورکيم، ‌اين پيش‌داوري مناسب و شوق به باور کردن در مؤمنان، درست همان چيزي است که‌ ايمان را مي‌سازد، به ‌اين معنا، دورکيم در بحث از مناسک، از اصل بنيادي اعتماد که سري‌ ايماني است تا استدلالي سخن مي‌گويد.
    همچنين نتايج تحقيق نشان داد که بين نگرش مذهبي زنان و مردان تفاوت معناداري وجود دارد؛ به ‌اين معنا که نگرش مذهبي زنان بيشتر از مردان است. نتايج‌ اين پژوهش، با يافته‌هاي فرارو و کلي–مور (2006)؛ لونتال و همکاران (Loewenthal) (2002)؛ بتي–‌هالامي ‌و آرگيل (Beti-Hallahme & Argyle) (2002)؛ فرانسيس (Francis) (2001)؛ لو و ‌هاندال (Low & Handel) (1995)؛ شريفي (1381) همخواني دارد و با بعضي از پژوهش‌هاي ديگر‌ ايگال و همکاران (Egall) (2003)، مير‌هاشميان (1380) ناهماهنگ مي‌باشد.
    تفاوت بين دختران و پسران در دينداري، يافته‌هايي است که به‌طور مکرر و در پژوهش‌هاي متعدد مشاهده شده است. ‌اين يافته، به حدي در مطالعات و بررسي‌هاي مختلف در فرهنگ‌ها، مذاهب و طبقات مختلف تکرار شده است که بعضي از مؤلفان (استارک، 2005)، ‌اين مسئله را امري جهاني تلقي کرده‌اند. يعني اين امر در تفاوت‌هاي زيستي زنان و مردان ريشه دارد.
    بعضي از محققان خاطر‌نشان کرده‌اند که ممکن است تفاوت دو جنس در نگرش‌هاي مذهبي، به مذهب خاص مورد مطالعه مربوط باشد (رهبري، 1380) محققاني که از نظر نگرش مذهبي تفاوت معناداري ميان دو جنس به دست نياورده‌اند، معتقدند که‌ اين تفاوت، مختص فرهنگ‌هاي غربي است. در فرهنگ ما، به دلايلي از‌جمله نفوذ بسيار گسترده مذهب در همه اعصار و دوران‌ها، ‌اين تفاوت مشاهده نمي‌شود (فرانسيس، 2001). تفاوت در ويژگي‌هاي شخصيتي زنان و مردان و اجتماعي‌شدن، نقش جنسي را علت‌ اين تفاوت مي‌داند. نکته ديگري که بايد به آن توجه شود ‌اين است که در‌ اين پژوهش‌ها، بالاتر بودن نگرش مذهبي در جنس مونث و نه ضرورتاً بيشتر بودن رفتارهاي واقعي حاکي از دينداري، به دست آمده است. مسئله ديگر، بافت اجتماعي نمونه‌هاي مورد‌مطالعه است. تفاوت در نگرش ديني ميان دو جنس، مي‌تواند در طبقات اقتصادي– اجتماعي مختلف با شرايط ديگري، متفاوت باشد (کاظميان مقدم، 1388).
    اما نکته مهمي ‌که درباره پژوهش‌هاي انجام‌شده در زمينه تفاوت‌هاي دو جنس درباره مذهب بايد گفت،‌ اين است که حجم مطالعاتي که ميان دو جنس در‌ اين زمينه تفاوت يافته‌اند، بسيار بيشتر از مطالعاتي است که چنين تفاوتي را نيافته‌اند (شريفي، 1381، ‌ص 36). براي نمونه، (لونتال و همکاران، 2002)، در پژوهشي که بر پيروان چهار دين مسيحيت، هندويسم، يهود و‌ ايلام انجام دادند، تفاوت زنان و مردان در نگرش مذهبي را فقط در پيروان دين مسيح يافتند. 
    بتي- هالاهمي ‌و آرگيل (1997) وقت بيشتري را که زنان براي انجام فعاليت‌هاي مذهبي در اختيار دارند، از‌جمله علل ‌اين امر بر‌مي‌شمارد. در همه اديان، انجام فرايض ديني رکني مهم به‌شمار مي‌آيد و در بيشتر جوامع مذهبي، ميزان مبادرت فرد به فعاليت‌هاي مذهبي را نشانه شدت اعتقاد فرد به آن مذهب مي‌دانند. از سوي ديگر، در اکثر پرسش‌نامه‌هاي مذهب، سنج يکي از مواردي که به‌مثابه شاخصي از شدت دينداري در فرد مورد سنجش قرار مي‌گيرد، فراواني انجام فعاليت‌هاي مذهبي است که با محاسبه، وقت بيشتري که زنان براي انجام چنين فعاليت‌هايي در اختيار دارند، مي‌توان انتظار داشت که ميانگين نمره زنان در آزمون‌هاي مذهب سنج بالاتر باشد. همچنين نتايج نشان مي‌دهد که زنان در مقايسه به مردان، نسبت به دين و باورهاي ديني خود احساس تعهد بيشتري مي‌کنند (گرين وي، 2003). نتايج ‌اين تحقيق نشان داد که بشر امروز بيش از هر زمان ديگر، نيازمند تفکر و‌ انديشه در باب تأثيرگذاري تقليدات ديني بر تمامي‌ امور انساني، به‌ويژه مسائل روزمره مي‌باشد.
     
     

    References: 
    • احمدي، محمدرضا و همکاران، 1387، «بررسي ابعاد روان‌شناختي مناسک حج و تأثير آن بر سطح دينداري حجاج»، روان‌شناسي و دين، سال اول، ش 4، ص 8- 21.
    • آذربایجانی، مسعود، 1382، مقياس سنجش دينداري، تهيه و ساخت آزمون جهت‌گيري مذهبي با تكيه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • اعظم آزاده، منصوره و عاطفه توکلي، 1386، «فردگرايي، جمع‌گرايي و دينداري»، انجمن‌ ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات، ش 9، ص 101-125.
    • جان‌بزرگي، مسعود، 1378، بررسي اثربخشي روان‌درمانگري کوتاه مدت «آموزش خود درمانگري» با و بدون جهت‌گيري مذهبي اسلامي ‌بر مهار اضطراب و تنيدگي، پايان‌نامه دکتري، روان‌شناسي عمومي، تهران، دانشگاه تربيت مدرس.
    • جيمز، ويليام، 1372، دين و روان، ترجمة مهدي قائني، چ دوم، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
    • چراغي، مونا و حسين مولوي، 1385، «رابطه بين ابعاد مختلف دينداري و سلامت عمومي‌در دانشجويان دانشگاه اصفهان»، پژوهش‌هاي تربيتي و روان‌شناختي، سال دوم، ش2، ص 1-22.
    • حرعاملي، محمد‌بن حسن،1403ق، وسائل‌الشيعه، بيروت، دارالتراث العربي.
    • خميني، سيدروح‌الله، 1378، صحيفه نور، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني.
    • ـــــ،‌ 1373، تبيان (آثار موضوعي)، دفتر سوم «قيام عاشورادر کلام و پيام امام خميني»، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني.
    • دانش، محمد‌قدير، 1389، «چگونگي اثرگذاري عزاداري حسيني در زنده نگه داشتن دين»، معرفت، سال نوزدهم، ش 151، ‌ص 43-55.
    • دورکيم، اميل، 1383،‌ صور بيناني حيات ديني، ترجمة باقر پرهام، تهران، مرکز.
    • رستمي، ناديا، 1383، «بررسي رابطه وضعيت مذهبي با هوش هيجاني در دانش‌آموزان مقطع پيش‌دانشگاهي شهر تهران»، نوآوري‌هاي آموزشي، سال سوم، ش 10، ‌ص 116-126.
    • رهبري، حسن، 1380، مسجد نهاد عبادت و ستاد ولايت، تهران، دبيرخانه کانون‌هاي فرهنگي هنري مساجد.
    • روزنامه قانون، ش 23، 2آذر 1392، ص 11.
    • شريفي، طيبه، 1381، بررسي رابطه نگرش ديني با سلامت عمومي، افسردگي، پرخاشگري و شکيبايي در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي‌اهواز، پايان‌نامه کارشناسي ارشد روان‌شناسي عمومي، اهواز، دانشگاه آزاد اسلامي ‌اهواز.
    • عابديني، نصير، 1389، «نقش عزاداري محرم در خويشتن‌داري جنسي دانشجويان»، روان‌شناسي و دين، سال سوم، ش 9، ص 43-53.
    • فیاض، ابراهیم و جبار رحمانی، 1385، «مناسک عزاداری و گفتمان کربلا در دین ورزی اقشار فرودست شهری»، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ش 6، ص 22-31.
    • قمري، محمد، 1389، «بررسي رابطه دينداري و ميزان شادماني در بين دانشجويان به تفکيک جنسيت و وضعيت تأهل، روان‌شناسي و دين، ش 11، ‌ص 89-104.
    • کاظميان مقدم، کبري و مهناز مهرابي‌زاده هنرمند، 1388، «مقايسه نگرش مذهبي و سلامت رواني دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي ‌واحد بهبهان»، روان‌شناسي دين، سال دوم، ش 2، ص 79-85.
    • لطف‌آبادي، حسين، 1381، «روان‌شناسي رشد اخلاقي، ارزشي و ديني در نوجواني و جواني»، حوزه و دانشگاه، ش 31، ص 43-53.
    • مجد تيموري، مير‌محمد ولي، 1380، مراسم مذهبي، عبادات و مکان‌هاي ديني در بهداشت روان، در: چکيده مقالات اولين همايش نقش دين در بهداشت روان.
    • مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بيروت، دارالفكر.
    • محمد بن محمد مفید، 1390، امالی شیخ مفید، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، نشر نوید اسلام.
    • مير‌هاشميان، حميرا، 1380، «تأثير اعتقادات مذهبي در شکل‌گيري مکان کنترل و نيمرخ رواني دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران»، فصلنامه دانشگاه آزاد اسلامي‌، ش 2، ص 1-22.
    • Begue, L, 2002, Beliefs in justice and faith in people: just world, religiosity and interpersonal trust, Personality and Individual Differences, v. 32, p. 375−382.
    • Beti-Hallahme, B, & Argyle, M, 1997, The Psychology of Religious Behavior, Belief and Experience, New York, Routledge.
    • Boulter, L, 2002, Self-concept as a predictor of college freshman academic adjustment, College Student Journal, v. 36 (2), p. 234-246.
    • Chadwick, B. A, & Top, B. I, 1993, Religiosity and delinguency a mong LDS adolescents, Journal for the Scientific Study of Religion, v. 32, p. 100-105.
    • Compton, C, 2005, An Introduction In Positive Psychology.
    • Egall, E, & et al, 2003, Eysenck personality scale and religiosity in a US outpatient sample, Personaliy and Individual Difference, v. 37, p. 1023- 1031.
    • Ferraro, K. F & Kelly-Moor, J.A, 2006, Religious consolation among menand women: Do health problem spure seeking?, Journal for the ScientificStudy of Religion, v. 39, p. 220-234.
    • Francis, L. J, 2001, The psychology of gender differences in religion: Areview of empirical research, Religion, v. 27, p. 81-90.
    • Geertz, Clifford, 1973, Interpretation of Cultures, NewYork: Basic Book.
    • Greenway,P, & et al, 2003, Personality variables, self esteem and depression and an individual’s perception of God.Mental Health, Religion and Culture, v. 6 (1), p. 45-58.
    • Griffith, E. E, et al, 2008, "Possession, Prayer and testimony: Theraputic aspects of the Wednesday night meeting in a black churk", Psychiatry, v. 43, P. 123-139.
    • Griffith, E. E, & et al, 2003, Theraputic elements in a black church service", Hospital and Community Psychiatry, v. 35, p. 467.
    • Koeing, H. G, 1995, Religion and older man in prison, International Journal of Geriatric Psychiatry, v. 10, p. 219-230.
    • Krause, N, 1993, "Measuring Religiosity in Later Life", Journal of Research on Aging, v. 15, p. 170-197.
    • Larson, D.B, & Zinnbauer, B. J, 2000, "Conceptualizing Religion and Spirituality: Points of Commonality, Points of Departure", Journal for the Theory of Social Behaviour, v. 30, p. 51-77.
    • Loewenthal, K. M, & et al, 2002, Are women morereligious than men? Gender differences in religious activity among differentreligious group in the UK, Personaliy and Individual Differences, v. 32, p. 133-139.
    • Low, C. A, & Handel, P. J, 995, The relationship between religion and adjustment to college, Journal of college Student Development, v.36 (5), p. 406-412.
    • Lupfer, M., & wald, k, 1985, An exploration of adults’ religious orientations and the their philosophies of human nature, Journal for Scientific Study of psychology, v. 10, p. 147-163.
    • Maddi, S. R, 2002, The role of hardiness and religiosity in depression and anger, Second Biannual International Conference on Personal Meaning: Freedom, responsibly and justice (July 2002). http//www.meaning.ca/ conference/program.doc.
    • Morris, P.A, 1983, The effect of pilgrimage on anxiety, depression and religious attitude.
    • Pargament, K. I, 1997, The Psychology of Religion and Coping: Theory, Research, Practice, New York: Guilford Press.
    • Shortz, J. L, & et al, 1994, Young adults recall of religiosity, attribution, and coping in parental divorce. Journal for the Scientific Study of Religion, v. 33, 172- 179.
    • Spilka, B, et al, 1985, The Psychology of relhgion: An Emprical approach NJ: Prentice – Hall.P.14.
    • Sratton, C. W, & Reid, R. J, 2003, Treating conduct problems and strengthening social and emotional competence in young children, Journal of Emotional and Behavioral Disorders, v. 3, p. 130.
    • Stark, R, 2005, Addressing the universal gender difference in religious commitment, Journal for the Scientific Study of Religion, v. 41, p. 495-507.
    • Thompson, D. A, 1999, The role of religiosity in the school behavior of adolescents with emotional and behavioral disorders, Thesis, Florida State University, Tallahassee, v. 59, p. 25-27.
    • Thronton, A, et al, 1992, Reciprocal effects of religiosity, cohabitation, and marriage, American Journal of Psychology, v. 98, p. 628- 651.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسین خانی، محمد، یکه فلاح، محمد.(1393) اثر بخشی حضور در مراسم دهه‌ی اول محرم بر سطح دینداری عزاداران. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7(4)، 41-54

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمد حسین خانی؛ محمد یکه فلاح."اثر بخشی حضور در مراسم دهه‌ی اول محرم بر سطح دینداری عزاداران". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7، 4، 1393، 41-54

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسین خانی، محمد، یکه فلاح، محمد.(1393) 'اثر بخشی حضور در مراسم دهه‌ی اول محرم بر سطح دینداری عزاداران'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7(4), pp. 41-54

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسین خانی، محمد، یکه فلاح، محمد. اثر بخشی حضور در مراسم دهه‌ی اول محرم بر سطح دینداری عزاداران. روان‌شناسی و دین، 7, 1393؛ 7(4): 41-54