روان‌شناسی و دین، سال هفتم، شماره چهارم، پیاپی 28، زمستان 1393، صفحات 91-107

    رابطه سبک های هویت مذهبی، ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    شهرام واحدی / دانشیار روان‌شناسي تربيتي دانشگاه تبريز / vahedi117@yahoo.com
    چکیده: 
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی روابط ساختاری سبک های هویت مذهبی و ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان است. 667 دانشجو (297 پسر و370 دختر) از چهار دانشکده علوم انسانی، فنی مهندسی، علوم پزشکی و کشاورزی دانشگاه تبریز در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد که پرسش نامه های هویت مذهبی بل، ابعاد دینداری گلاک و استارک و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف را تکمیل کنند. داده های به دست آمده از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر، در تمام متغیرها تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0/p>). همچنین نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است (05/0P>). ابعاد دینداری و سبک های هویت مذهبی به عنوان متغیرهای پیش بین معنی داری برای بهزیستی روان شناختی جوانان محسوب می شود. ابعاد دینداری به صورت مستقیم و غیر مستقیم با بهزیستی روان شناختی رابطه دارد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Relationship of Religious Identity Types and Aspects of Religiosity with Students' Psychological Well-being
    Abstract: 
    The main aim of this research is to investigate the structural relations of the types of religious identity and aspects of religiosity with students' psychological well-being. 667 students (including 297 male students and 370 female students) from four colleges of Tabriz University; human sciences college, technical- engineering college, medical sciences college and agriculture college took part in this research. The testees were asked to complete Bell's questionnaire on religious identity, Glack and Stark's questionnaire about aspects of religiosity and Riff's psychological welfare scale. The data which were fixed through multi variable variance analysis test and structural equations modeling (SEM) have been analyzed. The results show that in all variables there is a significant difference between male and female students (p≥0/01). Also the results show that the offered model has particular suitability (p≥0/05). Aspects of religiosity and religious identity types are considered as significant predicted variables in the psychological well-being of the youth. Aspects of religiosity have direct and indirect relationship with psychological well-being.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    دين و مذهب يکي از اساسي‌ترين و مهم‌ترين نهادهاي جامعه بشري است، به‌طوري‌که هيچ‌گاه، بشر خارج از اين پديده، زيست نکرده و دامن از آن بر نکشيده است. اگر به صحنه گيتي نظري بيفکنيم، بسياري از اماکن را خواهيم يافت که در آنجا نه آبادي است، نه علم و نه دولت، اما هيچ جايي را نمي‌توان يافت که خدا نباشد. ياد خدا، انديشيدن در مورد عظمت پروردگار، تفکر دربارة فلسفه خلقت، تسبيح ذات حق و شکرگزاري در برابر همه نعمت‌ها موجب آرامش جان و روان است. به‌طوري‌که در آية 28 سورة رعد مي‌فرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». قرآن مجيد به حالت دروني انسان در هجوم فشارهاي روزمره اشاره مي‌کند و از حالت دعا و طلب در پيشگاه خدا پرده برمي‌دارد. به تعبير جيمز، انسان احساس مي‌کند که در وجود او يک عيب و نقص بزرگي است که موجب ناآرامي‌ها و مشکلات ماست و همچنين حس مي‌کنيم که هرگاه با قدرتي مافوق خود ارتباط برقرار کنيم، مي‌توانيم خود را از ناآرامي‌ها و ناراحتي‌‌ها نجات دهيم (نوابخش و پور‌يوسفي، 1385).
    در مورد ضرورت اين پژوهش، مي‌توان گفت: با توجه به اينکه بيشتر گروه سني جمعيت كشور ما را جوانان تشکيل مي‌دهد، بررسي و شناسايي مشکلات آموزشي و روان‌شناختي جوانان از اهميت فراوان برخوردار است. در اين ميان، لازم است به مسائل و مشكلات مهمي كه به نحوي به پيشرفت تحصيلي آنان لطمه مي‌زند، توجه لازم مبذول گردد. دانش‌آموزي که در عرصه‌هاي تحصيلي به فعاليت‌هاي متنوع آموزشي و مهارت آموزي مشغول است، بي‌شک با فشارهاي روز‌افزون هويتي به چالش مي‌افتد و چگونگي مواجه وي با اين تعارضات هويتي و از‌جمله هويت مذهبي، ممکن است فرايند فعاليت‌هاي تحصيلي او را تحت تأثير قرار دهد. هر‌يک از هويت‌ها (هويت شخصي، ديني، اجتماعي و مذهبي)، که بتواند انسان را از بحران‌هاي زندگي نجات دهد و او را از سرگرداني برهاند تا او در وجودش اختلال هويت احساس نکند، بهترين هويت است. از‌اين‌رو، مهم‌ترين هويتي که مورد تأييد انديشمندان است، هويت ديني است؛ زيرا که هويت ديني، انسان را به منبع و پشتوانه‌اي متصل مي‌کند که داراي بالا‌ترين ثبات است. علاوه بر اين، به جاودانه بودن انسان اشاره دارد، جلوه‌اي زيبا به او مي‌دهد و راه‌هاي رسيدن به کمال را براي او بيان مي‌كند. مطالعه منابع اسلامي اين نتيجه را به دست مي‌دهد که التزام عملي به اعتقادات مذهبي، عامل بازدارنده بسياري از بيماري‌هاي رواني است (عابدي، 1388).
    نتايج پژوهش‌هاي گوناگون نيز حاكى از وجود تأثير مثبت دين بر سازگارى و بهداشت روانى افراد است. براي نمونه، پژوهش‌هاي گارتنر و همكاران 1991؛ ماتون و پارگامنت 1987؛ پالوما و پندلتون، تأثير مثبت دين بر سلامت روانى، كاهش علايم بيمارى، كاهش ناراحتى و آشفتگى را گزارش داده و از وجود يك رابطه مثبت بين دين و بهداشت روانى حمايت كردند (شجاعيان و زماني‌منفرد، 1381).
    همچنين تحقيقات نشان مي‌دهد که ميزان شرکت در مراسم مذهبي، با افسردگي رابطه منفي دارد، به‌گونه‌اي‌که ميزان افسردگي در بين کساني که در اين‌گونه مراسم شركت مي‌كنند، تقريباً نصف ميزان افرادي است که به آنجا نمي‌روند (واحدي و غني‌زاده، 1388). کاپلان و همکاران نيز دريافتند که عبادت و انجام فرايض ديني، سپري ايمن در مقابل بسياري از مسائل و مشکلات و بيماري‌هاست (صادقي، 1378). هاريسون (Harrison) (2001) نيز اثر مثبت مذهب بر سلامت رواني را تأييد کرده‌اند. نتايج پژوهش روحى عزيزى و روحى عزيزى (1380)، نشان داد كه تقريباً 100% نمازگزاران معتقد بودند كه پس از انجام اين فريضه الهى به حالت سكون و آرامش روحى مى‌رسند؛ سختى‌ها و شدايد زندگى را راحت‌تر تحمل كرده و نيروى مبارزه با مشكلات، اميد و ايمان در آنها تقويت مى‌گردد. با اين حال، برخي از تحقيقات نتايج فوق را تأييد ننموده‌اند. براي مثال، زهروى و پهلواني (1380)، در بررسي نقش مراسم عبادى روزه‌دارى در سلامت روانى گزارش نمودند که بين روزه‌دارى و سلامت روانى ارتباط معنى‌دارى وجود ندارد (واحدي و غني‌زاده، 1388). بي‌‌ترديد مذهب، انسان را در مقابل هجوم اضطراب، ترديد و نااميدي نيرومند و آماده مي‌سازد. ارزش هر فرد مذهبي، به ميزان رشد آگاهي و بصيرت و دانايي وي بستگي دارد، و تا زماني که شناخت اصولي از مذهب شکل نگرفته باشد، نمي‌تواند نقش تعيين‌کننده‌اي در زندگي روبه رشد فرد داشته باشد (نوابخش و پور‌يوسفي، 1385). در اين صورت، هويت مذهبي در او شکل مي‌گيرد که در‌واقع اتکاي فرد به يک نظام يا پايگاه اعتقادي است که بر جهت‌گيري فرد در زمينه‌هاي مختلف تأثير مي‌گذارد. به‌عبارت ديگر، هويت مذهبي فلسفة زندگي و حيات يک فرد را تشکيل مي‌دهد. اهميت اين هويت از اين جهت است که انسان از فطرت و سرشت خدا‌جويي برخوردار است؛ يعني گرايش به دين و مذهب در تمامي انسان‌ها وجود دارد. اگر اين گرايش در مسير خود با موانعي مواجه نشود، انسان در جهت شناخت صحيح دين حرکت خواهد کرد و هويت مذهبي باثباتي را براي خود شکل خواهد داد. ولي اگر اين شکل از هويت، به درستي و با شناخت کافي شکل نگيرد، فرد را به انحراف و انحطاط و بحران مي‌کشاند و بر روند فعاليت‌هاي روزمره زندگي مثل سلامت رواني و تحصيل تأثير مي‌گذارد. برگين و همکاران در پژوهشي نشان دادند كه افراد داراي جهت‌گيرى مذهبى دروني يعني افرادي كه معتقدند مذهب در ذات آنها ريشه دارد و به‌صورت يک هويت در‌آمده، در مقايسه با افرادي كه جهت‌گيرى مذهبى بيروني دارند، يعني مذهب را وسيلة دستيابي به چيزهاي ديگر مي‌دانند، سلامت رواني مثبت‌تري دارند (برگين (Bergin)، 1991).
    علاوه بر اين، برخي تحقيقات نشان دادند که ميزان آثار و علائمِ شاخصِ مشكلِ روانى در ميان كسانى كه تدين بيرونى است، بيش از ساير افراد است. اما كسانى كه تدين درونى دارند، كمتر از ساير افراد مشکلات رواني داشتند. پس افراد متدين، به هر نسبت كه ايمان قوى و محكم داشته باشند، از بيمارى‌هاى روانى مصون‌تر هستند (واحدي و غني‌زاده، 1388). برخي تحقيقات به بررسي رابطه بين هويت مذهبي و مشارکت در فعاليت‌هاي مذهبي پرداختند، براي نمونه، لوستون دريافت که هويت مذهبي و مشارکت در فعاليت‌هاي مذهبي رابطه متقابل بالقوه و پويا دارند. اليسون (Ellison) (1991) نيز به اين نتيجه رسيد که فعاليت‌هاي مذهبي و التزام عملي داشتن به اعتقادات مذهبي، مانند دعا کردن و قرائت کتاب مقدس با احساس آرامش بيشتري در افراد همراه است. تحقيق نوني و وودرام (Nooney & Woodrum) (2002) نيز نشان داد که الزام رفتن به کليسا و انجام مراسم دعا، از عوامل مؤثر بر سلامت رواني هستند و با آن رابطه مثبت دارند. اما تحقيقات متضادي نيز در مورد نقش مذهب با سلامت رواني به دست آمده است. باتز و همكاران، در بررسي خود به اين نتيجه دست يافتند که معنويت شخصي با نشانگان پايين افسردگي رابطه مستقيم دارد، اما تعداد دفعات دعا با ميزان نشانگان افسردگي رابطه معناداري ندارد (رجايي و همكاران، 1388).
    همچنين نتايج پژوهش اليسون و همكاران (2001)، نشان دادند که رفتن به کليسا با احساس بهزيستي رابطه مثبت و با درماندگي رابطه منفي دارد و تعداد انجام مراسم دعا با بهزيستي رابطه ضعيف معکوس و با مضطرب بودن رابطه مثبت اندکي دارد (رجايي و همكاران، 1388). ولي بسياري از يافته‌ها حکايت از اين دارد که اعمال و شعائر مذهبي با بهزيستي روان‌شناختي رابطه مثبت معني‌دار دارد (لوين و چترز، 1998). ريف (Ryff) (1989) بهزيستي روان‌شناختي را شامل استقلال، تسلط محيطي، رشد فردي، روابط مثبت با ديگران، هدف در زندگي و پذيرش خود مي‌دانند. به‌عبارت ديگر، تجربه استقلال، توانايي رويارويي در برابر فشارهاي اجتماعي، عمل براساس راه‌حل‌هاي فردي و ارزيابي خود از طريق معيارهاي شخصي و توانايي فرد در انتخاب يا ايجاد محيط‌هايي متناسب با شرايط رواني خود از ويژگي‌هاي مهم سلامت رواني است. از‌اين‌رو، ارائه خدماتي که بهزيستي دانشجويان را تأمين مي‌کند، خودش ارزشمند است؛ زيرا دانشجويان دانشگاه بخش حياتي نيروي کار هر کشور است. ازاين‌رو، ارتقاي شرايطي که بهزيستي آنها را بهبود بخشد، پيامدهاي مثبتي براي اجتماع در پي خواهد داشت. هدف اين تحقيق ارزيابي يک مدل مفهومي ترکيبي است. در اين مدل، هويت مذهبي و فعاليت مذهبي به‌عنوان متغير پيش‌بين در ارتباط با بهزيستي روان‌شناختي (متغير وابسته درون‌زاد) در نظر گرفته شده است. با توجه به پژوهش‌هاي ياد‌شده، اکنون اين سؤال مطرح است که آيا هويت مذهبي و مشارکت در فعاليت‌هاي مذهبي دانشجويان، در بهزيستي روان‌شناختي آنان تأثيري مثبتي دارد؟

    شکل 1: مدل نظري رابطه بين سبک‌هاي هويت مذهبي و ابعاد دينداري با بهزيستي روان‌شناختي دانشجويان
    براين اساس، سؤالات و فرضيه‌هاي پژوهش به شرح زير است:
    1. دانشجوياني که ابعاد دينداري بيشتري دارند، سطوح بالاتري از هويت مذهبي موفق را گزارش خواهند کرد.
    2. افرادي که ابعاد دينداري بيشتري را گزارش مي‌کنند، سطوح بالاتري از بهزيستي روان‌شناختي برخوردارند.
    3. آيا ابعاد دينداري مستقيم و غيرمستقيم (سبک‌هاي هويت مذهبي)، بر بهزيستي روان‌شناختي تأثير دارد؟
    4. بين دانشجويان دختر و پسر از نظر بهزيستي روان‌شناختي، ابعاد دينداري و هويت مذهبي تفاوت وجود دارد.
    روش تحقيق
    با توجه به ماهيت موضوع و اهداف مورد‌نظر از نوع تحقيقات توصيفي- همبستگي است. در مطالعات همبستگي، علاوه بر تجزيه و تحليل توصيفي، رابطه بين متغيرها کشف و تبيين مي‌شود. جامعه آماري اين پژوهش کليه دانشجويان کارشناسي دانشگاه تبريز در سال تحصيلي 90 تشکيل مي‌داد (15000=N). پس از هماهنگي با معاونت پژوهشي دانشگاه تبريز، با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 667 نفر به روش خوشه‌اي تصادفي از ميان دانشجويان دانشگاه تبريز و دانشکده‌هاي علوم انساني، پايه، فني و مهندسي و دامپزشكي به‌عنوان خوشه‌ها انتخاب شد. پرسش‌نامه‌هاي هويت مذهبي، ابعاد دينداري و مقياس بهزيستي روان‌شناختي توسط دانشجويان داوطلب تکميل گرديد. سپس، براي گردآوري نهايي به کلاس‌ها مراجعه گرديد. در اين پژوهش، بهزيستي روان‌شناختي به‌عنوان متغير وابسته درون‌زاد، هويت مذهبي به‌صورت متغير مستقل درون‌زاد و فعاليت مذهبي متغير برون‌زاد در نظر گرفته شده است.
    ابزارپژوهش
    1. مقياس هويت مذهبي بل: اين مقياس 28 سؤالي داراي طيف ليکرت 6 درجه است. اين مقياس، مؤلفه‌هاي توجه و دلسوزي، ايمان، بر‌خورد دوستانه، بخشنده بودن، کمک کردن، سخت‌کوشي، صداقت و مهرباني را مي‌سنجد. روايي محتوايي اين مقياس از طريق مقايسه بين چهار وضعيت هويت مذهبي (دير‌رس؛ (جست‌وجوي صادقانه براي يافتن راه‌هاي مختلف و هدف وجود دارد و صرفاً گذشت زمان و اتلاف وقت مطرح نيست و فرد به بررسي و آزمون خود در تجارب مختلف مي‌پردازد)، زودرس؛ (مشخصه آن پرهيز کردن فرد از اکتشاف يا جست‌وجوگري فعال و انتخاب خود‌مختارانه است. فرد به‌وسيله ديگران و نه به‌وسيله خود هدايت مي‌شود)، موفق (افراد، دوره‌اي از جست‌وجوگري و اکتشاف فعال را پشت سر گذاشته و تعهدات روشني ايجاد کرده‌اند)و مغشوش؛ (اصطلاح پراكندگي هويت مترادف با مفهوم سردرگمي در هويت‌يابي اريكسون است)) در بين 600 آزمودني به دست آمد. پايايي آن در اين پژوهش، 80/0 برآورد گرديد.
    2. پرسش‌نامه ابعاد دينداري: سراج‌زاده (2009) اين پرسش‌نامه را براساس مدل گلاك و استارك تهيه و با اسلام، به‌ويژه اسلام شيعي تطبيق داده است. اين پرسش‌نامه شامل 28 سؤال است و 5 بعد دينداري را مي‌سنجد كه به ترتيب عبارتند از: 1. بعد اعتقادي يا باورهاي ديني، 2. بعد عواطف ديني، 3. بعد پيامدي يا آثار ديني، 4. بعد مناسكي يا اعمال ديني، 5. بعد شناختي. كليه عبارات پرسش‌نامه، سؤالات نگرشي بوده و در طول يك طيف 6 قسمتي از نوع طيف ليكرت ارزش‌گذاري شده‌اند. فقط عبارات معرف بُعد عملي دين، سؤالات مربوط به رفتار واقعي‌اند. وجود رابطه‌اي قوي تا متوسط بين ارزيابي افراد از ميزان دينداري خود و نمره آنان در مقياسي كه بر طبق مدل گلاك و استارك ساخته شده بود را مي‌توان نشان روايي مقياس دينداري دانست. در تحقيق شريفي، اعتبار اين آزمون از طريق همبسته كردن نمرات اين آزمون با آزمون نگرش‌سنج مذهبي خداياري فرد محاسبه شد. ضريب اعتبار محاسبه‌شده برابر بوده است با 45/0 كه در سطح 01/0< Pمعني‌دار است. ضرايب آلفاي استاندارد چهار مقياس مربوط به چهار بُعد دينداري بين 87/0 تا 92/0 نوسان داشتند، به استثناي بُعد عواطف ديني، كه ضريب آلفاي آن 56/0 بود. سراج‌زاده، به‌منظور بررسي مقدماتي پايايي پرسش‌نامه از روش آلفاي كرونباخ و روش بازآزمايي، بر روي نمونه‌اي از دانش‌آموزان استفاده كرد. ضريب آلفاي استاندارد شده 63/0 و ضريب همبستگي نمرات نوبت اول و دوم 80/0 بوده است. در اجراي نهايي پرسش‌نامه، آلفاي ابعاد مختلف دينداري بين 72/0 تا 83/0 به‌دست آمد. همچنين آلفاي سنجه كلي دينداري، كه براساس نمره پاسخ‌گويان در چهار بعد فرعي دينداري محاسبه شد، 83/0 بود. ضريب اعتبار ابعاد اين آزمون، از طريق محاسبه آلفاي كرانباخ، در پژوهش شريفي به ترتيب زير است: بُعد اعتقادي (62/0= α)، بُعد عاطفي (56/0= α)، بُعد پيامدي (66/0= α)، بُعد مناسكي (79/0=α) و اعتبار كل (78/0= α) (خداياري‌فرد و همکاران، 1377).
    3. مقياس بهزيستي روان‌شناختي: اين مقياس توسط ريف (1989) طراحي شده است که نسخه اصلي آن شامل 6 بعد و هريک از ابعاد آن داراي 20 گويه مي‌باشد. ابعاد بهزيستي روان‌شناختي ريف شامل مقياس‌هاي استقلال، تسلط محيطي، رشد فردي، روابط مثبت، هدف در زندگي و پذيرش خود مي‌باشد. پاسخ به هر پرسش، با 6 گزينه از کاملاً مخالف تا کاملاً موافق مشخص مي‌شود. شکري و همکاران در سال 1387، ضريب الفاي کرونباخ براي مقياس‌هاي سه سؤالي را 21/0 تا 35/0 گزارش کردند. ونديرنداک (Van Dierendonck) (2005) نيز مقدار آلفا را به ترتيب 68/0، 52/0، 64/0، 58/0، 17/0 و 53/0 برآورد کرد. در پژوهش واحدي و غني‌زاده، مقدار پايايي به روش دونيمه کردن و آلفاي کرونباخ به ترتيب70/. و71/. محاسبه گرديد (واحدي و غني‌زاده، 1388).
    تحليل‌هاي آماري
    پس از جمع‌آوري داده‌ها و ورود آنها به رايانه، از نرم‌افزارهاي PASW18 و Amos 18 استفاده شد. از‌آنجا‌که مدل‌يابي معادله ساختاري(SEM) به توزيع متغيرهاي غيرنرمال مي‌تواند حساس باشد، تحليل‌هاي تک‌متغيره و چند‌متغيره براي بررسي نرمال بودن داده‌ها، خطاهاي ورودي و داده‌هاي پرت اجرا گرديد. نتايج ارزيابي تحليل تک‌متغيره نشان داد که کجي مؤلفه‌هاي هويت مذهبي به ترتيب از 04/. تا143/. و کشيدگي از 08/.- تا 328/. متغير بود. همچنين کجي و کشيدگي براي متغير بهزيستي روان‌شناختي، به ترتيب 06/. و 09/.- بود. علاوه بر اين، کجي و کشيدگي متغيرهاي ابعاد دينداري نيز بين 08/.- تا 937/. در نوسان بود. کجي و کشيدگي هيچ‌يک از متغيرها، بيشتر از نقطه برش 1 نبودند (کلاين (Kline)، 1998)، که نشانگر نداشتن مشکلاتي در مورد غيرنرمال بودن تک‌متغيره مي‌باشد. در نهايت، نرمال بودن چند‌متغيره با استفاده از مقدار کشيدگي چندمتغيره نرمال شده مارديا بررسي شد. براساس نظر بنتلر و وو (Bentler & Wu)‌ (1995)، مقدار مارديا در اين مطالعه، بزرگتر از 3 نبود. علاوه بر اين، از روش جايگزيني ميانگين براي داده‌هاي گمشده استفاده گرديد.
    SEM در دو مرحله اجرا شد: در مرحله اول، ابتدا تحليل‌هاي عاملي تأييدي مورد استفاده قرار گرفت تا ميزاني که هريک از پنج متغير نهفته که به وسيله شاخص‌هايش در مدل‌هاي اندازه‌گيري پيشنهادي ما بازنمايي مي‌شود، ارزيابي شود. در مرحله دوم، وقتي مدل اندازه‌گيري پذيرفته شد، تحليل مسير براي آزمون مدل ساختاري به‌کار گرفته شد انجام شد.
    در SEM از روش بيشترين احتمال براي برآورد الگو و از برخي شاخص‌هاي ديگر براي بررسي برازندگي الگو استفاده شد. رايج‌ترين شاخص‌هاي آماري برازش مدل برازش مطلق (آماره خي دو χ2)، شاخص‌هاي تصحيح ايجازي (ريشه دوم برآورد واريانس خطاي تقريب يا RMSEA)، شاخص برازش تطبيقي (CFI) ارزيابي شده‌اند: اگر مجذور كاي از لحاظ آماري معني‌دار نباشد، بر برازندگي مناسب الگو دلالت مي‌كند. اما اين شاخص در نمونه‌هاي بزرگتر معمولاً معني‌دار است. از‌اين‌رو، شاخص مناسبي براي برازندگي الگو تلقي نمي‌گردد. بنابراين، براي کاهش حساسيت شاخص مجذور كاي به حجم نمونه، ما از مقدار χ2/df بهره برديم که مقادير کمتر از 5 دال برازش مطلوب مي‌باشد (ويتون و همكاران، 1997). مقدار نزديک به يک براي شاخص‌هايTLI ،IFI ، CFI و مقدار كوچك‌تر يا مساوي 05/. براي شاخص‌هاي RMSEA بر برازندگي مناسب و مطلوب دلالت دارند (هارينگتون (Harrington)، 2009).
    با استفاده از شاخص‌هاي اصلاح، تغييراتي در مدل ايجاد کرديم. بهره‌مندي از چنين شاخص‌ها براي تجديد مدل بايستي با احتياط انجام شود (لوهلين (Loehlin)، 1992)، فقط تغييراتي که در مدل ايجاد شد، داراي مفهوم است. شاخص‌هاي اصلاح نشان داد که با همبسته کردن برخي از باقيمانده‌هاي بسته سؤالات درون مقياس‌هاي مدل، حداکثر دو مورد براي هر متغير، شاخص‌هاي برازش مدل به‌طور قابل‌توجهي بهبود خواهند يافت. ازآنجاکه باقيمانده‌ها تأثيراتي را بازنمايي مي‌کند که در مدل قرار نگرفته است، پذيرفتني است که گويه‌هاي درون يک عامل به شيوه مشابه تحت تأثير قرار گيرند (بروس و استونس (Bruce & Stevens)، 2001).
    يافته‌هاي تحقيق
    390 نفر از شرکت‌کنندگان (5/58 درصد) دختر و 273 نفر (9/40 درصد) دانشجويان پسر بودند. با توجه به جدول 1، ميانگين کلي نمرات دانشجويان دختر، در متغير هويت مذهبي بالاتر از ميانگين کلي نمرات دانشجويان پسر در همان متغير بود. ميانگين نمرات هويت مذهبي و بهزيستي روان‌شناختي و ابعاد دينداري دانشجويان دختر بالاتر از ميانگين نمرات هويت مذهبي و بهزيستي روان‌شناختي دانشجويان پسر مي‌باشد.
    جدول 1: شاخص‌هاي توصيفي هويت مذهبي، ابعاد دينداري و بهزيستي روان‌شناختي بر حسب جنسيت
    انحراف معيار    ميانگين    تعداد    جنسيت    متغيرها
    12/9    62/99    384    دختر    
    15/11    00/1    270    پسر    هويت مذهبي
    17/10    74/99    658    کل    
    87/22    30/1    385    دختر    
    66/28    15/1    270    پسر    ابعاد دينداري
    86/26    23/15    656    کل    
    16    44/1    385    دختر    بهزيستي روان‌شناختي
    08/18    43/1    270    پسر    
    80/17    44/1    659    کل    
    نتايج جدول 2، نشان داد که ضريب همبستگي بين ابعاد دينداري (اعتقادي، تجربي، مناسك فردي و جمعي، پيامدي و شناختي) و بهزيستي روان‌شناختي همبستگي مثبت وجود دارد (01/0p<)؛ به اين معني كه با افزايش اين ابعاد، بهزيستي روان‌شناختي نيز افزايش يافت.
    جدول 2: رابطه همبستگي ابعاد دينداري با بهزيستي روان‌شناختي (502N= )
    متغيروابسته         اعتقادي    تجربي    مناسك فردي    مناسك جمعي     پيامدي    شناختي
    بهزيستي روان‌شناختي    ضريب همبستگي    09/0    16/0    16/0    11/0    12/0    20/0
        سطح معني‌داري    02/0    001/0    001/0    012/0    008/0    001/0
    نتايج جدول 3 در مورد رابطه بين ابعاد هويت مذهبي (هويت پراكنده، تعليقي، زودرس و موفق)، با بهزيستي روان‌شناختي نشان داد كه بين همه ابعاد هويت مذهبي زودرس و موفق رابطه مثبت، ولي با هويت پراكنده، تعليقي رابطه منفي و معني‌داري وجود دارد (01/p<.)؛ به اين معني كه با افزايش نمرات هويت موفق، حتي زودرس در دانشجويان، بهزيستي روان‌شناختي آنان نيز افزايش مي‌يابد. بعکس، بهزيستي روان‌شناختي در بين دانشجويان داراي هويت پراكنده و تعليقي پايين بود.
    جدول 3: رابطه همبستگي سطوح هويت مذهبي با بهزيستي روان‌شناختي (495=N)
    متغيروابسته     متغيرهاي مستقل    هويت پراكنده    هويت زود رس    هويت تعليقي    هويت موفق 
    بهزيستي روان‌شناختي
        ضريب همبستگي    167/0-    169/0    167/0-    210/0
        سطح معني داري    001/0    001/0    001/0    001/0
    مدل اندازه‌گيري
    مدل اندازه‌گيري بيانگر بارهاي عاملي متغيرهاي مشاهده‌شده براي متغير نهفته است. شاخص‌هاي نيکويي برازش رايج مدل‌هاي اندازه‌گيري براي سه متغير نهفته در قالب جدول 5 ارائه شده است. نتايج جدول 5، حاکي از اين است که شاخص‌هاي نيکويي برازش، مدل‌هاي اندازه‌گيري ما با داده‌ها برازش مطلوبي داشت. همه بارهاي عاملي شاخص‌ها روي متغيرهاي نهفته معني‌دار بودند (001/. p <)؛ بدين معناست که همه سازه‌هاي نهفته به خوبي به‌وسيله شاخص‌هايشان بيان مي‌شوند.
    جدول 5: شاخص‌هاي برازش مدل‌هاي اندازه‌گيري متغيرهاي مکنون
    متغير نهفته    شاخص‌ها
        CMIN/DF    RMSEA     CFI    IFI    NFI     TLI 
    ابعاد دينداري    26/8    111/.    964/.    964/.    960/.    905/.
    سبک هويت مذهبي    14/12    138/.    962/.    963/.    959/.    615/.
    بهزيستي روان‌شناختي     557/1    031/.    985/.    986/.    963/.    938/.
    مدل ساختاري
    پس از تأييد مدل‌هاي اندازه‌گيري متغير‌هاي پژوهش و انجام برخي اصلاحات لازم در آنها، براي بررسي حمايت از مدل فرضي ارائه‌شده در شکل 1، از تحليل مسير استفاده شد که شامل مسيرهاي مستقيم و غيرمستقيم مربوط به بهزيستي روان‌شناختي حاصل از هريک از متغيرهاي ابعاد دينداري و هويت مذهبي مي‌باشد. روشي که براي آزمون تناسب مدل پيشنهادي مورد استفاده قرار گرفت، برآورد بيشينه احتمال بود. نتايج جدول 6 نشان مي‌دهد که اثر مستقيم و غيرمستقيم ابعاد دينداري و سبک‌هاي هويت مذهبي بر بهزيستي روان‌شناختي دانشجويان معني‌دار است (05/0>P).
    جدول 6: اثر مستقيم، غيرمستقيم و اثر کل استاندارد متغيرهاي نهفته در مدل
    اثرها    اثرات مستقيم    اثرات غيرمستقيم    اثرات کل
    از ابعاد دينداري بر:            
    هويت پراکنده    **41/.-    -    **41/.-
    هويت تعليقي    **44/0-    -    **44/0-
    کسب هويت    **44/0    -    **44/0
    هويت زودرس    **45/0    -    **45/0
    بهزيستي روان‌شناختي    **19/0    *05/0-    **14/0
    از هويت مذهبي بر بهزيستي روان‌شناختي:            
    هويت پراکنده     **25/.-    -    **25/.-
    هويت تعليقي    **14/0-    -    **14/0-
    کسب هويت     **16/.-    -    **16/.
    هويت زودرس    **10/0    -    **10/0
    *05/0>P    **01/0>P 
    شاخص‌هاي نيکويي برازش براي اين مدل، در سطح مطلوبي است. اين مدل با داده‌هاي تجربي و پژوهش برازش خوبي دارد؛ به‌طوري‌که مقدار شاخص برازش هنجاريNFI  برابر با (93/0) برازش نسبتاً خوب مدل را نشان مي‌دهد. مقدار شاخص برازش تطبيقي (94/0=CFI)، شاخص برازش افزايشي (94/.= IFI)، شاخص تاکر –لويس (89/. =TLI) و شاخصRMSEA  برابر با (08/0) نزديک به 1 است و از برازش خوب مدل حکايت دارد. ضرايب به‌دست‌آمده براي کلية مسيرها و مقدار خطاي متغيرها در نمودار (1) ارائه شده است. تمامي بارهاي عاملي نهفته معني‌دار بودند (001/.>P). 12 درصد واريانس را بهزيستي روان‌شناختي دانشجويان را تبيين مي‌کرد.

    شکل 2: نمودار نهايي تحليلي مسير همراه با ضرايب استاندارد مسيرها و مقدار خطاي متغيرها
    براي تعيين تفاوت بين دانشجويان دختر و پسر از لحاظ متغيرهاي وابسته، از روش واريانس چند‌متغيره بهره گرفته شد. براي تعيين معني‌داري اثر گروه‌ها بر متغيرهاي هويت مذهبي، ابعاد دينداري و بهزيستي روان‌شناختي از آزمون لامبداي ويلكز استفاده شد. مقدار آن (01/0 P<، 62/12= (6=Df1 و 306/1 =Df2) F) نشان مي‌دهد که بين متغيرهاي هويت مذهبي، ابعاد دينداري، و بهزيستي روان‌شناختي از نظر جنسيت، تفاوت معني‌داري وجود دارد. در بررسي برابري واريانس‌هاي متغيرهاي وابسته در بين گروه‌هاي جنسي، نتايج آزمون لون معني‌دار بود (01/0p <).
    نتايج جدول 2، حاکي از آن است که دو گروه مورد مقايسه يعني دانشجويان دختر و پسر، از لحاظ ابعاد دينداري و هويت مذهبي و بهزيستي با يكديگر تفاوت معني‌داري دارند (05/0P<). ازاين‌رو، مي‌توان نتيجه گرفت كه ميزان تمام متغيرها در دانشجويان دختر بالاتر از دانشجويان پسر است. 
    جدول 2: تحليل واريانس تك متغيره براي مقايسه اثرات گروه‌هاي مورد مقايسه بر متغيرهاي وابسته
    متغير وابسته    مجموع مجذورات    درجه آزادي    ميانگين مجذورات    F    سطح معناداري
    هويت مذهبي     470/317988    1    470/317988    09/3    001/0
    ابعاد دينداري    540/425428    1    540/425428    96/642    001/0
    بهزيستي     815/620443    1    815/620443    99/1    001/0
    بحث و نتيجه‌گيري
    نتايج اين پژوهش بيانگر اين است كه بين دانشجويان دختر و پسر، از نظر هويت مذهبي و بهزيستي روان‌شناختي تفاوت معني‌داري وجود ندارند. اما به لحاظ ابعاد دينداري، بين دو گروه تفاوت معني‌داري مشاهده شد. به‌طوري‌كه ميزان شركت دانشجويان دختر در فعاليت‌هاي مذهبي بيشتر از دانشجويان پسر است. نتايج اين تحقيق در زمينه هويت مذهبي با يافته‌هاي زنوزيان و همكاران (1375)، احدي و همكاران (1387)، صفايي‌نژاد و فتحيان (1382)، همسو و با نتايج يافته‌هاي شيرشاهي (1378) و خداياري‌فرد (1377) ناهمسو مي‌باشد. دليل ناهمسو بودن نتايج به‌دست‌آمده با ساير تحقيقات، به نمونه مورد بررسي آنها يعني دانش‌آموزان مربوط مي‌شود. افزون بر اين، نتيجه ديگر اين تحقيق مبني بر اينكه ابعاد دينداري در دانشجويان دختر بيشتر از پسران بود، با نتايج پژوهش‌هاي علوي (1379) و گنجي (1383) همسو و با يافته طالبان (1377) ناهمسو بود. با توجه به متفاوت بودن نمونه حاضر، با نمونه‌هاي پژوهش‌هاي انجام‌يافته و همچنين همگن بودن گروه نمونه در مطالعه حاضر و طي كردن فرايند شكل‌گيري هويت و برخورداري از ساختارهاي اجتماعي تقريباً يكسان، روشن است كه بين دو گروه از لحاظ متغيرهاي هويت مذهبي و بهزيستي روان‌شناختي تفاوت‌هاي چشمگيري مشاهده شود.
    افزون بر اين، نتيجه اين پژوهش، نشان داد كه بين ابعاد دينداري دانشجويان و هويت مذهبي موفق آنها رابطه مثبت معني‌دار وجود دارد. اين يافته با نتايج پژوهش عظيمي‌يزدي (1381) و آقاياني چاوشي و همكاران (1387)، مبني بر اينكه رفتن به محيط‌هاي مذهبي، با هويت آنان رابطه مثبت دارد، همسو است. بنابراين، انتظار مي‌رود كه در جوانان مذهبي الگوي هويت موفق را ظاهر شود؛ زيرا دين و پذيرش آن، نقش مهمي در شکل‌گيري سبك هويتي جوانان به عهده دارد. مذهب موجب احساس معنا‌بخش بودن زندگي و به نوعي پاسخ به سؤالات جوانان در مورد هدف و معناي زندگي مي‌شود كه اين به نوبه خود، بر هويت جوان تأثير مي‌گذارد. پس با افزايش معنا‌بخشي زندگي و نگرش مذهبي، هويت يافتگي و سلامت روان نيز افزايش مي‌يابد. اين امر بيانگر ميزان معناجويي و اعتقادات مذهبي در حفظ و بهداشت رواني افراد جامعه است.
    از ديگر نتايج پژوهش، اين است كه تمام ابعاد دينداري با بهزيستي روان‌شناختي همبستگي مثبت معني‌داري دارد. در تأييد اين فرضيه، يافته‌هاي زيادي به‌دست آمد: از‌جمله عباسي و جان‌بزرگي (1389)، ميرز و اينگلهارت (1990)، هاديانفرد (1384)، سرگلزايي و همكاران (1380)، جليلوند (1380)، شجاعيان و زماني منفرد (1381)، صادقي و مظاهري (1384)، كرمي (1385)، پناهي (1382) و زهرا كار (1383). نتايج همة اين پژوهش‌ها، حاكي از اين است كه حضور در مكان‌هاي مذهبي و شركت در فعاليت‌هاي مذهبي، حتي اگر فرد، اعتقادات محكم و ثابتي نداشته باشد و مذهب برايش دروني نشده باشد، باز هم تأثير زيادي در بهزيستي روان‌شناختي او دارد.
    همچنين نتايج به‌دست‌آمده حکايت از اين دارد كه همة ابعاد هويت مذهبي، با بهزيستي روان‌شناختي دانشجويان رابطه معني‌داري دارند. نتايج تحليل مسير نيز مشخص كرد كه از بين متغيرهاي پيش‌بين، متغير هويت پراكنده (38/-0)، هويت موفق (24/0) و ابعاد دينداري (21/0) اثر معني‌داري بر بهزيستي روان‌شناختي دارند؛ يعني با افزايش هويت موفق و ابعاد دينداري، بهزيستي روان‌شناختي نيز افزايش مي‌يابد. ولي درجه تأثير‌گذاري هر‌يك از آنها بر بهزيستي روان‌شناختي متفاوت است. هويت موفق بيشترين تأثير را بر افزايش ميزان بهزيستي روان‌شناختي دانشجويان دارد. پس از هويت موفق، هويت زودرس در درجه دوم اهميت قرار دارد. در اين ميان، ابعاد دينداري نيز در درجه بعدي اهميت قرار دارد. اين يافته با نتايج كوئنيگ و فوترمن (Koenig & Futterman) (1995)، پارگامنت و ماهوني (2002)، واتسون و كلارك (Watson, D, & Clark) (1992)، زنوزيان و همكاران (1387)، طهماسبي‌پور و كمانگيري (1375)، جان‌‌بزرگي (1387)، سرگلزايي و همكاران (1380)، جليلوند (1380)، شجاعيان و زماني منفرد (1381)، مكنالتي (McNulty) (2004)، كرمي (1385)، پناهي (1382) و زهراكار (1383)، همسويي دارد. در‌واقع، بيشتر پژوهش‌هاي انجام‌يافته در اين مورد، اين فرضيه را تأييد مي‌كنند. تحقيقات متضاد در اين رابطه، بيشتر به اين مورد اشاره دارد كه مذهب در صورتي كمترين تأثير را بر بهزيستي روان‌شناختي دارد كه فرد داراي جهت‌گيري بيروني بوده و از دين به‌عنوان دستاويزي براي رسيدن به اهداف خود استفاده كند. ولي اگر فرد داراي جهت‌گيري ديني دروني باشد؛ يعني مذهب در درون او شكل گرفته باشد، در اين صورت، تأثير آن بر سلامت رواني جوان دو چندان خواهد بود.
    از محدوديت‌هاي اصلي اين پژوهش، مي‌توان به مشکلاتي که در بحث روان‌شناسي مذهب، به‌ويژه در ايران وجود دارد، موضوع با اهميت آزمون‌سازي و فراهم‌سازي ابزارهاي مناسب پژوهشي است. علي‌رغم آنکه در جامعه ايران، خوشبختانه اقبال چشم‌گيري در مطالعه روان‌شناسي مذهب وجود دارد، اما با جرئت مي‌توان گفت که آزمون استاندارد‌شده‌اي در اين زمينه وجود ندارد.
     
     

    References: 
    • احدي، حسن و همكاران، 1387، «بررسي رابطه بين هويت ديني و ملي دانشجويان با هويت ديني و ملي والدينشان»، روزنامه آفرينش، ش 3207.
    • آقاياني چاوشي، طالبيان، داود، طرخوراني، حميد، صدقي جلال، هما و آزرمي، هاله و فتحي آشتياني، علي (1387)، «بررسي رابطه نماز با جهت‌گيري مذهبي و سلامت روان»، مجله علوم رفتاري، ش2، ص 149-156.
    • پناهى، على‏احمد، 1382، بررسى رابطه ميزان تقيد به نماز و سطح اضطراب دانش‏آموزان سال دوم دبيرستان شهرستان قم، مقطع سنى 16 سال در سال تحصيلى 82–81، پايان‏نامه كارشناسى ارشد، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى.
    • جان‌بزرگي، مسعود، 1386، «جهت‌گيري مذهبي و سلامت روان»، پژوهش در پزشكي، ش 4، ص 345-350.
    • جليلوند، محمد‌امين، 1380، «بررسي رابطه سلامت روان و پايبندي به معنقدات ديني»، در: اولين همايش بين‌المللي نقش دين در بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات درماني ايران.
    • خداياري‌فرد، محمد و همكاران، ‌1377، «آماده‌سازي مقياس نگرش مذهبي دانشجويان»، روان‌شناسي، ش 15، ص 268-285.
    • رباني، رسول و فتحيان صفائي‏نژاد، 1384، «فاصله نسلي با تأکيد بر وضعيت دينداري و ارزش‌هاي اجتماعي‏ مطالعه موردي شهر دهدشت»، مجله پژوهشي دانشگاه اصفهان، ش 2، ص 21-40.
    • رجايي، علي و همكاران، 1388، «باورهاي ذهني اساسي، بحران هويت و سلامت عمومي جوانان»، روان‌شناسي تحولي، ش 6، ص 97-107.
    • روحي عزيزي، مهتاب و مريم روحي عزيزي، 1380، «تأثير نماز به‌عنوان يکي از ارکان دين مبين اسلام بر سلامت جسمي- رواني نسل جوان» در: اولين همايش بين‌المللي نقش دين در بهداشت رواني، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات درماني ايران.
    • زنوزيان، سعيده و همكاران، 1387، «بررسي ارتباط سلامت روان با مذهب دروني و بيروني در شهر کاشان»، روان‌شناسي دانشگاه تبريز، ش 3، ص 59-83.
    • زهراکار، کيانوش، 1383، «بررسی رابطه دینداری و سلامت روانی»، اندیشه شاهد، ش ۱، ص ۲۷۹-۲۹۰.
    • زهروي، طاهره و هاجر پهلوانى، 1380، «مطالعه نقش روزه‌دارى در سلامت روانى گروهى از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكى زاهدان» در: اولين همايش نقش دين در بهداشت روانى، تهران، دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درماني ايران.
    • سراج‌زاده، سيدحسين و محمدرضا پويافر، 1386، «مقايسه تجربي سنجه‌هاي دينداري: دلالت‌هاي روش‌شناسانه كاربرد سه سنجه در يك جمعيت»، جامعه‌شناسي ايران، ش 8، ص 37-70.
    • سرگلزايي، محمدرضا و همكاران، 1380، «آيا فعاليت‌هاي مذهبي مي‌تواند از افسردگي، اضطراب و سوء مصرف مواد در دانشجويان پيشگيري نمايد؟» در: اولين همايش بين‌المللي نقش دين در بهداشت رواني، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات درماني ايران.
    • شجاعيان، رضا و افشين زماني منفرد، 1381، «ارتباط دعا با سلامت رواني و عملكرد شغلي كاركنان فني صنايع مهمات‌سازي»، انديشه و رفتار، ش 2، ص 33-39.
    • شيرشاهي، ذبيح‏اللّه، 1378‏، بررسي نظارت شاگردان متوسطه دربارة ارزش‏ها و اعتقادات مذهبي، پايان‏نامه كارشناسي ارشد روان‌شناسي، دانشكده علوم تربيتي، دانشگاه تهران.
    • صادقي، منصوره‌السادات و محمدعلي مظاهري، 1386، «مقايسه سبک‌هاي دلبستگي در مادران با سابقه سقط جنين عمدي وخودبخودي و مادران بدون سابقه سقط»، پزشکي باروري و ناباروري، دوره 8، ش 1، ص 60-70.
    • صادقي، محمود، 1378، جايگاه دين در سلامت رواني، تهران، طريق کمال.
    • طالبان، محمدرضا، 1377، سنجش ديندارى و گرايش جوانان دانش‏آموز نسبت به نماز، تهران، اداره آموزش و پرورش منطقة 5.
    • طهماسبى‌پور، نجف و مرتضي كمانگرى، 1376، بررسى ارتباط نگرش مذهبى با ميزان اضطراب، افسردگى و سلامت روانى گروهى از بيماران بيمارستان‌هاى شهداى هفتم تير و مجتمع حضرت رسول اكرم در نيمه اول 1375، پايان‌نامه دوره دكترا پزشكى، دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران.
    • عابدي، ستاره، 1388، بررسي رابطه سبک‌هاي هويتي و التزام عملي به اعتقادات مذهبي، پايان‌نامة کارشناسي ارشد، روان‌شناسي، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي.
    • عباسي، مهدي و مسعود جان‌بزرگي، 1389، «رابطه ابعاد جهت‌گيري مذهبي با پايداري هيجاني»، روان‌شناسي و دين، ش 3، ص 5ـ18.
    • عظيمي‌يزدي، عصمت، 1381، بررسي وضعيت و عوامل مرتبط با نگرش مذهبي دانش‏آموزان دبيرستان‏هاي دخترانه شهر كرمان، پايان‏نامه كارشناسي ارشد، مديريت آموزشي، كرمان، دانشگاه شهيد باهنر.
    • علوي، سيدحميدرضا، 1379، بررسي رفتار و عملكرد ديني نوجوانان سال‏هاي اول، دوم و سوم دبيرستان‏هاي كرمان، كرمان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي.
    • کرمي، جهانگير و همكاران، 1385، «بررسي روابط چندگانه ابعاد جهت‌گيري مذهبي با سلامت رواني در دانشجويان دانشگاه رازي»، علوم تربيتي و روان‌شناسي دانشگاه شهيد چمران، ش 3، ص 31-52.
    • گنجي، محمد، 1383، تبيين وضعيت دينداري دانشجويان دانشگاه اصفهان، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
    • نوابخش، مهرداد و حميد پوريوسفي، 1385، «نقش دين و باورهاي مذهبي بر سلامت روان»، پژوهش ديني، ش 14، ص 71-94.
    • هاديان‌فرد، حبيب، 1384، «احساس ذهني بهزيستي و فعاليت‌هاي مذهبي در گروهي از مسلماناني، انديشه و رفتار، ش 41، ص 224-232.
    • واحدي، شهرام و سميه غني‌زاده، 1388، «الگوي روابط بين انگيزش دروني مذهبي، نماز، بهزيستي معنوي و کيفيت زندگي با بهزيستي روان شناختي دانشجويان»، پژوهش در سلامت روان‌شناختي، ش 2، ص 27-42.
    • Bell, D. M, & et al, 2009, Religious Identity: Conceptualization and Measurement of the Religious Self, Dissertation, Available from URL: http://pid.emory.edu/ark:/25593/19z1p.
    • Bentler, P. M, & Wu, E. J. C, 1995, EQS/Windows user’s guide, Multivariate Software, Encino, CA.
    • Bergin, A, 1991, Values and religious issues in psychotherapy and mental health, American Psychologist, v. 46, p. 394-403.
    • Bruce, J, & Stevens, J. J, 2001, Exploratory and confirmatory and factor analysis of the school level environment questionnaire (SLEQ), Learning Environments Research, v. 4, p. 325–344.
    • Ellison, C. G, 1991, Religious involvement and subjective well-being, Journal of Health and Social Behavior, v. 32, p. 80-99.
    • Ellison, C. G, & et al, 2001, Religious involvement, stress, and mental health, Social Forces, v. 80, p. 215-249.
    • Harrington, D, 2009, Confirmatory factor, Oxford University Press, Inc.
    • Harrison, M. O, 2001, Religious freedom and the challenge of modern pluralism, International Review of Psychiatry, v. 13, p. 86-94.
    • Kline, R. B, 1998, Principles and Practice of Structural Equation Modeling, Guilford Publications, New York.
    • Koenig, H.G, & Futterman, A, 1995, Religion and health outcomes, a paper, presented at Conference on Methodological Approaches to the Study of Religion, National Institute on aging.
    • levin, J. S, & et al, 1995, Religious effects on health status and life satisfaction among black American, Journal of Gerontology (social Sciences), v. 50, p. 154-163.
    • Loehlin, J. C, 1992, Latent variable models: An introduction to factor, path, and structural analysis (2nd ed), Hillsdale, NJ: Erlbaum.
    • McNulty, K, & et al, 2004, Perceived uncertainty, spiritual well-being, andpsychosocial adaptation in individuals with multiple sclerosis, Rehabilitation Psychology, v. 49, p. 91–99.
    • Myers, D.G, 1992, The Pursuit of Happiness, New York, NY: William Morrow.
    • Nooney, J, & Woodrum, E, 2002, Spiritual and religious factors in substance use, Journal for the Scientific Study of Religion, v. 41, p. 359-368.
    • Pargament، K. L, & et al, 2002, Handbook of positive psychology, Oxford: Oxford University Press.
    • Ryff, C. D, 1989, Happiness is everything، or it is explorations on the meaning of psychological wellbeing, Journal of Personality and Social Psychology, v. 57, p. 1069-1081.
    • Van Dierendonck, D, 2005, The construct validity of Ryff’s Scales of Psychological Well-being its extension with spiritual well-being, Personality and Individual Differences, v. 36، p. 629-643.
    • Watson, D, & Clark, L. A, 1992, On trait and temperaments, Journal of Personality, v. 60, p. 441-476.
    • Wheaton, B, & et al, 1977, Assessing Reliability and Stability in Panel Models, Sociological Methodology, v. 8 (1), p. 84-136.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    واحدی، شهرام، ، .(1393) رابطه سبک های هویت مذهبی، ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7(4)، 91-107

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شهرام واحدی؛ ."رابطه سبک های هویت مذهبی، ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7، 4، 1393، 91-107

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    واحدی، شهرام، ، .(1393) 'رابطه سبک های هویت مذهبی، ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 7(4), pp. 91-107

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    واحدی، شهرام، ، . رابطه سبک های هویت مذهبی، ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان. روان‌شناسی و دین، 7, 1393؛ 7(4): 91-107