اثربخشی آموزش صبر بر امید و بهزیستی روانشناختی مادران کودکان کمتوان ذهنی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
خانواده بهعنوان یکی از ارکان مهم هر جامعهای، با مسائل و ناملایمات بسياري مواجه است. یکی از مسائلي که میتواند بهزیستی روانی را تحت تأثیر قرار دهد، تولد و مراقبت از کودکان کمتوان ذهنی است، که میتواند در هر خانوادهایی رویدادی نامطلوب و چالشزا تلقی شود. این رویداد، احتمالاً تنیدگی و سرخوردگی، غم و ناامیدی را به دنبال خواهد داشت و میتواند سلامت روان خانواده را به مخاطره اندازد (مفیدی، 1376، ص 76).
فشارها و مشکلات وارد بر والدین کودکان کمتوان ذهنی، به دلیل استمرار و شدت، علاوه بر سلامت جسمی و روانی آنها، سلامت و آرامش فرزندان سالم و فرزندان دارای کمتوان ذهنیشان و در سطح گستردهتر، سلامت و بهداشت روانی خانواده و جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد (کاوه و همكاران، 1390). در چنین موقعیتی، گرچه همة اعضای خانواده آسیب میبیند، مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکلدار والدین، بهویژه مادران را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار میدهد (میکائیلی منیع، 1388). ازآنجاکه مادر، نخستين فردي است كه به طور مستقيم با كودك ارتباط برقرار ميكند، رويارويي مادر با فرزند كمتوان ذهني، نياز كودك به مراقبت دائمي، فراهم ساختن شرايط ویژه رشد، تجربة تنش ناشي از وجود رفتارهاي آييني، مشكلات زباني، قشقرق و فقدان مهارت مراقبت از خود در اين گروه از كودكان، همگي زمينة تضعيف كاركرد طبيعي مادر را فراهم ميكند و سلامت او را به خطر مياندازد (نریمانی و همكاران، 1386).
يكي از مهمترين منابع زمينهساز اين گروه از مشكلات روانشناختي برای مادران، نااميدي است. «اميد» بهعنوان يكي از منابع مقابلهاي انسان در سازگاري با مشكلات است (دوسارد (Doussard) و همكاران، 2003). اشنایدر (Snyder) (2002)، اميد را مجموعهاي شناختي ميدانند كه مبتني بر احساس موفقيتِ ناشي از منابع گوناگون و مسيرهای دستيابي به اهداف است. بنابراین، نظریه امید، اساساً یک نظریه شناختی است و یک هیجان انفعالی نیست. امید از سه مؤلفه مرتبط به هم، یعنی تفکر هدف، تفکر عامل و تفکر گذرگاه تشکیل شده است. «تفکر هدف»، شامل چیزی است که فرد مایل است به آن دست یابد، یا آن را تجربه و یا ایجاد كند. بهترین اهداف، اهدافی هستند که انگیزة فرد را فزایش میدهد و پایدار میباشد. «تفکر عامل»، بسیار شبیه به انگیزه است و منجر به حرکت انسان در مسیرهای در نظر گرفته شده است. «تفکر گذرگاه»، توانایی ادراک شده فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است. ازآنجاکه برخی طرحها و نقشهها، ممکن است با شکست مواجهه شوند، افراد دارای امید بالا، براي مقابله با موانع احتمالی، چندین گذرگاه را در نظر میگیرند (اشنایدر، 2002).
«تفکر هدف» از منظر قرآن کریم، هدف اساسی زندگی آدمی، همواره در ارتباط الله است. هيچ مفهوم عمدهاي جداي از خدا، در قرآن وجود ندارد؛ چراکه اميد در راستاي تکامل انسان است و تکامل انسان در قرآن، به سوي خليفةالله (بقره: 30) و مظهر تجلي اسماء الهي است. بنابراین، از منظر قرآن، اهداف مطلوب اهدافی هستند که آدمی را به سوی خداوند و معنویت سوق دهند. اهداف نامطلوب، اهدافي هستند كه حاصل القائات شيطان ميباشند و موجب گمراهي آدمي ميگردند (طباطبائی، 1417ق، ج 5، ص 138). تفکر عامل از منظر قرآن، انگیزه یا انرژی روانی لازم برای تعقیب هدف، یکی دیگر از مؤلفههای امید است. این انگیزش روانی در قرآن، ایمان و افزایش روح معنوی است (مجادله: 22؛ طباطبائی، 1417ق، ج 19، ص 196). تفکر گذرگاه از منظر قرآن کریم، عبارت است از: کلیه تلاشهای آدمی براي نیل به اهداف دنیوی و اخروی خویش (البته با فرض رعایت تقوا و اخلاص در انجام امور) (همان، ج 13، ص 406) و بهطورکلی انجام کلیة اموری که موجب خشنودی خدا و پیامبرش میشود. همچنین، پرهیز از ارتکاب معاصی و گناهان و هر آنچه که موجب خشم خدا و رسول او میگردد.
آثار سودمند اميد بر سلامت جسماني و رواني در پژوهشهاي مختلفي تأييد شده است (کاترین (Catherine) و همكاران، 2003). سطح پايين اميد، پيشبينيكنندة سطح افسردگي و كاستيهاي رواني اجتماعي است (اشنایدر و همكاران، 1991). اميدواري، با بهزيستي روانشناختي نیز رابطه نزدیکی دارد. رودريگز (Rodriguze) (2006) نشان داد که بين اميد و رضايت از زندگي (از مؤلفههای بهزيستي روانشناختي) رابطة مثبت وجود دارد. جورج (George) (2010)، در پژوهشی نشان داد که بين اميدواري و رضايت از زندگي رابطة مثبت معناداري وجود دارد. به عقيدة استاتس (Staas) (1986) بين امید و بهزیستی روانی يك رابطة تعاملي وجود دارد كه افزايش اميد، موجب بهزيستي رواني، بيشتر در زندگي ميشود. با اميدواري، شخص ميتواند احساس بهزيستي و رضايت از زندگي داشته باشد (اشنايدر، 2002). نااميدي، شخص را در برابر عوامل تنشزا، و بيدفاع رها ميكند. شخص با گذشت زمان، همة اميد خود را از دست ميدهد. مفهوم «امید» با متغییر مشابه صبر (تابآوری) نیز در ارتباط ميباشد که در تحقیقات کولینس (Collins) (2013)، اجرمن (Eggerman) و همكاران (2012)، هو (Ho) و همكاران (2011) نادري و حسيني (1389)، زاهدبابلان و همكاران (1390) این مسئله نشان داده شده است.
بسیاری از متخصصان سلامت روانی بر این باورند که به رغم فعالیتهایی که براي ارتقا سلامت روانی خانوادههای کودکان دارای ناتوانی صورت گرفته است، بسیاری از آنها همچنان از بیماریهای مرتبط با استرس رنج میبرند. اين امر ناشي از شرایط ویژه این کودکان، ویژگیهای والدین و محیط میباشد (پرند و شکوهییکتا، 1390). روانشناسان فشار رواني (استرس) را اينگونه تعريف كردهاند: «فشار رواني شرايطي است كه در نتيجة تعامل ميان فرد و محيط به وجود ميآيد و موجب ايجاد ناهماهنگي ـ چه واقعي و چه غيرواقعي ـ بين تواناييهاي زيستي، رواني و اجتماعي فرد با پيامدهاي يك موقعيت ميگردد» (سارافینو (Sarafeno)، 1384، ص 105). در اين تعريف، توازن بين منابع دروني و الزامات محيط در نظر گرفته شده است؛ يعني استرس زماني ايجاد ميشود كه فشار موقعيتي بيش از منابع دروني فرد باشد. اما اگر تعادل برقرار باشد؛ يعني در عين اينكه فشار موقعيتي زياد است، ولي فرد منابع دروني (بردباري) كافي در اختيار داشته باشد، فشار رواني به وجود نميآيد. بنابراين، اگر فردي صبور باشد، كمتر به فشار رواني مبتلا ميشود و بهزیستی روانشناختی در او بیشتر میشود (نوری، 1387).
در کمک به اینگونه خانوادهها میتوان به آموزشهای مدیریت استرس و راهبردهای مقابلهای مناسبی پرداخت که هدف از آنها، کاهش تأثیرهای مخرب استرس است. ازآنجاکه، برای استرس سطح بهینهای وجود دارد، میتوان گفت: هدف از مدیریت آن، دانشافزایی و مهارتآموزی برای کنترل استرسها و ماندن در سطح بهینه است (پرند و شکوهییکتا، 1390).
براي کمک به این خانوادهها، اگر راهکارهای مورد استفاده متناسب با بسترهای اجتماعیشان باشد، کار درمان و آموزش اثربخشتر میشود. با توجه به جامعه دینیمان، دین شامل راهکارهایی بسیار مناسبی است و میتواند یکی از عوامل مؤثر بر همة ابعاد وجودی انسان، از جمله سلامت و بهزیستی روانی باشد. بسیاری از مردم به اعتقادات و نهادهای دینی روی میآورند تا در مقابله با بحرانها، ایجاد امیدواری و تأمین سلامت از آنها استفاده مثبت کنند (زهراکار، 1384).
از جمله مفاهیم دینی که توسعه و تقویت آن برای بهرهمندی از یک زندگی مؤمنانه ضروری است، «صبر» است. صبر از جمله مهمترین ارکان ایمان است و پیامبر اکرم آن را نیمی از ایمان دانستهاند. در قرآن کریم، واژة «صبر»، بیش از هفتاد بار تکرار شده است. جالب اينکه هیچيک از ساير فضلیتهای دینی به این اندازه در قرآن تکرار نشده است (حسینثابت، 1386، ص 14). صبر و بردباري، مفهومی است که متخصصان تعلیم و تربیت اسلامی با آن بیگانه نیستند و آن را ابزاري برای کاهش میزان آسیبپذیري افراد و حفظ آرامش روانی میدانند (خوشحال دستجردی، 1383). اگر انسان با مفهوم صبر آشنا نشود و یا راههای تحصیل صبر را نداند و در یک کلام صبور نباشد، نمیتواند در برابر حوادث و ناملایمات زندگی دوام آورده و سلامت روان خود را حفظ کند و در معرض اختلالات روانی قرار میگیرد (حسینثابت، 1387، ص 118).
عليرغم اهمیت غیرقابل انکار صبر در بهزیستی و رضایت روانی افراد، در ارتباط با اثربخشی این متغیر بر سلامت روان، ادبیات قابل ملاحظهاي وجود ندارد. اندك پژوهشهاي انجام گرفته در این زمینه، بر نقش رضایتبخش صبر در کاهش و مهار آسیبهاي روانی تأکید کردهاند (شکوفهفرد و خرمایی، 1391). از جمله خدایاريفرد و همكاران (1380)، در خصوص رابطه بین میزان توکل به خدا و صبر با اضطراب، رابطه معنادار بین صبر و امیدواري در شرایط ناگوار را گزارش نمودهاند. برایناساس، صبر و توکل بر کاهش اضطراب در موقعیتهاي ناگوار تأثیر قابل توجهي دارد. یکی از قلمروهاي پژوهشی کاربردي در این خصوص، بررسی اثربخشی آموزش صبر است. چنانکه حسین ثابت (1386)، طی پژوهشی به این نتیجه دست یافت که آموزش صبر، بر افزایش شادکامی و کاهش افسردگی و اضطراب مؤثر است.
با توجه به نتایج مطالعات موجود، که بيانگر ارتباط میان صبر و کاهش ناسازگاريهاي روانی و رفتاري است، و وجود اضطراب و فشار ناشی از ناکامیها و مسائل زندگی، لزوم بهرهگیري از مؤلفههاي مذهبی همچون صبر را در ایجاد و پررنگتر نمودن نقش منطق و آرامش در برخورد با مشکلات و ایجاد رضایت روانی مطرح میشود (شکوفهفرد و خرمایی، 1391). مفهوم دینی «صبر» در مادران کودکان کمتوان ذهنی نیز کمتر مورد توجه قرارگرفته است. ادبیات تحقیقی کمی در اين زمينه وجود دارد، تنها متغیرهای مشابه آن مثل تابآوری و ارتباط آن با سلامت روان در مادران کودکان استثنایی بررسی شده است. در بیشتر این تحقیقات، متغیر تابآوری در حد همبستگی بررسی شده است. از جمله در تحقیقی از میکائیلی و همكاران (1391)، مشخص شد که همبستگی معناداری بین تابآوری روانشناختی با رضایت از زندگی و سلامت عمومی وجود دارد. کاوه و همكاران (1390)، به این نتیجه رسیدهاند که برنامههاي مداخلهاي تابآوري موجب افزایش بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان کمتوان میشود. اما صبر مفهومی گستردهتر از تابآوری است و با فرهنگ دینی ما، تناسب بیشتری دارد. انسان تابآور، به هنگام روبرو شدن با سختیها، از حمایت و کمک دیگران استفاده میکند، اما در صبر انسان به ذکر، تسبیح، تلاش و کوشش روی میآورد و توان خویش را ارتقا بخشیده، حتی فرد حامی دیگران میگردد (حسینثابت، 1386، ص 52).
اين پژوهش، از نظر کاربردی در زمینه آموزش صبر در مادران با کودک ناتوان حائز اهمیت است. اگر برنامة آموزش صبر، بتواند امید و بهزیستی روانی مادران را ارتقا بخشد، نتایج حاصل از آن، برای مشاوران و روانشناسان و متخصصان این عرصه قابل استفاده و مفید خواهد بود و موجب افزایش آگاهی آنها از حیطههای تأثیرگذار صبر بر مسائل این گروه از مادران، افزایش دانش موجود و اجرای پژوهشهایی در زمینه مادران کودکان کمتوان ذهنی ميگردد. علاوهبراين، با تأثیر بر سلامت و بهزیستی روانی مادر بهعنوان فردی مهم و مرکزی در خانواده، میتواند سلامت جامعه را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در این پژوهش، آموزش صبر که مفهومی دینی و بومی در فرهنگ کشور ماست، در مادران کودکان کمتوان مورد بررسی قرار میگیرد. فرضیههاي اين پژوهش عبارتند از:
1. آموزش صبر، موجب افزایش امید در مادران کودکان کمتوان ذهنی میشود.
2. آموزش صبر، موجب افزایش بهزیستی روانشناختی در مادران کودکان کمتوان ذهنی میشود.
3. آموزش صبر، موجب افزایش زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی (رضایت از زندگی، معنویت، شادی و خوشبینی، رشد و بالندگی، ارتباط مثبت، خود پیروی) در مادران کودکان کمتوان ذهنی میشود.
روش پژوهش
طرح اين پژوهش، یک طرح نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل مادرانِ کودکانِ کمتوان ذهنی شهر تهران در سال 1392 میباشد. نمونه آماری، شامل 20 نفر از مادران کودکان کمتوان ذهنی میباشد که به طور تصادفی و مساوی در گروههای کنترل و آزمایش قرار گرفتند، 10 نفر در گروه کنترل و 10 نفر در گروه آزمایش قرارگرفتند. روش نمونهگیری، به صورت در دسترس (با توجه به همکاری در پر کردن پرسشنامهها) از میان مادران کودکان کمتوان ذهنی در دو مرکز کاردرمانی بود و برای جایگزینی آنها، از روش تصادفی استفاده میشود.
برای حضور در نمونه و اجرای مداخلات، ملاک ورود زير مورد توجه قرار گرفت:
داشتن حداقل مدرک سوم راهنمایی برای درک و انجام تکالیف خانگی، نمرة پایین در مقیاس سنجش صبر (وین (Wayne)، 1387، ص 164)، با احتمال 95%، نسبت انتخاب 63% گردید. بنابراین، 37% کسانی که در مقیاس سنجش صبر نمره پایین به دست آوردند، بهعنوان افراد کم صبر انتخاب شدند و در گروه کنترل و آزمایش، به صورت تصادفی جایگزین شدند، داشتن حداقل یک فرزند کم توان ذهنی.
ملاک خروج: دو جلسه غیبت در جلسات آموزشی، عدم رضایت به شرکت در این پژوهش و وجود اختلالات شخصیت، سایکوز بر اساس مصاحبه ساختار یافته تشخیصی مبتنی بر .DSM4-TR
ابزارپژوهش
مقیاس سنجش صبر: این مقیاس دارای 48 سؤال است که بر اساس سه مقوله (صبر بر سختی، صبر بر گناه، صبر بر طاعت) مطرح شده است که توسط حسینثابت در سال 1386، با استفاده از کتب حدیثی و اخلاقی شیعه و سنی ساخته شده است. پاسخها به صورت پنجگزینهای (همیشه - اغلب - معمولاً - گاهی – بهندرت) تنظیم شده است. سه مقوله مورد نظر در این مقیاس، شامل صبر در سختیها 24 سؤال، صبر در برابر گناه 10 سؤال، صبر بر طاعت 14 سؤال میباشد.
مقیاس سنجش صبر حسینثابت، دارای اعتبار محتوا و اعتبار ملاکی 7/0 میباشد. برای تعیین پایایی این مقیاس، از آلفای کرونباخ استفاده گردید که آلفای کرونباخ، مقیاس سنجش صبر866 /0 به دست آمد (حسینثابت، 1386، ص 126). مقصودی (1392)، در پژوهش خود آلفای کرونباخ این مقیاس را 62/0 به دست آورد. آلفای کرونباخ مقیاس سنجش صبر در اين پژوهش، پس از اجرا روی 100 نفر از مادران کودکان کمتوان ذهنی 774/0 به دست آمد.
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی: این پرسشنامه در سال 1989توسط ریف ساخته شده است و توسط طبسی زنجانی (1383)، نرم گردید. این مقیاس، یک مقیاس پنج گزینهای است که به هر گزینه نمره 1تا 5تعلق میگیرد. پایایی مقیاس از طریق دو روش همسانی درونی و باز آزمایی مورد سنجش قرار گرفت. ضرایب بهدستآمده از طریق روش:
1. همسانی درونی بر اساس آلفای کرونباخ در کل مقیاس 94 درصد و در آزمونهای فرعی (خردهمقیاسها)، 62 درصد تا 90 درصد به دست آمد.
2. بازآزمایی: ضریب همبستگی به دست آمده برای کل مقیاس، 76 درصد و خردهمقیاسها 67 درصد تا 73 درصد بود که همگی در سطح01 /0:α معنادار است. نتایج هر دو روش نشان داد که مقیاس از پایایی نسبتاً خوبی برخوردار است. اعتبار آن نیز با محاسبه ضریب همبستگی کل مقیاس و خردهمقیاسها برای رضایت از زندگی، 51%- شادی و خوشبینی 66%- معنویت63 %- ارتباط مثبت با دیگران 48 %- رشد بالندگی فردی 59%- خود پیروی46 % که در سطح 01/0:α معنادار است (طبسیزنجانی، 1383، ص 105). پایایی پرسشنامه بهزیستی، با استفاده از آلفای کرونباخ، در اين پژوهش، پس از اجرا روی 100 نفر از مادران کودکان کمتوان ذهنی 568% به دست آمد.
مقیاس سنجش امید: اشنایدر و همکاران (1991)،برای سنجش امید در نوجوانان و برزگسالان سنین 15 و بالاتر، مقیاس امید را توسعه دادند. نمرة امید، حاصل جمع دو خردهمقیاس عامل و گذرگاه میباشد. بنابراین، مجموع نمرات میتوانند بین 8 تا 32 قرار گیرد (کمالی، 1391، ص 93). برای هر سؤال، پیوستاری از 1 کاملاً غلط تا 4 کاملاً درست در نظر گرفته شده است (چوخاجیزاده مقدم، 1389، ص 74).
براي بررسی مقدماتی روایی و پایایی این پرسشنامه، علاءالدینی (1387) آن را را بر روی 60 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان اجرا نمود. پرسشنامه دارای همسانی درونی، با آلفای 68 درصد است. به علاوه طبق نظر متخصصان بالینی روایی این مقیاس به روش روایی، محتوایی نیز مورد تأیید قرار گرفته است (بیجاری، 1387، ص 81). آلفای کرونباخ پرسشنامه امید در اين پژوهش، پس از اجرا بر 100 نفر از مادران کودکان کمتوان ذهنی 8/66 درصد به دست آمد.
شیوة اجرای پژوهش
پس از انتخاب گروه نمونه و جایگزینی تصادفی آنها در دو گروه کنترل و آزمایش، مقیاس سنجش صبر و پرسشنامه امید و بهزیستی روانشناختی (اجرای پیشآزمون) در اختیار شرکتکنندگان قرار داده شد، جلسات درمانی شامل 8 جلسه در طول 4 هفته متوالی، به صورت 2 بار در هفته و به مدت یک ساعته ارائه شد. جلسات آموزش صبر عبارتند از:
جلسة اول: برقراری ارتباط با مخاطبان و آشنا کردن آنها، با مفهوم صبر و قوانین شرکت در جلسات آموزشی - آشنایی با انواع صبر (بر طاعت- در گناه - در سختیها).
جلسة دوم: شناخت یکی از نشانههای صابران (چالش و تلاش) با هدف، ایجاد نگاهي نو به رویدادهای زندگی- ارزشمندی کوشش در مسیر هدف تا رسیدن به هدف و مدیریت مسائل.
جلسة سوم: آشنایی با یکی دیگر از ویژگیهای افراد صابر (خودآگاهی) با هدف، آگاهی بر نقاط ضعف و قوت خویش.
جلسة چهارم: شناخت ویژگی ساير صابران (معاشرت با دیگران)، بهمعنای ارتباط صحیح و بدون تنش با دیگران.
جلسة پنجم: آشنايی با یکی دیگر از نشانهها (کنترل خشم)، شامل آشنایی با خشم، انواع آن، راههای کنترل آن و اثرات آن.
جلسة ششم: صبر بر سختیها با هدف، شناخت علل رنج و سختیهای زندگی.
جلسة هفتم: صبر بر طاعت با هدف، ایجاد انگیزه در صبر بر طاعت.
جلسة هشتم: صبر بر گناه، با هدف شناخت نقاط ضعف و قوت خویش در صبر بر گناه (صبر بر دیدن، گفتن و شنیدن) اجرا گردیدند.
پس از پایان یافتن دوره آموزشی، مجدداً پرسشنامههای امید و بهزیستی روانشناختی، بهعنوان پسآزمون روی هر دو گروه اجرا شد. دو ماه پس از اجرای پسآزمون، پیگیری انجام گرفت. جلسات آموزش صبر در مکان کاردرمانی اجرا گردید. در همة جلسات با روش پرسش و پاسخ، جوی چالشبرانگیز ایجاد شد و با بحث گروهی، سعی شد تا شرکتکنندگان حضور فعالی داشته و کسی غیرفعال نباشد. هر جلسه شامل سؤالات هدفمند در راستای موضوع جلسه و برای آشنایی مادران با مفاهیم مورد نظر و نگاهي جدید به شرایط زندگی خود، الگوبرداری از یکدیگر و داستانهای مرتبط با موضوع جلسه، کمک به دستیابی به شناختی از خود و در کل، رسیدن به اهداف آموزشی بود و در انتهاي هر جلسه، تکلیفی را معین کرده و در ابتدای جلسه بعد، حداکثر 10 دقیقه در مورد آن و نظرات برخی از مادران صحبت گردید. هدف از انجام تکالیف، تداوم آموزش بود. جلسات آموزش صبر را حسینثابت (1386) طراحی کرد. اثربخشی آن را در کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش شادکامی نشان داد. مقصودی (1392) نیز اثربخشی این برنامه آموزشی را در افزایش توانمندهای شخصیتی نشان داد.
یافتههاي پژوهش
میانگین و انحراف استاندارد سن گروه نمونه به ترتیب 31/35 و 06/8 میباشد.
جدول زیر میانگین و انحراف معیار، دو متغییر امید و بهزیستی روانشناختی، در گروه کنترل و آزمایش را نشان میدهد. در گروه آزمایش، در پستست و پیگیری میانگین تمام متغیرها افزایش یافته است.
جدول 2. بررسي توصيفي مقایسه امید و بهزیستی روانشناختی (خردهمقیاسهای آن)
نمرات پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری در گروه کنترل و آزمایش
متغیر ميانگين انحراف معيار
امید گروه کنترل پيشآزمون 1/25 07/2
پسآزمون 4/28 17/2
پیگیری 24 78/2
گروه آزمایش پيشآزمون 4/24 83/1
پسآزمون 8/30 22/1
پیگیری 2/27 04/2
بهزیستی روانشناختی گروه کنترل پيشآزمون 199 81/8
پسآزمون 6/199 07/16
پیگیری 9/200 81/8
گروه آزمایش پيشآزمون 8/203 25/6
پسآزمون 218 97/3
پیگیری 9/207 65/8
رضایت از زندگی گروه کنترل پيشآزمون 8/50 76/3
پسآزمون 3/53 29/4
پیگیری 6/51 16/5
گروه آزمایش پيشآزمون 53 37/4
پسآزمون 4/59 94/4
پیگیری 53 43/3
معنویت گروه کنترل پيشآزمون 2/33 34/2
پسآزمون 6/33 95/1
پیگیری 3/33 71/3
گروه آزمایش پيشآزمون 9/32 01/4
پسآزمون 8/35 48/2
پیگیری 5/34 13/3
شادی و خوش بینی گروه کنترل پيشآزمون 1/47 14/4
پسآزمون 45 8/3
پیگیری 5/47 75/2
گروه آزمایش پيشآزمون 8/45 13/4
پسآزمون 9/48 07/3
پیگیری 9/47 27/6
رشد و بالندگی فردی گروه کنترل پيشآزمون 20 78/2
پسآزمون 21 4/2
پیگیری 22 98/2
رشد و بالندگی فردی گروه آزمایش پيشآزمون 3/21 62/2
پسآزمون 9/23 28/2
پیگیری 3/23 46/3
ارتباط مثبت گروه کنترل پيشآزمون 3/23 7/2
پسآزمون 5/23 1/3
پیگیری 1/23 1/3
گروه آزمایش پيشآزمون 2/23 29/2
پسآزمون 22 94/1
پیگیری 26 29/3
خودپیروی گروه کنترل پيشآزمون 1/27 17/3
پسآزمون 8/28 04/3
پیگیری 9/27 28/1
گروه آزمایش پيشآزمون 8/29 54/1
پسآزمون 5/32 58/1
پیگیری 9/29 13/2
براي بررسی تأثیر متغیر مستقل بر وابسته، از تحلیل کواریانس و برای بررسی پایداری اثربخشی آموزش صبر در دوره پیگیری، از آزمون t همبسته استفاده شده است. در انجام تحلیل کواریانس، 6 پیشفرض بررسی شد که شامل فرض استقلال مشاهدات (پاسخ آزمودنیها مستقل از یکدیگر بوده و تأیید میشود). فرض نرمال بودن مشاهدات (آزمون كولموگروف اسميرونف که در تمام متغیرها سطح معناداری بزرگتر از 05/0 و تأیید میشود). فرض همگونی واریانسها (با استفاده از آزمون لوین که در تمام متغیرها سطح معناداری بزرگتر از 05/0 و تأیید میشود). اجرای پیشآزمون پيش از شروع آزمون انجام گرفت. همبستگی متعارف پیشآزمونها با یکدیگر، که این پیشفرض با توجه به تنها یک پیشآزمون در اين پژوهش محقق نشد. همگونی شیب رگرسیون (که در تمام متغیرها سطح معناداری بزرگتر از 05/0 و تأیید میشود). نتایج تحلیل کواریانس در جدول زیر آمده است.
جدول 4. آزمون تحلیل کواریانس تأثیر آموزش صبر بر متغیر امید و بهزیستی روانشناختی (زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی)
متغیر منبع تغییر SS df MS F p η
امید شرایط آزمایشی 41/23 1 41/23 89/7 012/0 317/0
خطا 45/50 17 96/2
بهزیستی روانشناختی شرایط آزمایشی 295/349 1 295/349 869/4 041/0 751/0
خطا 674/1219 17 74/71
رضایت از زندگی شرایط آزمایشی 083/125 1 08/125 3222/6 022/0 271/0
خطا 331/336 17 322/6
معنویت شرایط آزمایشی 122/25 1 122/25 978/4 039/0 226/0
خطا 795/85 17 047/5
شادی وخوشبینی شرایط آزمایشی 21/66 1 21/66 445/5 032/0 243/0
خطا 731/206 17 161/12
رشد و بالندگی فردی شرایط آزمایشی 518/26 1 518/26 825/5 027/0 255/0
خطا 394/77 17 553/4
ارتباط مثبت شرایط آزمایشی 583/33 1 583/33 758/6 019/0 284/0
خطا 481/84 17 969/4
خود پیروی شرایط آزمایشی 835/23 1 835/23 555/5 031/0 246/0
خطا 943/72 17 291/4
نتایج جدول 4 نشان داد که سطح معناداری در همة متغیرها، از 05/0 (مقدار سطح خطا) کوچکتر است، بنابراین با اطمینان میتوان گفت: آموزش صبر بر افزایش امید، بهزیستی روانشناختی و زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی مؤثر است. با توجه به دادههای آماری بهدستآمده، با درصد اطمینان نسبتاً بالایی میتوان گفت: آموزش صبر بر افزایش امید، بهزیستی روانشناختی و زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی تأثیر داشته است. همچنین، ضریب اتا نشان میدهد آموزش صبربخشی از تغییرات نمرات امید، بهزیستی روانشناختی و زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی را تبیین میکند.
براي بررسی پایداری اثربخشی آموزش صبر، بر افزایش امید و بهزیستی روانشناختی (زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی)، یک آزمون t زوجی بین نمرات پس تست و پیگیری انجام شده است. اگر آموزش صبر تأثیر پایداری داشته باشد، نباید افزایش نمرات در دوره پیگیری تفاوت معناداری با پسآزمون داشته باشد.
جدول 5. جدول آزمون t مقایسه پیگیری و پسآزمون متغیر امید و بهزیستی روانشناختی (زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی)
متغیر منبع تغییر t df p
امید پسآزمون 293/1 19 213/0
پیگیری
بهزیستی روانشناختی پسآزمون 298/1 19 21/0
پیگیری
رضایت از زندگی پسآزمون 815/1 19 12/0
پیگیری
معنویت پسآزمون 004/1 19 328/0
پیگیری
شادی و خوشبینی پسآزمون 229/0- 19 821/0
پیگیری
رشد و بالندگی پسآزمون 363/0- 19 72/0
پیگیری
ارتباط مثبت پسآزمون 611/1 19 621/0
پیگیری
خود پیروی پسآزمون 321/1 19 45/0
پیگیری
با توجه به اینکه سطح معناداری در همه متغیرها، از 05/0(مقدار سطح خطا) بیشتر است، میتوان گفت: تأثیر آموزش صبر بر امید، بهزیستی روانشناختی و زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی پایدار بوده است. همچنین، با توجه به اینکه سطح معناداری در همة زیرمقیاسهای بهزیستی روانشناختی از 05/0 (مقدار سطح خطا) بیشتر است، میتوان گفت: تأثیر آموزش صبر بر تمام آنها پایدار بوده است.
بحث و نتیجهگیری
اين پژوهش، نشان داد که آموزش صبر موجب افزایش امید در مادران کودکان کمتوان ذهنی میگردد. پژوهش دیگری که اثربخشی آموزش صبر بر امید را مورد مطالعه قرار دهد، توسط محققان یافت نشد. اما تحقیقاتی در زمینه تابآوری متغیری مشابه صبر وجود دارد. این یافته، مطابق با یافتههای تحقیقات کولینس(Collins) (2013)، اجرمن و همكاران (2012)، هو و همکاران (2011 ) نادري و حسيني (1389)، زاهدبابلان و همكاران (1390)، مبنی بر رابطه تابآوری با امید میباشد. در تبیین این نتایج، میتوان گفت: اميد به معناي توانايي باور به داشتن احساس بهتر، در آينده بوده و اميد با نيروي نافذ خود، تحريككنندة فعاليت فرد است، تا بتواند تجربههاي نو كسب كند و نيروهاي تازهاي را در فرد ايجاد كند (دارودی، 1389، ص 56). «صبر» بهعنوان مفهوم دینی، رابطه نزدیکی با امید دارد (حسینثابت، 1391). افراد صبور، با وجود پیشامدهای ناگوار به رویارویی موفق و کارآمد در برابر مسائل امیدوارند، فرد صبوری که صاحب تفکر فرایند محور و احساس کارآمدی است (همان) امیدوار است که بر موانع درونی و بیرونی غلبه كند. همچنین، صبر با بازداری از ارزیابیهای منفی و در کل تصحیح طرحواره شناختی فرد موجب میشود فرد امید، انتظار و توان تلاش براي رسیدن به هدفهای خود را داشته باشد. با توجه به تفکر فرایند محور در صورت نرسیدن به هدف، طی کردن مسیر رسیدن تا هدف هم برای وی ارزشمند و امیدبخش باشد (همان).
گاهي اوقات، انسان در شرایطی قرار میگیرد که امکانات یا اطلاعات لازم برای تغییر یا کنترل حوادث را ندارد و تا فراهم شدن امکانات، یا به دست آوردن اطلاعات، هرگونه تلاشی بیفایده است. به نظر میرسد، انسان صابر در این مدت زمان که شاید طولانی هم باشد، چارهای جز تحمل و توکل بر خدا ندارد. البته این توکل، میتواند مقدمهای برای رسیدن به هدف باشد (مانند حضرت یعقوب که در فراغ فرزندش یوسف صبرکرد). چنانچه ملاحظه میشود، گاهي انسان برحسب شرایط، توان تغییر موقعیتها را ندارد. در عین حال، با بهرهگیری از قدرت صبر میتواند کنترل نظام روانی خود را در دست گرفته و از اشتباه در فکر و چندگانگی در تدبیر و اندیشه جلوگیری نماید. در عین حال، برای رسیدن به هدف و رفع مشکل به قدرت پروردگار نظر داشته و به او توکل میجوید و از این طریق، باورهای فرد تغییر میکند.
کینگ (King) و همكاران (2009) نیز بر این باورند که تغییر در باورها و نگرشهای والدین کودکان کمتوان ذهنی، تابآوری و سازگاری آنها با این پدیده را بیشتر میکند. این تغییر نظام باورها، هنگام رویارویی با شرایط ناگوار در فرد یا خانواده، احساس امید و خوشبینی و در زندگی احساس معنا ایجاد میکند.
یافتههای این پژوهش نشان داد که آموزش صبر موجب افزایش بهزیستی روانشناختی در مادران کودکان کم توان ذهنی میشود. پژوهش دیگری که اثربخشی آموزش صبر را بر بهزیستی روانشناختی مورد مطالعه قرار دهد، توسط محقق یافت نشد. اما نتایج این پژوهش، مشابه با پژوهشهای دیگری که اثربخشی آموزش تابآوری بر بهزیستی روانشناختی (کاوه و همکاران،1390؛ شجاعی، 1390؛ روس (Rose) و همكاران، 2010؛ بورتون (Burton) و همكاران، 2009؛ گریفیس و وست (Griffith & West)، 2013؛ یو (Yu) و همکاران، 2012؛ بوون (Bowen) و همكاران، 2012). همچنین پژوهشهایی که اثربخشی آموزش تابآوری بر سلامت روان را مورد مطالعه قرار دادهاند (هو و همكاران، 2011؛ مک کالیستر و مک کینون (McAllister & McKinnon)، 2009؛ مین (Min) و همکاران، 2012؛ لوپرنیزی (Loprinzi) و همکاران، 2011؛ گایتون (Gayton) و همكاران، 2009؛ آگر (Ager)، 2013؛ اجرمن و همكاران، 2012؛ اربیس (Erbes) و همکاران، 2011؛ دلاهيج (Delahaij) و همكاران، 2010؛ زانگ (Zhang)، 2010؛ میکائیلی، 1391؛ پورسدار و همکاران، 1391؛ کاوه و همکاران، 1390؛ سامانی و همكاران، 1386؛ حدادی و بشارت، 2010، شجاعی، 1390) میباشد.
در تبیین این یافته میتوان گفت: بهطورکلی باورهای مذهبی میتوانند نگرش فرد به دنیا را تغییر داده و افقهای گستردهای را فراروی افراد بگشایند (حسینثابت، 1391). باورهاي مبتنی بر مفاهیم دین، میتواند توانایی فرد را در زمینه تطابق با شرایط ناگوار و پیشبینیناپذیر محیطی را افزایش دهد. این امر میتواند موجب افزایش بهزیستی در افراد میشود (همان). مذهب نقش درمانگرانه و پیشگیرانه اساسی را در برخورد با مشکلات دارد. مذهب یک منبع عاطفی است که میتواند بهعنوان یک عامل، برای تفسیر رویدادی فشارزا، یا بهعنوان یک مهارت مقابله فعال با محرک فشارزا عمل کند و به هنگام رویارویی با مشکلات و حوادث، به جای هراس و وحشت، فرد در پی یافتن راهحلهای یا صبر بر آنها باشد. با این کار در نهایت، خدا نیز به آنها یاری میرساند و پاداش صبر آنها را میدهد (ایزدیطامه، 1388، ص 84). همچنین، به آنها آموزش داده میشود كه تسلیم مشکلات ناشی از مراقبت از فرزندشان نشوند و اجازه ندهند این مسائل زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
همچنین، در آموزش صبر افراد میآموزند هنگام برخورداری از امکانات و نعمتهای الهی نیز صبور باشند؛ یعنی دیگران را در آرامش و نعمت از طریق انفاق، یاری رساندن و ایثار سهیم نمایند. این رفتارها، به بالا رفتن هیجانات مثبت کمک میکند. در نتیجه، فرد احساس شادکامی بیشتری میکند. همچنین، در این آموزش افراد با کنترل خود در برابر برخی از گناهان شنیداری و گفتاری، روابط خود با دیگران را بهبود میبخشند؛ چرا که بدگویی، تهمت، ناسزاگویی و افشای اسرار دیگران، منجر به کینهتوزی شده و مهرورزی بین انسانها بیشتر شده و افراد احساس شادکامی و رضایت بیشتری از زندگی میکنند (حسینثابت، 1387، ص 121). همچنین، صبر بر خردهمقیاسهاي بهزیستی روانشناختی نیز مؤثر است. در تبین اين امر میتوان گفت: تفکر فرایند محور صبر نتایجی را به دنبال دارد که از جمله آنها، بهبود در روابط اجتماعی و حس نوعدوستی، افزایش شادکامی و کاهش اضطراب و افسردگی، افزایش کنترل و کارآمدی شخصی و کاهش درماندگی، رفع موانع درونی و بیرونی، تصحیح طرحواره شناختی (جلوگیری از ارزیابی منفی و کمک به ارزیابی مثبت و درست از محیط) و... میباشد. هريک از این نتایج، با مؤلفهای از مؤلفههای بهزیستی مرتبط گردیده و بر آن تأثیر میگذارند (همان). بهبود در روابط اجتماعی و حس نوعدوستی با مؤلفه روابط مثبت با دیگران - افزایش کنترل و کارآمدی شخصی و کاهش درماندگی با مؤلفههای خویشتنپذیری و رشد و بالندگی فردی - رفع موانع درونی و بیرونی و تصحیح طرحواره شناختی با مؤلفههای رشد و بالندگی فردی، تسلط بر محیط و افزایش حس استقلال و خودمختاری فردی - افزایش شادکامی و کاهش اضطراب و افسردگی که بهطورکلی با افزایش بهزیستی روانی همراه است (حسینثابت، 1391). آموزش صبر، میتواند با بالا بردن هیجانات مثبت همچون شادکامی (که از مؤلفههای بهزیستی روانشناختی هم میباشد)، رابطه نزدیکی با بهزیستی روانشناختی داشته و میتواند آن را ارتقا بخشد (حسینثابت، 1387، ص 120).
در این مطالعه، با مدت زمان پیگیری دو ماه، نمرات آزمودنیها در بعضی از خردهمقیاسهای بهزیستی روانشناختی و امید کاهش پیدا کرد، اما این کاهش از نظر آماری معنیدار نبود. همچنین، نمرات بعضی از خردهمقیاسهای بهزیستی روانشناختی افزایش پیدا نمود، اما این افزایش از نظر آماری معنادار نبود.
محدودیتهاي پژوهش
- اجرای آموزشهای همزمان با آموزش صبر (مشاوره در مراکز، جلسات آموزشی دیگر و...)؛
- در نظر نگرفتن عاملهایی همچون سطح مذهبی بودن مادران، چگونگی ارتباط مادران با اعضای دیگر خانواده و سطح کمتوانی و چند معلولیتی بودن کودک آنها که هر یک میتواند یک عامل مهم و تأثیرگذار بر تحقیق باشد؛
- کوتاه بودن دوره پیگیری.
پیشنهادات:
- در نظر گرفتن متغیرهای تأثیرگذار دیگر از جمله چگونگی ارتباط مادران با اعضای دیگر خانواده و اجتماع و بعکس، سطح کمتوانی و چند معلولیتی بودن کودک وی، سطح مذهبی بودن مادران، گروههای سنی مختلف کودکان. همچنین، در نظر گرفتن این مسئله که کودکان ساکن در مراکز بهزیستی و کاردرمانی تفاوتهایی دارند (از جمله به نظر میرسد که مادران مراکز کاردرمانی امید بیشتری به بهبودی فرزندان خود دارند) که میتوان بهعنوان عاملهای تأثیرگذار به آنها نیز پرداخت.
- یافتههای این تحقیق، میتواند به مراکز نگهداری و کاردرمانی در جهت کارهای مشاورهای کمک کند. همچنین، منجر به شناخت راهکارهای مقابلهای دینی متناسب با جامعه و خانوادههای این گروه از کودکان، بهویژه مادران گردد.
- ازآنجاکه صبر قابل آموزش است پیشنهاد میگردد، روانشناسان و همچنین مسئولان آموزش و پرورش کودکان کمتوان ذهنی، از این پروتکل برای آموزش خانوادهها استفاده کنند. همچنین، نتایج حاصل از این تحقیق میتواند، برای مشاوران و روانشناسان و متخصصان روانشناسی دین قابل استفاده و مفید باشد و موجب افزایش آگاهی آنها از حیطههای تأثیرگذار صبر بر مسائل این گروه از مادران، افزایش دانش موجود و اجرای پژوهشهایی در زمینه مادران کودکان کمتوان ذهنی گردد.
- دوره پیگیری طولانیتر در پژوهشهای بعدی لحاظ شود.
- ایزدیطامه، احمد، 1388، بررسی مقایسه میزان تأثیر آموزش صبر بر حل مسئله و ترکیبی بر مؤلفههای سخترویی، میزان پرخاشگری و انتخاب راهبردهای مقابلهای دانشجویان، پایاننامه دکتری روانشناسی، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی.
- بيجاري، هانيه، 1387، بررسي اثربخشي گروه درماني مبتني بر رويكرد اميددرماني بر افزايش ميزان اميد به زندگي زنان مبتلا به سرطان پستان، پاياننامة كارشناسي ارشد روانشناسي باليني، مشهد، دانشگاه فردوسي.
- پرند، اکرم و محسن شکوهی یکتا، «طراحی برنامه مدیریت استرس و مطالعه اثربخشی آن در بهبود سلامت روانی مادران کودکان دارای نارسایی توجه / فزون کنشی»، پژوهشهای کاربردی روانشناختی، سال دوم، ش 4، ص 1-15.
- پورسردار، فیضاله و همكاران، 1391، «تأثیر تابآوري بر سلامت روانی و رضایت از زندگی، یک الگوي روانشناختی از بهزیستی»، فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان، سال چهاردهم، ش 1، ص 51.
- چوخاجیزاده مقدم، نسا، 1389، بررسی اثربخشی امید درمانی در کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی زنان مطلقه جوان زیر 35 سال شهر تهران، پایاننامه ارشد بالینی، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی.
- حسینثابت، فریده، 1386، تعیین اثربخشی آموزش صبر بر اضطراب، افسردگی و شادکامی، پایاننامه دکتری روانشناسی، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی.
- ـــــ ، 1387، مبانی دینی و روانشناختی صبر به همراه مقیاس سنجش صبر، تهران، تندیس علم.
- ـــــ ، 1391، «مبانی دینی و تحلیل روانشناختی صبر با تکیه بر آیات قران کریم»، سراج منیر، سال دوم، ش 8، ص 97-115.
- خدایاریفرد، محمد و همكاران، 1380، «گستره پژوهشهاي روانشناسی در حوزه دین»، اندیشه و رفتار، سال ششم، ش 4، ص 45-53.
- خوشحال دستجردی، طاهره، 1383، «نقش صبر در تکامل انسان از دیدگاه عرفا»، زبان و ادب فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، ش 2، ص 63–83.
- دارودی، حمید، 1389، زوجدرمانی گروهی بر امید به افزایش رضایت زناشویی در زوجهای سالم و معتاد، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
- زاهد بابلان، عادل و همكاران، 1390، «نقش بخشش و سرسختي روانشناختي در پيشبيني اميد»، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، سال دوازدهم، ش 3، ص 12-19.
- زهراکار، کیانوش، 1384، «بررسی رابطه دینداری و سلامت روان در دانشآموزان شاهد دبیرستانهای شهر تهران»، اندیشه شاهد، ش 1، ص 279-290.
- سارافينو، ادوارد، 1384، روانشناسي سلامت، ترجمة گروهي از مترجمان زير نظر الهه ميرزايي، تهران، رشد.
- ساماني، سيامک و همكاران، 1386، «تابآوري، سلامت رواني و رضايتمندي از زندگي»، روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران، سال سيزدهم، ش 3، ص 290-295.
- شجاعی، ستاره، 1390، «پيشبيني نشانههاي سلامت رواني بر اساس تابآوري در خواهران و برادران نوجوان دانشآموزان با كمتواني ذهني شهر شيراز در سال تحصيلي 91- 1390»، افراد استثنایی، دوره دوم، ش 6، ص 21-46.
- شکوفهفرد، شایسته و فرهاد خرمایی، 1391، «صبر و بررسی نقش پیشبین مؤلفههای آن در پرخاشگری دانشجویان»، روانشناسی و دین، سال پنجم، ش 18، ص 99-112.
- طباطبائی، سيدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القران، چ پنجم، قم، جامعه مدرسین.
- طبسی زنجانی، رضا، 1383، ساخت و هنجاریابی مقدماتی آزمون بهزیستی روانشناختی، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی، تهران، دانشگاه تهران.
- علاءالديني، زهره، 1387، بررسی تأثیر امیددرمانی بر میزان افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان، پاياننامة كارشناسي ارشد روانشناسي، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- کاوه، منیژه و همكاران، 1390، «تدوین برنامه افزایش تابآوری در برابر استرس و تأثیر آموزش آن بر مؤلفههای کیفیت زندگی والدین دارای کودک کمتوان ذهنی خفیف»، کودکان استثنایی، سال بيست و دوم، ش 40، ص 119-140.
- کمالی، فروغ، 1391، اثربخشی امیددرمانی در افزایش تابآوری بیماران مبتلا به ام . اس، پایاننامه ارشد روانشناسی عمومی، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی.
- مفیدی، فرخنده، 1376، آموزش خانواده، راهنمای عملی والدین و مربیان کودکان استثنایی، تهران، سرآمد کاوش.
- مقصودی، سمیرا، 1392، تعیین اثربخشی آموزش صبر بر توانمندیهای شخصیت و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی.
- میکائیلی منیع، فرزانه، 1388، «مقایسه بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان دبستانی دارای کمتوانی ذهنی و عادی»، تعلیم و تربیت استثنایی، سال اول، ش 27، ص 53-68.
- ميكائيلي، نيلوفر و همكاران، 1391، «مقايسة تابآوري، رضايت زناشويي و سلامت روان در والدين با كودكان داراي ناتواني يادگيري و عادي»، ناتوانيهاي يادگيري، سال دوم، ش 1، ص 120-137.
- نادری، فرح و سیدهمونس حسینی، 1389، «رابطة امید و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران»، زن و جامعه، سال اول، ش 2، ص 123-141.
- نریمانی، محمد و همكاران، 1386، «مقایسه سلامت روان در مادران کودکان دارای عقبماندگی ذهنی و کودکان عادی»، اصول بهداشت روانی، سال نهم، ش 2، ص 15-24.
- نوري، نجيبالله، 1387، «پیش بررسي پايههاي روانشناختي و نشانگان صبر در قرآن»، روانشناسی و دین، سال اول، ش 4، ص 143-168.
- وین، آلن، 1387، مقدمهای بر نظریههای اندازهگیری، ترجمة علی دلاور، تهران، سمت.
- Ager, A, 2013, "Annual Research Review: Resilience and child well-being public policy implications", Journal of Child Psychology and Psychiatry, v. 4, p. 488–500.
- Bowen, A, et al, 2012, "Positive maternal mental health: promoting resilience and wellbeing in perinatal women", European Psychiatry, v. 1, p.1.
- Burton, et al, 2009, "Evaluating the effectiveness of psychosocial resilience training for heart health, and the added value of promoting physical activity: a cluster randomized trial of the READY program', BMC Public Health, v. 23, p.:427.
- Catherine, C. L, et al, 2003, "Supportive expressive group therapy and distress in patient with metastatic breast cancer", J Med Psychol, v. 122, p. 52-57.
- Collins, A. B, 2013, Life experiences and resilience in college students: A relationship influenced by hope and mindfulness, Doctoral dissertation, Texas A & M University.
- Delahaij, R, et al, 2010, "Hardiness and the response to stressful situations: Investigating mediating processes", Original Research Article, Personality and Individual Differences, v. 49, p. 386-390.
- Doussard-Roossevelt J. A, et al, 2003, "Mother–child interaction in autistic and nonautistic children: Characteristics of maternal approach behaviors and child social responses", Development and Psychopathology, v. 15, p. 277-295
- Eggerman, et al, 2012, "Suffering, hope, and entrapment: Resilience and cultural values in Afghanistan", Original Research Article Social Science & Medicine, v. 71, p. 71-83.
- Erbes, C. R, et al, 2011, "The distinctiveness of hardiness, positive emotionality, and negative emotionality in National Guard soldiers", Journal of Research in Personality, v. 45, p. 508-512.
- Gayton, et al, 2009, "Resilience in Ambulance Service Paramedics and Its Relationships With Well-Being and General Health", Truamatology, v. 18, p. 58-64.
- George, & Linda. K, 2010, "Still happy after all these years: Research frontiers on subjective well-being in Later Life", The journals of gerontology. Series B, Psychological sciences and social sciences, v. 65, p. 331-339.
- Griffith james.e, & West C, 2013, "Master Resilience Training and Its Relationship to Individual Wellbeing and Sress Buffering Among Army National Guard Soldiers", Journal of Behavioral Health Services &Recearch, v. 5, p. 140-155.
- Haddadia, P, & Besharat, M A, 2010, "Resilience vulnerability and mental health", Procedia Social and Behavioral Sciences, v. 25, p. 639-642.
- Ho S, et al, 2011, "The roles of hope and optimism on posttraumatic growth in oral cavity cancer patients", Oral Oncol, v. 47. P. 121-124.
- King, G. A, et al, 2009, "Belief Systems of Families of Children with autism spectrum disorders or Down syndrome", Focus on Autism and Other Developmental Disabilities, v. 24, p. 50-64.
- Loprinzi C. E, et al, 2011, "Stress Management and Resilience Training (SMART) Program to Decrease Stress and Enhance Resilience Among Breast Cancer Survivors: A Pilot Randomized Clinical Trial", Clinical Breast Cancer, v. 11, p. 364-368.
- McAllister M, & McKinnon .J, 2009, "The importance of teaching and learning resilience in the health disciplines: A critical review of the literature, Original Research Article", Nurse Education Today, v. 29, p. 371-379.
- Min J. A, et al, 2012, "Low trait anxiety, high resilience, and their interaction as possible predictors for treatment response in patients with depression", Journal of Affective Disorders, v. 137, p. 61-69.
- Rodriguze, D, 2006, "Colombian happiness, hope on interdisciplinary look at the correlation between explanatory style, cultural and satisfaction", Journal of personality and social psychology, v. 52, p. 1260-1284.
- Rose, H, et al, 2010, "Friends for Life: The Results of a Resilience-Building, Anxiety-Prevention Program in a Canadian Elementary School", Professional School Counseling, v. 12, p. 400-407.
- Snyder, C. R, et al, 1991, "The will and the ways: Development and validation of an individual-differences measure of hope", J Pers Soc Psychol, v. 60, p. 570-585.
- Snyder, C. R, 2002, "Handbook of hope", Orlando. Academic Press, v. 1, p. 123-148.
- Staats, peter. S, 1986, "Hope: Expected Positive Affect in an Adult Sample", Journal of Genetic Psychology, v. 148, p. 357-364.
- Yu X, et al, 2012, "A Pilot Theory–Based Intervention to Improve Resilience, Psychosocial Well-Being, and Quality of Life Among People Living With HIV in Rural China", Journal of Sex & MaritalTherapy, v. 40, p. 1-16.
- Zhang, Li. Fang, 2011, "Hardiness and the Big Fivepersonality traits among Chinese universitystudents, Learning and Individual Differences, v. 21, p. 109-113.