نسخهی کوتاهمقیاس سنجش دینداری برای جامعهی دانشجویی ایران: ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
با مطالعة جوامع انساني و تمدنهاي کهن، همواره رگههايي از دين و باورهاي ديني را ميتوان يافت. اين باورهاي ديني، در دورههاي مختلف به شکلهاي متفاوت متجلي شدهاند؛ اما همة اين اشکال متفاوت، در يک مسئلة ذاتي اشتراک دارند و آن خداجويي و دينورزي انسان است. روانشناسان، دینورزی انسان را نمود یک نیاز درونی؛ جامعهشناسان و انسانشناسان آن را ناشی از نیازمندی به کارکردهای یک نهاد اجتماعی و فرهنگی در زندگی روزانه؛ فلاسفه آن را کاوشگری برای یافتن مقصد نهایی؛ و مورخان، آن را بخشی از تحول نهادی و عقلانی در نظر گرفتهاند (الگورانی (Alghorani)، 2008).
قدمت همراهی دین با انسان، بهگونهای بوده است که برخی پژوهشگران (الفاروقی (Al Faruqi)، 1984) مطالعة دین را مطالعة نوع انسان پنداشتهاند. برایناساس، چندان عجیب نیست که دین، کنشهای بسیاری دربارۀ پدیدههای انسانی داشته باشد (شجاعيزند، 1384). از جمله کنشهای مهم دين در حوزة روانشناسي، ميتوان به تأثیر آن در سلامت رواني (براي مثال، بيرمن (Bierman)، 2008)، کاهش ناهنجاريهاي اجتماعي، مانند گرايش به مصرف مواد (برای مثال، اسميت (Smith)، 2003؛ مريل (Merrill) و همكاران، 2005)، افزايش رضايتمندي زناشويي (هانلر و گنچوز (Hu¨ nler & Genc¸o¨z)، 2005؛ سوليوان (Sullivan)، 2001؛ خداياريفرد و همكاران، 1378)، انتقال ارزشها و استانداردهاي رفتاري از والدين به فرزندان (ابر (Abar) و همكاران، 2009) و سازشيافتگي با محيط جديد (لو و هاندال (Lu & Haun)، 1995) اشاره کرد. تداوم اين کارکردها در حوزههاي مختلف، موجب شده است که مطالعات در زمينة دينداري، گسترش فراوان يافته، و ضرورت وجود ابزار سنجش ميزان دينداري و نگرش ديني افراد، مورد توجه ويژه قرار گيرد.
با اينکه وجه شخصی شدة تجربة دینی، سنجش دینداری را دشوار کرده، ما از چند دهة گذشته تاکنون، تلاشهای بسیاری در این زمینه انجام گرفته است. در پژوهشهای غربی، دینداری با نشانگریهای باوری، رفتاری و احساس تعلق، اغلب با تأکید بر یکی از این سه، اندازه گرفته شده است (گنزالس (Gonzalez)، 2011). مهمترین این ابزارها که در ایران نیز کاربرد داشته، مقياس جهتگيري مذهبي دروني ـ بيروني آلپورت و راس (Allport & Ross) (1967) بوده است. آلپورت، دو نوع گرايش دینی را در مقياس خود در نظر ميگیرد که عبارت است از: جهتگيري دروني و جهتگيري بيروني (آذربایجانی، 1382، ص 89). در کنار پرسشنامة آلپورت، ميتوان به مقياسهاي ساختهشده توسط هانت و کينگ (Hunt & King) (1971)، کينگ و همكاران (1995)، اسميت و همكاران (2003) و جکسون و فرانسيس (Jackson & Francis) (2004) نيز اشاره کرد. وايلد و جوزف (Wilde & Joseph) (1997) و ساهين و فرانسيس (Sahin & Francis) (2002) نيز مقياسهايي بر اساس آموزههاي اسلامي ساختهاند. ابزارهای دیگری، مانند سیاهة ارزشهای جهانی، با هدف بررسی جهانبینی، باور و رفتار دینی در برخی کشورهای اسلامی، به کار گرفته شده است (کراس (Krauss) و همكاران، 2007).
کشورهای اسلامی، ارزشهای دینی مشابه زیادی دارند. اما ویژگیهای بافتی منحصر به فرد بسیاری نیز دارند که آنها را از هم متمایز میکند. جریان داشتن دین، در همۀ قلمرو زندگی، حاکمیت سیاسی ایدئولوژیک اسلامی، تفکیکناپذیری وجوه سیاسی، فرهنگی و دینی، از هم در مساجد و نگاه ویژۀ دینی به مقولههای جنسیتی و زنان، از جمله تمایزهای کشور ما با سایر کشورهای اسلامی در حوزة مسائل دینی است. روشن است که این ویژگیهای یگانه، در ابزار یادشده در بالا لحاظ نشده است. این موضوع، نیاز به ابزارهای جداگانه برای سنجش دینداری در کشورهای مختلف اسلامی را نشان میدهد.
علاوه بر این، رعایت ملاحظههای روششناسي نیز در تحقيقات، بهویژه تحقيقات ديني سهم مهمی دارد. هیل و ملبای (Hill & Maltby) (2009)، توجه به جنبههای نظریهای، موضوعات روانسنجی، معرف بودن نمونه (توجه به سن، وضعیت اقتصادی اجتماعی و تحصیلات) و حساسیت فرهنگی را در ساخت ابزار و سنجش دینداری، دارای اهمیت دانستند. روشن است اتخاذ روش علمي درست و منطقي، موجب حصول دادهها و يافتههايي ميشود که قابل اعتماد و عاری از اشتباهات و خطاي روششناختی خواهد بود. در نهايت، از ايجاد و شکلگيري مفاهيم و تصاوير غلط از دين، ديندار و دينداري جلوگیری خواهد کرد.
با در نظر گرفتن این ملاحظهها و فقدان ابزار روا و معتبر، خدایاریفرد و همکاران (1385)، دينداري را مبتني بر چهار نوع رابطۀ انسان با خدا، خود، دیگران و جهان هستی در نظر گرفتهاند و هماهنگ با سه عنصر اصلي عقايد، اخلاقيات و احكام و با الهام از اندیشمندان مسلمان، بهویژه طباطبائي (1363) و مطهري (1375)، دین را «شناخت و باور به پروردگار يكتا، انبيا و آخرت و احكام الهي و داشتن علايق و عواطف معيني، نسبت به خدا، خود، ديگران و جهان هستي براي تقرب به خدا و التزام به وظايف ديني» تعریف کرده و بر اساس آن، برای سنجش دینداری، ابزاری 113 سؤالی در دو فرم الف و ب ساختهاند. در این ابزار، مؤلفههاي دينداري با استفاده از منابع اسلامي بخصوص قرآن کريم و احاديث در سه حيطۀ باور دینی، عواطف دینی و التزام به وظايف ديني تعيين و تعريف شد.
در ساخت این مقیاس، باور ديني بهمعناي دانش اصول دين، يعني يقين به خدا، آخرت، پيامبران و آگاهي از فروع دين (کلينی، 1374، ج 2، ص 51). همچنین، بهمعناي پذيرش، اقرار و تصديق قلبي نسبت به اصول و شرايع دين (همان، ص 33 و 38) منظور شده است. آرگيل (Argile) (2000) معتقد است: باورها اغلب محوريترين بُعد دينداري محسوب میشوند و همانهايي هستند كه مذهبي نبودن فرد را تعيين ميكنند. باور، شامل زيرمؤلفههايي همچون پذيرش خداوند و صفات كماليۀ او (کليني، 1374، ج 2، ص 35)، پذيرش انبيا (همان، ص 36)، پذيرش زندگي اخروي، يعني معاد و بهشت و جهنم (نمل: 2 و 3)، پذيرش كتابهاي آسماني و احكام و قوانين خداوند (همان، ص 35) و پذيرش ملائكه (بقره: 285) است.
عواطف ديني، شامل كليۀ احساسات و عواطف مثبت و منفي است. عواطف مثبت، در راستاي شناخت و پذيرش قلبي نسبت به پروردگار يكتا، انبياء و اوليا، مؤمنان و تمامي دينداران، احكام دين، جهان هستي و جهان پس از مرگ در فرد ديندار به وجود ميآيد. عواطف منفي، تحت تأثير محبت به خدا و دین خدا، نسبت به دشمنان دین الهی و پيامبران و اوليا مطرح ميشود. اين عواطف عبارتند از:
الف. عواطف مثبت شامل عواطف مثبت نسبت به خدا (بقره: 165؛ کليني، 1374، ج 2، ص 67و 72؛ مجلسي، 1403ق، ج 67، باب 59، ص 339)، عواطف مثبت نسبت به خود (مجلسي، 1403ق، ج 65، باب 18، ص 137)، عواطف مثبت نسبت به ديگران (کليني، 1374، ج 2، ص 56؛ فتح: 29؛ بقره: 83؛ تويسركاني، 1321ق، ج 2، ص 175؛ آلعمران: 64؛ کليني، 1374، ج 2، ص 56) و عواطف مثبت نسبت به جهان هستي (بقره: 26 و 164)؛
ب. عواطف منفي (بغض) عبارتند از: احساس دشمني يا كراهت نسبت به كساني كه دشمن راه خدا، پيامبران و اولياي ديناند و در جهت بر هم زدن سلامت ديني جامعه، با كارشكني و تبليغات سوء مانع رشد و گسترش دين ميشوند يا اقدام به جنگ عليه دين و دينداري ميكنند. اين مؤلفه، از زيرمؤلفههاي عواطف منفي نسبت به دشمنان خدا (توبه: 114؛ كهف: 50؛ منافقون: 4) و عواطف منفي نسبت به دشمنان انبياء و اوليای خدا (بقره: 98) تشكيل شده است.
التزام به وظايف ديني نیز يعني اینکه فرد ديندار، در پي به وجود آمدن معرفت و احساس عاطفي نسبت به پروردگار، انبيا و اوليای دين، اجرای تكاليف و احكام ديني را در قلمرو شخصي، اجتماعي و اقتصادي بر خود بايسته بداند. اين مؤلفه، متشکل است از:
الف. رفتار فردي: منظور از رفتار فردي، كليۀ اعمالي است كه در محدودة رابطة انسان با خود و خداي خود مطرح ميشود. فرد برحسبِ معارف و شرايع ديني، خود را موظف به انجام دادن آنها ميداند كه مهمترین آنها عبارتند از: نماز (بقره: 177 و 277)، روزه (بقره: 183)، ذكر (کليني، 1374، ج 2، ص 88)، توكل (مائده: 23)، اطاعت از خدا (نساء: 59)، تقوا و اجتناب از گناه (مائده: 27)، اخلاص (مجلسي، 1403ق، ج 67، باب 54، ص 233)، سپاس و شكر (بقره: 172)، حفظ عزت نفس (منافقون: 8)، تقويت اراده يا تصميمگيري مناسب (آلعمران: 135)، رعايت بهداشت رواني و جسمي، پرورش نيروي عقلاني (نور: 61)، تبعیت نکردن از وهم و حدس و گمان (نجم: 28)، كسب علوم و معارف (عنكبوت: 43 و 49)، فضیلتجویی (کليني، 1374، ج 2، ص 56)، رفع نيازها به صورت متعادل (محمد: 12)، پرهيز از لغو (آلعمران: 76؛ مؤمنون: 3) و صبر (کليني، 1374، ج 2، ص 91).
ب. رفتار اجتماعي ـ سياسي: بهمعنای كليۀ اعمال و كاركردهاي اجتماعي است كه فرد ديندار، بر اساس شرايع اسلام ملزم به رعايت آنهاست كه عبارتند از: تعاون و همكاري (مائده: 2)، سازگاري (کليني، 1374، ج 2، ص 116 و 117)، وفاي به عهد (آلعمران: 76)، سخاوتمندي (آلعمران: 92)، حلم (کلينی، 1374، ج 2، ص 41)، احسان (نحل: 90)، ايثار (آلعمران: 92؛ بقره: 262)، پاسداري از شخصيت مؤمن (حجرات: 11 و 12؛ کليني، 1374، ج 2، ص 72)، اطاعت از قانون (محمد: 33)، خوشاخلاقي و نيكوسازي رفتار (کليني، 1374، ج 2، باب حسنالبشر)، عفو و گذشت (شوري: 40)، اصلاح بين افراد (حجرات: 9 و 10)، ابراز همدردي با مؤمن (نساء: 36)، ابراز مخالفت با مفسدان (يونس: 40)، جهاد و ياري مظلوم (انفال: 72)، حج (آلعمران: 97)، كوشش براي برقراري حكومت ديني و پشتيباني از حكومت صالحان و اطاعت از ولي امر.
ج. رفتار اقتصادي: منظور از رفتار اقتصادي، بايدها و نبايدهايي است كه در شريعت اسلام براي رشد سالم اقتصادي و كسب معاش در جامعه مطرح شده و فرد مؤمن با توجه به تمايلات و نيازهاي خود، ملزم به رعايت آنها ميباشد. آنها عبارتند از: كار اقتصادي و توليد (کليني، 1374، ج 5، ص 77)، توزيع عادلانه (توبه: 34 و 35)، مصرف مناسب (منافقون: 9)، اداي حقوق مالي (مجلسي، 1403ق، ج 65، باب 27، ص 386 و 393)، تقدير در معيشت (همان، ج 66، باب 38، ص 405)، پرهيز از اسراف و تبذير (انعام: 141) و پرهيز از حرص (همان، ج 67، باب 44، ص 55).
اما روايي ملاکي، روايي تفکيکي، روايي سازه و اعتبار مقیاس 113 سؤالی ساخته شده بر اساس مفاهیم نظری حاضر مناسب گزارش شده است (خدایاریفرد و همکاران، 1378؛ همو، 1388). در پژوهش خدایاریفرد و همکاران (1389)، این مقیاس به مقیاسی با 102 مادهای تبديل شد که الگوي پاسخدهي به سؤالات آن، ليکرت شش درجهای بود. خصوصيات روانسنجي این مقیاس از نظر روایي سازه، ملاکي و همزمان تأیید شده است. ميزان اعتبار پرسشنامه، بر اساس ضريب آلفاي کرونباخ براي کل مقیاس، 97/0 و ضريب اعتبار بازآزمایي با دو هفته فاصله براي مؤلفههاي باور ديني، عواطف ديني و رفتار ديني به ترتيب، 94/0، 72/0 و 67/0 بهدستآمده است. این ابزار، یکی از پُرکاربردترین مقیاسهای دینداری است که بین پژوهشگران این حوزه، اقبال مناسبی به دست آورد.
با اینکه تحول و توسعۀ این مقیاس، از لحاظ میانی نظری، فنون ساخت ابزار و نیز شیوههای سنجش روایی و اعتبار، مناسبتر است، اما تجارب چندین ساله نشان داده است که یکی از محدودیتهای اساسی استفاده از این ابزار در عرصۀ پژوهش، طولانی بودن و تعداد زیاد سؤالهای آن است. البته لازم به يادآوري است که موضوع طول ابزار، نگرانی و دغدغۀ پژوهشگران است (بورچیل و مارچ (Burchell & Marsh)، 1992). این نگرانی بیشتر متوجه کاهش نرخ پاسخگویی به پرسشها و افزایش تعداد سؤالات بدون پاسخ و نیز کاهش دقت پاسخگو بر اثر افزایش طول پرسشنامه است. بدینمنظور، امروزه بیشتر پرسشنامههای پرکاربرد پژوهشی، برای نمونه پرسشنامۀ شخصیتی چندوجهی مینهسوتا یا پرسشنامۀ پنج عامل بزرگ شخصیتی، دارای فرم بلند و کوتاهاند. بنابراین، ممکن است استفاده از یک ابزار با تعداد مادۀ زیاد، خطر از دست دادن مشارکت شرکتکنندگان را در پی داشته باشد. برایناساس، یک ابزار با تعداد مادهها و صرف زمان کمتر، برای پروژههای پژوهشی که در آن شرکتکنندگان با محدودیت زمانی مواجهاند، میتواند بهصرفهتر باشد. ازاينرو، هدف اين مطالعه، تهيۀ فرم کوتاه مقیاس دینداری خدایاریفرد و همکاران (1389)، برای جمعیت دانشجویی است تا به سهولت کاربرد داشته باشد.
روش پژوهش
جامعة آماري اين پژوهش را دانشجويان دانشگاههاي شهر تهران تحت پوشش وزارت علوم، تحقيقات و فناوري؛ و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكيِ شاغل به تحصيل در مقاطع تحصيلي كارشناسي و كارشناسي ارشد، دکتري حرفهاي و دکتري تخصصي در سال تحصيلي 89- 1388 تشكيل ميدهند که تعداد آنها در مجموع 153506 نفر بوده است. از این جامعه، يك گروه نمونه با حجم 4000 نفر از طريق نمونهگيري تصادفی طبقهاي نسبتی انتخاب شد.
ابزار پژوهش
ابزار پژوهش، مقیاس دینداری خدایاریفرد و همکاران (1389) ميباشد. اين ابزار، يك مقياس 102سؤالي است كه با در نظر گرفتن ابعاد اساسيِ شناختي، عاطفي و رفتاري و همچنين، مبتني بر چهار رابطۀ انسان با خدا، خود، ديگران و جهان هستي ساخته شده است. تحلیل عاملی اکتشافی، نشان داده است كه این مقیاس دارای سه مؤلفة شناخت و باور دینی، عواطف دینی و التزام به اجرای وظایف دینی بوده است. بررسی روایی محتوایی، صوری و ملاکی مقیاس نشان داده است این مقیاس دارای ویژگی روانسنجی مناسبی است. ضرايب اعتبار بازآزمايي خردهمقياس شناخت و باور ديني 52/0، خردهمقياس عواطف ديني 59/0 و خردهمقياس وظايف ديني 64/0 بهدستآمده است. ضرايب اعتبار دروني خردهمقياسها، با استفاده از روش آلفای کرونباخ بین 79/0 و 91/0 بهدستآمده است. ضریب رواییهای ملاکی نمرۀ کل این مقیاس با نمرۀ مؤلفههاي چهارگانۀ پرسشنامۀ گلاک و استارک (1967)، بین 24/0 و 84/0؛ با نمرۀ مؤلفههاي جهتگيري دروني مقیاس آلپورت و راس (1965)، 66/0 و با جهتگيري ديني بيروني، 23/0 گزارش شده است. همچنین، نمرۀ کل این مقیاس با نمرۀ کلي هويت ديني (رحيمينژاد و احمدي، 1374، ص 60) 41/0 و با هويت نفي ديني 44/0- ذکر شده است.
شیوۀ تحلیل دادهها
تحلیل دادهها در دو مرحلۀ کلی انجام گرفت: الف. غربالگری دادهها، ب. تحلیل تأییدی دادهها. در مرحلۀ نخست، برای حصول اطمینان از صحت و دقت دادها، ابتدا اقداماتی مانند مطابقت دادههای ورودی با پرسشنامه، مطابقت دادهها با شیوههای کدگذاری پرسشنامهها و کدگذاری مجدد کدهای اشتباه، صورت گرفت. پس از آن، به تحلیل اکتشافی دادهها (توکی (Tukey)، 1977) پرداخته شد. در این مرحله، اقداماتی شامل تحلیل گمشده (تاباچینک و فیدل (Tabachnick & Fidell)، 2007)، بررسی صحت و دقت پاسخهای افراد و تحلیل فراوانیهای پاسخهای بیانشده به سؤالها انجام گرفت. در مرحلۀ دوم، یا مرحلۀ تحلیل تأییدی دادهها، ابتدا گروههای مدرجسازی و روایییابی تشکیل شد. پس از آن، تحلیل عاملی اکتشافی دادههای مربوط به گروه مدرجسازی و تحلیل عاملی تأییدی (جورسکاک و سوربوم (Joreskog & Sorbom)، 1996)، دادههای نمونۀ رواسازی انجام گرفت.
یافتههاي پژوهش
در مرحلۀ نخست، طی فرایند غربالگری دادهها و آیتمهای موجود در مقیاس، آیتمها به 60 مورد تقلیل یافت. ملاکهای مورد نظر برای حذف آیتمهای کرانی بودن میانگین، انحراف استاندارد کم، کجی و کشیدگی شدید (نمرة استاندارد کجی و کشیدگی زیاد)، ضریب همبستگی کم نمرة آیتم با کل مقیاس (CTC)، مجذور ضریب همبستگی چندگانۀ (SMC) پایین، ضریب آلفای کرونباخ پس از حذف آیتم (CAID) پاسخ به آیتمها و وجود مشکلات مفهومسازی آیتم بوده است.
تحليل عاملي اکتشافي، روي ماتريس همبستگي پليکوريک حاصل از دادههاي گروه نمونة مدرجسازی و با استفاده از روشهای عامليابي ممکن، چرخشهاي گوناگون و ایجاد محدوديتهاي مختلف روی تعداد عوامل نشان داد که عوامل استخراجي از مؤلفههای اصلي (PAF) و چرخش پروماکس، بيشترين همخواني را با ساختار نظري مقیاس دینداری دارد. نتايج اين تحليل، با محدود کردن تعداد عوامل بهدستآمده بر روي سه و حداقل مقدار بازگذاري هر آيتم، بر روي عوامل 35/0 به دست آمد. مقدار شاخص كفايت نمونهبرداري كيسر- ماير- الكين (KMO) (کیسر، 1974) بهدستآمده، برابر با 98/0 و شاخص آزمون کرویت بارتلت، برابر 42/68514 بود که با درجات آزادي 1770 در سطح 01/0 معنادار بود. اين يافته، بدينمعناست که مفروضة اجرای تحليل عاملي روی دادههای گروه مدرجسازی برقرار است. نتايج تحليل عاملي، بیانگر ساختار سهعاملی با ارزش ويژة بالای 2 که در مجموع 42/49 درصد از واريانس کل مقیاس را تبيين ميكند، مناسبترین و سادهترین ساختار برای این دادههاست. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد از 60 آيتم وارد شده براي تحليل مؤلفههای اصلی، پس از حذف آیتمهای دارای بارگذاری متقاطع، 16 آیتم روی مؤلفة يکم، 19 آیتم روي مؤلفة دوم و 16 آیتم روي مؤلفة سوم بارگذاري مناسبي داشتند. براي نهايي کردن تعداد عوامل، نمودار شیبدار، ميزان ارزش ويژه و دستیابی به ساختار ساده از نظر بنیان نظری و محتوای آیتمها مورد توجه قرار گرفت. بررسی محتوای آیتمهای قرارگرفته در هر یک از مؤلفهها، نشان داد که آیتمهای رفتار دینی، باور دینی و عاطفة دینی به ترتیب، بیشتر روی مؤلفههای یکم، دوم و سوم بارگذاری کردهاند (جدول 1). لازم به يادآوري است که شمارۀ آیتمهای ذکر شده در جدول 1، مربوط به نسخۀ 102 آیتمی است.
جدول 1. شمارة آيتمهاي بارگذاريشده در هر يك از مؤلفهها به ترتيب اندازة بار
ردیف عامل 1 (رفتار دینی) بار عاملی عامل 2 (باور دینی) بار عاملی عامل سوم (عاطفة دینی) بار عاملی
1 78 95/0 68 84/0 67 70/0
2 69 92/0 24 78/0 74 69/0
3 84 78/0 59 76/0 101 66/0
4 40 76/0 77 76/0 66 66/0
5 89 74/0 26 75/0 61 61/0
6 100 72/0 12 72/0 99 61/0
7 35 72/0 97 71/0 62 57/0
8 82 64/0 51 69/0 75 56/0
9 86 62/0 81 65/0 54 51/0
10 85 51/0 14 61/0 79 51/0
11 8 51/0 1 59/0 64 48/0
12 55 49/0 15 57/0 88 47/0-
13 27 47/0 5 56/0 94 45/0
14 30 46/0 16 50/0 76 45/0
15 29 42/0 91 47/0 32 41/0
16 41 31/0 94 45/0 52 36/0
17 38 43/0
18 53 39/0
ارزش ویژه 69/22 42/4 54/2
واریانس تیبینشده 81/37 37/7 24/4
براي وارسي روایي ساختار عاملي بهدستآمده از تحلیل عاملی اکتشافی، تحليل عاملي تأییدی بر روي دادههاي گروه روايييابي صورت گرفت. در اين فرايند، دو ساختار عاملي بهعنوان الگوهاي رقيب ارزيابي شد. اين دو ساختار عاملي، عبارت بودند از: الف. مدل يکم: ساختار عاملي حاصل از تحليل عامل اکتشافي؛ ب. مدل دوم: ساختار عاملي مدل نظری سهمؤلفهای مقیاس. این مدل نظری، متشکل از سه مؤلفة باور، عواطف و رفتار دینی است. لازم به يادآوري است که برای ایجاد وزن برابر مؤلفههای شناخت، عاطفه و رفتار دینی در مقیاس، پژوهشگران به دنبال دستیابی به تعداد برابری از آیتمها، در سه خردهمقیاس بودند، 12 آیتمی که در هر یک از خردهمقیاسها، مناسبترین ویژگیهای مفهومی و آماری را داشتند، انتخاب شدند. ویژگی مفهومی آیتمها، با هدف بررسی و ایجاد روایی محتوایی در آیتمهای انتخاب شده، برای سنجش هر یک از مؤلفههای سهگانه صورت گرفت. این بررسی، توسط یک گروه مشتمل بر متخصصان روانشناسی اسلامی، حوزوی و سنجش و اندازهگیری انجام گرفت. نتایج آزمون نیکویی برازش این دو مدل در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2. آمارههاي نيکویي برازش مدلهاي رقیب مقیاس دینداری بر اساس دادههاي گروه روایييابي
مدل X2 Df CFI NNFI RMSEA RMSEA (90%CI) SRMR
يکم 18/28531 1172 74/0 73/0 11/0 (12/0 و 11/0) 09/0
دوم 69/11912 591 81/0 73/0 10/0 (10/0 و 10/0) 08/0
همانطورکه دادههای جدول 2 نشان میدهد، مدلهای یکم و دوم تفاوت محسوسی در شاخصهای برازش ندارند. با این حال، مدل دوم در مقايسه با مدل یکم از ويژگيهاي مناسبتر برازش برخوردار است. ازاینرو، ميتوان گفت: ساختار عاملي سه مؤلفهای، به دلیل کم بودن مقدار مربع کای، ساختار مناسبتری برای این دادههاست. ازاینرو، میتوان این ساختار را برای این دادهها مناسب دانست. در ضمن، برای بررسی روایی مقیاس کوتاه دینداری رابطۀ بین نمرههای خردهمقیاسها این مقیاس، با نسخۀ بلند آن، با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبه شد. نتایج جدول 3 نشان میدهد كه این ضرایب برای خردهمقیاس باور دینی، عاطفۀ دینی و رفتار دینی به ترتیب 95/0، 90/0، 96/0 بهدستآمده است.
جدول 3. ماتریس ضرایب همبستگی خردهمقیاسها و نمرۀ کلی نسخۀ بلند و کوتاهمقیاس دینداری
نسخه فرم کوتاه
باور دینی عاطفۀ دینی رفتار دینی
فرم بلند باور دینی 95/0
عاطفۀ دینی 57/0 90/0
رفتار دینی 81/0 53/0 96/0
بررسي اعتبار آيتمها، خردهمقیاسها و کل مقياس مدل سه مؤلفهای، نشان داد که کلية زيرمقياسها ضرايب مناسب همگوني دارند. دامنة آنها 92/0 (باور دینی)، 81/0 (عواطف دینی) و 90/0 (رفتار دینی) است. بررسي ضرايب همبستگي نمرة آيتمها، با نمرة کل زيرمقياس مربوط نشان ميدهد كه اين ضرايب بين 41/0 (آيتم 37) و 77/0 (آيتم 25) متغير است (جدول 4). ازاینرو، در مجموع ميتوان گفت: آيتمها و خردهمقیاسها و در نتيجه، نسخۀ کوتاهمقیاس دینداری در گروه روایییابی از ضرايب همگوني دروني مناسبي برخوردار است. لازم به توضیح است که در نسخة نهایی، برای دستیابی به پاسخهای معتبر ارائه شده به آیتمها، 4 آیتم نیز در مقیاس، بهعنوان آیتمهای وانمود اجتماعی قرار داده شدند. این آیتمها، با شمارههای 10، 20، 30 و 40 مشخص شدهاند (پیوست).
جدول 4. يافتههاي توصيفي آيتمها و ضرايب همبستگي آيتمها با نمرة کل خردهمقیاسها
و ضرايب همگوني دروني زيرمقياسهاي فرم کوتاه مقیاس دینداری در گروه روایييابي
عامل شماره ميانگين انحراف استاندارد ضريب آلفا پس از حذف آیتم همبستگي آيتم با نمرة زيرمقياس ضريب آلفا
قبلی جدید
باور دینی 37 1 39/3 45/1 91/0 74/0 92/0
51 4 19/4 29/1 91/0 68/0
53 7 70/3 44/1 91/0 43/0
1 11 92/3 30/1 91/0 60/0
5 14 81/3 40/1 91/0 76/0
55 17 57/3 52/1 91/0 70/0
59 21 83/3 27/1 91/0 61/0
12 24 87/3 31/1 91/0 70/0
16 27 51/3 52/1 91/0 69/0
86 31 12/3 84/1 91/0 65/0
72 34 55/3 43/1 91/0 79/0
73 37 71/3 43/1 91/0 77/0
عواطف دینی 54 3 10/4 96/0 81/0 48/0 82/0
61 6 20/4 08/1 80/0 54/0
62 9 76/3 14/1 80/0 57/0
64 13 99/3 96/0 80/0 52/0
67 16 80/3 39/1 80/0 55/0
74 19 86/3 25/1 80/0 59/0
75 23 73/3 22/1 80/0 60/0
76 26 55/3 32/1 80/0 59/0
79 29 19/4 20/1 80/0 47/0
32 33 03/4 10/1 80/0 47/0
94 36 90/1 78/1 86/0 50/0
101 39 80/3 40/1 80/0 52/0
رفتار دینی 8 2 48/3 48/1 90/0 63/0 90/0
35 5 82/2 59/1 89/0 74/0
40 8 70/2 82/1 90/0 69/0
56 12 60/3 28/1 90/0 63/0
69 15 19/2 67/1 90/0 70/0
78 18 30/2 92/1 90/0 63/0
82 22 14/3 70/1 89/0 72/0
84 25 50/3 22/1 90/0 41/0
85 28 61/3 51/1 89/0 71/0
68 32 97/3 36/1 90/0 42/0
89 35 61/2 53/1 90/0 63/0
100 38 73/2 66/1 90/0 63/0
بحث و نتیجهگیری
اين پژوهش، با در نظر گرفتن معنای دین و دینداری از منظر اسلام، در پی ساخت و استانداردسازی یک نسخۀ کوتاه از مقیاس دینداری خدایاریفرد و همکاران (1389) بوده است. این مقیاس، مبتنی بر متون دینی و تعاریف دانشمندان اسلامی از دینداری دارای مبانی نظری نیرومندی است و بر یک الگوی مفهومی (نظری)، سهبُعدی شامل باور دینی، عواطفِ دینی و التزام و عمل به وظایف دینی تأکید کرده است. طولانی بودن نسخۀ بلند این آزمون، تهیۀ یک نسخۀ کوتاه از آن را با هدفِ کاربست پژوهشی بیشتر، ضروری ساخته بود. فرایند اجرا و دستیابی به این مهم، در مراحل زیر انجام گرفت؛ این مراحل بهطورکلی؛ مشمول سه مرحلۀ کلی غربالگری دادهها، تحلیلهای اکتشافی و تحلیلهای تأییدی بوده است.
در مرحلۀ نخست؛ یعنی غربالگری دادهها مهمترین کار، تحلیل فراوانیهای پاسخهای ارائه شده به فرم بلند آزمون (نسخۀ 102 سؤالی) بوده است. اين تحليل، براي بررسي اين موضوع صورت گرفت که آيا کليۀ نقاط طيف پاسخدهي سؤالها، توانسته است فراواني مناسبي را به خود اختصاص دهد تا به چولگي شديد يا اختصاص يافتن بخش اعظمي از پاسخها، بر روي تعداد محدودي از گزينهها منجر شده باشد. بررسي نمودار 102 سؤال، مربوط به مقياس دینداری نشان داد که میتوان از 52 سؤال، به دلیل عدم کفایت روانسنجی آیتم (میانگین، انحراف استاندارد، چولگی و کشیدگی)، یا وجود مشکلات مفهومسازی آیتمها، چشمپوشی کرده و 60 آیتم را در مقیاس تعبیه کرد (ر.ک: خدایاریفرد و همکاران، 1392). پس از آن، گروه نمونه به طور تصادفی، به دو گروه تقسیم شدند: گروه نخست،گروه مدرجسازی برای اجرای تحلیلهای اکتشافی و گروه دوم، گروه روایییابی برای اجرای تحلیلهای تأییدی.
در مرحلۀ دوم؛ یعنی تحلیلهای اکتشافی روی گروه مدرجسازی، تعداد عوامل بر روي 3 و حداقل مقدار بارگذاري هر آيتم، بر روي عوامل به 35/0 محدود شد. در تحليل عاملي اکتشافی، مناسبترین و سادهترین ساختار برای دادهها، یک ساختار سهعاملی، با ارزش ويژة بالای 2 بوده است که در مجموع، 42/49 درصد از واريانس کل مقیاس را تبيين میکرد. با لحاظ شاخصهایی مانند نمودار شیبدار، ميزان ارزش ويژه و دستیابی به ساختار ساده، از نظر بنیان نظری و محتوای آیتمها، نتایج نشان داد كه از 60 آیتم، 51 آیتم روی سه مؤلفه، بارگذاری مناسب داشتهاند: 16 آیتم در مؤلفة نخست (رفتار دینی)، 19 آیتم در مؤلفة دوم (باور دینی) و 16 آیتم در مؤلفة سوم (عواطف دینی). با این حال، ازآنجاکه پژوهشگران تمایل داشتند، در سه خردهمقیاس تعداد برابری آیتم وجود داشته باشد، 12 آیتمی که در هر یک از خردهمقیاسها (36 آیتم در کل مقیاس) دارای مناسبترین ویژگیهای مفهومی و آماری بودند، برای تحلیلهای تأییدی انتخاب شدند.
در مرحلۀ سوم و براي تحلیل عاملی تأییدی روی دادههای پژوهش، دو ساختار عاملی بهعنوان الگوهای رقیب بررسی شدند. مدل نخست، ساختار عاملی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل دوم، ساختار عاملی مدل نظری سه مؤلفهای، شامل باور دینی، عواطف دینی و التزام و عمل به وظایف دینی بوده است. مقایسۀ شاخصهای برازش، هر دو مدل حاصل از تحلیل عاملی تأییدی، نشان داد این دو مدل، تفاوت روشن و شایان توجهی ندارند. بااینحال، مدل نظری سه مؤلفهای در برخی از شاخصهای برازش، وضعیت اندکی بهتر داشته است. ازاینرو، مدل نظری سه مؤلفهای ساختار مناسبتری برای دادهها، در نظر گرفته شد. برتری مدل سه مؤلفهای، در کمتر بودن مقدار مربع کای و بیشتر بودن شاخص برازش تطبیقی بوده است.
معناداری مقدار شاخص مربع کای، نشان میدهد كه بین ماتریس کوواریانس مدل نظری و ماتریس کوواریانس نمونهای تولید شده، از طریق دادهها تفاوت وجود دارد (هو و بنتلر، 1998). بنابراین، مدل مناسب باید دارای شاخص مربع کای غیرمعنادار باشد (برت (Barrt)، 2007). ازآنجاکه مقدار مربع کای و معناداری آن، از برخی ویژگیهای دادهها، مانند تخطی از مفروضۀ نرمال چندمتغیری (مکاینتاش (McIntosh)، 2006)، میزان اشباع مدل و حجم نمونه (کنی و مککواچ (Kenny & McCoach)، 2003) تأثیر میگیرد، معناداری آن چندان در نظر گرفته نمیشود (هوپر (Hooper) و همكاران، 2008). اما مقدار کمتر آن، میتواند شاخصی از برازش بهتر مدلهای مفروض باشد (ویتون (Wheaton) و همکاران، 1977).
شاخص برازش تطبیقی مدل موجود را با مدل صفری مقایسه میکند که در آن فرض شده است، متغیرهای پنهان با یکدیگر ناهمبستهاند. در این روش، با مقایسۀ ماتریس کوواریانس پیشبینیشده، بر اساس مدل و ماتریس کوواریانس مشاهده شده، درصد فقدان برازشی که بر اساس حرکت از مدل صفر، به مدل تعریف شده توسط محقق به حساب آمده است، تخمین زده میشود. هرچه مقدار این شاخص، به 1 نزدیکتر باشد، بیانگر برازش بهتر آن مدل است. این شاخص، در مدل نظری سه مؤلفهای در مقایسه با مدل رقیب، به 1 نزدیکتر بوده است. برایناساس، میتواند نشانهای از ساختار عاملی بهترِ مدل سه مؤلفهای برای دادهها باشد.
بررسی اعتبار آیتمها، خردهمقیاسها و کل مقیاس مدل سهبُعدی، حاکی از ضرایب مناسب همگونی بوده است. دامنۀ ضرایب آلفا با حذف برای تکتک آیتمها از 80/ تا 91/0 بوده است. این ضریب، برای خردهمقیاسها نیز 92/0، برای باور دینی، 90/0 برای رفتار و التزام دینی و 82/0 برای عواطف دینی بوده است. این مقادیر، از نظر میتچل و جولی (Mitchell & Jolley) (2004)، در حد خوب و بالاتر از خوب هستند. دامنۀ ضرایب همبستگی نمرۀ آیتمها، با نمرۀ کل خردهمقیاسها نیز از 41/0 (آیتم 25) تا 79/0 (آیتم 34) بوده است. این ضرایب کم، بیانگر نبود روابط مناسب بین آیتمها و در نتیجه، کفایت نداشتن آنها برای تشکیل یک عامل است (نانالی (Nunnally)، 1986). ازاینرو، در مجموع میتوان گفت: آیتمها، خردهمقیاسها و کل مقیاس، از ضرایب همگونی درونی مناسبی برخوردارند.
بهطور خلاصه، بر اساس یافتههای اين پژوهش، یک نسخۀ 40 آیتمی از فرم بلندمقیاس دینداری خدایاریفرد و همکاران تهیه شده است. از این 40 آیتم، 36 آیتم، سه مؤلفة التزام و رفتار، باور و عواطف دینی را میسنجند و 4 آیتم نیز وانمود اجتماعی، براي سنجش اعتبار پاسخهای ارائه شده به سؤالات استفاده شده است. به عبارت دیگر، این 4 سؤال جزو سؤالات اصلی مقیاس بهشمار نمیرود، فقط برای جدا کردن پرسشنامههای نامعتبر استفاده میشود.
دادههای این پژوهش، از دانشجویان دانشگاههای سراسری تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری؛ و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمعآوری شده است. تعمیم آن به دانشجویان سایر دانشگاهها و مراکز آموزشی، بهویژه مراکزی که از دانشجویان آنها، از نظر ویژگیهای جمعیتشناختی و روانشناختی، تفاوت محسوسی با دانشجویان دانشگاههای بررسیشده دارند، باید با احتیاط انجام گیرد.
سازۀ دینداری، از جمله سازههایی است که پاسخدهنده به دلایل مختلف، ممکن است از بیان مکنونات درونی خود، آنگونه که هست، امتناع ورزد یا تلاش کند خود را بیش از آنچه هست، دیندار جلوه دهد. برایناساس، اصولاً در همۀ پژوهشهای مربوط به دینداری، توجه به این موضوع میتواند در نتیجهگیریها و تعمیمیافتهها کمکيار باشد.
لازم به ذکر است در مقیاس تولیدشده در اين پژوهش و کلیۀ ابزارهای دینداری پدید آمده توسط خدایاریفرد و همکاران این مسئله همیشه بيان شده است که مقیاس حاصل، فقط کاربرد پژوهشی دارد و تفسیر فردی نتایج آنها، به هیچ عنوان توصیه نمیشود. این سؤال مطرح ميشود که دلیل تولید جدولهای هنجاری چه بوده است. پاسخ پرسش مذکور راحتی کار برخی پژوهشگران، با نمرههای هنجاری برای تحلیل و گزارش نتایج پژوهشهای مداخلاتی است. بهعبارت دیگر، برخی پژوهشگران علاقهمندند که نتایج خام حاصل از گروه مداخلاتی خود را پيش از تحلیل به دادههای هنجاری تبدیل کنند و تحلیلهای لازم را روی آنها انجام دهند. لازم به ذكر است که این تبدیل، تأثیری بر کم و کیف معناداری و اندازۀ اثر نتایج نخواهد داشت.
یکی از محدودیتهای اساسی در مورد نتایج حاصل از ابزار خودگزارشی، موضوع مقبولیت اجتماعی است. این امر، در مورد سازههایی مثل دینداری که در وضعیت فعلی کشور، بهعنوان ارزش مورد تقویت اجتماع بهشمار میرود، اهمیت دوچندان دارد. ازاینرو، پیشنهاد میشود پژوهشگران پژوهشهای خلاقانۀ دیگری، برای دستیابی به میزان تأثیر این امر، بر نتایج حاصل از مقیاسهای دینداری طراحی و اجرا کنند.
در اين پژوهش، تنها امکان بررسی ساختار درونی و روایی عاملی ابزار میسر شد. پیشنهاد میشود كه پژوهشگران اعتبار و روایی مقیاس را در جمعیتهای دیگر بررسی کنند. در این میان، بررسی روایی ملاکی، پیشبین و تجربی از پیشنهادهای سطح اول پدیدآورندگان ابزار است. از سوی دیگر، به دلیل اينکه فرم بلند این مقیاس، برای جمعیتهای دانشآموزی و اقشار مختلف مردم نیز در دسترس است، تهیۀ فرم کوتاه برای همین گروههای جمعیتی پیشنهاد میشود.
- آذربايجاني، مسعود، 1382، تهيه و ساخت آزمونهاي جهتگيري مذهبي با تکيه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- تویسرکانی، محمدنبی ابن احمد، 1321ق، لعالیالاخبار، قم، مکتبه العلامه.
- خدایاریفرد، محمد و همكاران، 1389، «مدل سنجش دینداری و ساخت مقیاس آن در سطح ملی»، پژوهشهای کاربردی روانشناختی، سال اول، ش 1، ص 1-24.
- ـــــ ، 1392، گزارش طرح پژوهشی ساخت فرم کوتاه مقياس سنجش دينداري برای جامعة دانشجويي، تهران، دانشگاه تهران.
- ـــــ ، 1378، گزارش طرح پژوهشی تهيۀ مقياس اندازهگيري اعتقادات و نگرش مذهبي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف، تهران، دانشگاه صنعتي شريف.
- ـــــ ، 1385، گزارش طرح پژوهشی آمادهسازي و هنجاريابي مقياس سنجش دينداري در جامعة دانشجويي، تهران، دانشگاه تهران.
- ـــــ ، 1386، «رابطة نگرش مذهبي با رضايت زناشويي در دانشجويان متأهل»، خانوادهپژوهشي، سال سوم، ش 10، ص 611-620.
- ـــــ ، 1388، گزارش طرح پژوهشی آمادهسازي مقياس دينداري و ارزيابي سطوح دينداري اقشار مختلف جامعۀ ايران، سازمان ملي جوانان، سازمان تبليغات اسلامي، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و دانشكدۀ روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران.
- رحیمینژاد، عباس و علياصغر احمدی، 1374، گزارش طرح پژوهشی مطالعۀ تحلیلی و علی هویتیابی نوجوانان پسر ایرانی و رابطۀ آن با ساخت اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی خانوادۀ آنان، تهران، وزارت آموزش و پرورش استان تهران.
- شجاعيزند، عليرضا، 1384، «مدلي براي سنجش دينداري در ايران»، جامعهشناسي ايران، سال ششم، ش 1، ص 34-66.
- طباطبائي، سيدمحمدحسین، 1363، الميزان في تفسير القرآن، قم، بنياد علمي و فكري علامه طباطبائي.
- کلینی، محمدبنیعقوب، 1374، كافی، قم، دارالکتاب الاسلامیه.
- مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- مطهري، مرتضي، 1375، انسان و ايمان، قم، صدرا.
- Abar, B, et al, 2009, The effects of maternal parenting style and religious commitment on self-regulation, academic achievement, and risk behavior among African-American parochial college students, Journal of Adolescence, v. 32, p. 259-273.
- Al-Faruqi, I. R, 1984, Islam. Niles, IL: Argus Communications.
- Alghorani, M. A, 2008, Knowledge-Practice Measure of Islamic Religiosity (KPMIR): A Case of High School Muslim Students in the United States, Journal of Muslim Mental Health, v. 3, p. 25-36.
- Allport, G. W, & Ross, J. M, 1967, "Personal Religious Orientation and Prejudice", Journal of Personality and Social Psychology, v. 5, p. 432-443.
- Argyle, M, 2000, Psychology and Religion: An Introduction, London and New York: Routledge.
- Barrett, P, 2007, Structural Equation Modeling: Adjudging Model Fit, Personality and Individual Differences, v. 42 (5), p. 815-824.
- Bierman, A, 2008, Does Religion Buffer the Effects of Discrimination on Mental Health? Differing Effects by Race, Journal for the Scientific Study of Religion, v. 45(4), p. 551-565.
- Burchell, B.J, & Marsh, C, 1992, The effect of questionnaire length on survey response'. Quality and Quantity, v. 26, p. 233-244.
- Glock, C. Y, & Stark, R, 1965, Religion and Society in Tension, Chicago, Rand McNally.
- Gonzales, A, 2011, Measuring Religiosity in a Majority Muslim Context: Gender, Religious Salience, and Religious Experience Among Kuwaiti College Students: A Research Note, Journal for the scientific study of religion, v. 50 (2), p. 339-350.
- Hill, P. C, & Maltby, L. E, 2009, Measuring religiousness and spirituality: Issues, existing measures, and the implications for education and well-being, In M. deSouza et al. (Eds), International handbook of education for spirituality, care and wellbeing (pp. 33-50). New York: Springer.
- Hooper, D, et al, 2008, Structural Equation Modelling: Guidelines for Determining Model Fit, The Electronic Journal of Business Research Methods, v. 6(1), p. 53–60.
- Hu, L, & Bentler, P. M, 1998, Fit indices in covariance structure modeling: Sensitivity to underparameterized model misspecification, Psychological Methods, v. 3, p. 424-453.
- Hu¨ nler,O, S, & Genc¸o¨z,T,I, 2005, The effect of religiousness on marital satisfaction: testing the mediator role of marital problem solving between religiousness and marital satisfaction, Contemporary Family Therapy, v. 27(1), p .123-136.
- Hunt, R. A, & King, M, 1971, The intrinsic-extrinsic concept: A Review and evaluation, Journal for the Scientific Study of Religion, v. 10, p. 339-356.
- Jackson, C. J, & Francis, L. J, 2004, Primary scale structure of the Eysenck Personality Profiler, Current Psychology, v. 22, p. 295-305.
- Joreskog, K. G, & Sorbom, D, 1996, LISREL 8: user,s reference guide, Chicago, Scientific Software International.
- Kaiser, H. F, 1974, An index of factorial simplicity, Psvchometrika, v. 39, p. 31-36.
- Kenny, D. A, & McCoach, D. B, 2003, Effect of the Number of Variables on Measures of Fit in Structural Equation Modeling, Structural Equation Modeling, v. 10 (3), p. 333-351.
- King, M, et al, 1995, The Royal Free Interview for Religious and Spiritual Beliefs: Development and standardization, Psychological Medicine, v. 25, p. 1125-1134.
- Krauss, S.E, et al, 2007, Adaptation Of A Muslim Religiosity Scale For Use With Four Different Faith Communities In Malaysia, Review Of Religious Research, v. 49(2), p. 147-164.
- Low, C. A, & Handal, P. J, 1995, The relationship between religion and adjustment to college, Journal of college student development, v. 36, p. 406-412.
- McIntosh, C, 2006, Rethinking fit assessment in structural equation modeling: A commentary and elaboration on Barrett (2007), Personality and Individual Differences, v. 42 (5), p. 859-867.
- Merrill, R. M, et al, 2005, The influence of family religiosity on adolescent substance use according to religious preference, Social Behavior and Personality, v. 33(8), p. 821-836.
- Nunnally, J, O, 1986, Psychometric theory, New York, McGraw- Hill.
- Sahin, A, & Francis, L.J, 2002, Assessing attitude toward islam among muslim adolescents: the psychometric properties of the Sahin Francis scale, Muslim Educational Quarterly, v. 19(4), p. 35-47.
- Smith, C, 2003, Theorizing religious effects among American adolescents, Journal for the scientific study of religion, v. 42, p. 17-30.
- Sullivan, T, 2001, Understanding the relationship between religiosity and marriage: an investigation of the immediate and longitudinal effects of religiosity on newlywed couples, Journal of Family Psychology, v. 15, p. 610-628.
- Tabachnick, B. G, & Fidell, L. S, 2007, Using multivariate statistics (4th ed), Boston, M A: Allyn and Bacon.
- Tukey, J. W, 1977, Exploratory data analysis, Reading, MA: Addison- Wesley.
- Wheaton, B, et al, 1977, Assessing Reliability and Stability in Panel Models, Sociological Methodology, v. 8 (1), p. 84-136.
- Wilde A, & Joseph, S, 1997, Religiosity and Personality in a Moslem Context, Personality and Individual Differences, v. 23(5), p. 899-900.