روان‌شناسی و دین، سال سوم، شماره سوم، پیاپی 11، پاییز 1389، صفحات 39-

    نقش احساس قدردانی در رضایت از زندگی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ناصر آقابابایی / *پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت / naseragha@gmail.com
    چکیده: 
    «قدردانی»، از منظر دین، اخلاق، و روان شناسی، منزلت والایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة قدردانی با معنویت و شخصیت، و نقش آن در رضایت از زندگی انجام شد. 105 دانشجو از دانشگاه تهران و مؤسسة امام خمینی(ره) به پرسش نامه های ذیل پاسخ دادند: «مقیاس خود ارزیابی معنویت»، «پرسش نامة قدردانی»، «مقیاس قدردانی»، «مقیاس کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت»، و «مقیاس رضایت از زندگی». داده ها با شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، و رگرسیون تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد قدردانی قوی ترین همبستگی را با معنویت و عامل شخصیتی توافق داشت. قدردانی با همة ابعاد شخصیت همبستگی مثبت داشت. این رابطه الگوی متمایزی به دست داد به گونه ای که قدردانی با ابعاد مرتبط با بهزیستی و عملکرد اجتماعی مانند توافق بیشترین ارتباط را داشت. قدردانی با رضایت از زندگی همبسته بود و با کنترل صفات شخصیتی نیز توانست 6 درصد از واریانس رضایت از زندگی را پیش بینی کند. یافته های پژوهش حاضر شالودة دینی ـ اخلاقی قدردانی را نشان داد، و جایگاه آن را در میان عوامل شخصیت روشن ساخت. این پژوهش از این دیدگاه حمایت می کند که قدردانی ارتباط یگانه ای با بهزیستی دارد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    ، سال سوم، شماره سوم، پاییز 1389، ص 39 ـ 52

    Ravanshenasi-va- Din, Vol.3. No.3, Fall 2010

    نقش احساس قدردانی در رضایت از زندگی

    ناصر آقابابائی*

    چکیده

    «قدردانی»، از منظر دین، اخلاق، و روان شناسی، منزلت والایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة قدردانی با معنویت و شخصیت، و نقش آن در رضایت از زندگی انجام شد. 105 دانشجو از دانشگاه تهران و مؤسسة امام خمینی(ره) به پرسش نامه های ذیل پاسخ دادند: «مقیاس خود ارزیابی معنویت»، «پرسش نامة قدردانی»، «مقیاس قدردانی»، «مقیاس کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت»، و «مقیاس رضایت از زندگی». داده ها با شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، و رگرسیون تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد قدردانی قوی ترین همبستگی را با معنویت و عامل شخصیتی توافق داشت. قدردانی با همة ابعاد شخصیت همبستگی مثبت داشت. این رابطه الگوی متمایزی به دست داد به گونه ای که قدردانی با ابعاد مرتبط با بهزیستی و عملکرد اجتماعی مانند توافق بیشترین ارتباط را داشت. قدردانی با رضایت از زندگی همبسته بود و با کنترل صفات شخصیتی نیز توانست 6 درصد از واریانس رضایت از زندگی را پیش بینی کند. یافته های پژوهش حاضر شالودة دینی ـ اخلاقی قدردانی را نشان داد، و جایگاه آن را در میان عوامل شخصیت روشن ساخت. این پژوهش از این دیدگاه حمایت می کند که قدردانی ارتباط یگانه ای با بهزیستی دارد.

    کلید واژه ها: قدردانی، معنویت، دین، علم اخلاق، شخصیت، رضایت از زندگی.

    مقدمه

    «قدردانی»، ریشه های مستحکمی در دین و اخلاق دارد و چندی است که در پژوهش های روان شناختی نیز جای پایی برای خود گشوده است. شکر، قدردانی، حق شناسی و واژه های مشابه در زبان های مختلف تقریباً به یک معنا به کار می روند. در این نوشتار از واژة قدردانی استفاده می کنیم. اما چون در متون اسلامی از واژة شکر استفاده شده، در مرور مباحث اسلامی و اخلاقی واژة شکر را به کار می بریم.

    در الهیات وجوب شکر منعم بدیهی فرض شده است.1 خداشناسی با اصل وجوب شکر منعم آغاز می شود؛ چراکه برای شکر منعم باید ابتدا او را شناخت.2 حقیقت شکر عبارت است از صرف نعمت به گونه ای که یادآور منعم و نشان دهندة احسانش باشد و در مورد پروردگار متعال به ایمان به او و تقوا منجر شود.3 شکر جلوه های متعددی دارد، اما جزء اصلی آن، حالتی درونی است که عبارت است از توجه به مورد نعمت قرار گرفتن.4 احساس مثبت درونی، احساس نزدیکی به منعم، اظهار کلامی این جریان، و نهایتاً صرف کردن نعمت در مسیر درست، همگی پیامد آن حالت درونی است. بنابراین می توان گفت هستة مفهوم شکر، واکنش مثبتی است که در برابر دریافت یک خیر در فرد ایجاد می شود. این واکنش مثبت درونی به دادنِ پاسخی مثبت به «منعم»، «دهنده» یا «کمک رساننده» می انجامد. از پیامدهای قدردانی، تکرار یا ادامة دریافت خیر است؛ چراکه منعم درمی یابد لطفش به هدر نرفته است. این حقیقت، هم در مورد خداوند درست است هم انسان ها. همان گونه که شکر نعم الهی موجب افزایش نعمت می شود،5 خداوند از بندگانش می خواهد سپاسگزار دیگران نیز باشند.6 در برخی اخبار رابطة نعمت و شکر، به گناه و توبه تشبیه شده است؛7 نعمت بدون شکر، قبیح است. خداوند خود(نساء: 147) و بندگان صالحش را با صفت شکر وصف می کند. در مورد نوح(ع) می گوید: «انه کان عبدا شکورا»(اسراء: 3) و ابراهیم(ع) را چنین وصف می کند: «شاکراً لانعمه».(نحل: 121) خداوند ضمن اینکه شکرگزاران را اندک می شمارد،8 همگان را به آن توصیه می کند و آن را پیامد ایمان می داند.(نحل: 114) گرچه خدا بی نیاز است، این بی نیازی مانع از آن نیست که بندگان را مکلف به شکر نکند؛ زیرا تکلیف، خود نعمتی دیگر است.9 وانگهی شکر، پیامدهای مادی و معنوی مهمی دارد؛ برای مثال، فقط بندگان شاکر، نشانه های الهی را در می یابند.10 آثار روانی آن در مرور پژوهش های روان شناختی خواهد آمد.

    در اخلاق نیز قدردانی فضیلتی در خور ستایش شمرده می شود. راغب اصفهانی شکر را تصور نعمت و اظهار آن می داند11. وی شکر را سه قسم کرده است: شکر قلبی که تصور نعمت است، شکر زبانی که تعریف و تمجید از نعمت دهنده است، و شکر جوارحی که جبران نعمت به قدر توان است.12 استاد بزرگ اخلاق، امام خمینی می نویسد: «شکر عبارت است از قدردانی نعمت منعم. و آثار این قدردانی در قلب به طوری بروز کند؛ و در زبان به طوری؛ و در افعال و اعمال قلبیه به طوری. اما در قلب، آثارش از قبیل خضوع و خشوع و محبت و خشیت و امثال آن است. و در زبان، ثنا و مدح و حمد. و در جوارح، اطاعت و استعمال جوارح در رضای منعم، و امثال این است. شکر عبارت از نفسِ معرفت به قلب و نفسِ اظهار به لسان و عمل به جوارح نیست؛ بلکه عبارت از یک حالت نفسانیه است که آن حالت خود اثر معرفت منعم و نعمت و اینکه از آن نعمت منعم است می باشد؛ و ثمرة این حالت، اعمال قلبیه و قالبیه است».13

    چنان که ملاحظه شد مفهوم قدردانی در دین و اخلاق ریشه های استواری دارد. اما تنها یک دهه است که در پژوهش های روان شناختی جای پایی برای خود گشوده است.14 این توجه را احتمالاً باید مرهون روان شناسی مثبت بدانیم. روان شناسان در سال های اخیر به این نتیجه رسیده اند که برای درک کامل افراد تمرکز بر جنبه های مثبت و منفی روان به یک اندازه اهمیت دارد. نهضت روان شناسی مثبت از آغاز شکل گیری اش سهم چشمگیری در تغییر تمرکز منفی بر بیماری و آسیب شناسی به توجه مثبت به بهزیستی و سازه های مرتبط داشته است. تمرکز بهزیستی و روان شناسی مثبت بر این است که زندگی انسان چگونه شکوفا می شود15 و به بزرگ ترین پاداش ها و پتانسیل هایش می رسد16. یکی از سازه هایی که در روان شناسی مثبت توجه ها را به خود جلب کرده، قدردانی است. قدردانی صفت جوهری روان شناسی مثبت قلمداد شده و شامل جهت گیری زندگی به سوی جنبه های مثبت در دنیاست17. با اینکه مدت زیادی از آغاز مطالعه در این زمینه نگذشته، شواهد حاکی است که احساس قدردانی با پیامدهای مثبت روان شناختی و جسمی مرتبط است. اما ماهیت قدردانی و تعریف روان شناختی آن چیست؟ قدردانی حالتی شناختی- عاطفی و معمولاً همراه با این ادراک است که فرد منفعتی شخصی دریافت کرده که مستحقش نبوده یا آن را کسب نکرده، بلکه این منفعت به سبب نیات خوب فرد دیگری عائدش شده است.18 قدردانی هیجانی است که متوجه یک عامل خارجی می شود؛ این هیجان در پی منفعتی پدید می آید که فاخر، ارزشمند، و با قصد نوع دوستانه تفسیر می شود. از منظر تکاملی یا زیست- فرهنگی، قدردانی به افراد کمک می کند ارتباطات را شکل دهند و حفظ کنند. چون ارتباطات برای بقا و بهزیستی افراد، گروه ها و جوامع لازم اند، قدردانی و دیگر هیجانات اجتماعی برای حل مشکلات ویژه ای در زندگی انسان شکل یافته اند. قدردانی، سازشی تکاملی برای تنظیم پاسخ افراد به اعمال نوع دوستانه است؛ یک مکانیزم میانجی که دریافت یک لطف را به جبران یک لطف مرتبط می سازد. اثر این هیجان عبارت است از ایجاد میل به مقابله به مثل.

    پژوهش های تجربی نشان داده اند سطوح بالای قدردانی با بهزیستی فاعلی،19 بهزیستی روانی،20 معنویت متعالی، صفات عاطفی مثبت،21 سرزندگی، امید، خوشبینی، همدلی،22 و ابراز قدردانی با احساسات مثبت23 و افزایش انگیزش اجتماعی همراه است24. تمرین قدردانی به کاهش عاطفة منفی و افزایش خلق مثبت می انجامد25. در نوجوانان نیز قدردانی با رضایت از زندگی26 و رضایت از تجربة مدرسه همبسته است.27 با این اوصاف طبیعی است که قدردانی یکی از شیوه های شادتر شدن قلمداد شود.28 بررسی رابطة قدردانی با سبک های کنارآمدن نیز نشان داد قدردانی با جست وجوی حمایت اجتماعی هیجانی و وسیله ای، تفسیر مجدد مثبت، کنار آمدن فعال، و برنامه ریزی رابطة مثبت دارد و با سرزنش خود، استفاده از مواد، انکار، گسلش رفتاری29، و گرایش به مسائل مادی رابطه منفی30 قدردانی مستقیماً حمایت اجتماعی را بارور می سازد و افراد را از استرس و افسردگی محافظت می کند.31 قدردانی با گذشت همبستگی دارد، از عوامل شخصیت با روان رنجورخوئی رابطه ندارد و در میان باقی عوامل، بیش از همه با توافق رابطه دارد32. قدردانی با کیفیت خواب مرتبط است و کیفیت فاعلی، مدت، مقدار کمتر نهفتگی خواب و بدکاری در ساعات روز را پیش بینی می کند33. کندلر و همکارانش (2003)34 قدردانی را یکی از ابعاد هفتگانة دینداری در نظر گرفتند و نشان دادند که با کاهش خطر وابستگی به نیکوتین، الکل و مواد، سوء مصرف مواد و رفتار جامعه ستیزانه، افسردگی اساسی، فوبی ها، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وحشتزدگی، و پراشتهایی روانی همبسته است. احساس قدردانی نسبت به خدا نیز با رضایت از زندگی همبسته است35 و کاهش آثار آسیب زای استرس را به همراه دارد.36

    با توجه به اهمیت نظری قدردانی، و پیامدهای عملی آن، در پژوهش پیش رو به بررسی رابطة قدردانی با گرایش های دینی، عوامل شخصیتی و رضایت از زندگی خواهیم پرداخت. رابطة قدردانی با معنویت و دینداری پایگاه دینی آن را نشان خواهد داد و رابطة آن با عوامل شخصیتی در حمایت از فطری بودن آن خواهد بود. بررسی نقش قدردانی در بهزیستی را با پرداختن به این پرسش پی می جوییم که «آیا قدردانی با کنترل پنج عامل بزرگ شخصیت نیز می تواند رضایت از زندگی را پیش بینی کند؟»

    روش تحقیق

    جامعة آماری این پژوهش دانشجویان دانشکدة روان شناسی دانشگاه تهران، و مؤسسة امام خمینی(ره) در سال تحصیلی 88ـ1389 بودند. نمونة پژوهش شامل 105 دانشجو (شامل 49 زن و 56 مرد) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شرکت در پژوهش دعوت شدند. میانگین سنی کل شرکت کنندگان 24.67 سال با دامنة 19 تا 44 و انحراف استاندارد 5.85 بود. روش تعیین حجم نمونه: از آن رو، که حجم کافی برای پژوهش های همبستگی، 100 نمونه بیان شده است،37 حجم نمونة پژوهش حاضر حداقل 100 نفر در نظر گرفته شد. اما با توجه به احتمال پاسخدهی ناقص برخی از شرکت کنندگان، از 110 نفر برای شرکت در پژوهش دعوت شد که سرانجام اطلاعات حاصل از 105 نفر، قابل استفاده بود. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی ـ استنباطی است و از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، و رگرسیون برای تحلیل داده ها استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از:

    1. مقیاس خودارزیابی معنویت:38 این مقیاس شش گویه دارد و معنویتِ مبتنی بر جهت گیری درونی را می سنجد. نمونه ای از گویه ها از این قرار است: بسیار سعی می کنم تا زندگی ام طبق باورهای دینی ام باشد (گویه 2)؛ از مطالعه دربارة معنویت یا دینم لذت می برم (گویه 4) این مقیاس در پژوهش های بالینی و غیربالینی به عنوان ابزاری معتبر به کار رفته است.39 پایایی درونی آن از 0.82 تا 0.91 بوده است.40 نسخة فارسی این مقیاس نیز در نمونه های دانشجویی و غیر دانشجویی اجرا و اعتباریابی شده است. آلفای کرونباخ نسخة فارسی برابر با 0.8241 و همبستگی آن با مقیاس هوش معنوی برابر با 0.45 بوده است.42

    2. مقیاس کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت: این مقیاس، نسخة کوتاه و بیست گویه ای مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ43 است. در این مقیاس هریک از عوامل پنجگانة گلدبرگ با چهار گویه سنجیده می شوند. این پنج عامل عبارت اند از: برونگرایی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی، و تجربه پذیری.44

    3. مقیاس رضایت از زندگی: این مقیاس دارای پنج گویه و تک عاملی است. دینر45 این مقیاس را برای سنجش وجه شناختی بهزیستی فاعلی ساخته و تاکنون یکی از پرکاربردترین ابزارها در زمینة رضایت از زندگی بوده است.46 این مقیاس را بیانی و همکارانش47 اعتباریابی کرده اند. به گزارش آنان اعتبار این مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.83 و با روش بازآزمایی 0.69 به دست آمد. به گفتة کاشدان48 برای سنجش بهزیستی فاعلی، آزمون هایی مانند مقیاس شادی فاعلی و مقیاس رضایت از زندگی از مناسب ترین مقیاس ها می باشند؛ چراکه کوتاه و فارغ از فشار زمانی هستند، مبتنی بر نظریه اند، و ویژگی های روان سنجی خوبی دارند. در مقابل، پرسش نامة شادی آکسفورد طولانی تر است، دارای سازه های زائد است، و فاقد توجیه نظری برای محتوای پراکنده ای که می سنجد.

    4. پرسش نامه قدردانی: پرسش نامه ای شش گویه ای و تک عاملی است که مک کلگ و همکارانش49 برای سنجش تفاوتهای فردی در آمادگی فرد برای تجربه قدردانی در زندگی روزانه اش ساخته اند. اعتبار این آزمون در پژوهش های متعدد و بین فرهنگی رضایت بخش بود. آلفای کرونباخ این پرسش نامه از 0.75 تا 0.82 بوده است. ضریب پایایی نسخة فارسی این پرسش نامه در نمونه های دانشجویی و غیردانشجویی با روش آلفای کرونباخ برابر با 0.81 و روایی آن از طریق همبستگی با چند مقیاس از جمله مقیاس معنویت و رضایت از زندگی به ترتیب 0.43 و 0.44 گزارش شده است.50

    5. مقیاس قدردانی: مقیاسی 10 گویه ای و تک عاملی است که پژوهشگر برای سنجش تفاوت های فردی در جنبه های احساسی، شناختی، و رفتاری قدردانی ساخته است. آلفای کرونباخ این مقیاس، 0.89 و همبستگی آن با پرسش نامة قدردانی، 0.73 بود که نشان دهندة اعتبار درونی و همگرای آن است. گویه های مقیاس، در پیوست الف قابل مشاهده است. شرکت کنندگان به این پرسش نامه و پرسش نامه های فوق در یک مقیاس پنج درجه ای از عمدتاً نادرست تا عمدتا درست پاسخ دادند.

    یافته ها

    تحلیل همبستگی نشان داد قدردانی با پنج عامل بزرگ شخصیت، معنویت، و رضایت از زندگی رابطه مثبت دارد. چنان که در جدول 1 مشاهده می شود نمره های دانشجویان در پرسش نامة قدردانی و مقیاس قدردانی قوی ترین همبستگی را با معنویت و عامل شخصیتی توافق دارند. ضعیف ترین رابطه نیز از آنِ قدردانی و ثبات هیجانی است. نمره های دو جنس در مقیاس قدردانی (0.08F=،0.77p=) و پرسش نامة قدردانی (0.23F=،0.62p=) تفاوت معناداری نداشت. سن پاسخ دهندگان نیز با نمره های قدردانی آنان رابطه ای نداشت.

    جدول1: ضرایب همبستگی متغیرها

     

    1

    2

    3

    4

    5

    6

    7

    8

    (1) برونگرایی

    1

                 

    (2) توافق

    0.36**

    1

               

    (3) وظیفه شناسی

    0.29**

    0.35**

    1

             

    (4) ثبات هیجانی

    0.21*

    0.12

    0.22*

    1

           

    (5) تجربه پذیری

    0.18

    0.34**

    0.25*

    0.13

    1

         

    (6) معنویت

    0.36**

    0.39**

    0.33**

    0.26**

    0.24*

    1

       

    (7) پرسش نامه قدردانی

    0.41**

    0.57**

    0.44**

    0.19*

    0.28**

    0.63**

    1

     

    (8) مقیاس قدردانی

    0.25**

    0.60**

    0.40**

    0.10

    0.31**

    0.44**

    0.73**

    1

    (9) رضایت از زندگی

    0.43**

    0.24**

    0.31**

    0.42**

    0.10

    0.51**

    0.42**

    0.18

    *p < 0. 05 **p < 0.01

     

    پس از مشخص شدن رابطة متفاوت قدردانی با ابعاد شخصیت، برای آزمون این فرضیه که با کنترل عوامل شخصیت، قدردانی واریانس یگانه ای از رضایت از زندگی را تبیین می کند، از رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. در گام نخست پنج عامل بزرگ شخصیت وارد تحلیل شدند. که در نتیجه، الگویی معنادار به دست آمد (R2 =0.29; F=7.41; p <0.01). پنج عامل بزرگ شخصیت تبیینگر 29 درصد از واریانس رضایت از زندگی بودند. در
    گام دوم، عوامل شخصیت و قدردانی وارد شدند که باز الگویی معنادار به دست داد (R2=0.36; F=7.02; p < 0.01) و 36 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کرد. تنها تفاوت این دو گام، افزودن قدردانی بود که 6 درصد بیشتر و فراتر از پنج عامل بزرگ شخصیت به واریانس رضایت از زندگی افزود (ΔR2=0.06; ΔF=4.55; p<0.01). نتایج رگرسیون در جدول شماره 2 و 3 ارائه شده است.

    جدول2: خلاصة رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی برای آزمون اعتبار افزایشی قدردانی

    تغییرات آماری

    گام 2

    گام 1

     

    ΔF

    ΔR2

    SE

    F

    R2

    SE

    F

    R2

     

    4.55*

    0.06

    0.65

    7.02*

    0.36

    0.69

    7.41*

    0.29

    رضایت از زندگی

    *p < 0.05

    جدول 3: نتایج تحلیل رگرسیون بین ابعاد شخصیت و قدردانی (متغیرهای پیش بین) و رضایت از زندگی

    متغیرهای ملاک

    متغیرهای پیش بین

    ضرایب β

    B

    SE

    t

    P

    رضایت از زندگی

    0.38 R2=

    1- برونگرایی

    2- توافق

    3- وظیفه شناسی

    4- ثبات هیجانی

    5- تجربه پذیری

    6- پرسش نامه قدردانی

    7- مقیاس قدردانی

    0.22

    -0.03

    0.08

    0.28

    -0.04

    0.40

    -0.19

    0.32

    -0.07

    0.12

    0.43

    -0.06

    0.44

    -0.14

    0.14

    0.25

    0.14

    0.13

    0.15

    0.14

    0.09

    2.25

    -0.29

    0.84

    3.14

    -0.45

    3.01

    -1.49

    0.05

    0.01

    0.01

    بحث و نتیجه گیری

    قدردانی نسبت به خدا، گشودن پنجرة دل به سوی اوست. بنده در می یابد در رابطه ای که اهمیت دادن، دوست داشتن، و ارزش قائل بودن را در بر دارد، گام نهاده است. چنین رابطه ای با خدا، علاوه بر ارضای یکی از نیازهای اساسی روان انسان، شرایط درونی سازی ارزش های الهی را در انسان فراهم می آورد. درونی کردن به عنوان یک فرایند، گرایش فرد به پذیرفتن داوطلبانة ارزش ها و تنظیم های دیگران و ادغام آنها در خود است. در صورتی که فرد احساس کند با دیگری ارتباط عاطفی دارد، و باور داشته باشد که او واقعاً به رفاه و سعادت وی اهمیت می دهد، رابطه عالی است و درونی کردن با اشتیاق روی می دهد.51 این واقعیت دربارة رابطه های انسانی نیز صدق می کند. با توجه به این مسائل نظری و پژوهش های تجربی می توان قدردانی را یکی از عوامل مهم بهزیستی قلمداد کرد. بنابراین باید به پرورش آن به شیوة جدی همت گمارد و راه های شکوفایی آن را هموار ساخت.

    این پژوهش با هدف بررسی مفهوم قدردانی در دین، اخلاق، و روان شناسی آغاز شد. در ادامه رابطة قدردانی با معنویت، پنج عامل بزرگ شخصیت و رضایت از زندگی بررسی شد. بررسی رابطة قدردانی و معنویت، از ارتباط قوی این سازه ها حکایت داشت. این یافته ها پایگاه دینی قدردانی را تأیید کرد. رابطة قدردانی با شخصیت نیز در راستای پژوهش های پیشین52 بود. ارتباط قدردانی و شخصیت، تأییدی بر جایگاه فطری آن است. یافتة اخیر نافی تغییرپذیری قدردانی نیست. در واقع در علم اخلاق مداخله هایی برای افزایش آن ارائه شده است. در نظر نراقی آنچه از قدردانی باز می دارد، جهل و غفلت است. او برای تحصیل یا افزایش صفت قدردانی نسبت به خداوند، چند توصیه دارد:

    1. تفکر در آفریده های خداوند، و انواع نعمت هایش؛ 2. در امور دنیایی مقایسه با پایین تر از خود، و در امور اخروی با بالاتر؛ 3. حضور در گورستان و توجه به حال مردگان؛ 4. یادآوری نعمت هایی که در گذشته داشته ایم.53

    راهکار دیگری نیز وجود دارد: صرف نیرو در صفات پسندیده و واداشتن خود به کارهای متناسب با خُلقی که می خواهیم حفظش کنیم (در اینجا، قدردانی). در حدیثی آمده که «شکیبا باش، و اگر نیستی اظهار شکیبایی کن»؛54 یعنی اگر واجد این صفت نیستی، اظهار شکیبایی کن و خود را به این صفت وادار تا سرانجام خُلق تو چنین شود. این یک اصل است و در مورد صفات دیگر نیز قابل استفاده است.55

    سرانجام اینکه رابطة مثبت قدردانی با رضایت از زندگی حتی با کنترل عوامل شخصیت نیز از بین نرفت. این یافته حاکی از نقش منحصر به فرد قدردانی در رضایت از زندگی است. رصد مفاهیم دینی و اخلاقی که دارای ارزش والای الهی اند و تأثیرات شگرفی در زندگی انسان دارند، خطی از پژوهش را می گشاید که می تواند به شناخت هرچه بهتر دین و اخلاق، و اخلاقی و دینی کردن جامعه کمک کند. در پایان، بررسی نقش قدردانی و دیگر سازه های اخلاقی در بهزیستی و سلامت جسم و روان را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کنیم.

    پیوست: «مقیاس قدردانی»

    1. غالبا با کمترین لطفی که به من شود، احساس مثبتی در من ایجاد می شود.

    2. به لطف یا کمکی که دیگران به من می کنند، واکنش چندانی نشان نمی دهم.

    3. وقتی کسی به من خیری می رساند، بلافاصله از یاد می برم.

    4. به نظر من قدردانی یک فضیلت اخلاقی است.

    5. در قبال انجام دادن وظیفه لازم نیست از افراد قدردانی کرد.

    6. «قدردان بودن» قابل ستایش است.

    7. تشکر کردن نشانه ضعف است.

    8. اگر کسی بخواهد در من احساس قدردانی ایجاد کند، باید کار مهم و بزرگی انجام دهد.

    9. از دیگران تشکر نمی کنم و به تشکر دیگران نیز اهمیتی نمی دهم.

    10. اگر کسی به من منفعتی برساند، آن را جبران می کنم.

    عبارات معکوس: 2، 3، 5، 7، 8، 9.

     

     

    منابع

    آقابابائی، ناصر، اخلاق، 1389، زیرچاپ.

    آقابابائی، ناصر، فراهانی، حجت اله، رحیمی نژاد، عباس، «بررسی ویژگی های سنجشی در کوتاه پرسشنامه خودسنجی هوش معنوی»، علوم روانشناختی، ش 34، 1389.

    آقابابائی، ناصر، فراهانی، حجت اله، رحیمی نژاد، عباس، و فاضلی مهرآبادی، علیرضا، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، مجله علوم روانشناختی، ش 31، 1388.

    آقابابائی، ناصر، فراهانی، حجت اله، و فاضلی مهرآبادی، علیرضا، «سنجش قدردانی در دانشجویان و طلاب؛ بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه قدردانی»، مجله اسلام و مطالعات روانشناسی، 1389، در حال ارزیابی.

    امام خمینی(ره)، چهل حدیث، چ چهاردهم، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1376.

    بیانی، علی اصغر، کوچکی، عاشور محمد، و گودرزی، حسنیه، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی»، روا ن شناسان ایرانی، ش 3 (11)، 1386.

    خرازی، سیدمحسن، بدایةالمعارف الالهیه، چ پنجم، قم، اسلامی، 1418ق.

    راغب اصفهانی، کرانه سعادت، ترجمه سیدمهدی شمس الدین، چ دوم، قم، نورنگار، 1376.

    راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه سیدغلامرضا خسروی حسینی، چ دوم، تهران، مرتضوی، 1374.

    ربانی گلپایگانی، علی، محاضرات فی الالهیات، چ چهارم، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1421ق.

    طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چ دوم، بیروت، الاعلمی، 1422 ق.

    کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، بیروت، دار الاضواء، ‎۱۴۱۳ق.

    مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، چ دهم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1380.

    نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، بیروت، الاعلمی، 1422.

    هومن، حیدرعلی، شناخت روش علمی در علوم رفتاری، تهران، سمت، 1386.

    Atienza, F. L., Balaguer, I., Garcı´a-Merita, M.L. Satisfaction with Life Scale: analysis of factorial invariance across sexes. Personality and Individual Differences, 2003.

    Bono, G. & McCullough, M. E. Positive Responses to Benefit and Harm: Bringing Forgiveness and Gratitude into Cognitive Psychotherapy, Journal of Cognitive Psychotherapy, 2006.

    Chen, L. H. & Kee, Y. H. Gratitude and Adolescent Athletes’ Well-Being, Social Indic Research, 2008.

    Diener, E., Emmons, R. A., Larsen, R. J. & Griffin, S. The Satisfaction with Life Scale. Journal of Personality Assessment, 1985.

    Donnellan, M. B., Oswald, F. L., Baird, B. M. & Lucas, R. E. The Mini-IPIP Scales: Tiny-Yet-Effective Measures of the Big Five Factors of Personality, Psychological Assessment, 2006.

    Emmons, R. A. & McCullough, M. E. Counting Blessings versus Burdens: An Experimental Investigation of Gratitude and Subjective Well-Being in Daily Life, Journal of Personality and Social Psychology, 2003.

    Fouhy, C. S. M. Spiritual Well-Being and Physical Activity: Their Influence on Self-Esteem and Life Satisfaction, a PhD Dissertation, Capella University, 2007.

    Froh, J. J., Sefick W. J. & Emmons, R. A. Counting blessings in early adolescents: An experimental study of gratitude and subjective well-being, Journal of School Psychology, 2008.

    Froh, J. J., Yurkewicz, C. & Kashdan, T. B. Gratitude and subjective well-being in early adolescence: Examining gender differences, Journal of Adolescence, 2009.

    Galanter, M. Spirituality and recovery in 12-step programs: An empirical model, Journal of Substance Abuse Treatment, 2007.

    Galanter, M., Dermatis, H., Bunt, G., Williams, C., Trujillo, M. & Steinke, P. Assessment of spirituality and its relevance to addiction treatment, Journal of Substance Abuse and Treatment, 2007.

    Goldberg, L. R. A broad-bandwidth, public domain, personality inventory measuring the lower-level facets of several five-factor models, In I. Mervielde, I. Deary, F. De Fruyt, & F. Ostendorf (Eds.), Personality psychology in Europe, Tilburg, the Netherlands: Tilburg University Press, 1999.

    Gordon, A. K., Musher-Eizenman, D. R., Holub S. C. & Dalrymple, J. What are children thankful for? An archival analysis of gratitude before and after the attacks of September 11, Applied Developmental Psychology, 2004.

    Kashdan, T. B. The assessment of subjective well-being (issues raised by the Oxford Happiness Questionnaire). Personality and Individual Differences, 2004.

    Kendler, K. S., Liu, X., Gardner, C. O., McCullough, M. E., Larson, D. & Prescott, C. A. Dimensions of Religiosity and Their Relationship to Lifetime Psychiatric and Substance Use Disorders, American Journal of Psychiatry, 2003.

    Koenig, H. G. Faith and Mental Health Religious Resources for Healing, Templeton Foundation Press, USA, 2005.

    Krause, N. Gratitude toward God, Stress, and Health in Late Life, Research on Aging, 2006.

    McCullough, M. E., Emmons, R. A. & Tsang, J. the Grateful Disposition: A Conceptual and Empirical Topography, Journal of Personality and Social Psychology, 2002.

    McCullough, M. E., Tsang J. & Emmons, R. A. Gratitude in Intermediate Affective Terrain: Links of Grateful Moods to Individual Differences and Daily Emotional Experience, Journal of Personality and Social Psychology, 2004.

    Naito, T., Wangwan, J. & Tani, M. Gratitude in University Students in Japan and Thailand, Journal of Cross-Cultural Psychology, 2005.

    Neto, F. Forgiveness, personality and gratitude, Personality and Individual Differences, 2007.

    Polak, E. L. & McCullough, M. E. Is Gratitude an Alternative to Materialism?, Journal of Happiness Studies, 2006.

    Ryan, R. M. & Deci, E. L. Self-Determination Theory and the Facilitation of Intrinsic Motivation, Social Development, and Well-Being, American Psychologist, 2000.

    Seligman, M. E. P. & Csikszentmihalyi, M. Positive Psychology an Introduction, American Psychologist, 2000.

    Sheldon, K. M. & Lyubomirsky, S. How to increase and sustain positive emotion: The effects of expressing gratitude and visualizing best possible selves, The Journal of Positive Psychology, 2006.

    Sheldon, K. M. & Lyubomirsky, S. Is It Possible to Become Happier? (And If So, How?), Social and Personality Psychology Compass, 2007.

    Wood, A. M., Joseph, S. & Linley, P. A. Coping Style as a Psychological Resource of Grateful People, Journal of Social and Clinical Psychology, 2007.

    Wood, A. M., Joseph, S. & Maltby, J. Gratitude predicts psychological well-being above the Big Five facets, Personality and Individual Differences, 2009.

    Wood, A. M., Joseph, S. & Maltby, J. Gratitude uniquely predicts satisfaction with life: Incremental validity above the domains and facets of the five factor model, Personality and Individual Differences, 2008.

    Wood, A. M., Joseph, S., Lloyd, J. & Atkins, S. Gratitude influences sleep through the mechanism of pre-sleep cognitions, Journal of Psychosomatic Research, 2009.

    Wood, A. M., Maltby, J. Gillett, R., Linley P. A. & Joseph, S. The role of gratitude in the development of social support, stress, and depression: Two longitudinal studies, Journal of Research in Personality, 2008.

    Wood, A. M., Maltby, J. Stewart, N. & Joseph, S. Conceptualizing gratitude and appreciation as a unitary personality trait, Personality and Individual Differences, 2008.


    * کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تهران. دریافت: 1/3/89 ـ پذیرش: 26/7/89

    Naseragha@gmail.com


    1. علی ربانی گلپایگانی، محاضرات فی الالهیات، ص 12.

    2. سیدمحسن خرازی، بدایةالمعارف الالهیه، ج 1، ص 10.

    3. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 21.

    4. محمد کلینی، الکافی، ج 2، ص 95.

    5. سیدمحمدحسین طباطبایی، همان، ج 4، ص40؛ کلینی، همان، ج 2، ص 95.

    6. محمد کلینی، همان، ص 94؛ شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 4، ص 477.

    7. شیخ عباس قمی، همان.

    8. سبا: 13؛ بقره: 243؛ اعراف: 10.

    9. ناصر مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج 4، ص 212.

    10. ابراهیم: 5؛ لقمان: 31؛ سبا: 19؛ شوری: 33.

    11. راغب اصفهانی، کرانه سعادت، ص 154.

    12. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص 343.

    13. امام خمینی(ره)، چهل حدیث، ص 343- 344.

    14. A. M. Wood, et al, Personality and Individual Differences, 44: 621–632.

    15. C. S. M. Fouhy, Spiritual Well-Being and Physical Activity: Their Influence on Self-Esteem and Life Satisfaction, 45.

    16. M. E. P. Seligman & M. Csikszentmihalyi, American Psychologist, 55(1): 5-14.

    17. A. K. Gordon, et al, Applied Developmental Psychology, 25: 541–553.

    18. G. Bono & M. E. McCullough, Journal of Cognitive Psychotherapy, 20(2): 1-10.

    19. R. A. Emmons & M. E. McCullough, Journal of Personality and Social Psychology, 84(2): 377–389.

    20. A. M. Wood, et al, Personality and Individual Differences, 46(4): 443-447.

    21. M. E. McCullough, et al, Journal of Personality and Social Psychology, 86(2): 295–309.

    22. H. G. Koenig, Faith and Mental Health Religious Resources for Healing, 60-61.

    23. J. J. Froh, et al, Journal of School Psychology, 46: 213–233.

    24. T. Naito, et al, Journal of Cross-Cultural Psychology, 36: 247- 263.

    25. K. M. Sheldon & S. Lyubomirsky, the Journal of Positive Psychology, 1(2): 73–82.

    26. L. H. Chen & Y. H. Kee, Social Indic Research, 89: 361–373.

    27. J. J. Froh, C. et al, Journal of Adolescence, 32(3): 633-650.

    28. K. M. Sheldon & S. Lyubomirsky, et al, Social and Personality Psychology Compass, 1(1): 129-145.

    29. A. M. Wood, et al, Journal of Social and Clinical Psychology, 26(9): 1076–1093.

    30. E. L. Polak & M. E. McCullough, Journal of Happiness Studies, 7: 343–360.

    31. A. M. Wood, et al, Journal of Research in Personality, 42: 854–871.

    32. F. Neto, Personality and Individual Differences, 43: 2313–2323.

    33. A. M. Wood, et al, Journal of Psychosomatic Research, 66: 43–48.

    34. K. S. Kendler, et al, American Journal of Psychiatry, 160(3): 496-503.

    35. ناصر آقابابائی، اخلاق، زیر چاپ.

    36. N. Krause, Research on Aging, 28: 163- 183.

    37. حیدرعلی هومن، شناخت روش علمی در علوم رفتاری، ص 299.

    38. Spirituality Self-Rating Scale (SSRS)

    39. M. Galanter, et al, Journal of Substance Abuse and Treatment, 33: 257– 264.

    40. M. Galanter, Journal of Substance Abuse Treatment, 33: 265–272.

    41. ناصر آقابابائی و دیگران، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، مجله علوم روانشناختی، ش 31، ص 360 ـ 372.

    42. همان، ص 169 ـ 180.

    43. L. R. Goldberg, Personality psychology in Europe, 7: 7-28.

    44. M. B. Donnellan, et al, Psychological Assessment, 18(2): 192–203.

    45. E, Diener, et al, Journal of Personality Assessment, 49(1): 71- 75.

    46. F. L. Atienza, et al, Personality and Individual Differences, 35: 1255–1260.

    47. علی اصغر بیانی و دیگران، روانشناسان ایرانی، ص 259 ـ 265.

    48. T. B. Kashdan, Personality and Individual Differences, 36: 1225-1232.

    49. M. E. McCullough, et al, Journal of Personality and Social Psychology, 82(1): 112–127.

    50. ناصر آقابابائی و دیگران، «سنجش قدردانی در دانشجویان و طلاب؛ بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه قدردانی»، مجله اسلام و مطالعات روانشناسی، در حال ارزیابی.

    51. R. M. Ryan & E. L. Deci, American Psychologist, 55(1): 68-78.

    52. A. M. Wood, et al, Personality and Individual Differences, 45: 49–54.

    53. محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج 3، ص 273.

    54. محمد کلینی، الکافی، ج2، ص 112.

    55. ناصر آقابابائی، اخلاق، ص 147-169.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آقابابایی، ناصر.(1389) نقش احساس قدردانی در رضایت از زندگی. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 3(3)، 39-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ناصر آقابابایی."نقش احساس قدردانی در رضایت از زندگی". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 3، 3، 1389، 39-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آقابابایی، ناصر.(1389) 'نقش احساس قدردانی در رضایت از زندگی'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 3(3), pp. 39-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آقابابایی، ناصر. نقش احساس قدردانی در رضایت از زندگی. روان‌شناسی و دین، 3, 1389؛ 3(3): 39-