هوش معنوی و بهزیستی فاعلی
Article data in English (انگلیسی)
سال چهارم، شماره سوم، پاییز 1390، ص 83 ـ 96
Ravanshenasi-va- Din, Vol.4. No.3, Fall 2011
ناصر آقابابایی*/ حجت اله فراهانی**/ علیرضا فاضلی مهرآبادی***
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با بهزیستی فاعلی انجام شده است. بدین منظور، 377 دانشجو و طلبه به پرسش نامه خودسنجی هوش معنوی، مقیاس شادی فاعلی، و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ داده اند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که هوش معنوی با هر دو بعد بهزیستی فاعلی (شادی و رضایت از زندگی) رابطه مثبت دارد. تولید معنای شخصی قویترین همبسته و بهترین پیش بینی کننده بهزیستی فاعلی بوده است. سطح رضایت از زندگی زنان بالاتر از مردان، و هوش معنوی طلاب بالاتر از دانشجویان گزارش شده است. این یافته ها نشان می دهد که توانایی های ذهنی مرتبط با دین داری و معنویت، به ویژه توانایی تولید معنای شخصی، نقش مثبتی در بهزیستی فاعلی دارند. تفاوت های زنان و مردان، و دانشجویان و طلاب در هوش معنوی و بهزیستی فاعلی بحث شده است.
کلیدواژه ها: هوش معنوی، دین داری، معنویت، شادی، رضایت از زندگی و بهزیستی فاعلی.
مقدمه
قرن هاست که چیستی زندگی خوب، اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. آنها بر ملاک هایی، چون دوست داشتن دیگران و لذت به عنوان ویژگی های یک زندگی خوب متمرکز شده اند. اندیشه دیگری که در باره زندگی خوب وجود دارد، عبارت است از اینکه افراد خودشان احساس کنند که زندگی خوبی دارند. این تعریف فاعلی (ذهنی) از کیفیت زندگی، این حق را به هر فرد می دهد که تصمیم بگیرد زندگی اش ارزنده است یا نه. این رویکرد به تعریف زندگیِ خوب، چیزی است که «بهزیستی فاعلی»1 و گاهی در اصطلاح محاوره ای «شادی»2 نامیده شده است. بهزیستی فاعلی اشاره دارد به ارزیابی افراد از زندگی شان؛ ارزیابی هایی که هم عاطفی، هم شناختی اند. افراد هنگامی سطح بالایی از بهزیستی فاعلی را تجربه می کنند که هیجان های مثبت زیاد و هیجان های منفی کمی را تجربه کنند، هنگامی که درگیر فعالیت های جالب شوند، هنگامی که لذت های زیاد و رنج اندکی را تجربه کنند و هنگامی که از زندگی شان راضی باشند. براین اساس، بهزیستی فاعلی مفهوم گسترده ای است که شامل تجربه کردن هیجان های دلپذیر، سطح پایین خلق منفی، و رضایت زندگی بالاست. البته سلامت روانی و زندگی ارزشمند، ویژگی های دیگری نیز دارند، اما حوزه بهزیستی فاعلی بر ارزیابی خود افراد از زندگی شان تمرکز می کند.3
به طور خلاصه، بهزیستی فاعلی، دو مؤلفه عاطفی (هیجانی) و شناختی دارد. مؤلفه عاطفی یا هیجانی عبارت است از تعادل عاطفه مثبت و عاطفه منفی. مؤلفه شناختی نیز عبارت است از ارزیابی فرد در مورد رضایت از زندگی.4 مردم همه فرهنگ ها، بهزیستی فاعلی را مهم ترین عنصر زندگی شان گزارش می کنند و از همین روست که روان شناسان می کوشند تا عامل های پرورش سطوح بالاتر بهزیستی را شناسایی کنند5. افزایش بهزیستی فاعلی از این جهت مهم است که افراد شاد، ویژگی های پسندیده دیگری را نیز نشان می دهند. از آن رو که حوزه بهزیستی فاعلی در پژوهش های زمینه یابی ریشه دارد، تاکنون کوشش های مداخله ای اندکی در مورد آن انجام شده است.6 معنویت و دین داری، از جمله متغیرهایی است که پژوهشگران رشته های مختلف به رابطه آن با سلامت روانی و به طور خاص بهزیستی توجه نشان داده اند.
رابطه بهزیستی با دامنه گسترده ای از متغیرهای مربوط به دین و معنویت، مانند نگرش به دین،7 حضور در تشریفات و مراسم مذهبی8، فعالیت های دینی9، باورهای دینی10، جهت گیری دینی11، مقابله مذهبی12، تردید دینی13، معنویت14، رسش معنوی15، و تجربه معنوی16 بررسی شده است. غالب پژوهش ها رابطه مثبت معناداری بین اشتغال دینی بالا با رضایت از زندگی و شادی بیشتر، خلق بهتر، و روحیه بالاتر به دست داده اند. ممکن است جلوه های متفاوت تدین (مانند حضور در مراسم دینی، نیایش و انگیزش دینی درونی) به شیوه مشابهی به بهزیستی و سلامت روانی مرتبط نباشند یا ممکن است به جنبه های متفاوتی از بهزیستی و سلامت مرتبط باشند. به همین علت، پژوهش هایی که از مقیاس های مختلف استفاده می کنند، نتایج متفاوتی به دست می دهند.17 از سوی دیگر، آن گونه که کاشدان18 توضیح داده است برای سنجش بهزیستی فاعلی، پرسش نامه شادی آکسفورد که در برخی از این پژوهش ها به کار رفته است، مقیاس مناسبی نیست، چرا که نسبتاً طولانی است، سازه های زائد دارد و فاقد توجیه نظری برای محتوای پراکنده ای است که می سنجد. در عوض، آزمون هایی مانند مقیاس شادی فاعلی و مقیاس رضایت از زندگی، از مناسب ترین مقیاس ها می باشند، چرا که کوتاه و فارغ از فشار زمانی هستند، مبتنی بر نظریه اند و ویژگی های روان سنجی خوبی دارند. برای مثال، در دانمارک، هلند و ایالات متحده، هنگامی که رضایت از زندگی با یک گویه سنجیده شد، رابطه آن با دین داری بسیار کم بود،19 در حالی که پژوهش ها در ایران20 و ایالات متحده21 با استفاده از مقیاس شادی فاعلی و مقیاس رضایت از زندگی نشان داده اند که جهت گیری دینی درونی می تواند شادی و رضایت از زندگی را به خوبی پیش بینی کند.
در سال های اخیر با تولد مفاهیم و سازه های نو در دامن روان شناسی دین، پژوهشگران به آزمون نظریه ها و یافته های پیشین با این سازه ها علاقه نشان داده اند. هوش معنوی در جرگه این مفاهیم نو جای دارد که برگ جدیدی از ساحت معنوی انسان به روی ما می گشاید. آغاز علاقه پژوهشگران به معنویت به عنوان نوعی هوش به دو دهه پیش می رسد؛ هنگامی که گاردنر هوش معنوی را پیشنهاد داد22. گاردنر خود، این مفهوم را پی نگرفت،23 اما پژوهشگران متعدد بدان پرداخته و مقیاس های متعددی برای سنجش آن ساختند24. هوش معنوی در روان شناسی دو حیثیت دارد: از سویی، با معنویت پیوند دارد و می توان آن را با دیگر سازه ها در روان شناسی دین مقایسه کرد. از سوی دیگر، همتای سازه هایی چون قدردانی، گذشت، و هوش هیجانی است و می توان آن را در رواق روان شناسی مثبت گذارد که امروزه رو به رونق است.
هوش معنوی مجموعه ای از قابلیت های سازش روانی مبتنی بر جنبه های غیر مادی و متعالی است، به ویژه آنهایی که با ماهیت هستی فرد، معنای شخصی، تعالی، و سطوح بالای هشیاری مرتبط اند. هنگامی که این قابلیت ها به کار بسته شوند، توانایی منحصر به فرد مسئله گشایی، تفکر انتزاعی و کنار آمدن25 را تسهیل می کنند. طبق مفهوم سازی کینگ، چهار استعداد یا توانایی هسته ای هوش معنوی عبارت اند از:
1. تفکر انتقادی وجودی که عبارت است از استعداد تفکر انتقادی در باره گوهر وجود، واقعیت، گیتی، مکان، زمان و موضوعهای وجودی و متافیزیک و توانایی تفکر در باره موضوع های غیر وجودیِ مرتبط با وجود فرد،
2. تولید معنای شخصی که عبارت است از توانایی استنتاج مفهوم و معنای شخصی از همه تجارب جسمی و ذهنی، از جمله توانایی ایجاد هدف زندگی،
3. آگاهی متعالی که عبارت است از استعداد تشخیص ابعاد و چارچوب های متعالی خود، دیگران و دنیای مادی در خلال حالت های طبیعی هشیاری، همراه با استعداد تشخیص ارتباط آنها با خودِ26 فرد و با دنیای مادی،
4. بسط حالت هشیاری که عبارت است از توانایی داخل و خارج شدن از حالت های بالای هشیاری، مانند مدیتیشن، دعا و امثال آن.27
پژوهش ها نشان داده اند که بهزیستی فاعلی با دامنه گسترده ای از رفتارهای دینی رابطه دارد. این پرسش مطرح می شود که آیا رابطه یاد شده مربوط به رفتارها و مناسک دینی است یا این رابطه در سطح توانایی های زیربنایی معنویت و دین داری نیز وجود دارد. با توجه به نو بودن مفهوم هوش معنوی، پژوهش های اندکی در باره آن انجام شده است. معدود پژوهش های انجام شده نشان داده اند که هوش معنوی با سطح شادی پرستاران28، رضایت از زندگی دانشجویان29، و سلامت روانی افراد وابسته به مواد،30 رابطه مثبت دارد. به منظور غنی سازی ادبیات هوش معنوی و با توجه به اهمیت بهزیستی فاعلی برای افراد عادی و متخصصان سلامت روانی، پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش معنوی و بهزیستی فاعلی در گروهی از دانشجویان و طلاب می پردازد.
روش
این پژوهش از نوع مطالعه همبستگی است و برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری، همچون فراوانی، میانگین، همبستگی پیرسون، آزمون t و رگرسیون استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه های اصفهان، تهران، شهید بهشتی و آزاد اسلامی و طلاب حوزه های علمیه قم بوده است. 377 شرکت کننده، شامل 233 دانشجو و 155 طلبه (213 زن و 175 مرد) با روش نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب شده اند. میانگین سنی کل شرکت کنندگان 63/22 سال با دامنه 18 ـ 54 و انحراف استاندارد 24/4 بوده است. ابزارهای مورد استفاده عبارت است از:
1. پرسش نامه خودسنجی هوش معنوی:31 این مقیاس توسط کینگ برای سنجش توانایی های ذهنی هوش معنوی ساخته شده، و توانایی های مربوطه را در چهار بعد اصلی ارزیابی می کند. توانایی های ذهنی هوش معنوی که در این مقیاس بررسی می شوند، شامل چهار توانایی تفکر انتقادی وجودی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی، و بسط حالت هشیاری است. ضریب آلفای کرونباخ مقیاس برابر با 92/0 و ضرایب آلفای خرده مقیاس های آن از 78/0 ـ 91/0 بوده اند32. همبستگی مقیاس با تجارب عرفانی، هوش هیجانی، دین داری درونی و دین داری برونی، به ترتیب برابر با 63/0، 43/0، 48/0 و 21/0 گزارش شده است33. پایایی درونی نسخه فارسی مقیاس با روش آلفای کرونباخ برابر با 88/0 به دست آمده است. ضرایب آلفای خرده مقیاس های آن نیز از 67/0 ـ 75/0 است. همبستگی نسخه فارسی مقیاس با آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام و مقیاس خودارزیابی معنویت، به ترتیب برابر با 35/0 و 44/0 به دست آمده است.34
2. مقیاس رضایت از زندگی:35 این مقیاس پنج گویه ای برای سنجش بُعد شناختی بهزیستی فاعلی ساخته شده و تاکنون از پرکاربردترین ابزارها در زمینه رضایت از زندگی است. پایایی مقیاس با روش آلفای کرونباخ برابر با 87/0 و با روش بازآزمایی با فاصله دو ماه برابر با 82/0 به دست آمده است36. پایایی نسخه فارسی مقیاس نیز با روش آلفای کرونباخ برابر با 83/0 و با روش بازآزمایی برابر با 69/0 گزارش شده است37. شرکت کنندگان به این پرسش نامه و پرسش نامه پیشین در یک مقیاس پنج درجه ای لیکرت پاسخ می دهند.
3. مقیاس شادی فاعلی:38 این مقیاس چهارگویه دارد که دو گویه نخست آن از پاسخ دهنده می خواهد شادی خود را به ترتیب به صورت مستقل و در مقایسه با همگنان خود درجه بندی کند. گویه های سه و چهار به ترتیب، افراد شاد و غمگین را توصیف می کند و از پاسخ دهنده می پرسد که این اوصاف چقدر در مورد او درست اند. پایایی درونی مقیاس با روش آلفای کرونباخ از 79/0 ـ 94/0 گزارش شده است39. نسخه فارسی مقیاس در نمونه های دانشجویی و غیردانشجویی اجرا و اعتباریابی شده است. ضریب آلفای کرونباخ نسخه فارسی برابر با 76/0 و همبستگی آن با مقیاس رضایت از زندگی از 43/0 ـ 47/0 گزارش شده است40. شرکت کنندگان به یک مقیاس هفت درجه ای لیکرت پاسخ می دهند.
یافته ها
اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد که از میان متغیرهای پژوهش، زنان نمره بالاتری در رضایت از زندگی گزارش کرده اند. همچنین مردان در یکی از خرده مقیاس های هوش معنوی، نمره بالاتری گزارش کرده اند. در سایر متغیرهای پژوهش بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نمی شود.(جدول 1)
جدول1: مقایسه دو جنس در متغیرهای پژوهش
متغیرها |
میانگین (انحراف معیار) |
t |
|
زن |
مرد |
||
شادی |
65/4 (27/1) |
58/4 (20/1) |
59/0 |
رضایت از زندگی |
16/3 (84/0) |
91/2 (78/0) |
**03/3 |
بسط حالت هشیاری |
18/2 (63/0) |
34/2 (66/0) |
*38/2 |
تولید معنای شخصی |
64/2 (66/0) |
66/2 (64/0) |
18/0 |
آگاهی متعالی |
67/2 (66/0) |
72/2 (71/0) |
83/0 |
تفکر انتقادی وجودی |
40/2 (68/0) |
44/2 (69/0) |
50/0 |
هوش معنوی (کل) |
46/2 (51/0) |
53/2 (53/0) |
35/1 |
01/0 **p< 05/0*p<
اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد که دو گروه دانشجو و طلبه در رضایت از زندگی و شادی تفاوت معناداری ندارند، اما طلاب در نمره کل مقیاس هوش معنوی و سه خرده مقیاس بسط حالت هشیاری، تولید معنای شخصی، و آگاهی متعالی، نمره بالاتری گزارش کرده اند.(جدول 2)
جدول 2: مقایسه دو گروه دانشجو و طلبه در متغیرهای پژوهش
متغیرها |
میانگین (انحراف معیار) |
t |
|
دانشجو |
طلبه |
||
شادی |
56/4 (28/1) |
71/4 (16/1) |
21/1 |
رضایت از زندگی |
05/3 (85/0) |
04/3 (79/0) |
05/0 |
بسط حالت هشیاری |
19/2 (66/0) |
34/2 (61/0) |
*19/2 |
تولید معنای شخصی |
59/2 (71/0) |
73/2 (55/0) |
*11/2 |
آگاهی متعالی |
61/2 (73/0) |
81/2 (57/0) |
**88/2 |
تفکر انتقادی وجودی |
39/2 (73/0) |
47/2 (62/0) |
22/1 |
هوش معنوی (کل) |
43/2 (56/0) |
58/2 (44/0) |
**85/2 |
01/0 **p< 05/0*p<
تحلیل همبستگی، رابطه متغیرهای پژوهش را به دست می دهد. هوش معنوی و همه خرده مقیاس های آن با هر دو بعد بهزیستی فاعلی (یعنی شادی و رضایت از زندگی) رابطه مثبت معناداری دارند. تولید معنای شخصی و تفکر انتقادی وجودی، به ترتیب قوی ترین و ضعیف ترین رابطه را با شادی و رضایت از زندگی دارند. ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش در جدول 3 قابل مشاهده است.
جدول3: ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش
مقیاس |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
1- شادی |
1 |
|
|
|
|
|
|
2- رضایت از زندگی |
**44/0 |
1 |
|
|
|
|
|
3- بسط حالت هشیاری |
**29/0 |
**25/0 |
1 |
|
|
|
|
4- تولید معنای شخصی |
**38/0 |
**38/0 |
**54/0 |
1 |
|
|
|
5- آگاهی متعالی |
**22/0 |
**21/0 |
**42/0 |
**52/0 |
1 |
|
|
6- تفکر انتقادی وجودی |
*12/0 |
**15/0 |
**46/0 |
**51/0 |
**59/0 |
1 |
|
7- هوش معنوی (کل) |
**32/0 |
**31/0 |
**76/0 |
**81/0 |
**78/0 |
**81/0 |
1 |
01/0 **p< 05/0*p<
با توجه به رابطه خرده مقیاس های هوش معنوی با شادی و رضایت از زندگی، با اجرای هشت رگرسیون ساده به بررسی سهم هر یک از ابعاد هوش معنوی در تبیین بهزیستی فاعلی پرداخته شده است. بسط حالت هشیاری به ترتیب 8 و 6 درصد از واریانس (R2) شادی و رضایت از زندگی را پیش بینی کرده است. به همین ترتیب، تولید معنای شخصی به ترتیب 14 و 15 درصد از واریانس شادی و رضایت از زندگی را پیش بینی کرده است. آگاهی متعالی به ترتیب 4 و 4 درصد از واریانس شادی و رضایت از زندگی را پیش بینی کرده است. و تفکر انتقادی وجودی تنها توانسته است 1 درصد از واریانس شادی و 2 درصد از واریانس رضایت از زندگی را پیش بینی کند. بنابراین تولید، معنای شخصی بیشترین سهم را در تبیین شادی و رضایت از زندگی دارد. خلاصه نتایج رگرسیون در جدول 4 آمده است.
جدول4: خلاصه نتیجه رگرسیون هوش معنوی روی بهزیستی فاعلی
متغیر ملاک |
متغیر پیش بین |
|||||||||
رضایت از زندگی |
شادی |
|||||||||
b |
B |
SE |
F |
R2 |
b |
B |
SE |
F |
R2 |
|
25/0 |
13/0 |
80/0 |
**92/24 |
06/0 |
29/0 |
56/0 |
19/1 |
**06/36 |
08/0 |
بسط حالت هشیاری |
38/0 |
48/0 |
76/0 |
**45/66 |
15/0 |
39/0 |
74/0 |
15/1 |
**41/68 |
15/0 |
تولید معنای شخصی |
23/0 |
28/0 |
80/0 |
**23/22 |
05/0 |
22/0 |
41/0 |
22/1 |
**37/20 |
05/0 |
آگاهی متعالی |
15/0 |
18/0 |
82/0 |
**47/9 |
02/0 |
13/0 |
23/0 |
24/1 |
*43/6 |
01/0 |
تفکر انتقادی وجودی |
05/0 *p< 01/0 **p<
نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با بهزیستی فاعلی انجام شده است. بهزیستی، موضوعی است که قرن ها ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده و اخیراً مرکز توجه روان شناسی مثبت شده است. روان شناسی مثبت، عبارت است از مطالعه علمی عملکرد بهینه انسان. روان شناسی مثبت بر این تمرکز دارد که زندگی انسان چگونه شکوفا می شود و به توانش هایش41 می رسد. پژوهش حاضر در پی آن بوده که دریابد آیا هوش معنوی نیز می تواند نقشی در بهزیستی فاعلی داشته باشد؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که هوش معنوی با هر دو بعد بهزیستی فاعلی، رابطه مثبت معناداری دارد. بنابراین، رابطه مثبت دین و معنویت با بهزیستی، به توانایی های ذهنی مرتبط با دین داری و معنویت نیز گسترش می یابد. از میان خرده مقیاس های هوش معنوی، تولید معنای شخصی، قوی ترین همبستگی را با بهزیستی فاعلی دارد و بهترین پیش بینی کننده آن است. در گروهی از دانشجویان کانادایی نیز از میان مؤلفه های هوش معنوی، تولید معنای شخصی، قوی ترین همبسته رضایت از زندگی آنها بوده است.42 باور بر آن است که اثر مثبت دین بر شادی، برخاسته از معنا و هدفی است که باورهای دینی برای فرد فراهم می آورند.43 یافته پژوهش حاضر را می توان در حمایت از نظریه یاد شده تفسیر کرد. البته تأیید این نظریه نیازمند پژوهش های مستقل دیگری است.
پژوهش حاضر به موضوع جنسیت نیز پرداخته است. یکی از زمینه های اصلی تحقیق در زمینه جنسیت، تفاوت های جنسی44 است که تفاوت های زن و مرد را در دامنه گسترده ای از ویژگی ها و رفتارها می سنجد و مستند می کند.45 از موضوع هایی که در آن به تفاوت های جنسیتی توجه شده، دین داری و معنویت است. پژوهش های پیشین حاکی از دین داری بالاتر زنان بوده اند.46 یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دو جنس در نمره کل هوش معنوی تفاوت معناداری ندارند و مردان تنها در خرده مقیاس بسط حالت هشیاری، نمره بالاتری گزارش کرده اند. این یافته نشان می دهد که بالاتر بودن دین داری در زنان که در پژوهش های پیشین گزارش شده47 و حتی به عنوان یکی از تأیید شده ترین یافته های روان شناسی دین خوانده شده است،48 در مورد توانایی های ذهنی مرتبط با دین داری، صدق نمی کند. گرچه زنان در برخی ابعاد دین داری نمره های بالاتری گزارش می کنند، اما این تفاوت ناشی از توانایی های ذهنی زیربنایی معنویت و دین داری، یعنی هوش معنوی نیست. این یافته می تواند در حمایت از نظریه هایی که باشد که دین داری بالاتر در را زنان، مقابله ای در برابر دشواری های زندگی قلمداد می کنند،49 نه ناشی از برتری توانایی های ذهنی مرتبط با دین داری و معنویت.
یافته دیگر پژوهش حاضر این است که زنان در شادی و رضایت از زندگی، نمره های بالاتری گزارش کرده اند، گرچه تفاوت یاد شده در خصوص شادی معنادار نیست. پژوهش های پیشین نشان داده اند که زنان سلامت ضعیفتری را تجربه می کنند، با این حال، تفاوتهای جنسی در سلامت متغیر است؛ بدین صورت که زنان سطوح پایینتری از مرگ و میر دارند، اما سطوح بالاتری از افسردگی، اختلالهای اضطرابی، و دستهای از بیماریهای مزمن را گزارش می کنند. ریشههای نابرابریهای جنسی در سلامت، بسیار درهم تنیده و پیچیدهاند50. در خصوص بهزیستی فاعلی، گفته شده است که تفاوت جنسی در آن اندک است و زنان معمولاً رضایت از زندگی بالاتری گزارش می کنند51. در پژوهش حاضر نیز زنان نمره بالاتری در رضایت از زندگی گزارش کرده اند. این یافته در پژوهش جوشنلو و افشاری در گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران نیز مشاهده شده است.52 این یافته ها بر پایه وضعیت اجتماعی- اقتصادی جامعه، قابل تبیین است. عوامل تنیدگی زا در زنان و مردان متفاوت است؛ مردان به مسائل اقتصادی و شغلی حساسیت زیادی دارند و عدم امنیت شغلی و اقتصادی سلامت روانی آنها را به خطر می اندازد53. برای مثال، بسیاری از دانشجویان پسر در دوره دانشجویی به لزوم داشتن شغل و آینده حرفه ای می اندیشند و چنانچه بپذیریم شرایط اقتصادی ناامنی در جامعه حکمفرماست، پسران آینده مبهم و نامشخصی در پیش دارند که می تواند امید به آینده را محدود کند و تأثیر منفی بر سطح رضایت از زندگی شان بگذارد. در ایران و احتمالاً بسیاری از جوامع دیگر، برخلاف دختران که حمایت مالی و عاطفی بیشتری را از خانواده هایشان دریافت می کنند، پسران حمایت کمتری را دریافت می کنند و در مواردی از آنها انتظار می رود که پس از هجده سالگی خانواده شان را از نظر مالی حمایت کنند. همچنین پسران پس از فراغت از تحصیل باید دوره خدمت ضرورت را طی کنند که خود منبع مهمی برای عدم رضایت از زندگی است. این عامل ها در کنار دیگر عامل ها می تواند منشأ تفاوت های جنسی در سطح رضایت از زندگی نسل جوان ایرانی باشد.54 برای بهدست آوردن فهم جامعی از تفاوت جنسی در بهزیستی لازم است به عاملهایی چون ساختارهای اجتماعی، تعیینکنندههای روانی-اجتماعی و عاملهای رفتاری توجه شود. پیشنهاد می شود پژوهشهای آینده، نقش عاملهای یاد شده را بررسی کنند.
یکی از یافته های پژوهش حاضر، بالاتر بودن نمره طلاب در هوش معنوی است. این یافته نشان می دهد که تفاوت دو گروه در دین داری، به فراوانیِ انجام مناسک و رفتارهای دینی در طلاب55 محدود نیست. طلاب در خصوص توانایی های ذهنی مربوط به دین داری، به ویژه بسط حالت هشیاری، تولید معنای شخصی و آگاهی متعالی نیز نمره بالاتری از دانشجویان کسب کرده اند. مقایسه دانش پژوهان دانشگاه و حوزه نشان می دهد که این دو گروه در خصوص رضایت از زندگی و شادی، تفاوتی ندارند. گرچه دو گروه یاد شده سبک زندگی متفاوتی را اتخاذ کرده اند و آینده شغلی متفاوتی را پیش رو دارند، و احتمالاً با مشکلات متفاوتی روبه رو هستند، اما این تفاوت ها به تفاوت در سطح بهزیستی فاعلی منجر نشده است. اگر فرض شود که مشکلات زندگی برای طلاب بیشتر باشد، بالاتر بودن دین داری و معنویت به آنها کمک کرده است تا بهتر با مشکلات کنار بیایند و در نتیجه، سطح بهزیستی آنها به گروه اول رسیده است. به عبارت دیگر، بر اساس این فرض که گروه دوم متحمل سختیهای بیشتری در زندگی روزمره می شوند، باید سطح بهزیستی پایین تری را گزارش کنند، اما توانایی آنها در استفاده از مسائل معنوی به آنها کمک کرده است تا عملکرد روزانه و بهزیستی خود را ارتقا دهند و به سطح گروه اول برسانند، چرا که قابلیت های مرتبط با هوش معنوی، توانایی مسئله گشایی و کنار آمدن را تسهیل می کنند. البته وجود مشکلات بیشتر در سبک زندگی طلاب، مقدمه اثبات نشده ای است، از این رو تبیین یاد شده، به صورت احتمال مطرح شده است و باید در پژوهش های آینده به صورت مستقل بررسی شود.
این پژوهش در گروه متنوعی از دانشجویان و طلاب انجام شده است و داده های آن را می توان به جامعه دانشگاه و حوزه تعمیم داد. با توجه به اهمیت بهزیستی، شایسته است متولیان و متخصصان سلامت روانی، به پژوهش در این زمینه، بیشتر اهمیت دهند. پژوهش های آینده می تواند رابطه بهزیستی را با دیگر سازه های روان شناسی دین بررسی کند. همچنین توصیه می شود در پژوهش های آینده، هوش معنوی با دیگر انواع هوش، مقایسه و رابطه آن با دیگر متغیرهای سلامت روانی و بهزیستی بررسی شود. چنین پژوهش هایی به غنی شدن ادبیات هوش معنوی و مقبولیت بیشتر این نوع از هوش در جامعه علمی کمک می کند.
منابع
آذربایجانی، مسعود، تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382.
آقابابائی، ناصر و دیگران، «بررسی ویژگیهای سنجشی در، کوتاه پرسشنامه خودسنجی هوش معنوی»، مجله علوم روانشناختی، ش 34، تابستان 1389، ص 180-169.
ـــــ، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، علوم روانشناختی، ش 31، پاییز 1388، ص 372-360.
آقابابائی، ناصر و حجت اله فراهانی، «جنسیت و معنویت»، جنسیت از منظر دین و روانشناسی (مجموعه مقالات)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، پاییز 1390، ص 160-145.
ـــــ، «نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و فاعلی»، روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی، ش 29، پاییز 1390، زیرچاپ.
بیانی، علی اصغر و دیگران، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی»، روان شناسان ایرانی، ش 11، بهار 1386، ص 265-259.
معلمی، صدیقه و دیگران، «مقایسه هوش معنوی و سلامت روان در افراد معتاد و غیرمعتاد»، مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی شهید صدوقی یزد، ش 18 (3)، 1389، ص 242-235.
Bagheri, F. et al., "The relationship between nurses’ spiritual intelligence and happiness in Iran", Procedia Social and Behavioral Sciences, v 5, 2010, p 1556-1561.
Bryant, A. N., "Gender differences in spiritual development during the college years", Sex Roles, v 56, 2007, p 835-846.
Burr, V., Gender and Social Psychology, New York, Routledge, 2002.
Byrd, K. R. et al., "Intrinsic motivation and subjective well-being: The unique contribution of intrinsic religious motivation", The International Journal for the Psychology of Religion, v 17(2), 2007, p 141-156.
Denton, M. et al., "Gender differences in health: A Canadian study of the psychosocial, structural and behavioural determinants of health", Social Science & Medicine, v 58, 2004, p 2585-2600.
Diener, E. et al., "Subjective well-being: The science of happiness and life satisfaction", In C. R. Snyder & S. J. Lopez (eds), Handbook of Positive Psychology, New York, Oxford University Press, 2000, p 63-73.
Diener, E., "Subjective well-being: The science of happiness and a proposal for a national index", American Psychologist, v 55(1) , January 2000, p 34-43.
Diener, E. et al., "Happiness", In M. R. Leary & R. H. Hoyle (eds), Handbook of Individual Differences in Social Behavior, New York, the Guilford Press, 2009.
Diener, E. et al., "The Satisfaction with Life Scale", Journal of Personality Assessment, v 49(1), 1985, p 71-75.
Ferriss, A. L., "Religion and the quality of life", Journal of Happiness Studies, v 3, 2002, p 199-215.
Francis, L. J., "The psychology of gender differences in religion: A review of empirical research", Religion, v 27, 1997, p 81-96.
Francis, L. J. et al., "The relationship between religion and happiness among German students", Pastoral Psychology, v 51(4), 2003, p 191-195.
Gardner, H., "A case against spiritual intelligence", International Journal for the Psychology of Religion, v 10(1), 2000, p 27-34.
Gauthier, K. J. et al., "Religiosity, religious doubt, and the need for cognition: Their interactive relationship with life satisfaction", Journal of Happiness Studies, v 7, 2006, p 139-154.
Genia, V. & B. A. Cooke, "Women at midlife: Spiritual maturity and life satisfaction", Journal of Religion and Health, v 37(2), 1998, p 115-123.
Holder, M. D. et al., "Spirituality, religiousness, and happiness in children aged 8–12 years", Journal of Happiness Studies, v 11, 2010, p 131-150.
Joshanloo, M. & S. Afshari, "Big Five personality traits and self-esteem as predictors of life satisfaction in Iranian Muslim university students", Journal of Happiness Studies, v 12, 2011, p 105-113.
Kashdan, T. B., "The assessment of subjective well-being (issues raised by the Oxford Happiness Questionnaire)", Personality and Individual Differences, v 36, 2004, p 1225-1232.
King, D. B. & T. L. DeCicco, "A viable model and self-report measure of spiritual intelligence", The International Journal of Transpersonal Studies, v 28, 2009, p 68-85.
King, D. B., Rethinking Claims of Spiritual Intelligence: A Definition, Mode, and Measure, Thesis, Trent University, 2008.
Koenig, H. G., Faith and Mental Health Religious Resources for Healing, USA, Templeton Foundation Press, 2005.
Lewis, C. A. et al., "Religious orientation, religious coping and happiness among UK adults", Personality and Individual Differences, v 38, 2005, p 1193-1202.
Lewis, C. A., "Church attendance and happiness among Northern Irish undergraduate students: No association", Pastoral Psychology, v 50(3), 2002, p 191-195.
Lucas, R. E. & M. B. Donnellan, "How stable is happiness? Using the STARTS model to estimate the stability of life satisfaction", Journal of Research in Personality, v 41, 2007, p 1091-1098.
Maselko, J. & L. D. Kubzansky, "Gender differences in religious practices, spiritual experiences and health: Results from the US General Social Survey", Social Science & Medicine, v 62, 2006, p 2848-2860.
McKnight, D., An investigation into the relationship between spirituality and life satisfaction, Dissertation, California, California State University, 2006.
Salsman, J. M. et al., "The link between religion and spirituality and psychological adjustment: The mediating role of optimism and social support", Personality and Social Psychology Bulletin, v 31, 2005, p 522-535.
Scott, K. M., & S. C. D. Collings, "Gender and the association between mental disorders and disability", Journal of Affective Disorders, v 125, 2010, p 207-212.
Snoep, L., "Religiousness and happiness in three nations: A research note", Journal of Happiness Studies, v 9, 2008, p 207-211.
Spilka, B. et al., The Psychology of Religion: An Empirical Approach, New York, Guilford, 2003.
Sternberg, R. J. et al., Applied Intelligence, Cambridge, Cambridge University Press, 2008.
Warner, A. S., Exploration of psychological and spiritual well-being of women with breast cancer participating in the Art of Living Program, Dissertation, California, Institute of Transpersonal Psychology, 2006.
WHOQOL SRPB Group, "A cross-cultural study of spirituality, religion, and personal beliefs as components of quality of life", Social Science & Medicine, v 62, 2006, p 1486-1497.
* کارشناس ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه تهران Naseragha@gmail.com
** استادیار گروه روان شناسی دانشگاه تهران
*** کارشناس ارشد خانواده درمانی، دانشگاه شهید بهشتی
دریافت: 15/5/1390 ـ پذیرش: 4/9/1390
1. Subjective well-being
2. Happiness
3. E. Diener, "Subjective well-being: The science of happiness and a proposal for a national index", American Psychologist, v 55, p 34.
4. ناصر آقابابائی و حجت اله فراهانی، «نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و فاعلی»، روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی، ش 29.
5. R. E. Lucas & M. B. Donnellan, "How stable is happiness? Using the STARTS model to estimate the stability of life satisfaction", Journal of Research in Personality, v 41, p 1091-1092.
6. E. Diener et al., "Subjective well-being: The science of happiness and life satisfaction", In C. R. Snyder & S. J. Lopez, Handbook of Positive Psychology, p 69.
7. C. A. Lewis, "Church attendance and happiness among Northern Irish undergraduate students: No association", Pastoral Psychology, v 50, p 191.
8. A. L. Ferriss, "Religion and the quality of life", Journal of Happiness Studies, v 3, p 199.
9. J. Maselko & L. D. Kubzansky, "Gender differences in religious practices, spiritual experiences and health: Results from the US General Social Survey", Social Science & Medicine, v 62, p 2848.
10. A. S. Warner, Exploration of psychological and spiritual well-being of women with breast cancer participating in the Art of Living Program.
11. J. M. Salsman et al., "The link between religion and spirituality and psychological adjustment: The mediating role of optimism and social support", Personality and Social Psychology Bulletin, v 31, p 522.
12. C. A. Lewis et al., "Religious orientation, religious coping and happiness among UK adults", Personality and Individual Differences, v 38, p 1193.
13. K. J. Gauthier et al., "Religiosity, religious doubt, and the need for cognition: Their interactive relationship with life satisfaction", Journal of Happiness Studies, v 7, p 139.
14. D. McKnight, An investigation into the relationship between spirituality and life satisfaction.
15. V. Genia & B. A. Cooke, "Women at midlife: Spiritual maturity and life satisfaction", Journal of Religion and Health, v 37, p 115.
16. J. Maselko & L. D. Kubzansky, Ibid.
17. H. G. Koenig, Faith and mental health religious resources for healing, p 50.
18. T. B. Kashdan, "The assessment of subjective well-being (issues raised by the Oxford Happiness Questionnaire)", Personality and Individual Differences, v 36, p 1231.
19. L. Snoep, "Religiousness and happiness in three nations: A research note", Journal of Happiness Studies, v 9, p 207.
20. ناصر آقابابائی و دیگران، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، مجله علوم روانشناختی، ش 31، ص 366.
21. K. R. Byrd et al., "Intrinsic motivation and subjective well-being: The unique contribution of intrinsic religious motivation", The International Journal for the Psychology of Religion, v 17, p 141.
22. R. J. Sternberg et al., Applied intelligence, p 21.
23. H. Gardner, "A case against spiritual intelligence", International Journal for the Psychology of Religion, v 10, p 27-34.
24. ناصر آقابابائی و دیگران، «بررسی ویژگیهای سنجشی در، کوتاه پرسشنامه خودسنجی هوش معنوی»، مجله علوم روانشناختی، ش 34, ص 172-170.
25. Coping
26. Self
27. D. B. King & T. L. DeCicco, "A viable model and self-report measure of spiritual intelligence", The International Journal of Transpersonal Studies, v 28, p 70-71.
28. F. Bagheri et al., "The relationship between nurses’ spiritual intelligence and happiness in Iran", Procedia Social and Behavioral Sciences, v 5, p 1556.
29. D. B. King, Rethinking claims of spiritual intelligence: A definition, model, and measure, p 158.
30. صدیقه معلمی و دیگران، «مقایسه هوش معنوی و سلامت روان در افراد معتاد و غیرمعتاد»، مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی شهید صدوقی یزد, ش 18، ص 238.
31. Spiritual Intelligence Self-Report Inventory
32. D. B. King, Ibid, p 151.
33. D. B. King, Ibid, p 158.
34. ناصر آقابابائی و دیگران، همان، ص 176.
35. Satisfaction with Life Scale
36. E. Diener et al., "The Satisfaction with Life Scale", Journal of Personality Assessment, v 49 (1) , p 72.
37. علی اصغر بیانی و دیگران، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی»، روان شناسان ایرانی، ش 11، ص 259- 265.
38. Subjective Happiness Scale
39. M. D. Holder et al., "Spirituality, religiousness, and happiness in children aged 8–12 years", Journal of Happiness Studies, v 11, p 135.
40. ناصر آقابابائی و دیگران، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، علوم روانشناختی، ش 31، ص 366.
41. Potentials
42. D. B. King, Ibid, p 158.
43. E. Diener et al., "Happiness", In M. R. Leary & R. H. Hoyle (eds), Handbook of individual differences in social behavior, p 152.
44. Sex Differences
45. V. Burr, Gender and Social Psychology, p 10.
46. ناصر آقابابائی و حجت اله فراهانی، «جنسیت و معنویت»، جنسیت از منظر دین و روانشناسی (مجموعه مقالات)، ص 145.
47. WHOQOL SRPB Group, "A cross-cultural study of spirituality, religion, and personal beliefs as components of quality of life", Social Science & Medicine, v 62, p 1486-1497.
48. L. J. Francis, "The psychology of gender differences in religion: A review of empirical research", Religion, v 27, p 81.
49. B. Spilka et al., The psychology of religion: An empirical approach, p 154.
50. K. M. Scott & S. C. D. Collings, "Gender and the association between mental disorders and disability", Journal of Affective Disorders, v 125, p 207.
51. M. Joshanloo & S. Afshari, "Big Five personality traits and self-esteem as predictors of life satisfaction in Iranian Muslim university students" Journal of Happiness Studies, v 12, p 112.
52. M. Joshanloo & S. Afshari, Ibid.
53. M. Denton et al., "Gender differences in health: A Canadian study of the psychosocial, structural and behavioural determinants of health", Social Science & Medicine, v 58, p 2585-2600.
54. M. Joshanloo & S. Afshari, Ibid.
55. مسعود آذربایجانی، تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، ص 145.