روان‌شناسی و دین، سال چهارم، شماره چهارم، پیاپی 16، زمستان 1390، صفحات 103-120

    رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    محمد ثناگویی / کارشناس ارشد روان‌شناسي باليني- خانواده درماني / m.sanagoueizadeh@isca.ac.ir
    مسعود جان بزرگی / استاديار گروه روان‌شناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / janbo@rihu.ac.ir
    علیرضا مهدویان / استاديار دانشگاه علم و فرهنگ
    چکیده: 
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زن و شوهر انجام گرفته است. حجم نمونه، شامل 121 زوج (242 نفر) از زوجین مراکز دانشگاهی تربیت معلم و حوزوی شهر اصفهان بود که با روش چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیر های پژوهشی از پرسش نامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه پایبندی مذهبی جان بزرگی استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش های آماری مختلف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بین پایبندی مذهبی و نوع الگوهای ارتباطی زوجین در سطح (01/0 > p) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی زوجین (ارتباط سازنده متقابل، ارتباط توقع/کناره گیری، ارتباط توقع زن /کناره گیری مرد و ارتباط اجتنابی متقابل)، در افراد پایبند به مذهب در مقایسه با افراد ناپایبند به مذهب تفاوت معناداری وجود دارد. می توان از طریق پایبندی مذهبی، الگوهای ارتباطی زوجین را پیش بینی کرد و احتمالاً با تغییر آن، الگوهای ارتباطی را نیز تغییر داد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Relationship between Spouses' Religious Commitment and Marital Communication Patterns
    Abstract: 
    The present paper tries to investigate the relationship between spouses' religious commitment and marital communication patterns. The sample size includes 121 spouses (N=242) who were selected from teacher training universities and seminaries in Isfahan city, according to multi-stage random sampling. Christensen's and Sullaway's communication patterns questionnaire and Janbozorgi's religious commitment questionnaire were used to measure the research variables. Different statistical methods were used to analyze the data. The results show that there is a significant relationship (p
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     


    مقدمه

    گزارش های بالینی نشان داده است که علت اصلی و مشترک مراجعه حرفه ای مردم به زوج درمانی، مشکلات ارتباطی است.1 خانواده درمانگران بر این باورند که تغییر الگوهای ارتباطی در مقایسه با دیگر عوامل تأثیرگذار در ناسازگاری زناشویی، مانند ویژگی های شخصیتی و شرایط اجتماعی و اقتصادی عملی تر است.2 بر این اساس، ضرورت توجه به الگوهای ارتباطی زوجین، امری است که در چند دهه اخیر مورد توجه پژوهشگران در حیطه زوج درمانی قرار گرفته تا جایی که گاتمن(1994م)، با توجه به نوع الگوهای ارتباطی زوجین، به پیش بینی وقوع طلاق می پردازد. از سوی دیگر، الگوهای ارتباطی سالم و سازنده، یکی از مهم ترین عوامل رضایتمندی زناشویی، و الگوهای ارتباطی معیوب، یکی از علل ایجاد مشکلات زناشویی و نارضایتی شمرده شده است.3

    پژوهش ها نشان داده است که عوامل مختلفی در شکل گیری این الگو مؤثر خواهد بود. از جمله می توان به نقش های جنسیتی، تعاملات زوجین در خانواده مبدأ، عوامل محیطی و عوامل فرهنگی و مذهبی اشاره کرد.4

    از میان عوامل یاد شده، مؤلفه مذهب و معنویت از مهم ترین عوامل فرهنگی هستند که به تجارب، رفتار و ارزش های انسان ها معنا و ساختار منسجم می بخشند.5 مطالعات مختلف نشان می دهد که دین و معنویت پیامدهای مثبت مهمی در روابط زندگی، به ویژه کیفیت زندگی خانوادگی داشته است. باورهای دینی، همبستگی مثبت با سطوح پایین تعارض های زناشویی، حمایت معنوی بالاتر و افزایش روابط حمایتی بین والدین و کودکان داشته است.6 جریگان و ناک7(1978م)، دین را بهترین عامل ثبات و پایداری در ازدواج و زندگی زناشویی می دانند، زیرا عمل به باورهای دینی، موجب افزایش مشارکت کلامی، افزایش میزان شادکامی، کاهش چشمگیر پرخاشگری کلامی و تعارض ها و اختلافات زناشویی شده، در نهایت، سبب فزونی رضایت زناشویی می شود.8 همچنین شرام9 (1980م) در مطالعه ای، عوامل مذهبی، مانند مؤلفه های مذهبی10 و وابستگی های مذهبی11 را بر پایداری زناشویی با یک نمونه 3143 بزرگسال، ارزیابی کرده است. او نتیجه گرفته است که ارتباطی میان مذهب و پایداری زناشویی وجود دارد. روث12 نیز در مطالعه ای که بین دو فرقه مسیحی «متدیست»13 و «باپتیست»14 در ایالت کالیفرنیای جنوبی انجام داده، نشان می دهد که معنویت، عامل مهمی در خرسندی زناشویی است. دانیل لیچتر و جولی کارمالت15 (2009م)، در پژوهشی به بررسی مذهب و کیفیت زناشویی در زوجین کم درآمد پرداخته اند. نتایج تحقیق آنها نشان می دهد که بیشتر زوجین مذهبیِ کم درآمد، نمره های بالایی از کیفیت زناشویی گرفته اند. در پژوهشی دیگر، ادنا برون16 و دیگران (2008م)، به بررسی مذهب و کیفیت زناشویی در زوجین سیاه پوست و سفیدپوست امریکایی پرداخته اند، نتایج بررسی آنها نشان می دهد که احتمال کمتری وجود دارد که زوجین مذهبی طلاق بگیرند. لامبرت و دولاهیت17 (2006م) در پژوهشی به بررسی این موضوع پرداخته اند که مذهب چگونه می تواند به پیشگیری، حل و مغلوب ساختن تعارض زناشویی کمک کند. آنها 57 زوج از سه مذهب (یهود، مسیحیت و اسلام) در دو ایالت کالیفرنیای شمالی و نیو انگلند انتخاب نموده اند. نتایج بررسی آنها نشان می دهد که مذهب می تواند در سه جهت به فرایند حل تعارض کمک کند: 1. حل تعارض، 2. پیشگیری از وقوع مشکل، 3. آشتی در روابط.

    با مرور مطالعات مختلف در این زمینه، می توان نتیجه گرفت که اثرگذاری دین بر ارتباطات زوجین، به ماهیت و حقیقت دین بر می گردد، زیرا دین یک نیروی روان شناختی است که می تواند روی نتایج زندگی انسانی تأثیر گذارد. دین یک سیستم اعتقادی سازمان یافته است که شامل ارزش های اخلاقی و معنوی، آیین ها، عبادت های دسته جمعی، اعتقاد به خداوند و یا یک نیروی بالاتر، کتاب ها و آموزه های آسمانی است. مذهب، دستورات و استانداردهایی برای زندگی خانوادگی فراهم می کند. همچنین با ایجاد وابستگی گروهی در زمان های بحرانی، اجتماع ایمانی را به خوبی حمایت نموده، با برپایی مناسک و مراسم معنادار، به تقویت ارتباطات میان اشخاص و خانواده ها کمک می کند،18 از این رو به یکپارچگی و انسجام اعضای خانواده پرداخته، روابط میان فردی آنها را اصلاح می کند.

    بنابراین، با توجه به حمایت مطالعات مختلف از اثربخشی دین بر رضایت زناشویی و کیفیت ارتباطات همسران، به نظر می رسد که رابطه بین مذهب و الگوهای ارتباطی زوجین، چگونگی اثربخشی دین را بر کیفیت ارتباطات بین زوجین بیشتر توضیح دهد، زیرا زوجین از طریق الگوهای ارتباطی معین با همدیگر ارتباط برقرار می کنند و رضایت زناشویی و کیفیت زندگی آنها براساس پژوهش های مختلف بستگی به الگوهای ارتباطی آنها دارد.19 بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است که رابطه بین پایبندی مذهبی (اسلام) را با الگوهای ارتباطی زوجین بررسی کند. این پژوهش با یک پرسش اصلی رو به روست و آن اینکه آیا بین پایبندی مذهبی و الگوهای ارتباطی زوجین رابطه ای وجود دارد؟ بنابراین در این پژوهش، فرضیه های زیر بررسی می شود:

    پایبندی مذهبی رابطه مثبت معناداری با الگوی ارتباطی سازنده متقابل دارد.

    الگوهای ارتباطی زوجین پایبند به مذهب، با الگوهای ارتباطی زوجین ناپایبند به مذهب، متفاوت است.

    پایبندی مذهبی می تواند پیش بینی کننده الگوی ارتباطی سازنده متقابل، و ناپایبندی مذهبی می تواند پیش بینی کننده الگوهای ارتباطی معیوب (غیر سازنده) باشد.

    روش

    این تحقیق از نوع پژوهش های توصیفی ـ همبستگی است.

    جامعه، نمونه و روش نمونه گیری

    به علت مشارکت و کنترل نسبی متغیر مذهبی بودن، همچنین عدم در دسترس بودن زوجین در دانشگاه ها یا سایر مراکز، کلیه زوجین مراکز دانشگاهی تربیت معلم و زوجین مراکز حوزوی شهر اصفهان برای جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. ویژگی های جامعه آماری زوجین عبارت است از اینکه دست کم یکی از زوجین دانشجو یا طلبه است. روش نمونه گیری چند مرحله ای به صورت تصادفی است؛ بدین صورت که ابتدا از بین مراکز دانشگاهی و حوزوی به صورت تصادفی، چند مرکز انتخاب شده، سپس از بین مراکز انتخاب شده چند کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید و پرسش نامه ها بین دانشجویان و طلاب متأهل توزیع شد. حجم نمونه پس از بررسی پرسش نامه ها و حذف پرسش نامه های ناقص، همچنین حذف آزمودنی هایی که با معیارهای ورود منطبق نبودند، 121 زوج (242 نفر) انتخاب شد. از این تعداد، 59 زوج متعلق به گروه طلاب و 62 زوج متعلق به گروه دانشجویان بودند. با توجه به اینکه در پژوهش هایی از نوع همبستگی دست کم پنجاه نفر برای بیان چگونگی رابطه ضرورت دارد،20 از این رو تعداد حجم نمونه، تعداد قابل قبولی است. شایان ذکر است که معیارهای ورود در نمونه گیری عبارت بود از: دو سال از ازدواجشان گذشته باشد، دچار بیماری های مزمن روانی نباشند و سن آنها بیست سال به بالا باشد. ابزار سنجش معیارهای ورود آزمودنی ها پرسش نامه محقق ساخته و خودگزارش دهی آزمودنی ها بود. گروه های نمونه کاملاً با رعایت مسایل اخلاقی و حقوقی شرکت کنندگان تشکیل شد. زوجین با اختیار خود و به صورت داوطلبانه و با فرصت کافی به پرسش نامه ها پاسخ دادند. پاسخ نامه ها بدون ذکر نام و نام خانوادگی در اختیار آنها قرار گرفت و به آنها این اطمینان داده شد که اطلاعاتشان صرفاً برای پژوهش به کار گرفته شده و هیچ نهاد یا سازمانی به اطلاعات آنها دسترسی پیدا نمی کند.

    برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی توکی و رگرسیون تک متغیره استفاده شد.

    ابزار های پژوهش

    پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن، سالاوی(1984)

    در این مطالعه، منظور از الگوهای ارتباطی، سه الگوی ارتباطی است که کریستنسن و سالاوی(1984م)، به نقل از عبادت پور(1379ش) به آن اشاره دارند. این پرسش نامه یک ابزار خودسنجی است که 35 سؤال دارد و به منظور برآورد ارتباط زناشویی طراحی شده است. این پرسش نامه (CPQ)، رفتارهای زوج ها را طی سه مرحله از تعارض زناشویی: 1. هنگامی که مشکل در رابطه زوجین به وجود می آید، 2. مدت زمانی که درباره مشکل بحث می شود، 3. بعد از بحث راجع به مشکل ارتباطی، مشخص می کند که زوجین هر رفتار را روی یک مقیاس 9 درجه ای لیکرت از نمره 1 (اصلا امکان ندارد) تا نمره 9 (خیلی امکان دارد) درجه بندی می کنند. این رفتارها عبارت اند از: اجتناب متقابل، بحث متقابل، بحث/ اجتناب، مذاکره متقابل، خشونت کلامی، خشونت جسمانی و کناره گیری متقابل. این پرسش نامه از سه خرده مقیاس تشکیل شده است: مقیاس ارتباط سازنده متقابل، مقیاس ارتباط اجتنابی متقابل، مقیاس ارتباط توقع / کناره گیری. ارتباط توقع / کناره گیری از دو بخش تشکیل شده است: مرد متوقع / زن کناره گیر و زن متوقع / مرد کناره گیر. تحقیقات قبلی که از پرسش نامه CPQ استفاده نموده اند، اعتبار (74/0) تا (78/0 ) را برای خرده مقیاس های مختلف آن تعیین کرده اند.21

    در ایران عبادت پور(1379ش)، پرسش نامه فوق را هنجاریابی کرده و به منظور برآورد روایی پرسش نامه، همبستگی بین مقیاس های این پرسش نامه و پرسش نامه رضایت زناشویی را محاسبه کرده است. این مطالعه نشان می دهد که همه مقیاس های این پرسش نامه با رضایت زناشویی انریچ همبستگی دارد. در این مطالعه، اعتبار مقیاس های پرسش نامه الگوهای ارتباطی با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب در مقیاس ارتباط سازنده متقابل برابر 54/0، ارتباط اجتنابی متقابل 68/0 و ارتباط توقع / کناره گیری 53/0 گزارش شده است.22

    پرسش نامه پایبندی مذهبی جان بزرگی (1388)

    این آزمون رفتارهای مذهبی را در موقعیت های بالینی و پژوهشی می سنجد و متغیرهای مذهبی را در مداخله هایی که به نوعی از روش های مذهبی استفاده می کنند، کنترل می نماید. این آزمون از یک پرسش نامه شصت سؤالی تهیه شده است که سه عامل (پایبندی مذهبی، دوسوگرایی و ناپایبندی مذهبی) را مورد سنجش قرار می دهد.

    در عامل پایبندی مذهبی، فرد بی تردید، رفتار خود را بر اساس معیارهای مذهبی تنطیم کرده و می کوشد که همه رفتارهایش را بر اساس مذهب طراحی کند.

    در عامل ناپایبندی مذهبی، فرد هیچ گونه تعمدی به تنظیم رفتارها بر اساس اصول یا دستورالعمل های مذهبی ندارد .

    در عامل دوسوگرایی مذهبی، فرد همواره نگران و در حالت تردید مذهبی به سر می برد. بین کردار و گفتارش ناهماهنگی وجود دارد. در برابر سختی ها کم تحمل است. احساس خوبی به خود و رابطه خود با خدا ندارد. از اعمال مذهبی خود ناراضی است و تنها هنگام سختی ها به خدا پناه می برد.

    شایان ذکر است ابعادی که در این پرسش نامه به دست آمده، ابعاد دین داری را الزاماً نمی سنجد، بلکه ابعاد روی آوری یا روی گردانی یک فرد را از مذهب یا ایمان فرد را به اعتقادات مذهبی می سنجد، هر چند که می توان با آن هدف هم پرسش نامه را تحلیل کرد.23 ضریب آلفای کرونباخ کل آزمون برابر 816/0 و ضریب هم سانی درونی عامل پایبندی درونی 878/0، ضریب همسانی درونی عامل گذاری 687/0 و ضریب همسانی درونی عامل ناپایبندی مذهبی 725/0، گزارش شده که همگی نشان دهنده اعتبار بالای این پرسش نامه است. همچنین برای محاسبه روایی ملاک، نیز صورت اولیه این آزمون قبل از تحلیل عاملی با آزمون جهت گیری مذهبی آلپورت محاسبه شده که ضریب همبستگی نمره های دو آزمون با 60=n از میان دانشجویان 47/0 گزارش شده که در سطح (001/0>p) معناداری است.24

    یافته ها

    پس از بررسی داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آماری به تحلیل اطلاعات پرداخته که یافته های به دست آمده در سه جدول به طور خلاصه آورده می شود:

    جدول 1: میزان همبستگی بین خرده مقیاس های الگوهای ارتباطی زوجین و ابعاد مختلف پایبندی مذهبی

    خرده مقیاس های پایبندی مذهبی مقیاس های الگوهای ارتباطی

    پایبندی مذهبی

    دوسوگرایی

    ناپایبندی مذهبی

    پایبندی مذهبی کل25

    ارتباط سازنده متقابل ضریب همبستگی

    سطح معناداری

    0/113

    0/078

    **-0/215

    0/001

    *-0/158

    0/014

    **0/222

    000/0

    ارتباط توقع/کناره گیری ضریب همبستگی

    سطح معناداری

    -0/043

    0/503

    **0/325

    0/000

    **0/303

    000/0

    **-0/291

    000/0

    ارتباط توقع/ کناره گیری ضریب همبستگی

    مرد/زن سطح معناداری

    -0/021

    **0/206

    **0/206

    **-0/199

    0/748

    0/000

    000/0

    00/02

    ارتباط توقع/کناره گیری ضریب همبستگی

    زن/مرد سطح معناداری

    -0/057

    **0/375

    **0/287

    **-0/320

    0/379

    000/0

    000/0

    000/0

    ارتباط اجتنابی ضریب همبستگی

    سطح معناداری

    -0/079

    **0/282

    **0/270

    **-0/271

    0/219

    000/0

    000/0

    000/0

    P<0/05* 01/0p<**

    همان طور که جدول 1 بیان می کند رابطه معناداری بین «ارتباط سازنده متقابل» با «پایبندی مذهبی» وجود ندارد. اما رابطه معناداری در سطح 05/p<0 میان «الگوی ارتباطی سازنده متقابل» با «دوسوگرایی» و «ناپایبندی مذهبی» و «پایبندی مذهبی کل» وجود دارد. ضریب همبستگی میان «ارتباط سازنده متقابل» با عامل های «دوسوگرایی» و «ناپایبندی مذهبی» و «پایبندی مذهبی کل » به ترتیب عبارت است از: -0/215 r=، ـ 0/158=r، 0/222=r. جهت همبستگی میان «الگوی ارتباطی سازنده متقابل» با «پایبندی مذهبی کل» مثبت است، بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هرچه «پایبندی مذهبی زوجین» قوی تر باشد «الگوی ارتباط سازنده متقابل» بین آنها بیشتر برقرار است. البته جهت همبستگی در رابطه میان «ارتباط سازنده متقابل» با «دوسوگرایی» و «ناپایبندی مذهبی»، منفی است که نشان می دهد با افزایش «دوسوگرایی» یا «ناپایبندی مذهبی»، «ارتباط سازنده متقابل» نیز میان زوجین کاهش می یابد.

    شایان ذکر است که رابطه معناداریی بین همه الگوهای ارتباطی با عامل «پایبندی مذهبی» وجود ندارد. اما رابطه معنادار و معکوسی در سطح p<0/01 میان الگوهای ارتباطی «توقع/کناره گیری»، «ارتباط توقع / کناره گیری مرد / زن»، «ارتباط توقع/ کناره گیری زن / مرد» و «الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل» با «پایبندی مذهبی کل» وجود دارد؛ یعنی هرچه زوجین پایبندی مذهبی بالاتری داشته باشند، الگوهای ارتباطی اخیر کمتر بین آنها برقرار است. گرچه جدول 1 نیز مؤیدی بر این نتیجه است که رابطه مثبت معناداری در سطح p<0/01 بین الگوهای ارتباطی غیر سازنده با خرده مقیاس های «دوسوگرایی» و «ناپایبندی مذهبی» وجود دارد. پس طبق این نتایج، فرضیه اول تأیید می شود.

    در مرحله بعد، تفاوت الگوهای ارتباطی زوجین در هر سه گروه پایبند به مذهب، ناپایبند و دوسوگرا بررسی شده است.

    جدول 2: خلاصه نتایج تحلیل واریانس یکراهه برای بررسی تفاوت الگوهای ارتباطی بین زوجین پایبند به مذهب، دو سوگرا و ناپایبند

    گروه ها

    الگوهای ارتباطی

    پایبند به مذهب

    دوسوگرا

    ناپایبند به مذهب

    نتایج تحلیل واریانس یکراهه

    M

    SD

    M

    SD

    M

    SD

    F

    P

    ارتباط سازنده متقابل

    35/39

    10/49

    30/07

    11/40

    28/38

    8/24

    6/200

    0/002

    ارتباط توقع/کناره گیری

    22/72

    10/38

    25/69

    11/20

    31/22

    6/92

    6/545

    0/002

    ارتباط توقع/کناره گیری م/ز

    11/68

    6/23

    12/30

    6/43

    15/58

    4/75

    4/378

    0/014

    ارتباط توقع/کناره گیری ز/م

    11/03

    5/35

    13/39

    6/18

    15/64

    4/17

    6/911

    0/001

    ارتباط اجتنابی متقابل

    9/62

    5/77

    11/88

    5/83

    13/80

    5/46

    5/854

    0/003

    طبق جدول 2، نتایج تحلیل واریانس (F) نشان می دهد که تفاوت معناداری در سطح P<0/01 میان الگوهای ارتباطی «سازنده متقابل»، «توقع/کناره گیری»، «توقع/کناره گیری مرد/زن»، «توقع/کناره گیری زن/مرد» و «اجتنابی متقابل»، بین گروه ها وجود دارد. میانگین نمره ارتباط سازنده متقابل در گروه پایبند به مذهب بیشتر از دو گروه دیگر است، اما میانگین نمره های سایر الگوهای ارتباطی در گروه پایبند به مذهب در مقایسه با دو گروه دیگر، پایین تر است. همچنین میانگین نمره الگوی ارتباطی سازنده متقابل در گروه دوسوگرا در مقایسه با گروه ناپایبند به مذهب بالاتر است و میانگین نمره های سایر الگوهای ارتباطی در گروه دوسوگرا در مقایسه با گروه ناپایبند به مذهب پایین تر است. نتایج آزمون تعقیبی توکی نیز نشان می دهد که تفاوت معناداری در سطح 05/0p< بین گروه های «پایبند و دوسوگرا» و «پایبند و ناپایبند» از نظر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، توقع زن، کناره گیری مرد و اجتنابی متقابل وجود دارد. اما در مورد الگوهای ارتباطی «توقع/کناره گیری» و توقع مرد، کناره گیری زن تفاوت معناداری بین گروه های دوسوگرا و پایبند مشاهده نشد. همچنین تفاوت معناداری بین گروه های دوسوگرا و ناپایبند از نظر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، توقع زن، کناره گیری مرد و اجتنابی متقابل مشاهده نگردید. بنابراین، فرضیه دوم مبنی بر اینکه تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی زوجین پایبند به مذهب و ناپایبند به مذهب وجود دارد، تأیید می شود.

    مرحله مهم تری که مطالعه حاضر در صدد بررسی آن بوده، پیش بینی الگوهای ارتباطی از طریق پایبندی مذهبی است. برای این منظور از مدل رگرسیون تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که میزان F به دست آمده برای همه الگوهای ارتباطی در سطح خطای کمتر از P<0/01، معنادار است. بنابراین، می توان الگوی های ارتباطی را از طریق پایبندی مذهبی پیش بینی کرد. شایان توجه است که به سبب اینکه نمره پایبندی مذهبی کل بیان جامع تری از پایبندی مذهبی آزمودنی ها را نشان می دهد، از این نمره برای پیش بینی الگوهای ارتباطی در تحلیل استفاده شده است.

    جدول3: خلاصه نتایج رگرسیون پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین

    شاخص آماری

    متغیر ملاک

    متغیر

    پیش بین

    R

    R2

    F

    P

    β

    t

    P

    ارتباط سازنده متقابل

    پایبندی مذهبی

    22/0

    05/0

    12/48

    000/0

    22/0

    3/53

    000/0

    ارتباط توقع/کناره گیری

    پایبندی مذهبی

    0/29

    85/0

    22/21

    000/0

    29/0-

    71/4-

    000/0

    ارتباط توقع/کناره گیری مرد/زن

    پایبندی مذهبی

    19/0

    04/0

    9/93

    000/0

    19/0-

    15/3-

    000/0

    ارتباط توقع/کناره گیری زن/ مرد

    پایبندی مذهبی

    /320

    10/0

    27/30

    000/

    32/0-

    -5/22

    000/0

    ارتباط اجتنابی متقابل

    پایبندی مذهبی

    27/0

    07/0

    19/00

    000/0

    27/0-

    -4/36

    000/0

    همان طور که جدول 3 بیان می کند، پایبندی مذهبی می تواند به ترتیب 5% واریانس الگوی ارتباطی سازنده متقابل، 85% واریانس الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری، 4% واریانس الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری مرد/زن، 10% واریانس الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری زن/مرد و 7% واریانس الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل را تبیین کند. ضریب های تأثیر مبین آن است که پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین رابطه معناداری دارد، به گونه ای که پایبندی مذهبی با الگوی ارتباطی سازنده متقابل رابطه مثبت (22/0=β) دارد و این نشان می دهد که هرچه پایبندی مذهبی بیشتر باشد احتمال اینکه الگوی ارتباطی بین زوجین، ارتباط سازنده متقابل باشد، بیشتر است. اما پایبندی مذهبی با سایر الگوها به ترتیب، رابطه منفی دارد (29/0 ـ =β)، (19/0 ـ =β)، (32/0 ـ =β)، (27/0 ـ =β). این نشان می دهد که هرچه پایبندی مذهبی بیشتر باشد احتمالاً سایر الگوهای ارتباطی بین زوجین کمتر برقرار خواهد بود و بر عکس در صورتی که پایبندی مذهبی کمتر باشد احتمال اینکه سایر الگوهای ارتباطی بین زوجین برقرار باشد، بیشتر است. بنابراین، فرضیه سوم بر اساس این نتایج، تأیید می شود.

    بحث در یافته ها

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر، فرضیه اول تأیید می شود. گرچه در میان پژوهش های پیشین، پژوهشی به ارزیابی این فرضیه نپرداخته است. اما این فرضیه با پژوهش های کیانی و همکاران (1389ش)، احمدی(1386ش) و خدایاری فرد و همکاران(1386ش) تقریباً همسوست و نتایج آنها را با تأکید بر الگوهای ارتباطی زوجین تأیید می کند.

    در تبیین این فرضیه می توان گفت که اسلام با آموزه های اعتقادی، اخلاقی و فقهی، مدلی را برای روابط همسران تبیین می کند که با آگاهی و رعایت این آموزه ها از طرف همسران، ارتباط سازنده متقابل بین آنها بیشتر برقرار می شود. اصل و اساس اسلام، توحید و یگانگی خداوند متعال است.26 اعتقاد به یگانگی و قدرت بی نهایت و اراده مؤثر او که فوق همه اراده هاست به یکپارچگی و انسجام شخصیت زوجین کمک می کند. وقتی همسری معتقد باشد به اینکه تمام رویدادها و حوادث از سوی خداست،27 رزق به دست اوست،28 مصلحت و خیر امور توسط او رقم می خورد،29 در برابر بسیاری از حوادث زندگی که موجب فشارهای روانی شده، مانع از برقراری ارتباط سازنده متقابل می شود، مقاومت می کند و با توکل بر خداوند، صبوری، مدارا، بخشش، تقوا ورزیدن، قناعت ورزی، رعایت حقوق متقابل همدیگر و تدبیر صحیح برای حل مشکلات، اقدام می کند و به سرزنش و مقصر دانستن دیگری یا جلوگیری از ارتباط برقرار کردن نمی پردازد. برای مثال، اسلام دستور مهر و محبت به زوجین می دهد،30 و بیان می کند که با همسران خود مهربان باشید و دل هاشان را شاد کنید تا با شما زندگى کنند. آنان را به کارى مجبور نسازید، خشم آنها را برنیانگیزید.31 برای اسلام مهم است که زوجین ادراک متقابل از همدیگر داشته باشند، از این رو، بیان می کند که هیچ‏کس از شما ایمان نیاورده است تا هنگامى که آن چیزى را براى برادرش، دوست بدارد که براى خودش دوست دارد.32 دوست داشتن امری برای فرد مقابل از زاویه دید شخص، سبب می شود که ادراک متقابل حاصل شده و همین امر عاملی برای افزایش ارتباط سازنده متقابل می شود.

    نتایج درباره فرضیه دوم نیز حکایت از تأیید این فرضیه دارد. در تبیین این نتایج باید گفت که اعتقادات مذهبی و باورهای دین اسلام، به زندگی و جزئیات آن معنا و مفهوم می بخشد، از این رو زندگی و عناصر مربوط به آن رنگ تقدس و دینی به خود می گیرد. برای مثال، ازدواج در فرهنگ دینی فقط ارضای تمایلات جنسی و غریزی نیست، بلکه عبادتی است که در پرتو آن انسان، به تعالی و قرب الهی نائل خواهد شد. آنچه در قرآن و روایات از این عبادت نقل شده حکایت از آن دارد که ازدواج یکی از آیات الهی است33 که خداوند سکونت انسان را در آن قرار داده، خود مودت را بین زوجین برقرار کرده و تا جایی این عبادت را متعالی می شمارد که حتی ارزش و فضلیت نماز که ستون دین معرفی شده،34 به وسیله ازدواج افزایش می یابد.35 از سوی دیگر، التزام عملی به وظایف دینی و اخلاقی از سوی زوجین پایبند به مذهب می تواند در چگونگی الگوی ارتباطی آنها تأثیر مهمی داشته باشد؛ بدین صورت که زوجین مؤمن خود را موظف به انجام دستورات دینی و اخلاقی دانسته و اعتقاد دارند که در صورت انجام دادن تکالیفشان به خدای خویش نزدیک تر شده، رحمت او را به سمت خود جذب می کنند، و در صورت انجام ندادن و سرکشی کردن از وظایفشان از خدای خویش دور شده، زمینه غضب او را فراهم می کنند. برای مثال، خانمی که می داند، رضای الهی در پرتو اطاعت شوهر است از همسرش اطاعت می کند تا نماز و سایر عبادات او نیز در این راستا از بین نرود.36 یا شوهری که می داند که رضای الهی در پرتو مدارا نمودن با همسرش، معاشرت نیکو با او و رعایت حقوق او محقق خواهد شد، سعی می کند که روابط خود را به این سمت جهت دهد.37 بنابراین، این یافته ها با پژوهش احمدی(1386ش)، هم گرایی دارد، زیرا او در مطالعه ای به این نتیجه رسیده که میزان سازگاری زناشویی در بین زوجینی که تقیدات مذهبی زیادی دارند به طور معناداری بیشتر از کسانی است که تقیدات مذهبی کمتری دارند.

    همچنین نتایج پژوهش حاضر با نتایج مطالعاتی که نشان می دهند پایبندی های مذهبی، حتی در زوجین کم درآمد، کیفیت زناشویی بالایی را نشان می دهد38 و نیز پایبندی های مذهبی به حل تعارض زناشویی و پیشگیری از آن و آشتی در روابط کمک می کند39 هماهنگی و همخوانی دارد. بنابراین، احتمالاً می توان نتیجه گرفت که وجود تفاوت معنادار بین الگوهای ارتباطی در گروه پایبند به مذهب و ناپایبند به مذهب حاکی از تأثیرگذاری پایبندی های مذهبی (اعتقادات دینی و رفتارهای مذهبی) بر چگونگی ارتباط میان زوجین است.

    نتایج پژوهش حاضر در مورد فرضیه آخر نیز نشان می دهد که می توان الگوهای ارتباطی را از طریق پایبندی مذهبی پیش بینی کرد. نتایج نشان می دهد در صورتی که زوجین پایبند به مذهب باشند، احتمالاً الگوی ارتباطی بین آنها سازنده متقابل خواهد بود و در صورتی که زوجین پایبند به مذهب نباشند احتمال اینکه الگوی ارتباطی بین آنها سازنده متقابل باشد، خیلی کمتر است و بیشتر احتمال دارد که الگوی ارتباطی بین آنها توقع /کناره گیر یا اجتنابی متقابل باشد. بنابراین، یافته ها نشان می دهد در صورتی که پایبندی مذهبی پایین باشد احتمال بیشتری وجود دارد که الگوی ارتباطی بین آنها توقع /کناره گیر، به خصوص توقع زن، کناره گیر مرد باشد تا توقع مرد/کناره گیر زن. گرچه در میان پژوهش ها پژوهشی که به رابطه پایبندی مذهبی و الگوهای ارتباطی بپردازد، یافت نشد، اما این مطالعه می تواند یافته های تحقیق کال و هیتون40(1997م) را که نشان داده اند مذهب و معنویت بر پایداری رابطه زناشویی مؤثر است و می تواند روابط زناشویی را تقویت نموده، استحکام بخشد و توضیح و تبیین نماید، زیرا این نتایج بیان می کند در صورتی که زوجین پایبند به مذهب باشند، رابطه زناشویی آنها احتمالاً الگوی ارتباطی سازنده متقابل خواهد بود و با توجه به برقرار شدن این الگو در زوجین، رابطه زناشویی آنها پایدار خواهد شد و در نتیجه، روابط آنها استحکام می یابد. ارتباط سازنده متقابل، نشان از وحدت زوجین در تعامل با همدیگر دارد. زن و شوهر با کمک همدیگر برای رفع مشکلات و عیب پوشی همدیگر تلاش دارند، به سرزنش یا تحقیر و ملامت یکدیگر نمی پردازند، از هم گله و شکایت نمی کنند و در تعامل با همدیگر برای حل مسائل، مشارکت دارند. اسلام تعبیر زیبایی از این نوع تعامل زوجین دارد. به نظر می رسد تعبیر اسلام از این تعامل، لباس بودن زوجین برای همدیگر است.(بقره: 187) باور به اعتقادات دینی و رعایت آموزه های اخلاقی اسلام، به زن و شوهر کمک می کند که در روابط زناشویی خود چنین تعاملی را داشته باشند. الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر که حاکی از سرزنش و ملامت، گله و شکایت زوجین از همدیگر است نیز به شدت از نظر دیدگاه تربیتی اسلام منفور است. از نظر اسلام همه انسان ها محترم اند و زن و مرد نزد خداوند ارزش یک سانی دارند. بنابراین، تحقیر یا سرزنش همسر به هیچ وجه جایز نیست.41 همچنین اسلام تمسخر و استهزا و را نهی فرموده است. قرآن کریم در این باره مى‏فرماید:

    اى کسانى که ایمان آورده‏اید نباید گروهى از مردان شما گروهى دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانى زنان دیگر را. شاید آنان بهتر از اینان باشند و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویى قرار ندهید (حجرات: 11).

    تمسخر و استهزا صمیمیت بین زوجین را از بین می برد و میزان رضایت زناشویی آنان را کاهش می دهد.42 همچنین اسلام، سرزنش، ملامت و ناسزاگویی را در هیچ شرایطی، حتی به دشمنان اسلام جایز نمی داند،43 چه رسد به اینکه زوجین همدیگر را ملامت کرده و ناسزا گویند.

    بنابراین، کسانی که پایبندی مذهبی دارند تلاش شان آن است که الگوی ارتباطی خود را با همسرشان سازنده متقابل نمایند و از ارتباط توقع/کناره گیر یا اجتنابی متقابل دوری کنند.

    فقدان پرسش نامه الگوهای ارتباطی زوجین که در همه پژوهش ها از اعتبار مطلوبی بهره مند باشند، همچنین عدم دسترسی آسان به زوجین برای انتخاب گروه های نمونه از جمله محدودیت های پژوهش بود.

    بنابراین، طبق یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود که باید با تبیین اعتقادات و آموزه های دینی در جلسات مشاوره یا کارگاه های آموزشی، به اصلاح الگوهای ارتباطی زوجین پرداخت. به عبارت کامل تر با تثبیت اعتقادات و آموزه های دینی در زوجین، می توان الگوی ارتباطی بین آنها را در جهت ارتباط سازنده متقابل تغییر داد یا تثبیت کرد. بنابراین، لازم است مشاوران در حیطه مذهبی و مؤلفه های مربوط به آن، تخصص کافی داشته تا از این طریق بتوانند به اصلاح الگوهای ارتباطی زوجین بپردازند. از سوی دیگر، مسئولان در برنامه ریزی های فرهنگی و خدمات روان شناختی برای زوجین و خانواده ها باید آموزه های دینی را در این راستا اولویت دهند.

     


    1. Veroff, J., et. al. Mental health in American patterns of help seeking from 1957-1976.

    2. طیبه وفایی و همکاران، «مقایسه الگوهای ارتباطی همسران جانباز و عادی»، طب جانباز، ش5، ص20-26.

    3. سید احمد احمدی و مریم فاتحی زاده، «بررسی رابطه الگوهای ارتباطی زوجین و میزان رضایتمندی زناشویی زوجین شاغل در دانشگاه اصفهان»، خانواده پژوهی، ش 2، ص109-120.

    - Gottman, J. Why Marriage succed or Fail. New York: Simon & Schuster

    4. ر. ک. به: محمد علی نظری، مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی،

    5. امراله ابراهیمی، «مقایسه میزان اثربخشی رواندرمانی یکپارچه گرای دینی با درمان شناختی ـ رفتاری و دارویی افراد مبتلا به افسرده خویی»، پایان نامه دکتری روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، 1386

    6. Mahoney, A. Religion and Conflict in Marital and Parent-Child Relationships, Journal of Social Issues, Vol. 61, No. 4, pp. 689-706.

    Lambert, N. M. & Dollahite, D. C. How Religiosity Helps Couples Prevent, Resolve, and Overcome Marital Conflict, Family Relations, 55, 439–449.

    7. Jerrigan, F.A. & Nack, N.

    8. Kim Y.M. & Others. Spirituality and affect. A Function of changes in Religiouse affiliation. Journal of family psychology. . Vol 13. Issue 3,17.

    مسعود جان بزرگی و حمید رفیعی هنر، «رابطه جهت گیری مذهبی و خودمهارگری»، روانشناسی و دین، ش 1، بهار 89، ص 31-42.

    9. Schrumm, W.

    10. Religious Commitment

    11. Religious Affiliation

    12. Roth, P. D.

    13. Methodist.

    14. Baptist.

    15. Daniel T. Lichter & Julie H. Carmalt

    16. Edna Brown

    17. Nathaniel M. Lambert David C. Dollahite

    18. Walsh, F. Spiritual Resources In Family Therapy, New York: The Guilford

    19. Caughlin, J. P. The Demand/Withdraw Pattern of Communication as a Predictor of Marital Satisfaction Over Time. Human Communication Research, Vol. 28 No. 1, p 49-85

    Heavey, C. L., Christensen, A., & Malamuth, N. M). The longitudinal impact of demand and withdrawal during marital conflict. Journal of Consulting and Clinical Psychology,63, 797–801

    20. ر. ک. به: علی دلاور، احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی،

    21. ر. ک. به: عبادت پور، ب، « اعتباریابی پرسش نامه الگوهای ارتباطی»، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی

    زهرا احمدی و همکاران، «بررسی اثربخشی شیوه زوج درمانی ارتباط شی ء بر الگوهای ارتباطی زوجین»، خانواده پژوهی، ش 6، تابستان 85، ص 105 – 117

    22. مهدیه رضایی و دیگران، «تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی جانبازان مبتلا به PTSD ناشی از جنگ و همسرانشان»، خانواده پژوهی، ص 43-58.

    23. مسعود جان بزرگی، «ساخت و اعتبار یابی آزمون پایبندی مذهبی بر اساس گزاره های قرآن و نهج البلاغه»، مطالعات اسلام و روانشناسی، ص 79 -107.

    24. همان

    25. منظور از نمره «پایبندی مذهبی کل»، نمره ای است که نمرات عامل های «دو سوگرایی» و «ناپایبندی مذهبی» معکوس شده و با عامل پایبندی مذهبی جمع شده است

    26. ر. ک.به: سیدمحمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه ی سید محمد باقر موسوی همدانی.

    27. حدید: 22، 23؛ نساء: 78.

    28. آل عمران:37؛ نور: 38.

    29. بقره: 216.

    30. پیامبر(ص) فرمود: نزدیک‏ترین شما به من در قیامت کسانى‏اند که اخلاقشان نیکوتر است و با اعضاى خانواده بهتر رفتار کنند(وسایل الشیعه، ج 8، ص507).

    31. حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج14، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، 1408 ق، ص252.

    32. محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث،ج 1، 1387، ص 198.

    33. و از نشانه‏هاى قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانى آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستى و مهربانى نهاد (روم:21).

    34. امام علی(ع) فرمود: همانا نماز ستون دین شماست؛ محمد باقر مجلسی، روضه المتقین، ج11، ص 31.

    35. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج103، ص 221.

    36. رسول خدا ص فرمود: اگر کسی را امر می کردم که به شخص دیگری سجده کند هرآینه دستور می دادم که زن در برابر شوهرش سجده کند.( محمد باقر مجلسی، روضه المتقین، ج8 ص 361). امام صادق ع فرمود: هرگاه زنی به شوهرش بگوید از تو خیری ندیدم تمام اعمالش نابود می گردد(همان).

    37. امام صادق(ع) فرمود: حق زن بر گردن همسرش آن است که .... اگر جهالت نمود یا اگر تو را اذیت نمود او را ببخشی.(همان). اى کسانى که ایمان آورده‏اید، بر آنها (زنانتان) سخت مگیرید، مگر آنکه مرتکب فحشایى به ثبوت رسیده شده باشند. و با آنان به نیکویى رفتار کنید. و اگر شما را از زنان خوش نیامد، چه بسا چیزها که شما را از آن خوش نمى‏آید در حالى که خدا خیر کثیرى در آن نهاده باشد(نساء: 19).

    38. Lichter, D. T., Carmalt,J. H. Religion and marital quality among low-income couples, Social Science Research, Volume 38, Issue 1, Pages 168-187.

    39. Mahoney, A. Religion and Conflict in Marital and Parent-Child Relationships, Journal of Social Issues, Vol. 61, No. 4, pp. 689—706

    Lambert, N. M. & Dollahite, D. C. How Religiosity Helps Couples Prevent, Resolve, and Overcome Marital Conflict, Family Relations, 55, 439–449

    40. Call, V. R. A., & Heaton, T. B.

    41. محمدى رى شهرى، میزان الحکمة، ج 2، حدیث 4077

    42. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 75 ص 144، ح 9.

    43. انعام: 108.

    References: 
    • قرآن کریم، ترجمه ی عبدالمحمد آیتی، تهران، سروش، 1374
    • ابراهیمی، امراله، «مقایسه میزان اثربخشی رواندرمانی یکپارچه گرای دینی با درمان شناختی – رفتاری و دارویی افراد مبتلا به افسرده خویی»، پایان نامه دکتری روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، 1386
    • احمدی، سید احمد؛ فاتحی زاده، مریم، «بررسی رابطه الگوهای ارتباطی زوجین و میزان رضایتمندی زناشویی زوجین شاغل در دانشگاه اصفهان»، خانواده پژوهی، ش 2، تابستان 84، ص109-120.
    • احمدی، خدابخش، «نقش اعتقادات دینی در آسیب شناسی فرهنگی خانواده»، علوم رفتاری، ش 1،پاییز 86، ص 9-16.
    • احمدی، زهرا و همکاران، « بررسی اثربخشی شیوه زوج درمانی ارتباط شی ء بر الگوهای ارتباطی زوجین»، خانواده پژوهی، ش 6، تابستان 85، ص 105 – 117.
    • حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، 1991
    • خدایاری فرد و همکاران، «رابطه نگرش مذهبی با رضایت مندی زناشویی در دانشجویان متأهل»، خانواده پژوهی،ش 10، تابستان 86، ص 612-620.
    • جان بزرگی، مسعود، «ساخت و اعتبار یابی آزمون پایبندی مذهبی بر اساس گزاره های قرآن و نهج البلاغه»، مطالعات اسلام و روانشناسی، ش 5، پاییز 88، ص 79 -107.
    • جان بزرگی، مسعود؛ رفیعی هنر، حمید، «رابطه جهت گیری مذهبی و خودمهارگری»، روانشناسی و دین، ش 1، بهار 89، ص 31-42.
    • دانش، عصمت، «افزایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار با مشاوره از چشم انداز اسلامی»، مطالعات روان شناختی، ش 2، تابستان 89، ص 5- 25.
    • دلاور، علی، احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی، تهران، انتشارات رشد، 1383.
    • رضایی، مهدیه و دیگران، «تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی جانبازان مبتلا به PTSD ناشی از جنگ و همسرانشان»، خانواده پژوهی، ش 6، بهار 89، ص 43-58.
    • کیانی، احمد و دیگران، «ابعاد جهت گیری مذهبی و مرزهای ارتباطی خانواده: همبستگی بنیادی»، روانشناسی و دین،ش 3، پاییز 89، ص 93-106.
    • طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه ی سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1374
    • عبادت پور، ب، «اعتباریابی پرسش نامه الگوهای ارتباطی»، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم تهران، 1379
    • محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1387
    • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1403 ق
    • ------، روضه المتقین، قم، بنیاد کوشانپور، 1406 ق
    • نظری، محمد علی، مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی، تهران، علی، 1388
    • نوری، حسین، مستدرک الوسایل، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، 1408 ق.
    • وفایی، طیبه و همکاران، «مقایسه الگوهای ارتباطی همسران جانباز و عادی»، طب جانباز، ش 5، پاییز 88، ص 20-26.
    • Brown, E., Orbuch, T. L., Bauermeister, J. A. (2008). Religiosity and Marital Stability Among Black American and White American Couples, Family Relations, 57 , 186–197 .
    • Call, V. R. A., & Heaton, T. B. (1997). Religious influence on marital stability. Journal forthe Scientific Study of Religion, 36, 382-392.
    • Caughlin, J. P. (2002). The Demand/Withdraw Pattern of Communication as a Predictor of Marital Satisfaction Over Time. Human Communication Research, Vol. 28 No. 1, p 49-85.
    • Chamberlain, T.J. & Hall, C.A., (2000). Research on the Relationship Between Religion and Health: Realized Religion, Philadelphia & London: Templeton Foundation
    • Christensen, A. & Sullaway, M.(1984). Communication Patterns Questionnaire. Unpublished Manuscript, University of California, Los Angeles
    • Jerrigan, F.A & Nack, N.(1978). Emotion status measurement. Abingdon, UK: Radcliffe medical press
    • Gottman, J. (1994). Why Marriage succed or Fail. New York: Simon & Schuster
    • Veroff, J., et. al. (1981). Mental health in American patterns of help seeking from 1957–1976. New York: Basic Books
    • Heavey, C. L., Christensen, A., & Malamuth, N. M. (1995). The longitudinal impact of demand and withdrawal during marital conflict. Journal of Consulting and Clinical Psychology,63, 797–801.
    • - Kim Y.M. & Others. (2004). Spirituality and affect. A Function of changes in Religiouse affiliation. Journal of family psychology. . Vol 13. Issue 3,17.
    • - Lambert, N. M. & Dollahite, D. C. (2006). How Religiosity Helps Couples Prevent, Resolve, and Overcome Marital Conflict, Family Relations, 55, 439–449.
    • - Lichter, D. T., Carmalt,J. H. (2009). Religion and marital quality among low-income couples, Social Science Research, Volume 38, Issue 1, Pages 168-187.
    • - Mahoney, A. (2005). Religion and Conflict in Marital and Parent-Child Relationships, Journal of Social Issues, Vol. 61, No. 4, pp. 689-706.
    • Roth, P. D. (1988). “Spiritual Well-Being and Marital Adjustment.” Journal of
    • Psychology and Theology, 16(2), 153–158.
    • Shrum, W. (1980). “Religion and Marital Instability: Change in the 1970s?” Review
    • of Religious Research, 21(2), 135–147.
    • Veroff, J., et. al. (1981). Mental health in American patterns of help seeking from 1957–1976. New York: Basic Books
    • Walsh, F. (2009). Spiritual Resources In Family Therapy, New York: The Guilford.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ثناگویی، محمد، جان بزرگی، مسعود، مهدویان، علیرضا.(1390) رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 4(4)، 103-120

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمد ثناگویی؛ مسعود جان بزرگی؛ علیرضا مهدویان."رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 4، 4، 1390، 103-120

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ثناگویی، محمد، جان بزرگی، مسعود، مهدویان، علیرضا.(1390) 'رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 4(4), pp. 103-120

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ثناگویی، محمد، جان بزرگی، مسعود، مهدویان، علیرضا. رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین. روان‌شناسی و دین، 4, 1390؛ 4(4): 103-120