روان‌شناسی و دین، سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 18، تابستان 1391، صفحات 115-

    رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    سیداحمد احمدی / *استاد - گروه مشاوره دانشگاه اصفهان
    مرضیه شریفی / *دانشجوی دکتری - -مشاوره خانواده دانشگاه اصفهان / msharifi.flj@gmail.com
    مریم السادات فاتحی زاده / *دانشیار - گروه مشاوره خانواده دانشگاه اصفهان / fatehizade@gmail.com
    چکیده: 
    این پژوهش با هدف بررسی رابطة مقابله مذهبی با آثار مثبت و منفی سوگ در دانشجویان داغدیده انجام شده است. نود دانشجوی داغدیده در شهر اصفهان به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، سیاهه آثار سوگ هوگان (HGRC) و مقیاس مقابله مذهبی ایرانی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله تحلیل همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه های معناداری بین آثار مثبت و منفی سوگ با ابعاد مختلف مقابله مذهبی وجود دارد و مؤلفه اعمال مذهبی می تواند 2/18درصد از واریانس آثار منفی، و 63 درصد از واریانس آثار مثبت سوگ را تبیین کند. همچنین دانشجویان با سوگ بهنجار در مقایسه با دانشجویان با سوگ نابهنجار، میانگین نمره های بالاتری در اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی، راهبردهای مقابله مذهبی فعال و مقابله مذهبی منفعل داشته و همچنین میانگین نمره های کمتری در بُعد احساس منفی درباره خداوند داشتند. این نتایج می تواند در تعیین راهبردهای تلفیقی مذهبی ـ روان شناختی در مشاوره و درمان سوگ، تلویحات مناسبی داشته باشد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال پنجم، شماره دوم، تابستان 1391، ص 115 ـ 127

    Ravanshenasi-va ـ Din, Vol.5. No.2, Summer 2012

    مرضیه شریفی* / سیداحمد احمدی** / مریم السادات فاتحی زاده***

    چکیده

    این پژوهش با هدف بررسی رابطة مقابله مذهبی با آثار مثبت و منفی سوگ در دانشجویان داغدیده انجام شده است. نود دانشجوی داغدیده در شهر اصفهان به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، سیاهه آثار سوگ هوگان (HGRC) و مقیاس مقابله مذهبی ایرانی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله تحلیل همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه های معناداری بین آثار مثبت و منفی سوگ با ابعاد مختلف مقابله مذهبی وجود دارد و مؤلفه اعمال مذهبی می تواند 2/18درصد از واریانس آثار منفی، و 63 درصد از واریانس آثار مثبت سوگ را تبیین کند. همچنین دانشجویان با سوگ بهنجار در مقایسه با دانشجویان با سوگ نابهنجار، میانگین نمره های بالاتری در اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی، راهبردهای مقابله مذهبی فعال و مقابله مذهبی منفعل داشته و همچنین میانگین نمره های کمتری در بُعد احساس منفی درباره خداوند داشتند. این نتایج می تواند در تعیین راهبردهای تلفیقی مذهبی ـ روان شناختی در مشاوره و درمان سوگ، تلویحات مناسبی داشته باشد.

    کلیدواژه ها: مقابله مذهبی، آثار سوگ، دانشجویان داغدیده.


    * دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه اصفهان                                   msharifi.flj@gmail.com

    ** استاد گروه مشاوره، دانشگاه اصفهان

    *** دانشیار گروه مشاوره، دانشگاه اصفهان

    دریافت: 17/1/1391 ـ پذیرش: 13/4/1391


    مقدّمه

    داغدیدگی و سوگ متعاقبِ مرگ عزیزان، واکنشی طبیعی و جهان شمول است با وجود این، در شرایطی که توانایی فرد داغدیده برای حل و فصل فرایند بهنجار سوگ با مانعی روبه رو می شود، احتمال بروز سوگ آسیب شناختی یا نابهنجار وجود دارد که معمولاً به آثار کوتاه مدت و بلندمدت بر کیفیت زندگی و بهزیستی داغدیدگان منجر می شود.1 در چنین شرایطی فرایند سوگ با عوارض جسمانی و روان شناختی متعدد، مانند افسردگی بالینی، اختلال های اضطرابی، آسیب در عملکرد اجتماعی، افکار خودکشی2 و اختلال در سیستم ایمنی3 همراه است. از طرف دیگر، برخی پژوهش ها نشان می دهد که سوگ را می توان عنوان تجربه ای مثبت در نظر گرفت که رشد شخصی داغدیدگان را همراه دارد، چنان که به عقیده هوگان و همکاران، رشد شخصی یکی از اجزای اصلی فرایند سوگواری است که تاحدی در همه مراحل داغدیدگی اتفاق می افتد. رشد شخصی دربردارندة جست وجو برای معنا در فقدان تجربه شده و دستیابی به قدرت تحمل بیشتر، قضاوت گری کمتر، دلسوزی و توجه بیشتر به اطرافیان است و در واقع باعث می شود تا داغدیده به واسطه تجربه سوگ، هویتی جدید اتخاذ کرده و در جهان بینی خود تجدیدنظر کند.4

    طبق نظریه های مقابله و استرس، نظام اعتقادی فرد در تعیین اینکه چگونه با شرایط ناسازگار انطباق می یابد، نقش مهمی دارد. در واقع، سازگاری فرد با شرایط منفی به ارزیابی او از واقعه و نیز از توانایی خود در برآوردن مطالبات مرتبط با آن شرایط بستگی دارد. ارزیابی شناختی، انتخاب راهبردهای مقابله ای را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.5 بنابراین، درک جامعی از نظام های اعتقادی که افراد داغدیده در ارزیابی تجارب سوگشان به کار می برند و تأثیر این عقاید بر سازگاری آنها در حمایت و ارتقای بهزیستی ایشان اهمیت دارد. در همین راستا یکی از مهم ترین نظام های اعتقادی که غالباً در طول شرایط پرفشار و آسیب زا، مانند داغدیدگی به آن تکیه می شود، مذهب است. محققان نشان داده اند که باورها و اعمال مذهبی در تمامی مراحل فرایند مقابله، شامل بازسازی شناختی واقعه، انتخاب راهبردهای مقابله ای و پیامدهای مطلوب، مشارکت دارند.6

    مقابله مذهبی که روشی ویژه برای پیدا کردن معنا در موقعیت های دشوار تعریف می شود،7 منبعی چند بُعدی است که می تواند در ساختار شناختی یک موقعیت، روش های مورد استفاده برای رسیدن به اهداف مطلوب و نیز خود اهداف، متجلی شود. این روش ها دربردارنده شناختارهای مذهبی (مثل باورها و اسنادهای مذهبی)، هیجانات (مثل آرامش و لذت)، رفتارها (مثل مناسک و آداب) و روابط مذهبی (مانند تشکل های مذهبی) است و اهداف مطلوب نیز به مواردی، همچون معنایابی، حس تسلط و کنترل، آسودگی خاطر، صمیمیت ، سلامتی و تجارب ماوراءالطبیعه اشاره دارد.8

    گرایش به مقابله مذهبی، به ویژه زمانی افزایش می یابد که افراد به محدودیت های انسانی خود واقف شده و از طرف دیگر، منابع مذهبی در دسترس باشد.9 مقابله مذهبی مانند دیگر راهبردهای مقابله ای، از قبیل راهبردهای مسئله مدار، رابطه بین استرس و سلامت جسمی و روانی را تعدیل می کند؛ این راهبردها غالباً به دو گروه راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و راهبردهای مقابله مذهبی منفی تقسیم می شوند. مقابله مذهبی مثبت (گرایش به مذهب) که بیانگر حس معنویت، رابطه ایمن با خدا، باور به معناداری زندگی و ارتباط معنوی با دیگران است، پیامدهای مثبتی، مانند عزت نفس بالاتر، کیفیت زندگی بهتر، سازگاری روان شناختی و رشد معنوی بیشتر هنگام استرس در پی دارد. این در حالی است که مقابله مذهبی منفی (روگردانی از مذهب) نمایانگر رابطه کمتر ایمن با خدا، دیدگاه بدبینانه و نامطمئن به دنیا و ستیزه جویی مذهبی در چالش برای جست وجوی معناست و با پیامدهای منفی، مانند افسردگی، آشفتگی هیجانی، سلامت جسمی و کیفیت زندگی پایین و حل مسئله ضعیف همراه است.10

    در چندین مطالعه، نقش مؤلفه های معنوی و مذهبی در فرایند داغدیدگی و سوگ آسیب زا نیز بررسی شده است. در واقع، رابطه نزدیکی بین مذهب و مرگ به عنوان دو تجربه اصلی زندگی انسان ها در نظر گرفته می شود. به اعتقاد دوکا و مورگان11 مرگ پدیده ای معنوی است و تشریفات عزاداری چه در فرهنگ های باستانی و چه در فرهنگ های معاصر، همواره با سطوح بالایی از معنویت در قالب مراسم نیایش، خطابه مذهبی و حضور در اماکن مقدس همراه بوده است. از طرف دیگر، مذهب عامل اصلی تأثیرگذار بر ارزیابی افراد از مرگ و معنایابی در فقدان به شمار می رود.12 مذهب یا معنویت برای بسیاری از افراد، زمینه اصلی رویکرد کلی آنها به زندگی و زیربنای سیستم معنایی آنها در ادراک جهان، تجارب و عملکرد روزانه شان است که دنیا را در نظرشان بی خطر، ایمن، عادلانه، منطقی، منسجم و در نهایت، قابل کنترل جلوه گر می سازد.13 بنابراین، وقتی معنویت نقش اصلی در زندگی افراد دارد می تواند منبع مقابله مفیدی در رویارویی با بحران داغدیدگی نیز باشد.14 چنانکه مطالعات نیز نشان می دهد، بیشتر داغدیدگان، طرح واره های معنوی ـ مذهبی شامل باورها، تجارب و مناسک مذهبی را منابعی برای کمک به پذیرش واقعیت مرگ، تسلی خاطر و معنایابی ارزیابی نموده15 و به طور گسترده از پاسخ های مذهبی و معنوی در فرایند داغدیدگی استفاده می کنند.16

    مطالعه بینوره و پارک17 نشان می دهد که باور به زندگی پس از مرگ و امکان تداوم رابطه معنوی با متوفا (دلبستگی نمادین) نقش مهمی در مقابله با استرس داغدیدگی دارد. تشریفات مذهبی، مانند نیایش ها و آداب مخصوص مراسم خاک سپاری نیز با فراهم کردن حمایت اجتماعی و حس یکپارچگی و تعلق داشتن به جامعه ای بزرگ تر، به داغدیدگان در گذراندن فرایند سوگواری یاری می رساند. درون مایه های مذهبی دیگر، از قبیل اعتقاد به در آرامش بودن متوفا و درنظر گرفتن ایمان به خداوند، نماز، دعا و مناسک مذهبی به عنوان منابع نیرو بخش نیز نقش مؤثری در سازگاری داغدیدگان با فقدان دارد.18

    در مطالعه فرانتز و همکاران روی بزرگسالان داغدیده، تقریباً 42 درصد شرکت کنندگان اظهار داشته اند که باورهای مذهبی شان در مقابله با سوگ، بسیار مفید بوده است.19 مطالعه ای دیگر روی نوجوانان داغدیده نیز نشان می دهد با اینکه مذهب برای تقریباً نیمی از آنها قبل از تجربه سوگ، اهمیتی در زندگی نداشته است، در زمان مصاحبه تقریباً 62 درصد اظهار داشتند که مذهب برایشان خیلی مهم شده و در واقع، ارزش مذهب به عنوان یک پاسخ مقابله ای، به مرور زمان افزایش یافته است (در زمان مرگ، 60 درصد و در زمان مصاحبه، 80 درصد).20 مطالعه روی سالمندان داغدیده نیز نشان دهندة وجود همبستگی بالا بین مقابله مذهبی و سلامت جسمی و بهزیستی روان شناختی است.21

    نتایج یک فراتحلیل در پیشینه سوگ و مذهب نشان می دهد که 94 درصد مطالعات در این زمینه، آثار مثبت باورهای مذهبی و معنوی را بر داغدیدگی تأیید می کند.22 در این زمینه می توان به مواردی، همچون نقش باورهای مذهبی در حل و فصل سریع تر داغدیدگی متعاقب مرگ والدین23، تأثیر کمک های مذهبی ـ معنوی در درمان سوگ دانشجویان24، افزایش مراجعه به روحانیون و مشاوران مذهبی در موقعیت های بحرانی مرتبط با سوگ25، نقش مذهب در مقابله پرستاران با سوگ بیماران26، مقابله با داغدیدگی والدین متعاقب سقط جنین27 و مقابله با مرگ ناگهانی فرزند28 اشاره کرد. به طور کلی نتایج پژوهش ها پیشنهاد می کنند که بیشتر افراد داغدیده، نقش مذهب یا معنویت را برای سازگاری موفق و بهبودی از سوگ، مفید و حتی ضروری گزارش کرده اند.29

    در پیشینة منابع اسلامی نیز بر مفید بودن باورها و اعمال مذهبی به عنوان منابعی برای مقابله با مشکلات زندگی تأکید شده است. آموزه های اسلامی، افراد را به بردباری، دعا و اعتماد به خداوند در زمان های نیاز و راهنمایی تشویق می کند. باورهای اسلامی به افراد کمک می کند تا وقایع منفی را باز تعریف کرده، موقعیت را پذیرفته و آن را در چارچوب مثبت تری تفسیر کنند. طبق آموزه های اسلامی وقایع منفی هدفمند هستند و افراد با صبر و شکیبایی می توانند به رشد معنوی دست یابند. همچنین مسلمانان اعتقاد دارند که همه رنج ها، لذت ها و مرگ و زندگی از طرف خداوند است. معمولاً این باورها منابعی از آسودگی خاطر و قدرت فراهم می آورند که فرایند التیام را تسهیل می کند.30

    اسلام نیز به موضوع مرگ و سوگواری توجه زیادی نموده است. اسلام مرگ را نقطة عطفی در چرخة زندگی انسان ها می داند. قرآن، سیره و احادیث معصومان‰ حقایق زیادی دربارة مرگ و زندگی مطرح کرده اند. مسلمانان اعتقاد دارند که مرگ گامی برای بازگشتن به سوی خداست، انسان را از سرگردانی در مسیر زندگی نجات داده و کمک می کند تا ببینند چه چیزی و چگونه مهم است.31

    در همین راستا و با توجه به مزایای روان شناختی مذهب بر فرایند داغدیدگی و از طرف دیگر، فقدان پژوهش داخلی در زمینه نقش باورها و اعمال اسلامی در سازگاری با سوگ در جامعه مسلمان ایرانی، در پژوهش حاضر رابطه بین ابعاد مختلف مقابله مذهبی و آثارمثبت و منفی سوگ در دانشجویان ایرانی بررسی شده است. فرضیه های این پژوهش عبارت اند از:

    1. بین آثار منفی سوگ (درماندگی سوگ) و روش های مقابله مذهبی در دانشجویان رابطه وجود دارد؟

    2. بین آثار مثبت سوگ (رشد شخصی) و روش های مقابله مذهبی دانشجویان رابطه وجود دارد؟

    3. راهبردهای مقابله مذهبی در پیش بینی آثار مثبت سوگ در دانشجویان نقش دارند.

    4. راهبردهای مقابله مذهبی در پیش بینی آثار منفی سوگ در دانشجویان نقش دارند.

    5. بین روش های مقابله مذهبی در دانشجویان دارای سوگ بهنجار، و دانشجویان دارای سوگ نابهنجار، تفاوت وجود دارد.

    روش پژوهش

    جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که رابطه بین متغیرها به وسیله تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل بررسی شده است. روش گردآوری داده ها به صورت فردی می باشد و به شرکت کنندگان اطمینان داده شده که اطلاعات مندرج در پرسش نامه ها کاملاً محرمانه و صرفاً برای اقدامات پژوهشی از آنها استفاده خواهد شد و در اختیار هیچ سازمان یا شخص ثالثی قرار نخواهد گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه دانشجویان داغدیده شاغل به تحصیل در دانشگاه های شهر اصفهان (دولتی، پیام نور، آزاد و غیرانتفاعی) است که طی یک سال گذشته (مهر 1389 ـ مهر 1390) فقدان عزیزی را بر اثر مرگ تجربه کرده اند. برای انتخاب نمونه به روش نمونه گیری در دسترس ابتدا با مراجعه به مراکز مشاوره دانشگاهی یا نصب اطلاعیه در دانشکده ها از دانشجویان داغدیده دعوت به همکاری شد که تعداد 97 نفر مراجعه کرده و از این تعداد، نود پرسش نامه قابل نمره گذاری استخراج شد. شرکت کنندگان بر اساس پاسخ «بلی» یا «خیر» به این پرسش که: «آیا سابقه مراجعه به درمانگر به سبب مشکلات مرتبط با داغدیدگی داشته اید؟» به ترتیب در دو گروه داغدیدگان دارای سوگ نابهنجار (34=n) و داغدیدگان دارای سوگ بهنجار (56=n) قرار گرفتند. نمونه حاضر، شامل 37 دانشجوی پسر و 53 دانشجوی دختر با میانگین سنی 12/3± 06/21 است. میانگین تعداد ماه های سپری شده از مرگ متوفا 5/1±3/8 ماه، نوع رابطه با متوفا شامل 5/47 درصد یکی از والدین، 7/26 درصد خواهر یا برادر، 25 درصد دوست یا همکلاس و 8/0 درصد فرزند گزارش شده است.

    ابزار پژوهش

    در این پژوهش از سیاهه آثار سوگ هوگان (HGRC) استفاده شده است. این ابزار یک سیاهه خود گزارشی 61 ماده ای است که چندین واکنش به داغدیدگی را که شایع است، بررسی می کند. از پاسخ دهنده خواسته می شود تا شدت احساساتش را در طول دو هفته گذشته بر اساس یک طیف 5 درجه ای (1= به هیچ وجه من را توصیف نمی کند تا 5 = خیلی خوب من را توصیف می کند) مشخص کند. دامنه نمره ها در این مقیاس از 61 ـ 305 است. هوگان و همکاران ضرایب آلفای کرونباخ را برای خرده مقیاس های HGRC بین 79/0ـ9/0 گزارش کرده اند.32 این ابزار، شامل شش خرده مقیاس است. عامل رشد شخصی، معرف پیامدهای مثبت سوگ، مانند امید به آینده، معناداری زندگی، توجه و مراقبت از دیگران است و مجموع نمره های خرده مقیاس های ناامیدی، خشم و سرزنش، وحشت زدگی، درهم ریختگی و کناره گیری نمره کلی درماندگی سوگ را نشان می دهند. در پژوهش حاضر، ضرایب همسانی درونی به وسیله آلفای کرونباخ برای عامل درماندگی سوگ 92/0 و برای عامل رشد شخصی94/0 به دست آمده است. همچنین همبستگی بالا و معنادار عوامل HGRC با مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) بیانگر روایی همگرای مناسب این ابزار است (ضرایب همبستگی بین801/0 ـ 901/0 و 001/0>P ).

    مقیاس مقابله مذهبی ایرانی

    نسخه ایرانی مقیاس مقابله مذهبی شامل 27 ماده است که در یک مقیاس 5 نقطه ای از صفر (هرگز) تا چهار (بسیار زیاد) توسط افلاک سیر و کولمن33 تنظیم شده است. ماده های این مقیاس علاوه بر اقتباس یازده ماده از مقیاس مقابله مذهبی پارگامنت ((RCOPE که برای مسلمانان قابل کاربرد به نظر می رسید، با استفاده از متون و منابع اسلامی، مانند قرآن و سنت و نیز مصاحبه با ایرانیان مسلمان روبه رو شده با تجارب پرفشار تهیه شده است. در این مقیاس، تلاش شده تا دامنه وسیعی از باورها و اعمال مذهبی که مسلمانان برای مقابله در زندگی روزانه به کار می برند، گنجانده شود. روش های مقابله مذهبی در این مقیاس بر اساس عملکردهای متفاوت مذهب که به نظر می رسید برای مسلمانان اهمیت دارد، تعریف شده است. عملکردهای مذهبی، شامل الگوهای مذهبی بودن منفی و مثبت در قالب پنج خرده مقیاس اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی، احساسات منفی به خداوند، راهبردهای مقابله مذهبی فعالانه و راهبردهای مقابله مذهبی منفعلانه است. همسانی درونی این مقیاس در نمونه ای متشکل از 185 دانشجوی دانشگاه شیراز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد اعمال مذهبی 89/0، ارزیابی خیرخواهانه 79/0، احساسات منفی به خدا 79/0، راهبردهای منفعلانه 72/0 و راهبردهای مذهبی فعالانه 79/0گزارش شده است.34 در پژوهش حاضر نیز ضرایب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های مقابله مذهبی از 90/0ـ97/0به دست آمده که بیانگر همسانی درونی مطلوب این مقیاس است.

    یافته ها

    در جدول 1 داده های توصیفی پژوهش شامل میانگین و انحراف استاندارد نمره های آزمودنی ها در متغیرهای پژوهش آمده است.

    جدول1: میانگین و انحراف استاندارد نمره های آزمودنی ها در متغیرهای پژوهش

    شاخص آماری

    متغیر

    میانگین

    انحراف

     استاندارد

    تعداد

    اعمال مذهبی

    31/15

    42/3

    90

    ارزیابی مجدد خیرخواهانه

    02/16

    48/4

    90

    نگرش منفی به خدا

    56/6

    99/4

    90

    مقابله مذهبی فعال

    76/8

    85/2

    90

    مقابله مذهبی منفعل

    14/6

    91/1

    90

    درماندگی سوگ

    82/141

    91/44

    90

    رشد شخصی

    27/31

    60/6

    90

    به منظور بررسی رابطه بین ابعاد مقابله مذهبی و آثار مثبت و منفی سوگ (فرضیه های اول و دوم) از همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج در جدول 2 آمده است.

    جدول2: ضرایب همبستگی ساده بین متغیرهای پژوهش

    متغیر پیش بین

    متغیر ملاک

    اعمال مذهبی

    راهبردهای مقابله منفی

    ارزیابی مجدد خیرخواهانه

    راهبردهای مقابله مذهبی منفعل

    راهبردهای مقابله مذهبی فعال

    درماندگی سوگ

    **377/0-

    *257/0

    **297/0-

    010/0-

    **330/0

    رشد شخصی

    **271/0

    174/0

    **253/0

    115/0

    *259/0

    *05/0≥P

    **01/0≥P

    همان گونه که در جدول 2 مشاهده می شود، درماندگی سوگ، رابطه منفی و معنادار (01/0≥P) با اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی و راهبرد مقابله مذهبی فعال داشته و با احساس منفی به خداوند رابطه مثبت و معناداری دارد (05/0≥P). همچنین رشد شخصی متعاقب داغدیدگی رابطه مثبت و معناداری با اعمال مذهبی و ارزیابی مجدد خیرخواهانه (01/0≥P) و راهبرد مقابله مذهبی فعال (05/0≥P) دارد. البته رابطه معناداری بین راهبرد مقابله مذهبی منفعل با درماندگی سوگ (01/0=r و 93/0=P) و رشد شخصی(115/0= rو 282/0=P) به دست نیامده است.

    به منظور بررسی سهم هریک از راهبردهای مقابله مذهبی در تبیین آثار مثبت و منفی سوگ (فرضیه 3و 4) از رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در مدل های رگرسیون به دست آمده برای هر دو متغیر درماندگی سوگ و رشد شخصی، تنها متغیر اعمال مذهبی در هر دو مدل باقیمانده و سایر متغیرها حذف شده اند، از این رو خلاصه نتایج، شامل ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مرتبط با متغیر اعمال مذهبی در جدول 3 ارائه شده است .

    جدول3: ضرایب استاندارد و غیراستاندارد متغیرهایی که وارد مدل شده اند.

    متغیر پیش بین

    متغیر ملاک

    B

    SE B

    β

    AR2

    F

    سطح معنا داری

     اعمال مذهبی

    درماندگی سوگ

    66/7-

    64/1

    540/0-

    182/0

    80/10

    000/0

    رشد شخصی

    540/0

    204/0

    271/0

    63/0

    99/6

    01/0

    همان گونه که در جدول 3 مشاهده می شود، اعمال مذهبی می توانند 2/18 درصد واریانس مشترک درماندگی سوگ (54/0-=β و 182/0= Ad R2) و 63درصد واریانس مشترک رشد شخصی(271/0=β و63/0= Ad R2) را تبیین کنند.

    به منظور مقایسه ابعاد مختلف مقابله مذهبی بین داغدیدگان دارای سوگ بهنجار و سوگ نابهنجار(فرضیه 5)، میانگین نمره های ابعاد مقابله مذهبی دو گروه با استفاده از آزمون t گروه های مستقل، مقایسه شده که نتایج در جدول 4 آمده است.

    جدول4: آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین نمره های روش های مقابله مذهبی بین دو گروه

    ابعاد

    گروه

    فراوانی

    میانگین

    انحراف معیار

    درجه آزادی

    t

    سطح معناداری

    اعمال مذهبی

    نابهنجار

    34

    30/12

    89/2

    88

    95/8-

    0005/0>

    بهنجار

    56

    14/17

    21/2

    احساس منفی به خدا

    نابهنجار

    34

    11/12

    70/2

    88

    65/16

    0005/0>

    بهنجار

    56

    19/3

    30/2

    ارزیابی خیرخواهانه

    نابهنجار

    34

    91/11

    04/4

    88

    66/9-

    0005/0>

    بهنجار

    56

    51/18

    44/2

    راهبرد مقابله مذهبی منفعل

    نابهنجار

    34

    85/4

    81/1

    88

    83/5-

    0005/0>

    بهنجار

    56

    92/6

    52/1

    راهبرد مقابله مذهبی فعال

    نابهنجار

    34

    88/5

    30/2

    88

    13/12-

    0005/0>

    بهنجار

    56

    51/10

    33/1

    طبق نتایج جدول 4 (با فرض برابری واریانس ها) اختلاف مشاهده شده بین دو گروه سوگ بهنجار و گروه سوگ نابهنجار در تمامی مؤلفه های مقابله مذهبی معنادار است (0005/0> P). بنابراین با توجه به میانگین نمره های هر دو گروه می توان نتیجه گرفت که گروه سوگ بهنجار در مقایسه با گروه سوگ نابهنجار در مؤلفه های اعمال مذهبی ، ارزیابی خیرخواهانه و راهبردهای مقابله مذهبی فعال و مقابله مذهبی منفعل، میانگین نمره های بالاتر، و در بعد احساس منفی به خدا میانگین نمره های پایین تری داشته اند.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر که با هدف بررسی رابطه بین آثار مثبت و منفی سوگ با مقابله مذهبی در دانشجویان انجام شده است، نشان می دهد که آثار مثبت و منفی سوگ رابطه معناداری با مؤلفه های مختلف مقابله مذهبی، بجز راهبرد مقابله مذهبی منفعل دارد. وجود رابطه منفی و معنادار بین درماندگی سوگ و راهبردهای مقابله مذهبی مثبت (01/0≥P) و رابطه مثبت و معنادار آن با احساس منفی به خداوند (05/0≥P) نشان دهندة آن است که کیفیت رابطه بین مذهب و سوگ به نوع راهبردهای مقابله مذهبی به کار رفته توسط داغدیدگان بستگی دارد.

    در پژوهش حاضر رابطه مثبت و معناداری بین رشد شخصی متعاقب داغدیدگی با راهبردهای مقابله مذهبی مثبت، شامل اعمال مذهبی (01/0≥P)، ارزیابی مجدد خیرخواهانه مذهبی (01/0≥P) و مقابله مذهبی فعال (05/0≥P ) مشاهده شده است. محققان پیشنهاد می کنند که تجارب آسیب زا، مانند داغدیدگی نیز می تواند به نتایج مثبتی منجر شود.35 در واقع، تجربه سوگ، بخشی اساسی از زندگی انسان و مرحله مهمی از بلوغ یا کمال است که می تواند دریچه های جدیدی را به روی انسان بگشاید، از این رو بسیاری از داغدیدگان، شاخص های رشد شخصی، از قبیل شفقت و مهربانی با دیگران، افزایش قدرت تحمل، ارج نهادن بیشتر به زندگی، افزایش معنویت و روابط بین فردی صمیمانه تر را پس از تجربه سوگ، گزارش کرده اند.36 درون مایه های رشد شخصی که طی مصاحبه با داغدیدگان از گروه های مختلف به دست آمده است، به مواردی، همچون حس مراقبت بیشتر از عزیزان، پذیرش بیشتر مرگ خود، لذت بردن از حال، سرمایه گذاری برای آینده، مسئولیت پذیری بیشتر و احساس آزادی برای امتحان کردن مسیرهای جدید در زندگی اشاره دارد. تجربه سوگ می تواند موجب شود تا بازماندگان، خود را به عنوان افرادی بالغ تر، مستقل تر و توانمندتر برای مقابله با بحران های آینده در نظر بگیرند.37 مارونه به گذار روانی - معنوی ویژه ای در تجربه فقدان اشاره می کند که تمامی پیش پندارهای افراد درباره زندگی، مرگ، عشق و خدا را به چالش می کشد. به نظر می رسد که معنویت می تواند چارچوب مناسبی برای بازسازی سیستم اعتقادی فرد داغدیده فراهم کند.38 افرادی که از راهبرد مقابله مذهبی مثبت استفاده می کنند می توانند دیدگاه مثبت تری به موقعیت فشارزا اتخاذ نموده و وقایع ناسازگار (از قبیل فقدان) را فرصت هایی برای رشد شخصی تفسیر کنند.39

    نتایج تحلیل رگرسیون در تأیید فرضیه های سوم و چهارم پژوهش نشان می دهد که از بین مؤلفه های مقابله مذهبی، اعمال مذهبی بهترین پیش بینی کنندة آثار سوگ در هر دو حیطه درماندگی سوگ و رشد شخصی می باشد. یافته های پژوهش افلاک سیر و کولمن نیز نشان می دهد که اعمال مذهبی (مانند خواندن قرآن، توسل به پیامبرˆ و ائمه معصومین‰، خواندن نمازهای مخصوص، حضور در اماکن مقدس و زیارتگاه ها) بیشترین سهم را در واریانس مشترک مقابله مذهبی در دانشجویان ایرانی دارد (20درصد ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اعمال مذهبی نقش مهمی در مقابله مسلمانان با شرایط فشارزای زندگی دارد.40 دانشجویان امریکایی ـ افریقایی نیز از دعا به عنوان وسیله ای برای برگرداندن امور به قدرتی بالاتر استفاده می کنند که بخش مهمی از فرایند معناسازی و مقابله با فقدان در ایشان است.41

    مقایسه میانگین نمره های دانشجویان در مؤلفه های مختلف مقابله مذهبی(فرضیه چهارم) نشان می دهد که افراد دارای سوگ بهنجار در مؤلفه های مقابله مذهبی فعال و منفعل، ارزیابی مجدد خیرخواهانه و اعمال مذهبی، میانگین نمره های آنها بیشتر بوده و در احساس منفی به خداوند میانگین نمره های کمتری به دست آورده و اختلاف مشاهده شده بین دو گروه معنادار است (0005/0> P). پارگامنت و همکاران نیز بر این عقیده اند که مقابله مذهبی مثبت نقش مؤثری در بهزیستی افراد تحت فشار دارد.42 در پژوهش حاضر، داغدیدگان بهنجار، میانگین نمره های بالاتری در مقابله مذهبی منفعل به دست آورده اند که این یافته برخلاف یافته های پژوهش های پیشین در زمینه رابطه منفی بین مقابله مذهبی منفعل و سلامت روان شناختی می باشد. به نظر می رسد لازم است این یافته با توجه به شرایط مورد نظر در پژوهش (تجربه فقدان) و نیز بافت فرهنگی جامعه تفسیر شود. چنان که در پژوهش افلاک سیر و کولمن نیز همبستگی منفی متوسطی بین دو سبک مقابله مذهبی فعال و منفعل در دانشجویان ایرانی به دست آمده که نشان می دهد برخی دانشجویان ایرانی به طور منفعلانه منتظر تغییر یافتن وضعیتشان از طرف خداوند بوده و غالباً بر تقدیر تکیه می کنند.43 از طرف دیگر، موقعیت مورد نظر در این پژوهش (فقدان عزیزان بر اثر مرگ) تجربه ای بازگشت ناپذیر و غیرقابل کنترل تلقّی می شود، از این رو انکار مسئولیت در فرهنگ اسلامی از نگرش های ناسالم به مذهب تلقّی می شود.44 به نظر می رسد در شرایط رویارویی با مرگ عزیزان اتخاذ راهبرد مقابله مذهبی منفعلانه با فراهم نمودن پذیرش بیشتر مرگ و به نوعی اقرار به ناتوانی و سلب مسئولیت از خود در زمینه فقدان، به تسلی خاطر و سازگاری بیشتر با سوگ منجر می شود.

    به طور کلی می توان نتیجه گرفت که پاسخ به این سؤال که چگونه مذهب می تواند تفاوتی در مسیر تجربه مرگ و سوگ ایجاد کند، به درک افراد از مذهب بستگی دارد. نگرش های سالم به مذهب می تواند شخصیت را رشد داده و سازگاری را افزایش دهد، در حالی که نگرش های ناسالم مذهبی به طور جدی مانع رشد شخصیت شده و احتمال سوگ آسیب شناختی را افزایش می دهد.45 مطالعات نیز نشان می دهد که مقابله های مذهبی مثبت که از اعتقاد به یک حقیقت فراتر از خود و فراهم کننده معنا و انگیزش برای زندگی نشئت می گیرند، رابطه مستقیمی با نگرش سازگارانه افراد به مرگ عزیزان دارند.46 بنابراین، می توان گفت که دستیابی به معنایی در فقدان (مثلاً پذیرش مرگ به عنوان تقدیر یا خواست خدا) و یافتن وجهی مثبت در تجربه سوگ، دو مسیر عمده سازگاری با سوگ از طریق مذهب اند.47

    یافته های پژوهش حاضر به طور کلی نشان می دهد که بین ابعاد مختلف مقابله مذهبی و آثار مثبت و منفی سوگ در دانشجویان رابطه وجود دارد و استفاده از مقابله مذهبی مثبت می تواند نقش مؤثری در سازگاری افراد داغدیده با فقدان داشته و ضمن کمک نمودن در حل و فصل بهنجار فرایند سوگ، به رشد شخصی افراد نیز بینجامد. به نظر می رسد مسیرهای مذهبی و معنوی مهم ترین مسیرهایی هستند که به این قبیل رشد و دگرگونی های مثبت می انجامند. نتایج حاصل از این پژوهش تلویحات قابل کاربردی در تدوین راهبردهای مشاوره و درمان سوگ برای افراد داغدیده دارد، چنان که متخصصان بهداشت روان یا مشاوران مذهبی می توانند با استفاده از رویکردهای مذهبی و معنوی برگرفته از متون اسلامی، قرآن کریم و روایات معصومین‰ به مراجعان داغدیده در زمینه حل و فصل سازگارانه سوگ و پذیرش سالم فقدان یاری رسانند. از آنجا که پژوهش حاضر روی نمونه ای از دانشجویان در شهر اصفهان انجام پذیرفته و از طرف دیگر، موضوعات مرتبط با سوگ و مذهب به شدت تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی می باشد؛ لازم است تعمیم نتایج به سایرگروه های سنی و فرهنگ های دیگر با احتیاط انجام پذیرد. بنابراین، پیشنهاد می شود رابطه بین متغیرهای مرتبط با سوگ و مذهب در گروه های سنی دیگر، مانند نوجوانان و سالمندان و نیز در زمینه های فرهنگی دیگر در کشورمان نیز بررسی شود.


    پی نوشت ها:

    1 .N.S. Hogan ,et al ." Development and validationof the Hogan Grief Reaction Checklist". Death Studies, N 25, p: 1-32.

    2. H.G, Prigerson, et al." Traumatic grief as a risk factor for mental and physical morbidity". American Journal of Psychiatry ,N 154, p: 616-623.

    3. S.Zisook,et al." Bereavement, depression, and immune function", Psychiatry Reserrch ,N 52, P: 1-10.

    4. N.S, Hogan, L.A,Schmidt, "Testing the grief to personal growth model using structural equation modeling". Death Studies,N 26, p: 615-634; R.G,Tedeschi, & L.G, Calhoun," The posttraumatic growth inventory: Measuring the positive legacy of trauma". Journal of Traumatic Stress,N 9, P: 455–471.

    5. S. Folkman, "Positive psychological states and coping with severe stress", Social Science Medicine, N 45, p: 1207–1221.

    6. K. I, Pargament, ,et al."Religious coping methods as predictors of psychological, physical, and spiritual outcomes among medically ill elderly patients: A 2-year longitudinal study", Journal of Health Psychology, v9, N 6. P: 713–730.

    7. K.I, Pargament, et al. "Religious struggle as a predictor of mortality among medically ill elderly patients A 2-year longitudinal study ", Archives of Internal Medicine, N 161, p: 1881-1885.

    8. K. I, Pargament, et al, " The many methods of religious coping: Development and initial validation of the RCOPE", Journal of Clinical Psychology, N 56,p: 519–543.

    9. K. I, Pargament, et al. "Religious struggle as a predictor of mortality among medically ill elderly patients A 2-year longitudinal study ",opcit.

    10 .K. I, Pargament, et al," Patterns of positive and negative religious coping with major life stressors", Journal for the Scientific Study of Religion, N 37, p: 710–724.

    11. K. Doka ,J. Morgan, J. Death and Spirituality, p: 45.

    12. W. E, Schafer."Religiosity, spirituality and personal distress among college Students", Journal of College Students Development, N 38, p: 633 – 644.

    13. C. L, Park, L. H, Cohen," Religious and nonreligious coping with the death of a friend", Cognitive Therapy and Research, N 17, p: 561–577.

    14. J. H, Wortmann, C. L, Park, "Religion and spirituality in adjustment following bereavement: An integrative review". Death Studies, N 32, p: 703–736.

    15. C.L, Park, L. H, Cohen. Opcit.

    16. J. H, Wortmann, C.L, Park, opcit.

    17. E. R, Benore, C. L, Park,"Death-specific religious beliefs and bereavement: Belief in an afterlife and continued attachment", The International Journal for the Psychology of Religion, N 14, p: 1–22.

    18 .T. T, Frantz, et al,"Religious aspects of bereavement", Pastoral Psychology, N 44, p: 151–63.

    19. Ibid.

    20. D. E, Balk," Sibling death, adolescent bereavement, and religion", Death Studies, N 15, p: 1–20.

    21. M. J, Pearce, et al," Religious coping, health, and health service use among bereaved adults", International Journal of Psychiatry in Medicine, N 32, p: 179–199.

    22. G. Becker, et al, "Do religious or spiritual beliefs influence bereavement? A systematic review", Palliative Medicine, N 21, p: 207–217.

    23. T. A, Richards, S. Folkman," Spiritual aspects of loss at the time of a partner’s death from AIDS", Death Stuies, N 21, p: 527–52.

    24. D. E, Balk, "Death bereavement and college students: a descriptive analysis", Mortality, v 2, N 3, p: 207 – 221.

    25. A. J, Weaver, et al ," Posttraumatic stress, mental health professionals and the clergy: A need for collaboration, training and research", Journal of Traumatic Stress, v 9, N 4,p: 861-870.

    26. C. G, Shinbara ,L. Olson, "When nurses grieve: spirituality's role in coping", Journal of Christian Nursing, v 27, N 1, p: 7-32.

    28. F. S, Cowchock, et al," Religious Beliefs Affect Grieving After Pregnancy Loss", Journal of Religion Health, N 49, p: 485–497.

    28. M. G, Anderson, et al, "Psychological and Religious Coping Strategies of Mothers Bereaved by the Sudden Death of a Child", Death Studies, v 29, N 9, p: 811-826.

    29. J. H, Wortmann, C. L, Park. Opcit.

    30. A. Aflakseir, P. G, Colman," Initial Development of the Iranian Religious Coping Scale", Journal of Muslim Mental Health, v 6, N 1, p: 44-61.

    31. S. S, Rubin, H. Yasin-Esmael," Loss and bereavement among israels muslims:acceptance of god s will,grief,and the relationship to the deceased", Omega, v 49, N 2, p: 149-162.

    32. N. S Hogan, et al .opcit.

    33. A. Aflakseir, P.G, Colman. Ibid.

    34. Ibid.

    35.l R. G, Tedeschi, & L.G, Calhoun. Opcit.

    36. C.L, Park," Religion as a meaning-making framework in coping with life stress", Journal of Social Issues, N 61, p: 707–730.

    37. N. S Hogan, et al. opcit..

    39. R. Marrone, "Dying, mourning,and spirituality: A psychological perspective", Death Studies, N 23, p: 495-520.

    39. A. Aflakseir, P.G, Colman. Opcit.

    40. Ibid.

    41. J. S, Mattis, "African American women’s definitions of spirituality and religiosity", Journal of Black Psychology, N 26, p: 101 – 122.

    42. K. I, Pargament, et al, "Patterns of positive and negative religious coping with major life stressors".

    43. A. Aflakseir, P.G, Colman. Opcit.

    44. R. Waris Maqsood, After Death,Life:thoughts to alleviate grief of all muslims facing aeath and bereavement. New Dehli: Goodword Books. P: 134-140.

    45 .Ibid.

    46 .C. L, Park, L. H, Cohen. opcit.

    47. T. T, Frantz, et al. opcitr.


    منابع

    Aflakseir, A, Colman, P,G.," Initial Development of the Iranian Religious Coping Scale", Journal of Muslim Mental Health, v 6, N 1, 2011, p: 44-61.

    Anderson, M.G, et al, "Psychological and religious Coping Strategies of Mothers Bereaved by the Sudden Death of a Child", Death Studies, v 29, N 9, 2005, p: 811-826.

    Balk, D.E, "Sibling death, adolescent bereavement, and religion. Death Studies, N 15, 1991, p: 11-20.

    Balk, D.E., "Death bereavement and college students: a descriptive analysis.Mortality, v 2, N 3, 1997, p: 207 – 221.

    Becker, G, et al,"Do religious or spiritual beliefs influence bereavement? A systematic review", Palliative Medicine, N 21, 2007, p: 207–217.

    Benore, E. R & Park, C. L, "Death-specific religious beliefs and bereavement: Belief in an afterlife and continued attachment" ,The International Journal for the Psychology of Religion, N 14, 2004, p: 1–22.

    Cowchock .F.S, et al, "Religious Beliefs Affect Grieving After Pregnancy Loss", Journal of Religion Health, N 49, 2010, p: 485–497.

    Doka, K & Morgan, J, Death and Spirituality. Amityville, NY: Baywood Publishing Co.1999.

    Folkman, S, "Positive psychological states and coping with severe stress". Social  Science Medicine, N 45, 1997, p: 1207–1221.

    Frantz, T.T., et al," Religious aspects of bereavement ", Pastoral Psychology, N 44, 1996, p: 151–63.

    Hogan, N. S., et al,"Development and validationof the Hogan Grief Reaction Checklist, "Death Studies, N 25, 2001, p: 11-32.

    Koenig, H.G, et al, Handbook of religion and health, New York: Oxford University Press, 2001.

    Marrone,R,"Dying ,mourning,and spirituality: A psychological perspective", Death Studies, N 23, 1999, p: 495-520.

    Mattis, J. S," African American women’s definitions of spirituality and religiosity" Journal of Black Psychology, N 26, 2000, p: 101 – 122.

    Pargament, K. I., et al, "The many methods of religious coping: Development and initial validation of the RCOPE. Journal of Clinical Psychology, N 56, 2000, p: 519–543.

    Pargament, K.I., "Religious struggle as a predictor of mortality among medically ill elderly patients. A 2-year longitudinal study Archives of Internal Medicine", N 161, 2001, p: 1881-1885.

    Pargament, K. I, et al, "Religious coping methods as predictors of psychological, physical, and spiritual outcomes among medically ill elderly patients: A 2-year longitudinal study", Journal of Health Psychology, v 9, N 6, 2004, p: 713–730.

    Pargament, K. I, et al," Patterns of positive and negative religious coping with major life stressors", Journal for the Scientific Study of Religion, N 37, 1998, p: 710–724.

    Park, C.L, "Religion as a meaning-making framework in coping with life Stress", Journal of Social Issues, N 61, 2005, p: 707–730.

    Park, C. L., & Cohen, L. H, "Religious and nonreligious coping with the death of a friend", Cognitive Therapy and Research, N 17, 1993, p: 561–577.

    Pearce, M. J, et al, "Religious coping, health, and health service use among bereaved adults ", International Journal of Psychiatry in Medicine, N 32, 2002, p: 179–199.

    Prigerson, et al," Traumatic grief as a risk factor for mental and physical morbidity", American Journal of Psychiatry, N 154, 1997, p: 616-623.

    Richards ,T. A, Folkman, S, "Spiritual aspects of loss at the time of a partner’s death from AIDS", Death Stuies, N 21, 1997, p: 527–52.

    Rubin, S. S, Yasin-Esmael, H, "Loss and bereavement among israels muslims: acceptance

     of god s will,grief,and the relationship to the deceased".Omega, v 49, N 2, 2004, p: 149-162.

    Schafer, W. E, "Religiosity, spirituality and personal distress among college students", Journal of College Students Development, N 38, 1997, p: 633 – 644.

    Shinbara, C. G, Olson, L," When nurses grieve: spirituality's role in coping', Journal of Christian Nursing, v 27, N 1, 2010, p: 7-32.

    Smith, T. B, et al," Religiousness and depression: Evidence for a main effect and the moderating influence of stressful life events" Psychological Bulletin, N 129, 2003, p: 614–636.

    Tedeschi, R. G, & Calhoun, L. G," The posttraumatic growth inventory: Measuring the positive legacy of trauma", Journal of Traumatic Stress, N 9, p: 455–471.

    Waris Maqsood, R, After Death,Life:thoughts to alleviate grief of all Muslims facing death and bereavement. New Dehli, Goodword Books, 2009.

    Weaver, A. J., et al, "Posttraumatic stress, mental health professionals and the clergy: A need for collaboration, training and research", Journal of Traumatic Stress, v 9, N 4, 1996, p: 861-870.

    Wortmann, J. H & Park, C. L, "Religion and spirituality in adjustment following bereavement: An integrative review", Death Studies, N 32, 2008, p: 703–736.

    Zisook, S., et al ,"Bereavement, depression, and immune function", Psychiatry Reserrch, N 52, 1994, p: 1-10.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    احمدی، سیداحمد، شریفی، مرضیه، فاتحی زاده، مریم السادات.(1391) رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5(2)، 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سیداحمد احمدی؛ مرضیه شریفی؛ مریم السادات فاتحی زاده."رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5، 2، 1391، 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    احمدی، سیداحمد، شریفی، مرضیه، فاتحی زاده، مریم السادات.(1391) 'رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5(2), pp. 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    احمدی، سیداحمد، شریفی، مرضیه، فاتحی زاده، مریم السادات. رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده. روان‌شناسی و دین، 5, 1391؛ 5(2): 115-