روان‌شناسی و دین، سال پنجم، شماره سوم، پیاپی 19، پاییز 1391، صفحات 25-40

    رابطه‌ی صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ناصر آقابابایی / دانشجوي دكتراي روان‌شناسي عمومي دانشگاه علامه طباطبايي / naseragha@gmail.com
    چکیده: 
    پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه صداقت و فروتنی در شخصیت و دین، و رابطه‌ی این دو فضیلت با بهزیستی فاعلی انجام شد. نمونه ای متشکل از 450 دانشجو ـ که با روشِ در دسترس، نمونه گیری شدند ـ در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها «پرسش نامه‌ی شخصیت هگزاکو-60»، «مقیاس خودارزیابی معنویت»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس شادی فاعلی»، و «مقیاس رضایت از زندگی عمومی» به کار رفتند. نتایج، ساختار شش عاملی پرسش نامه‌ی شخصیت هگزاکو را تأیید کرد. صداقت ـ فروتنی به عنوان عاملی مستقل در کنار پنج عامل شخصیت قرار داشت. این عامل جدید، با دین داری و بهزیستی فاعلی رابطه‌ی مثبت داشت. داده های تجربی، در کنار مرور متون دینی، نشان داد صداقت (در مقایسه با فروتنی) اهمیت بیشتری برای دین داری و بهزیستی دارد. بر اساس این پژوهش، پرسش نامه‌ی شخصیت هگزاکو، مقیاسی معتبر است و صداقت ـ فروتنی، عامل شخصیتی مستقلی است که نقش مثبتی در بهزیستی دارد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Relationship between Righteousness and Courtesy and Personality, Religion, and Subjective Well-being(SWB)
    Abstract: 
    The present paper aims at recognizing the position of righteousness and courtesy in personality and religion, and the relationship between these two virtues and subjective well-being. A sample including 450 university students who were selected through available method participated in this research. "HEXACO-60 personality inventory ", "self-evaluation scale of spirituality", scale of interest in religion", "single-item scales of religious orientation", "scale of subjective happiness, "and" scale of life satisfaction" were used to gather data. The research findings supported six-trait structure of HEXACO-60 personality inventory. Righteousness-courtesy as an independent factor was along with five traits of personality. This new trait had a positive relationship with religiousness and subjective well-being. The review of religious texts and experimental data showed that righteousness is of greater importance than courtesy for religiousness and well-being. According to this research, HEXACO inventory is a valid scale and righteousness-courtesy is an independent personality trait which has a positive role in well-being.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    رويكرد صفات، در روان‌شناسي علمي معاصر شكوفا شد و اكنون بر قملرو مهم و گسترده‌اي از آن، يعني روان‌شناسي شخصيت، حكم‌راني مي‌كند.  در ادبيات اين رويكرد، چندين الگو، مانند الگوي شانزده‌عاملي كتل، مدل سه‌مؤلفه‌اي آيزنك، و پنج عامل بزرگ شخصيت تولد يافتند. گرچه ابعاد درون‌گرايي  / برونگرايي  و روان‌رونجورخويي  آيزنك پذيرفته شدند و در نظرية پنج‌عاملي راه يافتند، وجود عاملي به نام روان‌پريشى‌گرايى،  پيوسته مورد جدال بوده است؛ اما الگوي پنج عامل بزرگ شخصيت، با استقبال پژوهشگران مواجه شد و اكنون پرطرف‌دارترين  و پذيرفته‌شده‌ترين الگوي سنجش شخصيت است.  طبق اين الگو، شخصيت را مي‌توان با پنج عامل توضيح داد. هر يك از اين عامل‌ها، مجموعه‌اي از رگه‌ها (صفت‌ها)  هم‌طرازاند. اين پنج عامل، با عناوين برون‌گرايي، روان‌رنجورخويي، وظيفه‌شناسي،  توافق،  و تجربه‌پذيري (گشودگي به تجربه)  معرفي شده‌اند.
    جست‌وجوي الگوهاي نو براي تبيين ساختار شخصيت، هرگز متوقف نشد. به‌موازات و پس از نظريه‌پردازي پنج عامل بزرگ شخصيت، پژوهشگران با تكيه بر داده‌هاي تجربي، به برخي ويژگي‌ها به منزلة عامل يا رگه‌اي مستقل دست يافتند؛ مثلاً پيدمنت  معنويت را به منزلة يك عامل مطرح كرد؛ وود و همكارانش  قدرداني را به‌عنوان رگه‌اي مستقل پيشنهاد كردند؛ و پژوهش‌هاي اشتن و لي  به الگوي شش‌عاملي هگزاكو  انجاميد. در ادامه، چگونگي پديدايي مقياس اخير را مرور مي‌كنيم.
    رويكرد واژگاني به ساختار شخصيت، بر اين فرض استوار است كه مهم‌ترين ويژگي‌هاي شخصيتي، در كلمات رمزبندي شده است. طي دهة 1990، پژوهش‌هاي واژگاني در زبان‌هايي غير از انگليسي انجام شد. يافته‌هاي اين پژوهش‌ها شباهت‌هاي بسياري با ساختار پنج عامل داشت. با اين حال، تفاوت‌هايي در بين زبان‌ها آشكار شد. يكي از اين تفاوت‌ها، به ظهور عامل ششمي انجاميد كه در پژوهش‌هاي اوليه در زبان انگليسي ظهور نداشت. اين عامل با نام «صداقت ـ فروتني»  ـ كه با اصطلاحاتي چون صادق، منصف، فروتن، و بي‌ادعا مشخص شده است ـ در پژوهش‌هاي واژگاني در زبان‌هاي مختلف مشاهده شد. تفاوت ديگر، مربوط به محتواي عامل‌هاي توافق و پايداري هيجاني  (معكوس روان‌رنجورخويي) است. در برخي پژوهش‌هاي انگليسي، واژه‌هاي مربوط به حساسيت، عمدتاً در عامل توافق، و واژه‌هاي مربوط به صبر، بيشتر در عامل پايداري هيجاني بار داشتند؛ اما در چندين زبان ديگر، واژه‌هاي مربوط به صبر، عمدتاً در عامل توافق، و واژه‌هاي مربوط به حساسيت، بيشتر در عامل پايداري هيجاني بار داشتند. عامل اخير، شامل حساسيت بود، نه خشم؛ ازاين‌رو، فاقد دلالت ضمني آسيب‌شناختي و نامطلوب عنوان «روان‌رنجورخويي» بود و به همين علت، «تهييج پذيري»  ناميده شد. بر اساس اين يافته‌ها، مدل هگزاكو از ساختار شخصيت ارائه شد.  اين عامل‌ها در مجموع، 24 رگه را دربرمي‌گيرد. با وجود نام‌ها و محتواي مشترك هگزاكو با پنج عامل سنتي، اين دو دسته با يكديگر تفاوت دارند. محتواي توافق و پايداري هيجاني در پنج عامل، چرخش مجدد كرده و در عامل‌هاي صداقت- فروتني، توافق و تهييج‌پذيري پراكنده شده است. عامل توافق هگزاكو، تا حدودي با محتواي تحريك‌پذيري و تندمزاجي مشخص مي‌شود كه معمولاً در عامل پايداري هيجاني پنج عامل جاي دارد. مقايسة مدل شش‌عاملي هگزاكو با مدل پنج عامل شخصيت، در رابطه با دامنة گسترده‌اي از متغيرها، نشان از برتري مدل هگزاكو در پيش‌بيني اين متغيرها داشت؛ متغيرهايي چون ماده‌گرايي، تصميم‌هاي تجاري غيراخلاقي،  بزهكاري در محل كار،  رأي دادن،  گرايش‌هاي رقابتي خطرجويانه،  جاذبة جنسي،  هراس،  خودخواهي،  خودشيفتگي، ماكياول‌گرايى،  جامعه‌ستيزي،  خطرجويي و خوشمزگي.  ما به پژوهشي دربارة رابطة مدل هگزاكو با بهزيستي فاعلي  دست نيافتيم. همچنين رابطة شخصيت ـ دين‌داري در چارچوب مدل پنج عامل، به‌خوبي انجام شده است؛ اما دربارة مدل هگزاكو، دادة چنداني در دست نيست. 
    مطالعة رابطة شخصيت با دين، به نوشته‌هاي ويليام جيمز دربارة رابطة رفتار ديني و خُلق‌وخو باز مي‌گردد. بيشتر پژوهش‌هاي منتشرشده، بر رابطة دين‌داري با مدل آيزنك و پنج عامل متمركز شده‌اند.  اين پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه دين‌داري با روان‌پريشي‌‌گرايي، رابطة منفي، و با توافق و وظيفه‌شناسي، رابطة مثبت دارد؛ گرچه اين رابطه‌ها معمولاً ضعيف بوده‌اند.  با اينكه رابطة دين‌داري با مدل هگزاكو مطالعه نشده است، انتظار مي‌رود افراد متدين در عامل صداقت ـ فروتني نمرة بالايي گزارش كنند؛ زيرا فروتني، به‌ويژه صداقت، از فضيلت‌هايي‌اند كه بيشتر اديان آنها را ارج مي‌نهند و براي افراد متدين، مهم است كه منصف و «صادق» باشند.  برخي مقياس‌هاي دين‌داري نيز با اقتباس از متون ديني،  گويه‌هايي دربارة صداقت در روابط اجتماعي و صداقت در امور تجاري را در خود جاي داده‌اند.
    چنانچه اشاره شد، صداقت و فروتني از فضيلت‌هاي مورد توجه دين هستند. صدق، فضيلتي است كه مربوط به سه قوة عاقله، غضبيه و شهويه است.  نراقي آن را شريف‌ترين صفتِ مطلوب و رهبر فضايل خوانده است.  آيات و اخبار بي‌شماري در مدح و فايدة آن آمده است. در قرآن كريم، خداوند خود را صادق مي‌خواند؛  بهشت را ثمرة صدق معرفي مي‌كند؛  صداقت را از ويژگي‌هاي مردان و زنان مؤمن برمي‌شمارد  و برترين انسان‌ها را با ويژگي صدق توصيف مي‌كند: «رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه.»  در اهميت صدق و پيوند آن با ايمان، همين بس كه امام صادق فرمودند: «به طول ركوع و سجود فرد ننگريد؛ چراكه اين كار از روي عادت است و ترك آن موجب ناراحتي فرد مي‌شود؛ بلكه به راست‌گويي و امانت‌داري فرد بنگريد.»  اميرالمؤمنين نيز مي‌فرمايند: «از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد. راست‌گو، در راه نجات و بزرگواري است؛ اما دروغ‌گو بر لب پرتگاه هلاكت و خواري است.»  تواضع نيز از فضايل مهم مربوط به قوة غضبيه است و عبارت از اين است كه فرد خود را از ديگران برتر نداند.  در بيان اهميت تواضع، همين بس كه رسول اكرم در قرآن بدان امر شده است: «واخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنين»؛  «و بال و پر خود را براي مؤمناني كه از تو پيروي مي‌كنند، بگستران.»
    پژوهش حاضر به شناخت رابطة مدل شخصيت هگزاكو با دين‌داري مي‌پردازد. چون عامل صداقت- فروتني به تازگي معرفي شده است و نيز صداقت و فروتني از فضايل مورد توجه دين و اخلاق‌اند، نوشتار حاضر بر روي اين عامل متمركز مي‌شود. همچنين، جست‌وجوي ما نشان داد كه رابطة اين مدل از شخصيت با بهزيستي فاعلي، مطالعه نشده است. بهزيستي از مهم‌ترين مفهوم‌هاي مورد توجه مردم و متخصصان سلامت است. ازاين‌رو، پژوهش حاضر به تعيين رابطة مدل شخصيت هگزاكو با بهزيستي فاعلي (شامل شادي و رضايت از زندگي) نيز خواهد پرداخت. با توجه به آنچه گذشت، پژوهش حاضر درصدد اثبات اين فرضيه است كه صداقت- فروتني با گرايش ديني رابطة مثبت دارد. در خصوص رابطة بهزيستي فاعلي با صداقت- فروتني، مبناي نظري يا دادة تجربي در دست نيست. ازاين‌رو، وجود رابطه بين آنها، پرسش پژوهشي ما خواهد بود. چنانچه اشاره شد، ساختار شش‌عاملي هگزاكو، در زبان‌هاي مختلف،  از جمله فارسي تأييد شده است. در اين ميان، يك پژوهش در ايران اين ساختار را با پرسش مواجه كرده است.  ازاين‌رو، ابتدا به ساختار پرسش‌نامه مي‌پردازيم.
    روش
    اين پژوهش از نوع مطالعة همبستگي است. براي تحليل داده‌ها، از شاخص‌ها و روش‌هاي آماري همچون ميانگين، همبستگي پيرسون، و تحليل عامل اكتشافي استفاده شد. نمونة پژوهش، متشكل از 450 دانشجوي دانشگاه تهران است كه در بازة زماني سال 1389 و 1390 با روشِ نمونه‌گيري در دسترس، به شركت در پژوهش دعوت شدند. 244 نفر از شركت‌كنندگان، زن، و 206 نفر از آنها مرد بودند. ميانگين سني شركت‌كنندگان 62/21 سال با دامنة 18 تا 39 و انحراف استاندارد 31/3 بود. ابزارهاي مورد استفاده عبارت بودند از:
    پرسش‌نامة شخصيت هگزاكو:  براي سنجش عامل‌هاي شش‌گانة هگزاكو، از نسخة شصت گويه‌اي پرسش‌نامة خودگزارشي هگزاكو استفاده شد. سازندگان مقياس، پايايي دروني شش عامل صداقت ـ فروتني (شامل چهار رگة صداقت،  انصاف،  پرهيز از حرص،  و فروتني )، تهييج‌پذيري (شامل چهار رگة احساساتي بودن،  ترسويي،  وابستگي،  و اضطراب )، برون‌گرايي (شامل چهار رگة عزت نفس اجتماعي،  جسارت اجتماعي،  مردم‌آميزي،  و سرزندگي )، توافق (شامل چهار رگه: گذشت،  ملاطفت،  انعطاف‌پذيري،  و بردباري )، وظيفه‌شناسي (شامل چهار رگة سازمان‌يافتگي،  پشتكار،  كمال‌گرايي،  و احتياط )، و گشودگي به تجربه (شامل چهار رگة تقدير از زيبايي،  جست‌وجوگري،  خلاقيت،  و غير عرفي بودن ) را در نمونه‌اي از دانشجويان، به‌ترتيب برابر با 79/0، 78/0، 80/0، 77/0، 78/0، و 77/0 گزارش كردند. آنها آلفاي كرونباخ اين عامل‌ها را در نمونه‌اي از جمعيت عمومي، بين 73/0 و 80/0 گزارش كردند.  همبستگي نمره‌هاي خودگزارشي و نمره‌هاي مشاهده‌گر، از 47/0 تا 60/0، و همبستگي پرسش‌نامة پنج‌عاملي نئو با پنج عامل متناظر آن در نسخة شصت گويه‌اي هگزاكو، از 53/0 تا 80/0 بود. در ايران، پالاهنگ و همكارانش ساختار شش‌عاملي هگزاكو را در نسخة 192 گويه‌اي آن تأييد كردند. آنها آلفاي كرونباخ نسخة فارسي عامل‌هاي هگزاكو را از 85/0 تا 93/0، و همبستگي آنها با پنج عامل پرسش‌نامة نئو را از 42/0 تا 79/0 گزارش كردند.  شركت‌كنندگان به گويه‌هاي اين پرسش‌نامه در يك مقياس پنج‌درجه‌اي از 1 (عمدتاً نادرست) تا 5 (عمدتاً درست) پاسخ دادند.
    مقياس خودارزيابي معنويت:  اين مقياس شش‌گويه‌اي، جهت‌گيري دروني به معنويت و دين را مي‌سنجد.  نمونه‌اي از گويه‌ها از اين قرار است: بسيار تلاش مي‌كنم تا زندگي‌ام طبق باورهاي ديني‌ام باشد (گوية 2)؛ و از مطالعه دربارة معنويت يا دينم لذت مي‌برم (گوية 4). اين مقياس، در پژوهش‌هاي باليني و غيرباليني به منزلة ابزاري معتبر به كار رفته است. پايايي دروني مقياس با روش آلفاي كرونباخ، از 82/0 تا 91/0 گزارش شده است.  آلفاي كرونباخ نسخة فارسي مقياس، برابر با 82/0 بوده است.  شركت‌كنندگان به يك مقياس پنج‌درجه‌اي پاسخ دادند.
    علاقه به دين:  شركت‌كنندگان، ميزان علاقه‌مندي خود را به دين، با پاسخ به يك گويه مشخص كردند: «چه اندازه به دين علاقه داريد؟». شركت‌كنندگان در يك مقياس ده‌درجه‌اي، از صفر (اصلاً علاقه ندارم) تا 9 (بسيار علاقه‌مندم) پاسخ مي‌دهند. گرچه اين تك‌گويه، تعهد به دين را به‌صورتي كم‌رنگ مي‌سنجد، پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه اين مقياس، شاخص مناسبي از انگيزش ديني است و با متغيرهاي ديني، همبستگي قوي دارد. همبستگي اين گويه با تعهد سازگارانه به دين، در ايران و ايالات متحده به يك اندازه قوي بوده است.  همبستگي اين مقياس با مقياس نگرش مسلمانان به دين، برابر با 60/0 گزارش شده است. 
    مقياس‌هاي تك‌گويه‌اي جهت‌گيري ديني:  از مقياس‌هاي تك‌گويه‌اي، براي سنجش جهت‌گيري ديني استفاده شد. اين گويه‌ها سه نوع انگيزش در روي آوردن به دين را مي‌سنجند: دروني (تمامي ديد من به زندگي بر پاية دينم است.)؛ بروني فردي (آنچه دين بيش از هر چيزي به من مي‌دهد، آسايش در هنگام سختي و غمگيني است.)؛ و بروني اجتماعي (بيشتر به اين دليل به مسجد يا محافل مذهبي مي‌روم كه در آنجا از ديدن آدم‌هايي كه آنها را مي‌شناسم، لذت مي‌برم). اين مقياس‌هاي كوتاه، به مثابه ابزاري معتبر براي سنجش انگيزش ديني در گروه‌هاي مختلف ديني، شامل مسلمانان،  مسيحيان و بودائيان  استفاده شده است و با مقياس‌هاي بلندتر جهت‌گيري ديني، رابطة قوي داشته است.
    مقياس شادي فاعلي:  اين مقياس، چهار گويه دارد: دو گوية نخست آن از پاسخ‌دهنده مي‌خواهند كه ميزان شادي خود را به‌صورت مستقل و در مقايسه با همگنان خود مشخص كند؛ گويه‌هاي سه و چهار نيز افراد شاد و غمگين را توصيف مي‌كنند و از پاسخ‌دهنده مي‌پرسند اين اوصاف چقدر دربارة او درست‌اند. پایايی درونی مقیاس با روش آلفاي كرونباخ، از 79/0 تا 94/0 گزارش شده است.  اين مقياس با مقياس‌هاي عيني  شادي، مانند گزارش هم‌سالان، همبسته است و همبستگي اندكي با جامعه‌پسندي دارد.  نسخة فارسي مقياس، در نمونه‌‌هاي دانشجويي و غيردانشجويي اجرا و اعتباريابي شده است. ضريب آلفاي كرونباخ نسخة فارسي، برابر با 76/0، و همبستگي آن با مقياس رضايت از زندگي، از 43/0 تا 47/0 گزارش شده است.  شركت‌كنندگان، به مقياسي ده‌درجه‌اي پاسخ مي‌دهند.
    رضايت از زندگي عمومي: براي سنجش رضايت از زندگي، از يك گويه استفاده شد. اين گويه، از شركت‌كنندگان مي‌خواهد كه ميزان رضايتشان را از زندگي مشخص كنند (به‌طوركلي چه اندازه از زندگي‌تان راضي هستيد؟). اين مقياس تك‌گويه‌اي، به‌اندازة مقياس‌هاي چندگويه‌اي روا و پاياست؛  در گذر زمان تقريباً پايدار است و به تغييرات زندگي حساس مي‌‌باشد.  همبستگي اين مقياس با مقياس‌هاي شش‌گانة بهزيستي روان‌شناختي ريف، بين 22/0 و 64/0 گزارش شده است.  پايايي بازآزمايي اين مقياس، به فاصلة يك ماه، برابر با 49/0 به دست آمده است.  شركت‌كنندگان به مقياسي ده‌درجه‌اي از صفر (بسيار ناراضي) تا 9 (بسيار راضي) به اين گويه پاسخ دادند.
    يافته‌ها
    محاسبة تحليل مؤلفه‌هاي اصلي نشان داد اندازة «مقياس كفايت نمونه‌گيري كايزر ـ ماير ـ اولكين»  (KMO) برابر با 746/0، و مشخصة آزمون كرويت بارتلت،  برابر با 95/1885، و از لحاظ آماري معنادار است (0001/0p=) كه نشان مي‌دهد ماتریس هم‌بستگی متغیرها، ماتریس واحدي نیست و بنابراين مي‌توان بر پاية اين داده‌ها، به استخراج عامل‌ها اطمينان كرد. نتايج تحليل مؤلفه‌هاي اصليِ 24 رگة شخصيت هگزاكو (با روش چرخش متعامد)، مبين آن بود كه ارزش‌هاي ويژة شش، عامل، بزرگ‌تر از يك است. اين شش عامل كه با نسخة اصلي مقياس كاملاً مطابق‌اند، 07/52 درصد كل واريانس رگه‌هاي شخصيت را تبيين كردند. ميزان بار عاملي رگه‌هاي شخصيت در شش عامل هگزاكو، در جدول 1 ديده مي‌شود. عامل‌هاي جدول عبارت‌اند از: 1. برونگرايي؛ 2. وظيفه‌شناسي؛ 3. تهييج‌پذيري؛ 4. توافق؛ 5. تجربه‌پذيري (گشودگي به تجربه) 6. صداقت ـ فروتني. همچون مقياس انگليسي، همة بارهاي عاملي اصلي، بالاتر از 30/0 هستند.

    جدول 1: بارهاي عاملي 24 رگة پرسش‌نامة شخصيت هگزاكو

    عامل‌ها    رگه‌هاي شخصيت
    عامل 6    عامل 5    عامل 4    عامل 3    عامل 2    عامل 1    
                        70/0    مردم‌آميزي
                        66/0    سرزندگي
                        60/0    جسارت اجتماعي
                        49/0    عزت نفس اجتماعي
                    70/0        سازمان‌يافتگي
                    69/0        احتياط
                    58/0        پشتكار
                    47/0        كمال‌گرايي
                70/0            وابستگي
                65/0            ترسويي
                61/0            احساساتي بودن
                58/0            اضطراب
            74/0                انعطاف‌پذيري
            71/0                بردباري
            49/0                ملاطفت
            38/0                گذشت
        71/0                    جست‌وجوگري
        68/0                    تقدير از زيبايي
        60/0                    خلاقيت
        51/0                    غير عرفي بودن
    73/0                        انصاف
    64/0                        پرهيز از حرص
    64/0                        صداقت
    48/0                        فروتني
    همانند نسخة اصلي، همبستگي گويه‌ها با يكديگر، و همبستگي عامل‌ها با يكديگر كم است، كه نشان‌دهندة استقلال عامل‌ها از يكديگر و اعتبار پرسش‌نامه است. پايايي دروني اين شش عامل با روش آلفاي كرونباخ، بين 60/0 و 75/0 به دست آمد. مقايسة دو جنس در اين شش عامل نشان داد كه زنان در تهييج‌پذيري و برون‌گرايي، نمره‌هاي بالاتري گزارش كردند. بنابراين، نسخة فارسي و شصت گويه‌اي پرسش‌نامة شخصيت هگزاكو معتبر است و مي‌توان از آن براي بررسي پرسش‌هاي پژوهش استفاده كرد. 
    رابطة عامل‌هاي شخصيت با متغيرهاي پژوهش، در جدول 2 آمده است. چنانچه ديده
    مي‌شود، عامل‌هاي صداقت- فروتني و توافق، قوي‌ترين هم‌بسته‌هاي دين‌داري‌اند. همچون
    مدل پنج‌عاملي، برون‌گرايي از قوي‌ترين هم‌بسته‌هاي بهزيستي فاعلي است. با اين حال،
    عامل‌هاي صداقت ـ فروتني و توافق نيز با هر دو بعد بهزيستي فاعلي (يعني شادي و رضايت از زندگي)، رابطة مثبت دارند.

    جدول 2. رابطة شش عامل شخصيت هگزاكو با متغيرهاي پژوهش

        صداقت ـ فروتني    تهييج‌پذيري    برون‌گرايي    توافق    وظيفه‌شناسي    تجربه‌پذيري
    معنويت    30/0    03/0    19/0    33/0    20/0    04/0-
    علاقه به دين    35/0    03/0    08/0    21/0    10/0    03/0-
    دين‌داري دروني    33/0    02/0-    01/0-    25/0    06/0    12/0-
    دين‌داري بروني / فردي    16/0    13/0    08/0    12/0    01/0    03/0
    دين‌داري بروني اجتماعي    06/0-    01/0    13/0-    01/0    12/0-    09/0
    رضايت از زندگي    20/0    14/0-    43/0    26/0    25/0    02/0
    شادي    12/0    28/0-    54/0    26/0    01/0    01/0-
    01/0p<
    05/0p<
    چنانچه پيش‌تر گفته شد، مقالة حاضر بر عامل صداقت- فروتني تمركز دارد. جدول 3 رابطة صداقت و فروتني را جداگانه با متغيرهاي پژوهش نشان مي‌دهد. خرده‌عامل صداقت، از جمع دو رگة انصاف و صداقت، و خرده‌عامل فروتني، از جمع دو رگة پرهيز از حرص و فروتني به دست آمد. چنانچه ديده مي‌شود، پيوند صداقت با همة متغيرهاي ديني، قوي‌تر از رابطة فروتني با آنهاست. همچنين رابطة صداقت با بهزيستي فاعلي، مثبت است. گرچه فروتني نيز با بهزيستي فاعلي رابطة مثبت دارد، اين رابطه معنادار نيست. 
    جدول 3: رابطه صداقت و فروتني با متغيرهاي پژوهش
        صداقت    فروتني
    معنويت    31/0    19/0
    علاقه به دين    31/0    20/0
    دين‌داري دروني    26/0    24/0
    دين‌داري بروني فردي    16/0    06/0
    دين‌داري بروني اجتماعي    09/0-    01/0-
    رضايت از زندگي    23/0    05/0
    شادي    11/0    07/0
    01/0p<        05/0p<
    بحث و نتيجه‌گيري
    اين پژوهش كه با هدف شناخت جايگاه صداقت و فروتني در شخصيت و دين انجام شد، نشان داد كه عامل صداقت ـ فروتني، عاملي مستقل در كنار عامل‌هاي شخصيت است. يافته‌هاي ما ساختار شش عاملي پرسش‌نامة شخصيت هگزاكو را در نسخة فارسي و شصت گويه‌اي اين پرسش‌نامه تأييد كرد. پژوهش حاضر دستاوردهاي مهمي براي چندين شاخه از روان‌شناسي داشت. نخستين دستاورد آن، مربوط به روان‌شناسي شخصيت است. اين پژوهش ضمن معرفي و تأييد ساختار شش‌عاملي شخصيت، رابطة شخصيت را با دين و بهزيستي فاعلي در ايران نشان داد.
    اين پژوهش در گسترش ادبيات روان‌شناسي دين نيز سهيم است. يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه عامل صداقت- فروتني، از مهم‌ترين هم‌بسته‌هاي دين‌داري است. اين يافته با توجه به توصية دين بر صداقت و فروتني، و اهميتي كه اين دو فضيلت، به ويژه صداقت، براي افراد متدين دارند، قابل پيش‌بيني بود. بنابراين، فرضية پژوهش در اين باره تأييد شد. صداقت- فروتني با انواع سازگارتري از تعهد به دين، مانند جهت‌گيري ديني دروني، رابطه‌اي قوي‌تر داشت. جهت‌گيري ديني، به نوع انگيزش افراد در گرايش به دين اشاره دارد. ويليام جيمز دو نوع تجربة ديني را تشريح كرد كه پاية مفهوم‌سازي‌هاي مدرن‌تر از جهت‌گيري ديني شد. آلپورت، اين دو نوع رفتار ديني را جهت‌گيري‌هاي ديني دروني و بيروني ناميد. فردي كه دين را هدف و مؤلفة اصلي هويت خود مي‌بيند، داراي جهت‌گيري دروني است؛ اما فردي كه دين را ابزاري براي اهداف ديگر مي‌بيند، داراي جهت‌گيري بيروني است. طبق الگوي آلپورت، جنبة دروني بايد پيش‌بيني كند كه افراد مذهبي، مطابق باورها و ارزش‌هاي ديني‌شان عمل خواهند كرد يا نه.  رابطة قوي‌تر دين‌داري دروني با صداقت و فروتني ـ كه مورد توصية دين هستند ـ تأييدي بر مدل آلپورت قلمداد مي‌شود. چنانچه ديده شد، عامل صداقت- فروتني با مقياس تك‌گويه‌اي دين‌داري دروني، علاقه به دين، و مقياس خودارزيابي معنويت، رابطه‌اي قوي‌تر داشت. مقياس خودارزيابي معنويت نيز مقياسي است براي سنجش گرايش دروني به دين و معنويت. رابطة صداقت- فروتني با دين‌داري بروني فردي، ضعيف، و با دين‌داري بروني اجتماعي، معنادار نبود. بنابراين يافته‌هاي ما الگو و نظرية آلپورت را تأييد مي‌كند.
    سهم ديگر اين پژوهش، شناخت رابطة صداقت- فروتني و ديگر عامل‌هاي هگزاكو در رابطه با بهزيستي فاعلي بود. بهزیستی قرن‌هاست كه ذهن اندیشمندان را به خود مشغول كرده و اخیراً كانون توجه روان‌شناسی مثبت قرار گرفته است. بهزیستی فاعلی دارای مؤلفه‌های عاطفی (تعادل عاطفة مثبت و منفی) و شناختی (ارزيابي فرد دربارة رضایت از زندگی) است.  آگاهي از متغيرهاي مرتبط با بهزيستي، براي مردم و متخصصان سلامت رواني مهم است. مردم همة فرهنگ‌ها، بهزيستي فاعلي را مهم‌ترين عنصر زندگي‌شان گزارش مي‌كنند و از همين روست كه روان‌شناسان مي‌كوشند تا عامل‌هاي پرورش سطوح بالاتر بهزيستي را شناسايي كنند.  در پژوهش حاضر، برون‌گرايي، قوي‌ترين عامل شخصيتي مرتبط با بهزيستي فاعلي بود. اين يافته، مطابق با مفهوم برون‌گرايي هگزاكو است و نشان مي‌دهد برون‌گرائي در مدل هگزاكو، همچون مدل پنج‌عاملي،  يكي از مهم‌ترين هم‌بسته‌هاي مرتبط با بهزيستي فاعلي است. پژوهش‌هاي پيشين نشان داده‌اند كه دانشجويان دختر ايراني، سطح رضايت از زندگي بالاتري از پسران گزارش مي‌كنند.  با توجه به اينكه رضايت از زندگي، سازه‌اي بنيادين براي عامل برون‌گرايي هگزاكو است، بالاتر بودن نمرة زنان در برون‌گرايي در پژوهش حاضر، نشان‌دهندة اعتبار سازة اين پرسش‌نامه است. اعتبار سازه در اينجا، بيانگر اين است كه يك مقياس بتواند تفاوت گروه‌هايي را كه از نظر متغير مورد بررسي، بين آنها تفاوت وجود دارد، نشان دهد و اين گروه‌ها را از هم متمايز سازد.
    يافته‌هاي پژوهش نشان داد عامل صداقت- فروتني نيز با بهزيستي فاعلي رابطة مثبت دارد كه في‌الجمله نشان‌دهندة انطباقي بودن اين دو فضيلت اخلاقي است. پس از تفكيك اين عامل به دو خرده‌عامل، ديده شد كه رابطة صداقت با شادي و رضايت از زندگي، مثبت است؛ اما رابطة فروتني با آن دو معنادار نيست. بنابراين، از ميان اين دو فضيلت، احتمالاً نقش صداقت در داشتن يك زندگي خوب (كه مفهوم زيربنايي بهزيستي فاعلي است)،  مهم‌تر از فروتني است. دادة تجربي چنداني براي حمايت از اين انديشه وجود ندارد؛ اما روان‌شناس شهير معاصر، هوارد گاردنر،  معتقد است كه فروتني لزوماً در همه جا يك صفت سازگارانه نيست. نكته‌اي كه بايد در اينجا بدان توجه كرد اين است كه فروتني مفهومي بسيط نيست و پرسش‌نامة هگزاكو تنها بخشي از مفهوم گستردة فروتني را پوشش داده است.  احتمالاً اين واقعيت در خصوص ويژگي‌هاي شخصيتي ديگر نيز صادق است. از اين روست كه گاهي پرسش‌نامه‌هاي مشابه (نه يك‌سان)، نتايجي متفاوت به دست مي‌دهند. به هر روي، آنچه از داده‌هاي اين پژوهش مي‌توان استفاده كرد اين است كه در پرسش‌نامة شخصيت هگزاكو، صداقت، در مقايسه با فروتني، رابطه‌اي قوي‌تر با متغيرهاي ديني و بهزيستي فاعلي دارد.
    بيشتر پژوهش‌هاي پيشين، در خصوص رابطة دين با بهزيستي و سلامت، از وجود رابطه‌اي مثبت (و ضعيف) خبر داده‌اند؛  برخي پژوهش‌ها نيز رابطه‌اي ميان دين و بهزيستي نيافته‌اند  و تعداد كمتري، رابطة آن دو را منفي گزارش كرده‌اند.  يك توجيه براي اين تفاوت در يافته‌ها اين است كه از يك سو، دين‌داري با همة متغيرهاي بهزيستي و سلامت رواني رابطه‌اي يك‌سان ندارد؛ از سوي ديگر، همة جنبه‌هاي دين و دين‌داري، رابطه‌اي يك‌سان با يك جنبه از بهزيستي و سلامت رواني ندارند؛  يعني جنبة خاصي از دين‌داري براي جنبة خاصي از سلامت رواني مهم است. همين جنبه براي بُعد ديگري از سلامت روان، فاقد اهميت است و شايد تأثير منفي نيز داشته باشد. عين همين مطلب را مي‌توان در اينجا دربارة صداقت و فروتني بيان كرد. همان‌گونه‌كه در مقدمه اشاره شد، صداقت در نظر اخلاقيون، به تعادل در هر سه قوة عاقله، غضبيه و شهويه مرتبط است. حال آنكه فروتني، تنها به تعادل در يكي از اين قوا مربوط است. ازاين‌رو، احتمالاً صداقت نه‌تنها در بهزيستي فاعلي، بلكه در ديگر متغيرهاي سلامت رواني نيز نقشي مهم‌تر از فروتني خواهد داشت. پژوهش‌هاي بيشتري در اين زمينه لازم است تا سهم هريك از اين دو، و نقش ديگر فضايل اخلاقي را در بهزيستي و سلامت رواني روشن سازد.
    محدوديت عمدة پژوهش حاضر، مربوط به نمونه است. نمونة حاضر، از دانشجويان يك دانشگاه و با روش نمونه‌گيري غيرتصادفي فراهم آمد. محدوديت ديگر، مربوط به استفاده از مقياس‌هاي خودگزارشي است. پژوهش‌هاي آينده مي‌توانند ضمن مطالعة جمعيت‌هاي ديگر و استفاده از مقياس‌هاي دگرگزارش‌دهي، به تعيين رابطة شخصيت و دين‌داري با ديگر متغيرهاي سلامت رواني بپردازند. مطالعة فضايل اخلاقي ديگر نيز روي‌آوردي ارزشمند خواهد بود.

    References: 
    • آذربايجاني، مسعود، تهيه و ساخت آزمون جهت‌گيري مذهبي با تكيه بر اسلام، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1382.
    • آقابابائي، ناصر و دیگران، «معنويت و احساس شخصي رواندرستي در دانشجويان و طلاب»، مجله علوم روان شناختي، ش 31، پائيز 1388، ص 360- 372.
    • پالاهنگ، حسن و ديگران، «هنجاريابي پرسش‌نامه 6 عاملي شخصيت HEXACO-PI-R در دانشجويان ايراني»، مجله روان‌شناسي دانشگاه تبريز، ش 16، زمستان 1388، ص 48- 66.
    • سيد رضي، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، موسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمومنين ( ع)، 1383.
    • قمي، عباس، سفينه البحار، تهران، دارلاسوه، 1416 ق.
    • نراقي، محمد مهدي، جامع السعادات، بيروت، الاعلمي، 1422 ق.
    • Ashton, M. C. & Lee, K., “Empirical, theoretical, and practical advantages of the HEXACO model of personality structure”, Personality and Social Psychology Review, v 11(2), 2007, p: 150- 166.
    • Ashton, M. C. & Lee, K., “Honesty-Humility, the Big Five, and the Five-Factor Model”, Journal of Personality, v 73(5), 2005, p: 1321- 1353.
    • Ashton, M. C. & Lee, K., “The HEXACO–60: A short measure of the major dimensions of personality”, Journal of Personality Assessment, v 91(4), 2009, p: 340- 345.
    • Ashton, M. C. & Lee, K., “The prediction of honesty-humility-related criteria by the HEXACO and Five-Factor models of personality”, Journal of Research in Personality, v 42, 2008, p: 1216- 1228.
    • Ashton, M. C., et al., “Phobic tendency within the Five-Factor and HEXACO models of personality structure”, Journal of Research in Personality, v 42, 2008, p: 734- 746.
    • Ashton, M. C., et al., “Status-driven risk taking and the major dimensions of personality”, Journal of Research in Personality, v 44, 2010, p: 734- 737.
    • Bashiri, H., et al., “A study of the psychometric properties and the standardization of HEXACO Personality Inventory”, Procedia-Social and Behavioral Sciences, v 30, 2011, p: 1173- 1176.
    • Bourdage, J. S., et al., “Big Five and HEXACO model personality correlates of sexuality”, Personality and Individual Differences, v 43, 2007, p: 1506- 1516.
    • Chen, Z., et al., “Mysticism in Chinese Christians and non-Christians: Measurement invariance of the Mysticism Scale and implications for the mean differences”, International Journal for the Psychology of Religion, v 22(2), 2012, p: 155- 168.
    • Chirumbolo, A. & Leone, L., “Personality and politics: The role of the HEXACO model of personality in predicting ideology and voting”, Personality and Individual Differences, v 49, 2010, p: 43- 48.
    • Davis, D. E., et al., “Relational humility: Conceptualizing and measuring humility as a personality judgment”, Journal of Personality Assessment, v 93(3), 2011, p: 225- 234.
    • De Vries, R. E., et al., “More than the Big Five: Egoism and the HEXACO model of personality”, European Journal of Personality, v 23, 2009, p: 635- 654.
    • Diener, E., “Assessing subjective well-being: Progress and opportunities. In E. Diener (Ed), Assessing Well-Being: The Collected Works of Ed Diener, New York, Springer, 2009.
    • Diener, E., “Subjective well-being: The science of happiness and a proposal for a national index”, American Psychologist, v 55(1), 2000, p: 34- 43.
    • Emmons, R. A., et al., “Personality and the capacity for religious and spiritual experience”, In John, O. P., et al., (Eds.), Handbook of Personality: Theory and Research, 2008, p 634-653, New York: The Guilford Press.
    • Francis, L. J., et al., “The relationship between religion and happiness among German students”, Pastoral Psychology, v 51(4), 2003, p: 191- 195.
    • Froh, J. J., “Happiness”. In S. J. Lopez (Ed), The encyclopedia of positive psychology, 2009, p: 455- 461, Malden MA: Blackwell.
    • Galanter, M., “Spirituality and recovery in 12-step programs: An empirical model”, Journal of Substance Abuse Treatment, v 32(3), 2007, p: 265- 272.
    • Galanter, M., et al., “Assessment of spirituality and its relevance to addiction treatment”, Journal of Substance Abuse Treatment, v 33, 2007, p: 257- 264.
    • Gardner, H., “A case against spiritual intelligence”, The International Journal for The Psychology of Religion, v 10(1), 2000, p: 27- 34.
    • Ghorbani, N., et. al., “Muslim Attitudes towards Religion Scale: Factors, validity and complexity of relationships with mental health in Iran” Mental Health, Religion & Culture, v 3(2), 2000, p: 125- 132.
    • Ghorbani, N., et al., “Social science as dialogue: Narcissism, individualist and collectivist values, and religious interest in Iran and the United States”, Current Psychology, v 23(2), 2004, p: 111- 123.
    • Haneef Khan, Z., et al., “Pakistani religious coping and the experience and behaviour of Ramadan”, Mental Health, Religion & Culture, v 15(4), 2012, p: 435- 446.
    • Henningsgaard, J. M. &Arnau, R. C. “Relationships between religiosity, spirituality, and personality: A multivariate analysis”, Personality and Individual Differences, v 45, 2008, p: 703- 708.
    • Holder, M. D., et al., “Spirituality, religiousness, and happiness in children aged 8–12 years”, Journal of Happiness Studies, v 11, 2010, p: 131- 150
    • Joshanloo, M. &Afshari, S., “Big Five personality traits and self-esteem as predictors of life satisfaction in Iranian Muslim university students” Journal of Happiness Studies, v 12, 2011, p: 105- 113.
    • Koenig, H. G., Faith and Mental Health Religious Resources for Healing, 2005, USA: Templeton Foundation Press.
    • Lee, K. & Ashton, M. C., “The HEXACO personality factors in the indigenous personality lexicons of English and 11 other languages”, Journal of Personality, v 76(5), October 2008, p: 1001- 1053.
    • Lee, K., & Ashton, M. C., “Psychopathy, machiavellianism, and narcissism in the Five-Factor model and the HEXACO model of personality structure”, “Personality and Individual Differences, v 38, 2005, p: 1571- 1582.
    • Lee, K., et al., “Predicting workplace delinquency and integrity with the HEXACO and Five-Factor models of personality structure”, Human Performance, v 18(2), 2005, p: 179- 197.
    • Lee, K., et al.”, Personality traits beyond the Big Five: Are they within the HEXACO space?”,Journal of Personality, v 73(5), 2005, p: 1437- 1463.
    • Lucas, R. E. & Donnellan, M. B., “How stable is happiness? Using the STARTS model to estimate the stability of life satisfaction”, Journal of Research in Personality, v 41, 2007, p: 1091- 1092.
    • McCrae, R. R., “The Five-Factor model of personality traits: Consensus and controversy. In P. J. Corr& G. Matthews (Eds.), The Cambridge Handbook of Personality Psychology, 2009, p: 148- 161, Cambridge: Cambridge University Press.
    • Pace, V. L. & Brannick, M. T., “How similar are personality scales of the ‘‘same” construct? A meta-analytic investigation”, Personality and Individual Differences, v 49, 2010, p: 669- 676.
    • Pavot, W. & Diener, E., “The affective and cognitive context of self--reported measures of subjective well-being”, Social Indicators Research, v 28, 1993, p: 1- 20.
    • Philip, H. et al., “Religion and subjective well-being among the elderly in China”, The Journal of Socio-Economics, v 38, 2009, p: 310- 319.
    • Piedmont, R. L., “Does spirituality represent the sixth factor of personality? Spiritual transcendence and the Five-Factor model”, Journal of Personality, v 67(6), 1999, p: 985- 1013.
    • Ryff, C. D. & Keyes, C. L. M. “The structure of psychological well-being revisited” Journal of Personality and Social Psychology, v 69(4), 1995, p: 719- 727.
    • Saroglou, V., “Religion and the five factors of personality: A meta-analytic review”, Personality and Individual Differences, v 32, 2002, p: 15- 25.
    • Stough, C., et al., “Psychophysiological correlates of the NEO PI-R Openness, Agreeableness and Conscientiousness: Preliminary results”, International Journal of Psychophysiology, v 41, 2001, p: 87- 91.
    • Swinyard, W. R., et al., “Happiness materialism, and religious experience in the US and Singapore”, Journal of Happiness Studies, v 2, 2001, p: 13- 32.
    • Wood, A. M., et al., “Conceptualizing gratitude and appreciation as a unitary personality trait”, Personality and Individual Differences, v 44, 2008, p: 621- 632.
    • Ye, S., “Validation of the Temporal Satisfaction with Life Scale in a sample of Chinese university students”, Social Indicators Research, v 80, 2007, p: 617- 628.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آقابابایی، ناصر.(1391) رابطه‌ی صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5(3)، 25-40

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ناصر آقابابایی."رابطه‌ی صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5، 3، 1391، 25-40

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آقابابایی، ناصر.(1391) 'رابطه‌ی صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 5(3), pp. 25-40

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آقابابایی، ناصر. رابطه‌ی صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی. روان‌شناسی و دین، 5, 1391؛ 5(3): 25-40