رابطه ساده و چندگانه هویت دینی، سلامت روان و خوشبینی
Article data in English (انگلیسی)
- Goldberg، D. P.، Hillier، V. F، (1979)، A scaled version of the General Health Questionnaire. Psychol Med، v 9، p. 45-139.
- Kawika Allena، G، (2011)، Religiosity، coping، and psychological well-being among latter-day saint Polynesians in the U.S. Asian American Journal of Psychology، v 2، p. 13-24.
- kezdya، A & et al، (2010)، Religious doubts and mental health in adolescence and young adulthood: The association with religious attitudes. Journal of Adolescence، v 34، p. 39-47.
- Rosmarina، D & et al، (2009)، Are religious belifs relevant to mental heath among Jews? Psychology of Religion and Spirituality، v 1، p. 180-190.
- Scheier، M. F، & Carver، C. S، (1987). Dispositional optimism and physical well-being: The influence of generalized outcome expectancies on health. Journal of Personality، v 55، p. 169-210.
- Stacey، L & et al، (2008)، Relationships among depressive symptoms، benefit-finding، optimism، and positive affect in multiple sclerosis patients after psychotherapy for depression. Health Psychology، v 27، p. 230-238.
- Ysseldyka، R & et al، (2011)، Coping with identity threat: The role of religious orientation and implication for emotions and action intentions. Psychology of Religion and Spirituality، v 3، p. 132-148.
مقدمه
ارتقاي سلامت افراد جامعه، يكي از مهمترين مسائل اساسي هر كشور است كه بايد از ابعاد گوناگون از جمله نياز رواني مورد توجه قرار گيرد. وظيفة اصلي بهداشت رواني، تأمين سلامت فكر و روان افراد جامعه است. بر اساس تعريف سازمان جهاني بهداشت، بهداشت رواني در مفهوم كلي، يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني و جسمي است (گنجي، 1385، ص 10). در بين اقشار مختلف جامعه، دانشجويان جز گروههايي هستند كه در معرض اختلالات رواني قرار ميگيرند. اصولاً دانشجويان به دليل شرايط خاص دانشجويي، از جمله دوري از خانواده، وارد شدن به مجموعهاي بزرگ و پرتنش، مشكلات اقتصادي، حجم زياد دروس، رقابتهاي فشرده، تعارضات فرهنگي، و مستعد از دست دادن سلامت رواني ميباشند (گلستانيپور و زندي، 1389). امروزه با وجود پيشرفتهاي علمي چشمگيري كه در زمينههاي روانپزشكي و رواندرماني بهوجود آمده است، برخي از صاحبنظران برجسته نياز به نقش، اهميت و ضرورت دين در بهداشت رواني و رواندرماني را مورد تأكيد قرار داده، معتقدند كه اعتقادات مذهبي و توكل به خدا، موجب تسكين و بهبودي سريعتر آلام و مشكلات رواني ميشود. در قرآن كريم، ميخوانيم: «او كسي است كه آرامش را در دلهاي مؤمنان نازل كرد تا ايماني به ايمانشان بيافزايند...» (فتح: 4). اولين برداشتي كه صورت ميگيرد اين است كه بدون ايمان، آرامش روحي و رواني وجود ندارد. يا دستكم ميتوان گفت: يكي از عوامل ايجاد آرامش، دارا بودن ايمان به خدا ميباشد. به تعبير علّامه طباطبائي «ظاهراً مراد از سكينت در اين آيه آرامش و سكون نفس و اطمينان آن، به عقايدي است كه به آن ايمان آورده و لذا نزول سكينت را اين دانسته كه «لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ» تا ايماني بر ايمان سابق آنها بيفزايند. پس معناي آيه اين است كه: پروردگار عالم، ثبات و اطمينان را لازمة مرتبهاي از مراتب روح دانسته و در قلب مؤمن جاي داد تا ايماني كه قبل از نزول سكينت وجود داشته بيشتر و كاملتر شود.» (مجلسي، 1380، ج 13، ص 1086). اعمال مذهبي، ارزش مثبتي در ايجاد معني در زندگي دارند؛ اعمالي از قبيل توكل به خداوند، زيارت و غيره ميتوانند از طريق ايجاد اميد و تشويق به نگرشهاي مثبت، موجب آرامش دروني فرد شوند. باور به اينكه خدايي هست كه موقعيتها را كنترل ميكند و ناظر بر اعمال عبادتكنندههاست، تا حد زيادي اضطراب مرتبط با موقعيت را كاهش ميدهد. بهطوري كه اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند، مانند ارتباط با يك دوست بسيار صميمي توصيف ميكنند و معتقدند كه ميتوان از طريق اتكا و توسل به خداوند، تأثير موقعيتهاي غيرقابل كنترل را بهگونهاي كنترل نمود. به همين دليل، گفته ميشود مذهب ميتواند به شيوة فعالي در فرايند مقابله مؤثر باشد. بهطور كلي مقابله مذهبي، متكي بر باورها و فعاليتهاي مذهبي است و از اين طريق، در كنترل استرسهاي هيجاني و ناراحتيهاي جسمي به افراد كمك ميكند. داشتن معنا و هدف در زندگي، احساس تعلق به منبعي والا، اميدواري به كمك و ياري خداوند در شرايط مشكلزاي زندگي، برخورداري از حمايتهاي اجتماعي و روحاني همگي از جمله منابعي هستند كه افراد مذهبي با برخورداري از آنها ميتوانند در برخورد با حوادث فشارزاي زندگي، آسيب كمتري را متحمل شوند. مذهب ميتواند در تمامي امور، نقش مؤثري در استرسزايي داشته باشد و در ارزيابي موقعيت، ارزيابي شناختي فرد، فعاليتهاي مقابله و منابع حمايتي موجب كاهش گرفتاري رواني شود. بر اين اساس، امروزه چنين تصور ميشود كه بين مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتي وجود دارد و اخيراً نيز روانشناسي مذهب، حمايتهاي تجربي زيادي را در راستاي اين زمينه فراهم آورده است (حميد، 1391، ص 185). هنگامي كه انسان دردمند و تنها و نااميد از ديگران، در كاهش دردهاي جسمي يا رواني خود راهي بجاي نمييابد، هنگاميكه اميد بهبودي از بيمار مبتلا به اختلال رواني، يا جسماني با سيري مزمن و پيشرونده سلب ميشود و درمانهاي كلاسيك كمكي به او نميكند، تنها راهي كه براي نجات از اضطراب، افسردگي و دردهاي جانكاه او باقي ميماند، ياري جستن از ايمان و رسيدن به يك هويت و باور منسجم ديني است (عسگري و ديگران، 1389). از سوي ديگر، در تحقيق تبرائي (1389)، با عنوان «بررسي جايگاه معنويت در الگوهاي عمده سلامت روان» كه صورت گرفت، اثبات شد كه معنويت نقش بسيار عمدهاي در سلامت روان دارد. در پژوهشي تحت عنوان «بررسي رابطه بين تصور از خدا و سلامت روان در دانشجوهاي دختر و پسر» كه توسط زارعي (1389) در دانشگاههاي پيام نور و آزاد شهر ميناب صورت گرفت، نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه رابطة معناداري بين تصور منفي از خدا و سلامت روان وجود دارند؛ افرادي كه داراي تصور منفي از خداوند هستند، از سلامت روان كمتر و بهداشت رواني پايينتر برخوردار ميباشند.
بنابراين، آموزش زمينههاي مذهبي و ارائه تصور مثبت از خداوند در كلاسهاي مختلف در طول دوران تحصيل و كلاسهاي فوقبرنامه در ارتقا بهداشت رواني افراد جامعه نقش مؤثري ايفا ميكند. همچنين بين دو متغير تصور مثبت از خدا و افسردگي رابطه معناداري وجود دارد. زماني كه واقعة آسيبزايي رخ ميدهد، همة افراد بهطور دروني و ذهني، معنا و مفهومي را در خود پرورش ميدهند. در اين ميان، اگر فردي، تصور مثبتي از خداوند داشته باشد، ميتواند در برابر فشارهاي رواني، مقاوم و استوار باشد.
در پژوهشي كه توسط عليمحمدي و آذربايجاني (1388) صورت گرفت، نتايج نشان داد كه بين شادكامي ديني و سلامت روانشناختي همبستگي معنادار و مثبتى وجود دارد. همچنين بين افسردگي و شادكامي، همبستگى معنادار و منفى وجود دارد. در پژوهشي كه تحت عنوان، «بررسي رابطه نگرش مذهبي با شادكامي و سلامت رواني در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد بهبهان»، توسط كاظميانمقدم و مهرابيزاده (1388) صورت گرفت، نتايج نشان داد كه بين نگرش مذهبي و شادكامي دانشجويان، رابطه مثبت معناداري وجود دارد. همچنين بين نگرش مذهبي و سلامت رواني آنان رابطه مثبت معناداري مشاهده شد. در پژوهشي كه تحت عنوان «اثربخشي آموزش نگرش مذهبي بر سلامت روان دانشآموزان دبيرستاني شهر اصفهان»، توسط رئيسپور (1386) صورت گرفت، نتايج حاصل از تحليل كوواريانس حاكي از آن بود كه آموزش نگرش مذهبي موجب افزايش معناداري در ميانگين نمرات كل سلامت روانه گروه آزمايش نسبت به گروه شاهد گرديد. همچنين اين آموزش موجب كاهش معناداري در ميانگين نمرات علائم جسمانيسازي، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در عملكرد اجتماعي و افسردگي گروه آزمايش در مقايسه با گروه شاهد شد. علاوه بر اين، نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه آموزش نگرش مذهبي ميتواند بهعنوان يك روش مداخلهاي مفيد براي افزايش سلامت روان به كار رود. در تحقيقي با عنوان «باورهاي آخرتنگرانه و رابطه آنها با سلامت روان»، كه توسط ابراهيمي (1387)، صورت گرفت، اثبات ميكند كه باورهاي آخرتنگرانه و رابطه آنها با سلامت روان باورهاي آخرتنگرانه و التزام به اين باورهاي مذهبي موجب جهتدهي و بينشي صحيح نسبت به خود و دنيا ميشود. در نتيجه، انسان از اقدام به رفتارهاي پرخطري كه سلامت جسمي و رواني خود و جامعه را تهديد ميكند، پرهيز نموده و متقابلاً، با كاستن از تنيدگيها و ناكاميها، به آرامش رواني دست مييابد. همچنين در پژوهش بهرامي چگني (1389)، تحت عنوان «بررسي رابطه دينداري با اختلالات رواني دانشجويان دانشگاه آزاد خرمآباد»، نتايج حاصل نشان داد كه نگرش مذهبي كلي و ابعاد اعتقادي و مناسكي روابط معناداري با اختلالات رواني كلي و حيطههاي آن دارند.
علاوه بر اين، شواهد حاكي از آن است كه ابعاد مناسكي و اعتقادي، نقش بيشتري در پيشبيني اختلالات روانشناختي ايفا ميكنند. در پژوهشي تحت عنوان «بررسي رابطه دنياگرايي و سلامت رواني»، كه توسط اكبري و فتحي آشتياني (1388) صورت گرفت، نتايج نشان داد كه بين دنياگرايي و پرسشنامة سلامت عمومي، كه در واقع اختلال در سلامت عمومي را ميسنجد و نيز بين دنياگرايي و سه عامل از عاملهاي سلامت عمومي(اختلال در علائم جسماني، اضطراب، افسردگي) رابطة مثبت و معنادار وجود دارد؛ يعني هركس دنياگرايي بالايي داشته باشد، اختلالات رواني او مانند اضطراب، افسردگي و اختلال در علائم جسماني نيز بالا خواهد بود. در تحقيقي با عنوان «بررسي سلامت رواني و رابطه آن با گرايش به اعمال مذهبي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد شبستر»، كه توسط ظروفي (1389) صورت گرفت، بين سلامت رواني با ميزان گرايش به اعمال مذهبي همبستگي مستقيم وجود داشت. در اين ميان، بيشترين رابطه مربوط به اضطراب و كمترين رابطه مربوط به ترس مرضي بوده است. سلامت رواني تحت تأثير عوامل متعددي است. در اين ميان، گرايش به اعمال مذهبي، همبستگي مثبت و معنيداري با سلامت روان نشان ميدهد؛ يعني هرچه ميزان گرايش به اعمال مذهبي در بين دانشجويان بيشتر باشد، بر ميزان سلامت رواني آنها افزوده شده، احتمال ابتلاي آنان به اختلالات رواني نيز كاهش مييابد. در پژوهشي با عنوان «بررسي سهم تأثير جهتگيري مذهبي بر سلامت روان در مقايسه با عوامل جمعيتشناختي»، كه توسط تبرائي، فتحي آشتياني و رسولزاده طباطبايي (1387) انجام گرفت، نتايج پژوهش نشان ميدهد كه از ميان متغيرهاي اصلي و جمعيتشناختي پژوهش، تنها مؤلفة جهتگيري مذهبي(كلّ) مناسبترين متغير براي پيشبيني سلامت روان افراد شركتكننده در پژوهش ميباشد. در پژوهشي تحت عنوان بررسي رابطه بين نگرشهاي مذهبي، احساس معنا بخش بودن زندگي و سلامت روان در دانشجويان دانشگاههاي تهران، كه توسط جمالي (1389) صورت گرفت، نشان داد با افزايش ميزان احساس معنا بخشي زندگي و نگرش مذهبي، سلامت روان نيز افزايش مييابد. اين موضوع بيانگر ميزان اهميت معناجويي و اعتقادات مذهبي در ايجاد و حفظ بهداشت رواني افراد جامعه ميباشد. در پژوهشي با عنوان رابطه بين نگرش ديني و شادكامي در بين دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس، كه توسط حيدري رفعت و عنايتي نوينفر (1389) صورت گرفت، نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه بين نگرش ديني و شادكامي دانشجويان رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. در پژوهشي تحت عنوان «بررسي رابطة دينداري و ميزان شادماني در بين دانشجويان به تفكيك جنسيت و وضيعت تاهل»، كه توسط قمري (1381) صورت گرفت، نشان داد كه بين دينداري و ميزان شادماني رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. در پژوهشي تحت عنوان «وضعيت نگرش مذهبي و سلامت روان در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي مازندران»، كه توسط صادقي، باقرزاده لداري، حقشناس (1387) صورت گرفت، نتايج پژوهش نشان داد كه ميزان نگرش مذهبي و سطح سلامت روان دختران بيشتر از پسران است و توجه به وضعيت اجتماعي و فرهنگي در جهت ارتقاء نگرش مذهبي و سلامت روان پسران ضروري است. در پژوهشي، كه با عنوان رابطه «اعتقادات مذهبي و خوشبيني با سلامت معنوي در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز»، توسط عسكري و همكاران (1389) انجام شد، نتايج نشان داد كه بين اعتقادات مذهبي و سلامت معنوي، همچنين بين خوشبيني و سلامت معنوي رابطه معنيداري وجود دارد. نتايج رگرسيون چندمتغيري نيز نشان داد كه متغيرهاي اعتقاد مذهبي و خوشبيني، به ترتيب پيشبيني كننده سلامت معنوي بودند. در پژوهشي ديگر تحت عنوان «بررسي رابطه بين هويتهاي ديني و ملي با سلامت رواني دانشجويان»، كه توسط شريفي و همكاران (1389) صورت گرفت، نتايج نشان داد كه بين هويت ديني و سلامت رواني و اغلب خرده مقياسهاي آن، يعني اختلال جسميسازي، اضطراب، خصومت و پرخاشگري، فوبي، پارانويا و روانپريشي، دانشجويان رابطه منفي و معناداري وجود دارد. همچنين بين هويت ملي با سلامت رواني و نه خرده مقياس آن، يعني اختلال جسميسازي، وسواس، حساسيت بين فردي، افسردگي، اضطراب، خصومت و پرخاشگري، فوبي، پارانويا و روانپريشي دانشجويان رابطه منفي و معنيدار وجود دارد. تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه بين هويت ملي و ديني دانشجويان با سلامت روان رابطه چندگانه وجود دارد.
در پژوهش عليخاني (1385) تحت عنوان «رابطه هويت ديني وسلامت روان در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي»، نتايج بدست آمده نشان داد كه بين هويت ديني و سلامت روان رابطه وجود دارد. افراد داراي هويت ديني موفق، از تعاملات و كنش اجتماعي مطلوب برخوردار بوده، سطح اضطراب و افسردگي آنان پايين است. افراد داراي هويت ديني آشفته و ديررس، داراي سطح اضطراب و افسردگي بالا و از لحاظ كنش اجتماعي افرادي ناموفق ميباشند. همچنين در پژوهشي كه توسط كزديا و همكاران، تحت عنوان ترديدهاي مذهبي و سلامت روان در نوجوانان و جوانان، صورت گرفت، نتايج حاصل از آن همبستگي مثبتي را بين ترديدهاي مذهبي در سطوح مختلف ايمان مذهبي با اضطراب و افسردگي نشان داد (Kezdya & et al, 2010, p. 39-47). در واقع، هرچه افراد از لحاظ اعتقاد ديني خود را قوي كنند، سلامت رواني بهتري دارند. در پژوهشي، كه توسط كاويكاالنا در خصوص محل عبادت، سازگاري، سلامت رواني در ميان مردم اهل پلينزي در روز مقدس، صورت گرفت، اين مطالعه نشان داد كه شركت در مجالس مذهبي، سازگاري جمعي و سلامت رواني را بهبود ميبخشد، زيرا در اين مجالس، افراد با اصلاح سبك سازگاري جمعي و افزايش ميزان اميدواري، سلامت رواني بهتري را كسب ميكنند (Kawika, 2011, p. 13-24). در تحقيقي كه توسط استيسي و همكاران، در خصوص ارتباط علائم افسردگي و خوشبيني و احساس مفيد بودن در بيماران اسكلروزمولتيپل، كه بعد از روان درماني صورت گرفت، نتايج ارتباط معناداري را بين اصلاح افسردگي و احساس مفيد بودن با افزايش خوشبيني و احساس مثبت مشاهده كردند (Stacey & et al,2008, p. 230-238). همچنين روزمارينا، در پژوهشي با هدف اينكه آيا عقايد مذهبي با سلامت روان رابطه دارد، اثبات كرد كه بين عقايد مذهبي و سلامت روان رابطه وجود دارد و عقايد مذهبي پيشگويي كننده مناسبي براي اضطراب و افسردگي ميباشند و با اعمال مذهبي ميتوان افسردگي را كنترل كرد و از اعمال ديني ميتوان بهعنوان راهبردهاي درمان باليني نام برد (Rosmarina & et al, 2009, p. 180-190). همچنين يسلديكا و همكاران، در پژوهشي به نقش جايگاه مذهب براي كاهش استرس و پريشاني پرداختند. آنها پي بردند كه جهتيابي مذهبي ميتواند تنشهاي هيجاني و عملي ناشي از بحران هويت را برطرف سازد (Ysseldyka & et al, 2011, p. 132-148). همچنين، فرايندهاي سازگاري ارتباط معناداري را بين مذهب و حل بحران هويت نشان دادند.
بنابراين سؤالات تحقيق حاضر عبارتند از: آيا بين هويت ديني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطه معنيداري وجود دارد؟ آيا بين خوشبيني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطه معنيداري وجود دارد؟ آيا بين هويت ديني و خوشبيني، با سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطه معنيداري وجود دارد؟ آيا بين هويت ديني - خوشبيني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطه چند گانه وجود دارد؟ فرضيههاي پژوهش نيز عبارتند از: بين هويت ديني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطة مثبت معنيداري وجود دارد. بين خوشبيني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطة مثبت معنيداري وجود دارد. بين هويت ديني و خوشبيني با سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطه مثبت معنيداري وجود دارد. بين هويت ديني - خوشبيني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز رابطه چند گانه وجود دارد.
روش پژوهش
جامعه آماري، نمونه و روش نمونهگيري: جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه دانشجويان پسر و دختر دانشگاه شهيد چمران اهواز در سال تحصيلي 1388-1387 ميباشد. با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي نسبي، تعداد 186 نفر از آنها انتخاب شدند. از اين تعداد، 93 پسر و 93 دختر بودهاند. ابتدا بهطور تصادفي، تعداد شش دانشكده فني مهندسي، علوم تربيتي، دامپزشكي، علوم، ادبيات و تربيت بدني انتخاب شدند. سپس با توجه به تعداد دانشجويان هر دانشكده بهطور نسبي، تعدادي انتخاب تا در نهايت 186 دانشجو گزيده شدند.
ابزارتحقيق
پرسشنامه هويت ديني: اين پرسشنامه در سال 81-1380، با توجه به مبناي نظري هويتيابي از ديدگاه مارسيا توسط كراسكيا موجمباري (1381)، بهمنظور تدوين و هنجاريابي براي دانشآموزان دوره دبيرستان و تعيين نمره متوسط افراد و ميزان اعتبار و روايي و تهيه جداول هنجار براي آنها طراحي گرديد. به اين ترتيب، در ابتدا براي هريك از هويتهاي پنجگانه با توجه به تعاريف و ويژگيهاي شخصيتي افراد داراي اين هويتها، مجموعهاي از سؤالها در ارتباط با مسائل و موضوعات ديني و مذهبي طرح گرديد؛ سؤالهاي طرح شده با استفاده از طيف ليكرت، از يك تا پنج نمرهگذاري شدند. پرسشنامه تدوين شده روي نمونه نهايي مورد نظر اجرا و نمرهگذاري گرديد. و سؤالهاي نامناسب حذف شد. در نهايت، 50 سؤال باقيمانده شامل 5 عامل منطبق بر پنج حالت هويت ديني بود. براي بررسي روايي پرسشنامه هويت ديني از روش تحليل عاملي استفاده شده است. براي محاسبه اعتبار پرسشنامه از روش محاسبه آلفاي كرونباخ استفاده شد. ضريب اعتبار پرسشنامه هويت ديني، براي تمام سؤالها و همچنين عوامل تشكيل دهنده پرسشنامه محاسبه گرديد كه به شرح زير ميباشد:
عامل اول: هويت منع شده:12 سؤال و ضريب اعتبارآلفاي كرونباخ 83/.، عامل دوم: هويت ديني ديررس: ده سؤال ضريب اعتبار82/.، عامل سوم: هويت ديني موفق: سيزده سؤال با ضريب اعتبار74/.، عامل چهارم: هويت ديني كليشهاي: ده سؤال با ضريب اعتبار 78/.، عامل پنجم: هويت ديني آشفته: پنج سؤال با ضريب اعتبار 35/.
پرسشنامه سلامت عموميگلدبرگ (GHQ): گلدبرگ پرسشنامه سلامت عمومي را براي تشخيص اختلالات رواني غيرسايكوتيك در مراكز درماني و جامعه طراحي و تدوين نموده است (فتحي آشتياني و داستاني، 1388). اين پرسشنامه، مشتمل بر چهار مقياس فرعي است كه در هريك از آنها هفت سؤال قرار دارد، عناوين مقياس فرعي اين پرسشنامه عبارت است از: علايم جسماني، علائم اضطراب و اختلال خواب، كنش اجتماعي، علائم افسردگي. گلدبرگ و هيلير (1979) همبستگي بين دادههاي حاصل از اجراي دو پرسشنامه سلامت عمومي و چك ليست علائم رواني (SCL-90)، بر روي 244 نفر آزمودني را به ميزان 78/. گزارش نمودهاند. آتشافروز (1386) ضريب پايايي كل اين پرسشنامه را با روش آلفاي كرونباخ 92/0 و پايايي خرده مقياسهاي نشانههاي بدني، اضطراب و بي خوابي، ناسازگاري اجتماعي و افسردگي را به ترتيب 71/0، 80/0، 93/0 و 78/0 گزارش كرده است. همچنين روايي همگرايي اين آزمون با مقياس SCL-90 برابر با 87/0 گزارش شده است (علايي و پوزش، 1389).
مقياس خوشبيني: براي ارزيابي خوشبيني پاسخ دهندگان، از پرسشنامه اوليه هشت سؤالي جهتگيري به زندگي، كه توسط شيير و كارور طراحي شده است، مورد استفاده قرار گرفت. اين مقياس هشت سؤالي اندازه انتظاراتي كه افراد راجع به پيامدهاي زندگي دارند را ارزيابي ميكند، شامل چهار سؤال يا عبارت مثبت مانند (در زمان عدم اطمينان انتظار دارم بهترين نتيجه عايدم شود)، و چهار سؤال با عبارات منفي مانند(هرگاه فكر كنم اتفاق بدي برايم روي خواهد داد، همان اتفاق بد برايم روي خواهد داد) (Scheier & Carver, 1987, p. 169-210). سؤالات 1،3،4،7 مثبت بوده و بهطور مستقيم نمرهگذاري ميشود. سؤالات 2، 5، 6، 8 منفي بوده و بهصورت معكوس نمرهگذاري ميشوند. پاسخ دهندگان، بايد به سؤالات چهار گزينهاي با درجاتي از بسيار موافقم، موافقم، مخالفم و بسيار مخالفم پاسخ دهند كه نمره (4-1) را در بر ميگيرد. شييركاور پايايي آن را در پژوهش خود به وسيله آلفاي كرونباخ 84/0 و در ايران (كجباف، عريضي و خدابخشي) آلفاي كرونباخ پرسشنامه را در پژوهش خود 74/0 گزارش كردهاند.
يافتههاي پژوهش
جدول 1. ميانگين و انحراف معيار مقياسهاي هويت ديني، خوشبيني و سلامت رواني
پرسشنامه خوشبيني هويت ديني سلامت رواني
شاخص آماري مقياس خوشبيني موافق آشفته ديررس كليشهاي منع شده سلامت جسماني اضطرب كنش اجتماعي افسردگي
ميانگين 87/25 06/42 14/25 07/12 12/25 29/19 91/4 78/4 12/8 61/3
انحراف معيار 33/1 6/5 9/3 6/7 7/3 1/83 91/4 78/5 12/3 09/4
در جدول شماره 1: ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي مورد مطالعه ارائه شدهاند. ميانگين افرادي كه هويت ديني موفق داشتهاند، 06/42 و ميزان انحراف معيار آنان 6/ 5 ميباشد. بيشترين رقم مربوط به دانشجوياني است كه هويت ديني موفق دارند. همينطور، ميانگين انواع ساير هويتيابي در جدول آمده است. در خصوص سلامت رواني كنش اجتماعي با رقم 12/8، بيشترين نمره را نسبت به ديگر شاخصهاي سلامت رواني به خود اختصاص داده است.
جدول 2. ضرايب همبستگي مقياسهاي هويت ديني با سلامت روان و خوشبيني
متغيرها موافق آشفته كليشهاي ديررس منع شده نمره كل هويت ديني سطح معني داريp
سلامت عمومي(GHQ) سلامت جسماني 41/.. 21/. 23/. 33/. 31/. 43/0 <./05
اضطراب 191/.- 232/. 063/. 41/. 25/. 57/0- <./01
كنش اجتماعي 236/. 217/.- 083/. 296/.- 135/. 61/0 <./001
افسردگي 26/.- 163/. 71/.- 293/. 26/. 26/0- <./024
نمره كل (GHQ) 31/. 282/. 22/. 23/. 39/. 63/. <./001
خوشبيني 43/. 32/.- 25/. 291/.- 34/.- 58/0 <./01
با توجه به نتايج جدول 2، بيشترين ضريب همبستگي مربوط به افسردگي و هويت كليشهاي (71/.-)، و كمترين آن مربوط به اضطراب و هويت كليشهاي (06/.) ميباشد.
جدول 3. ميانگين متغيرهاي پژوهش در دختران و پسران و مقايسه آنها با آزمون t
دختر پسر آزمونt سطح معنيداري
ميانگين انحراف معيار ميانگين انحراف معيار
اضطراب 96/4 72/3 15/4 14/3 92/1 197/.
كنش اجتماعي 92/8 27/3 14/8 91/3 97/. 238/.
افسردگي 53/2 60/4 64/3 87/2 14/3 05/.
سلامت جسماني 75/6 56/3 92/5 06/4 17/4 01/.
خوشبيني 13/21 08/2 12/24 09/2 27/3 05/.
همانطور كه در جدول 3 آمده است، رابطه معناداري بين تعدادي از سطوح سلامت روان(افسردگي، سلامت جسماني) در دانشجويان دختر و پسر، به ترتيب با 14/3T = در سطح(05/0p =)، 17/4T = در سطح(01/0p =)، با متغير خوشبيني وجود دارد. و بين خوشبيني و ساير شاخصهاي سلامت روان (كنش اجتماعي و اضطراب) رابطه معناداري در ميان دانشجويان دختر و پسر وجود ندارد.
جدول 4. نتايج رگرسيون چند متغيري هويت ديني و خوشبيني با سلامت روان، به روش گام به گام
متغير ملاك متغيرهاي پيش بين ضريب همبستگي چندگانهMR ضريب تعيينRS نسبتF احتمالP ضرايب رگرسيون
1 2 3
سلامت روان هويت ديني 49/0 01/24 321/7=F 01/0P< 38/0=β
21/7T=
001/0P=
خوشبيني 64/0 96/40 13/9=F 001/0P< 31/0=β
85/5T=
001/0P= 14/0=β
97/3T=
001/0P=
با توجه به جدول 4، ضريب همبستگي چند متغيري براي تركيب خطي متغيرهاي هويت ديني و خوشبيني با سلامت روان در دانشجويان دختر برابر با 64/0MR= و نسبت F برابر با 13/ 9 بهدست آمده كه در سطح 001/0>P معنيدار است. ضرايب رگرسيون (β) نشان ميدهند كه هويت ديني و خوشبيني، پيشبيني كنندة سلامت روان ميباشند. علاوه بر اين، ضريب تعيين (96/40RS=) نشان ميدهد كه 96/40 درصد واريانس سلامت روان به وسيله متغيرهاي پيشبين، يعني هويت ديني و خوشبيني قابل تبيين است. از سوي، ديگر ضرايب تعيين نشان ميدهند كه هويت ديني به تنهايي01/24 درصد واريانس سلامت روان را پيشبيني ميكند و با اضافه شدن متغير خوشبيني به معادله رگرسيون، MR از 49/0 به 64/0 و RS از 01/24 به 96/40 افزايش يافته است.
بحث و نتيجهگيري
هدف اين تحقيق، بررسي نقش متغيرهاي هويت ديني، خوشبيني و سلامت رواني در بين دانشجويان پسر و دختر دانشگاه شهيد چمران است. دراين زمينه دانشجويان با سه متغير مذكور مورد مقايسه قرار گرفتند. فرضيههاي تحقيق بر اين مبنا تدوين گرديدهاند كه بين ميزان هويت ديني، خوشبيني وسلامت روان دانشجويان رابطه معناداري وجود دارد. با توجه به يافتههاي پژوهش، ميتوان فرضيات تحقيق را پذيرفت و اذعان داشت كه كسب هويت ديني و خوشبيني با سلامت روان افراد رابطه مثبتي دارد. البته لازم به يادآوري است كه نقش هويت ديني در تبيين و پيشبيني سلامت روان بيشتر از خوشبيني ميباشد.
فرضيه اول پژوهش، رابطه بين هويت ديني و سلامت روان دانشجويان بود. با توجه به يافتههاي موجود؛ فرض اول تاييد ميشود؛ زيرا هرچه افراد هويت ديني خود را بسازند، سلامت روان آنها تضمين ميشود و براي زندگي خود هدف و معناي لازم را كسب ميكنند. اين مسئله، با ديدگاه معنا درماني ويكتور فرانكل همخوان است. همچنين در آموزههاي ديني اسلام، تاكيد زيادي به شناخت خود و تكامل شخصيت شده است.
نتايج حاصل از اين فرض، با نتايج پژوهشهاي انجام شده توسط رنيت يسلديكا (2011)، ديويد. اچ، روزمارينا (2009)، جي. ايكاريكا النا (2011)، رنيكوكزدايا (2010)، مريم عليجاني (1385)، شريفي (1389)، علوي و همكاران (1385)، عابديني (1388)، حق شناس (1387)، اكبري (1388)، تبرائي (1386)، ظروفي (1389)، عليا (1389)، چگني (1389) و رئيسپور (1386) همخواني دارد.
فرضيه دوم پژوهش، رابطه بين خوشبيني و سلامت روان دانشجويان بود. با توجه به يافتههاي موجود، اين فرض تاييد ميشود؛ زيرا هرچه انسان خوشبينتر باشد، سلامت روان او تضمين ميگردد. يافتههاي اين پژوهش، با يافتههاي استاسي.ال (2008)، عسكري (1389)، كاظميان مقدم (1388)، علي محمدي و آذربايجاني (1388) همخواني دارد.
فرضيه سوم پژوهش، رابطه بين هويت ديني و خوشبيني با سلامت روان بود. اين فرض نيز با توجه به جدول شماره 4 تاييد ميشود؛ زيرا اگر فردي داراي هويت ديني مناسب و خوشبين باشد سلامت رواني بهتري داشته و در برخورد با مشكلات مقاومتر است. نتايج اين تحقيق با يافتههاي عسكري (1389)، كاظميان مقدم (1388)، رئيسپور (1386)، چگني (1389)، انيكو كزدايا (2010)، استاسي.ال (2008)، همخواني دارد.
بنابراين، رسيدن به يك هويت ديني منسجم، بر اساس استدلال منطقي كسب شده و خوشبين بودن ميتواند با سلامت روان افراد رابطه معنادار داشته باشد؛ زيرا دين سفارشات بسياري بر نداشتن سوء ظن نسبت به ديگران دارد. ازاينرو، دانشگاهها و مسئولان آموزشي و فرهنگي ميتوانند با راهكارهايي دانشجويان را در كسب هويت ديني كمك كنند تا سلامت رواني آنان تامين گردد. از سوي ديگر، كسب هويت ديني بر خوشبيني و متقابلاً بر سلامت روان تأثير ميگذارد. اين امر ميتواند راهكار مناسبي در جهت موفقيت علمي و عملي دانشجويان به شمار آيد. مسلماً هرگاه جامعهاي داراي دانشجوياني با هويت ديني موفق بوده كه از سلامت رواني مطلوب برخوردار باشند، بهتر ميتواند بر مشكلات فائق آيد؛ زيرا دانشگاه مبدا تحول است و دانشگاهيان ميتوانند آينده علمي و ديني جامعه را رقم بزنند. در اين دانشگاهها فرهيختگاني پرورش يابند كه تحولات عظيميرا در جهان موجب شوند.
- ابراهيمي، ابوالفضل، «باورهاي آخرتگرانه و رابطه آنها با سلامت روان»، (پاييز 1387)، روانشناسي و دين، ش 3، ص 107ـ126.
- آتشافروز، عسگر (1386)، مقايسه سلامت عمومي، استرس شغلي و فرسودگي شغلي معلمان مدارس استثنايي و عادي مقطع ابتدايي خوزستان، پاياننامه كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي، اهواز، دانشگاه شهيد چمران.
- اكبري، اللهرضا و علي فتحي آشتياني، «بررسي رابطه دنياگرايي و سلامت رواني»، (پاييز 1388)، روانشناسي و دين، سال دوم، ش 3، ص 105ـ 143.
- بهراميچگني، ذبيحالله، «بررسي رابطه دينداري با اختلالات رواني دانشجويان دانشگاه آزاد خرمآباد»، (تابستان 1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 2، ص 91 ـ 102.
- تبرائي، رامين و ديگران، «بررسي سهم تأثير جهتگيري مذهبي بر سلامت روان در مقايسه با عوامل جمعيت شناختي»، (پاييز 1387)، روانشناسي و دين، سال اول، ش 3، ص 37-62.
- تبرائي، رامين، «بررسي جايگاه معنويت در الگوهاي عمده سلامت روان»، (بهار 1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 1، ص 5 ـ29.
- جمالي، فريبا (1381)، بررسي رابطه بين نگرشهاي مذهبي، احساس معنا بخش بودن زندگي و سلامت روان در دانشجويان دانشگاههاي تهران، پاياننامه كارشناسي ارشد روانشناسي عمومي، تهران، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه الزهرا (س).
- حبيبوند، عليمراد، «رابطه جهتگيري مذهبي با اختلالات رواني و پيشرفت تحصيلي»، (پاييز 1388)، روانشناسي و دين، سال اول، ش 3، ص 79-106.
- حميد، نجمه (1391)، ايمنيشناسي عصبي رواني، اهواز، دانشگاه شهيد چمران.
- حيدريرفعت، ابوذر و علي عنايتينوينفر، «رابطه بين نگرش ديني و شادكاميدر بين دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس»، (زمستان 1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 4، ص 61-72.
- رئيسپور، حفيظالله (1386)، اثربخشي آموزش نگرش مذهبي بر سلامت روان دانشآموزان دبيرستاني شهر اصفهان، پاياننامه كارشناسي ارشد روانشناسي عمومي، دانشگاه اصفهان.
- زارعي، اقبال، «بررسي رابطه بين تصور از خدا و سلامت روان در دانشجوهاي دختر و پسر دانشگاههاي پيام نور و آزاد شهر ميناب»، (تابستان 1389)، روانشناسي و دين، ش 6، ص 157-172.
- شريفي، طيبه و ديگران، «بررسي رابطه بين هويتهاي ديني و ملي با سلامت رواني دانشجويان»، (تابستان 1389)، يافتههاي نو در روانشناسي، سال 4، ش 11، ص 125-142.
- صادقي، محمدرضا و ديگران، «وضعيت نگرش مذهبي و سلامت روان در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي مازندران در سال تحصيلي 87-86»، (1387)، مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران، ش 75، ص 70-75.
- ظروفي، مجيد، «بررسي سلامت رواني و رابطه آن با گرايش به اعمال مذهبي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد شبستر»، (زمستان 1389)، روانشناسي و دين، ش 8، ص 143-156.
- عابديني، نصير، «نقش عزاداري محرم در خويشتنداري جنسي دانشجويان پسر دانشگاههاي تهران»، (بهار 1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 1، ص 43ـ 53.
- عسكري، پرويز و ديگران، «رابطه اعتقادات مذهبي وخوشبيني با سلامت معنوي در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز»، (1389)، يافتههاي نو در روانشناسي، ص 27-36.
- علايي، پروانه و شهيندخت پوزش، «ارتباط عملكرد خانواده و سلامت رواني دانشجويان»، (1389) در: مجموعه مقالات اولين همايش ملي خانواده، دانشجو و دانشگاه، مشهد، صبرا.
- علوي، سيدسلمان، و ديگران، «نقش مذهب در كاهش پرخاشگري»، (زمستان 1387)، روانشناسي و دين، ش 4، ص 117-128.
- عليانسب، سيدحسين، «بررسي رابطه دينداري و اضطراب مرگ در بين دانشجويان و طلاب شهر قم»، (بهار 1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 1، ص 55 ـ 68.
- عليجاني، مريم، «رابطه بين هويت ديني و سلامت روان در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي»، (بهار و تابستان 1385)، مطالعات روانشناختي، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه الزهرا (س)، دوره 2، ش 2و1، ص 89-106.
- عليمحمدي، كاظم و مسعود آذربايجاني، «بررسي رابطه بين شادكامي اسلامي و شادكامي روانشناختي در دانشجويان دانشگاه قم در سال تحصيلي 89-1388»، (1388)، روانشناسي و دين، سال دوم، ش 3، ص 8-27.
- فتحي آشتياني، علي و محبوبه داستاني (1388)، آزمونهاي روانشناختي ارزيابي شخصيت و سلامت روان، تهران، بعثت.
- فني اصل، عباس و سوران رجبي، «نقش روزه در تأمين سلامت رواني پرسنل اداري دانشگاه محقق اردبيلي»، (زمستان 1387)، روانشناسي و دين، سال اول، ش 4، ص 129-142.
- قمري، محمد، «بررسي رابطة دينداري و ميزان شادماني در بين دانشجويان به تفكيك جنسيت و وضيعت تاهل»، (پاييز 1389)، روانشناسي و دين، سال سوم، ش 3، ص 75-91.
- كاظميان مقدم، كبري و مهناز مهرابيزاده هنرمند، «بررسي رابطه نگرش مذهبي با شادكامي و سلامت رواني دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد بهبهان«، (1388)، روانشناسي و دين، سال دوم، ش 4، ص 157-174.
- كجباف، محمدباقر و ديگران، «هنجاريابي، پايايي، و روايي مقياس خوشبيني و بررسي رابطه بين خوشبيني، خود تسلطيابي، و افسردگي در شهر اصفهان»، (1388)، مطالعات روانشناختي، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، دوره 2، ش 1و2، ص 51-68.
- كراسكيان موجمباري، ا (1381)، تدوين و هنجاريابي پرسشنامه هويت ديني براي دانشآموزان دوره دبيرستان، پاياننامه كارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه آزاد اسلامي.
- گنجي، حمزه (1385)، روانشناسي تجربي كاربردي، تهران، بعثت.
- مجلسي، محمدباقر (1380)، بحارالانوار، قم، مسجد جمكران.