بررسی اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر میزان پرخاشگری زندانیان قم
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
جرم و بزهكاري از پديدههاي ناخوشايند حیات اجتماعي انسانهاست كه همواره در همه جوامع بشري وجود داشته است (شریفینیا، 1388، ص 7). هرچند در بررسي همهجانبه این پديده، بايد ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي مورد توجه قرار گيرد، اما بيشك يكي از اصليترين ابعاد آنها، كه بر ساير جنبهها نيز تأثير عميقي دارد، بُعد روانشناختي است (همان، ص 1). كنكاش در ويژگيهاي شخصيتي- رفتاري بزهكاران نشان ميدهد كه فرايند رشد و تحول در زندگي رواني بيشتر آنها با مشكلاتي همراه بوده است. پريشانيهاي رواني، محروميتها، ناكاميهاي مستمر، خودمداري و فزونخواهي، پرخاشگري، خصومت و نفرت انباشته شده، نارساييهاي تربيتي و يادگيريهاي غلط دوران كودكي، نظام خانوادگي آشفته، كمبود محبت و در يك كلام، عقدههاي رواني مهمترين عامل گرايش به رفتارهاي تبهكارانه و ضداجتماعي است (افروز، 1384، ص 14).
يكي از روشهايي كه در بسياري از نقاط جهان براي تنبيه مجرمان و جلوگيري از جرم استفاده ميشود، زنداني كردن آنان است. محرومیت از آزادی، که در اواخر قرن هیجدهم در نظام قضایی اروپا تثبیت شد، با این هدف انجام شد که واکنش در برابر اعمال بزهکارانه را منطقیتر و انسانیتر کند. اما ديري نپاييد كه در قالب اجرا، زندان ناتوان از حل تضادهاي فردي و اجتماعي جرمزا يا افشاكنندة جرم از كار درآمد. از آن پس نهاد زندان همواره با بحران روبهرو بوده است (شریفینیا، 1387 الف، ص 8). بررسيها نشان دادهاند كه زنداني كردن تأثير منفي بر زندانيان، بهويژه جوانان دارد و آنان را به اجبار از كانون خانوادگي، شغل و زندگي اجتماعي طرد ميكند و زمينه را براي روي آوردن به جرم و جنايت در زندان بيشتر ميكند. پس از استقرار روانشناسي بهعنوان يك دانش تجربي و ظهور روشهاي نوين رواندرماني، توجه به اصلاح رفتار مجرمانه ابعاد وسيعي يافت؛ بهگونهايكه امروزه در سراسر جهان روانشناسان زيادي ميكوشند كه به اين گروه از آسيبديدگان اجتماعي كمك كنند (هادی، 1388). زندگي در زندان با مشكلات فراواني براي مسئولان و فرد زنداني همراه است. يكي از مشكلاتي كه مسئولان و فرد زنداني در زندان با آن مواجه است، پرخاشگري و درگيري زندانيان با يكديگر است. بهطوريكه ريشه اغلب تخلفات درون زندانها، بخصوص اخلال در نظم زندان، پرخاشگري زندانيان است (شمس، 1388، ص 93). برخي اوقات اين امر منجر به نقص عضو و يا كشته شدن يكي از طرفهاي درگير ميگردد كه هزينههاي مادي و معنوي بسياري را بر خود و جامعه وارد ميآورند. ازاينرو، ضروري است كه برنامههايي براي حل اين مشكل با اجراي برنامهها و خدمات روانشناختي، از طريق تغيير نگرش و اصلاح باورهاي نادرست زندانيان طرحريزي شود. در اين پژوهش، افراد داراي خشم و پرخاشگري تحت برنامه درمان يکپارچه توحيدي، بهمنظور مديريت خشم و کاهش ميزان پرخاشگري قرار گرفتند.
خشم، خصومت و پرخاشگري: خشم عبارت است از احساس يا هيجاني که دامنه آن از رنجش و آزردگي خفيف تا خشم و غضب شديد گسترده است. خشم پاسخ طبيعي به برخي موقعيتها ميباشد. علاوه بر اين، خشم ممکن است ناشي از ناکامي در رسيدن به اميال، نيازها و اهداف باشد (رايلي و شاپشاير، 2002، ص 9). پرخاشگري مجموعهاي از فعاليتهاي عمدتاً بينفردي و شامل رفتارهاي کلامي و جسماني مخرب و آسيب رساننده است (لاچمن و همكاران، 2000، ص 45). در لغتنامه وبستر در سال 1989 پرخاشگري به اين صورت تعريف شده است: عمل قدرتمندانه كه به قصد غلبه يا تسلط صورت ميگيرد و يا حملات بيدليل و يا تجاوز و رفتار خصمانه منتهي به ضرب و جرح و مخرب، بخصوص هنگاميكه اين اعمال پس از احساس عجز و ناكامي اتفاق افتاده باشد (كمالي، 1386، ص 8). اغلب مردم خشم و پرخاشگري را با هم اشتباه ميکنند. پرخاشگري نوعي رفتار با هدف آسيب رساندن به فرد ديگر يا تخريب اموال است، درحاليکه خشم يک هيجان است و ضرورتاً به پرخاشگري منجر نميشود. واژه سومي به نام خصومت نيز وجود دارد و اگرچه با اين دو مرتبط است، اما ماهيتاً تفاوت دارد. خصومت به مجموعهاي از نگرشها و قضاوتها اشاره دارد که رفتارهاي پرخاشگرانه را برميانگيزند (رايلي و شاپشاير، 2002، ص 9). بنابراين خشم، خصومت و پرخاشگري به ترتيب عبارتند از نوعي هيجان، فکر و رفتار.
درمان يكپارچه توحيدي (MIT): همانطور كه گفته شد زندگي در زندان با مشكلات فراواني همراه است كه يكي از مشكلات، پرخاشگري و درگيري زندانيان با يكديگر است، كه برخي اوقات هم منجر به نقص عضو و يا كشته شدن يكي از طرفهاي درگير ميگردد كه هزينههاي مادي و معنوي بسياري را بر خود و جامعه وارد ميآورند. پس ضروري است كه برنامههايي براي حل اين مشكل با اجراي برنامهها و خدمات روانشناختي، از طريق تغيير نگرش و اصلاح باورهاي نادرست زندانيان، طرحريزي شود. با توجه به اينكه يكي از مؤلفههايي كه نقش بسيار مؤثري در كاهش جرم و افزايش سلامت روان دارد مذهب و باورهاي مذهبي است، تحقيقات بسياري در سالهاي اخير بر نقش مذهب بر سلامت روان و درمان بيماريهاي رواني شده است (جانسون، 2002، ص 8؛ اسكات، 2008، ص 391). درمان يكپارچه توحيدي كه تلفیقی از آخرین یافتههای رواندرماني در حوزههاي مختلف، بهويژه فنون انسانينگر و وجودي از يكسو، و آموزههاي توحيدي و عرفاني اسلام از سوي ديگر ميباشد، با عنوان «روش توحيد درماني» در سال 2001 توسط دكتر محمدمحسن جلاليتهراني در كتابنامة رواندرمانيهاي نوين توسط ريموند كرسيني معرفي گرديد. اين روش با تأكيد بر ارتقاي رشد و تحول انساني، به فرد امكان ميدهد تا با جستوجوي معناي متعالي براي زندگي و تلاش براي درك خويشتن خويش، به توسعة روشي براي زندگي خود بپردازد. به گفتة كرسيني، توحيددرماني، كه از ادغام و يكپارچهسازي نگرش اسلام نسبت به سرشت انسان، نظريه و روش درمان انسانگرا به وجود آمده، براي اولين بار اسلام را بهمنزلة يك شيوة درماني مطرح كرده است. اين شيوة درماني، پس از معرفي و بهكارگيري در مركز تربيت و اصلاح زندان دانشگاه فردوسي مشهد، نتايج قابل قبولي را به دنبال داشت. به دليل موفقيتهاي بهدستآمده، اين سبك درماني به زندانهاي سراسر كشور گسترش يافت و اكنون متخصصان در زندانهاي همة مراكز استانها، با بهرهگيري از اين شيوه در پي اصلاح رفتار مجرمان و جلوگيري از بازگشت مجدد آنها به سوي رفتارهاي مجرمانه برآمدهاند (هادی، 1388).
مرور پيشينه تحقيق در رابطه با درمان يکپارچه توحيدي، نشانگر اين است كه هرچند در زمينه اثربخشي درمانهاي يكپارچه و چندبعدي تحقيقات زيادي انجام شده، اما چون درمان يكپارچه توحيدي يك روش نوپا محسوب ميشود، هنوز تحقيقات زيادي در مورد آن منتشر نشده است. شريفينيا (1386)، در پژوهشي به مقايسه اثربخشي دو روش درمان يكپارچه توحيدي و شناختدرماني در كاهش رفتارهاي مجرمانه زندانیان پرداخت. اثر بخشي درمان يكپارچه توحيدي و معنيدارتر بودن اين روش، نسبت به شناخت درماني در كاهش رفتارهاي مجرمانه و سوءمصرف مواد نتيجهاي بود كه از اين تحقيق حاصل شد. هادي (1388) به بررسي اثربخشي درمان يكپارچه توحيدي بر مؤلفههاي شخصيت و باليني زندانيان براساس پرسشنامه تحليل باليني کتل پرداخت. نتايج تحقيق نشان داد که در پنج مورد از مؤلفههاي شخصيت، و نيز ده مورد از مؤلفههاي باليني، اين روش اثربخشي معنيداري داشته است. چوپاني به بررسي تأثير گروه درماني يكپارچه توحيدي و شناختي- رفتاري بر عزت نفس و نگرشهاي زناشويي زندانيان مرد زندان مركزي قم پرداخت. نتايج نشان داد كه ميزان عزت نفس در دو گروه آزمايش، بعد از گروه درماني بهطور معنيداري بالاتر از گروه كنترل بود و نگرشهاي زناشويي با سه بعد ايدهآلسازي، نقش جنسيتي و بهعنوان يك رابطه در معرض خطر نيز بهطور معنيداري بهتر از گروه كنترل بود (چوپاني، 1388، ص 35). طيبي به مقايسه اثربخشي گروه درماني يكپارچه توحيدي و شناختي رفتاري در كاهش فشار رواني همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه پرداخت. نتايج نشان داد كه گروه درماني يكپارچه توحيدي و گروه درماني شناختي رفتاري، اثربخشي معناداري در كاهش فشار رواني داشتند (طيبي، 1390).
حال با توجه به اثربخشي درمان يکپارچه توحيدي در موارد بالا، هدف اصلي اين پژوهش تعيين اثربخشي درمان يکپارچه توحيدي بر ميزان پرخاشگري زندانيان و اهداف فرعي اين پژوهش، تعيين اثربخشي درمان يکپارچه توحيدي بر ميزان خشم، خصومت، پرخاشگري جسماني و پرخاشگري کلامي ميباشد.
روش تحقيق
روش تحقيق نيمهتجربي و از نوع پيشآزمون، پسآزمون و پيگيري دو ماهه با گروه كنترل است. جامعهآماري: جامعة آماري اين پژوهش كلية زندانيان مرد 19 تا 47 سال زندان مركزي استان قم بودند كه در هنگام اجراي پژوهش بودند كه توسط دستگاه قضايي، محكوم به تحمل حبس شده و حداقل يک سال از مدت محكوميت آنها باقي مانده بود. اين تعداد از تمام زندانيان موجود در يك بند (مجرد و متأهل و با جرمهاي مختلف)، كه حاضر به همكاري بودند، انتخاب گرديدند.
روش نمونهگيري: روش نمونهگيري اين پژوهش، روش نمونهگيري تصادفي چندمرحلهاي بود. با توجه به شرايط خاص فيزيكي زندان و سكونت زندانيان در اندرزگاهها و بندهاي جداگانه، ابتدا يكي از اندرزگاهها به روش نمونهگيري تصادفي، انتخاب و سپس از ميان بندهاي موجود در آن اندرزگاه، يك بند به روش نمونهگيري تصادفي، انتخاب شد. از ميان 200 نفر زنداني موجود در آن بند، 140 نفر حاضر به همكاري شدند و تست پرخاشگري باس و پري را تكميل نمودند، از بين افرادي كه تست را تكميل كرده و نمره بالاتر از 78 (نقطه برش) در مقياس پرخاشگري كسب كردند، 80 نفر واجد شرايط شركت در اين پژوهش شدند. از بين آنها 30 نفر بهصورت تصادفي انتخاب گرديد و بهصورت جايگزيني تصادفي ساده در دو گروه 15 نفره قرار گرفتند.
پرسشنامه پرخاشگري باس و پري: اين ابزار توسط باس و پري تهيه شده و قالب اصلي آن داراي 52 پرسش بوده است (محمدي، 1385). اما بسياري از پرسشها، که ضعيف بودهاند، با استفاده از روش تحليل عاملي حذف شدهاند. در نهايت، اين ابزار به پرسشنامه 29 سؤالي تبديل شده است. نتايج تحليل عوامل، با استفاده از روشهاي مؤلفههاي اصلي و چرخش واريماكس نشان داد كه اين پرسشنامه، از چهار عامل خصومت، پرخاشگري جسماني، پرخاشگري كلامي و خشم تشكيل شده است. اين عوامل، بيشتر از 46 درصد واريانس كل را تبيين ميكنند. اين پرسشنامة 29 سؤالي، از يک مقياس پرخاشگري کلي و چهار عامل (خردهمقياس) خصومت (8 سؤال)، پرخاشگري جسماني (9 سؤال)، پرخاشگري كلامي (5 سؤال) و خشم (7 سؤال) تشكيل شده است. هدف از اجراي اين پرسشنامه، ارزيابي ميزان پرخاشگري شرکتکنندگان در طي مداخله گروهي است. شرکتکنندگاني که نمره بالاتر از نقطه برش، يعني 78 در اين پرسشنامه را کسب کنند، از معيار ورود به اين پژوهش برخوردار هستند.
نحوه اجراي تحقيق: پس از تدوين اهداف پژوهش و تعيين ابزار ارزيابي، به تدوين قالب آموزشي مداخله پرداخته شد. متغير مستقل اين پژوهش، درمان يكپارچه توحيدي و متغير وابسته اين پژوهش، ميزان پرخاشگري و خردهمقياسهاي آن (خشم، خصومت، پرخاشگري جسماني و پرخاشگري كلامي)، كه براساس پاسخهاي آنها به پرسشنامه پرخاشگري باس و پري بود.
درمان يكپارچه توحيدي: در اين نوع مداخله آموزشي، که در 8 جلسه هفتگي 90 دقيقهاي برگزار شد، در اين درمان بر ايجاد انسجام و يکپارچگي در ابعاد چهارگانه زيستي، روانشناختي، اجتماعي و معنوي مراجع تأکيد ميشود. اين الگو با تأکيد بر پذيرش مسئوليت شخصي در ناهنجاريهاي رفتاري، ضمن بررسي ويژگيها و صفات درون فردي، سعي ميکند با بهبودي بخشيدن به روابط بينفردي و آموزش شيوههاي مقابله با فشارها و تنشهاي اجتماعي، خشنودي وي از تعامل مثبت با محيط را افزايش داده و از اين راه به تقويت دروني دست يابد.
در هر جلسه، در ابتدا تمرينهاي جلسه قبل را مرور و ديدگاه مراجعان را در اين رابطه جويا ميشديم. سپس مطالب اصلي جلسه مطرح ميگرديد. مطالب آموزشدادهشده، توسط مراجعان و با نظارت درمانگر مورد بحث و بررسي قرار ميگرفت و مهارتهاي آموختهشده تمرين ميشد. در پايان، تمرينهايي تعيين ميشد که عبارت بود از: مرور مطالب بيانشده و استفاده از مهارتهاي آموختهشده تا جلسه آينده.
روش تجزيه و تحليل آماري: پس از اجراي پرسشنامهها در مراحل سهگانه پژوهش و نمرهگذاري پرسشنامهها از نرمافرار آماري SPSS-16 جهت انجام تحليل آماري استفاده شد. بر اين اساس، براي تحليل دادهها از آمار توصيفي در محاسبه ميانگين و انحراف معيار نمرات پرخاشگري کلي، خشم، خصومت، پرخاشگري جسماني و پرخاشگري کلامي آزمودنيها استفاده شد. علاوه بر اين، از تحليل کوواريانس جهت ارزيابي فرضيههاي پژوهش استفاده شد. در اين تحليل، نمرات پيشآزمون زندانيان، بهعنوان متغير كنترل و نمرات پسآزمون و پيگيري نمره كل پرخاشگري و خردهمقياسهاي آن بهعنوان متغير وابسته و عضويت گروهي بهعنوان متغير مستقل وارد تحليل شده است.
يافتههاي تحقيق
نتايج: دادههاي حاصل از اين پژوهش، با استفاده از آزمون تحليل کوواريانس، با رعايت پيشفرضهاي آماري، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. جدول 2 ميانگين و انحراف معيار نمره خام آزمودنيها در مقياس پرخاشگري بر حسب عضويت گروهي و مراحل پژوهش نشان ميدهد.
جدول2: ميانگين و انحراف معيار نمره خام آزمودنيها درساير مقياسهاي پرخاشگري بر حسب عضويت گروهي (درمان يکپارچه توحيدي و کنترل) و مراحل پژوهش
کنترل يکپارچه توحيدي عضويت گروهي
خردهمقياس
انحراف معيار ميانگين تعداد انحراف معيار ميانگين تعداد
424/12 07/94 15 065/13 13/98 15 پيش پرخاشگري
827/22 07/96 15 120/14 65/75 15 پس
195/20 53/96 15 257/13 80/66 15 پيگيري
721/4 00/26 15 716/4 33/25 15 پيش خشم
121/7 00/25 15 515/4 33/18 15 پس
979/5 80/24 15 291/4 53/15 15 پيگيري
493/5 25/20 15 470/5 93/26 15 پيش خصومت
343/7 73/26 15 984/4 87/20 15 پس
720/7 80/25 15 946/5 93/17 15 پيگيري
898/6 27/27 15 271/4 67/29 15 پيش پرخاشگري جسماني
936/6 28/20 15 769/4 20/23 15 پس
916/6 40/29 15 770/3 07/20 15 پيگيري
898/2 60/15 15 031/2 47/16 15 پيش پرخاشگري کلامي
248/3 13/16 15 604/2 27/13 15 پس
924/2 53/16 15 463/2 27/13 15 پيگيري
همانطوركه در جدول 2 ملاحظه ميشود، ميانگين نمره پرخاشگري آزمودنيهاي گروه درمان يكپارچه توحيدي در مرحله پيشآزمون 13/98، در مرحله پسآزمون 67/75 و در مرحله پيگيري 80/66 و در گروه كنترل در مرحله پيشآزمون 07/94، در مرحله پسآزمون 07/96 و در مرحله پيگيري 53/96 بود. انحراف معيار نمرات سه گروه نيز در جدول بالا نشان داده شده است.
همانطوركه در جدول 2 ملاحظه ميشود، ميانگين نمره آزمودنيها در خردهمقياس «خشم» در گروه آزمايشي درمان يكپارچه توحيدي در مرحله پيشآزمون 33/25، در مرحله پسآزمون 33/18 و در مرحله پيگيري 53/15 و در گروه كنترل در مرحله پيشآزمون 26، در مرحله پسآزمون 25 و در مرحله پيگيري 8/24 بود. ميانگين نمره آزمودنيها در خردهمقياس «خصومت»، در گروه آزمايشي درمان يكپارچه توحيدي در مرحله پيشآزمون 93/26، در مرحله پسآزمون 87/20 و در مرحله پيگيري 93/17و در گروه كنترل، در مرحله پيشآزمون 20/25، در مرحله پسآزمون 73/26 و در مرحله پيگيري 80/25 بود. ميانگين نمره آزمودنيها در خردهمقياس «پرخاشگري جسماني» در گروه آزمايشي، درمان يكپارچه توحيدي در مرحله پيشآزمون 67/29، در مرحله پسآزمون 20/23 و در مرحله پيگيري 07/20 و در گروه كنترل، در مرحله پيشآزمون 27/27، در مرحله پسآزمون، 20/28 و در مرحله پيگيري، 40/29 بود. ميانگين نمره آزمودنيها در خردهمقياس «پرخاشگري كلامي» در گروه آزمايشي، درمان يكپارچه توحيدي در مرحله پيشآزمون 47/16، در مرحله پسآزمون 27/13 و در مرحله پيگيري نيز 27/13 و در گروه كنترل، در مرحله پيشآزمون 60/15، در مرحله پسآزمون 13/16 و در مرحله پيگيري 53/16 بود. انحراف معيار نمرات دو گروه نيز در جدول 2 ارائه شده است.
فرض تساوي واريانسها نيز با استفاده از آزمون لوين مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج دادههاي اين پژوهش در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3: نتايج آزمون لوين جهت بررسي تساوي واريانسهاي نمرات متغيرها بر حسب عضويت گروهي و مراحل پژوهش
مقياس و خردهمقياس مراحل پژوهش
عضويت گروهي پسآزمون پيگيري
F درجه آزادي2 معناداري F درجه آزادي2 معناداري
پرخاشگري يكپارچه توحيدي کنترل 846/1 28 185/0 302/1 28 264/0
خشم يكپارچه توحيدي کنترل 029/3 28 093/0 593/0 28 448/0
خصومت يكپارچه توحيدي کنترل 314/3 28 079/0 865/0 28 360/0
پرخاشگري جسماني يكپارچه توحيدي کنترل 050/0 28 824/0 325/0 28 573/0
پرخاشگري کلامي يكپارچه توحيدي کنترل 791/0 28 381/0 457/0 28 505/0
نتايج جدول 3 نشان ميدهد كه در مرحله پسآزمون و پيگيري، واريانسهاي نمرات مقياسها در هر دو گروه با يكديگر مساوي و برابر با جامعه ميباشد. هرچند با توجه به رعايت تمام شرايط و پيشفرضها (نمونهگيري تصادفي، تعداد مساوي و استفاده از ابزار استاندارد)، عدم رعايت فرض تساوي واريانسها نيز محدوديتي در استفاده از آزمون F ايجاد نميكند.
فرضيه اصلي پژوهش: بين ميانگين نمرات پرخاشگري گروه درمان يکپارچه توحيدي و گروه کنترل در مرحله پسآزمون و پيگيري تفاوت معنيداري وجود دارد.
جدول 4: نتايج تحليل کوواريانس جهت تعيين اثربخشي آموزش درمان يکپارچه توحيدي در مرحله پسآزمون و پيگيري
توان آماري ميزان تأثير معنيداري F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات آماره
مراحل پژوهش منبع تغييرات
609/0 166/0 028/0 385/5 108/1677 1 108/1677 پسآزمون نمرات
پيش
160/0 035/0 329/0 988/0 288/531 1 531/288 پيگيري
921/0 312/0 002/0 260/12 285/3818 1 285/3818 پسآزمون عضويت گروهي
997/0 467/0 000/0 661/23 846/6906 1 846/6906 پيگيري
نتايج مندرج در جدول 4 نشان ميدهد كه نمرات پيشآزمون پرخاشگري داراي يك رابطه 6/16 درصدي با نمرات پسآزمون پرخاشگري ميباشد (P <0/05). با كنترل اين رابطه، نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه آزمايش (درمان يكپارچه توحيدي) و گروه كنترل در مرحله پسآزمون وجود دارد (P=0/002). همچنين نمرات پيشآزمون پرخاشگري، داراي رابطه معنيداري با نمرات پيگيري پرخاشگري ندارد (P=0/329)، نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه آزمايش (درمان يكپارچه توحيدي) و گروه كنترل در مرحله پيگيري وجود دارد (P=0/000)، ازاينرو، فرضيه اصلي پژوهش تأييد ميشود. با توجه به ميانگين نمرات دو گروه در مرحله پسآزمون و پيگيري، نتيجه گرفته ميشود كه آموزش درمان يكپارچه توحيدي موجب كاهش معنيدار ميزان پرخاشگري آزمودنيهاي زنداني در مرحله پسآزمون و پيگيري شده است.
ميزان تأثير نيز براساس مجذور اتا بهدستآمده، 2/31 و 7/46 ميباشد. درواقع آموزش درمان يکپارچه توحيدي 2/31 و 7/46 درصد واريانس پرخاشگري زندانيان گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل را به ترتيب در مراحل پسآزمون و پيگيري، كاهش داده است. توان آماري 1/92 درصدي در مرحله پسآزمون و توان آماري 7/99 درصدي در مرحله پيگيري هم، ضمن اينكه بيانگر كفايت حجم نمونه براي ارزيابي اين فرضيه است، بيانگر دقت آماري بسيار بالاي اين آزمون است، بهگونهايكه احتمال بروز خطاي نوع دوم كمتر از 8 درصد در مرحله پسآزمون و كمتر از 1 درصد در مرحله پيگيري است.
فرضيه فرعي اول: بين ميانگين نمرات خشم گروه درمان يکپارچه توحيدي و گروه کنترل در مرحله پسآزمون و پيگيري تفاوت معنيداري وجود دارد.
جدول 5: نتايج تحليل کوواريانس
جهت تعيين اثربخشي آموزش درمان يكپارچه توحيدي بر ميزان خشم زندانيان در مرحله پسآزمون و پيگيري نسبت به گروه كنترل
توان آماري ميزان تأثير معنيداري F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات آماره مراحل پژوهش منبع تغييرات
452/0 119/0 067/0 635/3 110/118 1 110/118 پسآزمون نمرات پيش
051/0 000/0 920/0 010/0 285/0 1 285/0 پيگيري
838/0 257/0 005/0 336/9 323/303 1 323/303 پسآزمون عضويت گروهي
996/0 457/0 000/0 753/22 638/638 1 638/638 پيگيري
نتايج جدول 5 نشان ميدهد كه نمرات پيشآزمون خردهمقياس خشم داراي يك رابطه 9/11 درصدي با نمرات پسآزمون ميباشد (P=0/067). اين رابطه معنيدار نيست، اما به معنيداري بسيار نزديك است. حال با كنترل اين رابطه، نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پسآزمون وجود دارد (P=0/005). همچنين نمرات پيشآزمون خردهمقياس خشم داراي رابطه معنيداري با نمرات پيگيري نميباشد (P=0/920)، نتايج حاصل از F محاسبه شده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه آموزش درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پيگيري وجود دارد (P=0/000). ازاينرو، فرضيه فرعي اول پژوهش در مرحله پسآزمون و پيگيري تأييد ميشود. با توجه به ميانگين نمرات دو گروه، نتيجه گرفته ميشود كه آموزش درمان يكپارچه توحيدي موجب كاهش معنيدار ميزان خشم آزمودنيهاي زنداني در مرحله پسآزمون و پيگيري شده است. ميزان تأثير نيز براساس مجذور اتا بهدستآمده، 7/25 درصد در مرحله پسآزمون و 7/45 درصد در مرحله پيگيري ميباشد. درواقع، آموزش درمان يکپارچه توحيدي 7/25 و 7/45 درصد ميزان خشم زندانيان را در مرحله پسآزمون و پيگيري كاهش داده است. توان آماري 8/83 در مرحله پسآزمون و 6/99 درصدي در مرحله پيگيري، بيانگر كفايت حجم نمونه براي ارزيابي اين فرضيه است؛ زيرا از 80 درصد بالاتر است. علاوه بر اين، بيانگر دقت آماري بسيار بالاي اين آزمون بخصوص در مرحله پيگيري است، بهگونهايكه احتمال بروز خطاي نوع دوم كمتر از 17 درصد در مرحله پسآزمون و كمتر از 1 درصد در مرحله پيگيري است. درنتيجه، اين فرضيه نيز تأييد ميشود.
فرضيه فرعي دوم: بين ميانگين نمرات خصومت گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه کنترل در مرحله پسآزمون و پيگيري تفاوت معنيداري وجود دارد.
جدول 6: نتايج تحليل کوواريانس
جهت تعيين اثربخشي آموزش درمان يكپارچه توحيدي بر ميزان خصومت زندانيان در مرحله پسآزمون و پيگيري نسبت به گروه كنترل
توان آماري ميزان تأثير معنيداري F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات آماره مراحل پژوهش منبع تغييرات
500/0 133/0 052/0 126/4 157/146 1 157/146 پسآزمون نمرات پيش
220/0 053/0 229/0 512/1 493/70 1 493/70 پيگيري
822/0 249/0 006/0 952/8 130/317 1 130/317 پسآزمون عضويت گروهي
891/0 289/0 003/0 971/10 526/511 1 526/511 پيگيري
نتايج جدول 6 نشان ميدهد كه نمرات پيشآزمون خردهمقياس خصومت داراي يك رابطه 3/13 درصدي با نمرات پسآزمون ميباشد (P=0/052). اين رابطه تقريباً معنيدار است. حال با كنترل اين رابطه نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پسآزمون وجود دارد (P=0/006). همچنين نمرات پيشآزمون خردهمقياس خصومت داراي رابطه معنيداري با نمرات پيگيري نميباشد (P=0/229). نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه آموزش درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پيگيري وجود دارد (P=0/003). ازاينرو، فرضيه دوم پژوهش در مرحله پسآزمون و پيگيري تأييد ميشود و با توجه به ميانگين نمرات دو گروه، نتيجه گرفته ميشود كه آموزش درمان يكپارچه توحيدي موجب كاهش معنيدار ميزان خصومت آزمودنيهاي زنداني در مرحله پسآزمون و پيگيري شده است.
ميزان تأثير نيز براساس مجذور اتا بهدستآمده، 9/24 درصد در مرحله پسآزمون و 9/28 درصد در مرحله پيگيري ميباشد. درواقع، آموزش درمان يکپارچه توحيدي 9/24 و 9/28 درصد ميزان خصومت زندانيان را در مرحله پسآزمون و پيگيري كاهش داده است. توان آماري 2/82 درصدي در مرحله پسآزمون و 1/89 درصدي در مرحله پيگيري بيانگر كفايت حجم نمونه براي ارزيابي اين فرضيه است؛ زيرا از 80 درصد بالاتر است. در ضمن بيانگر دقت آماري مطلوب اين آزمون است، بهگونهايكه احتمال بروز خطاي نوع دوم كمتر از 18 درصد در مرحله پسآزمون و كمتر از 11 درصد در مرحله پيگيري است. درنتيجه، اين فرضيه نيز تأييد ميشود.
فرضيه فرعي سوم: بين ميانگين نمرات پرخاشگري جسماني گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه کنترل در مرحله پسآزمون و پيگيري تفاوت معنيداري وجود دارد.
جدول 7: نتايج تحليل کوواريانس
جهت تعيين اثربخشي آموزش درمان يكپارچه توحيدي بر ميزان پرخاشگري جسماني زندانيان در مرحله پسآزمون و پيگيري نسبت به گروه كنترل
توان آماري
ميزان تأثير معنيداري F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات آماره
مراحل پژوهش منبع تغييرات
959/0 354/0 001/0 774/14 872/404 1 872/404 پسآزمون نمرات پيش
775/0 227/0 009/0 939/7 348/197 1 348/197 پيگيري
913/0 305/0 002/0 862/11 083/325 1 083/325 پسآزمون عضويت گروهي
000/1 541/0 000/0 859/31 977/791 1 977/791 پيگيري
نتايج جدول 7 نشان ميدهد كه نمرات پيشآزمون خردهمقياس پرخاشگري جسماني، داراي يك رابطه معنادار 4/35 درصدي با نمرات پسآزمون ميباشد (P=0/001). حال با كنترل اين رابطه، نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پسآزمون وجود دارد (P=0/002). همچنين نمرات پيشآزمون خردهمقياس پرخاشگري جسماني، داراي رابطة معنيداري با نمرات پيگيري ميباشد (P=0/009). حال با كنترل اين رابطه، نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه آموزش درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پيگيري وجود دارد (P=0/000). ازاينرو، فرضيه سوم پژوهش در مرحله پسآزمون و پيگيري تأييد ميشود. با توجه به ميانگين نمرات دو گروه، نتيجه گرفته ميشود كه آموزش درمان يكپارچه توحيدي موجب كاهش معنيدار ميزان پرخاشگري جسماني آزمودنيهاي زنداني در مرحله پسآزمون و پيگيري شده است.
ميزان تأثير نيز براساس مجذور اتا بهدستآمده، 5/30 درصد در مرحله پسآزمون و 1/54 درصد در مرحله پيگيري ميباشد. درواقع، آموزش درمان يکپارچه توحيدي 5/30 و 1/54 درصد ميزان پرخاشگري جسماني زندانيان را در مرحله پسآزمون و پيگيري كاهش داده است. توان آماري 3/91 در مرحله پسآزمون و 100 درصدي در مرحله پيگيري بيانگر كفايت بسيار مطلوب حجم نمونه براي ارزيابي اين فرضيه است. در ضمن، بيانگر دقت آماري بسيار مطلوب اين آزمون است، بهگونهايكه احتمال بروز خطاي نوع دوم كمتر از 9 درصد در مرحله پسآزمون و بدون خطاي نوع دوم در مرحله پيگيري است. درنتيجه، اين فرضيه نيز تأييد ميشود.
فرضيه فرعي چهارم: بين ميانگين نمرات پرخاشگري کلامي گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه کنترل در مرحله پسآزمون و پيگيري تفاوت معنيداري وجود دارد.
جدول 8: نتايج تحليل کوواريانس
جهت تعيين اثربخشي آموزش درمان يكپارچه توحيدي بر ميزان پرخاشگري کلامي زندانيان در مرحله پسآزمون و پيگيري نسبت به گروه كنترل
توان آماري ميزان تأثير معنيداري F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات آماره
مراحل پژوهش منبع تغييرات
331/0 084/0 216/0 490/2 487/20 1 487/20 پسآزمون نمرات پيش
403/0 105/0 087/0 162/3 455/21 1 455/21 پيگيري
817/0 247/0 006/0 834/8 695/72 1 695/72 پسآزمون عضويت گروهي
945/0 336/0 001/0 674/13 603/92 1 603/92 پيگيري
نتايج جدول 8 نشان ميدهد كه نمرات پيشآزمون خردهمقياس پرخاشگري کلامي، داراي عدم رابطه با نمرات پسآزمون ميباشد (P=0/216). نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پسآزمون وجود دارد (P=0/006). همچنين نمرات پيشآزمون خردهمقياس پرخاشگري کلامي، داراي رابطه معنيداري با نمرات پيگيري نميباشد (P=0/087). نتايج حاصل از F محاسبهشده نشان ميدهد كه تفاوت معنيداري بين ميانگينهاي گروه آموزش درمان يكپارچه توحيدي و گروه كنترل در مرحله پيگيري وجود دارد (P=0/001). ازاينرو، فرضيه چهارم پژوهش در مرحله پسآزمون و پيگيري تأييد ميشود. با توجه به ميانگين نمرات دو گروه، نتيجه گرفته ميشود كه آموزش درمان يكپارچه توحيدي موجب كاهش معنيدار ميزان پرخاشگري کلامي آزمودنيهاي زنداني در مرحله پسآزمون و پيگيري شده است.
ميزان تأثير نيز براساس مجذور اتا بهدستآمده، 7/24 درصد در مرحله پسآزمون و 6/33 درصد در مرحله پيگيري ميباشد. درواقع، آموزش درمان يکپارچه توحيدي7/24 و 6/33 درصد ميزان پرخاشگري کلامي زندانيان را در مرحله پسآزمون و پيگيري كاهش داده است. توان آماري 7/81 درصدي در مرحله پسآزمون و 5/94 درصدي در مرحله پيگيري بيانگر كفايت حجم نمونه براي ارزيابي اين فرضيه است. در ضمن بيانگر دقت آماري بسيار مطلوب اين آزمون بخصوص در مرحله پيگيري است، بهگونهايكه احتمال بروز خطاي نوع دوم كمتر از 19 درصد در مرحله پسآزمون و كمتر از 6 درصد در مرحله پيگيري است. درنتيجه، اين فرضيه نيز تأييد ميشود.
بحث و نتيجهگيري
نتايج بهدستآمده در مراحل پسآزمون و پيگيري، بيانگر تأثير آموزش درمان يکپارچه توحيدي بر ميزان پرخاشگري زندانيان بود. بهطوريكه اين آموزش موجب كاهش 2/31 درصدي پرخاشگري زندانيان در مرحله پسآزمون ميشود (P=0/002). اين اثر در مرحله پيگيري نيز كه به فاصله دو ماه پس از اجراي آخرين جلسه مداخله صورت گرفت، همچنان معنيدار بود، بهطوريكه موجب كاهش 7/46 درصدي پرخاشگري زندانيان در مرحله پيگيري شد (P=0/000). همچنين درمان يكپارچه توحيدي موجب کاهش معنيدار ميزان خشم، خصومت، پرخاشگري جسماني و پرخاشگري كلامي آزمودنيها در مراحل پس آزمون و پيگيري (P < 0/01) ميگردد.
در تبيين نتيجه اين فرضيه ميتوان گفت: در آموزههاي اسلامي از طريق نهي افراد از پرخاشگري و توصيه به اموري كه در جهت مخالف پرخاشگري هستند (مثل شكيبايي و كنترل خشم) بهدنبال تهييج عاطفي و تحريك هيجاني افراد به ترك پرخاشگري ميباشد. روشن است اگر خشم و پرخاشگري از نظر فرد امري مثبت قلمداد شود و نوعي ارزش و كمال بهحساب آيد، اين نگرش موجب ميشود كه در موقعيتهاي خاص و مختلف با كوچكترين تحريكي آتش خشم در او برافروخته شود و به خود يا ديگران آسيب برساند (آذربايجاني و همكاران، 1382، ص 320).
درمان يكپارچه توحيدي، روشي نوپاست و هنوز مطالعات زيادي در مورد آن در ايران صورت نگرفته است. اثربخشي آن بر ميزان پرخاشگري بهطور خاص اولين بار است كه مورد مطالعه قرار ميگيرد. ازاينرو، مقايسه نتايج با مطالعات كاملاً مشابه وجود نداشت، و فقط چند تحقيق در مورد اثربخشي اين روش بر مشكلات روانشناختي پرداخته است كه در زير به همخواني نتايج حاصل با تحقيقات قبلي پرداخته ميشود.
نتايج حاصل از اين پژوهش، با يافتههاي جلالي تهراني، که نشان داد ارزشهاي ديني بيش از ساير ارزشها توانايي به وحدت رساندن شخصيت را دارند (شريفينيا، 1387 ب)، و ابراهيمي (1386)، در مورد اثربخشي بيشتر رواندرماني يكپارچهگرايي ديني نسبت به درمان دارويي بر كاهش افسردگي و اثربخشي بيشتر رواندرماني يكپارچهگرايي ديني نسبت به درمان دارويي و شناختي- رفتاري بر كاهش نگرشهاي ناكارآمد، و مطالعه شريفينيا (1387 ب)، در مورد اثربخشي درمان يكپارچه توحيدي و معنيدارتر بودن اين روش، نسبت به شناخت درماني در كاهش رفتارهاي مجرمانه و سوءمصرف مواد، و مطالعه هادي (1387)، در مورد اثربخشي درمان يكپارچه توحيدي بر مؤلفههاي شخصيت و باليني زندانيان و مطالعه چوپاني (1388)، در مورد اثربخشي درمان يكپارچه توحيدي بر عزت نفس و نگرشهاي زناشويي زندانيان مرد زندان مركزي قم، و مطالعه طيبي (1389) در مورد اثربخشي درمان يكپارچه توحيدي بر كاهش فشار رواني همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه همخواني دارد.
علت همخواني را ميتوان در موضوعات مطرحشده در آموزش اين گروه يافت؛ زيرا در اين پژوهش موضوعات زير در جلسات آموزشي مطرح گرديد: 1. تعريف خشم از ديدگاه اسلام و روانشناسي و انواع آن و اهميت كنترل خشم در اسلام؛ 2. شناسايي علل گرايش اعضا به جرم و ارائه راهكار براي نجات از جرم؛ 3. دعا و مناجات؛ 4. توبه يا بازگشت به خدا؛ 5. تقوا و خودمهارگري؛ 6. مراقبه؛ 7. ذكر و احساس حضور؛ 8. گسترش شبکه حمايت اجتماعي و جمعبندي.
موضوعات بيانشده به زندانيان كمك كرد كه با تعريف خشم از ديدگاه اسلام آشنا شده و به اهميت كنترل خشم در متون اسلامي پي ببرند و متوجه اين موضوع گردند كه در متون اسلامي از آسيب زدن به خود و ديگران (جسماني يا رواني) نهي شده است. در آيات مختلف قرآن خطرات خشم مورد بررسي قرار گرفته، و از بركات حلم و بردباري سخن گفته است (آلعمران: 134؛ شوري: 37). همچنين در اين گروهدرماني با كمك گرفتن از مؤلفههاي زير سعي در كنترل خشم و پايين آوردن سطح پرخاشگري زندانيان شد.
1. توبه از اعمال ناشايست گذشته و آسيب رساندن به خود و ديگران و بازگشت به خدا براساس آيات كريمه قرآن و قبول توبه از ناحيه خداوند متعال (زمر: 53).
2. ايجاد برنامهاي توسط شخص براي كنترل اوضاع روزانه و پرخاشگري جسماني و كلامي خود.
عناصر اين برنامه عبارتند از:
- مشارطه (يعني اينكه فرد هر روز صبح با خود شرط كند كه مراقب رفتار و گفتار خويش باشد و سعي كند اعمال خوب و پسنديده انجام دهد و از كردار و اعمال زشت و ناپسند و آسيب زدن به خود و ديگران (جسماني يا رواني) دوري نمايد).
- مراقبه (يعني با تمرکز بر اعمال خويش، هشيارانه از خود مراقبت کرده و رفتارهاي خود را به دقت زير نظر بگيرد).
- محاسبه (يعني با ارزيابي دقيق و منصفانه، به بررسي کارهاي روزانهاش بپردازد و ميزان کاميابي و ناکامي خود در انجام رفتارهاي موردنظر را بسنجد).
- معاقبه (يعني با پاداش خود براي کاميابيهاي بهدستآمده و تنبيه به خاطر کوتاهيها).
3. گفتن ذكر: هرچند گفتن تمام اذکار در آرامش رواني فرد مؤثر است، اما در آموزههاي اسلام به گفتن ذكر حوقله بهطور خاص توصيه شده است (نوري، 1408ق، ج 12، ص 15).
در مرحله پسآزمون و پيگيري، نتايج بهدستآمده حاكي از موفقيت اين آموزشها بود. بهطوريكه ميزان پرخاشگري آزمودنيها براساس پرسشنامه پرخاشگري باس و پري كاهش چشمگيري يافته بود. اين ميزان در مرحله پيگيري كاهش بيشتر يافته بود كه حاكي از اين مطلب است كه عمل به آموزههاي اسلام اثري پويا دارد. به اين صورت كه چنانچه شخصي چهار ماه به اين برنامهها عمل کند، بيشتر از کسي که دو ماه به آنها عمل کرده است، نتيجه ميبيند.
- ابراهيمي، امرالله، 1386، مقايسه اثربخشي رواندرماني يكپارچهگرايي ديني، درمان شناختي- رفتاري و دارويي بر ميزان افسردگي و نگرشهاي ناكارآمد بيماران مبتلا به افسردهخويي، پاياننامه دكتري، روانشناسي باليني، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- افروز، غلامرضا، 1384، بيجه چرا جاني شد (تحليلي از رگههاي شخصيتي بيجه عامل قتلهاي زنجيرهاي كودكان پاكدشتي)، تهران، راه تربيت.
- آذربایجانی، مسعود و دیگران، 1382، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامي، تهران، سمت.
- تميمي آمدي، عبدالواحدبن محمد، 1366، غررالحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبليغات.
- جوانهشيار، جعفر، 1388، خشم و پرخاشگري، تهران، عروج.
- چوپاني، مراد، 1388، بررسي تأثير گروه درماني يكپارچه توحيدي و شناختي- رفتاري بر عزت نفس و نگرشهاي زناشويي زندانيان مرد زندان مركزي قم، پاياننامه كارشناسي ارشد، مشاوره خانواده، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- دادستان، پریرخ، 1382، روانشناسي جنايي، تهران، سمت.
- سليمي، حسین، 1377، «نياز به بازنگري معيارهاي طبقهبندي اختلالهاي سلوکي در نوجوانان»، انديشه و رفتار، ش 4، ص 69-75.
- شریفینیا، محمدحسین و دیگران، 1386، «مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و شناخت درمانی در کاهش رفتارهای مجرمانه و سوء مصرف مواد در زندانیان معتاد زندان قم»، روانشناسی و علوم تربیتی، سال سي و هفتم، ش 3، ص 41-72.
- ـــــ ، 1387 الف، ارزيابي تأثير روش درمان يكپارچه توحيدي در كاهش مصرف مواد مخدر و رفتارهاي پر خطر در زندانيان زندان مرکزی قم، قم، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و امنیتی کشور.
- ـــــ ، 1387 ب، مقایسه اثربخشی درمان یکپارچهتوحیدی و شناخت درمانی در کاهش رفتارهای مجرمانه و سوء مصرف مواد در زندانیان معتاد زندان قم، پایاننامه دکتری، روانشناسي عمومي، تهران، دانشگاه تربیت مدرس.
- ـــــ ، 1388، مراحل و اقدامات اجرایی درمان یکپارچه توحیدی (راهنمای تأسیس و اداره مراکز مشاوره و روان درمانی در زندانها)، تهران، راه تربیت.
- شمس، علی، 1388، آسيبشناسي زندان، تهران، راه تربيت.
- صادقي، احمد، 1380، بررسي اثربخشي آموزش گروهي كنترل خشم به شيوه عقلاني ـ رفتاري ـ عاطفي بركاهش رفتار پرخاشگري دانشآموزان دبيرستاني پسر، پاياننامه کارشناسي ارشد، مشاوره، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- طيبي، هاجر و بهرامعلي قنبري هاشمآبادي، 1390، «مقايسه اثربخشي گروه درماني يكپارچه توحيدي و شناختي رفتاري در كاهش فشار رواني همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه»، روانشناسي و دين، ش 13، ص 23-35.
- فرجاد، محمدحسین، 1383، آسيبشناسي كجرويهاي اجتماعي، تهران، مركز مطبوعات و انتشارات قوه قضائيه.
- كليني، محمدبن یعقوب، 1360، اصول كافي، ترجمة سيدجواد مصطفوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهلبيت.
- کاپلان، هارولد و همكاران، 1375، خلاصه روانپزشكي علوم رفتاري- روانپزشکي باليني، ترجمة نصرتالله پورافكاري، تهران، شهرآب.
- کمالي، ابوالقاسم، 1386، تأثير آموزش شناختي رفتاري بر ميزان خصومت و پرخاشگري زندانيان محكوم به شرارت و ايراد ضرب و جرح در زندان اصفهان، پاياننامه کارشناسي ارشد، روانشناسي باليني، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- محمدي، نورالله، 1385، «بررسي مقدماتي شاخصهاي روانسنجي پرسشنامه پرخاشگري باس– پري»، علوم اجتماعي و انساني (ويژهنامه علوم تربيتي)، ش 25، ص 135-151.
- مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، 1371، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب اسلاميه.
- نوري، حسین، 1408ق، مستدركالوسائل و المستنبط المسايل، بيروت، مؤسسه آلالبيت.
- هادي، مهدی و مسعود جانبزرگی، 1388، «اثربخشي درمان يکپارچه توحيدي بر مؤلفههاي شخصيت و باليني»، روانشناسی و دین، ش 6، ص 71-104
- Anderson, C. A, 2000, Violence and aggression, In A. E. Kazdin (Ed.), Encyclopedia of psychology, v. 8, p. 162-169.
- Gottheim, C.P, 2009, Self-esteem, Self-compassion, Defensive Self-esteem, and Related Features of Narcissism as Predictors of Aggression. Requirements for the Degree of Doctor of Psychology, Submitted to the University at Albany, State University of New York.
- Johnson, B. R, 2002, Assessing the impact of religious programs and prison industry on recidivism: An exploratory study, Texas Journal of Corrections, v. 28, p. 7-11.
- Lochman, J. E, & et al, 2000, Cognitive-behavioral assessment and treatment with aggressive children. In P. C. Kendall (Ed.), Child & Adolescent Therapy: Cognitive-Behavioral Procedures, p. 31-87.
- Reilly, P. M, & Shopshire, M. S, 2002, Anger management for substance abuse and mental health: A cognitive behavioral therapy manual, Department of Health and Human Services. USA.
- Scott, D, 2008, "The effect of faith program participation on prison misconduct", Journal of criminal Justice, v. 36, p. 389-395.