رابطه میزان عمل به باورهای دینی با تاب آوری و خوش بینی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
در پنجاه سال گذشته، بيشتر تلاش روانشناسان بر درمان کمبودها و رفع ناتوانيها متمرکز بوده است. روانشناسي مثبت به افزايش شادماني، سلامت و مطالعه علمي در مورد نقش تواناييهاي شخصي و سامانههاي اجتماعي مثبت در ارتقاي سلامت بهينه تأکيد دارد (کار، 1390، ص62-64). بيترديد تجربه استرس بر بهزيستي روانشناختي تأثيراتي به همراه دارد. به نظر ميرسد، استرس با ايجاد تجربه عواطف منفي، بهزيستي فرد را به مخاطره مياندازد (محمودي و همكاران، 1390). تابآوري از نوجوانان و جوانان در برابر تأاثيرات منفي روانشناختي، مانند حوادث مشکلزا محافظت ميکند (حميد و همكاران، 1391). از سوي ديگر، همهروزه شمار افرادي که باور دارند عمل به باورها و اعتقادات ديني، راه پيشگيري از ابتلا به مشکلات روانشناختي ميباشد و متخصصيني که براي درمان بيماريهاي رواني و ارتقاي بهداشت روان بر باورها و رفتارهاي معنوي توجه دارند، افزوده ميشود (کشاورزي و يوسفي، 1391). دين همواره يکي از دغدغههاي مهم انسان بوده و آدمي هرگز خود را بي نياز از آن ندانسته است. به باور بسياري از انديشمندان در اديان مختلف اسلام، مسيحيت، يهوديت و...، انسانها از بدو حيات در زمين، نيازي عميق و دروني براي توسل، توکل و تکيه بر نيروي مافوق بشر داشتهاند. سير تکامل و تحول گرايشهاي ديني در قالب پرستش ماه، ستارگان و خورشيد تا تجلي و ظهور اديان توحيدي، خود گواه اين مدعاست. بر همين اساس، تکيه بر نياز فطري و ذاتي بشر به يک نيروي ناظر، رهنما و قادر مطلق، از گذشتههاي دور تاکنون و نقش جهتگيري مذهبي و التزام عملي به باورهاي ديني مورد توجه بوده است (نوذري و غلامي، 1389). داشتن معنا و هدف در زندگي، احساس تعلق داشتن به منبعي والا، اميدواري به ياري خداوند در شرايط مشكلزاي زندگي، بهرهمندي از حمايتهاي اجتماعي و معنوي و...، همگي از جمله روشهايي هستند كه افراد مذهبي با دارا بودن آنها ميتوانند در مواجهه با حوادث فشارزاي زندگي، آسيب كمتري را متحمل شوند (يانگ و مائو (Yang & Mao)، 2007).
تغيير ساختارهاي بنيادين جامعه از زمان گذشته و تاکنون، مسائل اجتماعي را جز لاينفک ماهيت جوامع ساخته است؛ يعني نميتوان جامعهاي يافت که برخوردار از تحولات مدرن بوده، ولي با مسئله اجتماعي روبهرو نباشد. در اين مورد، تفاوتي ميان جوامع وجود ندارد. با وجود آنکه برخي از مسائل همچون فقر در گذشته نيز حتي با شدت بيشتري وجود داشته است، ولي امروزه به دليل بالا رفتن سطح حساسيت و خودآگاهي مردم، مسائل بيشتر درک ميشوند و بسياري از اموري که در گذشته به ديده مشکل به آن نگريسته نميشد، امروزه مشکل به حساب ميآيند و افراد نميتوانند آنها را تحمل نمايند. از جمله مسائل مهمي که جامعه امروز با آن روبهرو است، پديدههايي مانند فقر، اعتياد، طلاق، بيکاري، خودکشي، جنايت، انحرافات جنسي، ابتلا به امراض جسمي و رواني و... ميباشد. ازاينرو، شناسايي عوامل محافظتکننده در برابر اين تهديدات، امري مهم و ضروري به نظر ميرسد. يکي از اين عوامل حفاظتکننده که در روانشناسي به آن پرداخته شده است، سازة تابآوري است که به هنگام مواجه با دشواريها و سختيها، علاوه بر حفظ فرد، به ارتقا پيشرفت او نيز کمک ميکند. باور به اينكه خدايي هست كه موقعيتها را كنترل ميكند و ناظر بر بندگان است، تا حد بسياري اضطراب مرتبط با موقعيت را كاهش ميدهد. به طوري كه اغلب افراد مؤمن، ارتباط خود را با خداوند، مانند يك دوست بسيار صميمي توصيف ميكنند و معتقدند: ميتوان از طريق اتكا و توسل به خداوند، اثر موقعيتهاي غيرقابل كنترل را به طريقي كنترل نمود (فونتولاکيس (Fountoulakis) و همکاران، 2008). کانر و ديويدسون (2003)، تابآوري را به عنوان صفت شخصي که توانايي منحصر به فردي براي پيشرفت در مقابله با شرايط چالشزا در نظر ميگيرند.
از جمله سازههاي ديگر مورد بررسي روانشناسي مثبتنگر، خوشبيني ميباشد. از نقطه نظر هشياري عاطفي، خوشبيني گرايشي است که فرد را به هنگام رو در رو شدن با مشکلات و سختيهاي زندگي، از فرو غلتيدن در نااميدي، ياس و افسردگي برحذر ميدارد (افضلي، 1386، ص31).
خوشبيني با بهرهگيري از راهبردهاي کنار آمدن فعال ارتباط دارد. خوشبيني، نگرشها و گرايشهاي مثبت براي بهبود، جستوجوي اطلاعات و بازسازي موقعيتهاي بد، بر حسب مثبتترين جنبههايشان را پيشبيني ميکند. بهطورکلي، خوشبينها نسبت به بدبينها گرايش بيشتري به تعامل منطقي در برابر مشکلات و استرسهاي گوناگون دارند و از راهبردهايي مانند پذيرش، شوخي و بازسازي مثبت بهره ميبرند. اين راهبردها، در دستورات ديني نيز سفارش شده است. ازاينرو، خوشبيني از اين جهت با باورها و اعتقادات ديني در ارتباط است. خوشبيني يکي از تبيينکنندههاي مهم سازگاري و روانشناختي است که پيامدهاي مثبت را براي آينده پيشبيني ميکند. بنابراين، افراد خوشبين به آينده اميدوارند و اين اميدواري در آنان احساس مثبت پديد ميآورد (حسين چاري و محمدي، 1390).
به نظر ميرسد، يکي از عوامل پيشبينيکننده ميزان تابآوري و خوشبيني و همچنين حفظ افراد در برابر مشکلات و عوامل استرسزا، ميزان التزام عملي به باورهاي ديني ميباشد. ميتوان گفت: دينداري و نگرش ديني؛ شناخت و باور به پروردگار يکتا، انبيا، آخرت و احکام الهي و داشتن علايق و عواطف معيني نسبت به خدا، خود و ديگران و جهان هستي در جهت تقرب به خدا و التزام و عمل به وظايف ديني است (خداياريفرد، 1385). در شرايط مشکلزا، بهرهمندي از حمايتهاي اجتماعي و معنوي، احساس تعلق به منبعي والا، همگي از جمله روشهايي هستند که افراد مذهبي با دارا بودن آنها، ميتوانند در مواجهه با حوادث آسيبرسان فشار کمتري را متحمل شوند (يانگ و مائو،2007).
تحقيقات مختلفي در اين زمينه انجام گرفته است. به چند نمونه اشاره ميشود: سوري و همكاران (2013)، در پژوهشي به اين نتيجه دست يافتند که تابآوري ميتواند بهزيستي روانشناختي را پيشبيني کند. هاشمي و جوکار (1390)، در يک مطالعه رابطه بين تعالي معنوي و تابآوري در دانشجويان را بررسي کردند و نشان دادند: بين تعالي معنوي و تابآوري ارتباط معنادار وجود دارد. حميد و همکاران (1391)، با بررسي سلامت روان و هوش معنوي با تابآوري به اين نتيجه دست يافتند که بين هوش معنوي و تابآوري، رابطه مثبت وجود دارد. محمودي و همکاران (1390)، در پژوهشي نشان دادن که عاطفه مثبت و منفي و خوشبيني با تابآوري رابطه معناداري دارند. يافتههاي تحقيق بالدوين و همكاران (2010)، با عنوان تابآوري وخوشبيني نشان داد كه بين تابآوري و خوشبيني، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. بهعلاوه، نتايج نشان داد كه تابآوري با خوشبيني ارتباط مثبت و با پريشانيهاي روانشناختي رابطه منفي دارد.
تريزا (2010)، در نتايج تحقيق خود تحت عنوان خوشبيني، تابآوري و ارتباط ميان آنها، گزارش داد كه بين خوشبيني و تابآوري رابطه معنيدار و مثبتي وجود دارد. ارتباط بين تابآوري و خوشبيني، به عنوان يک خصوصيت مهم مطرح است.
گاربوفسکي (2010) در پژوهشي نشان داد كه بين خوشبيني و تابآوري با جهتگيري مذهبي رابطه معنادار وجود دارد. تحقيقات گارمزي (1991)، ماستن (2001)، کارادمس (2006)، نشان ميدهد انگارههاي ديني نقش مؤثري در تسکين دردهاي روحي، کاهش اضطراب و تحمل فشارهاي رواني دارند و افراد مذهبي از ناراحتي رواني کمتري رنج ميبرند. در طول ادوار تاريخ و در جوامع گوناگون، اديان به اشکال مختلف وجود داشتهاند. در اين ميان، دين در جامعه ايران نيز از جايگاهي خاص برخوردار بوده است. ايران هميشه جامعهاي ديني بوده و دين در آن همهگير بوده است، به گونهاي که غالب اوقات دين فرانهادي بوده که ساير نهادهاي جامعه را تحتالشعاع خود قرار داده است (محسني تبريزي و کرمالهي، 1388). با توجه به تأثير عمل به باورهاي ديني و اثر تابآوري و خوشبيني در سازگاري و حل مسائل زندگي و نيز با توجه به اهميت قشر دانشجو در ساختن آينده کشور و تفاوت بافت فرهنگي و اجتماعي خاص جامعه ايران و نيز اکثر تحقيقات مشخص کردند که تابآوري، ويژگي چند بعدي است که با زمان، سن، جنسيت و خاستگاه فرهنگي متغير است (کانر و ديويدسون، 2003). همچنين کمبود تعداد پژوهشها در رابطه با عمل به باورهاي ديني و ارتباط آن با تابآوري و خوشبيني، انجام مطالعاتي که رابطه اين سه سازه را در بين بافتهاي گوناگون مورد بررسي قرار دهد، ضروري به نظر ميرسد. ازآنجاييکه اين سه سازه، قابليت ارتقا و افزايش سطح را دارا ميباشند، ميتوان از نتايج چنين پژوهشي در راستاي سياستگذاري فرهنگي در سطح کلان بهرهگيري نمود. ازاينرو، اين پژوهش درصدد بررسي سؤال زير است:
- متغير عمل به باورهاي ديني، تا چه حد ميتواند سازههاي تابآوري و خوشبيني در دانشجويان را پيشبيني کند؟
روش پژوهش
اين پژوهش، يک پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا شهر همدان، در سال تحصيلي 93ـ92 و شامل 10593 نفر بودند. نمونه با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي از بين هشت دانشکده ادبيات، اقتصاد، دامپزشکي، شيمي، علوم پايه، فني مهندسي، کشاورزي و هنر و معماري به تعداد 200 نفر انتخاب شدند.
ابزار پژوهش
مقياس خود سنجي التزام عملي به اعتقادات اسلامي (نويدي): اين مقياس، براي ارزيابي رفتارهاي ديني نوجوانان و جوانان مسلمان تدوين شده است. اين مقياس، آن دسته از اعمال و رفتارهاي ديني از قبيل واجبات، که انجام آنها از يک نوجوان يا جوان مسلمان انتظار ميرود، مورد توجه قرار گرفته است. اين پرسشنامه داراي ۴۵ ماده است. پاسخ هر يک از مواد، در مقياس ۵ درجهاي قابل رتبهبندي است. در اين پرسشنامه، حداکثر نمرة ممکن، براي رفتارهاي ديني۲۲۵، حداقل نمره ۴۵ و متوسط آن ۱۳۵ است.
براي بررسي روايي ابزار اندازهگيري، التزام عملي به اعتقادات اسلامي، از نظر متخصصان استفاده شد. ضريب پايايي به دست آمده بر اساس روش باز آزمايي، برابر با ۸۱ % بود. بنابراين، درباره پايايي ابزار اطمينان کافي وجود دارد (نويدي، 1389).
مقياس تابآوري کانر و ديويدسون (CD – RISC): مقياس تابآوري کانر و ديويدسون (2003)، داراي 25 گويه پنج گزينهاي در مقياس ليکرت است. پايايي نسخه فارسي اين آزمون، با روش آلفاي کرونباخ 89% گزارش شده است (محمدي، 1384، ص39). اين مقياس مشتمل بر خردهمقياسهاي چالشيابي، هدف قوي پافشاري، قاطع بودن و راه حل متمرکز، باورهاي ديني، اعتماد به نفس و خوشبيني ميباشد (کانر و ديويدسون، 2003). ضريب همبستگي اين آزمون، با مقياس سرسختي روانشناسي اهواز برابر 64% به دست آمد (بشارت و عباسپور، 1390).
پرسشنامه خوشبيني (LOT-R): اين پرسشنامه، توسط شير و کارور (1985) ساخته شده و سال 1994 مورد تجديد نظر قرار گرفت و تفاوتهاي فردي در خوشبيني - بدبيني را ميسنجد و انتظاراتي را که افراد راجع به پيامدهاي زندگي دارند، اندزهگيري ميکند. اين پرسشنامه، شش سؤال دارد و در مقياس ليکرت است. براي تعيين روايي آزمون در ايران، از همبستگي آزمون LOT با پنج عامل مقياس نااميدي بک استفاده شد و معناداري همبستگي نمره کلي مقياس نااميدي بک، با اين آزمون قابل قبول است (65%). پايايي با شيوه آلفاي کرونباخ 74% و شيوه باز آزمايي 87% به دست آمده است (خدابخشي، 1383، ص51).
روش تجزيه و تحليل دادهها
دادههاي حاصل از پژوهش، پس از جمعآوري در سطح آمار استنباطي تجزيه و تحليل گرديد. براي بررسي سؤال پژوهش از تحليل رگرسيون استفاده گرديد.
يافتههاي پژوهش
براي بررسي سؤال پژوهش از تحليل رگرسيون استفاده شد. نتايج آن در جداول شماره 1 تا 4 آمده است. ابتدا به نقش عمل به باورهاي ديني در پيشبيني تابآوري ميپردازيم.
جدول 1. تحليل واريانس مدل رگرسيوني
مدل مجموع مجذورات ميانگين مجذورات درجه آزادي مقدارF سطح معناداري R مجذور R تنظيم شده
رگرسيون 23/7704 23/7704 1 69/38 000/0 44/0 19/0
کل 07/39365 159
ضريب همبستگي چندگانه براير 44/0 و ضريب همبستگي تعديل شده نيز برابر 19/0 به دست آمد. همچنين نتايج جدول 1 نشان ميدهد که مقادير به دست آمده (001/0 >P؛ 69/38 = F) در سطح 001/0 معنادر است.
جدول 2. جدول ضرايب مدل رگرسيوني تابآوري بر اساس عمل به باورهاي ديني
متغيرها ضرايب استاندارد نشده ضرايب استاندارد شده آماره t سطح معناداري
ضريب انحراف استاندارد ضريب بتا
مقدار ثابت 35/45 25/5 63/8 000/0
عمل به باورهاي ديني 18/0 02/0 44/0 22/6 000/0
در جدول 2، ضريبها محاسبه شده است. با توجه به مقادير ضريب همبستگي و جدول تحليل واريانس به طور کلي ميتوان گفت: بين عمل به باورهاي ديني با تابآوري رابطه معنادار وجود دارد. نتايج نشان داد که متغير عمل به باورهاي ديني در پيشبيني تابآوري نقش مؤثري داشته است، بهطوري که عمل به باورهاي ديني توانسته 44/0 از واريانس تابآوري را تبيين و پيشبيني کند.
در ادامه، نقش عمل به باورهاي ديني در پيشبيني سازه خوشبيني را مورد بررسي قرار داديم. نتايج آن را در جداول زير مشاهده ميکنيد.
جدول 3. تحليل واريانس مدل رگرسيوني
مدل مجموع مجذورات ميانگين مجذورات درجه آزادي مقدار F سطح معناداري R مجذور R تنظيم شده
رگرسيون 95/1501 95/1501 1 22/65 000/0 51/0 26/0
کل 79/5577 178
ضريب همبستگي چندگانه براير 51/0 و ضريب همبستگي تعديل شده نيز برابر 26/0 به دست آمد. همچنين نتايج جدول 3 نشان ميدهد که مقادير به دست آمده (001/0 >P؛ 22/65 = F) در سطح 001/0 معنادر است.
جدول 4. جدول ضرايب مدل رگرسيوني خوشبيني بر اساس عمل به باورهاي ديني
متغيرها ضرايب استاندارد نشده ضرايب استاندارد شده آماره t سطح معناداري
ضريب انحراف استاندارد ضريب بتا
مقدار ثابت 27/2 73/1 31/1 191/0
عمل به باورهاي ديني 07/0 01/0 51/0 07/8 000/0
در جدول 4، ضريبها محاسبه شده است. با توجه به نتايج جدول تحليل واريانس و ضرايب به دست آمده به طور کلي ميتوان گفت: بين عمل به باورهاي ديني با خوشبيني ارتباط معنادار وجود دارد. نتايج نشان داد که متغير عمل به باور ديني در پيشبيني سازه خوشبيني نقش مؤثري داشته است. طبق نتايج جدول 4، عمل به باورهاي ديني توانسته 51/0 از واريانس خوشبيني را تبيين و پيشبيني کند.
بحث و نتيجهگيري
هدف از انجام اين پژوهش، پيشبيني تابآوري و خوشبيني بر اساس ميزان عمل به باورهاي ديني در دانشجويان بود. براي بررسي سؤال پژوهش، از روش آماري رگرسيون استفاده شد. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه عمل به باورهاي ديني ميتواند به طور مؤثري متغيرهاي تابآوري (با ضريب بتا 44/0) و خوشبيني (با ضريب بتا 51/0) را پيشبيني کند. اين نتايج، با يافتههاي حميد و همکاران (1391)، حسينيقمي و سليمي بجستاني (1390)، گاربوفسکي (2010)، ابراهيمي و همكاران (2012) و کشاورزي و يوسفي (1391) همسو است. آنها نيز در پژوهش خود به نتايج مشابه رسيدند. با توجه به اينکه عمل به اعتقادات مذهبي موجب داشتن ديد مثبت و خوشبينانه به زندگي ميشود، اين افراد نيروي خود را صرف رسيدن به خودکارآمدي ميکنند و نسبت به آينده انتظارات خوشبينانهاي دارند و براي مقابله با مشکلات، از مهارتهاي مقابلهاي مؤثر استفاده ميکنند و از استرسهاي کمتري در زندگي رنج ميبرند. اين خود موجب تابآوري بيشتر آنان در مقابل مشکلات و ناملايمات ميشود؛ زيرا هنگام روبهرو شدن با يک چالش، حالت اطمينان و پايداري دارند. خوشبيني گرايشهاي مثبت برنامهريزي براي بهبود و بازسازي موقعيتهاي سخت برحسب مثبتترين جنبهها را پيشبيني ميکند و در اين نقطه با باورهاي مذهبي تلاقي پيدا ميکند؛ زيرا داشتن اعتقاد به يک منبع بزرگ نيز موجب داشتن اميد و ديد مثبت به زندگي ميشود. به طور کلي، خوشبينها گرايش به کاربرد راهبردهاي مسئلهمدار دارند و در برابر مشکلات و استرسهاي بيشتري نسبت به ديگران در برابر ناملايمات دارند و ايستادگي زيادي در برابر مشکلات دارند و از راهبردهايي مانند پذيرش، شوخي و بازسازي مثبت بهره ميبرند (يو و ژانگ (Yu & Zhang)، 2007).
ايمان به خدا و عمل به اعتقادات ديني، موجب نگرش هدفدار فرد به كل زندگي و موجب انسجام و آرامش فرد ميشود؛ زيرا فرد خداوند را پناهگاهي مطمئن مييابد كه در هنگام بروز مشكلات زندگي، ميتواند به او رجوع كند و به عنوان منبعي قدرتمند و ايمن موجب تابآوري او در مقابل مشكلات ميشود. افراد تابآور، از احساس اعتماد به نفس و کارآمدي برخوردارند که به آنها اجازه ميدهد با موفقيت چالشهاي زندگي را پشت سر بگذارند. اين افراد، احساس نااميدي و تنهايي کمتري داشته و از اين مهارت برخوردارند که به يک مشکل، به عنوان مسئلهاي که ميتوانند آن را بررسي کنند، تغيير دهند و يا به طرق ديگر حل کنند. توان تحمل آنها در برابر مشکلات، سبب چشمانداز مثبت و خوشبيني آنها به زندگي ميشود. خوشبيني نيز يکي از ويژگيهاي افراد تابآور است. اينگونه افراد، با وجود قرارگرفتن در محيطهاي پرخطر، کمتر آسيب ميبينند و با مسائل و مشكلات زندگي به ديد مثبت و همراه با خوشبيني نگاه ميكنند. همين نگرش مثبت، سبب افزايش ميزان تحمل آنان در برابر مشكلات ميشود. اينگونه افراد براي آيندهشان هدف و برنامه داشته و زندگي برايشان معنادار است. به دليل ميزان بالاي خوشبيني و باورهاي مثبت در آنان، پس از شكست، نااميد و دلسرد نشده و بر ميزان تلاشهاي خود ميافزايند (کارور (Carver) و همکاران، 2010).
از آثار ايمان مذهبي، خوشبيني به جهان خلقت و هستي است. ايمان به تلقي فرد مؤمن از جهان شکل خاصي ميدهد. به گونهاي که آفرينش و زندگي را معنادار ميکند. از ديدگاه چنين فردي، هدف از زندگي رسيدن به تکامل و سعادت است. اين طرز تلقي از جهان، ديد انسان را درباره نظام کل هستي و قوانين حاکم بر آن خوشبينانه ميسازد. فردي که به دستورات ديني عمل ميکند و به نتيجه تلاشهاي خود خوشبين است، در بحرانهاي زندگي و براي دستيابي به اهدافش، داراي اميد و اتکا به يک منبع بزرگ است. اين امر، موجب تاب آوردن در مقابل مشکلات ميشود. فردي با اين ديدگاه، اداره جهان و تمام تغيير و تحولات آن را در تصرف خداوند ميداند و همين اتکا به خداوند و پايبندي به مذهب، تأثير مثبت بر رضايت از زندگي و بهزيستي روانشناختي دارد (نوذري و غلامي، 1389). بر اساس نتايج تحقيقات گذشته، مشخص شده است که باورهاي ديني نقش مثبت در ارتقا بهداشت رواني و کاهش استرسهاي روانشناختي و پيشگيري از رفتارهاي پرخطر دارد (تاکايي (Takyi)،2003؛ هاديانفرد، 1389؛ بشارت، 1386). افراد خوشبين، که به اعتقادات مذهبي عمل ميکنند، رويدادها يا تجربههاي منفي را با نسبت دادن علت آنها به عوامل بيروني، گذرا و خاص مانند اوضاع و احوال حاکم تبيين ميکنند و کمتر از راهبردهاي اجتنابي استفاده ميکنند. همچنين به هنگام مواجهه با موانع و آشفتگيهاي فکري، سعي ميکنند بر اهداف خود متمرکز شوند (کارادمس، 2006).
از نتايج پژوهش ميتوان به پيشنهادهاي زير رسيد:
1. نتايج اين پژوهش نشان داد عمل به باورهاي مذهبي، پيشبينيکننده خوشبيني و تابآوري ميباشد و با آنها ارتباط مثبت دارد. ازاينرو، ميتوان به نقش مذهب و عمل به اعتقادات مذهبي در سلامت روان افراد جامعه اشاره کرد. با توجه به اينکه دين و مذهب در کشور ما به عنوان يکي از پايههاي مهم در برنامهريزيهاي کلان در نظر گرفته ميشود، نتايج اين پژوهش ميتواند به چارچوب علمي اين پژوهشها کمک کند و در شناساندن تأثير اعتقادات ديني، در مواجه با حوادث استرسزاي زندگي نقش داشته باشد.
2. از سوي ديگر، اين پژوهش ميتواند اثرات مهمي در حيطه روانشناسي، تعليم و يادگيري ايفا نمايد. از اين جهت که سازه تابآوري تا حد زيادي اکتسابي و قابل آموزش است و با اعتقادات ديني نيز رابطه دارد، يافتههاي اين پژوهش ميتواند مسئولان آموزش عالي را درجهت ارتقاي تابآوري دانشجويان و بهبود ارتباط آن با باورها و اعتقادات مذهبي آنها ياري نمايد.
از جمله محدوديتهاي اين پژوهش، ابزارهاي اين مطالعه بود که از نوع کاغذ- مدادي بودند که درآن آزمودني به گزارش عقايد خود ميپردازد. همچنين اين پژوهش در جامعه دانشگاهي انجام شده و قابل تعميم به جوامع غيردانشگاهي نيست.
- آلان، کار، 1385، روانشناسي مثبت علم شادماني و نيرومنديهاي انسان، ترجمة حسن پاشا شريفي جعفر نجفي زند، تهران، سخن.
- افضلي، اعظم، 1386، بررسي ارتباط خوشبيني با بهزيستي روانشناختي و سبکهاي مقابلهاي دانشجويان، پاياننامه کارشناسي ارشد روانشناسي عمومي، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي.
- بشارت، محمدعلي و طاهره عباسپور، 1390، «رابطه راهبردهاي روانشناختي و خلاقيت با تابآوري در بين دانشجويان»، يافتههاي فرد در روانشناسي، دوره سوم، ش 4، ص109-122.
- بشارت، محمدعلي، 1386، «تابآوري،آسيبپذيري و سلامت رواني»، علوم روانشناختي، ش 6، ص373-383.
- حسينچاري، مسعود و مژگان محمدي، 1390، «پيشبيني تابآوري روانشناختي بر اساس اعتقادات مذهبي در دانشجويان شهري و روستايي»، روانشناسي معاصر، سال دوم، ش 6، ص45-56.
- حسينيقمي، طاهره و حسين سليمي بجستاني، 1390، «رابطه بين جهتگيري مذهبي و تابآوري در بين مادران داراي فرزندان مبتلا به بيماري»، روانشناسي هشت مسير شاد، دوره ششم، ش 3، ص62-64.
- حميد، نجمه و همكاران، 1391، «بررسي رابطه سلامت روان و هوش معنوي با تابآوري در دانشجويان علوم پزشکي کرمانشاه»، جنت شاپير، دوره سوم، ش 2، ص331-338.
- خدابخشــي، هــدي،1383، هنجاريــابي، پايــايي و روايــي مقيــاس خوشبيني در شــهر اصــفهان، پايــاننامــه کارشناسي ارشد روانشناسي عمومي، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- خداياريفرد، محمد، 1385، گستره پژوهشهاي داخلي در زمينه ساخت مقياسهاي ديني، مقاله ارائه شده در: همايش مباني نظري و روانسنجي مقياسهاي ديني، تهران، دانشگاه تهران.
- کشاورزي، سميه و فريده يوسفي، «رابطه بين هوش عاطفي، هوش معنوي و تابآوري»، روانشناسي 163، سال شانزدهم، ش 3، ص229-318.
- محسني تبريزي، عليرضا و نعمت کرمالهي، 1388، «بررسي وضعيت التزام دانشجويان به ابعاد و نشانههاي دينداري»، پژوهشنامه علوم اجتماعي، سال سوم، ش 2، ص8-9.
- محمدي، مسعود، 1384، عوامل مؤثر بر تابآوري در افراد در معرض خطر سوءمصرف مواد، پاياننامه دکتري روانشناسي، تهران، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي.
- محمودي، سيدجواد و همكاران، 1390، «عوامل مؤثر بر تابآوري در افراد مواجه شده با ضربه رواني»، پژوهشهاي باليني و مشاوره، ش 1 (1)، ص5-14.
- نريماني، محمد و مسلم عباسي، 1389، «بررسي ارتباط بين سرسختي روانشناختي و تابآوري با فرسودگي شغلي»، فراسوي مديريت، ش 2 (10)، ص75-92.
- نوذري، جمشيد و يونس غلامي، 1389، «بررسي جهتگيري مذهبي و التزام عملي به اعتقادات اسلامي با سلامت روان دانشجويان»، مطالعات اسلام و روانشناسي، سال چهارم، ش 7، ص34-38.
- نويدي، احد، 1389، «بررسي رابطه بين افسردگي و التزام عملي به اعتقادات اسلامي در ميان دانشآموزان دوره متوسطه شهر تهران»، تعليم و تربيت، ش 66، ص14-16.
- هاديانفرد، حبيب، 1389، «احساس ذهني بهزيستي و فعاليتهاي مذهبي درگروهي ازمسلمانان»، روانپزشکي و روانشناسي باليني ايران، ش 3 (11)، ص224-232.
- هاشمي، لادن و بهرام جوکار، 1390، «بررسي رابطه بين تعالي معنوي و تابآوري در دانشجويان دانشگاه»، مطالعات روانشناسي تربيتي، سال هشتم، ش 13، ص123-128.
- Baldwin, D. R, & et al, 2010, Resiliency and optimism: An African American senior Citizen, s perspective. University of Tennessee, Knoxville, TN, USA, The journal of Black psychology.
- Carver CS, & et al , 2010, Optimism, Clin Psychol Rev, v. 30 (7), p. 79-89.
- Connor, K. M, & Davidson, J. R. T, 2003, Development of new resilience scale: the connor- Davidon, Resilience scale (CD-RISC), Depression and Anxiety, v. 18, p. 76-82.
- Ebrahimi, A, & et al, 2012, Investigating the Relationship between Resiliency, Spiritual Intelligence and Mental Health of agroup of undergraduate Students Journal of Life since, v. 9 (1), p.76-83.
- Ellison, C. G, 1991, Religious involvementand subjective well-being, Journal of Healthand Social Behavior, v. 32, p. 80-99.
- Fountoulakis, & et al, 2008, Late-life depression, religiosity, cerebrovascular disease, cognitive impairment and attitudes towards death in the elderly, Interpreting the data, Medical Hypotheses, v. 70, p. 493–496.
- Garbowski, 2010, Transformational leadership and the dispositional effects of hope, optimism, and resilience on governmental leaders, Regent university united states-Virginia, proquest, 123pages: AAT 34257370.
- Garmezy, N, 1991, Resiliency and vulnerability to adverse developmental outcomes associatedwithpoverty, American Behavioral Scientist, v. 34, p. 416-430.
- Karademas, EC, 2006, Self-efficacy, social support and well-being: the mediating role of optimism, Pers Indiv Differ, v. 40 (6), n. 12, p. 81-90.
- Kathryn, M, & et al, 2003, Development of anew resilience scale: the connor – Davidson resilience and anxiety, v. 18, p. 76–82.
- Masten, A. S, 2001, Ordinary magic: Resilience processes in development, American Psychologist, v. 56, p. 227-238.
- Souri, H, & et al, 2013, The correlation of resiliency and optimism with psycholgical well – being, phd Journal of Behavioval sciencesvol J, No 3, p. 271–277.
- Takyi, K. B, 2003, Religion and women'shealth in Ghana: insights into HIV/AIDspreventive and protective behavior, SocialScience & Medicine, v. 56, p. 1221-1234.
- Theresa, 2010, Optimism, Resilience and leadership-3 qualities to help move you Toward Greatness. http:// enzinearticles. Com/ expert/ = Theresa, Ezine@rticles.
- Winfield, L. F, 1995, The knowledge base on resilience in African-American adolescents, In L. J. Crockett, & A. C. Crouter (Eds), Pathways through adolescence, Individual development in relation to social contexts. Mahway, NJ, Lawrence Erlbaum.
- Yang, Ke-Ping, Mao, X, 2007, A study of nurses’ spiritual intelligence: A cross-sectional questionnaire survey, International Journal of Nursing Studies, v. 44, p. 999–1010.
- Yu X, & Zhang, J, 2007, Factor analysis psychometric evaluations of the Conner-Davidson resilience scale (CD-RISC) with Chinese people, v. 35 (1), p. 19-30.