روان‌شناسی و دین، سال نهم، شماره سوم، پیاپی 35، پاییز 1395، صفحات 89-106

    بررسی کارآمدی آمورش صبر بر سخت رویی روان شناختی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    حسنعلی ویس کرمی / استاديار روان‌شناسي تربيتي دانشگاه لرستان
    فیروزه غضنفری / استاديار روان‌شناسي دانشگاه لرستان
    ✍️ طاهره رحیمی پور / دانشجوي دكتري روان‌شناسي تربيتي دانشگاه لرستان / t.rahimipour@gmail.com
    چکیده: 
    مطالعة حاضر يک پژوهش تجربي با طرح پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسي کارآمدي آموزش صبر بر ميزان سخت‌رويي روان‌شناختي افراد صورت گرفته است. جامعة آماري اين پژوهش تمامي دانش‌آموزان دبيرستان‌هاي دخترانة شهر اصفهان در سال تحصيلي 1392- 1393 هستند. نمونة آماري شامل 30 تن از اين دانش‌آموزان است که به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي ‌تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شده و به‌ صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل قرار گرفته‌اند. آموزش صبر به‌عنوان مداخله، به مدت 11 جلسه در گروه آزمايش اجرا شد، اما گروه کنترل هيچ مداخله‌اي دريافت نکرد. ابزار اندازه‌گيري پژوهش شامل مقياس «صبر» حسين‌ثابت و پرسش‌نامة‌ «سخت‌رويي» کوباسا بوده است. داده‌هاي پژوهش با استفاده از روش آماري تحليل كوواريانس و به‌وسيلة نرم‌افزار SPSS تجزيه‌ و تحليل شد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد كه آموزش صبر به شيوة گروهي در سطح معناداري (05/0p
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    A Study into the Efficiency of Patience Training in Psychological Hardiness
    Abstract: 
    The current paper is an experimental study that has the form of pre-test _ post-test. The purpose of this research is analyzing the efficiency of patience training on psychological hardiness. The statistical population consists of the entire female students in Isfahan high schools for the academic year 1392-1393. A sample including 30 students has been chosen through the method of multistage random cluster sampling. They were randomly placed in two groups: experimental and control. Patience training as a participation was conducted during 11 sessions in the experimental group, while the control group received no participation. The measurement tool of this study includes Hossein Sabet`s (Patience) scale and Kobasa`s (Hardiness) questionnaire. The research data have been analyzed through covariance statistical method by SPSS. The research results show that group patience training is significantly (P
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    فشار رواني همواره جزئي از زندگي انسان بوده و است. گاهي ممكن است اين فشار نيروي زيادي بر ما وارد سازد و اعمال سازمان‌يافتة ما را مختل كند. انسان‌ها در طول زمان، براي نظم بخشيدن به حالات رواني و رفتاري خود، راهبردهاي زيادي را بررسي كرده و آگاهانه روش‌هايي را به‌منظور تنظيم وضعيت عاطفي و رفتاري خود به كار گرفته‌اند (ر.ك: باميستر و كاتلين، 2004).
    مهم‌ترين گرايش شخصيتي که در ارتباط با موضوع استرس حائز اهميت مي‌نمايد «سخت‌رويي» است. سخت‌رويي مشتمل بر مجموعه‌اي از ويژگي‌هاي روان‌شناختي است كه از بروز واکنش‌هاي افراد به شرايط يا رويدادهاي بالقوه فشارزا جلوگيري مي‌کند (كوباسا (Kobasa)، 1982). کوباسا (1979) از اولين محققاني است که بر مبناي نظرية سليه (selye) كوشيده است متغيرهاي تعديل‌کنندة عوامل تنش‌زا را مشخص كند. وي در اولين مطالعة خود، اين فرضيه را بررسي کرد که ساختار شخصيتي افرادي که درجة بالايي از تنيدگي را بدون بيماري تجربه مي‌کنند متفاوت از افرادي است که در شرايط تنيدگي‌زا بيمار مي‌شوند و اين تمايز شخصيتي در ساختاري قابل نام‌گذاري است که وي آن را «سخت‌رويي» ناميد. سخت‌رويي، مجموعه‌اي از ويژگي‌هاي شخصيتي است که به‌عنوان يک منبع مقاومت در برابر وقايع فشارزاي زندگي عمل مي‌کند و از سه مؤلفة «تعهد»، «کنترل» و «مبارزه‌جويي» تشکيل‌ شده است (کوباسا و همکاران، 1982). افرادي که در مؤلفة تعهد نمرة بالايي کسب مي‌کنند به ‌جاي اجتناب از موقعيت‌هاي پر استرس، آن موقعيت را فرصتي براي دستيابي به موفقيت و دستاوردي مهم و جالب مي‌دانند. افرادي که در مؤلفة «کنترل» نمرة بالايي به‌دست مي‌آورند بر اين باورند که تلاش‌هايشان در رويارويي و غلبه بر مشکلات، تأثير بسزايي دارد و مي‌توانند بر رخدادهاي زندگي خود تأثير بگذارند و آ‌نها را تحت کنترل در‌آورند. افرادي که نمره‌هاي بالايي در مؤلفة «مبارزه‌جويي» کسب مي‌كنند اعتقاد دارند که رضايت خاطر در ساية رشد مداوم به دست مي‌آيد، نه در راحتي، آسايش، امنيت و زندگي روزمره. اين باور انعطاف‌پذيري شناختي و قدرت تحمل رويدادها و موقعيت‌هاي استرس‌زاي زندگي را به همراه دارد (مدي و همکاران، 2002). ترکيب و تلفيق «تعهد»، «کنترل» و «مبارزه‌جويي» زمينه‌ساز مفهوم «سخت‌رويي» است که به‌عنوان يک شجاعت وجودي معرفي ‌شده است (مدي، 1999).
    از سوي ديگر، مطالعة دين از ديدگاه روان‌شناختي از قريب يک‌صد سال پيش آغاز شده است. اين مطالعات با دو حوزة روان‌شناسي تجربي و روان‌تحليل‌گري پيوند دارند (فقيهي، 1384). درواقع، فرد با افزايش گرايش مذهبي، به ‌نوعي خودکنترلي دست مي‌يابد که مانع اثربخشي شرايط بيروني مي‌شود و در نتيجه، کمتر تحت تأثير شرايط نامناسب قرار مي‌گيرد (تبرايي و همكاران، 1387). در اين زمينه، بيرام کاراسوا، نظريه «معنويت‌درماني» را ارائه كرده است. طبق اين نظريه، روان‌درماني معنوي بر پاية شش اصل متعالي استوار است: سه اصل معنويت که شامل اعتقاد به «معنويت»، اعتقاد به «يگانگي و وحدانيت» و اعتقاد به «دگرگوني» است و سه اصل سرزندگي روان که عبارت‌ است از: «عشق به ديگران»، «عشق به کار» و «عشق به تعلقات» (کاراسوا، 1999).
    منابع غني اسلام، به‌ويژه قرآن کريم و احاديث و روايات منسوب به پيامبر اعظم و امامان معصوم مملو از آيات و بياناتي است که محتواي آنها به شيوه‌هاي گوناگون براي کنار آمدن با بحران‌ها و استرس‌هاي زندگي اشاره دارد و درک و به‌کارگيري آنها مي‌تواند پشتوانة محکمي براي مردم به منظور سازگاري با شرايط دشوار زندگي به‌شمار آيد. در تفکر اسلامي، مشکلات و حوادث زندگي درواقع، آزمايش‌هايي محسوب مي‌شوند که خداوند براي امتحان بندگانش سر راه آنها قرار داده است. با اين نگرش، درواقع قرآن به مردم آموزش مي‌دهد که هنگام مواجهه با مشکلات و حوادث، به‌جاي هراس و وحشت، در پي يافتن راه‌حل مناسب باشند تا از اين امتحان سربلند بيرون بيايند. درعين‌حال، خداوند به آنها وعده ياري و کمک نيز داده است (ايزدي‌طامه، 1389).
    يکي از اين آموزه‌هاي مهم ديني و از راهبردهاي مقابله‌اي مذهبي در برابر فشار رواني، «صبر» است. انسان براي مقابله با حوادث و ناملايمات زندگي و درعين‌حال، حفظ سلامت رواني خويش و توانايي ادامة حيات پرشور و نشاط، نيازمند صبر است، به گونه‌اي ‌که در هيچ شرايطي تسليم موانع نشود، و با درايت و تلاش، گره‌ها را بگشايد. صبر يکي از روش‌هاي خودتنظيمي است که موجب اعتدال روان آدمي مي‌گردد (غباري‌‌بناب، 1379).
    قرآن كريم مؤمنان را به صبر دعوت مي‌کند؛ زيرا در صبر فوايدي براي تربيت نفس و تقويت شخصيت و افزايش توانمندي انسان در برابر سختي‌ها وجود دارد. قرآن کريم سختي‌ها، بلايا و مصايب را امري جدايي‌پذير از زندگي انسان مي‌داند (بلد: 4) و رنج و مصيبت را آزمايش الهي براي انسان‌ها مي‌شمارد (بقره: 155 و 156) از نظر قرآن، شکيبايي و پرهيزگاري نشانة قدرت اراده انسان است (آل‌عمران: 186)، و انسان را در هنگام مشکلات و سختي‌ها امر به صبر و دعا مي‌کند (حديد: 22-23).
    با آموزش دادن صبر، که عبارت است از، آشنايي با معناي حقيقي صبر، اهميت و ضرورت آن در زندگي و شيوه‌هاي کسب صبر در برابر موقعيت‌هاي گوناگون، مي‌توان به نوجوانان کمک كرد تا نه‌تنها تسليم مشکلات نشوند، بلکه در رفع آنها بکوشند؛ زيرا نوجوانان در مواجهه با استرس‌ها و بحران‌هاي زندگي، به يادگيري شيوة کنار آمدن با مشکلات نياز دارند تا بتوانند سخت‌رويي خود را افزايش دهند. در روش آموزشي صبر، افراد مي‌آموزند که گاهي براي از دست دادن چيزهاي خوشايند و گاهي نيز براي کسب موفقيت و به‌دست آوردن آنچه دوست دارند، صبور باشند. بر همين اساس، صبور تلاشگر است و از سختي‌ها فرار نمي‌کند، بلکه براي رسيدن به اهداف خود، انعطاف‌پذير است و فعالانه رفتار مي‌کند. در آموزش صبر، آزمودني‌ها بر اساس فرهنگ ديني مي‌گيرند در پس هر سختي، گشايش و موفقيت وجود دارد (حسين‌ثابت، 1387).
    با توجه به اينکه عوامل حمايت‌کننده‌اي وجود دارند که مي‌توانند واکنش به تجارب استرس‌زا و بلاياي مزمن را تبيين کنند (فراسر (Fraser) و همکاران، 1999). همچنين نتايج تحقيقات انجام شده در اين زمينه بيانگر آن است که نگرش مذهبي و اعتقاد به نيرويي برتر، ماية تسلي فرد در شرايط دردناک و تهديدکننده است و تحمل اين شرايط را براي او آسان مي‌كند (پرکينز و جونز (Perkins & Jones)، 2004؛ يانگ و ماو (Yang & Mao)، 2007) و مي‌تواند سخت‌رويي افراد در برابر مشکلات را افزايش دهد. طي سال‌هاي اخير، برخي از محققان اثربخشي آموزش مفاهيم ديني و مذهبي از جمله آموزش صبر را به‌عنوان عواملي حمايت‌کننده در سازگاري با موقعيت‌هاي مخاطره‌آميز و افزايش سخت‌رويي بررسي كرده‌اند.
    نتايج برخي از اين تحقيقات نشان مي‌دهد اعتقاد به وجود يک منبع، باور به وجود يک قدرت برتر، يافتن معنا در تجارب منفي، ديدن تجارب منفي از ديدگاهي مثبت و نگاه کردن به آنها به‌عنوان تجارب ضروري زندگي و خوش‌بين بودن با افزايش سخت‌رويي و سازگاري با ضربة رواني، همبستگي بالايي دارد (کاليل (kalil)، 2003). به اعتقاد فونتولاكيس (Fountoulakis) و همکاران (2008)، با اتكا به خداوند و صبر، مي‌توان موقعيت‌هاي غيرقابل ‌کنترل را در اختيار خود درآورد و سخت‌رويي را افزايش داد.
    نتايج پژوهش‌هاي هاسر (2006)، کلايجيان و شاهينيان (kalaygian & shahinian) (1998)، پارگامنت و همکاران (1996)، يانگ (2006)، بوالهري و همکاران (1391) و پارک (1998) بيانگر اين است که نگرش‌ مذهبي در موقعيت‌هاي دردناک بر توانايي شخص براي مقابله با مشکلات تأثير گذاشته و باعث افزايش سخت‌رويي او مي‌شود. ايزدي طامه (1389) در بررسي اثربخشي آموزش صبر بر سخت‌رويي به اين نتيجه رسيد که آموزش صبر بر افزايش سخت‌رويي افراد تأثير مثبت دارد. تحقيق حسين‌ثابت (1387) به تأثير آموزش صبر بر کاهش اضطراب و افزايش شادکامي اشاره دارد. نتيجه تحقيق ايزدي‌طامه و همکاران (1389) هم بيانگر تأثير آموزش صبر بر کاهش پرخاشگري افراد است. تحقيقات قربانعلي‌پور و يعقوبي (1390)، قربانعلي‌پور و همکاران (1389)، اکبري‌زاده و همکاران (1390) و حاتمي و شعباني (1389) نيز به وجود رابطه مثبت ميان دينداري و سخت‌رويي اشاره دارد.
    البته به سبب جديد بودن موضوع تحقيق، در زمينة بررسي نقش و تأثير آموزه‌هاي ديني- از قبيل صبر- بر سخت‌رويي هنوز تحقيقات زيادي انجام نگرفته و بيشتر پژوهش‌هاي انجام شده در اين زمينه، از جمله تحقيقات کريچنر و پاتينو (Kirchner & Patino) (2010)، گراهام (Graham) و همکاران (2001)، بلسكي (2002)، هالز (1999)، فرانسيس (Francis) و همکاران (2004)، بهرامي و رمضاني فراني (1384)، خدارحيمي و جعفري (1378)، مک‌وان (McEwan) (2004)، اژدري‌فرد و نوراني‌پور (1389) و هاشمي و جوکار (1390) به وجود رابطة مثبت بين دينداري و بهبود سلامت روان اشاره دارند. همچنين بعضي از محققان نيز از جمله برگين (1983) و مارجتيک و همکاران (2005)، در بررسي حوزة دينداري، در خصوص رابطة ميان دينداري و سلامت روان به نتايج اميدوارکننده‌اي نرسيدند.
    با توجه به اينکه در جامعة ايراني و اسلامي ما، بسياري از رفتارها در زندگي فردي و اجتماعي افراد، مستقيم يا غيرمستقيم متأثر از آموزه‌ها و باورهاي ديني است و غالباً با آنها ارزيابي مي‌شود، همچنين به سبب نبود ادبيات غني در اين زمينه در ايران و با توجه به ظرفيت فراواني که دين مبين اسلام و فرهنگ و ادبيات ايراني دارد، پژوهشگر بر آن شد تحقيقي با هدف «بررسي کارآمدي آموزش صبر- به‌عنوان يک آموزة ديني- بر يکي از جنبه‌هاي مثبت ماهيت انسان، يعني سخت‌رويي» انجام دهد. فرضيه‌هاي تحقيق عبارت است از:
    1. آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «سخت‌رويي» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    2. آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «تعهد» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    3. آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «کنترل» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    4. آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «مبارزه‌جويي» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    ابزارهاي پژوهش
    پرسش‌نامه «سخت‌رويي» کوباسا: در اين پژوهش، براي جمع‌آوري اطلاعات، از مقياس «سخت‌رويي» کوباسا (1982) استفاده شد. مقياس «سخت‌رويي» کوباسا ابزاري معتبر براي سنجش سخت‌رويي و سلامت روان است (بارتون و همكاران، 1989؛ ژاندا، 2001). اين مقياس شامل 50 فقره است که آزمودني در برابر هر ماده، بر اساس آنکه اين ماده تا چه حد دربارة او درست است، پاسخ خود را در يک مقياس 4 درجه‌اي (از صفر «صحيح نيست» تا 3 «کاملاً صحيح است») مشخص مي‌كند (ر.ك: ملک‌زاده، 1379). آزمون داراي سه مؤلفة «مبارزه‌جويي»، «تعهد» و «کنترل» است که هر يک- به ترتيب- 17،16،17 ماده را به خود اختصاص داده‌اند. نمره‌هاي 39 ماده از آزمون به شکل وارونه در نظر گرفته ‌شده است كه از مجموع آنها، يک نمرة کلي براي سخت‌رويي و سه نمره براي مؤلفه‌هاي جداگانه به دست مي‌آيد (همان). اين پرسش‌نامه در ايران توسط قرباني (1373) ترجمه، و روايي صوري و محتوايي آن محاسبه ‌شده و هر جا لازم بوده، در آن اصلاحات به ‌عمل ‌آمده است.
    براي تعيين ضريب پايايي مقدماتي نمونة فارسي مقياس «سخت‌رويي»، سه نمونه دانشجويان، ورزش‌کاران و بيماران، مشخصه‌هاي روان‌سنجي آن به شرح ذيل گزارش شده است: ضرايب آلفاي کرونباخ از 88/0 تا 93/0 براي زيرمقياس «تعهد» 85/0 تا 94/0 براي زيرمقياس «کنترل»؛ از 89/0 تا 95/0 براي زيرمقياس «مبارزه‌جويي»؛ و براي نمرة کل «سخت‌رويي» 87/0 تا 94/0 محاسبه شد که نشانة همساني دروني خوب مقياس است. ضرايب همبستگي نمره‌ها با فاصلة دو تا چهار هفته از 82/0 تا 90/0 براي زيرمقياس «تعهد»، از 80/0 تا 88/0 براي زيرمقياس «کنترل»؛ از 79/0 تا 87/0 براي زيرمقياس مبارزه‌جويي و از 80/0 تا 88/0 براي نمرة کل «سخت‌رويي» محاسبه شد که نشانة پايايي بازآزمايي کافي براي مقياس است. نتايج تحليل عاملي اکتشافي علاوه بر عامل کلي «سخت‌رويي»، وجود سه عامل «تعهد»، «کنترل» و «مبارزه‌جويي» را تأييد کرد (بشارت، 1387).
    مقياس «سنجش صبر»: مقياس «سنجش صبر» حسين‌ثابت داراي ۴۸ سؤال است. اين مقياس بر اساس سه مقولة «صبر در سختي»، «صبر در برابر گناه» و «صبر بر طاعت» تنظيم گرديده و براي تهية آن، از سه منبع قرآن و تفاسير، کتاب‌هاي حديث و کتاب‌هاي اخلاقي استفاده‌شده است. پايايي اين مقياس بر اساس ضريب آلفاي کرونباخ 866/0؛ و مبتني بر روش «باز‌آزمايي» 93/0 است. روايي محتوايي اين مقياس توسط نه تن از استادان علوم و معارف اسلامي، از نظر مقوله‌بندي و نوع سؤالات بررسي و تأييد گرديد. سپس توسط دو تن از استادان روان‌شناسي نيز تأييد شد (حسين‌ثابت، ۱۳۸7).
    روش پژوهش
    روش تحقيق روش تجربي (طرح پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل) است. جامعة آماري پژوهش تمام دانش‌آموزان دبيرستان‌هاي دخترانه شهر اصفهان در سال تحصيلي 1392-1393 بود. نمونة آماري پژوهش 30 تن است که به شيوة نمونه‌گيري «خوشه‌اي تصادفي چندمرحله‌اي» انتخاب‌ و به‌ تصادف در دو گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. روش نمونه‌برداري به اين صورت بود که ابتدا از ميان شش ناحية آموزش‌ و پرورش اصفهان يک ناحيه (ناحية 5) و سپس از ميان دبيرستان‌هاي دخترانة اين ناحيه، يک دبيرستان به صورت تصادفي انتخاب شد. در مرحلة سوم، از بين پايه‌هاي اول تا چهارم اين دبيرستان، يک‌ پايه (پاية سوم) به‌ صورت تصادفي انتخاب گرديد و مقياس سنجش صبر مذکور بر روي تمام دانش‌آموزان پاية سوم اين دبيرستان (60 نفر) اجرا شد و کساني که با توجه به مقياس صبر غيرصبور شناخته شدند (30 تن) به‌صورت تصادفي در دو گروه آزمون (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پرسش‌نامة‌ «سخت‌رويي» کوباسا بر روي هر 30 تن به‌عنوان پيش‌آزمون اجرا شد. در مرحلة بعد، آموزش صبر براي گروه آزمايش به ‌صورت هفتگي در 11 جلسه و به شيوة «کارگاهي» ارائه گرديد. مدت‌ زمان هر جلسه ۶۰ دقيقه بود که شامل دو بخش «فعاليت در زمان آموزش» و «تکليف هفتگي خانگي» مي‌شد. اين در حالي بود که گروه کنترل هيچ‌گونه آموزشي دريافت نکرد. اما با توجه به مسائل اخلاقي، به شرکت‌کنندگان گروه کنترل نيز پس از اتمام تحقيق، اين آموزش‌ها ارائه شد. عناوين جلسات آموزشي عبارت بود از: آشنايي با مفهوم «صبر»؛ آشنايي با انواع صبر با تأکيد بر صبر در سختي‌ها؛ آشنايي با نشانه‌هاي صابران؛ توانايي شناخت نقاط ضعف و قوت خويش در صبر بر سختي‌ها و افزايش ميزان توانايي در اين زمينه، کسب توانايي در شناخت علل رنج و سختي‌هاي زندگي؛ يادآوري خوشي‌ها و نعمت‌ها هنگام مواجهه با سختي‌ها؛ کسب توانايي در شناخت نقاط ضعف و قوت خود در صبر بر خوشي‌ها، کسب توانايي در شناخت نقاط ضعف و قوت خويش در صبر در برابر گناه؛ صبر در برابر خشم؛ و ايجاد انگيزه در صبر بر طاعت.
    در آموزش صبر، از شيوه‌هايي همچون «چالش فکري»، «بحث گروهي»، و «ارائة الگو» در قالب داستان‌هاي برخاسته از قرآن و متون ديني و ادبي استفاده‌ شد. پس از پايان دورة آموزش، مجدداً هر دو گروه پرسش‌نامة «سخت‌رويي» را تکميل كردند و نمره هاي آنها با پيش‌آزمون‌ مقايسه گرديد. سپس داده‌هاي به‌دست‌آمده با استفاده از روش آماري «تحليل کوواريانس» و به ‌وسيلة نرم‌افزار SPSS تجزيه‌ و تحليل شد و نتايج مشخص گرديد.
    يافته‌هاي پژوهش
    جدول 1. اطلاعات توصيفي مربوط به پيش‏آزمون و پس‌آزمون، متغير «سخت‌رويي» و مؤلفه‌هاي آن در گروه‌هاي آزمايش و کنترل
    مؤلفه    گروه    تعداد    پيش‌آزمون    پس‌آزمون
                ميانگين    انحراف معيار    ميانگين    انحراف معيار
    تعهد    آزمايش    15    45/0    063/0    48/0    056/0
        گواه    15    44/0    055/0    45/0    049/0
    مبارزه‌جويي    آزمايش    15    42/0    049/0    45/0    041/0
        گواه    15    43/0    065/0    43/0    065/0
    کنترل    آزمايش    15    44/0    055/0    46/0    053/0
        گواه    15    41/0    057/0    42/0    05/0
    نمره کل    آزمايش    15    94/43    62/2    44/46    1/2
        گواه    15    9/42    15/3    23/43    79/2
    اطلاعات جدول 1 ميانگين و انحراف معيار گروه‏هاي آزمايش و کنترل در پيش‏آزمون و پس‏آزمون سخت‌رويي و مؤلفه‌هاي آن را، که شامل تعهد، مبارزه‌جويي و کنترل است، نشان مي‏دهد. بر اساس اين اطلاعات، ميانگين گروه آزمايش در مؤلفه‌هاي «تعهد»، «کنترل»، «مبارزه‌جويي» و نمرة کل «سخت‌رويي» پس از انجام روش مداخله‌اي آموزش صبر، افزايش داشته است. ازآن‌روکه براي بررسي اين فرضيه از طرح آزمايشي پيش‏آزمون- پس‏آزمون با گروه کنترل استفاده ‌شده است، براي تحليل نتايج به دست آمده، روش تحليل کوواريانس به کار گرفته شده است تا از اين طريق، اثرات پيش‌آزمون به‌عنوان يک متغير تصادفي کمکي کنترل شود. در اين زمينه، تحليل کوواريانس داراي مفروضه‏هايي است که بايد تحقق يابد تا بتوان از روش مذکور براي مطالعه و تحليل داده‏ها استفاده كرد. بنابراين، دو مفروضة اساسي تحليل کوواريانس، يعني همگني رگرسيون و يکساني واريانس‌ها بررسي شد.
    فرضية 1: آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «سخت‌رويي» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    الف. نتايج تحليل داده‌ها براي متغير «سخت‌رويي»
    جدول 2. نتايج آزمون فرض همگني شيب‏ها براي متغير سخت‌رويي
    معنا‌داري    F    ميانگين مجذورات    درجة آزادي
    48/0    507/0    79/0    1
    نتايج آزمون بالا اشاره دارد به اينكه تعامل معنادار نيست. بنابراين، مفروض همگني رگرسيون تحليل کوواريانس برقرار است. پيش‌فرض همساني واريانس‌ها نيز توسط آزمون لوين بررسي شد که نتايج به دست آمده در جدول 3 قابل ‌مشاهده است:
    جدول 3. آزمون لوين براي بررسي همساني واريانس‏ها در متغير «سخت‌رويي»
    معنا‌داري    درجة آزادي بين گروهي    درجة آزادي درون‌گروهي    F
    77/0    1    28    084/0
    همان‌گونه که نتايج به دست آمده نشان مي‏دهد، خطاي واريانس گروه‏هاي تحت مطالعه همگن و برابر است؛ زيرا مقدار F به‌دست‌آمده برابر 084/0 است که در سطح 05/0>P معنا‌دار نيست؛ بنابراين، مي‌توان ادعا کرد اين مفروض استفاده از تحليل کوواريانس نيز برقرار است و اين پيش‌فرض رد نمي‏شود.
    با توجه به اينکه مفروضه‌‏هاي تحليل کوواريانس برقرار است، بنابراين از روش کوواريانس براي تحليل نتايج به‌دست‌آمده استفاده ‌شده است.
    جدول 4. نتايج تحليل کوواريانس مربوط به تأثير آموزش صبر بر «سخت‌رويي»
    شاخص
    منابع    مجموع مجذورات    درجه آزادي    ميانگين مجذورات    F    سطح معناداري    مجذور اتا    توان
    مقدار ثابت    14/20    1    14/20    23/13    001/0**    33/0    94/0
    پيش‌آزمون    83/128    1    83/128    62/84    000/0**    76/0    1
    گروه    15/42    1    15/42    69/27    000/0**    506/0    99/0
    خطا    11/41    27    52/1    -    -    -    -
    مجموع    95/60552    30    -    -    -    -    -
    05/0>p **
    نتايج جدول 4 نشان مي‏دهد با در نظر گرفتن نمرات پيش‌آزمون به‌عنوان متغير کمکي، مقدار F به‌دست‌آمده در سطح 05/0>p معنادار بوده است. بنابراين، مي‏توان نتيجه گرفت آموزش صبر منجر به تفاوت معنادار ميان گروه‏هاي آزمايش و کنترل شده است.
    ميزان تأثير قريب50 درصد بوده است؛ يعني 50 درصد واريانس پس‏آزمون (افزايش سخت‌رويي) مربوط به آموزش صبر بوده است. بر اساس يافته‏هاي به‌دست‌آمده، مي‏توان اظهار داشت: بين ميانگين اصلاح‌شدة گروه آزمايشي و کنترل با مقدار 69/27=F و درجه آزادي 1 با سطح اطمينان 95/0 تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين توان آماري 99/0 است که از کفايت حجم نمونه حكايت دارد. بنابراين، از نتايج جدول مزبور اين‌گونه استنباط مي‏شود که آموزش صبر بر افزايش سخت‌رويي دانش‌آموزان مؤثر بوده است.
    فرضية 2: آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «تعهد» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    ب. نتايج تحليل داده‌ها براي زير‌مقياس «تعهد»
    جدول 5. نتايج تحليل کوواريانس مربوط به تأثير آموزش صبر بر مؤلفة «تعهد»
    شاخص
    منابع    مجموع مجذورات    درجه آزادي    ميانگين مجذورات    F    سطح معناداري    مجذور اتا    توان
    مقدار ثابت    008/0    1    008/0    33/9    005/0**    26/0    84/0
    پيش‌آزمون    056/0    1    056/0    16/70    000/0**    72/0    1
    گروه    005/0    1    005/0    86/5    023/0**    18/0    65/0
    خطا    022/0    27    001/0    -    -    -    -
    مجموع    601/6    30    -    -    -    -    -
    05/0>p **
    نتايج جدول 5 نشان مي‏دهد با در نظر گرفتن نمرات پيش‌آزمون به‌عنوان متغير کمکي، مقدار F به‌دست‌آمده در سطح 05/0>p معنا‏دار است. بنابراين، مي‏توان نتيجه گرفت: آموزش صبر منجر به تفاوت معنادار ميان گروه‏هاي آزمايش و کنترل شده است. ميزان تأثير قريب 18 درصد بوده است؛ يعني 18 درصد واريانس پس‏آزمون (افزايش تعهد) مربوط به آموزش صبر بوده است. بر اساس يافته‏هاي به‌دست‌آمده، مي‏توان اظهار داشت بين ميانگين اصلاح‌ شدۀ گروه آزمايشي و کنترل با مقدار 86/5= F و درجۀ آزادي 1 با سطح اطمينان 95/0 تفاوت معنا‌داري وجود دارد. بنابراين، از نتايج جدول 5 اين‌گونه استنباط مي‏شود که مداخلات آموزش صبر بر افزايش مؤلفة «تعهد» مؤثر بوده است.
    فرضية 3: آزمودني‌هايي که در معرض روش مداخله‌اي صبر قرار مي‌گيرند از «مبارزه‌جويي» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    ج. نتايج تحليل داده‌ها براي زير مقياس «مبارزه‌جويي»
    جدول 6. نتايج تحليل کوواريانس مربوط به تأثير آموزش صبر بر مؤلفة «مبارزه‌جويي»
    شاخص
    منابع    مجموع مجذورات    درجه آزادي    ميانگين مجذورات    F    سطح معناداري    مجذور اتا    توان
    مقدار ثابت    002/0    1    002/0    83/4    037/0**    15/0    56/0
    پيش‌آزمون    075/0    1    075/0    27/242    000/0**    9/0    1
    گروه    008/0    1    008/0    72/25    000/0**    49/0    99/0
    خطا    008/0    27    000/0    -    -    -    -
    مجموع    892/5    30    -    -    -    -    -
    05/0>p **
    نتايج جدول 6 نشان مي‏دهد با در نظر گرفتن نمره‌هاي پيش‌آزمون به‌عنوان متغير کمکي، مقدار F به‌دست‌آمده در سطح 05/0>p معنا‏دار بوده است؛ بنابراين، مي‏توان نتيجه گرفت: آموزش صبر منجر به تفاوت معنادار ميان گروه‏هاي آزمايش و کنترل شده است.
    ميزان تأثير قريب 49 درصد بوده؛ يعني 49 درصد واريانس پس‏آزمون (افزايش مبارزه‌جويي) مربوط به آموزش صبر بوده است. بر اساس يافته‏هاي به‌دست‌آمده، مي‏توان اظهار داشت بين ميانگين اصلاح‌شدة گروه آزمايشي و کنترل با مقدار 72/25= F و درجۀ آزادي 1 با سطح اطمينان 95/0 تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين توان آماري 99/0 است که از کفايت حجم نمونه حكايت دارد. بنابراين، از نتايج جدول مزبور اين‌گونه استنباط مي‏شود که آموزش صبر بر افزايش مؤلفة «مبارزه‌جويي» مؤثر بوده است.
    فرضية 4: آزمودني‌هايي که در معرض آموزش صبر قرار مي‌گيرند از «کنترل» بيشتري نسبت به آزمودني‌هاي گروه کنترل برخوردارند.
    د. نتايج تحليل داده‌ها براي زير‌مقياس «کنترل»
    در اين فرضيه، به سبب خطي نبودن رابطه بين متغير تصادفي کمکي (پيش‌آزمون) و متغير وابسته، براي تجزيه و تحليل داده‏ها از آزمون T، به جاي روش تحليل کوواريانس استفاده گرديد.
    جدول 7. نتايج آزمون T مستقل مربوط به پيش‌آزمون مؤلفه «کنترل» درگروه آزمايش و گروه گواه
    مؤلفه    گروه    تعداد    ميانگين    انحراف استاندارد    T    سطح معناداري
    کنترل    آزمايش    15    4431/0    055/0    51/1    14/0
        گواه    15    4118/0    057/0        
    نتايج به‌دست آمده در جدول 7 نشان مي‏دهد بين نمره‌هاي پيش‏آزمون دو گروه آزمايش و گواه تفاوت معنا‌داري وجود ندارد.
    جدول 8. نتايج آزمون T وابسته براي مؤلفة کنترل پس از به کارگيري آزمايشي
    مؤلفه    ميانگين    انحراف معيار    درجه آزادي    T    سطح معناداري
    کنترل    0117/0-    0216/0    29    983/2-    006/0*
    به منظور بررسي تفاوت بين نمره‌هاي گروه‌هاي آزمايش و گواه و اثربخشي به‌كار‌گيري آزمايشي، تفاضل نمره‌هاي پيش‏آزمون و پس‏آزمون مؤلفة «کنترل» مربوط به متغير «سخت‌رويي» در دو گروه محاسبه و سپس بين مقادير به‌دست آمده آزمون T گروه‏هاي وابسته اجرا شد. نتايج به‌دست آمده مطابق جدول؛ بيانگر اين مطلب است که تفاوت بين تفاضل نمره‌هاي پيش‏آزمون و پس‏آزمون گروه‌هاي آزمايش و گواه در سطح 05/0>p معنا‏دار است. به عبارت ديگر، مي‏توان ادعا کرد: به‌كارگيري آزمايشي بر افزايش ميزان کنترل درگروه آزمايش مؤثر واقع شده است.
    نتيجه‌گيري
    هدف پژوهش حاضر بررسي کارآمدي آموزش «صبر» بر ميزان «سخت‌رويي» افراد بود. نتايج پژوهش نشان داد آموزش صبر، شامل توانايي شناخت نقاط ضعف و قوت خويش در صبر بر سختي‌ها و افزايش ميزان توانايي در اين زمينه، کسب توانايي در شناخت علل رنج و سختي‌هاي زندگي، يادآوري خوشي‌ها و نعمت‌ها هنگام مواجهه با سختي‌ها، صبر در برابر خشم، و ايجاد انگيزه در صبر بر طاعت، در افزايش ميزان سخت‌رويي، تعهد، کنترل و مبارزه‌جويي دانش‌آموزان مؤثر است. يافته‌هاي حاصل از اين پژوهش با نتايج چند مطالعة ديگر، که در اين زمينه انجام ‌شده، از جمله پژوهش‌هاي هاسر (Hauser) (2006)، يانگ (2006)، کلايجيان و شاهينيان (Kalayjian & Shahinian) (1998)، پارگامنت و همکاران (1996)، پارک (1998)، گراهام و همکاران (2001)، اکبري‌زاده و همکاران (1390)، قربانعلي‌پور و همکاران (1389)، قربانعلي‌پور و يعقوبي (1390)، ايزدي‌طامه (1389)، ايزدي‌طامه و همکاران (1389)، حاتمي و شعباني (1389) و حسين‌ثابت (1387) همسو‌ست؛ اما با نتايج به‌دست‌آمده از برخي تحقيقات ديگر، از جمله برگين (1983) و مارجتيک (Margetic) و همکاران (2005) همسويي ندارد.
    در تبيين نتايج حاصل از پژوهش، مي‌توان گفت: آموزش صبر موجب افزايش توان دانش‌آموزان در برخورد با مشكلات و فشارهاي زندگي؛ چه در مدرسه و چه در خارج از مدرسه مي‌شود، به گونه‌اي که مي‌توان با استفاده از آنها، بر افكار، احساسات و رفتار خود تسلط داشت. به‌طوركلي، يافته‌هاي اين پژوهش نشان داد آموزش صبر موجب افزايش سر‌سختي روان‌شناختي (سخت‌رويي) دانش‌آموزان براي داشتن زندگي اثربخش و مفيد مي‌شود و آمادگي لازم را براي مقابله با چالش‌هاي زندگي در آنها به‌وجود مي‌آورد. همچنين موجب مقاوم شدن شخصيت دانش‌آموزان، افزايش بينش آنها نسبت به زندگي و افزايش مهارت در ادارة زندگي و برقراري ارتباط با محيط و همسالان مي‌گردد.
    به نظر مي‌رسد روش آموزش صبر به سبب برخورداري از پشتوانه نظري قوي و نزديکي با فضاي فکري و فرهنگي مردم ايران، موجب ايجاد تغييراتي در سخت‌رويي، تعهد، کنترل و مبارزه‌جويي آزمودني‌ها شده است. در آموزش صبر، سعي مي‌شود افراد خطرها و بحران‌ها را بيش از حد خطرناک يا وخيم ارزيابي نکنند. اين کار با تفهيم اين مطلب صورت مي‌گيرد که گاهي بحران‌ها از سوي پروردگار و براي امتحان انسان و نيز روشن شدن نتيجه براي انسان است و حتي منجر به رشد و تعالي انسان مي‌شود. بدين‌روي، سعي مي‌شود به جاي تمرکز بر مشکل، به نحوة مقابله با مشکل تأکيد شود تا فرد از حداکثر منابع مقابلة خود استفاده كند.
    «صبر» حالتي نفساني است که براي افراد هنگام گرفتاري‌ها و سختي‌ها رخ مي‌دهد و موجب مي‌شود آرامش خود را از دست ندهند و از درون احساس استقامت کنند. خداوند در آية 146 سورة آل‌عمران، صابران را کساني مي‌داند که در برابر مصيبت‌ها، بلايا و سختي‌هايي که بر انسان وارد مي‌شود و چيزي را از آنها مي‌گيرند، تحمل مي‌كنند سستي و ضعف به خود راه نمي‌دهند. صبر يکي از مهم‌ترين سازوكار‌ها براي برخورد فعال با مسائل زندگي و تلاش تا رسيدن به هدف است. خداوند در آية 57 سورة بقره صبر را موجب هدايت انسان‌ها برشمرده است. همچنين آيات متعددي از قرآن کريم (ازجمله، انعام: 104؛ زمر: 43؛ فصلت: 47؛ جاثيه: 15) بر اختيار انسان و اينکه نتيجة اعمال نيک و بد انساني در وهلة اول به خود او مي‌رسد، اشاره دارد، و در نتيجه، بين اعمال انسان و پيامدهاي آن ارتباط ايجاد مي‌كند.
    از سوي ديگر، سخت‌رويي مجموعه‌اي از ويژگي‌هاي شخصيتي است كه به‌عنوان يك منبع مقاومت در مواجهه با رويدادهاي استرس‌زاي زندگي عمل مي‌کند. اين ويژگي شخصيتي توصيف‌کننده، نوعي حس تعهد (به‌جاي واگذاري)، حس كنترل (به‌جاي نفي نفوذ) و درك مسئله به‌عنوان مبارزه‌جويي (به‌جاي تهديد) است (کوباسا و مدي، 1999).
    اولين مؤلفه سخت‌رويي «تعهد» است. «تعهد» يعني توانايي احساس کردن، فعالانه درگير بودن با ديگران؛ اعتقاد به ارزشمند بودن، اهميت داشتن فرد و تجاربش، و موقعيت‌هاي گرفتاري و سختي را بامعنا و جالب دريافتن (هانگ (Huang)، 1995).
    دومين بعد سخت‌رويي «کنترل» مي‌باشد. «کنترل يا احساس تسلط» نتيجة يک همگرايي بين فعاليت و پيامد آن است که سطح درک افراد از خودشان را بيان مي‌کند؛ به اين معنا که افراد يک منبع دروني کنترل دارند و اين منبع دروني کنترل يک عنصر حياتي در ارتقا و انعطاف‌پذيري آنها به‌شمار مي‌رود. ادارک کنترل بر محيط منجر به احساس تسلط و خوش‌بيني در فرد مي‌شود (بروکس، 2002)، و ناتوانايي کنترل به افسردگي و بي‌ارادگي منجر مي‌شود (سليگمن، 1975).
    سومين بعد سخت‌رويي، «مبارزه‌جويي» است. مبارزه‌جويي اين عقيده را بيان مي‌کند که فرد مي‌تواند از شکست به‌اندازة موفقيت سود ببرد. ترس‌هايي که فرد از اشتباهات بالقوه دارد و احساس خجالتي که مکرر به‌عنوان پيامد آنها مي‌آيد، موانعي براي غلبه بر چالش‌ها و به‌تبع آن، کمال شخصي به شمار مي‌آيند. اين ترس‌ها همواره منجر به اجتناب از رفتارهاي مفيد مي‌شوند و به همين سبب، ترس را دائمي مي‌كنند و مانع مواجهة فرد با چالش و فائق آمدن بر آن مي‌شوند (بروکس (Brioks)، 2002).
    با توجه به اينکه توجه نكردن به آموزه‌هاي ديني در زندگي خسارت‌هاي جبران‌ناپذيري بر خانواده‌ها، آموزش‌ و پرورش و جامعه وارد مي‌سازد، پيشنهاد مي‌شود مسئولان و برنامه‌ريزان آموزشي و فرهنگي کشور به طراحي و تدوين کارگاه‌ها و دوره‌هاي آموزشي در زمينة آموزش صحيح معارف ديني اقدام كنند. چنانچه نوجوانان و جوانان در مراحل اولية زندگي خود، تحت آموزش‌هاي صحيح و شناخت درست از باطن دين قرار گيرند، بي‌ترديد به‌سوي ارزش‌هاي ديني و معنوي گرايش پيدا مي‌کنند. اين تعليمات موجب سلامت فردي و سلامت خانواده و در نهايت، سلامت جامعه خواهد شد.
    همچنين بافت و فرهنگ هر جامعه در انتخاب عوامل حمايت‌کننده توسط افراد آن جامعه نقش بسزايي دارد (سي چي تي (Cicchetti)،2000). نيز با توجه به اينكه تحقيقات انجام‌گرفته در اين زمينه غالباً در بافتي متفاوت از بافت مذهبي کشور ما صورت پذيرفته است، پيشنهاد مي‌شود در زمينة بررسي تأثير آموزش‌هاي مذهبي، از جمله آموزش صبر بر توانايي فرد براي سازگاري با مشکلات و افزايش سخت‌رويي، تحقيقات بيشتري در سراسر کشور انجام شود.
    علاوه بر اين، با توجه به تأثير مثبت آموزش‌هاي گروهي در بهبود مهارت‌هاي ارتباطي افراد، پيشنهاد مي‌شود با انجام مداخلات آموزشي به‌صورت گروهي و شرکت دادن نوجوانان در کارهاي جمعي، آنها را با ارزش‌هاي ديني و اجتماعي و طرز اجراي آنها بيشتر آشنا سازيم.
    اين پژوهش نيز همانند ساير پژوهش‌ها، داراي محدوديت‌هايي بود. عمده‌ترين آنها عبارت بود از:
    1. کمبود پيشينة پژوهش به سبب بديع و تازه بودن موضوع؛
    2. در دسترس نبودن امکانات، شرايط و برنامه‌هاي آموزشي کافي و مناسب.
     
     

    References: 
    • اژدري‌فرد، سيما و همكاران، 1389، «بررسي تأثير آموزش عرفان و معنويت بر سلامت روان دانش‌آموزان»، انديشه‌هاي تازه در علوم تربيتي، سال 5، ش 2، ص 105-125.
    • اکبري‌زاده، فاطمه و همكاران، 1390، «ارتباط بين هوش معنوي، سخت‌رويي و سلامت عمومي در بين پرستاران»، جنتاشايپر، سال پانزدهم، ش 6، ص 466-472.
    • ايزدي‌طامه، احمد و همكاران، 1389، «مقايسه تأثير آموزش صبر و حل مسئله بر كاهش پرخاشگري و انتخاب راهبردهاي مقابله‌اي دانشجويان دانشگاه علوم انتظامي»، دانش انتظامي، سال يازدهم، ش 3، ص 182-207.
    • ايزدي‌طامه، احمد، 1389، «مقايسه تأثير آموزش صبر، حل مسئله و ترکيبي (صبر و حل مسئله) بر مؤلفه‌هاي سخت‌رويي دانشجويان در يک دانشگاه نظامي»، روان‌شناسي نظامي، سال اول، ش 3، ص59-72.
    • بشارت، محمدعلي، 1387، «بررسي پايايي، روايي و تحليل عاملي مقياس سخت‌کوشي»، حرکت، ش 35، ص 31-46.
    • بوالهري، جعفر و همكاران، 1391، «اثربخشي رويكرد گروه‌درماني معنوي بر كاهش ميزان افسردگي، اضطراب و استرس در زنان مبتلا به سرطان سينه»، جامعه‌شناسي زنان، سال سوم، ش 1، ص 85-115.
    • بهرامي، فاضل و عباس رمضاني فراني، 1384، بررسي نقش باورهاي مذهبي (دروني و بيروني) در سلامت روان و ميزان افسردگي سالمندان مقيم مراکز بهزيستي و غير مقيم، مرکز تحقيقات بهداشت روان انستيتو روان‌پزشکي تهران، سايت روابط عمومي دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني تهران.
    • تبرايي، رامين و همكاران، 1387، «بررسي سهم تأثير جهت‌گيري مذهبي بر سلامت روان در مقايسه با عوامل جمعيت‌شناختي»، روان‌شناسي و دين، سال اول، ش 3، ص 37-62.
    • حاتمي، حميدرضا و سارا شعباني، 1389، «مقايسه ويژگي‌هاي شخصيتي سخت‌رويي و دينداري و رابطة آنها در دانشجويان دختر عادي و بسيجي»، روان‌شناسي نظامي، سال اول، ش 4، ص 57-70.
    • حسين‌ثابت، فريده، 1387، «مقياس سنجش صبر براي نوجوانان»، روان‌شناسي و دين، سال اول، ش 4، ص 73-87.
    • ـــــ ، 1387، تعيين اثربخشي آموزش صبر بر اضطراب، افسردگي و شادکامي، رساله دکتري، تهران، دانشگاه علامه طباطبائي.
    • خدا رحيمي، سيامک و سيدغلامرضا جعفري، 1378، «روان‌درماني و مذهب نقش مذهب بر فرايندهاي بهداشت روان و روان‌درماني در روان‌شناسي باليني»، اصول بهداشت رواني، سال اول، ش 4، ص 185-197.
    • غباري‌بناب، باقر، 1379، «صبر به ‌عنوان روش خودسازي و مقابله‌اي»، در: اولين همايش بين‌المللي دين و سلامت روان، معاونت پژوهشي دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني ايران.
    • فقيهي، علي‌نقي، 1384، بهداشت و سلامت روان در آينه علم و دين، قم، حيات سبز.
    • قربانعلي، مسعود و همكاران، 1389، «تعيين رابطه بين دينداري با سخت‌رويي روان‌شناختي»، مطالعات اسلام و روان‌شناسي، سال چهارم، ش 6، ص 63-74.
    • قربانعلي‌پور، مسعود و حسن يعقوبي، 1390، «مقايسه ميزان سخت‌رويي در سطوح مختلف دينداري در بين پرستاران»، مجله دانشکده پرستاري و مامايي اروميه، دوره دهم، ش 1، ص 81.
    • قرباني، نيما، 1373، ارتباط سخت‌رويي، الگوي رفتاري تيپ A و رفتار مستعد بيماري‌هاي کرونري (تيپ 2)، پايان‌نامه کارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه تربيت مدرس.
    • ملک‌زاده نقصاني، پريسا، 1379، مقايسه سخت‌رويي دانشجويان رشته علوم انساني، فني مهندسي و علوم پايه، پايان‌نامه کارشناسي ارشد روان‌شناسي تربيتي، تهران، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات.
    • هاشمي، لادن و بهرام جوکار، 1390، «بررسي رابطه بين تعالي معنوي و تاب‌آوري در دانشجويان دانشگاه»، مطالعات روان‌شناسي تربيتي، ش 13، ص 127-146.
    • Bartone, P,et al, 1989, The impact of a Military Air Disaster on the Health of Assistance Workers, Journal of Nervous and Mental Disease, v. 177, p. 317-328.
    • Baumeister, R, & Kathleen, D. U, 2004, Handbook of self- regulation research, theory and applications, New York, The Guilford press.
    • Belsky, J, 2002, Developmental origins of attachment styles, Attachment and Human Development, v. 4, p. 166–170.
    • Bergin, A, E, 1983, Religiosity and mental health: a critical revelution and Meta-Analysis, Professional Psychology: Journal of Research and Practice, v. 14, p. 170-184.
    • Brioks, R. B, 2002, Children at risk: fostering resiling resilience and hope, American Journal of Orthopsychiatry, v. 64, p. 545-553.
    • Cicchetti, D, 2000, The construct of resilience: A critical evaluation and guidelines for future world, Child Development, v. 71, p. 543-562.
    • Fountoulakis, K, N, et al, 2008, Late-Life depression, religiosity, cerebral vascular disease. Cognitive impairment and attitudes towards death in the elderly: Interpreting the data, Medical hypotheses, v. 70, p. 493-496.
    • Francis, L. J, et al, 2004, Religiosity and general health among undergraduate students: a response to O’Connor, Cobb and O’Connor (2003), Personality and Individual Differences, v. 37, p. 485-494.
    • Fraser, M.W, et al, 1999, Risk, Protection, and Resilience: Toward a Conceptual Framework for Social Work Practice, Social Work Research, v. 23, p. 131-143.
    • Graham, S, et al, 2001, Religion and Spirituality in Coping with Stress, Counseling and Values, v. 46(1), p. 2-13.
    • Hales, D, 1999, An invitation to health. Pacific Grove, CA: Brooks/Cole Publishing Company. U.S.A.
    • Hauser, S.T, 2006, Understanding resilient outcomes: Adolescent lives across time and generations, Journal on Research on Adolescence, v. 9, p. 1-24.
    • Huang, C, 1995, Hardiness and stress: acritical review, maternal-child, Nursing Journal, v. 23, p. 82-89.
    • Janda, L, 2001, The psychologist’s book of personality tests, New York, Wiley.
    • Kalayjian, A, & Shahinian, S.P, 1998, Recollections of aged American survivors of the Ottoman Turkish genocide: Resilience through endurance, coping, and life accomplishments, The psychoanalytic Review, v. 85, p. 489-504.
    • Kalil, A, 2003, Family resilience and good child outcomes, A review of literature, entre for Social Research and Evaluation.
    • Karasu, B, 1999, Spiritual psychotherapy, American Journal of Psychotherapy, v. 53(2), p. 143-162.
    • Kirchner T, & Patino, C, 2010, Stress and depression in Latin American immigrants: the mediating role of religiosity, Eur Psychiatry, v. 25(8), p. 479-484.
    • Kobasa, S.C, et al, 1982, Personality and Exercises Buffers in the Stress Illness Relationship, Journal of Behavioral Medicin, v. 5, p. 391-404. Theory and applications. New York: The Guilford press.
    • Kobasa, S.C, & Maddi. S.R, 1999, arly experience in hardines development, Consulting psychology, Journal Proctice and Research, v. 51, p. 106-119.
    • Kobasa, S.C, 1979, Stressful life events, personality, and health: An inquiry into hardiness, Journal of Personality and Social Psychology, p. 37(1), p. 1-11.
    • _____ , 1982, Commitment and coping in stress resistance among lawyers, Journal of personality and social psychology, v. 42, p. 797-717.
    • Maddi, S. R, 1998, Hardiness in Health and Effectiveness. In H. S. Friedman (Ed.) Encyclopedia of Mental Health. (pp.323-335). San Diego: Academic Press.
    • _____ , 1999, Comments on trends in hardiness research and theorizing, Consulting Psychology Journal: Practice and Research, v. 51, p. 67-71.
    • Maddi, SR, et al, 2002, The personality construct of hardiness, relationship with comprehensive tests of personality and psychopathology, J Res Pers, v. 36, p. 72-85.
    • Margetic, AB, et al, 2005, Religiosity, depression and pain in patients with breast cancer, Gen Hosp Psychiat, v. 27, p. 250-255.
    • McEwan, W, 2004, Spirituality in nursing: what are the issues? Orthop Nurs, v. 23(5), p. 321-326.
    • Pargament, K.I, et al, 1996, Religious coping with the Oklahoma City bombing: the brief RCOPE. Paper presented at the Annual Convention of the American Psychological Association, Toronto, ON.
    • Park, C.L, 1998, Stress related growth and thriving through coping: The roles of personality and cognitive procrsses, Journal of Social Issues, v. 54, p. 267-277.
    • Perkins, D. F, & Jones, K. R, 2004, Risk behaviors and resiliency within physically abused adolescents, Child Abuse & Neglec, v. 28, p. 547-563.
    • Seligman, E. P, 1975, Helplessness, Sanfrancisco, Freeman.
    • Yang, K. P, & Mao, X.Y, 2007, A study of nurses' spiritual intelligence: A cross- sectional questionnaire survey, Journal of Nursing Studies, v. 144, p. 999-1010.
    • Yang, K. P, 2006, The spiritual intelligence of nurses in Taiwan, J Nurs Res, v. 14(1), p. 24-35.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ویس کرمی، حسنعلی، غضنفری، فیروزه، رحیمی پور، طاهره.(1395) بررسی کارآمدی آمورش صبر بر سخت رویی روان شناختی. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 9(3)، 89-106

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسنعلی ویس کرمی؛ فیروزه غضنفری؛ طاهره رحیمی پور."بررسی کارآمدی آمورش صبر بر سخت رویی روان شناختی". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 9، 3، 1395، 89-106

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ویس کرمی، حسنعلی، غضنفری، فیروزه، رحیمی پور، طاهره.(1395) 'بررسی کارآمدی آمورش صبر بر سخت رویی روان شناختی'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 9(3), pp. 89-106

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ویس کرمی، حسنعلی، غضنفری، فیروزه، رحیمی پور، طاهره. بررسی کارآمدی آمورش صبر بر سخت رویی روان شناختی. روان‌شناسی و دین، 9, 1395؛ 9(3): 89-106