بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای محاسبه نفس بر تعهد اخلاقی و خودکنترلی دانشآموزان دختر
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
محاسبه نفس، يکي از موضوعات جالب و از انواع روشهاي خودشناسي و خودتربيتي است که همواره مورد توجه قرآن کريم و ائمه اطهار و نيز برخي پژوهشگران علوم اسلاميقرار دارد. در همين رابطه، دانش (1389) معتقد است: نخستين گامها براي خودتربيتي، خودشناسي است. محاسبه نفس، تلقين به نفس، تحميل به نفس، مشارطه، مراقبه، توبه، تفکر، تزکيه، دعا، توسل، عبادت، توکل، تلاوت قرآن، معاد باوري و محبت پروردگار، از جمله روشهاي خود تربيتي به شمار ميروند.
در باب محاسبه نفس و اهميت آن، خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: «ترازوي عدل را در روز قيامت قرار ميدهيم، به هيچ چيز و هيچ نفس ظلم نميشود و همه اعمال ايشان را به حساب خواهيم آورد» (انبياء: 47). در اين رابطه، پيامبر اکرم ميفرمايند: «زمانيکه فرد نفس خود را محاسبه نکند، از پرهيزگاران نيست» (حرعاملي، 1383، ج 16، ص 198). امام علي ميفرمايند: «هرکس نفس خود را در برابر محاسبه نفس در راه اصلاح آن به رنج افکند، خوشبخت شود و هر که آن را با لذتهايش واگذارد، بدبخت گردد و از درگاه حق دور شود» (محمدي ري شهري، 1388، ج 1، ص 272). در خصوص فوايد محاسبه نفس، امام رضا ميفرمايد: «آن کس که نفسش را محاسبه کند، سود برده و آن کس که از محاسبه نفس غافل بماند، زيان ديده است» (مجلسي، 1403ق، ج 2، ص 252). دقت در مضمون اين حديث، اين نکته مهم را روشن ميکند که محاسبه نفس، يک عمل بسيار ارزشمند است كه ميتواند در سعادت و خوشبختي اخروي فرد و به رشد خودکنترلي و تعهد اخلاقي انسان کمک ميکند. به عبارت ديگر، افراد با محاسبه روزانه اعمال خود ميتوانند بر نفس خود تسلط پيدا کرده، و نسبت به امورات اخلاقي خود و جامعه بشري داراي تعهدات بيشتري باشند. در اهميت محاسبه نفس، امام کاظم ميفرمايند: «از ما نيست کسي که هر روز اعمال خود را محاسبه نکند، تا اگر نيکي کرده از خدا بخواهد بيشتر نيکي کند و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر بدي کرده، از خدا آمرزش بخواهد و توبه نمايد» (مفيد، 1388، ج 1، ص 26). در تعريف محاسبه نفس، برخي نويسندگان همچون نراقي (1379) معتقد است: محاسبه نفس يعني اينکه انسان در هر شبانه روز وقتي را معين نمايد که در آن وقت، به حساب نفس خود برسد و طاعات و نافرماني خود را بررسي نمايد. پس اگر نفسش را مقصر يافت، آن را مورد سرزنش قررا دهد و گرنه، پروردگارش را شکر و سپاس گويد. منظور از محاسبه نفس در اين تحقيق، نمرهاي است که دانشآموزان جامعه هدف، با توجه به مطالبي که در جلسات آموزشي دريافت ميکنند، به دست ميآورند.
يکي از عوامل مهم ايجاد تعهد اخلاقي، نيايش و عبادت و دقت در اعمال خويشتن و محاسبه نفس است، به گونهاي که عبادت طولاني، همراه با محاسبه نفس موجب افزايش خودکنترلي و کاهش مصرف مشروبات الکلي و خيانت زناشويي ميشود (فينچام (Fincham) و همكاران، 2010؛ لامبرت (Lambert) و همكاران، 2010). در خصوص تأثير محاسبه نفس بر خودکنترلي و تعهد اخلاقي، نتايج تحقيق دريساوي و فقهي (1392)، با عنوان «بررسي عوامل ضعف خودکنترلي از منظر قرآن کريم»، نشان داد در قرآن کريم بر خودکنترلي و عوامل مؤثر در تقويت آن تأکيد شده و پيروي از هواي نفس، از عوامل مستقيم ضعف آن ميباشد. بررسي آقابابايي و همكاران (1391)، نشان داد که دانشجويان دانشگاه اصفهان، از نظر مراحل خود ارزيابي اسلامي (مشارطه، محاسبه نفس، مراقبه و معاتبه) در وضعيت نسبتاً خوبي قرار دارند و رشته و مقطع تحصيلي، بر ميزان خود ارزيابي اسلامي آنان مؤثر است. همچنين، نتايج مطالعات نوري (1389)، تحت عنوان «تأثير محاسبه نفس در تربيت اخلاقي» نشان داد که محاسبه نفس از طريق احساس محاسبه شده، تأثير ديدن ناظران، افزايش خودآگاهي، اهميتشناسي زمان، خود ارزيابي و بازنگري اعمال، مقايسه اعمال با ملاک شرعي، احساس موفقيت و تصميم بر تغيير، نقش سازندهاي در اعمال و رفتار فرد (نظارت و محاسبه نفس) داشته باشد.
بنا به شواهد پژوهشي، تحقيقات داخلي و خارجي بيانگر اين است که خودکنترلي از انجام رفتارهاي انحرافي، بهعنوان عامل بازدارنده عمل ميکند. در اين خصوص، نتايج مطالعه نياک (Nayak) (2014) نشان داد که آموزش اعمال مراقبه و همچنين محاسبه خود موجب خوشاخلاقي، خودکنترلي و صميميت اجتماعي گرديد. نتايج بررسيهاي ديگر همچون رانديگ (Rounding) و همكاران (2012)، برمنر (Bremner) و همكاران (2011)، مککالاف و ويلوگبي (McCullough & Willoughby) (2009)، شوجت (Schjoedt) و همكاران (2009) نشان دادند که نيايش و عبادت [از پيامدهاي عبادت ميتواند محاسبه نفس به همراه داشته باشد]، به افزايش تعاملات اجتماعي و خودکنترلي انسانها کمک ميکند. بررسي ابطحي و خيرانديش (1388)، نيز نشان داد که دين اسلام سرشار از آموزههايي است که سازمانها ميتوانند با کمک آن، زمينه خودکنترلي افراد را فراهم کنند؛ زيرا خودکنترلي مسئلهاي دروني و زيربنايي است، نتايج آن در بلندمدت آشکار ميشود. همچنين، هويدا و آقابابايي (1388) در رابطه با بررسي تطبيقي مدل چهار مرحلهاي خود ارزيابي در اسلام (مشارطه، مراقبه، محاسبه نفس و معاتبه)، نشان دادند که خود ارزيابي، بهعنوان بعدي از ابعاد محاسبه نفس، با ايجاد خود تنظيمي و خودکنترلي در ارتباط است.
با استناد به موارد فوق و با توجه به جايگاه محاسبه نفس در خودکنترلي و تعهد اخلاقي در آيات قرآني، روايات، منابع اسلامي و روانشناسي، در اين پژوهش اين سؤال مطرح ميشود که آيا آموزش مهارتهاي محاسبه نفس، با تأکيد بر منابع اسلامي، ميتواند بر خودکنترلي و تعهد اخلاقي دانشآموزان تأثيرگذار باشد، يا خير؟
روش پژوهش
جامعه آماري اين پژوهش، شامل کليه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحيه يک اهواز ميباشد که در سال تحصيلي94- 1393 مورد بررسي قرار گرفتند. نمونه اوليه اين تحقيق، مشتمل بر 200 نفر دانشآموز از جامعه آماري مذکور ميباشد که به روش نمونهگيري تصادفي ساده، از بين مدارس مقطع متوسطه (دخترانه) اين ناحيه يک مدرسه و از بين دانشآموزان آن مدرسه، به صورت تصادفي انتخاب شدند. سپس، در بين دانشآموزان ياد شده آزمونهاي خودکنترلي (1392) و تعهد اخلاقي ساخته سواري (1391) بهعنوان پيشآزمون اجرا شد. پس از تصحيح و نمرهگذاري و تعيين نقطه 60 درصدي، از بين دانشآموزاني که نمره کل آنها در دو آزمون خودکنترلي و تعهد اخلاقي پايينتر از نقطه 60درصدي (80 نفر) بوده، تعداد 40 نفر به صورت تصادفي ساده انتخاب شد. نمونه انتخاب شده به صورت تصادفي، در دو گروه 20 نفره، بهعنوان گروه آزمايش و گروه گواه جايگزين شدند. لازم به يادآوري است که در طرحهاي تحقيقاتي، حداقل نفرات براي هر گروه 15 نفر در نظر گرفته ميشود. برايناساس، در اين مطالعه هر گروه از 20 نفر (بيش از 15 نفر) تشکيل شده است. طرح اين پژوهش، نيمهآزمايشي از نوع پيشآزمون– پسآزمون است. براي تحليل دادهها، از تحليل کواريانس چندمتغيري و تکمتغيري يک راهه استفاده شد. در اين پژوهش، براي اندازهگيري متغير تعهد اخلاقي، از پرسشنامه سواري (1391) استفاده گرديد. اين پرسشنامه، داراي 18 ماده و چهار عامل به نام تعهد به خانواده (5 ماده) تعهد به مذهب (4 ماده)، تعهد به گذشت (4 ماده) و تعهد به مساوات (5 ماده) ميباشد. پرسشنامه يادشده، بر روي 175 نفر از دانشجويان دانشگاه پيامنور اهواز (110 نفر دختر و 65 نفر پسر)، اجرا شد. براي پايايي آن، از آلفاي کرونباخ استفاده شد که براي کل پرسشنامه، 7/0 براي عامل اول 55/0، عامل دوم 7/0، عامل سوم 6/0 و براي عامل چهارم 6/0 به دست آمد. با توجه به اينکه آلفاي کرونباخ کل آزمون 7/0 برآورد گرديد، پايين بودن مقادير خردهمقياسهاي آن براي پرسشنامه ياد شده، اشکالي ايجاد نميکند. روايي سازه پرسشنامه ياد شده، از طريق تحليل عاملي تأييدي تعيين شد. روش نمرهگذاري آن، به صورت مقياس چهار درجهاي کاملاً موافقم با نمره 4، موافقم با نمره 3، کاملاً مخالفم با نمره 2، و مخالفم با نمره 1 صورت ميگيرد. در اين پژوهش، پايايي پرسشنامه، با استفاده از روش آلفاي کرونباخ برابر 7/0 محاسبه شد. لازم به يادآوري است که پرسشنامه ياد شده، ابتدا روي 50 نفر از دانشآموز اجرا گرديد (مقدار آلفا 71/0) و مادههاي آن براي دانشآموزان کاملاً مفهوم بود و اين نتيجه حاکي از اين است که از پرسشنامه ياد شده، ميتوان براي قشر دانشآموز استفاده کرد. براي سنجش خودکنترلي آزمودنيها، از پرسشنامه خودکنترلي سواري (1392) استفاده گرديد. اين ابزار، از هجده ماده و سه عامل (عملگرايي با 7 ماده، تلاشگرايي با 7 ماده و مخاطرهگرايي با 4 ماده) تشکيل شده است که روي 200 دانشجوي دانشگاه پيامنور اهواز اجرا شد. روش نمرهگذاري آن، به صورت مقياس چهار درجهاي ليکرت صورت ميگيرد. نمرهگذاري 2 سؤال، به صورت معکوس و پايايي آن از طريق آلفاي کرونباخ براي کل پرسشنامه 8/0، براي عامل اول 71/0، براي عامل دوم 62/0 و براي عامل سوم 78/0 محاسبه، و روايي آن با کمک تحليل عاملي تأييدي محاسبه و تعيين گرديد. در اين پژوهش، پايايي اين پرسشنامه با استفاده از روش آلفاي کرونباخ برابر 70/0 محاسبه شد. لازم به يادآوري است که پرسشنامه ياد شده، ابتدا روي 30 نفر از دانشآموز اجرا گرديد (مقدار آلفا 74/0). براي بالا بردن سطح تعهد اخلاقي و خودکنترلي دانشآموزان، گروه آزمايشي 9 جلسه آموزشي 90 دقيقهاي پيرامون مهارتهاي محاسبه نفس تهيه شده است و در مقابل گروه کنترل، هيچ مداخلهاي دريافت نکرد. محتوا و موضوعات جلسات فوقالذکر به شرح ذيل در جدول 1 آمده است.
جدول 1. عنوان و محتوي جلسات
جلسات محتوا
جلسة 1 معارفه و آشنايي اعضا با هم و بيان اهداف و منطق کار گروه و طرح بحث محاسبه نفس
جلسة 2 طرح بحث کاربردهاي محاسبه نفس (آرامش خاطره، پيشگيري از گناه، نظارت بر اعمال، خودکنترلي و...) و دادن تکليف خانگي
جلسة 3 بررسي تکاليف جلسه قبل و تبادل نظر در آن زمينه، طرح بحث جهاد با نفس و سه مؤلفه مربوط به محاسبه نفس (وفاي به عهد، ياد امام زمان و صدقه دادن) و دادن تکليف خانگي
جلسة 4 بررسي تکاليف جلسه قبل و تبادل نظر در آن زمينه، طرح بحث نيت و بيان ضرورت و اهميت آن و مؤلفه مربوط به محاسبه نفس (اسراف و پرخوري) و دادن تکاليف خانگي
جلسة 5 بررسي تکاليف جلسه قبل و تبادل نظر در آن زمينه، طرح بحث گناه و اثرات آن بر اعمال و سه مؤلفه مربوط به محاسبه نفس (دورغ، ضايع کردن حقالناس و فکر حرام) و دادن تکاليف خانگي
جلسة 6 بررسي تکاليف جلسه قبل و تبادل نظر در آن زمينه و طرح بحث غيبت، پيامدها و اثرات آن بر اعمال و دادن تکاليف خانگي
جلسة 7 بررسي تکاليف جلسه قبل و تبادل نظر در آن زمينه و طرح بحث تهمت و اثرات آن بر اعمال و دادن تکاليف خانگي
جلسة 8 بررسي تکاليف جلسه قبل و تبادل نظر در آن زمينه و طرح بحث انتقاد از خود و راهکارهاي تقويت آن بر اعمال و دادن تکاليف خانگي
جلسة 9 مرور اجمالي بحثهاي طرح شده و بررسي نقاط ضعف و قوت جلسات آموزش و گرفتن پسآزمون
يافتههاي پژوهش
در اينجا، يافتههاي توصيفي شامل ميانگين و انحراف استاندارد نمرههاي دانشآموزان گروههاي آزمايش و کنترل در متغيرهاي تعهد اخلاقي و خودکنترلي بيان شده است. در جدول 2، ميانگين و انحراف استاندارد تعهد اخلاقي و خودکنترلي در دانشآموزان گروه آزمايش و کنترل نشان داده شده است.
جدول 2. ميانگين و انحراف استاندارد متغيرهاي تعهد اخلاقي و خودکنترلي گروه آزمايش و کنترل
شاخصهاي آماري
متغير گروه آزمايش گروه کنترل
پيشآزمون پسآزمون پيشآزمون پسآزمون
X Sd X Sd X Sd X Sd
تعهد اخلاقي 1/48 34/7 45/51 42/8 55/51 27/5 9/49 87/5
خودکنترلي 9/35 56/6 85/40 33/7 9/35 91/4 55/36 98/3
همانگونه که در جدول 2 مشاهده ميشود، ميانگين و انحراف استاندارد متغير تعهد اخلاقي دانشآموزان گروه آزمايش در پيشآزمون، به ترتيب 34/7sd= و 1/48= X و در پسآزمون، به ترتيب 42/8sd= و 45/51= X ميباشد. همچنين، ميانگين و انحراف استاندارد متغير تعهد اخلاقي دانشآموزان گروه کنترل در پيشآزمون، به ترتيب 27/5sd= و 55/51m= و در پسآزمون، به ترتيب 87/5sd= و 9/49= X ميباشد. همچنين، ميانگين و انحراف استاندارد متغير خودکنترلي دانشآموزان گروه آزمايش در پيشآزمون، به ترتيب 56/6 sd= و 9/35= X و در پسآزمون، به ترتيب 33/7sd= و 85/40= X ميباشد. ميانگين و انحراف استاندارد متغير خودکنترلي دانشآموزان گروه کنترل در پيشآزمون، به ترتيب 91/4sd= و 9/35= X و در پسآزمون، به ترتيب 98/3sd= و 55/36= X ميباشد.
براي بررسي پيشفرضهاي مانوا، ابتدا همگني شيب پيشآزمونها و پسآزمونها محاسبه شد که جدول 3 همگني شيب پيشآزمونهاي تعهد اخلاقي و خودکنترلي و پسآزمون آنها را نشان ميدهد.
جدول 3. نتايج آزمون بررسي پيشفرض همگني شيبهاي رگرسيون متغيرهاي تحقيق دو گروه آزمايشي و کنترل
منابع شاخصهاي آماري
متغيرهاي وابسته مجموع مجذورات درجه آزادي ميانگين مجذورات F سطح معناداري
گروه × تعهد اخلاقي و خودکنترلي تعهد اخلاقي 65/69 2 86/34 61/2 08/0
خودکنترلي 17/6 2 08/3 11/0 89/0
همانگونه كه در جدول 3 مشاهده ميشود، مقدار F تعامل براي کليه متغيرهاي تحقيق غيرمعنيدار ميباشد. بنابراين، مفروضه همگني رگرسيون تأييد ميشود. براي بررسي همگني واريانسهاي دو گروه، از نظر متغيرهاي وابسته، نتايج آزمون لوين نيز ارائه شده که در جدول 4 آمده است.
جدول 4. نتايج آزمون همگني واريانسها به وسيله آزمون لوين براي مقايسه پيشآزمون گروهها
شاخصهاي آماري
متغير F df1 df2 سطح معناداري
تعهد اخلاقي 86/1 1 38 18/0
خودکنترلي 57/2 1 38 11/0
نتايج يافتههاي جدول 4 نشان ميدهد که آزمون لوين براي تحليل كوواريانس گروههاي آزمايش و گواه، قبل از اعمال مداخله آزمايشي (در مرحله پيشآزمون) از نظر واريانسها همگن بودند. نتايج آزمون کولموگروف- اسميرنف، براي آزمودن بهنجاري توزيع نمرات متغيرهاي تعهد اخلاقي و خودکنترلي درگروه آزمايش و کنترل در جدول 5 نمايش داده شده است.
جدول 5. نتايج آزمون بهنجاري توزيع نمرات متغيرهاي دوگروه آزمايش و کنترل
شاخصهاي آماري
متغير آزمون کولموگروف– اسميرنف
Z کولموگروف– اسميرنف سطح معناداري
تعهد اخلاقي 16/0 11/0
خودکنترلي 09/0 20/0
همانگونه که در جدول 5 نشان داده شده است، باتوجه به سطح معناداري گروههاي آزمايش و گواه در آزمون کولموگروف- اسميرنف، فرض بهنجاري توزيع نمرات متغيرها در جامعه مورد پژوهش، مورد تأييد قرارميگيرد.
براي مقايسه گروه آزمايشي و کنترل، بر اساس نمرات پسآزمون بعد از کنترل اثر پيشآزمون، و براي تعيين ميزان اثربخشي آموزش مهارتهاي محاسبه نفس بر افزايش تعهد اخلاقي و خودکنترلي، ابتدا يک تحليل کوواريانس چندمتغيري (مانکوا) انجام گرفت، سپس فرضيههاي پژوهشي آزمون شدند. نتايج تحليل کواريانس چندمتغيري مربوط به فرضيههاي تحقيق در جدول 6 آمده است.
جدول 6. نتايج تحليل کواريانس چندمتغيري براي مقايسه ميانگين نمرات پسآزمون تعهد اخلاقي و خودکنترلي گروه آزمايش و کنترل با کنترل پيشآزمونها
شاخصهاي آماري
نام آزمون مقدار F اشتباه df فرضيه df سطح معناداري
آزمون اثر پيلايي 24/0 52/5 2 32 008/0
آزمون لامبداي ويلكز 76/0 52/5 2 32 008/0
آزمون اثر هتلينگ 32/0 52/5 2 32 008/0
آزمون بزرگترين ريشه رويز 32/0 52/5 2 32 008/0
همانطور كه در جدول 6 مشاهده ميشود، با کنترل پيشآزمون سطوح معنيداري همه آزمونها، بيانگر اين هستند كه بين دانشآموزان دختر گروههاي آزمايش و کنترل، حداقل از لحاظ يكي از متغيرهاي وابسته تحقيق (تعهد اخلاقي و خودکنترلي) تفاوت معناداري مشاهده ميشود (008/0 p<و 52/5F=). براي پي بردن به تفاوت، نتايج حاصل از تحليل کواريانس يک راهه در متن مانکوا، روي متغيرهاي وابسته، در جدول 7 نشان داده شده است.
جدول 7. نتايج تحليل کوواريانس يک راهه در متن مانکوا روي ميانگين نمرات پسآزمون
تعهد اخلاقي و خودکنترلي گروه آزمايش و کنترل با کنترل پيشآزمون
متغير منبع تغييرات مجموع مجذورات درجه آزادي ميانگين مجذورات F سطح معناداري p
تعهد اخلاقي پيشآزمون 178.06 1 06/178 19/0 45/0
گروه 47/27457 1 47/27457 9/6 01/0
خطا 25/3548 16 76/221
خودکنترلي پيشآزمون 116.88 1 88/116 51/0 15/0
گروه 47/13457 1 74/2467 85/5 02/0
خطا 74/2467 16
همانگونه كه در جدول 7 مشاهده ميشود، با کنترل پيشآزمون، بين ميانگين نمرات پسآزمون گروه آزمايش و کنترل، از لحاظ تعهد اخلاقي، تفاوت معناداري وجود دارد (01/0>P و 9/6F=). بنابراين، فرضيه 1 پژوهش تأييد ميگردد. به عبارت ديگر، ميتوان گفت: آموزش مهارتهاي محاسبه نفس موجب افزايش تعهد اخلاقي دانشآموزان شده است. همچنين با کنترل پيشآزمون، بين ميانگين نمرات پسآزمون گروه آزمايش و کنترل از لحاظ خودکنترلي، تفاوت معناداري وجود دارد (02/0>P و 85/5F=). بنابراين، فرضيه 2 پژوهش تأييد ميگردد. به عبارت ديگر، ميتوان گفت: که آموزش مهارتهاي محاسبه نفس موجب افزايش خودکنترلي دانشآموزان شده است.
بحث و نتيجهگيري
در اين تحقيق، اثربخشي آموزش مهارتهاي محاسبه نفس، بر تعهد اخلاقي و خودکنترلي دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم آموزش و پرورش ناحيه يک اهواز مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج اين تحقيق، نشان داد که با کنترل پيشآزمون بين دانشآموزان دختر مقطع متوسطه گروههاي آزمايش و گواه، از لحاظ پيشرفت، يا افزايش خودکنترلي تفاوت معناداري ديده ميشود (01/0>P و 9/6F=). به عبارت ديگر، آموزش مهارتهاي محاسبه نفس، با توجه به ميانگين پيشرفت يا افزايش خودکنترلي دانشآموزان دختر گروه آزمايش در پسآزمون، نسبت به ميانگين دانشآموزان دختر گروه گواه، موجب افزايش خودکنترلي گروه آزمايش شده است. نتايج اين پژوهش، با پژوهشهاي نياک (2014) و غفاري و رضوي (1391)، که بيانگر رابطه بين نگرشهاي ديني (محاسبه نفس به عنوان نمونهاي از روشهاي تربيتي) و علمي با افزايش خودکنترلي در بين افراد است، همخواني دارد. در تبيين اين يافته، ميتوان گفت: خودکنترلي در روانشناسي، با تعابيري مانند کنترل شخصي، منبع کنترل دروني، وجدان و کنترل نفس تبيين ميشود. گوردون آلپورت (Gordon Alpor) (1967)، يکي از ويژگيهاي شخصيت بالنده را توانايي کنترل شخص ميداند (شعارينژاد، 1385، ص 425). به نظر اريکسون (Erikson) (1994)، توان کنترل خويشتن و احساس اينکه انسان ميتواند خويشتن را کنترل کند، يکي از ويژگيهاي شخصيت سالم است (لاندين (Landin)، 1378، ص 306). نتايج مطالعه نياک (2014)، حاکي از آن بود که آموزش اعمالي همچون محاسبه خود و مراقبه موجب افزايش متغيرهاي خوش اخلاقي؛ خودکنترلي و صميميت اجتماعي گرديد.
اريک فروم (Erik Form) (1980)، دربارة نقش خودکنترلي ميگويد: «انسان سالم با شکوفا کردن همه استعدادهاي بالقوه خود، با تبديل به آنچه در توانايياش است و با تحقق بخشيدن به همه قابليتها و تواناييهايش، خود را ميآفريند» (شولتز و شولتز، 1381، ص 21). فرتيس پرلز (Fertice perlez) (1970)، بر آن است که اشخاص سالم ميتوانند مسئوليت زندگي خويش را بپذيرند. ميدانند که فقط خودشان مسئول حاصل زندگي، يا هر آنچه ميگويند و ميکنند و ميانديشند، هستند (شولتز و شولتز، 1381، ص 21). بنابراين، يکي از ويژگيهاي خاص انسان، خودکنترلي است که خود نوعي مديريت بر خويشتن است. با تقويت اين ويژگي، انسان ميتواند بر خويشتن خويش لگام زند و از انحرافات و اشتباهات و جرايم دوري کند. در معاشرت صحيح و تعهد اخلاقي نسبت به جامعه، آن را به کار بندد. بدينترتيب، به سوي کمال انساني رهنمون شود. بنابر آموزههاي ديني، محاسبه نفس گاه با ترک گناه و معصيت و گاه با انجام دادن واجبات ديني ميسر ميشود. ثمره اين محاسبه، کنترل و کنترل تقوا است (دريساوي و فقهي، 1392). ازاينرو، استناد به نتايج پژوهش فوق و اين پژوهش و مطالب بيان شده دربارة موضع پژوهش، ميتوان با آموزش مهارتهاي محاسبه نفس به دانشآموزان، خودکنترلي آنان را افزايش داد.
از ديگر نتايج اين تحقيق، اين است که آموزش مهارتهاي محاسبه نفس موجب افزايش تعهد اخلاقي گروه آزمايش شده است. در نتيجه، با آموزش مهارتهاي محاسبه نفس، ميتوان تعهد اخلاقي را در بين دانشآموزان بهبود و به سمت و سوي مثبت سوق داد. اگرچه پژوهشهايي که بهطور مستقيم با موضوع اين پژوهش همخوان باشد، توسط پژوهشگر يافت نشد، اما نتايج اين پژوهش، با نتايج پژوهشهايي با موضوعات مشابه همخواني دارد. نمونه اين نوع پژوهش، مطالعهاي است که توسط نوري (1389)، تحت عنوان «تأثير محاسبه نفس در تربيت اخلاقي» انجام گرفت. نتايج تحقيق وي نشان داد که محاسبه از طريق احساس محاسبه شدن، تأثير ديدن ناظران، افزايش خود آگاهي، اهميتشناسي زمان، خود ارزيابي و بازنگري اعمال، مقايسه اعمال با ملاک شرعي و احساس موفقيت و تصميم بر تغيير، ميتواند نقش سازندهاي در اعمال و رفتار داشته باشد. نتايج مطالعه نياک (2014) نيز حاکي از اين بود که آموزش اعمال مراقبه موجب افزايش متغيرهاي اخلاق؛ خودکنترلي و صميميت اجتماعي گرديد. به عبارت ديگر، از احساسهايي که ميتواند به شدت بر رفتار انسان تأثير بگذارد، احساس «محاسبه شدن» است. اگر فرد باور کند که بايد در برابر هر رفتار کوچک و بزرگ بدني و ذهني پاسخ گويا باشد و در قبال هر يک بايد حساب پس دهد و مؤاخذه شود، به دليل اعمال بد بايد عذاب شود و در برابر اعمال خوب، بايد پاداش دريافت کند، اين احساس يا توجه ذهني ميتواند يکي از تعيينکنندگان جدي رفتار انسان باشد (نوري، 1389).
با توجه به تأثير آموزش مهارتهاي محاسبه نفس بر تعهد اخلاقي و خودکنترلي دانشآموزان، به مسئولان محترم آموزش و پرورش و دستاندرکاران تعليم و تربيت پيشنهاد ميشود که از همان آغاز هر سال تحصيلي، با برگزاري کلاسها و کارگاههايي در اين زمينه، اقدام به بالابردن تعهد اخلاقي و خودکنترلي دانشآموزان نمايند. تشکيل کارگاههاي آموزشي، مهارتهاي محاسبه نفس در راستاي ارتقا تعهد اخلاقي و خودکنترلي والدين، به منظور بهبود کيفيت فرزندپروري از سوي کارشناسان انجمن اوليا و مربيان آموزش و پرورش توصيه ميشود.
از محدوديتهاي اين تحقيق، اين بود که با توجه به اينکه اين پژوهش، با نمونهاي از جنس مؤنث انجام شده است، در نتيجه در تعميم نتايج به جنس مذکر، بايد تفاوت جنسيت را مدنظر قرار داد. با توجه به اينکه جامعه آماري اين پژوهش، دانشآموزان دختر مقطع متوسطه ناحيه يک اهواز بودند، نظر به تفاوتهاي بين فرهنگي، در تعميم نتايج به جوامع ديگر، بايد محتاط بود. کمبود سوابق پژوهش پيرامون موضوع پژوهش، از ديگر محدوديتهاي اين تحقيق ميباشد.
- ابطحي، سيدحسين و مهدي خيرانديش، 1388، «ارائه الگوي خودکنترلي در سازمان با نگرش اسلامي»، تدبير، ش 213، ص 23ـ27.
- آقابابايي، راضيه و همكاران، 1391، «ميزان خود ارزيابي اسلامي در دانشجويان دانشگاه اصفهان»، راهبردهاي آموزشي، دوره پنجم، ش 2، ص 119ـ124.
- حرعاملي، محمدحسين، 1383، وسايلالشيعه، تهران، مکتبه الاسلامية.
- دانش، اسماعيل، 1389، «روشهاي خودتربيتي از ديدگاه اسلام»، در عرصه فرهنگ و تربيت اسلامي، سال پنجم، ش 11، ص 15-33.
- دريساوي، سميه و علينقي فقهي، 1392، «بررسي عوامل ضعف خودكنترلي از منظر قرآن كريم»، معرفت اخلاقي، سال چهارم، ش 1، ص 75-92.
- سرمد، زهره، 1388، آمار استنباطي، چ سوم، تهران، سمت.
- سواري، کريم، 1391، ساخت و اعتباريابي پرسشنامه تعهد اخلاقي، تحقيق چاپ نشده.
- سواري، کريم، 1392، ساخت و اعتباريابي پرسشنامه خود کنترلي، تحقيق چاپ نشده.
- شعارينژاد، علياکبر، 1385، نگاهي نو به روانشناسي انسان سالم، تهران، اطلاعات.
- شولتز، دوان؛ و سيدني الن شولتز، 1381، نظريههاي شخصيت، ترجمة يحيي سيدمحمدي، تهران، مؤسسه نشر ويرايش.
- غفاري، ابوالفضل و زهرا رضوي، 1391، «خودکنترلي در نظريه خود تعيينگري و انديشههاي امام علي»، در: مجموعه مقالات ششمين سمينار سراسري بهداشت روان دانشجويان، دانشگاه گيلان.
- لاندين، رابرت ويليام، 1378، نظريهها و نظام روانشناسي، ترجمة يحيي سيدمحمدي، تهران، ويرايش.
- مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا.
- محمدي ري شهري، محمد، 1388، منتخب ميزان الحکمه، قم، دارالحديث.
- مفيد، محمدبن محمد، 1388، الاختصاص، تهران، علمي- فرهنگي.
- نراقي، محمدمهدي، 1379، جامعالسعادات، قم، اسماعيليان.
- نوري، نجيبالله، 1389، «نقش محاسبه نفس در تربيت اخلاقي»، راه تربيت، سال پنجم، ش 11، ص 149-170.
- هويدا، رضا و راضيه آقا بابايي، 1388، «بررسي تطبيقي مدل چهار مرحلهاي خود ارزيابي در اسلام با استراتژيهاي رفتارمحور خود رهبري»، مطالعات اسلام و روانشناسي، سال سوم، ش 5، ص 143-153.
- Bremner, R. H, et al, 2011, "Pray for those who mistreat you": Effects of prayer on anger and aggression, Personality and Social Psychology Bulletin, v. 37, p. 830–837.
- Fincham, F. D, et al, 2010, Faith and unfaithfulness: Can praying for your partner reduce infidelity?, Journal of Personality and Social Psychology, v. 99, p. 649–659.
- Lambert, N. M, et al, 2010, Invocations and intoxication: Does prayer decrease alcohol consumption?, Psychology of Addictive Behaviors, v. 24, p. 209–219.
- McCullough, M. E, & Willoughby, B.L. B, 2009, Religion, self-regulation, and self-control: Associations, explanations, and implications, Psychological Bulletin, v. 135, p. 69–93.
- Nayak,. Ramyashilpa, 2014, Impact of Meditation on Morality, Self-Control and Social Warmth of IT Professionals, IOSR Journal Of Humanities And Social Science (IOSR-JHSS), 19, 2. I 53-56.
- Rounding, K, et al, 2012, Religion replenishes self-control, Psychological Science, v. 23, p. 635–642.
- Schjoedt, U, et al, 2009, Highly religious participants recruit areas of social cognition in personal prayer, Social Cognitive and Affective Neuroscience, v. 4, p. 199–207.