طراحی و ارزیابی اثربخشی آموزش آموزههای دینی ـ روانشناختی بر روابط سالم و مهارتهای ارتباطی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
مهارت ارتباطى اشخاص در طول مدت زندگى شان شكل مىگيرد و بر همه روابط آنها تأثير مىگذارد .چگونگى ارتباط در خانواده پدرى، فرهنگ، جنسيت، طرز برقرارى ارتباط با ديگران، تجارب ناشى از روابط صميمانه قبلى، برداشت از روابط و شخصيت، بر چگونگى اين مهارتها تأثير مىگذارند. بخش اعظم زمينه ارتباطى هر فرد، زمانى شكل گرفته كه هنوز ازدواج نكرده، با اين وجود، بر رابطه كنونى او تأثير مىگذارد. مشکلات ارتباطی، از رایجترین مشکلاتی است که زوجین بیان میکنند. بیش از 90% زوجهای آشفته، این مشکلات را بهعنوان مسئله اصلی در روابط خود بیان میکنند (برنشتاین و برنشتاین، 1384، ص 271). طرفداران نظریههاي رشدي و ساختنگر، معتقدند: افزایش بروز تعارضهاي زناشویی از اين جهت است که زوجین جوان مهارت تغییر الگوهاي رفتاري و قواعد و انتظارات برگرفته از روابط قبلی، به ویژه خانواده پایه و تشکیل یک واحد زناشویی جدید را ندارند. تعارضهاي بینفردي، به اندازة روابط اجتماعی، فراگیر و گستردهاند. ازاینرو، تجربه سطوح مختلفی از تعارض، اختلاف نظر و رنجش در تعاملات یک زوج، امري بدیهی و غیرقابل اجتناب است (کار، 2010). پژوهشهای مختلف نشان میدهد که نداشتن مهارتهای ارتباطی موجب بروز مشکلات عدیدهای در روابط زناشویی میگردد.
پژوهشهاى ميلر و اليور به نقل از اصلانى (1390)، نشان داد كه برخى زوجها، سالهايى را به دليل نداشتن مهارتهاى ارتباطى، به صورت ناكارآمد گذرانده بودند، درحالىكه مىپنداشتند مشكل آنها مسائل جنسى، مالى يا وابستگان هستند. در يك مطالعه طولى سه ساله، ماركمن و همكاران (1999) دريافتند كه مهارتهاى ارتباطى، مثل گوش كردن فعال و صحبت كردن مىتوانند مؤلفههاى پيشبينىكننده خوبى براى رضايت زناشويى باشند. همچنين، مهارتهاى ارتباطى ضعيف و حل مسئله ناكارآمد و نداشتن رضايت در تعاملها، مىتواند پيشبينىكننده مشكلات ارتباطى در سالهاى پس از ازدواج باشد (ترتا، 1999، ص 403). پژوهش ديگرى نشان داد كه آموزش روابط، توجه به همسر و برنامهريزى براى حل مشكلات، روشهاى ارتباطى را بهبود بخشيده، اضطراب، بىخوابى، نارسا كنشورى اجتماعى و افسردگى زوجين را كاهش داده است (خوشكام، 1386). در پژوهشی که توسط رضازاده (1387) انجام شده، نشان ميدهد که مهارتهای ارتباطی نقش مهمی را در سازگاری زناشویی و پیشگیری از ناسازگاری دارد. مطالعه رضازاده نشان داد که با آموزش مهارتهای ارتباطی، اگرچه رضایت زناشویی افزایش مییابد و بين این دو، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد، اما این مهارت به تنهایی نمیتواند مؤثر باشد و برای پایداری زناشویی و افزایش رضایتمندی، فضایل و ارزشهای معنوی سرنوشتسازتر ميباشند.
مشکلات ارتباطی موضوع محوری، در رویکردهای ارتباطی نسبت به خانواده است. این رویکردها، تعارضهای بین زوجین را نه در قالب مشکلات دو نفر، بلکه بهعنوان یک رابطه نارسا کنش ورانه تحلیل میکنند. این منازعات، اغلب دور باطلی را ایجاد میکند که یافتن نقطه آغاز در آن بیمعنی است؛ زیرا هر يک از زوجین معتقدند: آنچه که میکنند و یا میگویند، به سبب آن چیزی است که طرف مقابل میکند، یا میگوید (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 1996). به نظر اغلب محققان، این حوزه، تمرکز درمانی در رویکردهای ارتباطی، تصحیح ارتباط است که به تصحیح فرد در سیستم تعاملی میانجامد (کرو و رایدلی، 2000).
در اهميت مهارتهای ارتباطی در روابط سالم زناشويي، آنگاه كه روابط صميمي بين زن و شوهر خدشهدار و تفاهم زناشويي كاهش مييابد، عوارض مخرب و منفي بر بهداشت رواني خانواده و فرزندان وارد ميشود. ازاينرو، افزايش تفاهم زناشويي و مساعدسازي محيط خانوادگي، بهعنوان يكي از اقدامات بهداشت رواني اوليه ملاحظه ميگردد كه در زمينههاي تربيتي از اهميت چشمگيري برخوردار است. اگر خانواده، محيط سالم و سازندهاي براي اعضاي خود باشد و نيازهاي جسماني و رواني آنها را برآورده كند، كمتر ممكن است به نهادهاي درماني، خارج از خانواده احتياج شود (نیکویی و سیف، 1382).
روابط سالم، بر اساس الگوی نظری به دست آمده از آیات و روایات در متون اسلامی، تهیه شده و ناظر به روابطی است که در آن، بر اساس آموزههای دینی فرد، نه تنها ارتباطات ارضاکننده و عاطفة مثبت را تنظیم میكند، بلکه علاوه بر آن درصدد است تا با ایجاد یک فضای ایمن در خانواده، همسرش را به تجربه شرایط بهتر و تعالی یاری نماید (بخشوده و بهرامياحسان، 1391).
هماكنون ديدگاه نظري متعددي، با رويكردهاي متفاوت به دنبال تبيين و حل تعارضهاي زناشويي هستند (عامری، 1381، ص 81). از جمله ديدگاه شناختي -رفتاري، سيستمي، درمان هيجاني و غيره را ميتوان نام برد، اما هيچ يك از نظامهاي نظري موجود به تنهايي براي همه بيماران و مشكلات آنها كارايي كامل را ندارد. پژوهشهاي مختلف نشان دادهاند كه از طريق رويكردهاي التقاطي، ميتوان درمانهاي متفاوت و يا تركيبي از درمانها را براي مشكلات خاص مراجعان به صورت انتخابي تجويز كرد (پروچاسکا و نورکراس، 1391، ص 450). در دو دهه اخير، رويكرد كلگرايانهاي در شناخت بشر، راه را براي انجام بررسيهاي بيشتر در زمينههاي مختلف هموار كرده است. در اين رويكرد، معنويت به مثابة بعدي از ابعاد وجودي انسان، همچون بعد شناختي، هيجاني و رفتاري، كه سازنده ماهيت انسان است، در نظر گرفته ميشود (ساعد، 1387). عليرغم تحقيقات گوناگوني كه دربارة رابطه مذهب و دينداري، با متغيرهاي متعدد روانشناختي، در حوزه فردي و يا قلمرو زناشويي صورت گرفته است، ضرورت استفاده از رويكردهاي مذهبي، در كنار ديگر تكنيكهاي درماني، بخصوص در كشورهايي كه به اعتقادات مذهبي پايبندي بيشتري دارند، محسوستر است.
تعالیم اسلام دربارة چگونگی روابط اعضای خانواده و مسئولیتهای متقابل آنها، توصیههای الزامی و اخلاقی فراوانی دارد که در تحکیم پایههای خانواده نقش اساسی دارد (سالاریفر، 1387، ص 45). رویکرد آموزههای اسلامی، دربارة مهارتهای ارتباطی میتواند تا حد زیادی مشکلات میان زوجین را حل كند. بیشترین سفارش اسلام، در مورد مسائل خانوادگی در زمینه گذشت و اغماض هر يك از زن و شوهر در لغزشها، كجخلقىها و اشتباهات يكديگر است. مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد؟ و خدا آمرزنده مهربان است. قرار دادن پایه روابط بین زوجین بر اساس ایثار، یکی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد رویکرد اسلامی است. بیان بیپرده احساسات مثبت به هم، تا حد زیادی میتواند روابط بین زوجین را ارتقا دهد. در زمینه ارتباطات کلامی، تأکیدی که بر آرامش در کلام و دوری از مجادله و سخن گفتن به بهترین شیوه شده است (عنكبوت: 46)، میتواند در ارتباط زناشویی بسیار راه گشا باشد. اسلام اساس زندگی زناشویی را بر پایه محبت و مودت (روم: 21) میان زوجين و رمز سعادت زندگی زناشویی را در آرامشدهی آنها (اعراف: 189) به همدیگر میداند (مصطفوی، 1385، ص 82). رعایت حقوق متقابل، از عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از دیدگاه اسلام است. مهمترین وظیفه مرد، سرپرستی خانواده و تلاش برای رفاه آنها (بقره: 228)، رعایت حال زن، دوست داشتن و مهرورزی و معاشرت نیکو (نساء: 19) با او است. مهمترین وظیفه زن هم اطاعت و فرمانبرداری، حفظ عفت خود، حفظ عفت شوهر و اخلاق خوش است (نساء: 34). اساسیترین وظیفة زن، شوهرداري از جمله تأمین نیازهای عاطفی و جنسی همسر است که از نظر ارزش، معادل سختترین تکلیف دینی مرد؛ یعنی جهاد شمرده شده است (كليني، 1413ق، ج 5، ص 9؛ صدوق، 1403ق، ج 2، ص 620؛ سالاریفر، 1387،ص 71). حقشناسی و شکرگذاری، یکی از اخلاق پسندیده و بزرگترین رمز جلب احسان است. خداوند، سپاسگزاری از نعمتهایش (ابراهيم: 7) را شرط ادامه نعمت شمرده است (امینی، 1383، ص 49). تنها چیزی که اختلافات زن و شوهر را حل میکند، گذشت و اغماض است. عفو و گذشت، از موارد احسان و به تعبیر قرآن، محبوب خداست (مصطفوی، 1385، ص 98). به مرد توصیه شده است که در هر شرایطی، با زن مدارا کند (همان، ص 111). این توصیه کلی، با دلیلهایی مطرح شده است. از جمله اینکه، زن امانتی در دست مرد است (حرعاملی، 1398ق، ج 14، ص 122). در روایات اسلامی تندخویی را نکوهش و نرمی و ملاطفت را ستایش کردهاند. پیامبر اکرم، به دلیل نرمی و ملاطفت و نداشتن زبان تند و پرخاشگر، مورد ستایش خداوند قرار گرفته است (آلعمران: 159). یکی از نکتههای بسیار ظریف، امانت بودن زنان نزد مردان است (بیهقی، 1414ق، ج 7، ص 304). روشن است که اگر مرد همسرش را امانتی در دست خود بداند، سعی خواهدکرد مناسبترین رفتار را با او داشته باشد (سالاریفر، 1387، ص 89).
در جامعه معاصر، زوجها مشکلات شدید و فراگیری را هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمانه تجربه میکنند. در واقع، مشکل درماندگی زناشویی، بیش از هر معقوله دیگر موجب ارجاع و دریافت خدمات مشاورهای شده است. بسياري از مشکلات زوجین، بدیندلیل است که چگونگي برقراري ارتباط درست را آموزش ندیدهاند. با توجه به اینکه، جامعه ما در سالهای اخیر با مشکل افزایش ناسازگاری میان زوجین مواجه شده است، براي تأمین یک راهحل احتمالی، این تحقیق در پی ارائه الگویی برخاسته از فرهنگ و معارف اسلامی است تا این الگو را در یک کارآزمایی پژوهشی مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. با این توصیف، هدف این پژوهش ارزیابی اثربخشی بسته طراحی مبتنی بر آموزههای دینی، بر بهبود روابط سالم و نیز ارتقاي مهارتهای ارتباطی زوجین است.
روش پژوهش
طرح مورد استفاده در این تحقیق، طرح نیمهتجربی با پیشآزمون و پسآزمون، با گروه کنترل میباشد. جامعه این تحقیق، شامل همة زنان متأهل ساکن منطقه یازده و دوازده تهرانی بود که حداقل یک سال و حداکثر پانزده سال از زمان ازدواج آنان گذشته باشد. ابتدا، سه مدرسه ابتدایی در منطقه یازده و دوازده تهران، به صورت تصادفی انتخاب شد. از مادران دانشآموزان آنها، دعوت به عمل آمد و برای مادران حاضر، توسط محقق در باب اهمیت روابط زناشویی و نقش مهم این روابط در تربیت فرزند، سخنرانی به عمل آمد. سپس، از تمامی مادران اطلاعاتی مبنی بر سن، مدت زمان ازدواج، تحصیلات، تحصیلات همسر گرفته شد. با توجه به ملاکهای ورود، سی و شش نفر از خانمهایی که حداکثر پانزده سال از زندگی زناشویی آنان گذشته، و سن آنها کمتر از چهل سال باشد، و تحصیلات بین سیکل تا لیسانس داشتند، بهعنوان گروه مورد نظر انتخاب شدند. از تمامی سی و شش خانم متأهل پیشآزمون گرفته شد. بعد به صورت تصادفی خانمها، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. برنامه آموزشی تنظیم شده طی هفت جلسه دو ساعته، به گروه آزمایش آموزش داده شد. گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. براي رعایت اخلاق پژوهشی، به خانمها گفته شد که اسامی و پاسخ پرسشنامهها محرمانه خواهد بود. پس از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد.
ابزار پژوهش
مقیاس مهارتهای ارتباطی بینفردی: این پرسشنامه دارای 19 سؤال بود. هدف آن، سنجش میزان مهارت ارتباطی بینفردی در افراد مختلف ميباشد. طیف پاسخگویی آن، از نوع لیکرت ميباشد. در پایاننامه منجمیزاده (1391) براي روایی همزمان پرسشنامه محاسبه و یک همبستگی قوی بین آن، با پرسشنامه توانایی برقراری ارتباط مؤثر به دست آمد (698/0=r). در نتیجه، روایی همزمان آن مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین، پایائی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن، با استفاده از روش اندازهگیري آلفاي کرونباخ محاسبه شد. معمولاً دامنة ضریب اعتماد آلفاي کرونباخ، از صفر به معناي عدم پایداري، تا مثبت یک (1+) به معناي پایائی کامل قرار میگیرد. هر چه مقدار بهدستآمده به عدد مثبت یک نزدیکتر باشد، قابلیت اعتماد پرسشنامه بیشتر میشود. آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مهارتهای ارتباطی بینفردی 73/0 به دست آمد. اين امر بيانگر پایایی خوب این پرسشنامه است.
پرسشنامه مناسبات سالم (مناسبات زوجی دینمحور): این پرسشنامه با توجه به توصیههای دین اسلام دربارة روابط و وظایف همسران نسبت به یکدیگر، با استفاده از متون اسلامی توسط بهرامیاحسان و رضازاده (1389) تهیه شده و توسط چندی از استادان مورد ارزیابی قرار گرفته است. این مقیاس، یک اندازهگیری کلی از روابط زناشویی از قبیل ارتباط عاطفی، تلاش شخصی برای بهبود ارتباط، نگرش مذهبی در ارتباط زناشویی را شامل میشود. بهطورکلی، این مقیاس زیر مؤلفههایی را به قرار زیر مورد سنجش قرار میدهد: صداقت، احترام، محبت، همکاری، عفو، صبوری، حسن ظن، مشورت، توقع بر اساس تواناییها، پردهپوشی بر عیوب، خوشخلقی، کنترل عصبانیت خود و همسر، مهماننوازی، رفت و آمد با خانواده همسر، توصیه به بندگی خدا، هماهنگی با همسر، اهمیت دادن به رشد و بالندگی، تکامل یکدیگر، توجه به رعایت حقوق، مایة افتخار و آراستگی یکدیگر، بیان احساسات و مسائل درونی، قناعت، برخورد شایسته با مسائل، درک متقابل، اطاعت از همسر، توجه به تأثیر گناه در روابط (بخشوده و بهرامیاحسان، 1391). این مقیاس، شامل 68 سؤال با طیف لیکرت است (همان) و سه بخش دارد. بخش اول، شامل 46 سؤال است و بهعنوان سؤالات مشترک، که هم مردان و هم زنان به آنها پاسخ میدهند، از آن استفاده میشود. بخش دوم، شامل 10 سؤال است و فقط زنان به آنها پاسخ میدهند. بخش سوم، نیز شامل 9 سؤال است و مردان به آن سؤالها پاسخ میدهند. سه سؤال آخر نیز مشترک بین آنان است. پرسشنامه به صورت پنج گزینهای میباشد. در بررسی اعتبار این مقیاس، از همسانی درونی آلفای کرونباخ استفاده شده است که نتایج در این زمینه نشان دادهاند که این مقیاس، از نظر میزان آلفا (93%) در حد بالایی است.
مبانی بسته آموزشی دینی- روانشناختی
چگونگي آفرينش انسان، حاکي از اين است که وي بهعنوان مربي و يا متربي، چه بايد انجام دهد و يا نبايد انجام دهد. بهعنوان نمونه، وجود ميل به کمال ابدي، حاکي از اين است که بايد هدفي کمالي و واقعي را بشناسد و آن را دنبال کند و نبايد در مسير هدفي خيالي و يا تنازلي گام بردارد. همچنين، از اين جهت که آن ويژگي فطري در آدمي محدود و موقتي نيست، بايد به سعادت ابدي و نامحدود بينديشد و براي آن تلاش کند و نبايد در مرتبهها متوقف شود و دست از تلاش بردارد، بلکه به هر مرتبهاي که رسيد، براي نيل به مراتب بالاتر، کوشش نمايد تا به درجات عاليه کمالي و پيامدهاي بهشتي آن نائل گردد. اين ويژگي فطري در خصوص زن و شوهر، حکايت از اين دارد که هر يک از آنها، بايد به خوبیها بينديشند و روابط و عملکردهاي خود را به گونهاي تنظيم نمايند که به آنچه مسير کمال و خوشبختي جاويد و نامحدود را تسهيل ميکند، بپردازند و از آن نوع روابط بد و عملکردهاي زشت، که مانع سعادت آنهاست، پرهيز کنند. بنابراين، با شناسايي نوع روابط زناشويي الگوهاي شايسته، بايد در برقراري ارتباط حسنه و سعادتبخش با يکديگر کوشش نمايند و از رفتارهايي همچون بیمحبتی، بیاعتنایی، ناسزاگویی، تضییع حقوق همسر و اموری مانند آن دوری کنند.
بسته آموزشی تهیه شده، از پنج مبنا از مبانی روابط زن و شوهر استفاده کرده است که در ادامه به آن میپردازیم.
مبنای اول: آرامشبخشی زن و مرد در محیط خانواده
آرامش روحی، از هدفهای ارزشمندی است که هر انسانی به طور طبیعی در پی آن است. قرآن کریم میفرماید: «و هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا» (اعراف: 189)؛ اوست که همه شما را از يک تن بيافريد و از آن يک تن زنش را نيز بيافريد تا به او آرامش يابد. در جای دیگر میفرماید: «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» (روم: 21)؛ و از نشانههای قدرت اوست که برايتان از جنس خودتان همسرانی آفريد. تبیین آرامش بهعنوان هدف آفرینش زن و مرد و معطوف ساختن ذهن دختران و پسران، به این امر در آیات و احادیث برای اين است که آرامش همه جانبه، از مهمترین انگیزههای ازدواج است. توصیه شده است که با کسی ازدواج کنید که زمینههای روانی تحقق این هدف در او وجود داشته باشد.
مبنای دوم: مهارتهای شناختی
آموزش مهارتهای شناختی به همسران، سبب شکوفا شدن فکر آنان در مسائل زندگی میشود تا بتوانند بهطور منطقی و شایسته، زندگی خود را هدایت کنند و به حیرت و ندانمکاری دچار نشوند. یکی از این مهارتهای شناختی، آگاهی از تفاوتهای زن و مرد است. هر یک از مرد و زن، باید تمایلات و عواطف یکدیگر را بشناسند. مرد باید بداند که زن بنده محبت است و دوست دارد مورد حمایت و محبت قرار گیرد. زن نیز باید بپذیرد که مرد خونسرد و شجاع است. علاقه به پُر حرفی ندارد به واقعیات زندگی میاندیشد، حرفهای او نوعاً با منطق همراه است.
مبنای سوم: مهارتهای نگرشی
نگرشها، در زمینهسازی و شکلدهی به رفتارها، ایجاد انگیزشها، ارضای نیازها و جهتدهی به گرایشها تأثیری جدی دارند. هیچ مفهوم مجردی نتوانسته است همچون مفهوم «نگرش»، موقعیت عمدهای در روانشناسی اجتماعی کسب کند. یکی از آسیبهایی که جامعة ما امروزه با آن مواجه است، این است که نگرش اکثر مردم به زندگی و فلسفه زندگی درست نیست. اولین فلسفه زندگی بشر، «امتحان» است خداوند میفرماید: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ» (ملک: 2). اگر باور کنیم آنچه برای ما رخ میدهد، یک امتحان گذراست، نه چیزی فراتر از آن، مانند ماشینی که با آن امتحان رانندگی میدهیم، یا لباسی که بازیگر در آن نقش بازی میکند، با فراز و فرود زندگی، راحتتر برخورد خواهیم کرد. بازیگران وقتی نقشی را میپذیرند، تنها در اندیشۀ ایفای درست نقش خود هستند.
مبنای چهارم: مهارتهای ارتباطی
منشأ بسیاری از تنشهای همسران، ارتباطهای نادرست آنان با یکدیگر است. آموزش مهارتهای ارتباطی صحیح، میتواند از بروز تنش بین آنان جلوگیری کند. در نظر گرفتن موقعیت برای گفتوگو بین همسران، از اهمیت بالایی برخوردار است. امام علی میفرمایند: «نباید بدون سنجیدن موقعیتها با همسر سخن بگویی» (تميمي آمدی، 1373، ج 6، ص 306). شیوه صحیح خوب گوش دادن، یکی از مهمترین عوامل ایجاد یک گفتوگوی حسنه در زندگی است. به فرموده امام علی، وظیفه افراد است که به هنگام سخن گفتن با علم سخن بگویند و به هنگام گوش دادن، با توجه و دقت گوش بدهند (همان، ج 5، ص 603). رسول اکرم در حدیثی با اشاره به یک ویژگی روانشناختی – عاطفی زنان، مبنی بر اینکه ابراز محبتهای شوهر، تأثیر عمیقی بر زن دارد، بهگونهایکه هرگز فراموش نمیکنند و به ابراز کردن کلامی و زبانی توصیه میکنند. زن و مرد هر دو، باید از ابرازهای کلامی منفی و ناخوشایند بپرهیزند که عوارض روانی منفی دارد و موجب زدودن آرامش از زندگی مشترک میشود. امام صادق میفرمایند: «هر زنی که به شوهرش بگوید: من از تو خیری ندیدم، عمل خوب او از بین رفته است» (حرعاملی، 1398ق، ج 14، ص 115).
مبنای پنجم: وجود غریزه جنسی
از مهمترین مبانی در روابط زن و مرد، نیاز جنسی است که به صورت نیاز طبیعی در نهاد زن و مرد وجود داد. در متون حدیثی، بر طبیعی بودن این نیاز و نفی رذالت از آن تأکید شده است. بهعنوان نمونه، هنگامی که به پیامبر رسید که عدهای از مسلمانان از زنان کنارهگیری کردهاند و به عبادت مشغول شدهاند، آنها را مذمت کرده، فرمودند: آیا از زنان روگردان شدهاید، درحالیکه من از این امر روگردان نشدهام و روز غذا میخورم و شب میخوابم. بدینمعناست خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» (مائده: 87)؛ ای کسانی که ايمان آوردهايد، چيزهای پاکيزهای را که خدا بر شما حلال کرده است، حرام مکنيد و از حد در مگذريد که خدا تجاوزکنندگان از حد را دوست ندارد.
این رفتار رسول خدا و آیه مرتبط با آن، حاکی از آن است که تمایل زن و مرد به یکدیگر، طبیعی است و به خودی خود امری نکوهیده نیست. محتوای بسته آموزشی به اجمال، در جدول 1 آورده شده است.
جدول 1. خلاصه پروتکل آموزشی آموزههای دینی روانشناسی برای بهبود روابط همسران
جلسه اهداف و خلاصه جلسه
جلسة اول در این جلسه، ضمن آشنایی اعضای گروه و مشاور، توضیح کلی پیرامون جلسات و عناوین آن و روند کار در این دوره داده شد و خانمهای متأهل درباره قواعد گروهی توجیه شدند و از خانمها پیشآزمون گرفته شد.
جلسة دوم در این جلسه، به بحث درباره تفاوتهای زن و مرد در چند حیطه پرداخته شد. اول به بحث تفاوتهای فیزیولوژیکی و مغزی زنان و مردان پرداخته شد. سپس، اصل تفاوت در قرآن، تفاوت در نگرش، تفاوت در برخورد با ناراحتی، تفاوت در برقراری ارتباط کلامی و... مورد بررسی قرار گرفت.
جلسة سوم در این جلسه، به بحث دربارة آرامش در محیط خانواده و نقش مهم زن در آرامشدهی به محیط خانواده اشاره شد. در ادامه، به تعریف مهارکردن خشم و شیوه ابراز صحیح آن و در نهایت، رسیدن به عفو و گذشت مورد بحث قرار گرفت.
جلسة چهارم محوریت اصلی در این جلسه، مهارتهای ارتباطی کلامی و عاطفی زن و شوهر از منظر اسلام بود. که در ابتدا، روشهای درست ارتباطی از منظر دینی بحث شد. سپس، آموزش درست این ارتباطات با نگاه روانشناسی مورد بررسی قرار گرفت.
جلسة پنجم در این جلسه، به بحث دربارة نحوه ارتباط با خانواده همسر پرداخته شد. موقعیتهایی که موجب شکلگیری ارتباط نادرست با خانواده همسر میشود. همچنین، الگوی درست ارتباط با خانواده همسر به طور مبسوط مورد بحث قرار گرفت.
جلسة ششم در این جلسه، به تعریف نگرش و اهمیت نگرش پرداخته شد و اینکه هدف از این جلسات، تغییر یافتن نگرش است. بعد به بیان نقش ویژه امتحان الهی در تغییر نگرش به فلسفه زندگی پرداخته شد. سپس فلسفه اصلی امتحان شرح داده شد.
جلسة هفتم در جلسه آخر، به اهمیت مسائل جنسی بین همسران اشاره شد. اطلاعات لازم در زمینه اهمیت مسائل جنسی در اسلام داده شد و راهکارهایی که توسط معصومین اشاره شده مورد بحث قرار گرفت. همچنین، به بررسی اختلالات جنسی در خانمها و راههای درمان آن اشاره شد و در انتها از شرکتکنندگان پسآزمون گرفته شد.
تحلیل نتایج
جدول شاخصهای توصیفی، آزمودنیها را در روابط سالم زناشویی و ابعاد روابط سالم زناشویی و مهارتهای ارتباطی در پیشتست و پستست گروه آزمایش و کنترل مورد بررسی قرار میدهد.
جدول 2. میانگین، انحراف استاندارد نمرات آزمودنیها (N:36) در روابط سالم زناشویی و ابعاد روابط سالم زناشویی و مهارتهای ارتباطی در گروه آزمایش و کنترل
متغیر گروه میانگین انحراف استاندارد
روابط سالم آزمایش پیشآزمون
پسآزمون 06/245
33/261 63/26
74/19
کنترل پیشآزمون
پسآزمون 67/241
22/237 51/38
63/38
ارتباط عاطفی با همسر آزمایش پیشآزمون
پسآزمون 92/92
05/103 17/11
70/7
کنترل پیشآزمون
پسآزمون 32/89
56/90 64/18
98/19
تلاش برای بهبود روابط آزمایش پیشآزمون
پسآزمون 99/127
61/136 60/13
61/11
کنترل پیشآزمون
پسآزمون 39/128
23/125 39/128
30/17
نگرش مذهبی در ارتباط آزمایش پیشآزمون
پسآزمون 86/20
50/23 80/2
97/0
کنترل پیشآزمون
پسآزمون 39/20
63/19 54/2
41/2
مهارتهای ارتباطی آزمایش پیشآزمون
پسآزمون 12/46
33/56 01/13
81/11
کنترل پیشآزمون
پسآزمون 65/47
63/47 65/12
56/12
بر اساس این جدول، در روابط سالم زناشویی، میانگین پیشتست و پستست در گروه آزمایش، با هم تفاوت دارد. نمرة پستست گروه آزمایش، به نسبت نمره پیشتست افزایش یافته است. میانگین پیشتست در گروه آزمایش، 06/254 و در پستست 33/261 میباشد. بنابراین، بین پیشتست و پستست، تفاوت وجود دارد. نمرة پستست در گروه کنترل، کاهش یافته است. نمرة پیشتست در گروه کنترل، 67/241 و در پستست 22/237 میباشد. در تمامی ابعاد در پستستهاي گروه آزمایش، شاهد افزایش نمرة میانگین هستیم. میانگین ارتباط عاطفی با همسر، در پیشتست 92/92 و در پستست 05/103، میانگین تلاش برای بهبود روابط در پیشتست 99/127 و در پستست 61/136، میانگین نگرش مذهبی در ارتباط در پیشتست 86/20 و در پستست 50/23 میباشد. در گروه کنترل، در ابعاد روابط سالم نیز بین پیشتست و پستست تفاوت وجود دارد. میانگین ارتباط عاطفی با همسر، در پیشتست 32/89 و در پستست 56/90، میانگین تلاش برای بهبود روابط در پیشتست 39/128 و در پستست 33/125، نگرش مذهبی در ارتباط در پیشتست 39/20 و در پستست 63/19 میباشد. در گروه کنترل، در مهارتهاي ارتباطی نیز بین پیشتست و پستست تفاوت وجود دارد. میانگین مهارتهاي ارتباطی در گروه آزمایش، در پیشتست 12/46 و در پستست 33/56 میباشد. میانگین مهارتهاي ارتباطی در گروه کنترل در پیشتست، 65/47 و در پستست 63/47 میباشد. بهطورکلی، نمرات پسآزمون گروه آزمایش در تمامی مقیاسها، نسبت به نمرات پسآزمون در گروه کنترل افزایش قابل توجهی داشته است. علاوه بر این، نمرات پسآزمون گروه کنترل نسبت به پیشآزمون، در همین گروه تغیرات چندانی نداشته است.
در این پژوهش، پیش از تحلیل دادهها، براي بررسی همگنی واریانس متغیرها، از آزمون لوین استفاده شد. جدول 3، آزمون همگنی واریانسهاي لوین را در گروههاي آزمایش و کنترل، بر اساس متغیرهاي رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی نشان میدهد.
جدول 3. آزمون همگنی واریانسهای لوین در گروههای آزمایش و کنترل بر اساس متغیرهای رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی
متغیرها درجه آزادی نسبت F سطح F
رضایت زناشویی 25 574/2 122/0
مهارتهای ارتباطی 25 386/10 301/0
همانگونه که در جدول 3 دیده میشود، نتایج آزمون همگنی واریانسهاي گروههاي آزمایش و کنترل، در رابطه با متغیرهاي وابسته نشان میدهد که نسبت پیشآزمون و پسآزمون متغیرهاي رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی معنادار نیست. بنابراین، واریانسهاي گروه آزمایش و کنترل، یکسان است. این یافته، به پژوهشگر اجازه میدهد تا فرض کند که واریانسها برابر هستند. جدول 4، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مانکوا را بر روي میانگین نمرههاي پسآزمون رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی آزمودنیهاي گروه آزمایش و کنترل با کنترل پیشآزمون نشان میدهد.
جدول 4. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مانکوا بر روي میانگین نمرههاي پسآزمون، رضایت زناشوییِ و مهارتهای ارتباطی آزمودنیهاي گروه آزمایش و کنترل با کنترل پیشآزمون
نام آزمون مقدار F DF فرضیه dfخطا سطح معنادری
اثر پیلایی 453/0 54/6 2 30 001/0
لامبداي ویلکز 601/0 54/6 2 30 001/0
اثر هتلینگ 891/ 54/6 2 30 001/0
بزرگترین ریشه روي 891/0 54/6 2 30 001/0
جدول 4 نشان میدهد که بین گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ متغیرهاي وابسته در سطح001/0p< تفاوت معناداری وجود دارد. برایناساس، میتوان گفت: حداقل در یکی از متغیرهاي وابسته (مهارتهای ارتباطی و رضایت زناشویی)، بین دو گروه تفاوت معناداري وجود دارد. براي پیبردن به این تفاوت، دو تحلیل کواریانس در متن مانکوا انجام گرفت که نتایج آن، در جدول 4 وجود دارد. جدول 4، نتایج حاصل از تحلیل کواریانس در متن مانکوا را بر روي میانگین نمرههاي پسآزمون رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی آزمودنیهاي گروههاي آزمایش و کنترل نشان میدهد.
جدول 5. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس در متن مانکوا بر روي میانگین نمرههاي پس آزمون رضایت زناشوییِ و مهارتهای ارتباطی آزمودنیهاي گروههاي آزمایش و کنترل
متغیر وابسته مجموع مجذورات df میانگین مجذورات F سطح معناداری
رضایت زناشویی 89/2900 1 89/2900 20/480 001/0
مهارتهای ارتباطی 40/4873 1 40/4873 48/250 001/0
با توجه به مندرجات جدول 5، دیده میشود که تفاوت بین گروههاي آزمایش و کنترل در پسآزمون، از لحاظ متغیرهاي، رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی در سطح 001/0>P معنادار است. برایناساس، میتوان گفت: آموزش بسته آموزشی مبتنی بر آموزههای دینی – روانشناسی موجب افزایش رضایت زناشویی و مهارتهای ارتباطی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
بحث و نتيجهگيري
هدف از اين پژوهش، این بوده که طراحی و آموزش بسته آموزشی مبتنی بر آموزههای دینی- روانشناختی، تا چه اندازه موجب افزایش میزان روابط سالم و همة ابعاد آن و افزایش مهارتهای ارتباطی در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است. در این پژوهش، براي بررسی روابط سالم زناشویی، از مقیاس مبادلات سالم (بخشوده، 1391) استفاده شد. در رابطه با این فرضیه، یافتههای پژوهش نشان دادند که آموزش بسته آموزشی طراحی شده، مبتنی بر آموزههای دینی- روانشناختی، روابط سالم زناشویی را در بین خانمهای متأهل افزایش میدهد.
تعامل و روابط زناشویی سالم، کلید فرایند خانواده مطلوب است. به عبارت دیگر، وقتی خانوادهای از الگوهای ارتباطی مؤثر استفاده میکند، انتقال و درک روشنی از محتوا به قصد هر پیام دارد. نیازهای روانی اعضای خانواده را ارضا میکند و ارتباط زوج و شرکت در اجتماع را تداوم میبخشد (گودرزی و همكاران، 1388). رضايت زناشویي، بيانگر استحکام و کارآيي نظام خانواده است. سعادت و سلامت خانواده، به وجود ارتباطات سالم و بالنده زوجين بستگي دارد. چنانچه پاية خانواده از استحکام لازم بر خوردار نباشد، پيام منفي آن، انواع مشکلات جسمي و رواني است. در زمینه تأثیر آموزش آموزههای دینی- روانشناختی، بر ارتقا روابط سالم زناشویی، تحقیق مستقلی یافت نشد. انجام این پژوهش، گام جدیدی در این زمینه است. بر اساس نتایج اين مطالعه، در زمینه زیرمقیاسها یافتههای این پژوهش، با پژوهش فرحبخش (1385) و مارگولین (2005) همسو میباشد كه به بررسی اثربخشی زوجدرمانی، به شیوه واقعیت درمانی گلاسر پرداخت. زوجینی که به این شیوه تحت درمان بودند، روابط صمیمانه آنها با همسرشان بهبود یافته است. این پژوهش، از این جهت که شیوه درمانی موجب افزایش روابط صمیمانه بین زوجین میشود، با پژوهش حاضر همسو میباشد. مارگولین و همکاران (2008)، در کار با زوجهای مشکلداری، که دارای اسنادهای نادرست در مورد ازدواج و روابطشان بودند، نشان دادند که بازسازی شناختی موجب تغییر اسنادهای نادرست همسران و به دنبال آن، کاهش اختلاف و بهبود روابط عاطفی زناشویی شده است (قریشیان و همكاران، 1389). این پژوهش، از این جهت که آموزش موجب افزایش روابط عاطفی بین همسران میشود، با پژوهش حاضر همسو میباشد. یافتهها نشان میدهد که آموزش بسته آموزشی، بر نگرش مذهبی تأثیر نداشته است. نکتهای که محقق در زمینه عدم تأیید این فرضیه بیان میکند، مسئله نگرش و تغییر دادن سخت نگرش است. نگرش همراه با خود، عناصر شناختي، رفتاري و عاطفي را داراست. عناصر شناختي، در زمينة دادن و گرفتن اطلاعات، عناصر رفتاري در زمينه مهارتهاي آموزشي و عناصر عاطفي در زمينه تحريك احساسات و تعهدات عمل ميكنند. بنابراين، هر نگرش حاصل تركيب سه جنبه است. رويكرد در هر آموزشي، براي تغيير نگرش بايد در طول مسيري از اين سه جنبه قرار گيرد. اينكه كدام جنبه بايد تأكيد شود، به نوع نگرش، كه هدف قرار داده شده است، وابسته است. تلاشها براي تأثيرگذاري بر نگرش، در مسيري كه اين سه جنبه (دانش، رفتار، عواطف) مورد توجه قرار داشته باشند، نسبتاً تازه هستند. جالب توجه اينكه بخشهايي از نگرشها، کاملاً آگاهانه نمیباشند. وقتي فردي را ميبينيد كه با همكارش همراه با تشريك مساعي و صميمانه فعاليت ميكند، ميتوانيد تصور كنيد كه او از چگونگي كار كردن با يكديگر آگاهي دارد و مهارتهاي لازم را نيز دارد. اما قادر نخواهيد بود اظهارنظر قاطعي در مورد لايههاي زيرين عاطفي نگرش او بيان كنيد. آيا عمل فرد، در واقع و بهخوبي هماني است كه قصد انجام آن را دارد؟ آيا از صميم قلب، كار را انجام ميدهد، يا تنها وانمود به چنين كاري ميكند؟ بنابراين رفتار، در مورد دانش و مهارت سخن ميگويد، اما نميتوان مشاهده كرد كه آيا اين رفتار، مبتني بر عواطف، صميمانه و بيرياست يا خير؟ عواطف صميمانه، ميتواند مهمترين بخش هدايتكننده پشت سر هر رفتار روزمرهاي باشد (کمالی، 1386). بنابراين، آموزش بايد علاوه بر دانش و مهارت، بر جنبة عاطفي هم تمركز پيدا كند. احتمالاً یکی از علل عدم تغییر نگرش مذهبی شرکتکنندهها، محتوای بسته آموزشی است که نتوانسته است هر سه بعد را مد نظر قرار دهد. با توجه به محتوای بستة آموزشی، این بسته بُعد دانش و در درجه بعدی، بُعد عمل را مورد نظر قرار داده است. همانگونه که بیان شد، مهمترین بخش تغییر نگرش، بعد عاطفه است که تأثیرگذاری بر عاطفه در چندین جلسه محدود امکانپذیر نیست و نیازمند صرف وقت بیشتری است.
یکی دیگر از علل عدم تغییر در بُعد نگرش مذهبی، نوع پرسشنامه مورد استفاده میباشد. پرسشنامه مورد استفاده آیینهای دینی، مثل نماز، روزه را مورد بررسی قرار میدهد، اما محتوای بسته آموزشی بر اساس مفاهیم عمیق دینی طراحی شده است. تفاوت در نوع محتوای آموزشی و پرسشنامه، میتواند علت عدم تغییر در نگرش مذهبی شده باشد.
یافتههای پژوهش نشان دادند که آموزش بسته آموزشی طراحی شده، مبتنی بر آموزههای دینی- روانشناختی، مهارتهای ارتباطی را در بین خانمهای متأهل افزایش میدهد. یکی از عوامل بینفردی مؤثر بر رضایت زناشویی، الگوهای ارتباطی بین زوجین است. اهمیت توجه به الگوهای ارتباطی، نه تنها از جهت اثرگذاری آن بر میزان رضایت زناشویی، بلکه تغییر الگوهای ارتباطی، در مقایسه با دیگر عوامل تأثیرگذار در ناسازگاری زناشویی مانند ویژگیهای شخصیتی و شرایط اجتماعی و اقتصادی عملیتر میباشد (گاتمن، 1391، ص 121). مطالعههاي متعددي به نقش آموزش مهارتهاي ارتباطي و مهارتهاي زندگي در حل تعارضات زناشويي زوجين و افز ايش رضایتمندي ايشان اشاره دارد. برای نمونه، مطالعه خوشکام و همکاران (1386)، نشان داد، برنامههاي ارتباط زوجین بر بهبود روابط و سلامت رواني زوجين، در ابعاد توجه کردن به همسر، برنامهريزي براي حل مشکل و سبکهاي ارتباطي را بهبود میبخشد. همچنين، ميزان اضطراب، بيخوابي، افسردگي و نارسايي تعاملات اجتماعي زوجين را کاهش میدهد. آريتا (2008) در مطالعات خود نشان داد که آموزش افزايش تسلط زوجين، موجب به دست آوردن مهارتهاي بینفردي و افزايش رضایت زناشويي است. کساني را که به صورت طولانيمدت از ارتباط بينفردي نارضايتي داشتند، بهبود بخشيد. اوليا (1385) اظهار داشت که آموزش غنيسازي زندگی زناشويي موجب بهبود روابط جنسي، حل تعارضات، ارتباطات، توافقات مذهبي و فعاليتهاي اجتماعی و تفر يحات و بهطورکلي، رضايت زناشويي ميشود. این مطالعه از این جهت که آموزش موجب بهبود مهارتهای ارتباطی میشود، با پژوهش حاضر همسو میباشد. مطالعه وستروپ (2008) نیز بر روی شرکتکنندگان در دورة آموزشی مهارتهای ارتباطی ازدواج، با شیوه گاتمن بهبود قابل ملاحظهای را در مهارتهای ارتباطی و همچنین، پایداری آن در طول زمان را نشان داد (برازنده، 1384، ص 73).
از محدودیتهای اين مطالعه، عدم حضور همسر در کلاسهای آموزشی بود. البته پژوهشگر، با تهيه کتابچه آموزشی مطالب بحث شده در کلاس و انتقال مطالب توسط زنان به همسران خویش، سعی کرد تا حد امکان از تأثير این محدودیت بکاهد، ولی چنانچه بتوان مشارکت مردان را در آموزش فراهم کرد، شاید بتوان تأثير بيشتری دریافت کرد. تهیه الگویی از روابط سالم، برای مردان متأهل، با توجه به نیاز مردان، میتواند در ارتقا روابط سالم میان زوجین مؤثر واقع شود. از نتایج این مطالعه، میتوان در برنامهها و سياستهای آموزشی خدمات بهداشتی درمانی و سلامت خانواده و در کلينيكهای روانشناسی و مشاورهای، در بخشهای دولتی و خصوصی استفاده کرد. با توجه به اینکه، رضایت زناشویی و روابط سالم بین زوجین، تحت تأثیر عوامل مختلف فردی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و... قرار دارد، پیشنهاد میشود پژوهشهای آتی سایر جنبههای روانشناختی و متغیرهای تأثیرگذار بر این اختلال را نیز بررسی کنند.
- اصلانى، خالد، 1390، نقش مهارتهاى ارتباطى بر كارآيى خانوادگى دانشجويان متأهل، تهران، بعثت.
- اميني، ابراهیم، 1383، آئين همسرداري يا اخلاق خانواده، چ نوزدهم، تهران، نشر انديشة اسلامي.
- اولیا، نرگس، 1385، تأثیر آموزش برنامه غنیسازی بر افزایش رضایتمندی زناشویی زوجها، پایاننامه کارشناسی ارشد. اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- بخشوده، اسما و هادي بهرامیاحسان، 1391، «نقش انتظارات زناشویی و مبادلات سالم در پیشبینی رضایت زناشویی زوجین»، مطالعات اسلام و روانشناسی، ش 10، ص 27-42.
- برازنده، هدي و همكاران، 1384، رابطة معيارهاي ارتباطي و طرحوارههاي ناسازگار اوليه با سازگاري زناشويي، پاياننامه كارشناسي ارشد، مشهد، دانشگاه فردوسي.
- برنشتاين، فيليپ جي و مارسي تي برنشتاين، 1384، زناشويي درماني از ديدگاه رفتاري ارتباطي، ترجمة محسن پورعابدي ناييني و غلامرضا منشئي، چ دوم، تهران، رشد.
- بیهقی، احمدبن الحسین، 1414ق، السنن تاکبری، تحقیق عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- پروچاسکا، جیمزو جان نورکراس، 1391، نظریههای رواندرمانی، ترجمة يحيي سيدمحمدي، تهران، رشد.
- تميمي آمدي، عبدالواحد، 1373، غررالحکم و دررالکلم، ترجمة محمد خوانساری، تهران، دانشگاه تهران.
- حرعاملی، محمدبن الحسن، 1398ق، وسائلالشیعه، تهران، مکتب الاسلامیه.
- خوشکام، سمیرا و همكاران، 1386، «تأثیر آموزش ارتباط بر روابط زوجین شهر اصفهان»، تازهها و پژوهشهای مشاوره، ش 24، ص 123-136.
- رضازاده، سیدمحمدرضا، 1387، «رابطه مهارتهای ارتباطی و سازگاری زناشویی در دانشجویان»، روانشناسی معاصر، دوره سوم، ش 1، ص 43-51.
- ساعد، امید، 1387، «مکانیزم اثر معنویت بر سلامت روان»، تازههای رواندرماني، سال سيزدهم، ش 47، ص 49-53.
- سالاریفر، محمدرضا، 1387، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- صدوق، محمدبن علي، 1403ق، خصال، قم، مؤسسه نشر الاسلامي.
- عامری، فریده، 1381، بررسی تأثیر مداخلات خانوادهدرمانی راهبردی در اختلافات زناشویی، پایاننامه دکتری روانشناسی، تهران، دانشگاه تربیت مدرس.
- فرحبخش، كيومرث و همكاران، 1385، «مقايسه ميزان اثربخشي مشاوره زناشويي به شيوه شناختي اليس، واقعيت درماني گلاسر و اختلاطي از آن دو در كاهش تعارضهاي زناشويي»، پژوهشهاي مشاوره، دوره پنجم، ش 18، ص 33-58.
- قائمي امير، علي، 1373، در مكتب رسول رحمت حضرت محمد، تهران، پيام قدس.
- قريشيان، مرضيه و همكاران، 1389، «بازآموزي سبک اسنادی و رضايت زناشويي در زوجهای ايرانی»، روانشناسي تحولی، روانشناسان ايرانی، دورة ششم، ش 24، ص 329-336.
- کلینی، محمدبن یعقوب، 1413ق، اصول کافی، تهران، دارالکتب اسلامیه.
- کمالی، محمد، 1386، «تأملي در آموزش براي تغيير نگرش»، مجله درمانگر، سال چهارم، ش 13، ص 28-32.
- گاتمن، جان، 1391، چرا ازدواج موفق، چرا ازدواج ناموفق، ترجمة سیدمرتضی نظری، تهران، وزیری.
- گودرزی، محمد و همكاران، 1388، «بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد ارتباطی ستیر بر افزایش کارآیی زوجین»، تحقیقات زنان، ش 1، ص 58-75.
- مصطفوي، سيدجواد، 1385، بهشت خانواده، هماهنگي عقل و فطرت با كتاب و سنت در مسائل زوجيت، چ هفدهم، مشهد، هاتف.
- منجمیزاده، اصغر، ۱۳۹۱، بررسی رابطه بین مهارتهای ارتباطی بینفردی و میزان پذیرش اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیامنور خوراسگان، پایاننامه کارشناسی، اصفهان، دانشگاه پيامنور خوراسگان.
- نيكوي، مريم و سوسن سيف، 1382، «بررسي رابطة ديني با رضايتمندي زناشويي»، تازهها و پژوهشهاي مشاور، ش 1، ص 61-79.
- Arieta, M. T, 2008, Women s'couple relationship satisfaction: The impact of family structure and interparental conflict, Unpublished Doctoral Dissertation: Sanfrancisco University.
- Carr. A, 2010, "Research update: Evidence-based practice in family therapy and systemic consultation, Adult focused problems", Journal of Family Therapy, v 22, p. 273–295.
- Crowe. M, & Ridley. J, 2000, Therapy With couples: A behavioral-systems approach to couple relationship and sexual Problem, Second Edition, Blackwell Science.
- Goldenberg. I, & Goldenberg. H, 1996, Family Therapy: An overview. Brooks/ Cole Publishing perspective", Sex Roles, v. 52, p. 797-506.
- Tretta. L, 1999, Marital communication: the relationship between spouses' behaviors, cognitions and maritalsatisfaction.