روان‌شناسی و دین، سال یازدهم، شماره چهارم، پیاپی 44، زمستان 1397، صفحات 97-108

    پیش‌بینی سلامت‌ عمومی بر اساس عمل به اعتقادات‌ دینی و بخشودگی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ابوالقاسم یعقوبی / دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان / yaghobi41@yahoo.com
    اکبر عروتی موفق / استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه بوعلی سینا همدان
    ✍️ صفدر نبی زاده / دانشجوی دکتری روان‌شناسی تربيتي دانشگاه بوعلی سینا همدان / nabizadeh.safdar@yahoo.com
    چکیده: 
    از موضوعاتی که سلامت عمومی را تحت تأثیر قرار می دهد، اعتقادات دینی و بخشش در روابط بین فردی است. این پژوهش با هدف تبیین سلامت عمومی، بر اساس عمل به اعتقادات دینی و بخشش انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان، در سال تحصیلی 96-95 بود که از میان آنان، 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، شامل مقیاس های عمل به اعتقادات دینی، بخشودگی بین فردی و سلامت عمومی بود. یافته های حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین بخشودگی و عمل به اعتقادات دینی با سلامت عمومی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد (001/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نیز نشان داد که عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی، به طور معنا داری توان پیش بینی سلامت عمومی را دارند (001/0p<). این پژوهش، نقش اعتقادات مذهبی و بخشش در سلامت عمومی دانشجویان را مورد تأیید قرار می دهد. به نظر می رسد، این ویژگی ها می توانند در رسیدن به سلامت روانی و جسمی افراد نقش بسزایی داشته باشند.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Public Health Prediction Based on Religious Beliefs' Practice and Forgiveness
    Abstract: 
    Religious beliefs and forgiveness in interpersonal relationships are among the affecting factors on public health. Using a descriptive-correlation method, and focusing on 384 students of Hamadan Bu-Ali Sina University as the statistical population, who were selected by random cluster sampling in the academic year of 1995-96 H.Sh., this paper seeks to study the public health based on the religious beliefs' practice and forgiveness. The scales of religious beliefs' practice, interpersonal forgiveness and public health, are among the tool for collecting information in this research. The findings of Pearson correlation coefficient showed that, there is a positive and significant relationship between religious belief and forgiveness and public health (P
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     


    مقدمه
    پيچيدگي دنياي امروزي و گسترش روزافزون مشكلات موجب شده است كه سلامت و بهداشت عمومی افراد، بيش از پيش مورد تهديد قرار گيرد. از سوي ديگر، علم روان‌شناسي مي‌كوشد تا با كاركردهاي پژوهشي و كاربردي خود، سلامت افراد جامعه را ارتقاء بخشد (کشدان (Kashdan) و همکاران، 2006). شخصی که از سلامت عمومی برخوردار است، از کار و زندگی خود احساس رضایت می‌کند و مي‌تواند شرایط سخت را تحمل کند و در زمینه‌های مختلف، عملکرد بهتری داشته باشد (ر.ك: میلانی‌فر، 1382). در دهه‌های اخیر، پژوهشگران و متخصصان حوزه سلامت عمومی، به اهمیت معنویت در زندگی افراد تأکید زیادی دارند، به‌طوری‌که امروزه بسیاری از درمانگران بالینی، تمایل زیادی به استفاده از معنویت در درمان بالینی دارند (مالتبی و همکاران، 2004). یکی از دلایل این تغییر نگرش در دهه‌های اخیر، پژوهش‌هایی است که نشان می‌دهد، اعتقادات دینی و فعالیت‌های مذهبی، ارتباط مثبتی با سلامت جسم و روان دارد؛ زيرا فعالیت‌های مذهبی و معنوی، تا حد زیادی رضایتمندی فرد را از زندگی افزایش می‌دهد و در بهبود شادمانی و رضایت از زندگی مؤثر هستند (تورسن و هریس (Thoresen & Harris)، 2002). عمل به اعتقادات مذهبی و ارتباط با خدا، موجب بهبود سلامت کلی فرد می‌شود. براین‌اساس، فعالیت‌های معنوی منجر به کاهش افسردگی بالینی، کارکرد بهتر سیستم ایمنی، فشارخون پایین، حملات اضطرابی پایین و احتمال پایین ارتکاب به خودکشی می‌شود (پاپولا (Popoola)، 2011).
    گرچه نقش مذهب در رابطه با بهداشت و سلامت، سابقه‌ای طولانی دارد و در طـول هـزاران سـال، مـذهب و پزشـكي در مـداوا و كاهش رنج‌هاي انسـان، شـريك يكـديگر بـوده‌انـد. با این حال، صاحب‌نظران حوزة روان‌شناسـي مـذهب، در سطح نظري دربارة اثرات اعتقادات ديني بـر سلامت عمومی، ديدگاه‌هاي ضد و نقيضي را مورد بحث قرار داده‌اند (مالتبی و دی (Maltby & Day)، 2000). براي نمونه اوکانر و اوکانر (O’Conner) (2003)، در پژوهش خود اظهار داشتند كه نمي‌توان با قطعیت شـواهدي را يافت كه نشان‌دهندة اثر مثبت مذهب بر سلامت جسمی و روانی باشـد. اما پژوهش‌های دیگر که در این حوزه صــورت گرفــت، نشــان داد بــين اختلالات روانی بــا وابستگي مذهبي ارتباط وجود دارد (مالتبی و همکاران، 2004). در مطالعه ديگري كـه در فنلاند بر روي اقدام‌كنندگان موفق به خودكشي صـورت گرفـت، ارزيابي‌هاي كالبدشكافي روان‌شناختي نشـان داد كه اخـتلالات روانـي عميق و تاريخچه‌اي از درمان بيماري رواني، سايكوتيك و اختلال افســردگي، در ميــان خودكشــي‌كننــدگان مــذهبي، نســبت بــه خودكشي‌كنندگان غيرمـذهبي بيشـتر اسـت (سوری (Sorie) و همكاران، 1996 به نقل از برایت وایت (Braithwaite) و همکاران، 2016). از سوي ديگـر، بسياري از پژوهش‌ها نشان مي‌دهد، اصول مـذهبي ارتبـاط مثبـت و معنا‌داري با سلامت عمومی افـراد دارد (آلوز (Alves) و همکاران، 2010). همچنـين، در يك مطالعه آينده‌نگـر، بـا بررسـي نقـش مـذهب و معنويـت بر علائم افسردگي بيماران نوجوان مبتلا به اختلالات رواني، مشخص گرديد از دست دادن ايمـان و اعتقـاد مـذهبي پس از 6 مـاه، عـدم بهبود علائم افسردگي را در پي دارد (دو (Dew) و همکاران، 2010). تورسن و هریس (2002)، در مطالعات خود اظهار داشتند كه عقايد و باورهاي مذهبي بر سلامت عمومی بزرگسالان، اثر مثبتي داشته اسـت. در برخـي از پژوهش‌ها، از جمله کوئینگ (Koenig) و همکاران (1997)، پارکر (Parker) و همکاران (2003)، مشخص شد افرادی كه از اعتقادات مذهبی بـالاتري برخوردارنـد و در فعاليـت‌هـاي مـذهبي شـركت مي‌كنند، دچار افسردگي و اضطراب كمتري مي‌باشند. همچنين، يك مطالعــه بــين فرهنگــي كــه در 19 كشــور غربــي بــر روي 28085 آزمودني صورت گرفـت، نشـان داد اعتقـاد و پايبنـدي بـه مـذهب، احتمال گرايش به خودكشي را كاهش مـي‌دهـد (کوئینگ و همکاران، 2012).
    پیشینه ارتباط بین سلامت عمومی و مذهب، در بین روان‌شناسان و جامعه‌شناسان، در سال‌های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده و هنوز دربارة ماهیت اثرات مذهب بر سلامت جسمی و روانی، سؤالات بسياری مطرح است. گرچه بسياري از پژوهش‌ها، به ارتباط مثبت اعتقادات مدهبی و سلامت عمومی اشاره دارند، اما اینکه اعمال و باورهای مذهبی، چگونه می‌توانند بر سلامت کلی تأثیر مثبت داشته باشند، هنوز مورد بحث است (کوئینگ و همکاران، 2012؛ اکسلاین (Exline)، 2013). اعتقادات مذهبی، با متغیرهای زیادی در ارتباط است که در پردازش سلامت افراد تأثیر دارند. برای مثال، افرادی که به اعتقادات مذهبی پایبندی دارند، زندگی را با معناتر احساس می‌کنند و و ویژگی‌های مثبت اجتماعی بیشتری دارند (لی (Li) و همکاران، 2008).
    محققان حوزة بهداشت و سلامت، در تلاش برای بهبود وضعیت سلامت عمومی و شناخت عوامل زمینه‌ساز، مرتبط با این حوزه هستند. تنش‌ها و تجربیات منفی زندگی، بر سلامت و رضایت فرد از زندگی مؤثرند و بین درک و مقابله با تنش‌ها و مشکلات و پیامدهاي فیزیولوژیکی و رفتاري حاصل از آنها، رابطه وجود دارد. ازاين‌رو، براي دستیابی به عوامل زیربنایی مؤثر در سلامت عمومی، نیاز به تحقیقاتی است که بر جنبه‌های مثبت سلامت، به‌عنوان یک پل ارتباطی بین عوامل رفتاري، محیطی و روانی اجتماعی تمرکز کنند (ریف و سینگر (Ryff & Singer)، 2000). چگونگي مدیریت هیجانات منفی مثل (خشم، رنجش و ترس) از عوامل مرتبط با سلامت‌ است. بنابراین، ضروری است ویژگی‌هايی که موجب بهبود سلامت‌ عمومی می‌شوند، شناسایی شوند. یکی از ویژگی‌های شخصیتی مثبت، مرتبط با سلامت‌ عمومی که اخیراً مورد بررسی قرار گرفته، بخشودگی است. بخشودگی، عاملی برای برقراری مجدد ارتباط بر اساس اعتماد دوباره در نظر گرفته شده است (مک‌کالو (McCullough) و همکاران، 2001). بخشودگی، به‌عنوان تغییر میان‌فردی و اجتماعی مثبت، در مقابل خطایی است که در حوزة میان‌فردی صورت گرفته است. این تعریف، به تغییراتی اشاره دارد که می‌تواند تنها دربرگیرنده کاهش در احساسات منفی و یا کاهش احساسات منفی، همراه با افزایش احساسات مثبت باشد. در هر دو صورت، این تغییر یک تغییر مثبت است که هدف آن، ایجاد تعاملات اجتماعی مثبت‌تر است (آلمند (Allemand) و همکاران، 2007). ولکمن (Volkmann) (2009)، بیان می‌کند که بخشودگی از جمله متغیرهای روان‌شناختی مثبت است که تأثیر زیادی در بهبود روابط بین‌فردی دارد. به‌طورکلی بخشودگی، یک انتخاب آزادانه براي رها کردن انتقام و خشم نسبت به کسی است که موجب آزار شده و تلاش براي پاسخ سخاوتمندانه، دلسوزانه و همراه با مهربانی، به آن شخص است. البته بخشودگی به‌معناي انکار، تبرئه، کوچک کردن یا فراموش کردن اشتباهات آن فرد نیست (انرایت (Enright) و همکاران، 1998؛ تاک و اندرسون (Tuck & Anderson)، 2014).
    با اینکه در مقایسه با تحقیقات بلندمدت در زمینه اعتقادات مذهبی، حوزة تحقیقات در زمینه بخشودگی تقریباً جدید است و شاید پیشینه جدی ادبیات پژوهش علمی، دربارة بخشش حدود سه دهه باشد، اما جایگاه ویژه‌اي در حوزه روان‌شناسی مثبت‌گرا به‌عنوان یک راه‌حل براي کاهش تأثیرات زیانبار خطاهاي بین‌فردي و ایجاد سازگاري مثبت پیدا کرده است (تاک و اندرسون، 2014).
    نتایج پژوهش‌ها نشان داده که بخشودگی، یک مفهوم عاطفی مهم براي کاهش خشم در اختلالات مختلف است (توئیسانت (Toussaint) و همکاران، 2012). همچنین، نتایج مطالعات قبلی نشان می‌دهد که بخشودگی بین‌فردي، نه‌تنها در سلامت روان (مکاسکیل (Macaskill)، 2012؛ گرین (Green) و همکاران، 2012)، بلکه به واسطه کاهش مشکلات روان‌شناختی، در سالم زندگی کردن به‌طور‌کلی سلامت عمومی  نقش دارد (زچمیستر (Zechmeister) و همکاران، 2004). ورثینگتون (Worthington)، و همکاران (2007)، یک مدل نظري ارائه دادند که در آن عدم بخشودگی دیگران، یک عامل تنش‌زا همراه با هیجانات منفی و بخشودگی، به‌عنوان یک مهارت مقابله‌اي هیجان‌مدار محسوب می‌شود که با تأثیر مستقیم بر فرایندهاي فیزیولوژیکی و تأثیر غیرمستقیم از طریق ارتقاي عوامل تأثیرگذار در سلامتی مثل حمایت اجتماعی، کیفیت ارتباط و مذهب در پیامدهاي سلامتی نقش دارد. البته این پژوهشگران معتقدند: براي تأیید این مدل، بخصوص تأثیر بر سلامت جسمی، نیاز به پژوهش‌های طولی بیشتری می‌باشد.
    مفهوم نظري «بخشش» و سنجش مستقيم آن، نخستين‌بار به وسيله مك‌كالو و همكاران (1998) بيان شد. این پژوهشگران، نظام انگيزشي دو عاملي واكنش افراد نسبت به خطاها و اشتباه‌هاي بين‌فردي را مطرح كردند که شامل عامل اجتناب (اجتناب از تماس شخصي و جسمي با خطاكار) و عامل انتقام (جست‌وجوي انتقام يا آرزوي آسيب ديدن خطاكار) است. مك‌كالو و همكاران (1998)، از اين تمايز براي پيشنهاد سه نظامي كه به فرايند بخشش بين‌فردي كمك مي‌كنند، استفاده كردند. نخست، نظام صميميت ـ همدلي كه در آن همدلي، به‌عنوان عامل اصلي در بخشش تلقي مي‌شود. دوم، نظام نشخوار ذهني، كه در آن نشخوارهاي ذهني، كه پس از وقوع اشتباه نمايان‌ می‌شود و آشفتگي بين‌فردي را وخيم‌تر مي‌كند و براي پيش‌بيني‌ انگيزش‌هاي انتقام‌جويانه اهميت دارد. سوم، بازسازي صميميت ميان افراد كه مانع از رفتارهاي اجتنابي مي‌شود و رفتارهاي آشتي‌جويانه (مسالمت‌آميز) را تسهيل مي‌كند (مك‌كالو و همكاران، 1998).
    به‌طورکلی، بر اساس پیشینه پژوهشی بخشودگی، کسانی که روابط صمیمانه خود را حفظ می‌کنند و خطای اطرافیان را می‌بخشند، از سلامت عمومی بالاتری برخوردارند. بخشودگی، به دلیل ارتباط منفی با خشم، انتقام‌جویی و سطوح استرس و فشارخون بالا و ارتباط مثبت با همدلی و توافق‌پذیری دارد؛ تأثیرات مثبتی بر سلامت عمومی افراد به جا می‌گذارد (مالتبی و همکاران، 2008). افرادی که بخشودگی دارند، غالباً اسنادهای خود را در زمینه علیت و شخصیت فرد خاطی تغییر می‌دهند. بدین‌ترتیب، اثر نشخوار کاهش می‌یابد و هیجان‌های منفی، مثل رنجش، تلخ‌کامی، خصومت، خشم و ترس فروکش می‌کند (فینچام (Fincham) و همکاران، 2005).
    در اينجا به برخي از پژوهش‌هايي كه به بررسي رابطه بين بخشش و سلامت عمومی پرداخته‌اند، اشاره مي‌شود. براي نمونه، اوركات (Orcutt) (2006)، در پژوهش خود به اين نتيجه رسيد كه ميان بخشش و نشانگان روان‌شناختي (همچون افسردگي، اضطراب و ترس) رابطه وجود دارد. براین‌اساس، بخشيدن منجر به كاهش نشانگان روان‌شناختي، در فرد بخشنده و افزايش سلامت ‌کلی او مي‌شود. يسل‌ديك (Ysseldyk) و همكاران (2007)، در پژهش خود به اين نتيجه رسيدند كه ميان بخشش و سلامت عمومی، رابطة مثبت وجود دارد. همچنين، افراد بخشنده نسبت به افرادي كه قادر به بخشيدن اشتباه‌هاي ديگران نيستند، از سلامت بيشتري برخوردارند. در پژوهش توئیسانت و همکاران (2012)، مشاهده شد كه بخشيدن به گونه‌اي معنا‌دار با سلامت عمومی همراه است. مك‌كالو و همکاران (2006)، نشان داد‌ه‌اند كه بخشش با عصبانيت، اضطراب و افسردگي، رابطة منفي، و با مسئوليت‌پذيري، رابطة مثبت دارد. در پژوهش زندی‌پور و همكاران (1390)، ارتباط مثبت بین مؤلفه‌های مثبتی مانند بخشش، صبر و توکل با جنبه‌های مختلف سلامت‌ عمومی نشان‌ داده‌اند. بخشش، مفهومی ارزشمند است که ادیان و مذاهب مختلف نیز به آن اشاره کرده‌اند و شواهد نشان می‌دهد که مذاهب نقش مهمی در ادراک افراد از بخشودگی دارند (رای (Rye) و همکاران، 2001).
    آثار اعمال مذهبی موجب تاب‌آوری، امید، ایمان، مسئولیت شخصی، بخشش و تحمل می‌شوند و همة این مؤلفه‌ها، از نوع مکانیسم‌های دفاعی مثبت هستند (فرای (Fry)، 2003). از سوی ديگر، عمل به اعتقادات دینی به انسان آرامش می‌دهد، امنیت روانی فرد را فراهم می‌کند و پایگاه محکمی برای انسان در مقابل مشکلات ایجاد می‌کند (تورسن و هریس، 2002). بنابراین، می‌توان گفت: بین سازه‌های معنوی نظیر عمل به باورهای دینی و بخشودگی، با سلامت عمومی در افراد رابطه وجود دارد. هر چند پژوهش‌های قبلی، به ارتباط اعتقادات دینی و بخشودگی با سلامت عمومی به صورت جداگانه اشاره کرده‌اند، اما پژوهشی به طور مشخص ارتباط این متغیرها را به صورت یکپارچه، مورد بررسی قرار نداده است. ازاين‌رو، مسئله اصلی پژوهش این است که عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی، چه میزان از واریانس سلامت عمومی را پیش‌بینی می‌کنند؟
    روش پژوهش
    روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا بودند که از این جامعه، بر اساس فرمول کوکران، تعداد 384 نفر به ‌طور تصادفی خوشه‌ای انتخاب و ابزار را تکمیل کردند. در نهایت، داده‌های حاصل از پرسش‌نامه‌های 374 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. ملاک ورود به پژوهش، رضایت فردی برای شرکت در پژوهش و ملاک خروج نیز ترک پژوهش در صورت عدم رضایت بود. اطلاعات به‌‌دست‌آمده، با استفاده از روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. براي جمع‌آوری اطلاعات، از مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد)، مقیاس بخشودگی بین‌فردی و پرسش‌نامه سلامت عمومی استفاده شد.
    مقیاس عمل به باورهای دیني (معبد): این پرسش‌نامه، توسط گلزاری (1378) ساخته شده و از 25 سؤال تشکیل شده است که عمل به باورهای دینی را می‌سنجد. مقیاس معبد، از چهار خرده‌مقیاس (عمل به واجبات دینی، مستحبات، فعالیت‌های مذهبی و استفاده از مذهب در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های زندگی) ساخته شده است. هر سؤال، پنج گزینه دارد و روش نمره‌گذاری این مقیاس، از صفر تا چهار است. برای همه سؤالات کمترین حالت ممکن صفر و بالاترین حالت نمره 4 و برای کل آزمون، کمترین نمره کل صفر و بیشترین نمره کل 100 است. همچنین، این آزمون از پایایی خوبی برخوردار است. در پژوهشی که از ضریب آلفای کرونباخ برای محاسبه ضریب همسانی درونی استفاده شد، میزان آلفای کرونباخ در نمونه مورد پژوهش، 91/0 به دست آمد (حاجی‌زاده میمندی و برقمدی، 1390).
    ضریب پايايي بازآزمايي، برابر با 76/0 (001/0p<) به دست آمد. ضريب پايايي از طريق دو نيمه كردن نیز با استفاده از روش گاتمن محاسبه شد كه برابر با 90/0r= بود. از سوي ديگر، براي آزمون همساني دروني اين آزمون، ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شد. مقدار آلفای کرونباخ برابر 93/0 بود. اين نتايج، نشان‌دهندة پايايي ثبات، همساني دروني و دقت كم و بيش بالاي آزمون معبد است (گلزاری، 1378).
    پرسش‌نامه سلامت عمومي (GHQ): این آزمون، توسط گلدبرگ و هیلر (1979) ساخته شده و متشکل از 28 سؤال است. این پرسش‌نامه دارای چهار خرده‌مقیاس افسردگی، شکایات جسمانی، اضطراب و نارساکنش‌وری اجتماعی است و یک نمره کلی را به‌عنوان شاخصی از سلامت عمومی به دست می‌دهد. در پژوهشی، همبستگی آن با چک‌لیست نشانه‌های اختلالات روانی 2 محاسبه گردید و روایی آن 81/0 گزارش شده است. اعتبار این پرسش‌نامه، با استفاده از روش بازآزمایی به ترتیب 91/0 و 88/0 گزارش شده است (جعفری و همكاران، 1393).
    مقیاس بخشودگی بین‌فردی: این پرسش‌نامه، توسط احتشام‌زاده و همکاران (1389) ساخته شده و دارای 25 سؤال بوده و هدف آن، سنجش میزان بخشودگي بين‌فردي و ابعاد آن (ارتباط مجدد و كنترل انتقام‌جويي،‌ كنترل رنجش، درك و فهم واقع‌بينانه) در افراد است. طیف پاسخگویی آن، از نوع لیکرت 4 درجه‌ای است. بدین‌ترتیب، حداکثر نمره برای کل مقیاس، 100 و حداقل 25 می‌باشد. کسب نمرة بالاتر در این مقیاس، بيانگر توانایی بالا برای بخشودن خطای دیگران است. در پژوهش احتشام‌زاده و همکاران (1389) براي سنجش روایی مقیاس بخشودگی بین‌فردی، از اجرای همزمان آن با خرده‌مقیاس بخشودگی از مقیاس اصلی بخشودگی خانواده (FFS) استفاده شد که همبستگی بین این دو مقیاس، معنادار به دست آمد. این رابطه، حاکی از روایی خوب این مقیاس می‌باشد. همچنین، پایائی پرسش‌نامه یا قابلیت اعتماد آن، با استفاده از روش اندازه‌گیري آلفاي کرونباخ محاسبه شد که برای کل مقیاس 80/0 و برای خرده‌مقیاس‌های ارتباط مجدد و کنترل انتقام‌جویی 77/0، کنترل رنجش 66/0 و درک و فهم واقع‌بینانه 57/0 به دست آمد (احتشام‌زاده و همکاران، 1389).
    یافته‌هاي پژوهش
    ابتدا برای بررسی متغیرهای پژوهش، از همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن را در جدول 1 مشاهده می‌کنید.
    جدول 1. ماتریس همبستگی و میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش
    متغیر    تعداد    میانگین    انحراف معیار    1    2    3
    1. سلامت عمومی    374    572/52    511/9    1        
    2. عمل به اعتقادات دینی    374    639/62    000/13    **312/0    1    
    3. بخشودگی    374    256/80    439/15    **550/0    **238/0    1
    05/0>*p ، 01/0>**p
    نتایج جدول 1، ارتباط بین متغیرهای پژوهش را نشان می‌دهد. بر اساس نتایج سلامت‌ عمومی، با عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی ارتباط مستقیم و معناداری دارد. همچنین، نتایج نشان می‌دهد عمل به اعتقادات دینی با بخشودگی ارتباط مثبت و معناداری دارد.
    در ادامه، برای بررسی فرضیه پژوهش، از رگرسیون چندگانه استفاده شد. پيش از اجرای رگرسیون، پیش‌فرض‌های آن مورد بررسی قرار گرفت. نرمال بودن توزیع متغیر وابسته، با آزمون کلموگرف ـ اسمیرنف مورد بررسی قرار گرفت و نتیجة آن نشان داد که توزیع نرمال است (05/0P>). رابطة خطی بین متغیرهای مستقل و وابسته با نمودار پراکنش مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد، بین متغیرها رابطة خطی برقرار است. برای بررسی استقلال خطاها، از آزمون دوربین ـ واتسون استفاده شد که نتایج نشان از عدم همبستگی بین خطاها دارد (2/2D.W=، دامنة بین 5/1 تا 5/2 قابل قبول است). برای بررسی همخطی چندگانه بین متغیرهای پیش‌بین، از عامل تورم واریانس (VIF) و تحمل (Tolerance) استفاده شد که نتایج نشان داد عدم همخطی بین متغیرها برقرار است (06/1VIF= و 94/0Tolerance=، دامنة VIF کمتر از 10 و تحمل بالاتر از 1/0 قابل قبول است). نتایج تحلیل رگرسیون در جداول 2 و 3 نشان داده شده است.
    جدول 2. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیش‌بینی سلامت عمومی توسط عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی
    مدل 1    مجموع مجذورات    درجة آزادی    میانگین مجذورات    F    سطح معناداری    R    R2
    رگرسیون    512/11383    2    756/5691    447/94    000/0    581/0    337/0
    باقیمانده    039/22358    371    264/60                
    کل    551/33741    373                    
    جدول 3. ضرایب مدل رگرسیون برای پیش‌بینی سلامت عمومی توسط عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی
    مدل روش همزمان    ضرایب استاندارد نشده    ضرایب استاندارد شده    t    سطح معناداری
        B    خطای استاندارد    بتا        
    مقدار ثابت    833/18    593/9    -    263/7    000/0
    عمل به اعتقادات دینی    141/0    032/0    192/0    415/4    000/0
    بخشودگی    311/0    027/0    504/0    591/11    000/0
    با توجه به نتایج جدول 2 و مقادیر به‌دست‌آمده (447/94F=، 01/0>P) می‌توان گفت: مدل معنادار است؛ بدین‌معنا که عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی، قادر هستند میزان سلامت عمومی در افراد را تا 33 درصد پیش‌بینی کنند. نتایج جدول 3 نشان می‌دهد که از بین متغیرها بخشودگی، با ضریب بتای 504/0 توانسته بیشترین نقش را در تبیین واریانس سلامت عمومی داشته باشد. عمل به اعتقادات دینی با ضریب بتای 192/0 به‌عنوان متغیر بعدی، توانسته در تبیین سلامت‌ عمومی نقش داشته باشد.
    بحث و نتیجه‌گیری
    اين پژوهش، با هدف پیش‌بینی سلامت ‌عمومی، بر اساس عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای بخشودگی و عمل به اعتقادات دینی، به طور معناداری توان پیش‌بینی سلامت ‌عمومی را دارند. در زمینه ارتباط اعتقادات دینی و سلامت ‌عمومی، نتایج این پژوهش با یافته‌های روف (Roff) و همکاران (2013)، کوئینگ و همکاران (2012)، آلوز و همکاران (2010)، ابورایا (Abu-Raiya) و همکاران (2016)، بیانی و همکاران (1387)، کجباف و رئیس‌پور (1387) همسو است.
    در تبيين اين يافته، بر اساس نظر روف و همکاران (2013) مي‌توان‌ گفت: افرادی كه عمل به اعتقادات مذهبی بیشتری دارند، از گرايش‌ها و باورهاي مذهبي خود، به‌عنوان تعديل‌كنندة مشکلات و استرس‌ها استفاده مي‌كنند. اين باور مذهبي روي ارزيابي اوليه آنها از حوادث و رخدادهاي زندگي تأثير مي‌گذارد. به عبارت ديگر، افرادی كه مذهبي هستند، حوادث منفي زندگي را داراي كمتر تهدیدکننده ارزيابي نموده و به توانايي مقابله خود با حوادث خوش‌‌بینانه نگاه مي‌كنند. علاوه بر اين، مي‌توان گفت: کسانی که اعتقاد قوی‌تری دارند، معني خاصي در حوادث منفی پيدا مي‌كنند كه موجب استفاده از راهبردهاي مقابله سازگارانه مي‌شود. در اين پژوهش مشخص شد، کسانی که عمل به اعتقادات مذهبی در آنها بیشتر است، از سلامت کلی بیشتری برخوردارند. چنانچه شرایطی فراهم شود که فرد بتواند، مذهب را در چارچوب و ساختار شناختی و عاطفی خود درونی کند و از سطح باور به سطح عمل، به اعتقادات مذهبی انتقال دهد، چنین مذهبی می‌تواند انسجام فرد را تضمین کرده و این توانمندی را در فرد ایجاد کند که زمینه‌های بروز اختلالات روانی را از بین برده و فرد را به سوی کمال و رشد و سلامت عمومی هدایت کند. به عبارت ديگر، افرادي كه اعمال مذهبی دارند، قادرند حوادث و رخدادهاي فشارزاي زندگي را به‌عنوان فرصت‌هايي براي رشد مثبت خود ببينند. اين ارزيابي، تأثير مثبتي بر رفتارهاي مرتبط با سلامت عمومی آنان دارد.
    کوئینگ و همکاران (2012) معتقدند: اعتقادات مذهبی به افراد در پردازش شناختي كمك می‌كند. بر مبناي اين نظريه، مي‌توان گفت: درون‌مایه‌های‌ مذهبي مي‌تواند بر رفتارهاي مرتبط با سلامت جسماني و رواني اثرگذار باشد. اين شاخصه، مي‌تواند بر شيوه‌هاي رويارويي با رويدادها و موقعيت‌ها اثر داشته باشد و چگونگي مقابله آنها با رويدادهاي فشارزا را تحت تأثير قرار دهد. در نهايت، مي‌توان گفت: اين يافته‌ها با آموزه‌هاي ديني اسلامی نيز همسو است؛ به اين معنا كه افراد داراي اعتقادات مذهبی موقعيت‌هاي فشارزاي زندگي را برنامه و تدبيري الهي كه گريزي از آن نيست، تلقي نموده و معتقدند: خداوند خیرخواه آنها بوده و به آنها آسيبي نمي‌رساند (يونس: 109)، همچنين مطمئن هستند كساني كه شكيبايي كنند و تقوا پيشه كنند، خداوند پاداشي عظيم به آنها اعطا مي‌نمايد (هود: 11).
    در زمینه ارتباط بخشودگی با سلامت عمومی، نتایج اين پژوهش با یافته‌های بری و ورثینگتون (2001)، مالتبی و همکاران (2004)، توئیسانت و همکاران (2012)، گرین و همکاران (2012)، اختر (Akhtar) و همکاران (2017)، ابراهیمی و همکاران (1381) همسو است. در تبيين اين يافته، بر اساس نظر گرین و همکاران (2012) مي‌توان گفت: افرادي كه در روابط بين‌فردي خود گذشت بيشتري دارند، استرس‌هاي ناشي از روابط بين‌فردي را به طور كمتري تجربه مي‌كنند. در نتيجه، اختلالات جسماني و روانی به طور كمتري مشاهده مي‌شود. همچنين، افرادي كه بيشتر گذشت مي‌كنند، روابط بين‌فردي باثباتی را برقرار مي‌كنند كه حمايت اجتماعي و احساس امنيت، از جانب ديگران مي‌تواند موجب كمتر شدن احتمال اختلالات رواني شود. سلامت عمومی به طور گسترده شامل عملكردهاي جسماني، رواني، اجتماعي و معنوي مي‌باشد. عوامل مختلفي وجود دارد كه بر اين گستره تأثيرگذار است. افرادي كه گذشت بيشتري را نشان مي‌دهند، روابط بين‌فردي متعارض را به راحتي تسهيل مي‌كنند، ارتباطات سالم‌تري را تجربه مي‌كنند و عملكردهاي اجتماعي مطلوبتري دارند. كساني كه با آگاهي بالا مي‌توانند فرد خاطي را ببخشند، تبلور اعتقادات معنوي خود را در زندگي اجتماعي به طور بارزتري مشاهده مي‌كنند.
    در آموزه‌های اسلامی و قرآن، بر نقش بخشش در سلامت عمومی تأکید بسياری شده است. البته هرچند قرآن كريم مستقيماً اصطلاح سلامت رواني را مطرح نمي‌كند، اما در قرآن، بخشش به كاهش خشم (آل‌عمران: 134)، كه مقدمه بخشش است و افزايش صلح و دوستی (شوري: 40)، افزايش قدردانی فرد خطاكار (بقره: 52)، كاهش سختي (بقره: 187) و مصيبت (شوري: 30) موجب مي‌شود كه سلامتی کلی فرد و حركت به سمت انسانِ كامل تكميل شود. آیة «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (يونس: 62)؛ می‌تواند مصداق خوبی برای سلامت عمومی افراد بخشنده باشد.
    همچنین، می‌توان گفت: بخشش يكي از فرايندهاي روا‌ن‌شناختي و ارتباطي، براي افزايش سلامت ‌عمومی و بهبود آزردگي است كه لازمة رشد ارتباطي، عاطفي، روحاني، و جسماني انسان است و بر بيشتر شاخص‌های سلامت ‌کلی، كه در افزايش خشنودي از زندگي و روابط بين‌فردي مؤثر هستند، تأثير مي‌گذارد. ازاين‌رو، با درك ماهیت بخشش، مي‌توان به افراد كمك كرد تا سلامت عمومی خود را حفظ كنند؛ زيرا كوتاهي در بخشش، ممكن است به افزايش سطح آسيب‌هاي رواني كمك كند، يا منجر به دشوار‌ی‌هايي در حفظ يا بهبود سلامت فرد، در دوره‌هاي بعدي زندگي شود. بخشش، تلاش برای آزادی از احساس گناه برخاسته از خشم است. تمايل به بخشيدن، با اين اميد است كه بخشش، درد ناشي از آنچه را كه تجربه شده است، التيام خواهد داد و آن را حل خواهد نمود. بخشش، به‌عنوان يكي از جنبه‌هاي مهم سلامت عمومی به‌شمار می‌رود. افرادي كه از سلامت کلی برخوردارند، كساني هستند كه با خود، اطرافیان و محیط سازگاری دارند (مک‌فارلند (McFarland) و همکاران، 2012).
    در نتیجه‌گیری این بحث می‌توان گفت: شاخصه‌هایی مانند بخشش و داشتن اعتقادات مذهبی، در سلامت عمومی فرد نقش مهمی دارند. ازآنجاکه فايده كاربرد آگاهانه بخشيدن، دستيابي به بهبود اختلافات در زمينه‌هاي مختلف زندگی است و اعتقادات مذهبی نیز مي‌تواند بر شيوه‌هاي رويارويي با موقعيت‌ها اثر مثبت داشته باشد و چگونگي مقابله با رويدادهاي فشارزا را تحت تأثير قرار دهد، استفاده از سازه‌هایی مانند بخشش و اعتقادات مذهبی، می‌تواند در بهبود سلامت عمومی افراد تأثیر بسزایی داشته باشد.
    از جمله محدودیت‌های پژوهش، در نظر نگرفتن عوامل جمعیت‌شناختی مانند جنس، قومیت و پایگاه اقتصادی نمونه مورد نظر بود که اگر تحلیل به تفکیک این متغیرها بررسی می‌شد، شاید یافته‌های پژوهش تحت تأثیر قرار می‌گرفت. محدودیت دیگر، به نمونه برمی‌گردد که شامل دانشجویان می‌شود و تعمیم نتایج را محدود به این جامعه می‌کند. با توجه به ارتباط معنادار اعتقادات مذهبی و بخشودگی با سلامت عمومی در این پژوهش، پیشنهاد می‌شود که در زمینة آموزش بخشودگی و عمل به اعتقادات مذهبی به صورت کاربردی در نظام‌های آموزشی، توجه ویژه‌ای لحاظ گردد و همایش‌ها و کارگاه‌های ویژه و تخصصی در این حوزه برگزار گردد. همچنین، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های بعدی برای تبیین بهتر سلامت عمومی، علاوه بر متغیرهای این پژوهش، متغیرهای دیگری مانند صبر و خوش‌بینی نیز مورد بررسی قرار گرفته شود. پیشنهاد دیگر اینکه، پژوهش بر رده‌های سنی مختلف انجام شود، تا تفاوت‌های سنی در کسب نتایج مشخص گردد.

     

    References: 
    • احتشام‌زاده، پروین و همکاران، 1389، «ساخت و اعتباريابي مقياسي براي سنجش بخشودگي بين‌فردي»، مجله روان‌پزشكي و روان‌شناسي باليني ايران، سال شانزدهم، ش 4، ص 443-455.
    • بياني، علي‌اصغر و همکاران، 1387، «بررسي رابطه جهت‌گيري مذهبي با اضطراب و افسردگي در دانشجويان»، مجله علمي پژوهشي اصول بهداشت روانی، ش 39، ص 209-214.
    • جعفری، عیسی و همكاران، 1393، «رابطه عمل به باورهای دیني و بهزیستي معنوی با سلامت عمومي و شیوه‌های مقابله در سربازان وظیفه»، مجله طب نظامی، سال شانزدهم، ش 4، ص 191-196.
    • حاجی‌زاده میمندی، مسعود و مهدي برغمدی، 1390، «بررسی رابطه بین عمل به اعتقادات دینی و رضایت از زندگی در سالمندان»، مجله سالمندی ایران، سال پنجم، ش 1، ص 87-94.
    • زندی‌پور، طیبه و همكاران، 1390، «بررسي رابطه ويژگي‌هاي شخصيتي، بخشش و سلامت ‌روان در زوج‌هاي مراجعه‌كننده به مراكز بهداشت گچساران»، جامعه‌شناسي زنان، سال دوم، ش 2، ص 1-18.
    • كجباف، محمدباقر و حفيظ‌‌الله رئيس‌پور، 1387، «رابطه بين نگرش مذهبي و سلامت روان در بين دانش‌آموزان دبيرستان‌هاي دخترانه اصفهان»، مطالعات اسلام و روان‌شناسي، سال اول، ش 2، ص 31-43.
    • گلزاري، محمود، 1378، تهية ابزارهايي جهت سنجش عمل به باورهاي ‌ديني و انواع حيا و بررسي رابطة دينداري و حياء با ويژگی‌هاي شخصيتي و سلامت روان، گزارش نهايي طرح پژوهشي، تهران، دانشگاه علامه طباطبائي.
    • میلانی‌فر، بهروز، 1382، بهداشت روانی، چ هشتم، تهران، قومس.
    • Abu-Raiya, H. I, et al, 2016, Religion as problem, religion as solution: religious buffers of the links between religious/spiritual struggles and well-being/mental health, Qual Life Res, n. 25, p. 1265-1274.
    • Akhtar, S, et al, 2017, Understanding the Relationship Between State Forgiveness and Psychological Wellbeing: A Qualitative Study, J Religion Health, n. 56, p. 450–463.
    • Allemand, M, et al, 2007, The role of trait forgiveness and relationship satisfacon in epistiodic forgiveness, Journal of Social and Clinical Psychology, 26(2), p. 199-217.
    • Alves, R.R, et al, 2010, The Influence of Religiosity on Health, Cien Saude Colet, 15(4), p. 2105-2111.
    • Anderson, M.A, 2006, The relationship among resilience, forgiveness, and anger expression in adolescents. Available from: http://digitalcommons.library.umaine.edu/etd/416.
    • Berry, J. W, & Worthington, E. L, 2001, Forgiveness, relationship quality, stress while imagining relationship events, and physical and mental health, J Couns Psychol, n. 48, p. 447-455.
    • Braithwaite, S. R, et al, 2016, Trait forgiveness and enduring vulnerabilities: Neuroticism and catastrophizing influence relationship satisfaction via less forgiveness, Personality and Individual Differences, n. 94, p. 237–246.
    • Dew, R. E, et al, 2010, Prospective Study of Religion/Spirituality and Depressive Symptoms Among Adolescent Psychiatry Patients, J Affect Disorder, 120(1-3), p. 149-157.
    • Enright, R. D, et al, 1998, The psychology of interpersonal forgiveness, In: Enright RD, North J. (editors). Exploring forgiveness. Madison, WI: University of Wisconsin; 46-62.
    • Exline, J. J, 2013, Religious and spiritual struggles. In K. I. Pargament, J. J. Exline, & J. W. Jones (Eds.), APA handbook of psychology, religion, and spirituality (v. 1, p. 459–475). Washington, DC: American Psychological Association.
    • Fincham, F. D, & Beach, S. R. H, 2005, Transgression severity and forgiveness: different moderators for objective and subjective severity, Journal of Social and Clinical Psychology, n. 24, p. 860–875.
    • Fry, L.W, 2003, Toward a theory of spiritual leadership, Leadership Quart, 14(6), p. 693-727.
    • Green, M, et al, 2012, Positive affect, negative affect, stress, and social support mediators of the forgiveness-health relationship, J Soc Psychol, 152(3), p. 288-307.
    • Kashdan, T. b, et al, 2006, Social anxiety and posttraumatic stress in combat veterans: relations to well being and character strengths, Behavior Research And Therapy, n. 144, p. 61-83.
    • Koenig, H. G, et al, 1997, Modeling the Crosssectional Relationships between Religion, Physical, Social Support, and Depressives, Am J Geriatr Psychiatr, 5(2), p. 131-143.
    • Koenig, H. G, et al, 2012, Handbook of religion and health, 2nd ed. New York: Oxford University Press.
    • Li, H, et al, 2008, Variables Predicting the Mental Health Status of Chinese College Students, Asian Journal of Psychiatry, n. 1, p. 37-41.
    • Macaskill, A, 2012, Differentiating dispositional self-forgiveness from other forgiveness: Associations with mental health and life satisfaction, J Soc Clin Psychol, 31(1), p. 28-50.
    • Mccullough, M. E, & et al, 2001, Forgiveness: who does it and how do they do it? Current direction in psychological science, 10(4), p. 11-23.
    • Maltby, J, & Day, L, 2000, Depressive Symptoms and Religious Orientation: Examining the Relationship Between Religiosity and Depression Within the Context of Oter Correlates of Depression, Pers Invid Differ, 28(2), p. 383-393.
    • Maltby, J, et al, 2004, Forgiveness and mental health variables: Interpreting the relationship using an adaptational-continuum model of personality and coping, Personality and Individual Differences, n. 37, p. 1629–1641.
    • Maltby, J, et al, 2008, Personality predictors of levels of forgiveness two and a half year after the transgression, Journal of Research in Personality, n. 42, p. 1088-1094.
    • Mc Cullough, M. E, et al, 2006, Writing about the benefits of an lnterpersonal transgression facilitates forgiveness, Journal Counseling and Clinical Psychology, 74(5), p. 887-897.
    • McCullough, M. E, et al, 1998, Interpersonal forgiving in close relationships II: Theoretical elaboration and measurement, J Pers Soc Psychol, 75(6), p. 1586-1603.
    • McFarland, M. J, et al, 2012, Forgiveness of others and health: Do race and neighborhood matter? The Journals of Gerontology Series B: Psychological and Social Sciences, n. 67, p. 66–75.
    • O’Conner, D. B, & O’Conner, C.R, 2003, Religiosity, Stress and Psychological Distress: No Evidence for an Association Among Undergraduate Students, Per Indiv Differ, 34(2), p. 211-217.
    • Orcutt, H, 2006, The prospective relationship of interpersonal forgiveness and psychological distress symptoms among college women, Journal of Counseling Psychology, n. 53, p. 350-361.
    • Parker, M, et al, 2003, Religiosity and Mental Health in Southern, Community-Dwelling Older Adults, Aging Mental Health, 7(5), p. 390-397.
    • Popoola, E.O, 2011, Intrinsic spirituality and post-traumatic stress disorder: A focus on the Canadian forces [dissertation]: University of Phoenix.
    • Roff, L. L, et al, 2013, Depression and religiosity in African American and white community-dwelling older adults, Journal of Human Behavior in the Social Environment, n. 10, p. 175-189.
    • Rye, M. S, et al, 2001, Evaluation of the psychometric properties of two forgiveness scales, Current Psychology, 20(3),p. 260-277.
    • Ryff, C. D, & Singer, B, 2000, Interpersonal flourishing: A positive health agenda for the new millennium, Pers Soc Psychol Rev, 4(1), p. 30-44.
    • Thoresen, C. E, & Harris, A. H, 2002, Spirituality and health: what's the evidence and what's needed? Ann Behav Med, 24(1), p. 3-13.
    • Toussaint, L. L, et al, 2012, Forgive to live: Forgiveness, health, and longevity, J Behav Med, n. 35, p. 375-386.
    • Tuck, I, & Anderson, L, 2014, Forgiveness, flourishing, and resilience: The influences of expressions of spirituality on mental health recovery, Ment Health Nurs, n. 35, p. 277-282.
    • Volkmann, J. R, 2009, A Longitudinal Analysis of the Forgiveness Process in Romantic Relationships, Phd dissertation, George Mason University.
    • Worthington, E. L, et al, 2007, Forgiveness, health, and well-being: A review of evidence for emotional versus decisional forgiveness, dispositional forgiveness, and reduced un forgiveness, J Behav Med, v. 30, p. 291-302.
    • Ysseldyk, R, et al, 2007, Rumination: Bridging a gap between forgivingness, vengefulness, and psychological health, Personality and Individual Differences, n. 42,p. 1573–1584.
    • Zechmeister, J. S, et al, 2004, Don’t apologize unless you mean it: An empirical investigation of determinants of forgiveness, J Soc Clin Psychol, n. 23, p. 532-564.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    یعقوبی، ابوالقاسم، عروتی موفق، اکبر، نبی زاده، صفدر.(1397) پیش‌بینی سلامت‌ عمومی بر اساس عمل به اعتقادات‌ دینی و بخشودگی. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 11(4)، 97-108

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوالقاسم یعقوبی؛ اکبر عروتی موفق؛ صفدر نبی زاده."پیش‌بینی سلامت‌ عمومی بر اساس عمل به اعتقادات‌ دینی و بخشودگی". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 11، 4، 1397، 97-108

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    یعقوبی، ابوالقاسم، عروتی موفق، اکبر، نبی زاده، صفدر.(1397) 'پیش‌بینی سلامت‌ عمومی بر اساس عمل به اعتقادات‌ دینی و بخشودگی'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 11(4), pp. 97-108

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    یعقوبی، ابوالقاسم، عروتی موفق، اکبر، نبی زاده، صفدر. پیش‌بینی سلامت‌ عمومی بر اساس عمل به اعتقادات‌ دینی و بخشودگی. روان‌شناسی و دین، 11, 1397؛ 11(4): 97-108