روان‌شناسی و دین، سال یازدهم، شماره اول، پیاپی 41، بهار 1397، صفحات 63-76

    رابطه‌ی روان‌بنه‌های ناسازگار اولیه، ویژگی‌های شخصیتی و صفت اخلاقی حرص

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ جواد ترکاشوند / دانشجوي دکتري روان‌شناسي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني / torkashj@gmail.com
    محمد زارعی توپخانه / دانشجوي دکتري روان‌شناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / mohammad1358z@gmail.com
    عباسعلی هراتیان / دانشجوي دکتري روان‌شناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / a.haratiyan@gmail.com
    محمدرضا احمدی محمدآبادی / استاديار روان‌شناسي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني / m.r.ahmadi313@gmail.com
    چکیده: 
    هدف این پژوهش، بررسی رابطه‌ی بین روان بنه های ناسازگار اولیه، ویژگی های شخصیتی و حرص است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بودند. از این جامعه، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به پرسش نامه های روان بنه های ناسازگار اولیه، پرسش نامه پنج عاملی شخصیتی و مقیاس اسلامی حرص- قناعت پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که همه‌ی حوزه های روان بنه های ناسازگار اولیه و زیرمقیاس روان آزردگی، ارتباط مثبت و معنادار و زیرمقیاس های برون گرایی، تجربه پذیری، موافق بودن و با وجدان بودن رابطه منفی و معناداری با حرص دارند. همچنین، زیرمقیاس های بریدگی و طرد، موافق بودن و محدودیت های مختل، توانایی تبیین بخش معناداری از واریانس حرص را دارند. نتایج پژوهش، گویای اهمیت توجه والدین به نظام تربیتی فرزندان و تمرکز درمانگران و مشاوران اخلاقی بر زیربناهای عمیق این صفت اخلاقی است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Relationship among Early Maladaptive Schemas, Personality Traits and the Moral Trait of Greed
    Abstract: 
    The purpose of this study was to investigate the relationship between early maladaptive schemas, personality traits and greed. This research was a descriptive correlational study and its statistical population included all Islamic Azad University of Khomein students from which 384 students were selected through multistage random sampling. The participants responded to the early maladaptive schema questionnaire, five personality questionnaire, and the Islamic scale of greed-contentment. Data were analyzed using pearson correlation coefficient and stepwise regression. The results showed that all areas of early maladaptive schemas and and subscale of neuroticism have a positive and significant relationship with greed, and the subscales of extroversion, openness to experience, agreeableness and conscientiousness have a negative and significant relationship with greed. Also, the subscales of dettachment and exclusion, agreeableness and disruptive constraints have the ability to explain a significant part of the variance of greed. The results of the research indicate the importance of parents' attention to the educational system of their children and the focus of therapists and moral advisers on the deep foundations of this moral attribute.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    «اخلاق» جمع «خُلْق» و به ‌معناي نيرو و سرشت باطني انسان است که تنها با ديدة بصيرت و غيرظاهر قابل درک است (راغب اصفهاني، 1340، ص 159). «خُلق»، صفت نفساني راسخ را مي‌گويند که انسان، رفتارهاي متناسب با آن را بي‌درنگ، انجام مي‌دهد (همان). اين حالت استوار دروني، ممکن است در فردي به صورت طبيعي، ذاتي و فطري وجود داشته باشد. منشأهاي ديگر خلق، وراثت و تمرين و تکرار است (تجليل و ايرانمنش، 1390) اين صفت راسخ دروني، ممکن است «فضيلت» و منشأ رفتار خوب باشد و يا «رذيلت» و منشأ کردار زشت (همان).
    همچنين مباحث اخلاقي، از مهم‌ترين خاستگاه‌هاي پژوهش‌هاي روان‌شناختي در اسلام است. با گسترش نابهنجاري‌هاي رفتاري و اخلاقي، امروزه استفاده از آموزه‌هاي ديني در فرايند مشاوره و روان‌درماني، توجه روان‌شناسان بسياري را به خود جلب كرده و مطالعات بسياري در اين زمينه صورت گرفته‌است (ولي‌زاده و آذربايجاني، 1389، ص 46). در اين ميان، ويژگي‌هايي (رذايل اخلاقي) كه موجب اختلال در كاركرد فردي و اجتماعي مي‌شوند و گاه حتي سلامت جسمي ‌و رواني وي را به خطر مي‌اندازند، اهميت ويژه‌اي دارند. از جمله آنها، «حرص» مي‌باشد. در آيات، روايات و منابع اخلاقي به مفهوم حرص، بسيار توجه شده است. چنان‌كه به عنوان دومين صفت از صفات رذيله، پس از تكبر، نام برده شده است (مكارم شيرازي، 1378، ص 81). در حديثى از امام سجاد نقل شده که فرمود:
    گناهان، سرچشمه‌هايى دارند، اولين سرچشمه گناه و معصيت پروردگار، تکبر است که گناه ابليس بود و به خاطر آن از انجام فرمان خدا امتناع کرد و تکبر ورزيد و از کافران شد و سپس حرص بود که سرچشمه گناه [به معناي ترک اولى] از ناحيه آدم و حوا شد (قمي، 1416ق، ذيل الكبر، ص 400 و 401).
    راغب اصفهاني در توصيف لغوي، «حرص» را در اصل به معني فشردن لباس به هنگام شستشو به وسيله کوبيدن چوب مخصوصي بر آن مي‌داند (مكارم شيرازي، 1378، ص 96). البته به معاني متفاوت ديگري نيز آمده است. از جمله آزوَر شدن، ولع، طمع، آزور کردن (دهخدا، 1377، ج 6، ذيل حرص)، آز، آزمندي، شره (معين، 1388، ج 1، ذيل حرص)، زياده‌خواهي، افزون‌طلبي، خشم (عاميانه) (عميد، 1391، ج 2، ذيل حرص)، مشتاق منفعت (فراهيدي، 1405ق، ذيل حرص)، زياده‌روي در ميل (ابن‌فارس، 1390، ص 219)، اراده و خواست شديد مطلوب (ابن‌منظور، 1408ق، ج 3، ذيل حرص؛ راغب اصفهاني، 1380، ذيل حرص)، به مفهوم شدت علاقه به چيزي، يا طلب چيزي با جديت و كوشش (صدر حاج سيدجوادي و همكاران، 1376، ص 215)، خواستن و تمايل بسيار زياد به چيزي (حداد عادل، 1388،‌ ج 13، ص 19).
    در تبيين اصطلاح «حرص»، علماي اخلاق آن را از رذايل اخلاقي و متعلق به قوه شهويه مي‌دانند (مكارم شيرازي، 1378، ص 96). نراقي مي‌گويد: «حالت و صفتى است نفسانى كه آدمى را بر گرد آوردن آنچه بدان نياز ندارد، بر مى‏انگيزد، بى‏آنكه به حد و مقدار معينى اكتفا كند و آن نيرومندترين شاخه‏هاى دوستى دنيا و مشهورترين انواع آن است» (نراقي، 1387، ص 137). نراقي نيز آن را صفتى رواني مي‌داند كه آدمى را وامى‏دارد بر جمع نمودن زايد از آنچه احتياج به آن دارد. اين صفت، يكى از شعب حب دنيا و از جمله صفات مهلكه است (نراقي، 1377، ص 395). حرص يا آز، يک حالت دروني است که انسان را به تجسس دائمي ثروت و نفع مادي‏ وامي‌دارد، به‌طوري‌که امور مالي، همچون قطبي مي‌شود که افکار و تلاش‌ها و کوشش‌ها بر محور آن‏ دور مي‌زند (موسوي، 1341، ص 29).
    در روايات اخلاقى، گاهى از الفاظ و اصطلاحاتى استفاده شده است كه معنايى نزديك به حرص دارد، يا ناظر به لوازم و نتايج آن است. مثل شُحّ، شَرَه و نَهمَه (نهج‌البلاغه، نامه 53؛ ابن‌بابويه، 1362، ص 53 و 176؛ همو، 1361، ص 244) و اصطلاحات «طَلَبُ الدُّنيا»، «جَمْعُ المال» و «طُولُ الْاَمَل» (همو، 1368، ص180؛ همو، 1363، ج 2، ص 39؛ همو، 1362، ج 1، ص 51). با اين‌ حال، در برخى روايات، اصطلاحات ياد شده در عرض حرص و به عنوان رذيله‌اى مستقل مطرح شده‌اند. از جمله آرزوهاى دور و دراز كه به همراه حرص از نتايج دنيادوستى معرفى شده است (طبرانى، 1404ق، ج 10، ص 163؛ ابن‌بابويه، 1363، ج 1، ص 276 و 277). هلوع (معارج: 19) نيز از متراف‌هاي حرص دانسته شده است (حداد عادل، 1388، ج 13، ص 19). البته دليلي وجود ندارد که‏ اصل علاقه شديد به چيزي، همه جا مذموم‏ باشد. مذمت تنها به ملاحظه لواحق و آثار و خصوصيات است و انحراف آن از مسير حد مشروع مورد نکوهش و مذمت است (حقاني زنجاني، 1361، ص 21). در كتاب‌هاى اخلاقى، حرص در برابر قناعت قرار گرفته شده است (نراقى، 1387، ص 105؛ غزالى، 1368، ص 231).
    به علت فقدان ابزار سنجش اين صفت، پژوهشي در حوزة روان‌شناسي بومي و غيربومي انجام نشده است. تنها تلاش پژوهشي نزديك به اين موضوع، توسط محمدي (1382) دربارة مفهوم «قناعت» انجام گرفت. محمدي، منظور از قناعت را رضايتمندي به سرنوشت و دوري از حرص و طمع در قلمروهاي خرج و خوراك، لباس و مسكن و ... مي‌داند (محمدي، ‌1388، ص 160). نتايج نشان داد كه ميانگين نمرات مردان و زنان در دو عامل از عوامل چهارگانه قناعت (تجمل‌گرايي و گستره قناعت)، با هم تفاوت چشمگيري دارند؛ به اين معنا كه مردان كمتر تجمل‌گرا هستند و در اين عامل، از قناعت بيشتري برخوردارند و در گستره قناعت بعكس است (همان، ص 163).
    در متون ديني، به برخي از همبسته‌هاي حرص اشاره شده است، از جمله ترس از فقر و ناداري (کليني، 1407ق، ج 8، ص 23؛ حقاني زنجاني، 1361، ص 32)، نفاق (ورام بن أبي فراس، 1410ق، ج 2، ص 122)، نشخوار ذهني درباره طول عمر (ابن‌شعبه حرانى، 1404ق، ص 410)، احساس حقارت (نوري، 1408ق، ج 12، ص 62)، احساس فقر (ليثي واسطي، 1376، ص 22)، بدبيني نسبت به خدا (ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 62)، نارضايتي از وضع موجود (همان، ص 69)، آرزوهاي دور و دراز (غزالى، 1368، ص70 و 71)، دنيادوستي (نراقى، 1387، ص 105)، غفلت از ياد خدا (بي‌نام، 1400ق، ص 107)، نااميدي از خدا (ابن‌شعبه حرانى، 1404ق، ص 8)، فراموشي قيامت و مرگ (نهج‌البلاغه، 1414ق، ص 536؛ ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 69؛ حاكم نيشابورى، 1406، ج 4، ص 324)، احساس كاذب نيازِ غالباً مالي (كليني، 1407ق، ج 2، ص 416 و 148)، اعتقاد ضعيف به روزي مقدر (ابن‌بابويه، 1362، ج 2، ص 450)، اندوه (كليني، 1407ق، ج 2، ص 134؛ نوري، 1408ق، ج 12، ص 60)، زيان جسمي (همان)، رنج بي‌پايان (همان، تميمي‌آمدي، 1366، حديث 982)، ترس (نوري، 1408ق، ج 12، ص 60)، خستگي بدون‌استراحت، حساب و كتابي كه آرامش [دنيوي و أخروي] را حاصل نمي‌كند، كيفري [دنيوي و أخروي] كه راه فراري از آن نيست (همان)، بخل و قطع ارتباط با نزديكان (پاينده، 1382، ص 353)، زياده‌خواهي (نهج‌البلاغه، ص 423)، از دست دادن آرامش (ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 69)، از دست دادن ايمان (همان)، ضايع شدن عمر (غزالى، 1368، ص 71)، ظلم (طبرانى، 1404ق، ج 22، ص 78؛ ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 176) و عدم توكل به خدا (نوري، 1408ق، ج 12، ص 60).
    در سال‌هاي اخير، روان‌شناسي اخلاق و رويكرد روان‌شناسي مثبت، عهده‌دار تحقيق در زمينه اخلاق شده‌اند و به دستاوردهايي نيز نائل گشته‌اند. اما اين تلاش‌ها اغلب معطوف به برخي ويژگي‌هاي مثبت اخلاقي يعني فضائل بوده و رذائل، هنوز جايگاه مناسب خود را در روان‌شناسي نيافته‌اند. سليگمن (Seligman) (2002) در ادامه توصيف يک بسته درماني مثبت‌گرا دربارة اشتغال متذکر مي‌شود كه پول بيشتر شادي‌ها را تضمين نمي‌کند. مايرز (Myers) (2004) هم معتقد است: اکر مردم دريابند که شادي پايدار از موفقيت مادي حاصل نمي‌شود، شادمان‌تر مي‌شوند (مگيار- موئي (Magyar-Moe)، 2009، ‌ص 209). اسنايدر (Snyder) و لوپز (Lopes) معتقدند: درمانگران موظفند به مراجعان آموزش دهند که مواظب باشند تا تلاش براي کسب درآمد بيشتر، لذت‌ها و شادي‌هاي‌ مهم زندگي و خانواده را خراب نکند (مگيار- موئي، 2009، ‌ص 209). در تبيين اين تلاش محدود، مي‌توان به خروج مفاهيم اخلاقي از حيطه علوم تجربي، به دليل ارتباط آن با ارزش‌ها و دين در ذهن بسياري از مردم، و فقدان مقياس‌هاي مناسب جهت اندازه‌گيري مفاهيم اخلاقي اشاره نمود (تانگني (Tangney)، 2002، ص 411). حال آنکه بدون روش ارزيابي مورد اطمينان، علم تقريباً متوقف مي‌شود (همان، ص 413).
    از ديگر عوامل رواني آسيب‌زا براي سلامت رواني و تعادل شخصيت، مي‌توان به روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه اشاره نمود. به‌طوركلي، روان‌بنه به عنوان ساختار، قالب يا چارچوب تعريف مي‌شود (يانگ (Young) و همكاران، 2003، ص 29). روان‌بنه، بازنمايي انتزاعي خصوصيت‌‌هاي متمايزكننده يك واقعه است. اعتقاد بر اين است كه ادراك از طريق روان‌بنه، واسطه‌‌مندي مي‌شود. پاسخ‌هاي افراد نيز توسط روان‌بنه جهت پيدا مي‌كنند (يوسفي و همكاران‌، 1389، ص 26). يانگ معتقد است: روان‌بنه‌ها، قديمي‌ترين مؤلفه‌هاي شناختي محسوب مي‌شوند و اغلب، نفوذ خود را بر سيستم پردازش اطلاعات در زير آستانه هوشياري اعمال مي‌كنند (يانگ، 1990، ص 10؛ ريزو (Riso) و همكاران، 2007، ص 15). روان‌بنه مي‌تواند مثبت يا منفي، سازگار يا ناسازگار باشد و نيز در اوايل زندگي يا در سير بعدي زندگي شكل بگيرد (يانگ و همكاران، 2003، ص 29 و 30).
    يانگ معتقد است: برخي از اين روان‌بنه‌ها – به ويژه آنها كه اغلب در نتيجه تجارب ناگوار دوران كودكي شكل مي‌گيرند- ممكن است هستة اصلي اختلال‌هاي شخصيت، مشكلات منش‌شناختي خفيف‌تر و بسياري از اختلال‌هاي مزمن محور I قرار گيرند (يانگ و همكاران،‌ 2003، ص 30-32). شايع‌ترين محتويات منفي روان‌بنه‌ها، پيش‌فرض‌ها، خاطرات و واكنش‌هاي عاطفي تداعي‌كننده آنها در موضوعات ارزش خود، ماهيت زندگي ما/ دنياي ما، زندگي اجتماعي ما، يكپارچگي/ امنيت خود ما و ارزش ديگران است (فري، 2007، ص 75 و 101). از نظر فري روان‌بنه‌ها، عوامل شكل‌دهنده شخصيت هستند (همان، ص 1).
    روان‌بنه‌ها، در پنج حوزه قرار دارند: 1. حوزة بريدگي و طرد: رهاشدگي/ بي‌ثباتي، بي‌اعتمادي/ سوء‌رفتار، محروميت هيجاني، نقص/ شرم، انزواي اجتماعي/ بيگانگي. 2. حوزة خودمختاري و عملكرد مختل: وابستگي/ بي‌كفايتي، آسيب‌پذيري نسبت به ضرر/ بيماري، خود تحول نايافته/ گرفتار، شكست. 3. حوزة محدوديت‌هاي مختل: استحقاق/ بزرگ‌منشي، خويشتن‌داري و خودانضباطي ناكافي. 4. حوزة ديگر‌جهت‌مندي: اطاعت، ايثار. 5. حوزه گوش‌به‌زنگي بيش از حد و بازداري: بازداري هيجاني، معيارهاي سرسختانه/ عيب‌جويي افراطي (يوسفي و همكاران، 1389، ص 30).
    تحقيقات همبستگي منفي و معنادار روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و سلامت رواني (شهامت، 1389)، رضايت از زندگي (يوسف‌نژاد شيرواني و پيوسته‌گر، 1390، ص 55)، احساس امنيت (پانس (Ponce) و همكاران، 2004، ص 97)، اعتماد، حرمت‌خود، كنترل (همان) و عملكرد شغلي (سليگمن و همكاران، 2007، ص 1111) و همبستگي مثبت و معنادار آنها با اختلال‌هاي اضطرابي (همان)، اضطراب (لاملي و هاركنس (Lumley & Harkness)، 2007، ص 639؛ سليگمن و همكاران، 2007، ص 1111)، را مورد تأييد قرار داده‌اند.
    موريس (2006)، طي مطالعه‌اي گزارش کرد که همة روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه، با عامل روان‌آزردگي همبسته است (رضايي و همكاران، 1392، ص 79). همچنين، روان‌بنه ايثار، با توافق و روان‌بنه آسيب‌پذيري نسبت به زيان، با تجربه‌پذيري رابطة مثبت داشتند. در همين راستا، ساوا نشان داد که ميان روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه، با توافق پايين و روان‌آزردگي بالا، رابطه معناداري وجود دارد (رضايي و همكاران، 1392، ص 79). علاوه بر اين، پژوهش‌هايي نيز نشان مي‌دهند که روان‌آزردگي با روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه رابطة مثبت و توافق و برون‌گرايي با روان‌بنه‌هاي ناسازگار اولية رابطه منفي دارد (همان).
    در رابطه با شخصيت، تعريف واحدي که مورد اتفاق همگان باشد، وجود ندارد (بشيري، 1378، ص 57). اما به‌طورکلي مي‌توان گفت: شخصيت بيانگر آن دسته از ويژگي‌هاي فرد يا افراد است که شامل الگوهاي ثابت فکري، عاطفي و رفتاري آنهاست (پروين و جان (Pervin & John)، 2001، ص 3). يکي از ابزارهاي سنجش شخصيت، مدل ويژگي‌هاي شخصيتي پنج ‌عاملي است که شامل پنج ويژگي عمده از ويژگي‌هاي شخصيت مي‌باشد. اين ويژگي‌ها عبارتند از: روان‌آزردگي، برون‌گرايي، تجربه‌پذيري، موافق‌بودن و باوجدان بودن. اين مدل چهار دهه سابقه تحول داشته ‌است و محصول سنت واژگان و سنت تحليل عاملي در تحقيقات شخصيت است (فتحي آشتياني و داستاني، 1389، ص 35). افراد با نمره بالا در روان‌آزردگي، داراي ويژگي‌هاي اضطراب، خصومت، زودرنجي و غيرقابل‌پيش‌بيني بوده (حقيقي و سماواتيان، 1390)، و به افکار و خاطرات خوشايند اندک و يادآوري تعداد بسياري از خاطرات منفي، بدون داشتن خلق افسرده، تمايل دارند. به نظر مي‌رسد، اين حالت تمايل به افسردگي باليني و اختلال عاطفي فصلي دارد (همان). افراد موافق به نوع‌دوستي، ميانه‌روي و فروتني، بخشندگي و اعتمادکردن (همان)، هم‌حسي، همکاري و حمايت‌کنندگي در روابط بين‌فردي تمايل دارند. اما موافق‌بودن در حالت افراطي ناخوشايند است و به صورت رفتار وابسته و فراموش کردن خود، در برخورد با ديگران آشکار مي‌شود (فتحي آشتياني و داستاني، 1389، ص 50).
    با توجه به آنچه گذشت، هدف اين پژوهش آزمون اين فرضيه‌ها است که روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و ويژگي‌هاي شخصيتي، رابطه معناداري با حرص دارند و بخش معناداري از واريانس آن را تبيين مي‌کنند.
    روش پژوهش
    اين پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش، کليه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد خمين (1100 نفر) بودند که از اين تعداد، 384 نفر به روش نمونه‌گيري تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب و با پرسش‌نامه‌هاي فرم کوتاه روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه يانگ (YSQ-SF)، مقياس 18 گويه‌اي حرص- قناعت و پرسش‌نامه پنج عاملي شخصيتي NEO-FFI-60 مورد آزمون قرار گرفتند. براي جمع‌آوري داده‌ها، از پرسش‌نامه‌هاي زير استفاده شد:
    فرم كوتاه پرسش‌نامه روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه يانگ (YSQ-SF): نسخه اصلي آن، داراي 205 سؤال بود كه توسط يانگ (1994)، براي اندازه‌گيري روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه ساخته شده‌ است. فرم كوتاه آن، در سال 1998 توسط يانگ براي اندازه‌گيري پانزده روان‌بنه ناسازگار اوليه، در پنج حوزه بريدگي و طرد، خودمختاري و عملكرد مختل، محدوديت‌هاي مختل، ديگر‌جهت‌مندي و گوش‌به‌زنگي بيش از حد و بازداري ساخته شد كه از 75 ماده داراي بيشترين بار عاملي در فرم 205 ماده‌اي تشکيل شده‌ است (شايقيان و همكاران، 1390، ص 32؛ يوسفي و همكاران، 1389، ص 30). بررسي‌هاي متعددي از جمله بارانف (Baranoff) و همكاران (2006) و ريج‌كبور و واندن‌برگ (Rijkeboer & Van Den Bergh) (2006)، دربارة ويژگي‌هاي روان‌سنجي اين پرسش‌نامه انجام شده است. در پژوهش اسميت (Schmidt) و همكاران (1995)، در نمونه‌اي 1564 نفري براي هر روان‌بنه ناسازگار اوليه ضريب آلفايي از 83/0 (براي روان‌بنه خود تحول نايافته/ گرفتار) تا 96/0 (براي روان‌بنه نقص/ شرم) به دست آمد. ضريب بازآزمايي در جمعيت غيرباليني بين 50/0 تا 82/0 بود. همچنين، آنها نشان دادند كه اين پرسش‌نامه با مقياس‌هاي ناراحتي روان‌شناختي، احساس ارزشمندي، آسيب‌پذيري شناختي نسبت به افسردگي و نشانه‌شناسي اختلالات شخصيت، روايي همگرا و افتراقي خوبي نشان داده است (يوسفي و همكاران، 1389، ص 10). در ايران، در پژوهشي كه توسط آهي و همكاران (1386) به منظور بررسي روايي و اعتبار فرم كوتاه مقياس يانگ (فرم 75 سؤالي)، بر روي دانشجويان انجام شد، نشان داده شد كه اعتبار پرسش‌نامه، به دو شيوه همساني دروني آلفاي كرونباخ و بازآزمايي به ترتيب، 85/0 و 76/0 بود. همچنين رابطه خرده‌مقياس‌هاي SQ-SF و SCL-25 نشان داد كه اين پرسش‌نامه داراي اعتبار سازه كافي براي استفاده در جامعه دانشجويي ايران است. در فرم كوتاه، هر روان‌بنه، توسط 5 سؤال سنجيده مي‌شود. در اين پرسش‌نامه، نمرة بالا بيانگر روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه است. اين ابزار خودتوصيفي، داراي سؤال‌هاي 6 درجه‌اي (كاملاً غلط=1 تا كاملاً درست=6) مي‌باشد. آلفاي کرونباخ اين ابزار، در اين پژوهش 95/0 به دست آمد.
    مقياس اسلامي حرص- قناعت(ISGC): مقياس اسلامي حرص- قناعت، توسط هراتيان و همكاران (1392) ساخته شده ‌است. چهار عامل مربوط به حرص در اين پرسش‌نامه 18 گويه‌اي، عبارتند از: الف. «دل‌مشغولي مادي» به معناي داشتن يك دغدغه نسبتاً دائمي درباره آينده مادي و احساس ناخرسندي نسبت به وضعيت موجود، در مقابل احساس امنيت مادي؛ ب. «مهارگسيختگي مادي»، گوياي ويژگي افرادي است كه در كنترل تكانه‌هاي مادي از موفقيت كمي برخوردارند. در مقابل، ارزشمندي حفظ تعادل و تعالي رواني؛ ج. «ضعف معرفت و هيجان ديني»، به معناي ضعف شناختي نسبت به اصول و فروع دين و فقدان هيجان لازم در انجام تكاليف و آيين‌هاي ديني. در مقابل، باور و پايبندي درون‌سو به اصول و فروع دين؛ د. «احساس محروميت و نياز مادي»، به معناي احساس محروميت در زمينه امکانات مادي و رفاهي. در مقابل، رضامندي مادي. پاسخ‌نامه، داراي يك طيف 4 گزينه‌اي است. بررسي روايي مقياس، با روش‌هاي روايي محتوا (نظر کارشناسان) و تحليل عاملي (اکتشافي، تأييدي)، ميزان 14/91 درصدي موافقت کارشناسان را نشان مي‌دهد. ضريب دو نيمه‌سازي 823/0 نشانگر اعتبار قوي اين مقياس است. ضريب آلفاي کرونباخ، کل مقياس برابر با 863/0 محاسبه شد که بيانگر همساني دروني مناسب اين مقياس است. ضريب آلفاي کرونباخ براي چهار عامل به ترتيب، 793/0، 583/0، 636/0 و 698/0 است. شاخص‌هاي برازندگي در تحليل عاملي تأييدي نيز برازش مناسب مدل اين مقياس را مورد تأييد قرار داد. آلفاي کرونباخ اين ابزار در اين پژوهش 81/0 به دست آمد.
    پرسش‌نامه شخصيتي NEO- FFI-60: اين پرسش‌نامه توسط مک‌کري و کاستا (McCrae & Costa) در سال 1989 ساخته و از 60 گويه تشکيل شده است که بر اساس مقياس ليکرت، پنج‌تايي نمره‌گذاري مي‌گردد. هر دوازده گويه آن، يکي از پنج عامل بزرگ شخصيت (روان‌آزردگي، برون‌گرايي، تجربه‌پذيري، سازگاري و مسئوليت‌پذيري) را مي‌سنجد. اين پرسش‌نامه، در ايران توسط گروسي (1380) هنجاريابي شده ‌است. اعتبار آن توسط آزمون – آزمون مجدد در مورد 208 نفر از دانشجويان به فاصله 3 ماه به ترتيب، 83/0، 75/0، 80/0، 79/0 و 79/0 براي عوامل C,A,O,E,N به‌دست‌آمده است. همچنين، در تحقيق ملازاده (1381) آلفاي کرونباخ براي روان‌آزردگي 86/0، برون‌گرايي 83/0، گشودگي 74/0، موافق بودن 76/0، با وجدان بودن 78/0 و آلفاي کل برابر 83/0 به ‌دست ‌آمده است (فتحي آشتياني و داستاني، 1389، ص 50). آلفاي کرونباخ، اين ابزار در اين پژوهش 65/0 به دست آمد.
    براي گردآوري اطلاعات، محقق پس از انتخاب تصادفي از ميان رشته‌ها و کلاس‌ها، با مراجعه به كلاس‌هاي دانشجويان كه به طور تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شده بودند و با ارائه توضيحات لازم دربارة اهداف پژوهش و نحوه پاسخ‌دهي به پرسش‌هاي آزمون، پرسش‌نامه‌‌ها به شركت‌كنندگان ارائه و از آنها خواسته شد كه پس از خواندن شيوه‌نامة كتبي آنها، با دقت به گزاره‌ها پاسخ دهند و مشخصات جمعيت‌شناختي همچون سن، جنس، مقطع و رشته تحصيلي و نيز وضعيت تأهل خود را درج كنند. از 400 پرسش‌نامه‌ توزيع ‌‌شده، تعداد 384 پرسش‌نامه با پاسخ كامل، به كمك برنامه نسخه 18 نرم‌افزار SPSS نمره‌گذاري و تجزيه و تحليل شد.
    يافته‌هاي پژوهش
    در جدول‌هاي 1 و 2، توصيف متغير‌هاي مورد پژوهش ارائه شده است. در جدول 1، شاخص‌هاي توصيفي شامل ميانگين، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر نمره براي خرده‌مقياس‌هاي حرص، شخصيت و روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه به تفکيک آورده شده است.
    جدول 1. اطلاعات توصيفي متغيرهاي پژوهش (384=n)
    بيشينه    کمينه    انحراف استاندارد    ميانگين    متغير
    16    4    67/2    57/9    دل‌مشغولي مادي    حرص
    12    3    87/1    14/6    مهارگسيختگي مادي    
    19    6    54/2    67/11    ضعف معرفت و هيجان ديني    
    16    4    70/2    14/10    احساس محروميت و نياز مادي    
    59    19    48/7    53/37    کل    
    59    14    42/7    24/35    روان‌آزردگي    شخصيت
    57    23    20/6    49/40    برون‌گرايي    
    52    24    60/4    49/38    تجربه‌پذيري    
    56    24    55/5    79/41    موافق بودن    
    59    26    70/6    55/44    با وجدان بودن    
    119    25    33/19    23/61    بريدگي و طرد    روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه
    103    20    85/15    46/46    خودگرداني و عملکرد مختل    
    56    10    06/8    70/30    محدوديت‌هاي مختل    
    54    10    34/8    08/29    جهت‌مندي ديگرسو    
    57    13    01/8    80/31    گوش‌به‌زنگي    
    345    96    87/47    30/199    کل    
    در جدول 2، ماتريس همبستگي ميان نمره کل شخصيت و زيرمقياس‌هاي آن و نمره کل روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و پنج حوزة آن با نمره کل حرص و زيرمقياس‌هاي آن ارائه شده است.
    جدول 2. ماتريس همبستگي ميان ويژگي‌هاي شخصيتي، روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و حرص
    متغير    حرص
        دل‌مشغولي مادي    مهارگسيختگي مادي    ضعف معرفت و هيجان ديني    احساس محروميت و نياز مادي    کل
    شخصيت    روان‌آزردگي    **246/0    **285/0    *126/0    **361/0    **333/0
        برون‌گرايي    **141/0-    **197/0-    052/0-    **204/0-    **191/0-
        تجربه‌پذيري    012/0-    098/0-    027/0    060/0-    042/0-
        موافق بودن    **238/0-    **342/0-    **236/0-    **322/0-    **386/0-
        با وجدان بودن    054/0-    **284/0-    **183/0-    **198/0-    **224/0-
    روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه    بريدگي و طرد    **347/0    **376/0    **246/0    *411/0    **451/0
        خودگرداني و عملکرد مختل    **300/0    **389/0    **150/0    *296/0    **363/0
        محدوديت‌هاي مختل    **320/0    **221/0    **193/0    **322/0    **352/0
        ديگرجهت‌مندي    **221/0    *263/0    **119/0    **217/0    **264/0
        گوش‌به زنگي    **249/0    *124/0    **017/0    **230/0    **209/0
        کل    **374/0    **385/0    **206/0    **395/0    **442/0
    *P05/0>., **P01/0>.
    همان‌گونه که در جدول فوق مشاهده مي‌شود، ميان روان‌آزردگي و حرص، رابطه معنادار مستقيم با شدت متوسط وجود دارد (01/0>P و 333/0=r). از سوي ديگر، همبستگي معنادار ميان زير مقياس‌هاي شخصيت و حرص در دامنه‌اي بين 191/0-=r تا 386/0-=r، بيانگر رابطه معکوس و ضعيف تا متوسط ميان حرص با برون‌گرايي، موافق بودن و باوجدان بودن است. ميان نمره کل روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه، با نمره کل حرص به طور معنادار، رابطه مستقيم با شدت متوسط وجود دارد (01/0>P و 442/0=r). همچنين، همبستگي معنادار ميان هر يک از حوزه‌هاي روان‌بنه‌اي با حرص در دامنه‌اي بين 209/0=r تا 451/0=r بيانگر رابطه مستقيم و ضعيف تا متوسط ميان حرص با هر يک از حوزه‌هاي مذکور است.
    جدول 3. اطلاعات رگرسيون گام‌به‌گام مربوط به پيش‌بيني حرص از روي روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و ويژگي‌هاي شخصيتي
    مدل    SS    MS    R    R 2    F    df    P
    1    178/4347    178/4347    451/0    203/0    325/97    1    0001/0
    2    658/5089    829/2544    488/0    238/0    410/59    2    0001/0
    3    256/5442    085/1814    504/0    254/0    172/43    3    0001/0
    1 بريدگي و طرد
    2 بريدگي و طرد + موافق بودن
    3 بريدگي و طرد + موافق‌بودن + محدوديت‌هاي مختل
    در جدول 3، نتايج تحليل رگرسيون گام‌به‌گام براي پيش‌بيني حرص از روي روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و برخي حوزه‌هاي آن و برخي از زيرمقياس‌هاي شخصيت ارائه شده ‌است. همان‌گونه كه در جدول مشاهده مي‌شود، بريدگي، موافق‌بودن و محدوديت‌هاي مختل، توانايي پيش‌بيني حرص را دارند. نسبت‌هاي معنادار F بيانگر اين است كه متغيرهاي پيش‌بين از قدرت تبيين خوبي برخوردار هستند (01/0>P). همان‌گونه كه مشاهده مي‌شود، بريدگي، موافق بودن و محدوديت‌هاي مختل، با هم توانايي تبيين 25 درصد از واريانس تغييرات حرص را به طور معنادار دارند. بر اساس نتايج مندرج در جدول، بريدگي به تنهايي توانايي تبيين 20 درصد از واريانس حرص را دارد. با اضافه شدن مؤلفه موافق‌بودن، اين ميزان به 24 درصد و با اضافه شدن مؤلفه محدوديت‌هاي مختل، به 25 درصد مي‌رسد. بنابراين، با توجه به اين نتايج، به نظر مي‌رسد از ميان مؤلفه‌هاي مذكور، مؤلفه بريدگي سهم بيشتري در پيش‌بيني حرص دارد.
    بحث و نتيجه‌گيري
    هدف اين پژوهش، بررسي ارتباط ويژگي‌هاي شخصيتي و روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه با صفت اخلاقي حرص و پيش‌بيني حرص به وسيله اين دو متغير بود. بر اساس يافته جدول‌هاي 2 و 3، فرضيه‌هاي پژوهش، مبني بر وجود رابطه معنادار ميان روان‌بنه‌هاي ناسازگار اوليه و ويژگي‌هاي شخصيتي با صفت اخلاقي حرص و همچنين، توان پيش‌بيني صفت حرص به وسيله آنها، مورد تأييد قرار گرفت. هرچند مطالعه همسو يا ناهمسوي مستقيم روان‌شناختي در اين مورد يافت نشد، اما اين يافته‌ها، همسو با برخي نصوص اسلامي است (طبرانى، 1404ق، ج 22، ص 78؛ ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 176).
    در تبيين اين يافته‌ها، نسبت به رابطه روان‌بنه‌ها با حرص، مي‌توان گفت: شايع‌ترين محتويات منفي روان‌بنه‌ها پيش‌فرض‌ها، خاطرات و واكنش‌هاي عاطفي تداعي‌كننده در موضوعات ارزش خود، ماهيت زندگي، دنيا، زندگي اجتماعي، يكپارچگي/ امنيت خود و ارزش ديگران است (فري، 2007، ص 75 و 101). بازخوردهاي فرد حريص، نشان مي‌دهد که نشانگان اين صفت اخلاقي- شخصيتي او، حاصل آسيب‌ديدگي ذهنيت‌هاي عميق او در موضوعات مذکور است. آموزه‌هاي اسلامي نيز زمينة اصلي حرص را آسيب‌هاي شخصيتي مي‌داند که فرد در گذشته گرفتار آن شده‌است؛ يعني احساس حقارت، احساس نياز، عدم اعتماد و اطمينان و ترسي که فرد در درون خود احساس مي‌کند (ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 69؛ حاكم نيشابورى، 1406ق، ج 4، ص 324) و به لحاظ ارزشي، خود را بي‌ارزش و نا ايمن مي‌يابد. به نظر مي‌رسد، چنين برداشتي از خود، همراه با اضطراب و خشم نيز بوده و موجب مي‌شود که فرد با مکانيزم‌هاي شناختي، هيجاني و رفتاري در صدد جبران برآيد و با روي آوردن به عالم خيال و توهم و ايجاد شناخت‌هاي غلط از خود و غير خود، مبني بر احساس فقر، بدبيني به خدا و ناميدي از خدا، نارضايتي از وضع موجود، آرزوهاي دور و دراز و بروز رفتارهاي نوروتيک مانند بخل و قطع ارتباط با نزديکان، به جبران نوروتيک ضعف، نقص و کمبودهاي روحي خود پرداخته و از ميزان اضطراب و خشم خود بکاهد. همچنين، انتخاب سبک‌هاي مقابله‌اي ناکارآمد از سوي افراد حريص، در زمان فعال‌سازي روان‌بنه‌ها، به نفاق، زيان جسمي، خستگي، زياده‌خواهي و ظلم منجر مي‌شود.
    در تبيين يافته‌هاي مربوط به همبستگي مثبت ميان روان‌آزردگي و حرص بايد گفت: افراد روان‌آزرده داراي ويژگي‌هاي اضطراب، خصومت، زودرنجي و غيرقابل‌پيش‌بيني بودن هستند (حقيقي و سماواتيان، 1390). داشتن احساسات منفي مانند ترس، غم، برانگيختگي، خشم، احساس گناه، احساس کلافگي، مبناي اين شاخص را تشکيل مي‌دهد. بازخوردهاي فرد حريص نيز نشان مي‌دهد که او به لحاظ هيجاني دچار آسيب‌هايي در گذشته بوده است (ابن‌بابويه، 1362، ج 1، ص 69؛ حاكم نيشابورى، 1406ق، ج 4، ص 324). ازآنجاکه هيجان مخرب، در سازگاري فرد و محيط تأثير دارد، افراد روان‌ آزرده، احتمال بيشتري دارد که داراي باورهاي غيرمنطقي باشند، قدرت کمتري در کنترل تکانه‌ها داشته ‌باشند و ميزان سازش ضعيف‌تري با ديگران و شرايط استرس‌زا نشان دهند (فتحي آشتياني و داستاني، 1389، ص40). فرد حريص نيز داراي باورهاي غلطي مبني بر ترس از فقر و ناداري، بدبيني و نااميدي نسبت به خداوند، آرزوهاي دور و دراز، نارضايتي از وضع موجود و حساب و کتابي که آرامش در پي ندارد، مي‌باشد. همين موضوع مي‌تواند زمينة ناسازگاري با ديگران را در او به وجود آورد و اضطراب، خشم و خصومت را نسبت به ديگران تجربه مي‌کند. معمولاً آن را در قالب قطع ارتباط و ظلم نسبت به ديگران بروز مي‌دهد. بنابراين، روان‌آزردگي و حرص همراه با اضطراب، خشم، خصومت، باورهاي غيرمنطقي و کاهش ميزان سازش با ديگران است.
    در تبيين رابطة معکوس حرص با برون‌گرايي و موافق بودن نيز اين احتمال وجود دارد که بايد گفت: بر خلاف افراد حريص که انرژي رواني خود را متمرکز به درون و احساس نقص و نياز و حقارت خود مي‌کنند و بيشتر در صدد جبران بوده و هيجانات منفي را تجربه مي‌کنند، برون‌گراها انرژي رواني خود را به بيرون و به سوي دنياي خارج متمرکز مي‌سازند. افراد برون‌گرا، با ويژگي‌هاي هيجان‌خواهي، عواطف مثبت و مطلوب، لذت‌طلب و اجتماعي شناخته مي‌شوند (حقيقي و سماواتيان، 1390). در رابطه با شاخص موافق بودن بايد گفت: اين شاخص به سمت جنبه‌هاي مثبت اجتماعي و سلامت رواني بيشتر سوق دارد (فتحي آشتياني و داستاني، 1389، ص 44). ويژگي شخصيتي موافق بودن نيز به دليل دربر گرفتن زيرمقياس‌هاي نوع‌دوستي، اعتماد، نرمش در برابر ديگران و بخشندگي در تقابل آشکار با حرص مي‌باشد. افراد موافق، افرادي هستند که به هم‌حسي، همکاري و حمايت‌کنندگي در روابط بين‌فردي تمايل دارند. درحالي‌که افراد حريص، به دليل ترس از فقر و ناداري و نداشتن يک نقطه اتکاء دروني و يا بيروني مانند خداوند، در صدد تأمين نياز امنيت خود، از اعتماد در روابط اجتماعي خودداري کرده و حتي سعي در کسب نيازهاي کاذب مادي خود از طريق قطع ارتباط، عدم بخشندگي و ظلم به ديگران مي‌کنند.
     
     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، 1378، ترجمة محمد ميردشتي، تهران، كاشف.
    • ابن‌بابويه، محمدبن‌علي، 1362، كتاب الخصال، قم، چاپ علي‌اكبر غفارى.
    • ـــــ ، 1361، معانى الاخبار، قم، چاپ علي‌اكبر غفارى.
    • ـــــ ، 1363، عيون اخبارالرضا، قم، چاپ مهدى لاجوردى.
    • ــــ ، 1368، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، رضي.
    • ابن‌شعبه حرانى، حسن‌بن‌علي، 1404ق، تحف العقول، قم، جامعه مدرسين.
    • ابن‌فارس، احمد، 1390، ترتيب مقاييس اللغه، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • ابن‌منظور، ابوالفضل جمال‌الدين محمد بن مكرم، 1408ق، لسان العرب، بيروت، دارالفكر.
    • ابوحامد محمد غزالى، 1409ق، الاربعين فى اصول الدين، بيروت، دارالکتب العلميه.
    • آهي، قاسم و همكاران، 1386، «اعتباريابي مقياس طرح‌واره سازش نايافته (فرم كوتاه)»، روان‌شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، سال سي و ششم، ش 3، ص 5-20.
    • بشيري، ابوالقاسم، 1378، ارزيابي و مقايسه سطح پرخاشگري و ارتباط آن با مؤلفه‌هاي شخصيت دانش‌آموزان دختر و پسر دبيرستاني، پايان‌نامه کارشناسي ارشد، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • بي‌نام، 1400ق، مصباح الشريعه، بيروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات.
    • پاينده، ابو القاسم، 1382، نهج‌الفصاحه، تهران، دنياى دانش.
    • پروين، لارنس و اوليور بي جان، 2001، شخصيت نظريه و پژوهش،‌ ترجمة محمدجعفر جوادي و پروين کديور، تهران، آييژ.
    • تجليل، جليل و زهرا ايرانمنش، 1390، «آموزه‌هاي اخلاقي در متون روايي و غير روايي»، پژوهش‌نامه ادبيات تعليمي، سال سوم، ش 11، ص 1-28.
    • تميمى آمدى، عبدالواحد، 1366، غررالحكم و دررالكلم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
    • حاكم نيشابورى، محمدبن عبداللّه، 1406ق، المستدرك على الصحيحين، بيروت، چاپ يوسف عبدالرحمان مرعشلى.
    • حداد عادل، غلامعلي، 1388، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنياد دايرة‌المعارف اسلامي.
    • حقاني زنجاني، حسين، 1361، «انگيزه‌هاي حرص»، درس‌هايي از مکتب اسلام، ش 264، ص 31–35.
    • حقيقي، عاليه و حسين سماواتيان، 1390، «رابطه ويژگي‌هاي شخصيتي همکاران و زيردستان با نحوه ارزيابي آنان از عملکرد سرپرستان و مديران»، دانش و پژوهش در روان‌شناسي کاربردي، سال دوازدهم، ش 46، ص 82-90.
    • دهخدا، علي‌اكبر، 1377، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران.
    • راغب اصفهاني، حسين‌بن محمد، 1380، مفردات الفاظ قرآن، تهران، حوراء.
    • ـــــ ، 1340، آفرينش و خوشبختي دو جهان، تبريز، كتاب‌فروشي ابن‌سينا.
    • ـــــ ، 1375، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، تهران، مرتضوى.
    • رضايي، مهدي و همكاران، 1392، «توان طرح‌واره‌هاي ناسازگار اوليه و ابعاد شخصيت در پيش‌بيني افسردگي»، انديشه و رفتار، دوره هشتم، ش 29، ص 77–87.
    • ريزو، لارنس.پي و همكاران، 2007، طرح‌واره‌هاي شناختي و باورهاي بنيادين در مشكلات روان‌شناختي، ترجمة رضا مولودي و سيما احمدي، تهران، ارجمند و نسل فردا.
    • شايقيان، زينب و همكاران، 1390، «بررسي طرح‌واره‌ها و پيوند والديني در دختران نوجوان با وزن طبيعي، چاق و يا داراي علائم بي‌اشتهايي عصبي»، پژوهنده، سال اول، ش 1، ص 30-38.
    • شهامت، فاطمه، 1389، «پيش‌بيني نشانه‌هاي سلامت عمومي (جسماني‌سازي، اضطراب و افسردگي) بر اساس طرح‌واره‌هاي ناسازگار اوليه»، روان‌شناسي (دانشگاه تبريز)، سال پنجم، ش 20، ص 103-124.
    • صدر حاج سيد جوادي، احمد و همكاران، 1376، دايرة‌المعارف تشيع، قم، شهيد سعيد محبي.
    • طبرانى، سليمان‌بن احمد، 1404ق، المعجم الكبير، بيروت، چاپ حمدى عبدالمجيد سلفى.
    • عميد، حسن، 1391، فرهنگ فارسي عميد، تهران، اميركبير.
    • غزالي، محمدبن محمد، ۱۳۶۸، احياء علوم الدين، تهران، حسين خديوجم.
    • فتحي آشتياني، علي و محبوبه داستاني، 1389، آزمون‌هاي روان‌شناختي ارزشيابي شخصيت و سلامت روان، تهران، بعثت.
    • فراهيدي، خليل‌بن‌احمد، 1405ق، العين، قم، دارالهجره.
    • فري، مايكل، 2007، شناخت درمانگري گروهي، ترجمة مسعود جان‌بزرگي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه‬‏‫.
    • قمي، شيخ عباس، 1416، سفينه البحار و مدينه الحكم والآثار، تهران، اسوه.
    • کليني، محمدبن يعقوب، 1365، کافي، تهران،‌ دارالکتب الاسلاميه.
    • ـــــ ، 1407ق، كافي، تهران، دارالكتب الإسلاميه.
    • گ‍روس‍ي‌ ف‍رش‍ي،‌ م‍ي‍رت‍ق‍ي،‌۱۳۸۰، روي‍ک‍ردي‌ ن‍وي‍ن‌ در ارزي‍اب‍ي‌ ش‍خ‍ص‍ي‍ت‌ (ک‍ارب‍رد ت‍ح‍ل‍ي‍ل‌ ع‍ام‍ل‍ي‌ در م‍طال‍ع‍ات‌ ش‍خ‍ص‍ي‍ت‌)، ت‍ب‍ري‍ز، ج‍ام‍ع‍ه‌پ‍ژو.
    • ليثى واسطى، على‌بن محمد، 1376، عيون الحكم و المواعظ، قم، دارالحديث.
    • محمدي، محمدرضا، 1382، رابطه بين قناعت و حرمت خود در معلمان مقطع ابتدايي شهر قم در سال 1381-82، پايان‌نامه كارشناسي ارشد روان‌شناسي، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1388، قناعت و سلامت روان، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • معين، محمد، 1388، فرهنگ فارسي، تهران، اميركبير.
    • مكارم شيرازي، ناصر، 1378، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علي‌بن‌ابيطالب.
    • مگيار- موئي، 2009، فنون ر وان‌شناسي مثبت‌گرا، ترجمة فريد براتي‌سده، تهران، رشد.
    • ملازاده، جواد، 1381، رابطه سازگاري زناشويي با عوامل شخيت و سبک‌هاي مقابله‌اي در فرزندان شاهد، رساله دکتري روان‌شناسي، تهران، دانشگاه تربيت مدرس.
    • موسوي، مجتبي، 1341، «درسي از اخلاق: حرص با يک شهوت نامحدود»، درس‌هايي از مکتب اسلام، سال چهارم، ش 11، ص 28–31.
    • نراقي، محمدمهدي، ۱۳۸۷، جامع‌السعادات، نجف، بي‌نا.
    • نراقي، ملا احمد، 1377، معراج السعاده، تهران، دهقان.
    • نورى طبرسي، ميرزاحسين، 1408ق، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل‌البيت لاحياء التراث.
    • ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، 1410ق، ‏مجموعه ورّام، قم، مكتبه فقيه.
    • ولي‌زاده، ابوالقاسم و مسعود آذربايجاني، 1389، «آزمون اوليه سنجش حسادت با تكيه بر منابع اسلامي»، روان‌شناسي و دين، سال سوم، ش 2ع ص 45-60.
    • هراتيان، عباسعلي و همكاران، 1392، «ساخت و اعتباريابي مقياس اسلامي حرص- قناعت»، روان‌شناسي و دين، سال هفتم، ش 28، ص 5-22.
    • يانگ، جفري و همكاران، 2003، طرح‌واره‌درماني: راهنماي كاربردي براي متخصصين باليني، ترجمة حسن حميدپور و زهرا اندوز، تهران، ارجمند.
    • يانگ، جفري، 1990، شناخت‌درماني اختلالات شخصيت: رويكرد طرح‌واره‌محور، ترجمة علي صاحبي و حسن حميدپور، تهران، آگه.
    • يوسف‌نژاد شيرواني، مائده و مهرانگيز پيوسته‌گر، 1390، «رابطه رضايت از زندگي و طرح‌واره‌هاي ناسازگار اوليه در دانشجويان»، دانش و پژوهش در روان‌شناسي كاربردي، سال دوازدهم، ش 2، ص 55-65.
    • يوسفي، رحيم و همكاران، 1389، «اثربخشي مداخله آموزشي مبتني بر مدل طرح‌واره‌ها در ارتقا رضايت زناشويي»، روان‌شناسي باليني، سال دوم، ش 7، ص 25-37.
    • Baranoff, J, et al, 2006, Factor Structure and Internal Consistency of the Young Schema Questionnaire (Short Form) in Korean and Australian Samples, Journal of Affective Disorders, v. 93, p. 133-140.
    • Lumley. M.N, & Harkness, K, 2007, Specificity in the Relations among Childhood Adversity, Early Maladaptive Schema and Symptom Profile in Adolescent Depression, Journal of Cognitive Therapy Research, v. 31, p. 639–657.
    • Ponce, A.N, et al, 2004, Experience of maltreatment as a child and acceptance of violence in adult intimate relationships: mediating effects of distortions in cognitive schemas, Journal of Violence and Victims, v. 19, p. 97-108.
    • Rijkeboer, M.M, & Van Den Bergh, H, 2006, Multiple Group Confirmatory Factor Analysis of the Young Schema-Questionnaire in a Dutch Clinical Versus Non-clinical Population, Journal of Cognitive Therapy and Research, 30(3), p. 263-278.
    • Schmidt, N.B, et al, 1995, The Schema Questionnaire: Investigation of Psychometric Properties and the Hierarchical Structure of a Measure of Maladaptive Schemas, Journal of Cognitive Research and Therapy, v. 19, p. 295-321.
    • Seligman, M.E.P, 2002, Authentic Happiness: Using the New Positive Psychology to Realize Your Potential for Lasting Fulfillment, New York, Free Press/ Simon and Schuster.
    • Seligman, M.E.P, et al, 2007, Group prevention of depression and anxiety symptoms, Journal of Behavior Research and Therapy, 45(6), p. 1111-1126.
    • Tangney, J.T, 2002, Humility. Ads in Snyder, C.R. and Lopez, S.J, The handbook of positive psychology, New York, Oxford University Press, p. 411-419.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ترکاشوند، جواد، زارعی توپخانه، محمد، هراتیان، عباسعلی، احمدی محمدآبادی، محمدرضا.(1397) رابطه‌ی روان‌بنه‌های ناسازگار اولیه، ویژگی‌های شخصیتی و صفت اخلاقی حرص. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 11(1)، 63-76

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    جواد ترکاشوند؛ محمد زارعی توپخانه؛ عباسعلی هراتیان؛ محمدرضا احمدی محمدآبادی."رابطه‌ی روان‌بنه‌های ناسازگار اولیه، ویژگی‌های شخصیتی و صفت اخلاقی حرص". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 11، 1، 1397، 63-76

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ترکاشوند، جواد، زارعی توپخانه، محمد، هراتیان، عباسعلی، احمدی محمدآبادی، محمدرضا.(1397) 'رابطه‌ی روان‌بنه‌های ناسازگار اولیه، ویژگی‌های شخصیتی و صفت اخلاقی حرص'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 11(1), pp. 63-76

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ترکاشوند، جواد، زارعی توپخانه، محمد، هراتیان، عباسعلی، احمدی محمدآبادی، محمدرضا. رابطه‌ی روان‌بنه‌های ناسازگار اولیه، ویژگی‌های شخصیتی و صفت اخلاقی حرص. روان‌شناسی و دین، 11, 1397؛ 11(1): 63-76