نقش روزه در تأمین سلامت روانی پرسنل اداری دانشگاه
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
یکی از مباحث مهمی که توجه بسیاری از مدیران و مسئولان مختلف را
در سال های اخیر به خود جلب کرده است، مفهوم بهره وری است. روشن است که برای دستیابی به این مهم، توجه به مسائل گوناگون منابع انسانی ضروری است. دانشگاه نیز سازمانی گسترده است، که بیش ترین نیروی انسانی جوان را نسبت به سایر سازمان ها در اختیار دارد. رشد و شکوفایی هر سازمانی در گرو بهره وری پرسنل اداری آن سازمان می باشد. این بهره وری ناشی از عوامل گوناگونی است که سلامت روانی پرسنل یکی از عوامل اصلی به شمار می آید. سلامت روانی نیز خود ناشی از عواملی است که رفتارها و مناسک دینی از جمله این عوامل است.
در طول تاریخ بشر، دین به عنوان مهم ترین نیاز انسانی مورد تأکید بوده است. امروزه، این نیاز انسانی بیش از زمان های دیگر احساس می شود. در سال های اخیر استفاده از مذهب و اعتقادات دینی، بویژه اعتقادات اسلامی توسط سیاست گزاران و تدوین کنندگان راهبردهای بهداشت جامعه نگر، در سازمان بهداشت جهانی (WHO)[227] نیز مورد توجه قرار گرفته است. این سازمان، بخشی از انتشارات خود را از سال 1992 میلادی به آموزش بهداشت از طریق مذهب به عنوان راهکار زندگی سالم اختصاص داده است. همچنین اندیشمندانی به نقش مذهب در سلامت جسم و روان اشاره کرده اند. «قدرت محافظتی مذهب»،[228] که ابتدا توسط امیل دورکهایم در سال 1951 مطرح شد، بعدها توسط راش[229]، جیمز[230]، یونگ[231]، فرانکل[232] و فروم[233] اهمیت رفتارها واعتقادات مذهبی مورد تأیید قرار گرفت. ویلیام جیمز معتقد است، عشق و نیروی مذهبی به وقار، سنگینی، صبر، شکیبایی، اعتقاد و اطمینان در فرد منجر می شود و احساسات مذهبی منجر به تلاش زیاد و زندگی هدفمند می شود.
از نظر روان شناسان آرامش روانی واحساس رضایت از زندگی، از ویژگی های اساسی در افراد سالم و بهنجار است. بررسی حالات و روحیات فرد با ایمان نیز حاکی از آرامش خاطر و صفای درونی شان است. و درون فرد مؤمن روشن از نور حقیقت و سرشار از لذات معنوی است. آیات قرآن کریم نیز بر این نکته صحه می گذارند. به عنوان مثال، در قرآن کریم آمده است: «آنها به خدا ایمان آورده و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامش بخش دل هاست»(رعد: 28). همچنین اهمیت و نقش فعالیت های دینی و مذهبی در بهبود سلامت روانی به وسیله نتایج تحقیقات صدها تن از محققان مورد تأیید قرار گرفته است. جیمز و جی[234] (1993) نشان دادند که، تمرینات مذهبی و نیایش موجب درونی شدن ایمان مذهبی و ارتقای وضعیت روحانی بازماندگان ازجنگ ویتنام شده است. جلیلوند در تحقیق خود درباره بررسی تأثیر نماز بر اضطراب در دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران مشاهده کرد که، آن دسته از دانش آموزانی که نماز می خوانند و مقید به تکالیف مذهبی هستند، از اضطراب کمتری رنج می برند. لوین و وارندرپول[235] (1991) و فرانسیس[236] و همکاران (1995) نشان دادند فعالیت مذهبی همبستگی بالایی با سلامت روان، معاشرت، رفاقت، تعهد و الزام و عبادت دارد. موشر و هندال[237] (1997) در مطالعه ای نشان دادند که دانشجویانی که تعالی روحانی را انجام می دادند، علی رغم تجربه مشکلات و تغییرات در زندگی، آشفتگی روانی[238] کمتری از نظر اضطراب و جسمانی سازی[239] تجربه کردند. نتایج تحقیق مالت بی و دای[240] (2004) نشان داد که، همبستگی بین سلامت روانی و فعالیت های دینی مثبت و معنادار می باشد. عمل به باورهای دینی و مذهبی از عوامل پیش بینی کننده سلامت روانی و بهزیستی در جوانان می باشد.
نتایج تحقیقات محققان به پایین بودن میزان افسردگی، اضطراب و نگرانی، خودکشی، شدت بیماری قلبی در افراد مذهبی اشاره می کنند. همچنین
پاین[241] (1991) بر این باور بود که، میزان عزّت نفس و سازگاری بین فرد
و رضایت از زندگی در افراد دیندار بالاتر می باشد. افرادی که فعالیت
مذهبی درونی دارند، نسبت به افراد ظاهرساز از سلامت روانی بالایی برخوردار هستند.
صادقی و مظاهری (1384) در مطالعه ای به بررسی آثار روزه داری بر سلامت روان پرداختند. 162 نفر دانشجو (102 دختر و 60 پسر)، به عنوان نمونه در دسترس، انتخاب و یک تا دو هفته پیش و پس از ماه مبارک رمضان، «پرسش نامه سلامت روان GHQ-28» را به عنوان پیش و پس آزمون تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که، روزه ماه رمضان در تمامی خرده مؤلفه ها و نمره کل «سلامت روان» مؤثر بوده است. بدین صورت که، این تفاوت معنادار در زیر مقیاس های «نشانه های بدنی»، « اضطراب و بی خوابی»، «نارسایی کنش وری اجتماعی»، «افسردگی» و در نهایت نمره کلی «پرسشنامه سلامت روان» برای گروه هایی که در «ماه رمضان تمام روزه های خود را گرفته اند» و یا «به طور تفننی تعداد محدودی از روزها را روزه گرفته اند»، حاکی از بهبود وضعیت سلامت عمومی در پس از ماه رمضان و برای گروه هایی که «به دلیل عذر شرعی یا پزشکی روزه نگرفته اند» و یا «اصلا روزه نگرفته اند» حاکی از کاهش سطح سلامت روان پس از ماه رمضان می باشد.
بنا بر اهمیت و نقش بهداشت روان، به عنوان مهم ترین عامل رشد و توسعه انسان ها و نقش بیماری ها و اختلالات روانی در انسان ها و با توجه به اینکه، حقیقت فلسفة زندگی از دیدگاه اسلام، سلامت روان و نتیجه ایمان به خدا می باشد، به نظر می رسد انجام اقدامات پیش گیرانه در این زمینه لازم و ضروری است. روشن است که، انجام هرگونه اقدام پیش گیرانه، مستلزم ارزیابی تأثیر عوامل گوناگون بر ارتقای سلامت روانی پرسنل اداری دانشگاه می باشد. از عواملی که می تواند در این زمینه نقش بارزی ایفا کند، انجام مناسک الهی و روزه داری در ماه مبارک رمضان است. بنابراین، سؤال اصلی این پژوهش این است که آیا روزه داری در ماه مبارک رمضان، بر سلامت روانی پرسنل اداری دانشگاه محقق اردبیلی تأثیر مثبت دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، میزان این تأثیر چقدر است؟
روش
در این مطالعه، به دلیل استفاده از یک گروه برای بررسی تأثیر روزه داری بر سلامت روانی و عدم بهره گیری از گروه مقایسه و نیز چون اعمال متغیر مستقل در اختیار محقق نبوده است، از روش شبه آزمایشی استفاده شده است. طرح پژوهش نیز پیش آزمون-پس آزمون برای یک گروه بود. جامعه آماری مورد نظر، کلیه پرسنل اداری دانشگاه محقق اردبیلی می باشند که در سال تحصیلی 88ـ1387 در دانشگاه فوق مشغول به خدمت می باشند. روش نمونه گیری در این پژوهش، به صورت کل شماری می باشد. با توجه به اینکه، تعداد پرسنل اداری محدود می باشد و برای اینکه نمونه انتخاب شده، نماینده واقعی جامعه باشد و نتایج تحقیق از اعتبار بیرونی بالایی برخوردار باشد، کلیه اعضا پرسنل اداری دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پایان، 206 نفر به عنوان نمونه آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ابزار اندازه گیری
روش گردآوری داده ها در این پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختمند، پرسش نامة محقق ساخته، آزمون 28- GHQ و مقیاس رفتار مذهبی و ایمان[242] می باشد.
الف. مصاحبه نیمه ساختمند
این مصاحبه با راهنمایی استادان گروه معارف اسلامی و روان شناسی و با الگو گرفتن از پرسش نامه های نگرش سنج مذهبی ساخته تدوین گردید. پرسش نامه از طریق سؤالات باز پاسخ و بسته پاسخ، نگرش افراد را در مورد روزه داری در ماه مبارک رمضان شامل شناخت، احساس و آمادگی رفتاری فرد برای انجام روزه مورد بررسی قرار داد. مدت زمان لازم برای انجام این مصاحبه 30 دقیقه بود. روایی صوری و محتوایی این مصاحبه از طریق استادان گروه معارف اسلامی و روان شناسی سنجیده شد که در سطح مطلوبی بود.
ب. پرسشنامه سلامت روانی
این پرسش نامه دارای 28 ماده است که توسط گلدبرگ و هیلر[243] (1979) با روش تحلیل عاملی ساخته شده و دارای چهار مقیاس می باشد که جسمانی سازی علائم، اضطراب، افسردگی و اختلال در کنش اجتماعی را مورد سنجش قرار می دهد. نتایج فراتحلیل 43 پژوهش، که توسط ویلیامز، ماری[244] و گلدبرگ (1988) انجام شد، میانگین «حساسیت» 84/0 و متوسط «ویژگی» 82/0 به دست آمد. همچنین نتایج بررسی مقدماتی در گیلان توسط یعقوبی، نصر و شاه محمدی(1374) نشان داد که حساسیت این آزمون در بهترین نمره برش 23 برابر با 5/86/0 و ویژگی آن برابر با 82/0 می باشد. ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ در این مطالعه، برابر با 88/0 به دست آمد.
ب. یافته های تحقیق
جدول شماره 1: نتایج تحلیل واریانس یک عاملی با توجه به میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامة GHQ و ابعاد آن در کارمندان زن و مرد روزه دار دانشگاه محقق اردبیلی
متغیر | مجموع مجذورات | میانگین مجذورات | F | sig | |
سلامت روانی | بین گروهی | 17/768
07/15856 230/16624 |
39/256
79/78 |
26/3 |
* 02/0 |
درون گروهی | |||||
کل | |||||
جسمانی سازی علایم | بین گروهی | 3/176
80/2745 96/2921 |
74/58
08/13 |
32/4 | **
006/0 |
درون گروهی | |||||
کل | |||||
اضطراب | بین گروهی | 60/110
84/1565 41/1676 |
53/36
55/7 |
75/4 | **
003/0 |
درون گروهی | |||||
کل | |||||
اختلال در کنش اجتماعی | بین گروهی | 03/14
92/897 29/912 |
68/4
39/4 |
10/1 | 35/0 |
درون گروهی | |||||
کل | |||||
افسردگی | بین گروهی | 03/80
92/1259 29/1339 |
68/26
39/6 |
28/4 | **
006/0 |
درون گروهی | |||||
کل | |||||
علامت دوستاره وجود اختلاف معنی داری در سطح 01/0 را نشان میدهد و علامت سه ستاره وجود اختلاف معنی داری در سطح 001/0 را نشان میدهد. |
نتایج موجود در جدول شماره یک نشان می دهد که، میان کارمندان زن و مرد روزه دار از نظر میزان سلامت روانی تفاوت وجود دارد وF به دست آمده در سطح 05/0 معنی دار است. همچنین نتایج نشان می دهد که، میان کارمندان زن و مرد روزه دار از نظر جسمانی سازی علایم، اضطراب و افسردگی تفاوت وجود دارد وF به دست آمده در سطح 01/0 معنی دار است؛ به این معنی که حداقل بین دو گروه از نظر میانگین نمره متغیرهای فوق تفاوت وجود دارد. اما از نظر میزان اختلال در کنش اجتماعی تفاوتی به دست نیامد. همچنین برای بررسی فرضیه های فرعی از آزمون LSD استفاده شده است که نتایج آن در جدول شماره دو آورده شده است.
جدول شماره 2: نتایج آزمون LSD برای مقایسة دو به دوی میانگین گروهها در سلامت روانی و ابعاد آن
متغیر وابسته | گروه ها | پیش آزمون نمره کارمندان زن | پس آزمون نمره کارمندان مرد | پس آزمون نمره کارمندان زن |
جسمانی سازی علایم | 1. پیش آزمون نمره کارمندان مرد | - | 71/1
** |
- |
2. پیش آزمون نمره کارمندان زن | - | 12/2
* |
98/1
** |
|
3. پس آزمون نمره کارمندان مرد | - | - | - | |
4. پس آزمون نمره کارمندان زن | - | - | - | |
اضطراب | 1. پیش آزمون نمره کارمندان مرد | - | 57/1
** |
90/1
** |
2. پیش آزمون نمره کارمندان زن | - | - | 63/2
** |
|
3. پس آزمون نمره کارمندان مرد | - | - | - | |
4. پس آزمون نمره کارمندان زن | - | - | - | |
افسردگی | 1. پیش آزمون نمره کارمندان مرد | - | 12/1
* |
- |
2. پیش آزمون نمره کارمندان زن | - | 20/1
* |
63/1
** |
|
3. پس آزمون نمره کارمندان مرد | - | - | - | |
4. پس آزمون نمره کارمندان زن | - | - | - | |
سلامت روانی | 1. پیش آزمون نمره کارمندان مرد | - | 66/3-
** |
40/3-
** |
2. پیش آزمون نمره کارمندان زن | - | - | 51/3-
** |
|
3. پس آزمون نمره کارمندان مرد | - | - | - | |
4. پس آزمون نمره کارمندان زن | - | - | - |
نتایج جدول شماره دو نشان می دهد که، در متغیر جسمانی سازی علایم، اضطراب و افسردگی میان میانگین نمره پیش آزمون کارمندان مرد با میانگین نمره پس آزمون نمره کارمندان مرد تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که در پس آزمون از میزان جسمانی سازی علایم، اضطراب و افسردگی کاسته شده است. این امر نشان دهنده تأثیر روزه داری می باشد. همچنین میان میانگین نمره پیش آزمون کارمندان زن با میانگین نمره پس آزمون نمره کارمندان زن تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که در پس آزمون از میزان جسمانی سازی علایم، اضطراب و افسردگی آنان نیز کاسته شده است. میان دو گروه زن و مرد از نظر میزان اثرگذاری روزه داری تفاوتی به دست نیامده است. همچنین در متغیر سلامت روانی میان میانگین نمره پیش آزمون کارمندان مرد با میانگین نمره پس آزمون نمره کارمندان مرد تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که در پس آزمون میزان سلامت روانی افزایش یافته است. همچنین میان میانگین نمره پیش آزمون کارمندان زن با میانگین نمره پس آزمون نمره کارمندان زن تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که در پس آزمون میزان سلامت روانی افزایش یافته است. این امر نشاندهنده تأثیر روزه داری است.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه نشان داد که بین کارمندان زن و مرد روزه دار از نظر میزان سلامت روانی تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج یافته ها نشان می دهد که، میان کارمندان زن و مرد روزه دار از نظر جسمانی سازی علایم، اضطراب و افسردگی تفاوت وجود دارد؛ بدین معنی که روزه داری موجب کاهش علایم جسمانی، اضطراب و افسردگی و افزایش سلامت روانی پرسنل اداری دانشگاه محقق اردبیلی شده است. نتایج به دست آمده با پژوهش های لارسون و کلتر، 1988؛ کوینک و همکاران، 2001؛ موریا و کوینک، 2006؛ فرانسیکو، 1995؛ لوین و واندرپول، 1991؛ موشر و هندال، 1997؛ مالت بی و دای، 2004؛ دیزتر و همکاران، 2006؛ کوینک و همکاران، 1998؛ لوین و واندرپول، 1989؛ دوناهی و بنسون، 1995؛ کولدبورت و همکاران، 1993؛ پاین و همکاران، 1991؛ بارکر و کورساج، 1982؛ باتسون و همکاران، 1993؛ لوینثال، 1995؛ مالت بی ، 1999؛ نیلسون، 1990؛ واتسون، 1989؛ شاکری نیا، 1380؛ احمدی، 1374؛ قائنی،1372 و مطهری، 1373 مشابه و هماهنگ می باشد.
در تبیین این یافته ها می توان گفت: افراد دارای مذهب درونی سعی دارند رویدادها را به شکل مثبت تر و به شکل آزمایش های الهی در نظر بگیرند و در نتیجه، آنها را فرصتی برای رشد و پیشرفت به شمار آورند. این افراد، به دلیل قابلیت هایی که دارند، سعی می کنند از الگوهای شخصیتی مشابه چون سرسختی روان شناختی برای مبارزه با بحران های زندگی استفاده کنند. از آنجایی که، سرسختی روان شناختی دارای سه مؤلفه تعهد، کنترل و مبارزه جویی است و نیز با توجه به ویژگی های سرسختی روان شناختی و صفات مطرح شده فوق در خصوص افراد دارای مذهب درونی، این افراد توانایی بهتری برای مقابله با فشار روانی و رویدادهای زندگی دارند. افزون براین، پژوهش نشان داده است که افراد دارای مذهب درون زاد، موقعیت آزمایشی را به صورت مذهبی توصیف می کنند. در حالی که، افراد غیر مذهبی چنین موقعیتی را به شکل غیر مذهبی توصیف می نمایند. دو مکانیزم موجود در رفتارهای مذهبی یعنی «آرام سازی» و «تخلیة هیجانی» نیز از عوامل اصلی تأثیرگذار بر بهداشت روانی می باشد. در مجموع، احتمالاً تأثیر مثبت مذهب بر سلامت روانی به دلایل زیر می باشد:
1. مذهب به مرگ و زندگی انسان معنا می بخشد.
2. مذهب موجب امیدواری می شود و خوشبینی افراد را افزایش می دهد.
3. مذهب به افراد مذهبی نوعی احساس کنترل و کارآمدی می بخشد که ریشه خدایی دارد و می تواند کاهش یافتگی کنترل شخصی را جبران کند.
4. مذهب نوعی سبک زندگی سالم تر برای افراد تجویز می کند که بر سلامتی و بهداشت روانی تاثیر مثبت دارد.
مذهب مجموعه ای از هنجارهای اجتماعی مثبت است که اطاعت از آن موجب تایید، پشتیبانی و پذیرش از سوی دیگران می شود. مذهب نوعی احساس فراطبیعی به شخص می دهد که بدون تردید تأثیر روان شناختی دارد.
* عضو هیأت علمی دانشگاه محقق اردبیلی./ ** دانشجوی دکتری تخصصی روان شناسی.
دریافت: 19/11/1387 ـ پذیرش: 13/12/1387
[227]. World Health Organization
[228]. religion’s protective power
[229]. Rosh
[230]. Jamies
[231]. Jung
[232]. Forum
[233]. From
[234]. Jamies & Jay
[235]. Levin & Varnderpool
[236]. Francis
[237]. Mosher & Handal
[238]. Psychological distress
[239]. Somatization
[240]. Maltby & Day
[241]. Payne
[242]. Nealsen, 1995.
[243]. Goldberg & Hiller
[244]. Williams & Mary
- ـ احمدی، علی، روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی، تهران، چاپخانه، 1374.
- ـ جلیلوند، محمدامین، «بررسی رابطه نماز با اضطراب» دانشگاه اسلامی، سال دوم، شماره هشتم، 1378.
- ـ جیمز، ویلیام، دین و روان، ترجمه مهدی قائی، تهران، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، چ دوم1372.
- ـ خسروی، زهره، «بررسی تأثیر نماز بر اختلالات روانی نوجوانان»، دانشگاه اسلامی، سال دوم شماره هشتم، 1378.
- ـ دلاور، علی، مبانی و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، تهران، رشد، 1380.
- ـ شاکری نیا، ایرج، «تأثیر باورهای مذهبی بر سلامت روانی انسان»، ماهانة آموزشی ـ تربیتی پیوند، شماره 257، 1380.
- ـ غباری، باقر، «باورهای مذهبی و اثرات آنها در بهداشت روان»، فصلنامه اندیشه و رفتار، سال اول شماره 4.
- ـ محمدی، محمد علی و دادخواه، بهروز، «نقش مذهب در پیشگیری از اعتیاد»، فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال سوم، شماره نهم و دهم، صفحه 34 ـ 27، 1380.
- ـ مطهری مرتضی، طهارت روح، تهران، ستاد اقامه نماز، 1375.
- ـ ــــــــــــــ ، مقدمه بر جهان بینی اسلامی، جلد اول، انسان و ایمان، تهران، صدرا، 1373، چ دهم.
- - Baker, M., & Gorsuch, R. (1982). Trait anxiety and intrinsic-extrinsic religiousness. Journal for the Scientific Study of Religion, 21, 119–122.
- - Batson, C. D., Schoenrade, P., & Ventis, W. L. (1993). Religion and the individual: a Social Psychological Perspective. London: Oxford University Press.
- - Carroll, S. (1993). Spirituality and purpose in life in alcoholism recovery. Journal of Studies on Alcohol, 54, 297± 301.
- - Cutrona, C. E., & Russell, D. W. (1991). The provisions of social relationships and adaptation to stress. In W. H. Jones, & D. Perlman (Eds.), Advances in Personal Relationships, vol. 1( pp. 37± 67). Greenwich, CT: JAI Press.
- - Dezutter, J. & et al (2006) Religiosity and mental health: A further exploration of the relative importance of religious behaviors vs. religious attitudes. Personality and Individual Differences 40, 807–818.
- - Donahue, M. J., & Benson, P. J. (1995). Religion and well - being in adolescents. Journal for the Scientific Study of Religion, 15, 29±45.
- - Ellis, A., & Schoenfeld, E. (1990). Divine treatment and the treatment of chemical dependency. Journal of Substance Abuse, 2, 459±468.
- - Francis lj, Lewis Jm. Brown L et al (1995). “Personality and Religion Among under Graduate Students in the Drifted Kingdom United Stets”. Australia and Canada. Journal of Psychology 14:280-282.
- - Goldbourt, U., Yaari, S., & Medale, J. H. (1993). Factors predictive of long - term coronary heart disease mortality among 10,059 male Israeli civil servants and municipal employees: A 23- Year Mortality follow - up in the Israeli Ischemic Heart Disease Study. Cardiology, 82, 100± 121.
- - Koenig, H. G., George, L. K., & Peterson, B. L. (1998). Religious importance and remission of depression in medically ill older patients. American Journal of Psychiatry, 155, 536±542.
- - Koenig, H. G., George, L. K., Meador, K. G., Blazer, D. G., & Ford, S. M. (1994). Religious practices and alcoholism in a southern adult population. Hospital and Community Psychiatry, 45, 225± 231.
- - Koenig, H. G., McCullough, M., & Larson, D. B. (2001). Handbook of Religion and Health: A century of research reviewed. New York: Oxford University Press.
- - Larson L.E and Goltz, J.W. (1988). Religious participation and marital commitment, Rev Religious Rees 30, pp. 387–400.
- - Levin J. and Varnder pool, H (1991). Relations factors in physical health and the prevention of illness, “Prevention in Human Services” 9:41-64
- - Levin, J. S., & Varnderpool, H. Y. (1989). Is religion therapeutically significant for hypertension? Social Science Medicine, 29, 69± 78.
- - Loewenthal, K. M. (1995). Mental health and religion. London: Chapman Hall.
- - Maltby and L. Day (2004) Religious orientation, religious coping and appraisals of stress, Personality and Individual Differences 34, pp. 1209–1224.
- - Maltby, J. (1999). The internal structure of a derived, revised, and amended measure of the religious orientation scale: the ‘Age-Universal’ I-E Scale-12. Social Behavior and Personality, 27, 407–412.
- Moreira-Almeida, A & Koenig, H.G (2006) Retaining the meaning of the words religiousness andspirituality: A commentary on the WHOQOL SRPB group's' A cross-cultural study of spirituality, religion, and personal beliefs as components of quality of life’’ (62: 6, 2005, 1486–1497). Social Science & Medicine 63, 843–845.
- Mosher JP.Handal PJ (1997). The Relationship Between Religion and Psychological Pistress in Adolescents, Journal of Psychology and Theology,25(4),449-457
- - Nelson, P. B. (1990). Intrinsic/extrinsic religious orientation of the elderly: relationship to depression and self-esteem. Journal of Erotological Nursing, 16, 29–35.
- - Oleckno, W. A., & Blacconiere, M. J. (1991). Relationship of religious importance to wellness and other health - related behaviors and outcomes. Psychology Report, 68, 819± 829.
- - Pardini,D.A. et al (2001). Religious faith and spirituality in substance abuse recovery determining the mental health benefits. Journal of Substance Abuse Treatment 19, 347±354.
- - Payne, I. R., Bergin, A. E., Biellema, K. A., & Jenkins, P. H. (1991). Review of religion and mental health: prevention and the enhancement of psychosocial functioning. Prevention in Human Services, 9, 11 ±40.
- - Warfield, R. D., & Goldstein, M. B. (1996). Spirituality: the key to recovery from alcoholism. Counseling and Values, 40, 196± 205.
- - Watson, P. J., Morris, R. J., & Hood, R. W. (1989). Sin and self-functioning: depression, assertiveness and religious commitments. Journal of Psychology and Theology, 17, 44–48.
- - Rowden, R. W. (2000). The relationship between charismatic leadership behaviours and organizational commitment. The Leadership and Organizational Development Journal, 21(1), 30-35.