روان‌شناسی و دین، سال هجدهم، شماره اول، پیاپی 69، بهار 1404، صفحات 43-62

    تدوین مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ امیر مهدیزاده / دکترای روان‌شناسی جامعۀ المصطفی العالمیه / amirmahdizadeh200@gmail.com
    محمدمهدی صفورائی پاریزی / دانشیار گروه روان‌شناسی جامعۀ المصطفی العالمیه / m_safurayi@miu.ac.ir
    حسن تقیان / استادیار گروه روان‌شناسی جامعۀ المصطفی العالمیه / taghian@ut.ac.ir
    dor 20.1001.1.20081782.1404.18.1.3.8
    doi 10.22034/ravanshenasi.2025.5000635
    چکیده: 
    پژوهش کنونی با هدف طراحی مدل انعطاف‌پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات انجام شد. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود. منابع پژوهش قرآن کریم، تفاسیر، روایات و نمونه پژوهش، شامل گزاره‌های توصیفی و تبیینی مرتبط با حوزۀ معنایی انعطاف‌پذیری خانواده در آیات و روایات بود، که به شکل هدفمند انتخاب شد. پس از استخراج محتوای مرتبط با انعطاف‌پذیری خانواده در فرایند تحلیل داده‌ها، در قالب چهار مؤلفه، چهار حیطه، دو قطب و دو بعد کدگذاری و در نهایت در قالب یک مدل صورت‌بندی شد؛ سپس برای بررسی روایی محتوایی مدل انعطاف‌پذیری خانواده، از شاخص روایی محتوایی (CVI) و ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) استفاده شد و به 25 کارشناس ارجاع گردید. یافته‌ها نشان داد مدل انعطاف‌پذیری خانواده: الف) انعطاف‌پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات، دارای چهار مؤلفه، دو بعد، دو قطب و چهار حیطه می‌باشد و قدرت تشخیص چهار نوع سیستم خانوادگی را دارد؛ ب) مؤلفه‌ها عبارت‌اند از: نرمی، آسان‌گیری، همراهی و موافقت؛ ج) دو بعد عبارت‌اند از: 1. بعد امور عرفی و شرعی غیرالزامی و 2. بعد شرعی الزامی؛ د) دو قطب عبارت‌اند از: 1. خانوادة انعطاف‌پذیر ـ انعطاف‌ناپذیر و 2. خانوادة مقاوم ـ سازش‌کار؛ هـ.) حیطه‌ها عبارت‌اند از: 1. مدیریت و رهبری؛ 2. نقش‌ها؛ 3. قوانین؛ 4. گفت‌وگوها و مذاکرات؛ هـ.) چهار نوع سیستم خانوادگی عبارت‌اند از: 1. خانوادة انعطاف‌پذیر ـ مقاوم؛ 2. خانوادة انعطاف‌پذیر ـ سازش‌کار؛ 3. خانوادة انعطاف‌ناپذیر ـ مقاوم؛ 4. خانوادة انعطاف‌ناپذیر ـ سازش‌کار.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Family Flexibility Model Based on Quranic Verses and Narrations
    Abstract: 
    This qualitative content analysis aimed to design a family flexibility model based on Quranic verses and narrations. Sources included the Quran, exegeses (Tafsir), and hadiths; the research sample included purposively selected descriptive/explanatory propositions related to family flexibility. After extracting the content related to family resilience in the data analysis process, data were coded into four components, four domains, two poles, and two dimensions, forming a model. Content Validity Index (CVI) and Content Validity Ratio (CVR) were assessed by 25 experts. Findings showed: (a) the family flexibility model comprises four components, two dimensions, two poles, and four domains, identifying four family systems; (b) The Components include: Gentleness, Leniency, Companionship, Agreement; (c) The Dimensions are: 1. Non-mandatory customary/religious matters, 2. Mandatory religious matters; (d) the Poles are: 1. Flexible–Inflexible family, 2. Resistant–Compromising family; (e) Domains include: 1. Management/leadership, 2. Roles, 3. Rules, 4. Dialogues/negotiations; (f) Family systems: 1. Flexible-Resistant, 2. Flexible-Compromising, 3. Inflexible-Resistant, 4. Inflexible-Compromising.
    References: 
    • Beavers, W. B. and Hampton, R. B. (1990) .Successful Families: Assessment and Intervention Adaptability. Family Process, 20, 235-243.
    • Beavers, W. R., and M.N. Voeller. (1983). Family Models: Comparing and Contrasting the Olson Circumplex Model and the Beavers Systems Model. Family Process, 22, 250-260.
    • Deak, G. O. (2003). The development of cognitive flexibility and language abilities. Advances in Child Development and Behavior, 31, 271–327.
    • Epstein, N., Bishop, D., Ryan, C., Miller, I. and Keitner, G. (1993). The McMaster Model: view of healthy family functioning. Journal of Family Therapy, 22, 168–189
    • French, A. P., and B. J. Guidera (1974). The Family as a System in Four Dimensions: A Theoretical Model. Paper presented at the American Academy of Child Psychology, San Francisco.
    • Gorall, D. M., Triesel, J. & Olson, D. H. (2006). FACES IV: Development and Validation. Family Process (In Press)
    • Gottman, J. M. (1994). Why Marriages Succeed or Fail. New York: Basic Books.
    • Gottman, J. M. (1979). Marital Interaction. New York: Basic Books.
    • Leff, J., and C. Vaughn (1985). Expressed Emotion in Families. New York: Guilford Press.
    • Kantor, D. and Lehr, W. (1975). Inside the Family. San Francisco: Jossey-Bass.
    • Olson, D. H., Sprenkle, D. H. & Russell, C. (1979). Circumplex model of marital and family systems: I. Cohesion and adaptability dimensions, family types, and clinical applications. Family Process, 18, 3-28.
    • Olson, D. H., Russell, C. S. & Sprenkle, D. H. (1999). Circumplex Model: Systemic assessmentand treatment of families. New York: Haworth Press.
    • Olson, David H. & Dean M. Gorall. (2006). FACES IV & the Circumplex Model. New York: Haworth Press.
    • Olson, Gorall DM, Tiesel. FACES IV manual: Administration manual. Minneapolis (2007). Family Studies Review Yearbook. Volume 2. New Delhi: Sage Publications.
    • Parsons, T. and Bales, R. F. (1955). Family Socialization and Interaction Process Instrumental role. Glencoe, III. Free Press.
    • Reiss, D. (1981). The Family's Construction of Reality. Cambridge, Mass: Harvard University Press.
    • Sawyer, R. K. (2011). Explaining creativity:The science of human innovation. Oxford: Oxford University.
    • Sprenkle D. H, Olson D, Russell C. S. (2014).Circumplexmodel: Systemic assessment and treatment of families. Abingdon: Routledge.
    • Minuchin, S. (1974). Families & family therapy. Cambridge, Mass: Harvard University Press.
    متن کامل مقاله: 

    مدل انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات
     امير مهديزاده        / دکتراي روان‌شناسي جامعۀ المصطفي العالميه    amirmahdizadeh200@gmail.com
    محمدمهدي صفورايي پاريزي/ دانشيار گروه روان‌شناسي جامعۀ المصطفي العالميه    m_safurayi@miu.ac.ir
    حسن تقيان/ استاديار گروه روان‌شناسي جامعۀ المصطفي العالميه    taghian@ut.ac.ir
    دريافت: 19/10/1403 - پذيرش: 08/02/1404
    چکيده
    پژوهش کنوني با هدف طراحي مدل انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات انجام شد. روش پژوهش تحليل کيفي محتواي متون ديني بود. منابع پژوهش قرآن کريم، تفاسير، روايات و نمونه پژوهش، شامل گزاره‌هاي توصيفي و تبييني مرتبط با حوزۀ معنايي انعطاف‌پذيري خانواده در آيات و روايات بود، که به شکل هدفمند انتخاب شد. پس از استخراج محتواي مرتبط با انعطاف‌پذيري خانواده در فرايند تحليل داده‌ها، در قالب چهار مؤلفه، چهار حيطه، دو قطب و دو بعد کدگذاري و در نهايت در قالب يک مدل صورت‌بندي شد؛ سپس براي بررسي روايي محتوايي مدل انعطاف‌پذيري خانواده، از شاخص روايي محتوايي (CVI) و ضريب نسبي روايي محتوايي (CVR) استفاده شد و به 25 کارشناس ارجاع گرديد. يافته‌ها نشان داد مدل انعطاف‌پذيري خانواده: الف) انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات، داراي چهار مؤلفه، دو بعد، دو قطب و چهار حيطه مي‌باشد و قدرت تشخيص چهار نوع سيستم خانوادگي را دارد؛ ب) مؤلفه‌ها عبارت‌اند از: نرمي، آسان‌گيري، همراهي و موافقت؛ ج) دو بعد عبارت‌اند از: 1. بعد امور عرفي و شرعي غيرالزامي و 2. بعد شرعي الزامي؛ د) دو قطب عبارت‌اند از: 1. خانوادة انعطاف‌پذير ـ انعطاف‌ناپذير و 2. خانوادة مقاوم ـ سازش‌کار؛ هـ.) حيطه‌ها عبارت‌اند از: 1. مديريت و رهبري؛ 2. نقش‌ها؛ 3. قوانين؛ 4. گفت‌وگوها و مذاکرات؛ هـ.) چهار نوع سيستم خانوادگي عبارت‌اند از: 1. خانوادة انعطاف‌پذير ـ مقاوم؛ 2. خانوادة انعطاف‌پذير ـ سازش‌کار؛ 3. خانوادة انعطاف‌ناپذير ـ مقاوم؛ 4. خانوادة انعطاف‌ناپذير ـ سازش‌کار.
    کليدواژه‌ها: انعطاف‌پذيري، انعطاف‌پذيري خانواده، مدل، قطب، روان‌شناسي اسلامي.
     
    مقدمه
    امروزه خانوادة ‌درمانگران يا مشاوران خانواده به ساختار خانواده (چگونگي تنظيم روابط و سلسله‌مراتب، سازماندهي، چگونگي بقا و حفظ خود) و فرايندها (شيوه‌هايي که خانواده در خلال زمان رشد، سازگار يا تغيير مي‌کند) توجه دارند (حبيبي و ديگران، 1398، ص347). «انعطاف‌پذيري خانواده» به‌معناي توانايي نظام خانواده در‌ پاسخ‌گويي به تغييرات در ساختار خانواده‌، نقش‌ ارتباطات‌ و قواعد‌ ارتباطي‌ در مقابل تنيدگي‌‌هاي‌ موقعيتي و تحولي است (اولسون و گورال، 1999، ص5). درواقع «انعطاف‌پذيري خانواده» نوعي کيفيت و نحوۀ ابراز رهبري و سازماندهي، روابط نقش و اصول روابط و مذاکرات است (اسپرنکل و همکاران، 2014). روان‌شناسي در زمينۀ خانواده‌درماني و ارزيابي خانواده از دوران اوليه خود که دوران ايده‌هاي بزرگ مانند شناخت‌شناسي، نظريۀ سيستم‌ها و سيبرنتيک بود، به انعطاف‌پذيري خانواده توجه نموده ‌است؛ چندين رويکرد نظريه‌اي، مفاهيم مربوط به بعد انعطاف‌پذيري را به‌کار برده‌اند که خود نشان از اهميت آن است. پارسونز و بالس (1955) از اصطلاح نقش ابزاري، فرنج و گوديرا (1974) از مفهوم ظرفيت براي تغيير قدرت در الگوهاي خود استفاده نموده‌اند، که به مفهوم انعطاف‌پذيري نزديک است. مفهوم نيرو و قدرت که کانتر و لهر (1975) ارائه کردند، خيلي به سازگارپذيري و انعطاف مرتبط است؛ همچنين مطالعات آزمايش ريس (1981) به شدت به الگويي که بر حل مشکل خانواده تأکيد مي‌کند، وابسته است. فاش کردن و در ميان گذاشتن با ديگران در نظر وي به مفهوم انعطاف‌پذيري شبيه است. اپستين‌ و ديگران (1993) بـه‌وسيلۀ الگو و مدل برتر‌ نقش‌‌پذيري مفاهيمي که تناسب زيادي با بعد انعطاف‌پذيري دارند را به‌کار مي‌برند. آنها در رويکرد ابعادي شش‌گانه مک مستر از مفاهيم کنترل رفتار، حل مشکل، نقش‌ها و وظايف براي بعد انعطاف‌پذيري استفاده مي‌کنند. مفهوم حل مشکل لف و وقن (1985) ارتباط نزديکي با‌ انعطاف‌پذيري‌ دارد. بيورز و همپسون (1990) واژه و اصطلاح سازگار با محيط را براي انعطاف‌پذيري به‌کار مي‌برند. گاتمن (1994) مفهوم تقابل را که با‌ انعطاف‌پذيري و تغيير ارتباط نزديکي دارند، به‌‌کار‌ برد. مشکل اساسي اين نظريه‌ها، عدم توجه به انعطاف‌پذيري به‌عنوان مفهوم مستقل و فقدان مدل است.
    در ميان نظريه‌هاي موجود، نظريۀ ساختاري مينوچين بيش از ساير نظريه‌ها دربارۀ خانواده و روش‌هاي نو براي مداخله در خانواده متمرکز گرديد. رويکرد ساختاري در ارزيابي خانواده‌ها، توسط سالوادور مينوچين و ديگران شکل گرفت. ساختارگراها بر سه موضوع بنيادين در خانواده تأکيد دارند که نگرش آنها به نظام خانواده به‌عنوان يک کل يکپارچه يکي از آنها به‌شمار مي‌رود؛ دومين موضوع اساسي، تأثير سلسله‌مراتب خانواده و سومي آن، کارکرد به‌هم‌پيوسته نظام‌هاي فرعي است. آنها بر اين باورند که اين سه موضوع تعيين‌کنندۀ اصلي کيفيت زندگي و رضامندي اعضا است (گلدنبرگ، 1394، ص73). مينوچين معتقد است که تمام خانواده‌ها در يک نقطه از محوري قرار مي‌گيرند که دو نهايت آن «مرزهاي نامشخص، مبهم و آشفته» و «مرزهاي خشک و انعطاف‌ناپذير» ‌است. برخي خانواده‌ها در دو انتهاي آسيب‌زا و اکثر آنها در دامنة وسيع بهنجار «مرزهاي روشن و منعطف» قرار دارند. درعين‌حال «خانواده‌هاي بهنجار» نيز زير منظومه‌هاي گسسته و تنيده را تجربه مي‌کنند (مينوچين، 1974، ص81ـ85). بر همين اساس خانواده به سه نوع خانواده‌هاي «بهنجار، تنيده و گسسته» تقسيم مي‌شود (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 1395، ص248).
    الگوي مدور ترکيبي يکي از الگوهاي‌ جديد رفتاري خانواده است که داراي سه بعد انسجام، انعطاف‌پذيري و ارتباط است، و در سال ۱۹۷9 به‌وسيلة اولسون، اسپرنکل و راسل تدوين گرديد (اولسون و همکاران، 1999). اولسون و ديگران در الگوي اوليه به چهار سطح از انعطاف‌پذيري اشاره نمودند که‌ شامل سخت (انعطاف‌پذيري خيلي پايين)، ساخت‌يافتـه‌ (انعطاف‌پذيري‌ پايين‌ رو‌به‌ سوي متوسط)، انعطاف‌پذير (انطباق‌پذيري متوسط روبه بالا)، بي‌نظم يـا هرج و مرج (انعطاف‌پذيري خيلي زياد) است. اولسون در سال 2006 در مقاله‌اي که با همکاري گورال منتشر ساخت، در سطوح انعطاف‌پذيري بازنگري و تغيير ايجاد نمود و آنها را به سه بعد انعطاف‌پذيري سفت و سخت (انعطاف‌ناپذير)، متعادل (متوازن) و آشفته (انعطاف‌پذيري زياد) تغيير داد (اولسون و گورال، 2006، ص5).
    به‌طورکلي سابقۀ پژوهش را مي‌توان به دو بخش الگوي انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس منابع اسلامي و مطالعات خارج از ايران تقسيم کرد. دربارۀ الگوي انعطاف‌پذيري خانواده، پژوهش‌هايي انجام شده است که بيشتر با مد نظر قرار دادن واژۀ «مدارا» به رشتۀ تحرير درآمده‌اند. مقالۀ «کارکردها و فنون مدارا در زندگي اجتماعي» (حسين‌زاده، 1390)، مقالۀ «مؤلفه‌هاي الگوي مدارا با همسر از ديدگاه اسلام» (گنجور و ديگران، 1390) و همچنين مقالۀ «مدارا و نقش آن در تحکيم خانواده» (توحيدي‌نژاد، 1392) از اين نوع هستند. عمادي (1393) نيز در پايان‌نامۀ خود به تبيين معيارها و شاخص‌هاي رفتاري رفق در روابط همسران از منظر قرآن و حديث پرداخته است. پژوهش رضا خجسته‌مهر و ديگران با عنوان «آزمون مدل مدارا با رويکرد اسلامي در بافت زندگي زناشويي»، يکي از پژوهش‌هايي است که سال 1397 منتشر شد و داراي چهار عامل همدلي و پذيرش همسر، کنترل هيجاني و صبر و تحمل در برابر همسر، تسهيل فرايند رشد و شکوفايي همسر و نيز عامل احسان و گذشت نسبت‌به همسر است.
    مطالعات خارج از ايران مربوط به دو پژوهش مينوچين (1974) و پژوهش اولسون (1979) است. مينوچين سه نوع «مرزهاي نامشخص، مبهم و آشفته»، «مرزهاي خشک و انعطاف‌ناپذير» و «مرزهاي روشن و منعطف» را در الگوي خود مطرح نموده است. اولسون نيز سه بعد انعطاف‌پذيري سفت و سخت (انعطاف‌ناپذير)، متعادل (متوازن) و آشفته (انعطاف‌پذيري زياد) را در الگوي پيشنهادي خود مطرح کرده است. در ارزيابي پيشينۀ موجود پژوهشي مي‌توان گفت که در برخي از پژوهش‌ها اشکال مبنايي عدم سازگاريي با مباني و آموزه‌هاي اسلامي در انعطاف‌پذيري خانواده نظير مدل اولسون و مينوچين به قوت خود باقي است؛ همچنين هيچ‌يک از پژوهش‌هاي مذکور انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس منابع ديني را به‌طور مستقل بررسي ننموده‌اند، بلکه به برخي از مفاهيم همسو مانند مدارا پرداخته‌اند. همان‌طور که اختصاص داشتن پژوهش‌ها به حوزۀ زوجين و نه خانواده، بررسي با رويکرد غيرروان‌شناختي نيز از مشکلات برخي ديگر است. ازآنجايي‌که همۀ علوم، ريشه در مباني و ديدگاه فلسفي دارند، مي‌توان به‌جاي تلاش براي تأييد يا اصلاح تئوري‌هاي موجود در علوم جديد که برخاسته از فلسفه و زمينۀ خاصي است، گزاره‌هايي را در انعطاف‌پذيري خانواده سامان داد که مبتني‌بر جهان‌بيني و انسان‌شناسي اسلامي باشد و به‌طور مستقل و با رويکرد تأسيسي و نه تأييدي تئوري‌پردازي کرد و به بوتۀ آزمون گذاشت (باقري، 1387، ص250). ازاين‌‌رو پژوهش کنوني با هدف توسعۀ مرزهاي دانش ديني و جبران خلأ پژوهشي موجود، درصدد پاسخ به اين سؤال است که مدل انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات چگونه است؟
    روش پژوهش
    در اين پژوهش، از روش تحليل کيفي محتواي متون ديني استفاده شده است. تحليل کيفي محتواي متون ديني روشي است که با آن مي‌توان به اطلاعاتي دست يافت که مبناي کشف پاسخ سؤالات پژوهش باشد. پايه و اساس روش تحليل کيفي محتواي متون ديني، معناشناسي زباني است (شجاعي، 1399، ص134). معناشناسي زباني مطالعۀ علمي معنا از طريق الفاظ است (صفوي، 1387، ص24).
    جهت اجراي پژوهش چهار مرحله طي‌ گرديد: در مرحلۀ اول، مشاهدة نظام‌مند صورت گرفت و محدودۀ اسنادي پژوهش مشخص شد. منابع مورد استفاده عبارت‌اند از: 1) قرآن کريم؛ 2) تفسيرها ازجمله مجمع‌البيان، الميزان، التبيان، جوامع الجامع، البرهان، نور الثقلين، تفسير قمي، الواضح، نمونه و الامثل؛ 3) کتاب‌هاي معتبر شيعه ازجمله اصول کافي، وسائل الشيعه، من لايحضر الفقيه، الخصال؛ در مرحلۀ دوم، غرقه شدن در محتوا با استفاده از اصول تبعي هشت‌گانه به‌ويژه تحليل مؤلفه‌اي، حوزۀ واژگاني و هم‌ريخت‌بيني کل‌نگر به‌عنوان پرکاربردترين اصول صورت‌ گرفت؛ در مرحلۀ سوم، صورت‌بندي داده‌ها به‌منظور استخراج داده‌هاي روان‌شناختي از برداشت‌هاي اوليه انجام شد. براي صورت‌بندي داده‌ها از چهار گام اساسي استفاده شد: گام 1. شکل‌گيري محتواي اساسي؛ گام 2. استخراج و نام‌گذاري مؤلفه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده، حيطه‌ها و ابعاد؛ گام 3. پديدآيي سازه‌ها؛ گام 4. اعتبارسنجي با دو ملاک متقن بودن و مفيد بودن. به‌منظور دستيابي به متقن بودن نتايج کيفي (معادل روايي در روش کمّي)، از معيارهاي اعتمادپذيري، اتکاپذيري و تأييدپذيري استفاده شد (شجاعي، 1399، به نقل از: لينکلن و گابا، 1985؛ تدلي و تشکري، 200۹، ص31؛ کوپالا و سوزوکي، 1998؛ اشوانت، 2007). براي احراز معيار «اعتمادپذيري» (معادل روايي دروني در روش کمّي)، نتايج به تيم پژوهش و تيم ناظر داده شد تا صحت و درستي نتايج به‌دست‌آمده را تأييد کنند و در صورت لزوم، اصلاحات انجام شود. براي دستيابي به معيار «اتکاپذيري» (معادل اعتبار)، تا جايي پژوهشگر به کارشناسان مراجعه نمود که پس از آن هيچ تغييري در الگوي مورد نظر حاصل نمي‌شد و به اشباع نظري رسيد و از 25 کارشناس خواستيم تا مفاهيم، مؤلفه‌ها، ابعاد و الگوي نظري برگرفته از داده‌ها را تأييد کند؛ در مرحلۀ چهارم نيز بازبيني نهايي صورت پذيرفت و در قالب گزارش ارائه گرديد (شجاعي، 1399، ص134). براي اطمينان از معيار تأييد‌پذيري (معادل عينيت) نتايج، پژوهشگر کوشيد تا پيش‌فرض‌هاي خود را در جمع‌آوري داده‌ها دخالت ندهد. 
    يافته‌هاي پژوهش
    پس از پالايش و غربالگري، پردازش شبکه‌اي به‌معناي تعيين موارد مرتبط به همديگر که در يک حوزة واژگاني و معنايي بودند، انجام شد؛ سپس صورت‌بندي داده‌هاي مرتبط به انعطاف‌پذيري خانواده در چند بخش مؤلفه‌ها، حيطه‌ها، قطب‌ها و ابعاد انجام گرديد و در پايان اعتبارسنجي با تأييد کارشناسان صورت گرفت.
    در جدول (1) يافته‌هاي پژوهش به تفکيک مؤلفه‌ها، ابعاد، قطب‌هاي هنجار ـ ناهنجار و پيايندهاي‌ هرکدام آمده است.
    جدول1: مدل انعطاف‌پذيري خانواده به تفکيک مؤلفه‌ها، ابعاد، قطب‌ها، هنجار ـ ناهنجار و پيايندها‌
    مؤلفه‌ها    ابعاد    قطب‌ها    هنجار ـ ناهنجار    پيايندها
    نرمي
    آسان‌گيري
    همراهي
    موافقت    بعد امور عرفي و شرعي غيرالزامي    قطب 1    انعطاف‌پذيري    هنجار    ايجاد جاذبۀ ميان‌فردي
    اصلاح رابطۀ زوجي و خانوادگي
    به‌وجود‌آورندۀ موافقت، محبت و همدلي
    افزايندۀ رضايت‌مندي خانوادگي
    کاهندۀ فشار رواني و عاطفي
    افزايش رفتار مطلوب
    سبب قبول اعمال، نماز و رضايت خدا
                انعطاف‌ناپذيري    ناهنجار    از بين رفتن جاذبۀ ميان‌فردي
    تخريب رابطۀ زوجي و خانوادگي
    به‌وجودآورندۀ اختلاف، تنفر و عدم همدلي
    کاهندۀ رضايت‌مندي خانوادگي
    افزايندۀ فشار رواني و عاطفي
    کاهش رفتار مطلوب
    سبب عدم قبول اعمال، نماز و خشم خدا
        بعد امور شرعي الزام آور    قطب 2    مقاومت    هنجار    آرامش رواني
    خوشبختي
    هدايت‌شوندگي
    مشمول رضايت خدا
    بهشتي شدن
                سازش‌کاري    ناهنجار    عدم آرامش رواني
    بدبختي
    گمراه‌شوندگي
    مشمول خشم خدا و عدم رضايت
    جهنمي شدن
    همان‌طور که در جدول (1) مشاهده مي‌شود، مدل انعطاف‌پذيري خانواده، داراي چهار مؤلفه در دو بعد: 1. عرفي و شرعي غيرالزامي و 2. شرعي الزامي است که در بعد عرفي و شرعي غيرالزامي قطب انعطاف‌پذيري ـ انعطاف‌ناپذيري وجود دارد و بعد شرعي الزامي داراي قطب مقاومت ـ سازش‌کاري است. انعطاف‌پذيري بخش بهنجار و انعطاف‌ناپذيري بخش نابهنجار بعد امور عرفي و شرعي غيرالزامي است؛ همان‌طور که مقاومت بخش بهنجار و سازش‌کاري بخش نابهنجار بعد دوم يا همان امور شرعي الزامي است. هريک از انواع خانوادة بهنجار ـ نابهنجار نيز چهار شاخص‌ دارد که در جدول به آن اشاره شده است.
    با توجه به کدگذاري‌هاي صورت‌گرفته و تجزيه و تحليل داده‌ها، مي‌توان مدل انعطاف‌پذيري خانواده را به‌صورتي‌که در شکل (1) آمده است، ترسيم کرد.
    شکل1: مدل مفهومي انعطاف‌پذيري خانواده
    يافته‌هاي پژوهش، چهار مؤلفه در انعطاف‌پذيري خانواده را نشان داد. اولين مؤلفه، نرمي است. در آيات و روايات متعددي موضوع نرمي مورد تأکيد خداوند و اولياي دين بوده است و يکي از مؤلفه‌هاي اصلي و بنيادين انعطاف‌پذيري نيز به‌شمار مي‌آيد (مهديزاده و ديگران، 1401). در روايتي از امام رضا به نقل از امام علي يکي از پنج ويژگى بهترين زنان را نرمي و لين برشمرده است (کليني، 1375، ج5، ص325؛ حر عاملي، 1367، ج۲۰، ص۲۹؛ صدوق، 1420ق، ج۱، ص۳۷۰). در روايت ديگري از امام صادق آمده است که: «خشونت داشتن و نرم نبودن با خانواده، عذاب قبر را به بار مي‌آورد» (صدوق، 1419ق، ج۱، ص۳۰۹). دربارۀ لين در آيات قرآن، خداوند نرمي و لين پيامبرش، حضرت محمد با افراد را تأييد مي‌کند و آن را رحمتي از ناحيۀ خود معرفي مي‌نمايد (آل‌عمران: 159). علامه طباطبائي دربارۀ اين آيه معتقد است که به دليل آنکه در آيات قبل خطاب متوجه عموم مسلمين بود، خطاب در اصل معنا درحقيقت باز به عموم مسلمين است (طباطبائي، 1375، ج4، ص56؛ طبرسي، 1367، ج2، ص869؛ مکارم شيرازي، 1379، ج2، ص746)؛ بنابراين اعضاي خانواده را شامل مي‌شود.
    مؤلفۀ دوم، آسان‌گيري است. آسان‌گيري، کليد تداوم روابط خانوادگي است. خانواده‌هايي که در برابر تغييرات انعطاف‌پذيرند، بهتر از پس مشکلات برمي‌آيند و با موقعيت‌هايي که مي‌تواند موجب پيشرفت آنها شود، بهتر برخورد مي‌کنند (بهزادي و سروقد، 1394؛ هارون رشيدي و کاظميان مقدم، 1397). اسلام نيز آسان‌گيري (متقي هندي، 1431ق، ص465) را به‌ويژه در زندگي خانوادگي (نهج البلاغه، نامۀ 21) مورد تأکيد قرار داده ‌است. آسان‌گيري در اسلام با واژه‌هاي «هون، يسر و سهل» هم‌آيند است (مهديزاده و ديگران، 1401). در روايتي از امام‌ صادق به نقل از رسول خدا آمده است که: «به فرزندانمان آسان‌ بگيريم و از سخت‌گيري بر آنان بگذريم» (کليني، 1375، ج۶، ص۵۰؛ حر عاملي، 1367، ج۲۱، ص۴۸۱). اين روايت به‌خوبي نشانگر آن است که آسان‌گيري به‌عنوان يک شاخص مهم و مؤلفۀ بنيادين در رابطۀ والد ـ فرزندي است. خانوادۀ انعطاف‌پذير اگر آسان‌گير نباشد، يکي از پايه‌هاي شکل‌دهندۀ انعطاف‌پذيري را از دست داده است. همچنين در روايتي از امام علي در توصيف بهترين زنان آمده است که يکي از آنها «هين» به‌معناي آسان‌گير بودن است (کليني، 1375، ج5، ص325؛ حر عاملي، 1367، ج20، ص29). در برخي از روايات شاخص‌هاي همسراني که آسان‌گير نيستند، بيان شده است. در روايتي از پيامبر به شاخص «تکليف بيش از حدّ توان» به‌عنوان يکي از مسائلي که منجر به رابطۀ سخت‌گيرانه مي‌شود، مورد اشاره قرار گرفته است (نوري، 1408ق، ج14، ص242). همان‌گونه که در روايتي ديگر ضمن تأييد اين شاخص، به آثار آن نيز پرداخته و نتيجه آن را عدم قبول حسنه از جانب پرودگار براي فرد سخت‌گير و غضب الهي برشمرده است (طبرسي، 1370، ج1، ص463).
    همراهي مؤلفۀ سوم، انعطاف‌پذيري خانواده است. خانواده به‌عنوان کوچک‌ترين و مهم‌ترين نهاد اجتماعي به دليل تعاملات گسترده، مستمر و همه‌روزه اعضاي آن به همراهي بيشتر براي محقق کردن انعطاف‌پذيري نياز دارد. در قرآن نيز به وجود همراهي در خانواده در سورۀ لقمان آيۀ 15 اشاره شده است. همراهي در خانواده در روايات متعددي مورد تأکيد واقع شده است، تا جايي که نشانۀ ايمان از نفاق و تمييزدهندۀ آن قرار گرفته است. پيامبر اکرم در روايتي مي‌فرمايد: «مؤمن به ميل خانوادة خود غذا مي‌خورد، ولي منافق خانواده‌اش به ميل او غذا مي‌خورند» (کليني، 1375، ج4، ص12). در روايتي ديگر از اميرالمؤمنين آمده است: «همراهي و مدارا کردن احتمالِ رفتار نيک را افزايش مي‌دهد» (صدوق، 1413ق، ج٣، ص٥٥٤). در روايت «خيرُ نساء» (بهترين زنان) اميرالمؤمنين سومين ويژگي را به همراهي همسر (الْمُؤَاتِيَةُ) در بخش‌هاي مختلف زندگي اختصاص داده‌اند (کليني، 1375، ج5، ص325؛ حر عاملي، 1367، ج20، ص29).
    موافقت مؤلفۀ چهارم انعطاف‌پذيري خانواده به‌شمار مي‌آيد. در قرآن به ‌موافقت و پذيرش در خانواده اشاره شده است. خداوند يکي از ويژگي‌هاي زنان صالح در آيۀ 34 سورۀ نساء را «قانت» نام برده است، که در روايت ابي‌جارود معناي «قانِتاتٌ» را پذيرنده و مطيع بيان کرده است (قمي، 1404ق، ج۱، ص۱۳۷). همان‌طور که در آيۀ 5 سورة تحريم در داستان حفصه و عايشه هم يکي از ويژگي‌هاي همسران برتر را قانت بودن دانسته است، در لغت نيز به‌معناي پذيرندگي و اطاعت‌پذيري است (راغب اصفهاني، 1387، ص685). همچنين طبق آيۀ‌ 35 سورۀ نساء بدون توافق و پذيرش شرايطِ يکديگر زندگي زناشويي ممکن نيست و قهر، دشمني و مخالفت ادامه‌دار خواهد شد (طباطبائي، 1375، ج4، ص346). در روايات نيز به مؤلفۀ موافق بودن و پذيرش در روابط خانوادگي توصية زيادي شده است. در روايتي از امام صادق آمده است که شوهر در روابط‍‌ خود با همسرش ناچار از رعايت سه چيز است که يکي از آنها توافق و پذيرش است، تا در پرتو آن سازش، پذيرش و محبت و علاقۀ زن را به‌دست آورد (ابن‌شعبه حراني، 1382، ص322). همان‌‍طور که پيامبر اکرم در روايتي همسر پذيرش‌گر را بافضيلت‌ترين و پرسود‌ترين منفعت بعد از ايمان به خدا دانستند (نوري، 1408ق، ج14، ص172). در روايتي ديگر آمده است که انس و همدمي در سه چيز است که يکي از آنها همسر موافق و پذيرش‌گر است (ابن‌شعبه حراني، 1382، ص۳۱۸). در روايت ديگري از امام صادق آمده است که پنج خصلت است كه هر كسي آن را ندارد، هميشه در زندگى كمبود (ناقص العيش) دارد و خردش وامانده (زايل العقل) و قلب و ذهنش درگير (مشغول القلب) است، که يکي از آنها همسر موافق است (صدوق، 1377، ج۱ص۲۸۴). همان‌گونه که امام علي در روايتي دارا بودن همسر موافق را يکي از آسايش‌ها و راحتي‌ها مي‌دانند (تميمي آمدي، 1366، ج۱، ص۸۷).
    بعد از تحليل تفصيلي مؤلفه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده از ديدگاه اسلام بر اساس آيات و روايات، مؤلفه‌هاي خانواده، استخراج، دسته‌بندي و محتواي آن تحليل شد. به جهت کاهش خطاي محقق در مراحل مذکور، با مراجعه به کارشناسان صحت برداشت‌ها مورد بررسي قرار گرفت. در جدول (2)، ضمن ارائۀ مؤلفه‌ها و مستندات آن، نظرات 25 متخصص دين‌شناس روان‌شناس، جهت روايي انعکاس داده شده است.
    جدول 2: ميزان ارتباط مستندات ديني مؤلفه‌ها از نظر کارشناسان
    مؤلفه    تعداد کارشناسان موافق    تعداد کارشناسان مخالف    CVI    CVR
        مطابقت    ضرورت    مطابقت    ضرورت        
    مستندات ديني مؤلفۀ نرمي    25    25    0    0    1    1
    مستندات ديني مؤلفۀ آسان‌گيري    25    23    0    1    1    90/0
    مستندات ديني مؤلفۀ همراهي    22    25    2    0    88/0    1
    مستندات ديني مؤلفۀ موافقت    25    22    0    0    1    84/0
    همان‌طور که پيداست، کارشناسان دلالت مستندات بر همۀ مؤلفه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده را مورد تأييد قرار داده‌اند و از روايي محتوايي مطلوبي برخوردار است.
    روان‌شناسان، نخستين گام در تشخيص و درمان و پيش‌آگهي و تحليل را، جست‌وجو در ابعاد و نشانگان مي‌دانند (کاپلان و سادوک، 1379، ج1، ص435). موقعيت‌هاي گوناگوني که در خانواده براي سنجش انعطاف‌پذيري خانواده به وجود مي‌آيد، به چهار دستۀ کلي «مديريت و رهبري»، «نقش‌ها»، «قوانين و قواعد حاکم بر روابط» و «گفت‌وگو و تبادل کلامي در روابط خانوادگي» تقسيم مي‌شود. لذا اين بخش اختصاص به آشنايي با حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات پيدا کرده است.
    مديريت و رهبري يکي از حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده است. خانواده به‌عنوان يک نهاد کوچک اجتماعي، ضروري است که مانند هر جمعي ديگر نياز به مديريت و رهبري دارد (روم: 21). آيات و روايات به مديريت و رهبري در خانواده اشاره نموده‌اند. مديريت خانواده و مسئوليت‌هاي گوناگون آن در اسلام به‌عنوان امري خطير در عرصه‌هاي زندگي خانوادگي متوجه مرد است (نساء: 34). همچنين مسئوليت اصلي مراقبت‌هاي ديني خانواده طبق آيۀ 6 سورۀ تحريم بر عهده مرد نهاده شده است. در آيات و روايات ديگري نيز مسئوليت پيگيري و اجراي دستورات و اوامر الهي مانند نماز در خانواده و تربيت فرزند (صدوق، 1413ق، ج2، ص622؛ 1377، ص568) را بر دوش مرد نهاده است (طه: 132)؛ گرچه اين مسئله نه مرد را از مشورت و بهره‌مندي از نظر اعضاي خانواده بي‌نياز مي‌کند (آل‌عمران: 159؛ بقره: 233) و نه کاهندة مسئوليت براي زنان و فرزندان است (نهج البلاغه، خطبة ۱۶۷).
    نقش‌ها که يکي ديگر از حيطه‌ها هستند، بيانگر چگونگي برخورد با وظايف سرپرستي و تقسيم کارهاي خانه هستند (اولسون و اولسون، 1383، ص80). در بررسي اطلاعات ثبت‌شده از عوامل مهم طلاق، «غفلت از خانه و بچه‌ها» به‌عنوان دومين عامل جدايي است (قلي‌زاده و ديگران، 1394، ص80). نقش‌ها در خانواده يکي از مسائل پراهميتي است که آيات و روايات به آن پرداخته‌اند. در آيۀ 34 سورۀ نساء به‌طور صريح اشاره به نقش نان‌آور بودن مرد به‌عنوان تأمين‌کنندة نيازهاي اقتصادي خانواده اشاره گرديده است و مرد را موظف به اين نقش در قبال زن نموده است و به‌گونه‌اي تقسيم وظيفه براي مرد کرده است. در روايتي از امام صادق است که حضرت على هميشه براى خانه هيزم و آب مى‌آورد و فاطمه هم آرد و خمير آماده مي‌کرد و نان مى‌پخت (کليني، 1375، ج5، ص86؛ حر عاملي، 1367، ج17، ص40). در روايت ديگري از امام علي آمده است که رسول خدا براي ايفاي نقش‌ها در خانه، ثواب صابران، ثواب هزار شهيد، هزار حج، آزاد کردن هزار بنده، صدقه به هزار نيازمند و بهشت بدون حساب، عبادت يك سال كه روز آن روزه و شب آن به نماز ايستاده باشد، به او ارزاني مي‌دارد (مجلسي، 1403ق، ج۱۰۱، ص۱۳۲). در روايت ديگري از آثار نحوۀ تقسيم متناسب مسئوليت بين زن و مرد آمده است که زن مانند گل جنسي لطيف دارد و به مرد توصيه شده است که کارهاي سخت و خارج از توان زن به او سپرده نشود (صدوق، 1413ق، ج3، ص556). همان‌طور که در روايت ديگري از زن خواسته شده است که در وظيفه و نقش‌ تأمين معاش که طبق نظر اسلام به عهده مرد است، مراعات مرد را بنمايد و بيش از توان به او فشار نياورد (نوري، 1408ق، ج14، ص242).
    قوانين حيطۀ سوم در انعطاف‌پذيري خانواده است. در ساختار خانواده قوانين به معناي قواعد حاکم بر ساختار و کارکرد زندگي خانوادگي است که دربرگيرندۀ حقوق افراد، الزامات و تعهدات بين اعضاي خانواده مي‌باشد (مک کارتي و روزاليند، 1390، ص308). اسلام نيز مانند هر دين ديگر، متشکل از مجموعه‌اي از گزاره‌هاست که بخش مهمي از آن را بايدها و نبايدها به‌صورت قوانين الزامي حرام و واجب يا قوانين ترجيحي مکروه و مستحب در زمينه‌هاي فردي، اجتماعي، خانوادگي و جز آن تشکيل داده است (نساء: 13 و 14؛ بقره: 229؛ طلاق: 1؛ مجادله: 224). در اين ميان بايدها و نبايدها يا همان قوانيني را اسلام در زندگي خانوادگي براي مراقبت از اعضا در خانواده و بالا بردن کارکردهاي خانواده وضع نموده است (احزاب: 32؛ بقره: 229 و 230، طلاق: 1).
    آيات بسياري در قرآن (عنکبوت: 8؛ لقمان: 15؛ طه: 132؛ نور: 3،30، 31، 33، 59؛ نساء: 4، 34، 35، 19، 129؛ بقره: 222، 223، 233؛ طلاق: 6 و 7) و نيز روايات (حر عاملي، 1367، ج20، ص198؛ صدوق، 1413ق، ج3، ص437؛ کليني، 1375، ج2، ص660؛ مجلسي، 1403ق، ج100، ص239) به قوانين حاکم در خانواده اشاره نموده‌اند که در اينجا براي نمونه به برخي از آنها اشاره مي‌گردد. البته بايد بدانيم که تنها قوانين الزام‌آور در آيات و روايات وجود ندارد، بلکه بسياري از امور عرفي مانند مسئوليت بردن بچه‌ها به مدرسه، رعايت نظم و نظافت محيط خانه، زمان بيداري و خواب است که خانواده براي آن قوانيني وضع مي‌کند، که در بسياري از آنها، دين اسلام توصيه به انعطاف‌پذيري و سازگاري نموده است (لقمان: 15؛ صدوق، 1413ق، ج۳، ص۵۵۶؛ طبرسي، 1370، ج1، ص463). در آيات بسياري به حدود و مرزهاي الهي يا همان قوانين در خانواده اشاره صريحي شده است. در سورۀ تحريم آيۀ 6، خداوند مردان را الزام کرده که خود و خانواده‌شان را از آتش دوزخ دور کنند، که بدون شک منظور همان رعايت حلال و حرام مي‌باشد که حدود الهي است. خداوند در آيۀ 15 سورۀ لقمان و 8 سورۀ عنکبوت فرموده است که: «اگر پدر و مادر تلاش کردند که فرزند شرک بورزد، نبايد فرزند از والدين خود اين موضوع را اطاعت کند و موظف به مقاومت است»؛ زيرا از حدود حساس الهي است (نساء: 48)، اما در ساير امور عرفي و دنيايي فرزند بايد با والدين همراهي نموده و انعطاف به خرج دهد. با اينکه اطاعت و احترام به والدين از حدود و قوانين الزامي الهي در خانواده است (نساء: 36). از مواردي که خدا به‌صورت ويژه دستور به رعايت آن در خانواده مي‌دهد، برپايي نماز توسط اعضاي خانواده (طه: 132)، رعايت عدالت حتي به قيمت ضرر اعضاي خانواده (نساء: 135) و امر به معروف و نهي از منکر (آل‌عمران، 104، 110، 114؛ توبه: 67، 71، 112) است.
    گفت‌وگو و مذاکره يکي ديگر از حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده است. گفت‌وگو و مذاکره به‌عنوان يکي از مسائل کليدي براي انعطاف‌پذيري خانواده لازم است (اولسون و اولسون، 1383، ص23).
    ايجاد گفت‌وگوي سالم، سهم عمده‌اي در ميزان انعطاف‌پذيري يک خانواده دارد (آل‌عمران: 159). خداوند در آيات (نساء: 19) و پيشوايان ديني در روايات (صدوق، 1413ق، ج۳، ص۵۵۶؛ ابن‌شعبه حراني، 1382، ج1، ص315). به مصاحبت و معاشرت نيکو امر کرده‌اند، که گفت‌وگوي نيکو و سالم جزء جدايي‌ناپذير آن است. امام علي در روايتي به مردان توصيه مي‌نمايد که گفت‌وگوي خوبي با همسران خود داشته باشند (صدوق، 1413ق، ج۳، ص۵۵۶)، و در جايي ديگر آن را به‌عنوان ابزار لازم براي زندگي زناشويي و خانوادگي مي‌داند (ابن‌شعبه حراني، 1382، ج1، ص315).
    جدول 3: ميزان ارتباط مستندات ديني حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده از نظر کارشناسان
    حيطه    تعداد کارشناسان موافق    تعداد کارشناسان مخالف    CVI    CVR
        مطابقت    ضرورت    مطابقت    ضرورت        
    مستندات ديني حيطۀ مديريت و رهبري    25    25    0    0    1    1
    مستندات ديني حيطۀ نقش‌ها    23    25    2    0    92/0    1
    مستندات ديني حيطۀ قوانين    25    25    0    0    1    1
    مستندات ديني حيطۀ گفت‌وگوها و مذاکرات    25    23    0    1    1    90/0
    همان‌طور که پيداست، کارشناسان دلالت مستندات بر همۀ حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده را مورد تأييد قرار داده‌اند و از روايي محتوايي مطلوبي برخوردار است.
    يکي ديگر از بخش‌هاي مدل که از يافته‌هاي مهم اين پژوهش به‌شمار مي‌آيد، قطب انعطاف‌پذيري ـ انعطاف‌ناپذيري و سازش‌کاري ـ مقاومت است. در يک بررسي کلي همان‌طور که در بخش مؤلفه‌ها و حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده بيان شد، انعطاف‌پذيري در اسلام مورد تأييد است، اما انعطاف‌پذيري نيز مانند هر امر ديگري، حدّ و اندازه‌اي دارد (پسنديده، 1391، ص212) و در هر جايي مجاز نيستيم. براي بررسي تفصيلي‌تر اين مسئله به متن آيات و روايات مراجعه مي‌کنيم. از طرفي آنچه تاکنون در زمينۀ انعطاف‌پذيري در اسلام بيان شد، همگي چه انعطاف‌پذيري به‌طورکلي و چه انعطاف‌پذيري خانواده را تأييد مي‌کنند و از طرفي در برخي از آيات مقاومت کردن را توصيه مي‌کنند. در آيۀ 15 سورۀ لقمان و 8 سورۀ عنکبوت، خداوند مي‌فرمايد که از والديني که تو را به شرک ورزيدن دعوت مي‌کنند، اطاعت نکن و در مقابل آنها انعطاف‌پذيري نداشته باش و مقاومت کن، و از طرفي در همان آيۀ 15 سورۀ لقمان در ادامه مي‌فرمايد که در غير از اين مورد با پدر و مادر خود انعطاف‌پذيري به خرج بده و مصاحبت خوبي با آنها داشته باش. اين آيه به‌خوبي به «انعطاف‌پذيري» در امور عرفي و شرعي غيرالزامي و «مقاومت» در امور شرعي الزام‌آور اشاره دارد، و هم جنبۀ انعطاف‌پذيري و هم جنبۀ مقاومت را هنجار مي‌داند. آيۀ 135 سورۀ نساء يکي ديگر از مواردي است که خدا دستور به مقاومت داده است؛ گرچه به نفع خانواده و خويشاوندان نباشد. خداوند در اين آيه مي‌فرمايد: «رعايت عدل گرچه به ضرر والدين يا خويشاوندان هم باشد، بايد صورت بگيرد». علامه طباطبائي در تفسير الميزان معتقد است که كلمۀ «قسط» در آيه به‌معناى عدل است و قيام به قسط به‌معناى عمل به عدل و پافشاري بر آن است؛ پس مراد از «قَوّامِين َبِالْقِسْطِ»، «قيام‌کنندگان به قسط» است، البته قائمينى كه قيامشان به قسط تام و كامل‌ترين و بدون هيچ انعطاف‌پذيري است (طباطبائي، 1375، ج5، ص108). اين آيه نيز به‌خوبي به «مقاومت» در مورد رعايت عدل اشاره دارد و براي انعطاف‌پذيري هيچ جايي را باز نمي‌کند. در جايي ديگر خدا به پيامبر دربارۀ حرام کردن حلال‌ها تذکر مي‌دهد و او را به يکي ديگر از مصاديق مقاومت توصيه مي‌کند (تحريم: 1). خداوند در سورۀ تحريم از رسولش مي‌خواهد که به‌خاطر شاد کردن و رضايت همسرانت، حلالي را بر خود حرام ننمايد و مقاومت و ايستادگي پيشه کند (طباطبائي، 1375، ج19، ص329؛ مکارم شيرازي، 1379، ج24، ص272؛ طبرسي، 1366، ج10، ص472). بنابراين آيه جايي که حلالي را بخواهيم بر خود يا ديگري حرام کنيم، از موارد «مقاومت» دانسته است، نه انعطاف‌پذيري. در آيۀ 132 سورۀ طه نيز خداوند دستور به مقاومت در برابر برپايي نماز در خانواده مي‌دهد و ضمن امر به معروف که خود مصداقي از مصاديق مقاومت است، توصيه به صبر در مداومت به آن نيز در شمار مصاديق مقاومت است؛ همچنين در آيۀ 23 سورۀ توبه با صراحت آمده است که مؤمنان با پدران و برادراني كه كفر را بر ايمان مقدم بدارند، دوستي
    نکنند و آنان را به‌عنوان دوست، يار و ياور خود قرار ندهند. علامه طباطبائي باور دارد که اين آيه از دوستى كفار نهى مى‌كند؛ هرچند كه كفار پدران و برادران مؤمنان باشند (طباطبائي، 1375، ج9، ص206). اين آيه به‌روشني بيان مي‌کند که در دوستي کردن با کفار بايد مقاومت کرد حتي اگر اعضاي خانواده باشد و سازش‌کارانه برخورد کردن با خانواده در جايي که فرمان الهي زير پا گذاشته شود، امري ناهنجار است. در روايات نيز به مقاومت کردن در خانواده پرداخته شده است (نهج البلاغه، نامۀ 41؛ مجلسي، 1403ق، ج۱۰۰، ص۲۴۹؛ شعيري، 1366، ج۱، ص۱۵۸).
    بنابراين انعطاف‌پذيري در امور عرفي و شرعي غيرالزامي مورد تأييد و بهنجار است و اين نوع خانواده «انعطاف‌پذير» خوانده مي‌شود. در اين‌گونه موارد، اگر اعضاي خانواده انعطاف‌پذيري به خرج ندهند به آن خانواده، «انعطاف‌ناپذير» گفته‌ مي‌شود. همان‌طور که انعطاف‌پذيري در امور شرعي الزامي به‌معناي انجام واجب و ترک حرام مورد تأييد شرع نبوده و بهنجار نيست، بلکه بر اساس آيات و روايات «مقاومت» بهنجار است و به آن خانواده‌اي که اين حد و مرز را رعايت مي‌نمايد، خانواده «مقاوم» مي‌گويند. بنابراين در اين‌گونه از موارد اگر اعضاي خانواده انعطاف‌پذيري داشته باشند، به آن خانوادۀ «سازش‌کار» يا به تعبير برخي از روايات و آيات «مُداهِن» گفته مي‌شود (کليني، 1375، ج۵، ص55؛ قلم: 9؛ واقعه: 81).
    جدول4: ميزان ارتباط مستندات ديني قطب‌ها از نظر کارشناسان
    قطب    تعداد کارشناسان موافق    تعداد کارشناسان مخالف    CVI    CVR
        مطابقت    ضرورت    مطابقت    ضرورت        
    مستندات ديني قطب انعطاف‌پذيري ـ انعطاف‌ناپذيري    24    23    0    0    92/0    84/0
    مستندات ديني قطب مقاومت ـ سازش‌کاري    22    25    2    0    88/0    1
    همان‌طور که در جدول (4) پيداست، کارشناسان دلالت و ارتباط مستندات ديني قطب‌ها را مورد تأييد قرار داده‌اند که از روايي محتوايي مطلوبي برخوردار است.
    برخي از آيات و روايات به آثار و پيايندهاي انعطاف‌پذيري خانواده اشاره نموده‌اند. يکي از پيامدهاي انعطاف‌پذيري، جاذبۀ ميان‌فردي است (آل‌عمران: 159). جاذبۀ ميان‌فردي به نگرشي اطلاق ‌مي‌شود که شخص دربارۀ فرد ديگري دارد (سالاري‌فر، 1390، ص190). يکي ديگر از پيايندها، «افزايش رفتار مطلوب» است. در روايتي از اميرالمؤمنين آمده است که انعطاف‌پذيري احتمالِ رفتار مطلوب اعضاي خانواده را افزايش مي‌دهد (صدوق، 1413ق، ج٣، ص٥٥٤؛ 1419ق، ج۲، ص۵۱۲). در روايت ديگري که از نظر مضموني نزديک به روايت بالاست، حضرت علي يکي ديگر از پيامدهاي مهم انعطاف‌پذيري را رضايت از زندگي زوجي و با صفا شدن آن مي‌دانند (صدوق، 1413ق، ج4، ص384). يکي ديگر از آثار راهبردي و مهم انعطاف‌پذيري خانواده، اصلاح رابطه است (نساء: 35). از پيامدهاي ديگري که در برخي از روايات به آن اشاره شده است، «ايجاد موافقت»، «جلب محبت» و سبب «همدلي» است که در روايتي از امام صادق هر سه پيامد آن آمده است (ابن‌شعبه حراني، 1382، ص322). در روايت ديگري از امام صادق آمده است که انعطاف‌پذيري عامل کاهش فشار رواني و عاطفي و نيز رضايت زناشويي مي‌گردد (صدوق، 1377، ج1، ص284، مجلسي، 1403ق، ج71، ص186). در روايتي ديگر، نتيجۀ انعطاف‌پذيري را نشانۀ قبولي نماز، عمل و سبب رضايت پروردگار مي‌دانند (کليني، 1375، ج۲، ص۱۱۹؛ حر عاملي، 1367، ج۱۵، ص۲۶۹)، که از آثار مهم و اخروي انعطاف‌پذيري خانواده به‌شمار مي‌آيد. در جدول (5) پيايندهاي انعطاف‌پذيري خانواده آمده است.
    جدول5: ميزان ارتباط مستندات ديني پيايندهاي انعطاف‌پذيري خانواده از نظر کارشناسان
    پيايند انعطاف‌پذيري خانواده    تعداد کارشناسان موافق    تعداد کارشناسان مخالف    CVI    CVR
        مطابقت    ضرورت    مطابقت    ضرورت        
    ايجاد جاذبۀ ميان‌فردي    24    23    0    0    92/0    84/0
    اصلاح رابطۀ زوجي و خانوادگي    22    25    2    0    88/0    1
    به‌وجودآورندۀ موافقت، محبت و همدلي    25    25    0    0    1    1
    افزايندۀ رضايت‌مندي خانوادگي    25    23    0    1    1    84/0
    کاهندۀ فشار رواني و عاطفي    22    25    2    0    88/0    1
    افزايش رفتار مطلوب    25    22    0    0    1    84/0
    سبب قبولي اعمال، نماز و رضايت خدا    25    25    0    0    1    1
    همان‌طور که در جدول (5) آمده است، شاخص روايي محتوا (CVI) و شاخص نسبت روايي محتوا (CVR) در پيايندهاي انعطاف‌پذيري خانواده توسط کارشناسان تأييد شده و کاملاً مطلوب است.
    برخي از آيات و روايات به آثار و پيايندهاي مقاومت خانواده اشاره نموده‌اند. از پيايندهاي مهم که در آيۀ 6 سورۀ تحريم اشاره شده است، دوزخي نشدن، عدم شمول خشم الهي و رضايت خداوند است. سه اثر «آرامش رواني و ذهني در زندگي» (رعد: 28)، «عدم گمراهي و هدايت‌يافتگي» و «خوشبختي» (طه: 123) از آثار و پيايندهاي مقاومت است (موسوي مقدم و ديگران، 1395، ص77) که در قرآن به آن اشاره شده است. در جدول (6) پيايندهاي مقاومت خانواده آمده است.
    جدول6: ميزان ارتباط مستندات ديني پيايندهاي مقاومت خانواده از نظر کارشناسان
    پيايند انعطاف‌پذيري خانواده    تعداد کارشناسان موافق    تعداد کارشناسان مخالف    CVI    CVR
        مطابقت    ضرورت    مطابقت    ضرورت        
    آرامش در زندگي    24    25    0    0    92/0    1
    هدايت‌يافتگي    22    25    2    0    88/0    1
    خوشبختي    25    25    0    0    1    1
    رضايت خدا    25    23    0    1    1    90/0
    به‌دست آوردن بهشت    22    25    2    0    88/0    1
    همان‌طور که در جدول (6) آمده است، شاخص روايي محتوا (CVI) و شاخص نسبت روايي محتوا (CVR) در پيايندهاي مقاومت خانواده توسط کارشناسان تأييد شده و کاملاً مطلوب است.
    بحث و نتيجه‌گيري
    از آنچه در بررسي تفصيلي مؤلفه‌ها، حيطه‌ها و مرزهاي انعطاف‌پذيري و مقاومت خانواده گذشت، نتايج اساسي ذيل به‌دست مي‌آيد که در چند محور ارائه مي‌شود:
    اول: پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات انجام شد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد که مدل انعطاف‌پذيري خانواده بر چهار مؤلفۀ «نرمي»، «آسان‌گيري»، «همراهي» و «موافقت» استوار است. اين يافته با پژوهش عمادي (1393) همسو است. وي در پايان‌نامۀ خود رفق همسران را بررسي نموده و به 6 مؤلفه در موضوع همسران دست يافته است که در چهار مورد مشترک است؛ همچنين بر اساس يافته‌هاي پژوهش شجاعي (1393) واژه‌هاي رفق، لين، وفق، يسر و هون با انعطاف‌پذيري در ارتباط است که خود نشانگر آن است که انعطاف‌پذيري به‌طور کل و انعطاف‌پذيري خانواده نيز با اين واژگان ارتباط کامل دارند؛ همان‌طور که يافته‌هاي مهديزاده و ديگران (1401) نيز از اين پژوهش حمايت مي‌کنند.
    دوم: حيطه‌هاي انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات، شامل چهار حيطۀ «مديريت و رهبري»، «نقش‌ها»، «قوانين» و «مذاکرات و گفت‌وگوها» است؛ همان‌طور که برخي از پژوهشگران نيز در بررسي‌هاي خود اين يافته را تأييد مي‌کنند (پسنديده و عمادي، 1394، ص25). اين يافته با پژوهش سالاري‌فر و ديگران (1392) همسو است. وي در خصوص ويژگي‌هاي خانوادة سالم با روي‌آورد اسلامي، يکي از ابعاد مهم را ساختار توزيع قدرت در خانواده مي‌داند که با حيطۀ ‌مديريت و رهبري در اين پژوهش هماهنگي دارد؛ همان‌گونه که به حيطۀ نقش‌ها، قوانين و گفت‌وگو‌ها نيز توجه نموده است.
    سوم: دو بعدي که در انعطاف‌پذيري خانواده وجود دارد، بعد «امور عرفي و شرعي غيرالزامي» و بعد «امور شرعي الزام‌آور» است. اين يافته با پژوهش هوشياري (1401، ص211) همسو است.
    چهارم: با وجود آنکه انعطاف‌پذيري خانواده در آيات و روايات بسيار مورد تأکيد و «بهنجار» است، اما داراي حد و مرز است و اگر از حدود و مرزهاي خود تجاوز کند، نه‌تنها مورد تأکيد نيست؛ بلکه «نابهنجار» خواهد بود. در اين خصوص آياتي نظير آيۀ 6 سورۀ تحريم، 8 سورۀ عنکبوت، 15 لقمان، 135 نساء در تأييد اين يافته هستند و روايات (حر عاملي، 1367، ج۲۸، ص۲۹۲؛ کليني، 1375، ج5، ص۵۱۷؛ صدوق، 1413ق، ج1، ص۱۱۵؛ مجلسي، 1403ق، ج۱۰۰، ص۲۴۹) نيز با آن همراه‌اند.
    پنجم: انعطاف‌پذيري خانواده در بخش بهنجار آن، شامل مواردي است که در امور عرفي و يا شرعي غيرالزام‌‌‌آور به‌معناي مستحب و مکروه باشد. از همين جا مي‌توان خانواده‌اي را انعطاف‌پذير دانست که در موضوع‌هاي عرفي و ديني کمتر حساس به‌معناي مکروه و مستحب انعطاف‌پذيري وجود دارد. به اين شيوه که اغلب در حيطۀ رهبري تحت نظارت و مديريت مرد به همراه مشورت با ساير اعضا است؛ در حيطۀ مذاکره و گفت‌وگو با احترام، به نرمي و آزادانه انجام مي‌گيرد؛ در حيطۀ نقش، نقش‌ها در آن تقسيم شده، اما تا حدودي ثابت است؛ قانون هم متعادل و زماني که نياز به تغيير باشد، تغيير خواهد کرد و به‌طورکلي بر اساس نرمي و لين، آسان‌گيري، همراهي و پذيرش تعامل صورت مي‌گيرد (خانوادۀ بهنجار). اين يافته با آيات و روايات همخواني کامل دارد؛ همچنين با پژوهش هوشياري (1401) همسو است. در اين پژوهش انعطاف‌پذيري در مستحبات و مکروهات را مجاز دانسته است.
    ششم: اگر اعضاي خانواده در موضوع‌هاي عرفي و ديني کمتر حساس به‌معناي مکروه و مستحب که انعطاف‌پذيري در آنها «هنجار» است، انعطاف‌پذير نباشند، خانواده‌اي «انعطاف‌ناپذير» قلمداد مي‌گردد و از اين جهت طبق نظر اسلام، خانواده‌اي نابهنجار به‌شمار مي‌آيند. در اين‌گونه خانواده‌‌ها در موضوع‌هاي عرفي و ديني کمتر حساس (مکروه و مستحب) در حيطه‌هاي مديريت خانواده و رهبري‌، نقش‌‌ها، قوانين و روابط و مذاکرات چندان بر اساس نرمي و لين، آسان‌گيري، همراهي و پذيرش تعامل صورت نمي‌گيرد، بلکه تعامل اعضاي سيستم با يکديگر تا حدودي خشن، بر پايۀ سخت‌گيري، بدون اغماض و غيرپذيرش‌گرانه مي‌باشد (خانوادۀ نابهنجار). اين يافته با پژوهش هوشياري (1401) همسو است. در اين پژوهش انعطاف‌ناپذيري در مستحبات و مکروهات را خلاف قرآن و اسلام دانسته است. آيات 44 طه، 159 آل‌عمران، 15 لقمان، 34 نساء و روايات متعددي (کليني، 1375، ج4، ص12؛ ج5، ص325؛ ج۶، ص۵۰؛ حر عاملي، 1367، ج۲۰، ص117؛ ج۲۱، ص۴۸۱؛ طبرسي، 1370، ج1، ص463؛ صدوق، 1413ق، ج2، ص625؛ ج٣، ص٥٥٤؛ ابن‌شعبه حراني، 1382، ص322) در تأييد اين يافته آمده است.
    هفتم: در امور شرعي الزام‌آور به‌معناي واجب و حرام آن چيزي که در اسلام بهنجار تلقي مي‌گردد، «مقاومت» است. بنابراين بايد خانواده‌اي را «مقاوم» دانست که در موضوع‌هاي ديني در حيطه‌هاي مديريت خانواده و رهبري‌، نقش‌‌ها، قوانين و روابط و مذاکرات تعامل به شيوه‌اي است که اعضاي سيستم تلاش مي‌کنند تا سبب ترک واجب و انجام حرام ‌نشوند و تعامل‌ها بر اساس سازش‌کاري نيست، بلکه بر پايۀ پافشاري و قاطعيت تعامل صورت مي‌گيرد (خانوادۀ بهنجار). اين يافته با پژوهش پسنديده (1391) سازگار است. وي در بخشي از پژوهش خود دربارۀ مرزهاي مدارا و سازگاري با خانواده مطالبي را ارائه نموده است که با اين يافته پژوهش همخوان است. آيات در تأييد اين يافته فراوان‌اند که آيات 55 مريم، 1 تحريم، 8 عنکبوت، 23 توبه ازجمله آنها به‌شمار مي‌آيند؛ همان‌طور که روايات نيز در تأييد اين موضوع کم نيستند (نهج البلاغه، نامۀ 41؛ مجلسي، 1403ق، ج۱۰۰، ص۲۴۹؛ کليني، 1375، ج5، ص۵۱۷؛ صدوق، 1413ق، ج1، ص۱۱۵).
    هشتم: اگر خانواده در امور شرعي الزام‌آور به‌معناي واجب و حرام که «مقاومت» در آنها «هنجار» است، مقاوم نباشد، خانواده‌اي «مداهن و سازش‌کار» قلمداد مي‌گردد و از اين جهت طبق نظر اسلام، خانواده‌اي نابهنجار به‌شمار مي‌آيند. در اين‌گونه خانواده‌ها در موضوع‌هاي ديني در حيطۀ مديريت خانواده و رهبري‌، نقش‌‌ها، قوانين و روابط و مذاکرات تعامل بر اساس نرمي، آسان‌گيري، همراهي و پذيرشي است که سبب ترک واجب يا انجام حرام مي‌شوند و تعامل‌ها بر اساس سازش‌کاري و سستي است؛ همان‌طور که آيۀ 9 قلم و 81 سورۀ واقعه از اين يافته حمايت مي‌کنند.
    نهم: ازآنجاکه در هر خانواده‌اي هم امور عرفي و شرعي غيرالزامي وجود دارد که افراد مي‌توانند انعطاف‌پذيري يا انعطاف‌ناپذيري را گزينش کنند و هم امور شرعي الزام‌آور وجود دارد که افراد اختيار آن را دارند که انعطاف‌پذير يا انعطاف‌ناپذير باشند، چهار نوع سيستم خانواد‌گي قابل شناسايي است: 1. خانوادۀ انعطاف‌پذير ـ مقاوم؛ 2. خانوادۀ انعطاف‌پذير ـ سازش‌کار؛ 3. خانوادۀ انعطاف‌ناپذير ـ مقاوم؛ 4. خانوادۀ انعطاف‌ناپذير ـ سازش‌کار.
    نوع اول خانواده از نظر اسلام، بهنجارترين نوع خانواده است که در امور عرفي و شرعي غيرالزامي به‌درستي انعطاف‌پذيرند و در امور شرعي الزامي، مقاوم‌اند. نوع چهارم نابهنجارترين نوع خانواده در اسلام است که در امور عرفي و شرعي غيرالزامي انعطاف‌ناپذيرند و در امور شرعي الزامي، سازش‌کار‌ند. نوع دوم خانواده در بعد انعطاف‌پذيري که در امور عرفي و شرعي غيرالزامي است، به‌درستي انعطاف‌پذير و بهنجارند، ولي در امور شرعي الزامي که نبايد انعطاف‌پذيري داشته باشند، سازش‌کار و نابهنجارند. دقيقاً بر عکس خانوادۀ نوع دوم، خانوادۀ نوع سوم که در بعد انعطاف‌پذيري که در امور عرفي و شرعي غيرالزامي است، بايد انعطاف‌پذير باشند، انعطاف‌پذير و نابهنجارند، ولي در امور شرعي الزامي که نبايد انعطاف‌پذيري داشته باشند، مقاوم و بهنجارند. تمامي پژوهش‌هايي که در تأييد محور پنجم، ششم، هفتم و هشتم مطرح شدند، با اين محور نيز همسو هستند.
    دهم: انعطاف‌پذيري خانواده داراي دو قطب انعطاف‌پذيري ـ انعطاف‌ناپذيري و مقاومت ـ سازش‌کاري است که ميزان انعطاف‌پذيري در هر خانواده‌اي بر اساس اين دو قطب ارزيابي مي‌گردد. اين موضوع يکي از مهم‌ترين تفاوت‌هاي الگوي اسلامي با ساير الگوهاست. قطب انعطاف‌پذيري ـ انعطاف‌ناپذيري با پژوهش اولسون (1979) همسو است و البته پژوهش پسنديده (1391) با هر دو قطب همخوان است.
    يازدهم: بر اساس آنچه که تاکنون دربارۀ مؤلفه‌ها، حيطه‌ها، ابعاد و مرزهاي انعطاف‌پذيري خانواده بيان شد، انعطاف‌پذيري خانواده در اسلام، کيفيت تعامل اعضاي خانواده بر اساس نرمي، آسان‌گيري، همراهي، موافقت و پذيرش در حيطه‌هاي مديريت خانواده و رهبري‌، نقش‌‌ها، قوانين و روابط و مذاکرات در دو بعد امور عرفي و شرعي غيرالزامي و بعد امور شرعي الزام‌آور است.
    دوازدهم: به‌منظور بررسي روايي محتوايي مدل و برآورد ميزان CVI و CVR، پرسش‌نامه در اختيار 25 نفر از کارشناسان و اساتيد حوزه و دانشگاه قرار گرفت. شاخص روايي محتوايي و ضريب نسبي روايي محتوايي براي بررسي نظر کارشناسان در مورد ارتباط بين مدل با انعطاف‌پذيري خانواده و ضرورت آن، نشان‌دهندۀ مناسب بودن همۀ اجزا، ابعاد، قطب‌ها و مؤلفه‌هاي مدل بود.
    جامعيت، بر پايۀ اسلام بودن، تطابق با شرايط بومي و فرهنگي ـ مذهبي ايران، ابعادي بودن، قطبي بودن، قدرت تشخيص سيستم‌هاي خانوادگي بيشتر و مؤلفه‌محوري از وجوه برتري الگوي انعطاف‌پذيري خانواده بر اساس آيات و روايات نسبت‌به قالب پيشنهادي رويکرد روان‌شناختي است.

    References: 
    • قرآن کریم.
    • نهج البلاغه.
    • ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی (1382). تحف العقول. قم: مؤسسة النشر الاسلامی.
    • اولسون، دیوید، اچ امی کی، اولسون (1383). توانمندسازی همسران. ترجمۀ کامران جعفری‌نژاد و منصوره اردشیرزاده. تهران: سازمان بهزیستی کشور.
    • باقری، خسرو (1387). هویت علم دینی. تهران: طبع و نشر.
    • بهزادی، بهناز و سروقد، سیروس (1394). رابطۀ انسجام و انعطاف‌پذیری خانواده و سبک‌های هویت با نقش واسطه‌گری حالت فراشناختی در دانش‌آموزان دختر. پژوهش‌های نوین روان‌شناختی، 10(38)، 49ـ74.
    • پسندیده، عباس (1391). رضایت زناشویى. قم: دار الحدیث.
    • تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد (1366). غررالحکم و دررالکلم. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
    • توحیدی‌نژاد، علی (1392). مدارا و نقش آن در تحکیم خانواده. حدیث حوزه، 3(6)، 112ـ130.
    • حبیبی، مجتبی و دیگران (1398). بررسی روایی تفکیکی خرده‌مقیاس‌های انسجام و انعطاف‌پذیری خانواده. روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی ایران، 25، 75-91.
    • حر عاملی، محمد بن حسن (1367). وسائل الشیعه. قم: مؤسسۀ آل البیت لاحیاء التراث.
    • حسین‌زاده، علی (1390). کارکردها و فنون مدارا در زندگی اجتماعی. معرفت، 20(160)، 97ـ112.
    • خجسته‌مهر، رضا و دیگران (1397). آزمون مدل مدارا با رویکرد اسلامی در بافت زندگی زناشویی. روان‌شناسی خانواده، 5(1)، 57ـ70.
    • راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1387). المفردات فی غریب القرآن. قم: صادق.
    • سادوک، بنجامین جیمز، سادوک، ویرجینیا آلکوت و روئیز، پدرو (1379). خلاصۀ روان‌پزشکی. ترجمۀ فرزین رضاعی. تهران: ارجمند.
    • سالاری‌فر، محمدرضا (1390). روان‌شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • سالاری‌فر، محمدرضا و دیگران (1392). مبانی و ساختار زوج‌درمانی اسلامی. مطالعات اسلام و روان‌شناسی، 7(12)، 37ـ68.
    • شجاعی، محمدصادق (1393). ساختار شخصیت از دیدگاه اسلام در چارچوب رویکرد صفت. پایان‌نامۀ دکتری گروه روان‌شناسی. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • شجاعی، محمدصادق (1399). روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی: مبانی نظری و مراحل اجرا. مطالعات اسلام و روان‌شناسی، 14(27)، 102ـ123.
    • شعیری، محمد بن محمد (1366). جامع الاخبار. قم: رضی.
    • صدوق، محمد بن علی (1377). الخصال. تهران: کتابچی.
    • صدوق، محمد بن علی (1413ق). من لایحضره الفقیه. قم: اسلامی.
    • صدوق، محمد بن علی (1420ق). الامالی. قم: بنیاد معارف اسلامی.
    • صدوق، محمد بن علی (1419ق). علل الشرایع. نجف: المکتبة الحیدریة.
    • صفوی، کوروش (1387). درآمدی بر معناشناسی. قم: سورۀ مهر.
    • طباطبائی، سیدمحمدحسین (1375). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: اسماعیلیان.
    • طبرسی، حسن بن فضل (1366). مجمع البیان. قم: مکتبۀ العلمیۀ.
    • طبرسی، حسن بن فضل (1370). مکارم الأخلاق. قم: شریف الرضی.
    • طبرسی، فضل بن حسن (1374). تفسیر جوامع الجامع. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
    • طبرسی، فضل بن حسن (1415ق). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. قم: مؤسسۀ الاعلمی.
    • عمادی، عبدالله (1393). رفق در روابط همسران از منظر قرآن و حدیث و طراحی مقیاس آن. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد. گروه اخلاق کاربردی. قم: دانشگاه قرآن و حدیث. 
    • عمادی، عبدالله و پسندیده، عباس (1394). چیستی «رفق» در حیطۀ مسئولیت‌های خانواده از منظر حدیث و تعیین شاخص‌های زوج. کتاب و سنت، 2(7)، 7ـ34.
    • قلی‌زاده، آذر و دیگران (1394). مطالعۀ کیفیت تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه‌ساز طلاق. جامعه‌شناسی کاربردی، 26(57)، 70ـ85.
    • قمی، علی بن ابراهیم (1404ق). تفسیر القمی. قم: دار الکتاب.
    • کاپلان، هارولد، سادوک، بنجامین (1379). خلاصۀ روان‌پزشکی. ترجمۀ نصرت‌الله پورافکاری. تهران: شهرآب.
    • کلینی، محمد بن یعقوب (1375). الکافی. ترجمۀ محمدباقر کمره‏ای. قم: اسوه.
    • گلدنبرگ، ایرنه، گلدنبرگ هربرت (1394). خانواده‌درمانی. ترجمۀ حسین شاهی و نقشبندی. تهران: روان.
    • گلدنبرگ، هربرت و آیرین گلدنبرگ (1395). خانواده‌درمانی. ترجمۀ مهرداد فیروزبخت. تهران: رسا.
    • گنجور، مهدی و دیگران (1390). مؤلفه‌های الگوی مدارا با همسر از دیدگاه اسلام. مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، 13(52)، 55ـ109.
    • متقی هندی، حسام‌الدین (1431ق). کنز العمال. قم: دار احیاء التراث العربی.
    • مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحار الأنوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
    • مک کارتی، جین ریبنز و ادواردز، روزالیند (1390). مفاهیم کلیدی در مطالعات خانواده. ترجمۀ محمدمهدی لبیبی. تهران: علم.
    • مکارم شیرازی، ناصر (1379). الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل. قم: مدرسۀ الامام على بن ابى طالب.
    • موسوی ‌مقدم، سیدمحمد و  دیگران (1395). ارزیابی دیدگاه مفسران دربارۀ معناشناسی «معیشت ضنک» در آیۀ 124 طه. مطالعات تفسیری، 7(27)، 67ـ83.
    • مهدیزاده، امیر و دیگران (1401). تحلیل مفهومی رفق از دیدگاه لغت‌شناسان، اندیشمندان اسلامی و منابع دینی، علوم حدیث، 27(105)، 167ـ193.
    • مینوچین، سالوادور (1386). خانواده و خانواده‌درمانی. ترجمۀ باقر ثنایی. تهران: امیر کبیر.
    • نوری، حسین بن محمدتقی (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. قم: مؤسسة آل البیت.
    • هارون رشیدی، همایون و کاظمیان مقدم، کبری (1397). رابطۀ الگوهای ارتباطی، انعطاف‌پذیری و انسجام خانواده با جرأت‌ورزی دانش‌آموزان دختر. فرهنگی ـ تربیتی زنان و خانواده، 13(44)، 120ـ141.
    • هوشیاری، جعفر (1401). مرزهای خانواده در روان‌شناسی و قرآن کریم. قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدیزاده، امیر، صفورائی پاریزی، محمدمهدی، تقیان، حسن.(1404) تدوین مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات. فصلنامه روان‌شناسی و دین، 18(1)، 43-62 https://doi.org/10.22034/ravanshenasi.2025.5000635

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیر مهدیزاده؛ محمدمهدی صفورائی پاریزی؛ حسن تقیان."تدوین مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات". فصلنامه روان‌شناسی و دین، 18، 1، 1404، 43-62

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدیزاده، امیر، صفورائی پاریزی، محمدمهدی، تقیان، حسن.(1404) 'تدوین مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات'، فصلنامه روان‌شناسی و دین، 18(1), pp. 43-62

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدیزاده، امیر، صفورائی پاریزی، محمدمهدی، تقیان، حسن. تدوین مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات. روان‌شناسی و دین، 18, 1404؛ 18(1): 43-62