طرح خودیابی اسلامی و درمان وسواس (آلودگی و طهارت، نجاست)
Article data in English (انگلیسی)
رحیم نارویی نصرتی* / محمود منصور**
چکیده
این پژوهش در پی ارائة درمان خودیابی اسلامی در زمینة وسواس در آلودگی، طهارت و نجاست می باشد. برای بررسی، 15 نفر( شامل 9مرد و 6 زن) به صورت نمونة در دسترس، برگزیده شدند. آزمون وسواس مادزلی، افسردگی بک و اضطراب کتل به عنوان پیش آزمون به اجرا درآمد. در پایان درمان خودیابی اسلامی، پس آزمون اجرا شد. پی گیری نیز بین شش ماه تا یک سال بعد از درمان به انجام رسید و نتایج با نمرات پیش آزمون و پس آزمون مقایسه گردید.
با استفاده از آزمون t، گروه های وابسته در هر سه متغیر، به ویژه میزان وسواس، نتایج با سطح اطمینان 99٪ معنادار می باشد. در مرحلة پیش آزمون و پی گیری نیز تفاوت ها با همین سطح اطمینان، معنادار است. در نتیجه، درمان خودیابی اسلامی در درمان وسواس، افسردگی و اضطراب اثر معنادار دارد، و برخی از آزمودنی ها را می توان برای به کارگیری آن درمان نهایی نمود.
کلید واژه ها: اثربخشی، خودیابی اسلامی، درمان، وسواس، طهارت، آلودگی.
مقدمه
وسواس برای بسیاری از افراد، به ویژه روان شناسان، مشاوران و روان پزشکان، اختلالی نام آشناست. بیشتر ما افرادی را دیده ایم که وقتی به دستگیره های در و پنجره دست می زنند، شست وشوهای مکرر و طولانی دارند و وقتی وضو می گیرند و یا نماز می خوانند، با تشریفاتی خاص این کارها را انجام می دهند. این افراد به بیماری وسواس مبتلا هستند. بر اثر این بیماری، افکار مزاحم و غیرقابل کنترل، به صورت ناخواسته به فرد هجوم می آورند و موجی از اضطراب را به همراه دارند. فرد مبتلا، برای رهایی از این افکار و اضطراب پدیدآمده، به اعمالی خنثی ساز، مانند شست وشوی مکرر، مراقبت افراطی از اعمال و رفتار خود و پرهیز از برخی اعمال روزمره روی می آورد.1
فرد وسواسی با تشدید اختلال، توان مقاومت خود را از دست می دهد. او مدت زیادی از وقت خود را صرف اشتغال های ذهنی و رفتارهای وسواسی می کند. به تدریج روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی او به شدت مختل می شود و آرام آرام به اختلالات دیگری، مانند افسردگی و اضطراب، کم اشتهایی و ترس مبتلا می گردد.2-3 برای کمک به این مبتلایان درمان خودیابی اسلامی که بر بر آموزه های اسلامی مبتنی می باشد، به پژوهشگران تقدیم می شود.
وسواس و انواع آن
وسواس طبق تقسیم بندی سنتی دو نوع عمده دارد؛ 1. وسواس های فکری،4
2. وسواس های اجباری5 (عملی).
وسواس های فکری عبارت از اندیشه ها، افکار، تکانه ها و تصویرهای پایداری هستند که به صورت مزاحم و نامتناسب سراغ فرد می آیند و اضطراب و تنیدگی زیادی را به وجود می آورند. از ویژگی مزاحمت و عدم تناسب این امور، با عنوان «خودناپسند»6 یاد می شود.7 این به آن معناست که فرد احساس می کند محتوای آنچه به ذهنش می آید، اموری بیگانه هستند و از اختیار او خارج اند و در ردیف افکار و اندیشه هایی که از خود انتظار دارد، نیستند. در جامعة ایران، اشتغال به نجس شدن، افکار جنسی (احساس اینکه دیگران به فرد، نظر جنسی دارند) و در معرض سحروجادو قرارگرفتن بسیار شایع است.8
وسواس های عملی (اجباری) رفتارهای تکراری مانند شستن مکرر دست ها، ایجاد نظم و انضباط به نحو خاص، وارسی کردن و یا اعمال ذهنی نظیر وردخوانی، شمردن و تکرار آرام کلمات هستند که به منظور جلوگیری یا کاهش اضطراب یا تنیدگی انجام می شوند.9
شیوه های درمان سنتی و رایج
برای این اختلال از زمان معطوف شدن توجهات به آن تا به امروز، درمان های گوناگونی با پشتوانه های نظری و شیوه های کاربردی متفاوت در نظر گرفته شده است. مانند:
دخل و تصرف در سازوکارهای مغز، که بقراط12 آن را پیشنهاد کرد،13
نظریه ژانه14 در سال 1903 در کتاب دو جلدی اش با عنوان وسواس ها و ضعف روانی؛
درمان های مبتنی بر مکتب روان تحلیل گری؛
درمان های رفتاری مبتنی بر دیدگاه رفتارگرایی «مواجهه و جلوگیری از پاسخ»؛15
درمان های شناختی.
دارو درمانی
شیوه های تلفیقی که مهم ترین و رایج ترین آنها شیوة شناختی ـ رفتاری می باشد. بعضی، دارو درمانی را نیز به این شیوه ضمیمه می کنند.16
وسواس در منابع دینی
کلمة «وسواس» در منابع دینی به معنای بیماری خاص ـ چنان که امروز رواج دارد ـ به کار نرفته است، بلکه به معنای نیروی بیرونی به کار رفته، که همان شیطان است.17 در قرآن، به خصوص در سورة «ناس»، وسواس به معنای نیروهای بیرونی به کار رفته که آدمی را تحریک می کنند. راغب در مفردات می گوید: «وسواس» در اصل صدای آهسته ای است که از به هم خوردن زینت آلات برمی خیزد. سپس به هر صدای آهسته ای گفته شده و بعد از آن، به خطورات و افکار بد و نامطلوبی که در دل و جان انسان پیدا می شود و شبیه صدای آهسته ای است که در گوش فرو می خوانند، اطلاق گردیده است،18 ولی در منابع روایی، به هر دو نوع سنتی وسواس، یعنی وسواس فکری و عملی پرداخته شده است، هر چند خود واژه به معنای بیماری خاص استعمال نشده است. گاهی افرادی از پیامبرˆ و امام† سؤالی پرسیده اند که دقیقاً حال کسی را وصف کرده اند که به معنای امروزی، دچار وسواس بوده است؛ برای مثال، امام صادق† نقل می کند: فردی نزد پیامبر آمد و اظهار داشت: یا رسول الله، هلاک شدم. حضرت به او فرمود: شیطان خبیث سراغ تو آمد و در گوشت خواند که تو را چه کسی خلق کرده؟ شما در جواب گفتی خدا. او گفت: خدا را چه کسی خلق کرده است. مرد گفت: بله، همین اتفاق افتاده است. پیامبر فرمود: این عین ایمان است.19 در روایتی دیگر آمده است: عبدالله بن سنان نزد امام صادق†، داستان مردی را ذکر کرد که در وضو و نمازش دچار مشکل بود. ابن سنان اظهار داشت او فرد عاقلی است. حضرت فرمودند، آخر این چه عقلی است که او دارد؟! او با این اعمالش شیطان را اطاعت می کند. ابن سنان می گوید: من عرض کردم او چگونه با این کارهایش، شیطان را اطاعت می کند؟ ایشان فرمود: از خودش بپرس که این چیزها از کجا سراغش می آیند؟ او در جواب خواهد گفت: شیطان.20 در روایت دیگری آمده است: وقتی دربارة شک کردن های زیاد فردی در تعداد رکعات نماز سؤال شد، به گونه ای که نمی داند چند رکعت خوانده و چند رکعت باقی مانده، حضرت فرمودند: در این صورت باید نماز خود را دوباره بخواند. راوی می گوید: ما گفتیم هر بار که اعاده می کند، دوباره شک می کند، در این صورت چه کند؟ حضرت فرمود: به این شک اعتنا نکند و به همان اندک گمانی که دارد عمل کرده و نماز خود را نشکند؛ زیرا اگر این کار را چندین بار انجام دهد، دیگر شک سراغش نمی آید.21
نظریه و زنجیرة درمان خودیابی اسلامی در درمان وسواس: پژوهش گر بعد از ارائة طرح خودیابی اسلامی در شکل گیری شخصیت، بهداشت روان و درمان اختلالات روانی، در این مقاله برای افزایش میزان بهبود مبتلایان به وسواس، طرح و بستة درمانی خودیابی اسلامی را در درمان وسواس، به ویژه درمان وسواس طهارت و نجاست، به جامعة علمی و مبتلایان به اختلال وسواس تقدیم می کند. این طرح و بستة درمانی آن، در تمام ابعاد از جمله فرآیند تغییرات روان به طور عام، نقطة شروع وسواس، شدت یابی (سبب شناسی)، ادامه یابی و ناهنجاری های پدیدآمده (آسیب شناسی) و مکانیزم تغییرات روان و درمان، بر رویکرد روان شناختی دین اسلام دربارة انسان مبتنی است.
فرضیه های طرح درمان خودیابی اسلامی
این پژوهش دو فرضیة دارد:
1. فرد وسواسی با ایمان آوری به واحدهای ایمانی سلامت آور در موضوع آلودگی، طهارت، نجاست و عمل کردن به آنها، می تواند حالت و الگوهای رفتار افراد عادی را در خود به وجود آورد.
2. فرد وسواسی با کفرورزی به واحدهای ایمانی وسواس آور در موضوع آلودگی، طهارت، نجاست، اجتناب از عمل کردن به آنها، وسواس ناخودداری اش در این امور کاهش می یابد و در صورت استمرار از بین می رود.
طرح خودیابی اسلامی در درمان وسواس عملی در وسواس آلودگی، طهارت و نجاست: ایمان بیار، عمل کن،انکارکن(کفر بورز) و اجتناب کن تا روزبه روز سالم تر شوی.
این چهار جمله، تمام طرح درمانی و شعار تمام عیار این درمان را شکل می دهند، که از اصلی ترین آموزه های دینی ـ به ویژه دین اسلام ـ هستند.
ایمان بیاور؛ یعنی ایمان بیاور به آنچه در موضوع مشکل دار درست است.
عمل کن ؛ یعنی به آنچه به درستی آن ایمان آوردی عمل کن؛ زیرا این دو قابل تفکیک نیستند. به عبارت دیگر، یک واحد ایمانی به همراه عمل به آن، یک مولکول و یا یک آجر22 از ساختمان وجود آدمی را می سازد.
انکار کن(کفر بورز)؛ به آنچه نادرست بوده و تاکنون به عنوان واقعیت به آن ایمان داشته ای و عمل می کرده اید، کفر بورز.
اجتناب کن؛ وقتی نادرستی چیزی معلوم شد، به عنوان امرِ نادرست با جدیت تمام از آن اجتناب کن. این چهار پایة درهم تنیده را حین تبیین نظری طرح خودیابی اسلامی شرح دادیم.
وسواس عملی و درمان آن براساس درمان خودیابی اسلامی
براساس طرح خودیابی اسلامی، برای کمیت و کیفیت همة رفتارها و حالت های افراد، واحدهای ایمانی خاصی، در درون صاحبان آنها وجود دارد. این واحدهای ایمانی مربوط به کمیت و کیفیت رفتار، از آغاز تولد به تدریج در درون افراد جای می گیرد و فرد به آنها به عنوان واحدهای ایمانی صحیح عمل می کند و پیوسته ذات خود را می سازد.
ویژگی های عام واحدهای ایمانی افراد وسواسی
توهم آمیز بودن؛ فرد وسواسی همواره چیزهایی را در موضوعاتی که وسواس دارد به خارج نسبت می دهد، در صورتی که آن گونه که او اظهار می کند، نمی باشد. او می گوید: میکروب های بیماری آور در گوشه و کنار پراکنده اند، بیمارستانْ آلوده و یا نجس است، دستم کثیف می شود و میکروب وارد بدنم می گردد و مرا بیمار می کند و دستگیرة در نجس شده است. او وقتی به این واحدهای ایمانیِ توهم آمیز عمل می کند، با هر بار عمل کردن، سطح توهمش افزایش می یابد و احساسات ناشی از این واحدهای ایمانی افزایش می یابد.
تردیدآمیزبودن؛ واحدهای ایمانی فرد وسواسی در موضوعات مشکل دار، ـ همه ـ تردید آمیز هستند. واحدهای ایمانی مانند، شاید گوشی تلفن میکروب داشته باشد، نکنه درب را باز گذاشته باشم و... . عمل به این واحدهای ایمانی، شخص را روز به روز دچار تردید بیشتر می کند و سطح اضطراب او را هم بالاتر می برد. بر اساس طرح خودیابی اسلامی، اضطرابْ زاییدة همین واحدهای ایمانی تردیدآمیز می باشد، چنان که فرد مضطرب هم بر اثر عمل کردن به همین واحدهای تردید آمیز، به وجود می آید.
احساس مسئولیت افراطی؛ برخی افراد وسواسی نسبت به خود و دیگران، احساس مسئولیتی را ابراز می کنند که به تدریج آنها را دچار مشکل می کند. پژوهش گرانی مانند ساکوکیس و راچمن تأکید کرده اند: احساس مسئولیت افراطی، یکی از ویژگی های افراد وسواسی می باشد23 این افرادْ واحدهای ایمانی، مانند: من اگر به گوشی تلفن عمومی دست بزنم و به منزل خواهر بروم منزل آنها آلوده خواهد شد و در نتیجه، بیمار خواهند شد، من دستم نجس می شود و مادرم را نجس خواهم کرد، بدنم نجس است منزل دوستان را نجس خواهم کرد و بسیاری از فعالیت های تکرار و اجتناب را انجام می دهند.
برخورداری از واحدهای ایمانی حساسیت زا نسبت به مواد آلوده و یا نجس؛ این افراد نسبت به موادی که در فرهنگ های خاص آلوده و یا نجس شمرده می شوند، واحدهای ایمانی مانند چقدر بدبوست، سرایت می کند، بیمار می کند و نباید روی دست و بدن باشد، دارند. این واحدهای ایمانی، با توجه به اینکه فرد به ناچار روزانه با همین مواد چندین بار سروکار دارد، با سرعتْ سطح بیماری او را افزایش می دهند؛24 حتی بار دستشویی رفتن، فردْ بیمار و بیمارتر می شود.
فرایند درمان
مراد از فرآیند درمان، رویه ای است که هر درمانجو باید اتخاذ کند تا به تدریج، حالت دلخواه را در درون خود جای دهد و حالت غیرمطلوب را از درون حذف نماید.
تنفر واقعی نسبت به حال موجود و تصمیم جدی برای از بین بری آن؛ اگر به عنوان مثال، فردی در حالی که وسواس دارد بر این باور باشد که حال او حال خوبی است و دیگران مشکل دارند، شرط اول و ضروری درمان را ندارد. به خاطر دارم یکی از مراجعان خانمی بود که جهت مشاوره نزد من آمد. ایشان در جلسة مشاوره گفت: به نظر شما وسواس یک بیماری است و یا اینکه شیطان در کار انسان دخالت می کند و او را به این روز در می آورد؟ بنده به ایشان گفتم: وسواس به طور قطع بیماری روانی است و شیطان هم ممکن است با وسوسه های خود، فرد را در مسیر بیماری قرار دهد. او همین که این مطلب را از من شنید، گفت: شما متأسفانه نفهمیده اید وسواس چیست. فقط همان جلسه را به من مراجعه کرد و دیگر نیامد. من اطلاع داشتم این زن تمام زندگی خود، بچه ها و همسرش را بر اثر وسواس شدید، مختل کرده بود. وسواس او با خودبزرگ بینی آمیخته بود که هرگز خودش را بیمار نمی دانست. چنین فردی به راحتی در مسیر درمان روانی قرار نخواهد گرفت.
علاقه مندی با تمام وجود برای پدید آوری حالت روانی مطلوب و عادی در خود؛ اگر بیمار چنین تمایلی نداشته باشد، بدون تردید برای پدیدآوری آن تلاش نخواهد کرد. مُراجع خود باید این قدم دوم را در درمان بردارد. درمان گر هم می تواند با ذکر ویژگی های مثبت، حالت عادی درمانجو را به سمت حالت های هنجار تشویق کند.
شناخت واحدهای ایمانی هنجار؛ این شناخت، مقدمة لازم برای حرکت روان می باشد که با ایمان آغاز می شود.
ایمان آوری به واحدهای ایمانی صحیح و هنجار؛ اگر فرد صرفاً واحدهای ایمانی هنجار را بیاموزد، اما به آنها ایمان نداشته باشد، مسیر روان او از مسیر ناهنجار تغییر نخواهد کرد؛ به عبارت دیگر، روان با ایمان آوری مسیرش انتخاب می شود، نه شناخت به معنای آگاهی.
فعال سازی واحدهای ایمانی صحیح در وقت ارادة عمل؛ این امر برای تغییرات روان ضروری می باشد؛ زیرا روان دائم در مسیر واحدهای ایمانی فعال حرکت می کند. اگر فردی نسبت به موضوعی، چهار واحد ایمانی داشته باشد، روان دائم در مسیر واحدهای فعال( هشیار) حرکت می کند نه ناهشیار. فرض کنید فردی دربارة استاد خود چهار واحد ایمانی دارد: او فرد باسوادی است، او درس ریاضی را خیلی خوب مسلط است، او زود عصبانی می شود و او آدم بددهنی است. اگر روزی تصمیم بگیرید برای حل مشکلی نزد او بروید، اگر فقط دو واحد ایمانی اول فعال شوند، از لحظة حرکت به سمت استاد، روان حرکت خود را در درون دو واحد ایمانی اول آغاز می کند. این فرد، لحظه به لحظة سطح احترامش به استاد افزایش می یابد و میزان علاقه مندی و تمایل فرد برای استفادة علمی از استاد بالا می رود و اگر ـ به خصوص ـ دو واحد دیگر فعال باشند، روان در درون آنها حرکت می کند و فرد، لحظه به لحظه ترس و دلهره اش نسبت به استاد افزایش می یابد. این حالت ها حاصل واحدهای ایمانی فعال و عمل به آنها می باشد؛ به همین دلیل، مُراجع به ناچار مدت طولانی باید پیش از شروع به هر موضوع مشکل دار، واحدهای ایمانی هنجار مربوط را فعال کند و ایمان خود را نسبت به آنها تکرارکند. این مشابه کارکردی است که تکرار اذکار در ادیان الهی بر عهده دارد.
عمل تمام عیار و با تمام وجود به واحدهای ایمانی فعال؛ کسی سالیان دراز
یک دسته از واحدهای ایمانی را در وقت عمل فعال کرده، به محض اینکه آن
کار خاص( دستشویی رفتن) را در زندگی شخصی خود اراده کند،
همان واحدهای ایمانی فعال می شوند و تمایل روانی شدید فرد به سوی عمل
به آنها می باشد و هر نحوه عمل دیگر، اضطراب شدیدی را در فرد ایجاد می کند. در اینجا لازم است، درمان جو عزم خود را جزم کرده و به واحدهای ایمانی هنجار عمل کند و به آنچه در درون تجربه می کند توجه نکند، بلکه آنها را فقط با قاطعیت انکار کند.
شناخت واحدهای ایمانی بیماری آور؛ این مقدمة کفرورزی به واحدهای ایمانی نابهنجار می باشد.
کفرورزی به واحدهای ایمانی بیماری آور؛ مراجع وقتی واحدهای ایمانی هنجار را فعال می کند، موجی از واحدهای ایمانی گذشته به او هجوم می آورند، که اضطراب فرد را از پی دارند. در این وقت، او باید با تمام قاطعیت به واحدهای ایمانی هنجار چنگ بزند ، آنها را پیوسته و با تمام وجود فعال نگه دارد و با واحدهای ایمانی غیرهنجار، با کفرورزی و انکار برخورد کند. می تواند برای رهایی از این واحدهای ایمانی، خود را به کاری پرمشغله، مانند میهمانی، رفتن ویا بازی با بچه ها مشغول کند.
اجتناب از عمل به واحدهای ایمانی بیماری آور؛ درمان جو هرگز نباید به واحدهای ایمانی بیماری آور عمل کند؛ چون هر بار عمل کردن، او را در مسیر واحد ایمانی به پیش می برد و ناگزیر وسواس را تشدید خواهد کرد. او باید به دقت بداند، چه چیزی او را به پیش می برد و عامل تشدیدکنندة وسواس او چیست. اگر خودش می تواند اجتناب کند، باید این کار را انجام دهد و اگر نمی تواند باید به کمک درمان گر و یا فرد دیگر (به عنوان همکار درمانگر)، از عمل به واحدهای ایمانی وسواس آور اجتناب کند.
اگر این فرآیند به خوبی به پیش برود، روان فرد با سرعت دگرگون می شود و با چند بار عمل به واحدهای ایمانی هنجار و اجتناب از عمل به واحدهای ایمانی غیرهنجار، سوسوی حالت عادی در فرد نمودار می شود و با ادامه دهی به مدت چهل روز، حال فرد به طور کامل دگرگون می شود.
تظاهرات و نمودهای وسواس های عملی و واحدهای ایمانی ویژة هر کدام
وسواس آلودگی: یکی از وسواس های عملی بسیار شایع، وسواس در چیزهایی است که فرد آنها را آلوده می داند؛ به همین دلیل، اگر جایی را مانند: دستگیره های درب، کلیدهای برق، فضای توالت عمومی، تلفن های عمومی، اسکناس و مانند اینها را آلوده بداند، از آنها اجتناب می کند.25 اگر فرد به طور اتفاقی با این اشیا تماس پیدا کند، محل تماس را به نظر خود گندزدایی می کند.26 این وسواس بیشتر در جاهایی پدیدار می شود که به میزان زیاد بر خطرات ابتلا به بیماری ها، آلودگی و پاکیزگی تأکید می کنند. به همین دلیل، این نوع وسواس در کشورهای غربی از لحاظ فراوانی در مرتبة اول قرار دارد، هر چند امروزه وسواس در مورد بیماری های مقاربتی از جمله «ایدز»27 فزونی یافته است. در کشور ایران این نوع وسواس، به ویژه در میان افراد مذهبی، زیاد به چشم نمی خورد.28
واحدهای ایمانی بیماری آور در باره آلودگی
1. کثیف و آلوده، یعنی دارای میکروب سرایت کننده به درون بدن و موجب بیماری(واحد ایمانی توهم آمیز).29 بنابر این وقتی این افراد کلمة کثیف را اطلاق می کنند چیزی غیر از معنایی را اراده می کنند که افراد عادی در نظر دارند.
2. هر جا و مورد خارجی را احتمال بدهم آلوده است، آنجا الف) قطعاً کثیف است، ب) باید از آن اجتناب کرد و ج) اگر دست یا بدن به آن رسید، باید گندزدایی شود.
3. وقتی چیزی کثیف شود، به سختی تمیز می شود.
4. آلودگی به سرعت از جایی به جای دیگر سرایت می کند.30
واحدهای ایمانی سلامت آور دربارة آلودگی
1. آلودگی یعنی آغشته شدن ظاهر بدن به برخی مواد.
2. مواد روی بدن، به درون آن سرایت نمی کنند و موجب بیماری نمی شوند.
3. هر جا که در ظاهر شیء آلوده کننده ای نباشد، آنجا قطعاً تمیز است.
4. مواد آلوده از محل خود به جایی سرایت نمی کنند.
با جایگزین سازی این واحدهای ایمانی و عمل به آنها، که کفرورزی و اجتناب از واحدهای ایمانی پیشین را به همراه دارد، شخصیت فرد تغییر می کند، احساسات او عوض می شوند و حالت افراد عادی در او شکل می گیرد.
وسواس در طهارت و نجاست: برای توضیح این نوع وسواس لازم به ذکر است، در دین اسلام برخی از موادْ نجس شمرده می شوند و غیر این مواد پاک به حساب می آیند. مواد نجس عبارت اند از: 1. مدفوع و ادرار هر حیوانی که در صورت بریدن رگ بدنش، خونش با جهش خارج می شود ، 2. خون حیوانی که خون جهنده دارد، 3. منی حیوانی که خون جهنده دارد، حیوانات حرام گوشتی مانند 4. سگ، 5. خوک و 6. کافر، 7. مردار حیوانی که خون جهنده دارد، 8. شراب، 9. آبجو 10. عرق شتر نجاست خوار.31 از میان این مواد، تمام افرادْ بیشتر اوقات با مدفوع و ادرار و گاهی نیز با منی و خون سروکار دارند. حکم روشن وشرعی این مواد آن است که برای درستی برخی اعمال نباید در بدن و لباس مکلف، به صورت قطعی و یا احتمال عقلایی وجود داشته باشند. آنچه به صورت ملموس می توان از نجس بودن درک کرد، آن است که این مواد در برخی وقت ها نباید در بدن و لباس باشند و طبق دستورالعمل شرع باید از بدن و لباس جدا شوند.32 همین امر، به همراه تأکیداتی که بر ضرورت پاک بودن لباس و بدن در وقت نمازخواندن (به ویژه نماز که باید دست کم پنج بار در طول شبانه روز اقامه شود) و طواف خانة خدا و حرمت خوردن این مواد، زمینة ابتلای برخی افراد بی اطلاع از ظرافت های مسائل شرعی به وسواس طهارت و نجاست را فراهم می آورد. این افراد با بی اطلاعی از نحوة ساخته شدن حالت های روان احکام، به ویژه قواعد طهارت و نجاست و رفتار پیامبرˆ و امامان معصوم‰ نسبت به موضوع طهارت و نجاست، به قواعدی( واحدهای ایمانی) عمل می کنند که به طور قطع، خلاف دین می باشد، ولی آنها به گمان خود به دین عمل می کنند.
انواع وسواس در طهارت و نجاست
وسواس در سرایت: این افراد با احتمال دهی رسیدن نجاست به جایی، حکم به نجاست می کنند. در نتیجه، با آنجا درست همانند محلی برخورد می کنند که رسیدن مادة نجس را به آن، با چشمْ دیده و یا با دستْ لمس کرده اند. این افراد به تدریج به جایی می رسند که فکر می کنند همه جا نجس است، به گونه ای که از گرد وخاک هم اجتناب می کنند، وسایل شخصی خود را نجس می دانند و پیوسته آنها را آب می کشند.
وسواس در پاک گردانی بعد از نجس شدن: این افراد بعد از اینکه جایی نجس شد (مانند دست و بدن ولباس ها)، به سختی آن را پاک می کنند. گاهی چندین دقیقه تا چند ساعت آب می ریزند تا احساس پاک شدن شیء یا محل نجس برایشان به وجود آید.33
وسواس طهارت و نجاست در پاک گردانی، در موضوعاتی مانند: آبکشی لباس ها، شستن و آبکشی دست ها، آبکشی دهان و دندان ها، صورت و به خصوص آبکشی محل خروج ادرار و مدفوع در وقت تخلی نمودار می شود.34
واحدهای ایمانی وسواس آور در سرایت و شست وشوی نجاست
1. هر چه را که من احتمال بدهم نجس شده، قطعاً نجس است و باید آب کشیده شود.
2. خون، منی و مدفوع و ادرار مواد پلید، آلوده و نجس و مسری هستند.
3. طهارت و نجاست بر دقت بنا شده است و من باید در امر طهارت و نجاست دقت کنم.
4. اگر چیزی شبیه یکی از مواد نجس در بدن و لباس یافت شود، آن شیء قطعاً نجس است.
5. اگر جایی از بدن یا لباس نجس باشد، نجاست به دیگر جاهای بدن نیز سرایت می کند.
6. وقتی دستشویی می روم، ادرار و مدفوع به پاها و جاهای دیگر بدن می پاشد.
واحدهای ایمانی وسواس در شست وشوی نجاست
1. اگر یکی از مواد آلوده به بدن یا لباس من برسد، باید به سرعت آن را آب بکشم.
2. اگر محل را آب نکشم، ممکن است جایی مربوط به خود یا دیگران را نجس کنم.
3. چیزی را که نجس شده، باید به دقت بشویم.
4. باید مراقب باشم نجاست به جایی از دست یا بدنم نپاشد.
5. معلوم نیست چیز نجس، چه وقت پاک می شود.
6. آبکشی و پاک کردن یعنی آب ریختن تا جایی که دیگر به ذهن نیاید که بدن یا لباس، شاید نجس باقی مانده باشد.
واحدهای ایمانی صحیح در سرایت نجاست
1. هر چه را من با چشم خود ندیده ام و یا لمس نکرده ام که یکی از مواد نجس به آن رسیده، آن چیز قطعاً پاک است. این واحد ایمانی، که همان «قاعدة طهارت» است که فقها بسیاری از احکام طهارت و نجاست را از آن
استنباط می کنند، واحد ایمانی ایی است که افراد عادی در بر خورد با جاها
یا چیزهایی که احتمال نجس بودن آن است، به آن اعتقاد دارند، به عبارت دیگر، این قاعده که همان قاعدة طهارت فقهی است، کانال صحیح روان در برخورد با مسئلة طهارت و نجاست و یکی از قواعد مهم روانی در برخورد با این مسئلة است.
2. خون، منی، مدفوع و ادرار، مواد معمولی مثل آب و یا هر ماده ای دیگر هستند؛
3. آبکشی و پاک کردن، یعنی برطرف سازی این مواد به همان صورتی که در شرع آمده است؛
4. من در طهارت و نجاست بی دقتی می کنم؛ زیرا این حکم بر بی دقتی بنا شده است؛
5. اگر چیزی شبیه یکی از مواد نجس در بدن و لباس ببینم، آن چیز قطعاً پاک است؛
6. اگر جایی از بدن یا لباس نجس باشد، حکم نجاست به همان نقطه محدود می شود و از آنجا به جایی دیگر سرایت نمی کند؛
7. در هنگام دستشویی رفتن، چیزی به پاها نمی پاشد، بنابراین، بعد از تخلیه، محل آلوده را همانند جایی که به ماده ای معمولی آلوده شده، می شویم.
واحدهای ایمانی صحیح در پاک گردانی نجاست
1. مواد نجس، موادی معمولی مثل سایر مواد هستند که فقط حکمی شرعی دارند؛
2. در صورتی که یکی از مواد آلوده به بدن یا لباس من برسد، هر وقت خواستم آن را آب می کشم؛
4. من نسبت به رسیدن این مواد به جایی هیچ مسئولیتی ندارم؛
5. آنچه در وقت آبکشی با آب کر و جاری به بدن و لباس ترشح می کند، قطعاً پاک است؛
6. چیز نجس همین که حس کنیم آب بر آن غلبه کرده پاک می شود؛
7. به محض اینکه حس کردم ماده از روی بدنم رفت، محل پاک می شود.
روش پژوهش
در این تحقیق از طرح شبه تجربی یک گروهی با پیش آزمون، آزمون نهایی و پی گیری استفاده شده است. با غربالگری هدفمند که نسبت به افراد انجام شد، از میان مراجعان مرکز مشاوره موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی€ که با شکایت وسواس مراجعه کردند، 15 نفر به صورت نمونة در دسترس بر گزیده شدند. برای تشخیص اولیه و پیش آزمون، آزمون وسواس مادزلی، افسردگی بک و اضطراب کتل روی آنها انجام شد. افرادی که در آزمون وسواس مادزلی، نمرهای بالاتر از 5 به دست آوردند، به عنوان آزمودنیهای اولیه این پژوهش برگزیده شدند؛ زیرا معمولاً افراد عادی در این آزمون، نمره ای بین 1ـ5 به دست می آورند.35 از هر کدام از این آزمودنیها خواسته شد به روانپزشک مراجعه کرده و نامة تشخیصی مبنی بر اینکه به OCDمبتلا هستند، برای پژوهش گر بیاورند. سپس بر اساس ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات (DSM- IV)، مصاحبه تشخیصی صورت گرفت. بعد از همتاسازی افراد، درمان هر کدام به صورت انفرادی، با به کارگیری درمان خودیابی اسلامی به انجام رسید.
جامعة آماری پژوهش
این تحقیق با توجه به اینکه در قم، در مرکز مشاوره مؤسسة آموزشی و پژوهشی امامخمینی€ به انجام رسیده، جامعة آماری آن تمام افرادی خواهد بود که به دلیل شکایت از بیماری وسواس به مرکز مراجعه میکنند.
ویژگی های عمومی گروه نمونه
گروه نمونه در این پژوهش مرکب از 15 نفر 9 مرد و 6 زن بین سنین 20 تا 45 سال می باشد. این افراد بر اساس طرح پژوهشی، همتاسازی شده و مراحل درمان را به طور نسبی پشت سر گذاشته اند.
بیشتر این افراد، به وسواس در طهارت و نجاست، وارسی و یک مورد به وسواس آلودگی و پاک گردانیِ صرف، مبتلا بوده است. برخی از این افراد سال ها دچار وسواس بوده و دارو مصرف می کرده اند و به مراکز مشاوره و اساتید اخلاق مراجعه کرده و سال ها خوددرمانی کرده اند. درمان گر در درمان خودیابی اسلامی، میزان مصرف داروی آنها را ثابت نگه داشته یا آنها با پیشرفت در درمان، دارو را با نظر روان پزشک کاهش داده و یا قطع کرده اند. افرادی را هم که برای اولین بار مراجعه کرده اند، بعد از معرفی به روان پزشک، او با تشخیص OCD برای بیمار، داروهای رایج وسواس را تجویز کرده است. این افراد، مصرف دارو را یا آغاز نکرده اند و یا در ادامه، دارو را کنار گذاشته اند.
شروع درمان: درمان به مدت دو هفتة پیدرپی، هر روز یک جلسة یک ساعته، به غیر از پنج شنبه و جمعه به انجام رسید. هدف این درمان بازگرداندن فرد به حالت عادی میباشد. بر همین اساس، در پایان درمان، که معمولاً بین جلسة 10 تا 25 حاصل میشود، آزمون نهایی یا پس آزمون و بعد از 6 ماه نیز آزمون پی گیری اجرا شد. دادهها در هر مرحله، جمع آوری و نتایج پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری مقایسه گردید. دادههای جمعآوری شده در سه مرحلة پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری، با روشهای آماری معتبر تجزیه و تحلیل شد و برای سهولت و دقت کار، از نرم افزار SPSS استفاده گردید.
در این تحقیق، به منظور همتاسازی، متغیرهای ذیل به عنوان متغیرهای کنترل درنظر گرفته شد:
الف) سن؛ افراد در این تحقیق از سنین بین 20تا 45 سال برگزیده شدند، تا آزمودنیها خارج از دوران تحول شدید و تثبیت شدید حالتهای روانی قرار داشته باشند.
ب) در این تحقیق از افرادی استفاده شد که میزان تحصیلات آنها دیپلم و بیشتر باشد.
ج) دارودرمانی؛ افرادی را که تحت دارودرمانی بودند، داروی خود را در طول درمان ثابت نگه داشته و یا با نظر روان پزشک آن را کم کردند.
جدول (1) توصیف داده های حاصل از آزمون ها در سه مرحلة پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری
متغیر |
تعداد |
حداقل نمره |
حداکثر نمره |
میانگین |
انحراف استاندارد |
وسواس پیش آزمون |
15 |
8.00 |
26.00 |
13.8667 |
4.10342 |
وسواس پس آزمون |
15 |
2.00 |
13.00 |
5.8667 |
4.10342 |
وسواس پی گیری |
15 |
.00 |
15.00 |
6.4667 |
4.10342 |
افسردگی پیش آزمون |
15 |
6.00 |
33.00 |
14.2667 |
4.10342 |
افسردگی پس آزمون |
15 |
.00 |
13.00 |
6.4000 |
3.13657 |
افسردگی پی گیری |
15 |
1.00 |
15.00 |
7.2000 |
4.56488 |
اضطراب پیش آزمون |
15 |
21.00 |
46.00 |
34.0000 |
8.06639 |
اضطراب پس آزمون |
15 |
13.00 |
44.00 |
26.0667 |
4.03201 |
اضطراب پی گیری |
15 |
16.00 |
48.00 |
32.3333 |
4.41103 |
چنان که جدول (1) نشان می دهد، تعداد آزمودنی ها 15 نفر می باشد. حداقل نمرة وسواس آزمودنی ها در پیش آزمون 8 و حداکثر آن 26 بوده است. میانگین نمرة وسواس آزمودنی ها نیز 13.8667 می باشد. این نمرات در پس آزمون به ترتیب به 2، 13، 5.8667 کاهش یافته، که تفاوت بسیار زیادی بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون را نشان می دهد. این نمرات در مرحلة پی گیری به ترتیب صفر، 15 و6.4667 را نشان می دهد که تنها 2 نمره در حداکثر نمره و کمتر از یک نمره در میانگین افزایش داشته است. در متغیر افسردگی و نتایج آزمون افسردگی بک، حداقل نمره در مرحلة پیش آزمون 6 و حداکثر آن 33 و میانگین نمرات 14.2667 می باشد. در مرحلة پس آزمون، این نمرات به ترتیب به صفر، 13 و6.4000 کاهش یافته است که تفاوت چشم گیری را در نمرات به دست آمده، نشان می دهد. نمرات متغیر افسردگی در مرحلة پی گیری به 1، 15 و 7.2000 رسیده است که تفاوت چندانی با مرحلة پس آزمون ندارد. در متغیر اضطراب، که بر اساس آزمون اضطراب کتل به دست آمده است، نمرات پیش آزمون دارای حداقل و حداکثر 21 و 46 می باشند. میانگین نمرات نیز 34 است. در مرحلة پس آزمون، نمرات به ترتیب به 13، 44 ومیانگین26.0667 تغییر یافته است. نمرات آزمودنی ها در مرحلة پی گیری نیز 16، 48 و 32.3333 می باشد که قدری افزایش نسبت به مرحلة پس آزمون را نشان می دهد.
جدول (2): نتایج آزمون t وابسته برای مقایسة میانگین ها در سه مرحلة پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری وسواس
متغیرها : سطح وسواس |
مقایسة تفاوت نمرات |
مقدار T |
درجة آزادی |
سطح معنا داری |
|||||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین خطای استاندارد |
99/. سطح اعتماد |
||||||
پایین | |||||||||
بالا |
|||||||||
مقایسة | |||||||||
پیش آزمون پس آزمون |
8.0000 |
5.61885 |
1.45078 |
4.8884 |
11.1116 |
5.514 |
14 |
.000 |
|
مقایسة |
پیش آزمون پی گیری |
7.4000 |
5.69210 |
1.46969 |
4.2478 |
10.5522 |
5.035 |
14 |
.000 |
مقایسة |
پس آزمون پی گیری |
.6000 |
5.76690 |
1.48901 |
-3.793 |
2.5936 |
-.403 |
14 |
.693 |
چنان که از جدول (2) بدست می آید، تفاوت نمرة میانگین در مرحلة پیش آزمون و پس آزمون 8 نمره می باشد. این تفاوت میانگین، به همراه انحراف معیار 5.61885 و سطح اعتماد 99٪ معنادار می باشد. این واقعیت به آن معناست که روش خودیابی اسلامی، یعنی متغیر مستقل بر متغیر وابسته، اثربخشی بسزایی داشته است. در مقایسة پیش آزمون و مرحلة پی گیری، میانگین تفاوت ها به 7.4000 رسیده است که با مرحلة پیش آزمون و پس آزمون تفاوت چندانی ندارد. تفاوت میانگین نمرة پیش آزمون و مرحلة پی گیری با انحراف معیار 5.69210 و مقدار t 5.035. با درجة اعتماد 99٪ و همان سطح معناداری، معنادار می باشد. این امر، عدم تغییر آزمودنی را بعد از پایان درمان نشان می دهد. تفاوت میانگین نمرة پس آزمون و پی گیری نیز 6/0 درجه افزایش می باشد که قدری افت اثر درمان را در مرحلة پی گیری نشان می دهد. این میزان افت با توجه به سطح معناداری 693/ معنادار نمی باشد. بنابراین، مقایسة نمرات پس آزمون و پی گیری نیز پایداری اثرات درمان متغیر مستقل و یا درمان خودیابی اسلامی را نشان می دهد.
جدول (3) جدول نتایج آزمون t وابسته برای مقایسة میانگین ها در سه مرحلة پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری افسردگی
متغیرها: میزان افسردگی |
مقایسة تفاوت نمرات |
مقدار T |
درجة آزادی |
سطح معناداری |
|||||
تفاوت میانگین ها |
انحراف معیار |
میانگین خطای استاندارد |
درجة اعتماد تفاوت داده ها در سطح 95٪ |
||||||
پایین | |||||||||
بالا |
|||||||||
مقایسه | |||||||||
پیش آزمون پس آزمون |
7.8667 |
8.77388 |
2.26541 |
3.0079 |
12.7255 |
3.473 |
14 |
.004 |
|
مقایسة |
پیش آزمون پی گیری |
7.0667 |
8.68880 |
2.24344 |
2.2550 |
11.8784 |
3.150 |
14 |
.007 |
مقایسه |
پس آزمون پی گیری |
-.8000 |
5.04551 |
1.30274 |
-3.59 |
1.9941 |
-.614 |
14 |
.549 |
جدول(3) نشان می دهد، تفاوت میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون بر اساس آزمون افسردگی بک 7.8667 می باشد که این مقدار تفاوت با درجة اعتماد 95٪ و سطح معنا داری 004/ معنادار می باشد.تفاوت میانگین پیش آزمون و مرحلة پی گیری نیز 7.0667 است که با درجة اعتماد درونی 95٪ و سطح معنا داری007/، معنادار است. تفاوت میانگین پس آزمون و مرحلة پی گیری نیز.8000-است که قدری تفاوت در جهت منفی و به عبارت دیگر، افرایش میزان افسردگی در مرحلة پی گیری را نشان می دهد. این میزان تفاوت، چنان که جدول نشان می دهد، با انحراف معیار 5.04551 و درجه اعتماد درونی 95٪ و با سطح معنا داری 549/ معنا دار نمی باشد. بنابراین، تفاوت چندانی در مرحلة پی گیری نسبت به مرحلة پس آزمون به وجود نیامده است.
جدول (4): جدول نتایج آزمون t وابسته برای مقایسة میانگین ها در سه مرحلة پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری اضطراب
متغیرها: اضطراب |
مقایسة تفاوت نمرات |
مقدار T |
درجة آزادی |
سطح معناداری |
|||||
تفاوت میانگین ها |
انحراف معیار |
میانگین خطای استاندارد |
درجة اعتماد تفاوت داده ها در سطح 95٪ |
||||||
پایین | |||||||||
بالا |
|||||||||
مقایسه | |||||||||
پیش آزمون پس آزمون |
7.9333 |
8.85975 |
2.28758 |
3.0270 |
12.8397 |
3.468 |
14 |
.004 |
|
مقایسه |
پیش آزمون پی گیری |
1.6667 |
9.13914 |
2.35971 |
-3.39 |
6.7278 |
.706 |
14 |
.492 |
مقایسه |
پس آزمون پی گیری |
-6.2667 |
9.40719 |
2.42893 |
-11.4 |
-1.05 |
-2.5 |
14 |
.022 |
چنان که از جدول (4) به دست می آید، تفاوت میانگین نمرة اضطراب در مرحلة پیش آزمون و پس آزمون به میزان 7.9333 کاهش یافته است. این مقدار تفاوت با انحراف معیار 8.85975 و سطح اعتماد 99٪ و سطح معناداری 004/ معنادار می باشد. تفاوت میانگین پیش آزمون و پی گیری نیز 1.6667 می باشد. این مقدار تفاوت نیز با انحراف معیار 9.13914 و درجة اعتماد درونی 95٪ با سطح معناداری 492/ از لحاظ آماری معنادار نمی باشد. در مرحلة پس آزمون و پی گیری میانگین6.2667 افزایش داشته است. این میزان تفاوت نیز معنادار است بدین معنی که اضطراب عمومی گروه نمونه در دوران بعد از پایان درمان، به تدریج افزایش یافته و به دوران پیش از درمان نزدیک شده است، هرچند با مرحلة پیش آزمون به میزان 1.6667 فاصله دارد. این امر نشان می دهد، درمان خودیابی اسلامی در آغاز به نحو چشم گیری، علاوه بر وسواس، بر اضطراب عمومی مُراجع نیز اثر می گذارد، هرچند در ادامه ممکن است میزان اضطراب عمومی، به مرحلة پیش از درمان نزدیک شود.
نتیجه گیری نهایی
مسیر حرکت روان یا ذات، همواره با واحدهای ایمانی آغاز می شود. واحدهای ایمانی با عمل خارجی در درون ذات قرار می گیرند. واحدهای ایمانی تردیدآمیز و توهم آمیز، وسواس آورند، اگر فردی به این واحدهای ایمانی به خیال درست بودن در موضوع آلودگی و طهارت و نجاست عمل کند، به ناچار لاجرم مبتلا به وسواس می شود. درمان خودیابی اسلامی، ضمن شرح دقیق واحدهای ایمانی وسواس آور در موضوع آلودگی و طهارت و نجاست، از او می خواهد به واحدهای ایمانی سلامت آور، ایمان بیاورد، به آنها عمل کند و به واحدهای ایمانیِ وسواس آور کفر بورزد. در این صورت، به تدریج روان، ویژگی های جدیدی به دست می آورد و ویژگی های گذشته اش از بین می رود و وسواس آلودگی و طهارت و نجاست، از بین رفته و یا میزان آن کاهش می یابد.
منابع
ـ ابوهندی، د. وائل، الوسواس من منظور عربی اسلامی، کویت، مطابع السیاسه، 2003.
ـ احمدی، جمشید، وسواس و درمان آن، شیراز، نوید، 1368.
ـ مونتگمری، استوارت و جوزف زوهر، وسواس (شناخت و درمان)، ترجمة محسن معروفی و اکبر فرشیدنژاد، اصفهان، کنکاش، 1382.
ـ بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع (مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید)، قم، دفتر انتشارات اسلامی 1378.
ـ قائمی امیری، علی، وسواس، تهران، امیری، 1370.
ـ حجازی شهرضایی، سیدمهدی، الوسواس و علاجه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366.
ـ دلاور، علی، روش های آماری در روانشناسی و علوم تربیتی، تهران، پیام نور، 1376.
ـ دلاور، علی، «ب»، روش های تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی، تهران، دانشگاه پیام نور، 1376.
ـ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مؤسسة فرهنگی دارالحدیث، 2001.
ـ زمانی، مصطفی، وسواس پیدایش ـ رشد و علاج، قم، پیام اسلام، 1369.
ـ شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، مرکزالنشر مکتب الاعلام الاسلامی، 1365.
ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1974.
ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمة سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، 1363.
ـ کلینی، محمد بن یعقوب ، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362.
ـ اس استکتی گیل، درمان رفتاری وسواس، ترجمة عباس بخشی پور رودسری و مجید محمود علیلو، تبریز، موسسة انتشاراتی روان پویا، 1376.
ـ بائر، لی، غلبه بر وسواس، ترجمة مسعود محمدی و همکاران، تهران، رشد، 1382.
ـ علیلو، مجید محمود، بررسی الگوهای شناختی و شاخص های پردازش هیجانی در اختلال وسواسی ـ اجباری، (پایان نامه)، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1382.
ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب السلامیه، 1362.
ـ مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دارالعلم للملاییین، 1990.
ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1381.
ـ امام خمینی€، تحریرالوسیله، تهران، پیام، 1366.
ـ امام خمینی€، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، قم، مؤسسة تنظیم ونشر آثار امام خمینی€، 1372.
Abramowitz Jonathan S, McKay Dean & Taylor Steven. Obsesseve- Compulsive Disorder (subtypes and spectrum conditions), New York, Elsevier, 2008 C.
American psychiatric Association, Diagnostic and Statistical Manual of Disorders, Washington, APA, 1994.
American psychiatric Association, Diagnostic and Statistical Manual of disorders ( DSM-IV- TR) Washington, DC, APA, 2000.
Bunge Mario & Ardila Ruben, Philosophy of Psychology, New York, Springer- Verlag, 1987.
Carruthers Peter, The Nature of the Mind: An Introduction, London, Routledge, 2004.
Barlow David. H, Clinical Handbook of Psychological Disorders, A Step – by – Step Treatment Manual, New York, The Guilford Press, 2001.
David H. Barlow, Anxiety and Its Disorders, 2et. London, The Guilford Press 2002.
Davison Gerald C & Neale John M, Abnormal Psychology (eight edition), New York: John Wiley & Sons, Inc, 2001.
Davison Gerald C & Neale John M, Abnormal Psychology (third edition), New York, John Wiley & sons, Inc, 1982.
Gregoris Simos, Cognitive Behavior Therapy, New York, Brunner- Rout led, 2002.
Yaryura Jose A – Tobias, Biobehavioral Treatment Of Obsessive – Compulsive Spectrum Disorder, New York, W. W. Norton & Company; 1997.
Kaplan, Harold I, & Sadok, Benjamin J, Comprehensive Textbook of Psychiatry / IV; Baltimor; Williams & Wilkins, 1985 C.
Leahy Robert L, Cognitive Therapy Techiniques: A Practioner's Guide, New York, The Guilford Press, 2003.
Leahy Robert L, Overcoming Resistance in Cognitive Therapy, New York, The Guilford Press, 2003.
Jenike Mchael A, & others. Obsessive – Compulsive Disorders; Practical Management, New York, Mosby Inc, 1998.
Newberg Andrew, M.D., Daqili,M.D., PH.D. & Rause Vince. Why God Wont GO Away, New York, Ballantine Books, 2001.
Robert L. Leahy, Cognitive Therapy Techniques, New York, The Guilford Press, 2002.
* عضو هیأت علمی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی€. دریافت: 13/3/1388 ـ پذیرش: 3/5/1388
** استاد دانشگاه تهران.
1. American psychiatric Association, Diagnostic and StatisticalManual of Disorders ( DSM-IV- TR) in Abramowit 2, 2008, P.XV / Davison Gerald C & Neale John M, Abnormal Psychology (third edition) / David H. Barlow, Clinical Handbook of Psychological Disorders; A Step Treatment Manual, P.210/ Abramowitz Jonathan S, McKay Dean & Taylor Steven, Obsesseve- Compulsive disorder (subtypes and spectrum conditions). London: Elsevier, P.3.
2. Jenike Mchael A. & others. Obsessive – Compulsive Disorders; Practical Management, P.3 / Yaryura Jose A. – Tobias. Biobehavioral Treatment Of Obsessive – Compulsive Spectrum Disorder, P.16
3. استوارت مونتگمری و زوهر جوزف، وسواس ( شناخت و درمان)، ترجمة دکتر محسن معروفی و اکبر فرشیدنژاد، ص3.
4. Obsessions.
5. Compulsions .
6. ego-dystonic.
7. انجمن روان شناسی آمریکا 1994، ص 207.
8. علی قائمی امیری، وسواس، ص 25ـ33.
9 American psychiatric Association. Diagnostic and Statistical Manual of Disorders; Washington: APA; (1994).
10. exorcicm.
11. Kaplan, Harold I, & Sadok, Benjamin J. Comprehensive Textbook of Psychiatry / IV; Baltimor; Williams & Wilkins: (1985).
12. Hippocrates
13. Davison Geraldc & Neale John M, Abmormal Psychology (third edition), P.147.
14. Pierre Janet
15. exposure and response prevention (ERP).
16.. Leahy Robert L. Cognitive Therapy Techiniques: A Practioner's Guide, P.1-5.
17. جمشید احمدی، وسواس و درمان آن، ص 10.
18. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج 20، ص 397 / ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 27، ص 473 / محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، ج 7، ص 627.
19. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج 2، ص 425 / محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 55، ص 324 / محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 3525.
20. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج ص 3525.
21. محمدبن یعقوب کلینی، ج 3، ص 385 / محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 58، / محمدمحمدی ری شهری، میزان الحکمة، ص 3525.
22. building block
23. جنایک، 1997، ص 372 ـ 373.
24. جنایک 1998، ص 25 ـ 26 / یاریورا ـ توبایس و نظیر اوغلو، 1997، ص 12 / ابرامویتز و همکاران، 2008، ص 4 ـ 5.
25. جنایک، 1998 / یاریوراـ توبایس و نظیر اوغلو، 1997، ص 11 ـ 3 / ابرامویتز وهمکاران، 2008، ص 3 / مونتگمری و جوزف زوهر / 1382، ترجمة محسن معروفی و اکبر فرشیدنژاد، ص 15ـ17.
26. مجید محمود علیلو، بررسی الگوهای شناختی و شاخص های پردازش هیجانی در اختلال وسواسی، ص 24ـ25.
27. ATDS
28. گیل اس استکتی، روش های درمان اختلال وسواس، ترجمة حسن توزنده جانی و نسرین کمال پور، ص 18 / لی بائر، غلبه بر وسواس، ترجمة مسعود محمدی و همکاران، ص 30ـ32 / سیدمهدی حجازی شهرضائی، الوسواس و علاجه، ص 39ـ 52.
29. جنایک، 1998، ص 26 / ابرامویتز و همکاران، 2008، ص 3 / احمدی جمشید احمدی، وسواس و درمان آن، ص 21.
30. جنایک، 1998، ص 25 ـ 26 / ابرامویتز و همکاران، 2008، ص 4.
31. امام خمینی، تحریرالوسیله، ص 110 ـ 111 / زین الدین بن علی (شهید ثانی)، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ص 22 ـ 23.
32. محمدحسن بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید، ص 114 ـ 118.
33. امام خمینی€، شرح چهل حدیث ( اربعین حدیث)، ص 401ـ405 / سیدمهدی حجازی، شهرضایی، الوسواس و علاجه، ص 5ـ 17 و ص 39ـ40 / مصطفی زمانی، وسواس پیدایش ـ رشد و علاج، ص 26.
34. امام خمینی€، 1372، ص 400 ـ 451 / سیدمهدی حجازی شهرضایی، الوسواس و علاجه، ص 10 ـ 15.
35. مجید محمود علیلو، بررسی رشوهای شناختی و شاخص های پردازش هیجانی در اختلال وسواس ـ اجباری، ص 87.