بررسی رابطة بین شادکامی اسلامی و شادکامی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه قم در سال تحصیلی 89-1388
Article data in English (انگلیسی)
سال دوم، شماره سوم، پاییز 1388، ص 7 ـ 28
کاظم علی محمّدی* / مسعود آذربایجانی**
چکیده
هدف پژوهش حاضر آزمون این فرضیه است که آیا می توان بر اساس منابع اسلامی ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ آیا بین آموزه های دینی (اگر به صورت شاخص های قابل اندازه گیری تبدیل شوند) در حوزة شادکامی، با شادکامی روان شناختی رابطه ای وجود دارد؟ این پژوهش به بررسی این رابطه در 143 نفر از دانشجویان مرد و زن مشغول به تحصیل در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه قم پرداخته است. بدین منظور، پرسش نامه ای از مؤلفه های شادکامی در آیات و روایات معصومین(علیهم السلام) تهیه، اعتباریابی و همراه با پرسش نامه شادکامی فوردایس در گروه نمونه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی گشتاوری پیرسون، آزمون لوین و تی مستقل، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی رابطة معنادار مثبت وجود دارد. بنابراین، این نتایج، می توان بر اساس منابع معتبر اسلامی ابزاری ساخت که شادکامی افراد مذهبی و غیرمذهبی را بسنجد. همچنین می توان مداخله هایی ترتیب داد تا سبک زندگی افراد افسرده به شکلی با تمرین مؤلفه های شادکامی دینی تغییر کند.
کلید واژه ها: اسلام، سنجش، شادکامی، شادکامی اسلامی، شادکامی فوردایس.
مقدمه
«شادکامی» از مهم ترین نیازهای روانی بشر است که تأثیر عمده ای بر شکل گیری شخصیت و سلامت روان دارد و همة انسان ها شادکامی را خود و برای افراد مورد علاقه شان می خواهند. از عهد باستان تا کنون به احساسات مثبت انسان از جمله شادکامی توجه شده است. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می کند که عبارتند از: قوة عقل یا استدلال، احساسات و امیال. وی شادکامی را حالتی از انسان می داند که بین این سه عنصر، تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد. ارسطو معتقد است دست کم سه نوع شادمانی وجود دارد؛ در پایین ترین سطح، شادی را همان لذّت می داند؛ در سطح بالاتر شادی همان موفقیت و کامیابی است و نوع سوم شادی از نظر ارسطو، شادی ناشی از معنویت است. وی معتقد است شادکامی حقیقی از ارضای امیال حاصل نمی شود، بلکه از انجام چیزی که از لحاظ اخلاقی ارزش انجام دادن دارد، یعنی از تجلّی فضیلت حاصل می شود. به اعتقاد جرمی بنتام شادکامی غیر قابل تشخیص از لذّت های جسمانی بوده، عبارت است از فعالیت هایی که افزایش آنها موجب لذّت و کاهش درد و ناراحتی ها می شود. فارابی معتقد است سعادت دنیوی و اخروی انسان با تحقق چهار نوع فضیلت به دست می آید که عبارتند از: فضیلت های نظری، فضیلت های فکری، فضیلت های اخلاقی و صناعات عملی. وی راه رسیدن به سعادت را داشتن ملکات اخلاقی دانسته، و خلق نیکو را اعتدال یا حد وسط افراط و تفریط میداند.
برخی از پژوهش گران، شادکامی را حالت روانی مثبتی می دانند که با سطح بالای رضامندی کلی از زندگی، عاطفه مثبت و سطح پایین عاطفه منفی مشخص می شود. سلیگمن، رشید و پارک، مفهوم شادکامی را در سه مؤلفه جای داده است: الف) هیجان های مثبت (زندگی بانشاط)؛ ب) تعهد (زندگی درگیرانه یا زندگی خوب؛ ج) معناداری (زندگی با معنا). سلیگمن معتقد است بر اساس پژوهش های چند سال اخیر، ثابت شده است شادکامی عامل پدیدآورندة منافعی به مراتب بیشتر از صِرف احساس خوبی داشتن است؛ افراد شادکام، سالم تر و بسیار موفق ترند و درگیری و تعهد اجتماعی بیشتری دارند.
یکی از پرسش های اساسی دربارة شادکامی این است که آیا شادکامی حالتی است که به رویدادها و موقعیت های زندگی مربوط می شود یا به شخصیت فرد ارتباط دارد و یا اینکه نتیجة تعامل میان این دو است؟ بیشتر بررسی ها نشان می دهند که شادکامی یک ویژگی شخصیتی است. بررسی های شخصیتی در مورد شادکامی نشان می دهد که افراد شاد و ناشاد، نیمرخ های شخصیتی متمایز دارند. در فرهنگ های غربی، افراد شاد برون گرا و خوش بین هستند و از عزت نفس بالا و کنترل درونی برخوردارند. در مقابل، افراد ناشاد به سطوح بالایی از روان رنجوری گرایش دارند. همبستگی برون گرایی با شادکامی یا عاطفی بودن مثبت حدود 70/0 است اما همبستگی روان رنجورگرایی با عاطفی بودن منفی بیش از 9/0 است. در پژوهشی که توسط مرادی، جعفری و عابدی در مورد «شادمانی و شخصیت» انجام شد، به ارتباط معنادار شادکامی با ابعاد شناختی، اجتماعی، هیجانی و جسمانی شخصیت اشاره شده است. در این پژوهش، کنترل درونی، خوش بینی و تفکر مثبت، هدف مندی، خلاقیت، ثبات هیجانی، عزت نفس، خودکارآمدی، برون گرایی، نوع دوستی، توافق اجتماعی، وظیفه شناسی، روابط مثبت با دیگران و سلامت سیستم ایمنی بدن به مثابه مؤلفه های شخصیتی مؤثر در شادکامی یاد شده است. این پژوهش گران بر این باورند که بین شادکامی و مؤلفه های یادشده، رابطة علّی و دوسویه برقرار است. برخی از پژوهش گران نیز شادکامی را متغیری شخصیتی می دانند که پایه ای زیست شناختی دارد. هیجان مثبت، رضایت از زندگی، نبود هیجان های منفی، روابط مثبت با دیگران، هدف مند بودن زندگی، رشد شخصیتی، دوست داشتن دیگران و طبیعت نیز شروط لازم برای رسیدن به شادکامی هستند. لوبومیرسکی و همکاران الگوی یکپارچه ای از شادکامی ارائه و عوامل شادکامی را از سه جنبه بررسی کرده اند: عوامل ژنتیکی (نقطه تنظیم)، شرایط محیطی و صفات شخصیتی (فعالیت ارادی). بر اساس این پژوهش، عوامل ژنتیکی 50% ، صفات شخصیتی 40% و عوامل محیطی 10% واریانس شادکامی را پیش بینی می کنند. لوبومیرسکی و همکاران معتقدند عوامل ژنتیکی، در طول زمان ثابت و پایدار، و در برابر نفوذ و کنترل مقاومند و تغییر در صفات شخصیتی به مراتب بیشتر از عوامل محیطی ظرفیت شادکامی را افزایش می دهد.
به نظر می رسد، گسترده ترین پژوهش در زمینة شادکامی روان شناختی را آرگیل (2001) انجام داده است. وی حاصل پژوهش هایش را در کتابی با عنوان روان شناسی شادی گزارش کرده است. همچنین در چند سال اخیر، بخش زیادی از پژوهش های مربوط به شادکامی در نشریه های معتبر علمی مانند «مجلة مطالعات شادکامی» چاپ شده است.
به طور خلاصه، در پژوهش های مربوط به شادکامی چهار رویکرد کلی را می توان مشخص کرد:
1. برخی مطالعات به بررسی مفهوم شادکامی پرداخته اند و اینکه آیا شادکامی یک صفت و ویژگی ذاتی و وراثتی است یا نه؛
2. در برخی از این پژوهش ها که شاید بیشترین سهم از مطالعات شادکامی را به خود اختصاص داده باشد، بررسی همبستگی و رابطة عوامل مختلف شخصیتی، فرهنگی، اجتماعی و جمعیت شناختی با شادکامی مورد اهتمام بوده است؛
3. در تعدادی از این بررسی ها سنجش میزان شادکامی افراد و تهیة ابزارهایی برای این منظور مورد توجه بوده است؛
4. در بعضی پژوهش ها که در سال های اخیر بیشتر شده، بررسی عوامل مؤثر بر شادکامی و شیوه های افزایش شادکامی کانون توجه بوده است.
از سوی دیگر، پژوهش های انجام شده پیرامون شادکامی در اسلام بسیار اندک است و تنها به سه پژوهش می توان اشاره کرد: پژوهش نخست را قادری بافی (1381) با عنوان «مفهوم و جایگاه شادمانی در بیان قرآن و حدیث» انجام داده است. نویسنده در این پژوهش به بررسی مفهوم شادمانی، شناسایی شادی، انواع شادی، جلوه های شادی در دنیا، توهم شادی، زمینه های ایجابی و سلبی و پیامدهای شادی پرداخته، نتیجه می گیرد که دین اسلام بر ایجاد زمینه ها و عوامل شادمانی و زدودن اندوه تأکید می کند و توجهی عمیق به این نیاز روانی انسان در کنار سایر نیازها دارد. پژوهش دوم توسط داوودی کهکی(1382) با عنوان «شادابی و نشاط از دیدگاه آیات و روایات تفسیری» انجام شده است. در این پژوهش که از نوع توصیفی است، شناخت خالق، شناخت خود، شناخت صحیح هدف، عبادت، توجه به وعده های الهی از عوامل شادابی و حسد، نا امیدی، اختلاف و نفاق با عنوان موانع نشاط معرفی شده است. پژوهش سوم، پژوهش علی محمدی و جان بزرگی(1387) با عنوان «بررسی رابطه بین شادکامی با جهت گیری مذهبی و شادکامی روان شناختی و افسردگی» است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین شادکامی دینی و شادکامی روان شناختی رابطة معنادار مثبت برابر با 532/0 در سطح معناداری(01/0p<) و بین شادکامی دینی و افسردگی بک همبستگی منفی برابر با 515 /0 در سطح معناداری (01/0p<) به دست آمد.
با توجه به فقر پژوهش های تجربی یا شبه تجربی دربارة شادکامی در اسلام، پژوهش حاضر درصدد است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که آیا بر اساس منابع معتبر اسلامی می توان ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ آیا بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی رابطه وجود دارد؟ و اینکه آیا بین نمره زنان و مردان در اینجا تفاوت معناداری وجود دارد؟ همچنین به سهم متغیرهای جمعیت شناختی در پیش بینی نمرة شادکامی نیز خواهیم پرداخت. بنابراین، فرضیه های پژوهش عبارت خواهد بود از: 1. بر اساس منابع معتبر اسلامی می توان ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؛ 2. بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی رابطه معنادار مثبت وجود دارد؛ 3. بین نمرة زنان و مردان در نمرة شادکامی تفاوت معناداری وجود دارد.
روش پژوهش
جامعة آماری: جامعة آماری پژوهش حاضر را همة دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد زن و مرد دانشگاه قم (دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، حقوق و الهیات) تشکیل می دهد که در سال تحصیلی 89-1388 در این مرکز علمی مشغول به تحصیل بودند. در این جامعه، محدودیت سنی، نوع رشته تحصیلی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و متغیرهایی نظیر آن لحاظ نشده است.
حجم نمونه و روش نمونه گیری: گروه نمونه مورد مطالعه در اینجا شامل 143 نفر (7/51% مرد و 3/48% زن) از دانشجویان جامعه یاد شده است که به صورت «تصادفی خوشه ای» انتخاب شدند (با میانگین سنی 67/21 سال و دامنه 18-40). بر این اساس، گروه نمونه با کمک روش یاد شده از دانشکده های مذکور (رشته های زبان و ادبیات فارسی، فقه و مبانی حقوق، زبان و ادبیات انگلیسی، حسابداری، علوم قرآن و حدیث، حقوق و تربیت بدنی) انتخاب شدند. آن گاه با مراجعه به کلاس ها و تشریح هدف های پژوهش و جلب مشارکت و همکاری آزمودنی ها، پرسش نامه ها اجرا و جمع آوری می شد. جدول (1) آمار های توصیفی گروه نمونه را به تفکیک رشتة تحصیلی گزارش می کند.
جدول1: آمار های توصیفی گروه نمونه بر اساس رشته تحصیلی
درصد تراکمی درصد فراوانی
./14 0/14 20 زبان
0/21 0/7 10 حقوق
6/63 7/42 61 ادبیات فارسی
2/76 6/12 18 فقه و مبانی حقوق
9/83 7/7 11 تربیت بدنی
0/93 1/9 13 حسابداری
0/100 0/7 10 علوم قرآنی و حدیث
0/100 143 جمع
ابزارهای پژوهش
1. پرسش نامه شادکامی فوردایس: فوردایس یکی از صاحب نظران روان شناسی شادی است که در پژوهش های فراوان مجموعه ای را با عنوان «برنامه افزایش شادی فردی» ارائه کرده است که ترکیبی از نظریه های شناختی و رفتاری است. زیربنای برنامه فوردایس این است که اگر شخص بخواهد، می تواند همانند افراد شاد، شاد باشد. با توجه به ویژگی های افراد شادکام، فوردایس مهارت هایی را برای افزایش شادکامی افراد بهنجار پیشنهاد کرده است. فوردایس این برنامه را اصول چهارده گانة شادکامی نامیده است. این اصول چهارده گانه که هشت مورد آن شناختی و شش مورد آن رفتاری و برای افزایش شادکامی برنامه ریزی شده است، عبارتند از: افزایش فعالیت، افزایش روابط اجتماعی، افزایش خلاقیت، برنامه ریزی و سازماندهی، دور کردن نگرانی، کاهش توقعات و انتظارات، افزایش تفکر مثبت و خوش بینی، زندگی در زمان حال، پرورش شخصیت سالم، پرورش شخصیت اجتماعی، خود بودن، از بین بردن احساسات منفی، تقویت روابط نزدیک و صمیمانه، اولویت دادن به شادی. آیزنک بر اساس این چهارده مهارت، فوردایس ابزاری برای سنجش این مهارت ها تهیه کرد. وی برای هر کدام از اصول چهارده گانه سه پرسش در نظر گرفت. سه پرسش نیز برای سنجش شادکامی کلی در سیاهه قرار داد. سپس میانگین و انحراف استاندارد هر کدام از مهارت ها را محاسبه کرد. به این ترتیب، افراد مختلف می توانستند با پاسخ به این ابزار و مقایسة نمرة خود با میانگین و انحراف استاندارد نمرات، به سنجش میزان مهارت های شادکامی خود بپردازد.
این ابزار توسط لیاقتدار و همکاران (1387) در دانشگاه اصفهان ترجمه و بازنگری شده و با توجه به مطالعات داخلی، ضمن اضافه کردن مهارت بیان احساسات به آن، با عنوان «سیاهه شادکامی فوردایس- اصفهان» آماده شد. سپس در یک نمونة 727 نفری از دانشجویان اجرا گردید. پایایی آن به روش آلفای کرونباخ در یک نمونة 200 نفری 92/0 و پایایی بازآزمایی آن در یک نمونه 50 نفری پس از دو هفته تا دو ماه، 7/0 به دست آمد.
همچنین، در پژوهش علی محمدی (1388) با حجم نمونة 201 نفر، آلفای کرونباخ 948/0 و ضریب پایایی حاصل از روش دونیمه سازی اسپیرمن ـ براون برابر با 918/0 گزارش شده است.
در پژوهش حاضر نیز، آلفای کرونباخ 95/0 و ضریب پایایی حاصل از روش دونیمه سازی اسپیرمن ـ براون 916/0 به دست آمد.
2. پرسش نامة شادکامی اسلامی: این پرسش نامه با استفاده از مؤلفه های شادکامی استنباط شده از قرآن کریم و روایت های اهل بیت علیهم السلام ساخته شد. بدین منظور، ابتدا روایاتی که مربوط به بحث شادکامی می شد از متون معتبر اسلامی استخراج شد و با تحلیل محتوای روایات، تعدادی مؤلفة شادکامی به دست آمد. سپس برای هر کدام از این مؤلفه ها، پرسشی تنظیم و از 0 تا 3 (کاملاً مخالفم؛ تا حدودی مخالفم؛ تا حدودی موافقم و کاملا موافقم) نمره گذاری شد. برای بررسی روایی محتوایی پرسش نامه، اصل پرسش نامه به همراه روایاتی که این مؤلفه ها از آنها استخراج شده بود در اختیار ده نفر از روان شناسان آشنای با علوم اسلامی گذاشته شد و از آنها خواسته شد تا میزان صحت این استنباط را برای هر ماده از 0 تا 9 (کاملاً نادرست تا کاملاً درست) نمره گذاری کنند. میانگین نمره گذاری کارشناسان برابر با 1/7 (79%) بود و این امر بیانگر آن است که استنباط پژوهشگر از روایات در حد قابل قبولی است. میانگین نمره گذاری کارشناسان در جدول2 آمده است.
در بررسی پایایی پرسش نامه، آلفای کرونباخ 921/0 و ضریب پایایی حاصل از روش دونیمه سازی اسپیرمن ـ براون 906/0 به دست آمد و این نشان می دهد که قابلیت اعتماد آزمون در حد بسیار خوبی است. این پرسش نامه 95 ماده ای، 102 مؤلفة دینی را در چهار مقولة زیستی ـ رفتاری، عاطفی ـ معنوی، شناختی و صفات شخصیتی ارزیابی می کند که در جدول 3 گزارش شده است.
جدول2: میانگین نمره های کارشناسان
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 کارشناس
45/7 78/5 59/6 78/6 30/8 48/6 72/6 03/7 96/7 73/7 میانگین
10/7 میانگین کل
جدول3: فهرست مؤلفه های شادکامی بر اساس آیات و روایات
مؤلفه های زیستی ـ رفتاری: پوشیدن لباس تمیز، شستن لباس، در دست داشتن انگشتر عقیق، استفاده از عطر و بوی خوش، عدم تنگدستی، صحّت (عافیت)، امنیت، وسیله نقلیه مناسب، منزل وسیع، نگاه به سبزه و طبیعت، مسواک، نظافت بدن، رابطه جنسی، شب، خواب، زیبارویی، ازدواج، عدم جزع و بی تابی، شکیبایی، عدم کوتاهی در عمل، استفاده از فرصت ها، ورزش(سوارکاری، پیاده روی، شنا و...)، اشتغال در شهر خود، دوری از کسالت و تنبلی، نظم و برنامه ریزی، جهاد در راه خدا، عمل به علم، سخت کوشی، داشتن تفریح های سالم، توفیق بر اعمال صالح، عمل به حق و یاری آن، دوری از خشم، اجتناب از مال اندوزی، عدم طمع ورزی، مخالفت با هوای نفس، غلبه عقل بر هوای نفس، دوری از تکلّف، مسافرت، ارتباط با دوستان ایمانی، صحبت با دوستان، همسر سازگار و شایسته، ملاقات خوبان و نیکان، همنشینی با علما و اهل حکمت، دوری از همنشینی با افراد پست، کنترل زبان، کنترل نگاه، شرکت در مجالس موعظه، امر به معروف و نهی از منکر، اخلاق خوب، گشاده رویی، همسر زیباروی، شاد نمودن برادر دینی، مورد اعتماد بودن، دوری از دنیاطلبان، مدارا با مردم، سرپرستی خانواده، عدم کینه ورزی (حقد).
مؤلفه های عاطفی ـ معنوی: ایمان، انجام واجبات و دوری از گناهان (تقوا و بندگی)، ذکر «لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إِلا بِاللَّه»، ذکر صلوات، انس با قرآن و عمل به آن، وضو، یاد خدا، گریه از خوف الهی، توبه و استغفار، نماز، نماز شب، انفاق در راه خدا، ولایت، محبتّ اهل بیت پیامبر اکرم علیهم السلام، عدم دلبستگی به دنیا، اعتقاد و رضای به قضا و قدر الهی، نا امید نشدن از رحمت الهی، شادمانی به کارهای خیر، رسیدن به خواسته ها، عبور از گذشته، اجتناب از آرزوهای دور و دراز.
مؤلفه های شناختی: ایمان و یقین، مطالعه و علم آموزی، حکمت آموزی، حسن ظن، خوش بینی نسبت به مردم، عبور از گذشته، زیستن در حال، دانستن اینکه آنچه از روزی مقدر است خواهد رسید، چشم (طمع) ندوختن به داشته های دیگران، مشورت.
مؤلفه های صفات شخصیتی: قناعت، نبود حسادت، سخاوت، بخل نورزیدن.
روش تجزیه و تحلیل داده ها: با توجه به اینکه پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و داده های به دست آمده بر اساس مقیاس فاصله ای نمره های آزمودنی ها در اختیار قرار می گیرد، پس از توصیف داده ها در قالب جدول های توصیفی، نتایج به دست آمده براساس فرمول همبستگی گشتاوری پیرسون، آزمون لوین و تی مستقل با بهره گیری از نرم افزاز spss تجزیه و تحلیل می شود.
یافته های پژوهش
برای پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش که آیا بین نمره های حاصل از پرسش نامه شادکامی دینی و شادکامی روان شناختی رابطه وجود دارد؟ نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها که در جدول 4 خلاصه شده، بیانگر معنادار بودن همبستگی است. همان طور که ملاحظه می شود، این همبستگی مثبت و برابر با 671/0 در سطح معناداری(01/0p< ) است.
جدول4: همبستگی بین شادکامی اسلامی و شادکامی فوردایس در نمونة مورد مطالعه
نمرة کل شادکامی اسلامی نمرة کل شادکامی فوردایس
نمرة کل شادکامی اسلامی 1 ٭٭671/0
سطح معناداری (دو دامنه) 0 000/0
نمرة کل شادکامی فوردایس ٭٭671/0 1
سطح معناداری (دو دامنه) 000/0 0
حجم نمونه 143 143
٭٭ همبستگی در سطح 01/0 معنادار است.
در پاسخ به این سؤال پژوهش که آیا بین نمره های زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد؟ با استفاده از آزمون تی برای دو گروه مستقل، دو گروه زن و مرد با هم مقایسه شدند و با توجه به یافته های گزارش شده در جدول 5 و 6، باید گفت بین این دو گروه، در نمرة شادکامی اسلامی، تفاوت معنادار(005/0P<، 987/4=t و 761/140 و141=df) است و نمرة شادکامی زنان بیشتر از مردان است. در نمرة شادکامی فوردایس، با وجود اینکه نمرة زنان اندکی بیشتر از مردان است، ولی این تفاوت معنادار نیست ( 062/0p<،884/1=t و 867/127و139=df ).
جدول5: آماره های توصیفی پرسش نامه شادکامی اسلامی و شادکامی فوردایس
انحراف استاندارد میانگین انحراف استاندارد میانگین حجم نمونه جنسیت
54/1 16/13 94/60 73 مرد شادکامی فوردایس
00/2 55/16 67/65 68 زن
06/1 129/9 89/59 74 مرد شادکامی اسلامی
06/1 866/8 40/67 69 زن
جدول6: نتایج آزمون تی و لوین برای متغیر جنسیت
آزمون تی برای برابری میانگین ها آزمون لوین برای برابری واریانس ها
تفاوت خطای استاندارد تفاوت میانگین
سطح معناداری دو دامنه درجه آزادی t سطح معناداری F
51047/2 7292/4- 062/0 139 884/1- 036/0 468/4 با فرض برابری واریانس ها نمرة شادکامی فوردایس
53076/2 7292/4- 064/0 867/127 869/1- با فرض نابرابری واریانس ها
50681/1 5064/7- 000/0 141 982/4- 729/0 120/0 با فرض برابری واریانس ها نمرة شادکامی اسلامی
50526/1 5064/7- 000/0 761/140 987/4- با فرض نابرابری واریانس ها
همچنین در مقایسة بین دو گروه متأهل و مجرد، با استفاده از آزمون تی و لوین، یافته ها گزارش شده در جدول8 نشان می دهد که بین این دو گروه، هم در نمرة شادکامی اسلامی (005/0P<،890/5=t و 054/31 و 140=df) و هم در نمره شادکامی فوردایس (026/0p< ، 355/2=t و 490/26 و138=df ) تفاوت معنادار است و نمرة شادکامی متأهل ها بیشتر از مجردها می باشد. چنان که در جدول 7 گزارش شده است، میانگین نمرة شادکامی اسلامی برای مجردها 0678/62 و برای متأهل ها 7259/69، و میانگین نمرة شادکامی فوردایس برای مجردها 1056/62 و برای متأهل ها 2676/72 به دست آمد.
جدول7: آماره های توصیفی نمره شادکامی برای متغیر وضعیت تأهل
میانگین
خطای استاندارد انحراف استاندارد میانگین تعداد
وضعیت تأهل
85/0 46/9 10/62 123 مجرد نمره کل
شادکامی اسلامی
49/1 53/6 26/72 19 متأهل
37/1 11/15 06/62 121 مجرد نمره کل
شادکامی فوردایس
94/2 84/12 72/69 19 متأهل
جدول8: نتایج آزمون تی و لوین برای متغیر وضعیت تأهل
آزمون تی برای برابری میانگین ها آزمون لوین برای برابری واریانس ها
تفاوت خطای استاندارد تفاوت میانگین
سطح معناداری
دو دامنه درجه آزادی t سطح
معناداری
F
66/3 05/7- 03/0 138 09/2- 47/0 50/0 با فرض برابری واریانس ها نمره شادکامی فوردایس
25/3 05/7- 02/0 49/26 35/2- با فرض نابرابری واریانس ها
25/2 16/10- 000/0 140 51/4- 06/0 50/3 با فرض برابری واریانس ها نمره شادکامی اسلامی
72/1 16/10- 000/0 05/31 89/5- با فرض نابرابری واریانس ها
نتیجه گیری
در بررسی اولین پرسش پژوهش، فرضیة اول تأیید شد و پایایی و روایی آزمون نشان داد که شرایط علمی یک مقیاس روان شناختی را داراست و بر اساس منابع معتبر اسلامی، می توان ابزاری ساخت که شادکامی افراد ـ مذهبی و غیرمذهبی ـ را بسنجد (با توجه به همبستگی مثبت و معنادار بین شادکامی دینی و شادکامی روان شناختی).
بنابر یافته های پژوهش، این فرضیه نیز که بیان می داشت بین نمرة شادکامی دینی و شادکامی روان شناختی همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد، تأیید شد. چنانکه در جدول 4 نشان داده شد، این همبستگی برابر با 671/0 در سطح معناداری(01/0p<) بود.
همچنین در پاسخ به این پرسش فرعی پژوهش که آیا بین گروه مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد؟ نتایج نشان داد که بین این دو گروه در نمره شادکامی اسلامی تفاوت معنادار بوده، نمره شادکامی زنان بیشتر از مردان است؛ اما در نمرة شادکامی روان شناختی، با وجود بیشتر بودن نمرة شادکامی زنان از مردان، این تفاوت معنادار نبود (جدول5 و 6). یافته های دیگر پژوهش، این تفاوت را تأیید می کنند، برای نمونه، پژوهش دیماتئو، برای زنان سطوح بالاتری از شادکامی را گزارش کرده است. در پژوهشی که توسط کراسلی و لندریج انجام شد، بین زنان و مردان در نمرات شادکامی تفاوت هایی مشاهده شد؛ نمرة شادکامی مردان در مؤلفه های فعالیت جنسی، ورزش، وجود (شخصیت)، محبوبیت و داشتن زندگی خوب اجتماعی به طور معناداری بیشتر از زنان بود. در مقابل، نمرة شادکامی زنان نیز در مؤلفه های کمک به دیگران، داشتن خانواده صمیمی و عشق به دیگران بیشتر از مردان گزارش شده است.
البته دربارة میزان شادکامی یا افسردگی زنان و مردان، نتایج مختلف و گاه متناقضی گزارش شده است. در توجیه این مسئله می توان گفت که این اختلاف عمدتاً در جامعة آماری پژوهش ها ریشه دارد برای نمونه، پژوهش هایی که در جوامع مذهبی و در میان افراد مذهبی انجام می شود، معمولاً بین زنان و مردان تفاوت معناداری گزارش نمی کنند زیرا مذهب و پایبندی به آموزه های دینی ـ چنان که اشاره شد ـ رابطة مستقیمی با شادکامی دارد و افراد مذهبی ـ زن یا مرد ـ سطوح شادکامی بالاتری را گزارش می کنند.
از یافته های فرعی پژوهش، تفاوت معنادار بین دو گروه متأهل و مجرد است. همان گونه که در جدول 7 و 8 آمده است، بین میانگین نمره های متأهلان و مجردها، تفاوت معنادار بوده و میانگین نمره متأهل ها بیشتر از مجردها است. البته با توجه به تفاوت حجم دو گروه (121 و 19)، این مقایسه باید با احتیاط انجام شود.
این یافته ها با نتایج پژوهش های بسیاری همخوانی دارد. پژوهش های تجربی نشان می دهد که افراد متأهل، از افراد مجرد، جداشده یا بیوه ها شادکام تر هستند. مایرز و دینر نیز برای افراد متأهل شادکامی بیشتری را نسبت به مجردها گزارش می کند.
نظرسنجی های به عمل آمده از زمینه یابی های ملّی از 800/20 نفر در 19 کشور، همبستگی بین ازدواج و شادکامی را تأیید می کند. به عقیدة ماستکاسا (1995)، هنوز عقیدة بیشتر محققان این است که همبستگی ازدواج و شادکامی، اساساً وابسته به آثار سودمند ازدواج است.
در پژوهش بلنچ فلاور و اسوالد با حجم نمونة 000/16 بزرگ سال امریکایی، یافته ها نشان داد که فعالیت جنسی به شدت با معادله های شادکامی رابطة مثبت دارد. افراد متأهل، بیش از مجردها، مطلقه ها، بیوه ها و آنهایی که تنها زندگی می کنند، دارای احساسات جنسی هستند. بر اساس آمارهای این پژوهش، همجنس گرایان به طور معناداری در شادکامی سهمی ندارند.
یافته های این پژوهش، با اطلاعات به دست آمده از زمینه یابی ها در ملیت های مختلف هم سویی دارد؛ مانند پژوهش هایی که نشان داده است افرادی که از معنویت بیشتری برخوردارند شادکامی بیشتری را گزارش می کنند؛ افراد با پایبندی های مذهبی احتمال بیشتری دارد که خود را بسیار شادکام ارزیابی کنند. افراد مذهبی فعال، سطوح نسبتا بالاتری از شادمانی را گزارش می کنند. و افراد مذهبی، فاقد اضطراب، افسردگی و به دور از تمایل به خودکشی بوده و بهتر می توانند با بحران ها مقابله کنند. از این رو، باور و عمل به آموزه های دینی، از مهم ترین عوامل پدیدآورنده احساس شادکامی است. در تبیین این رابطه با استناد به آیه شریفه «آنها کسانى هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن است؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش می یابد» و «پس هر کس که از هدایت من پیروی کند، هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد» و آیات مشابه دیگر و سخنان حضرت علی(علیه السلام) که فرمود: «یاد خدا موجب شادمانی هر متّقی و لذّت هر اهل یقینی است»، می توان گفت یکی از ثمره های ایمان به خداوند متعال و عمل به اقتضای این ایمان، آرامش درون و نشاط و شادکامی مؤمنان است. البته با توجه به شدت و ضعف ایمان در افراد، مراتب این آرامش نیز متفاوت خواهد بود.
امام علی علیه السلام در فرمایش مفصّلی در معرفی مؤمن واقعی می فرماید: «ای همام! مومن شاداب و گشاده روست و چهره عبوسی ندارد... شادمانی در چهره و اندوه در دل دارد... کسالت از او به دور بوده و نشاطی پایدار دارد». امام صادق علیه السلام می فرماید: «مومن در دین خود استوار و پُرتوان... و در راه هدایت پرنشاط است». امام کاظم علیه السلام می فرماید: «از لذائذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و خواهش های دل را از راه های مشروع برآورید؛ مراقبت کنید که در این کار به مردانگی و شرافت شما آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروی نشوید؛ با کمک لذت های حلال دنیوی بهتر در امور دینی خویش موفق خواهید شد، که روایت شده است: از ما نیست کسی که دنیای خویش را به خاطر دینش یا دینش را به جهت دنیا ترک کند». علی علیه السلام در کلام دیگری چنین می فرمایند: «شادمانی موجب انبساط روح و مایه وجد و نشاط است» و «هنگامه های شادمانی فرصت مناسبی است».
روایت های یاد شده، بیانگر این حقیقت اند که شادابی و گشاده رویی، پرتوانی، نشاط و دوری از کسالت و اندوه، از آثار ایمان و دین داری بوده، اصل بر این است که مومن سرشار از انرژی و نشاط باشد. همچنین انسان به غنیمت شمردن فرصت های شادمانی، بهره مندی از لذت های دنیوی حلال و سرگرمی های سالم و توجه به خواهش های نفسانی از راه مشروع آن سفارش شده است، تا در ادارة بهتر امور دینی خویش موفق گردد و از ترک دنیا برای دین یا دین برای دنیا نهی شده است. در حدیث دیگری رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: «برای دنیای خود چنان تلاش کن که گویا تا ابد زنده خواهی بود و برای آخرت خویش چنان بکوش که گویا فردا خواهی مرد».
بنابراین، دین و دین داری و بندگی خداوند نه تنها هیچ منافاتی با دنیا و بهره گیری از لذایذ حلال دنیوی ندارد، بلکه بر آن سفارش نیز شده است. زندگی دینی، توأم با نشاط و شادابی و تلاش و سازندگی است و اسلام برای نیل به این نوع شادکامی، برنامه منسجم و هماهنگی ارائه کرده است.
منابع
ـ آرگیل، مایکل، روا ن شناسی شادی، ترجمه مسعود گوهری انارکی و دیگران، اصفهان، جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، چ دوم، 1383.
ـ جان بزرگی، مسعود، «جهت گیری مذهبی و سلامت روان»، پژوهش در پزشکی، ش 4، دوره31، 1386، ص 345-350.
ـ داودی کهکی، محمدرضا ، شادابی و نشاط از دیدگاه آیات و روایات تفسیری، پایان نامه کارشناسی ارشد، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم، 1382.
ـ دلاور، علی، روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی، تهران، ویرایش، 1381.
ـ ظهور، علی رضا و فکری، علی رضا، «وضعیت شادابی دانشجویان دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران»، ارمغان دانش، ش 3، سال 8، 1382.
ـ علی پور، احمد، و دیگران، «شادکامی و کارکرد ایمنی بدن»، روان شناسی، ش 15، 1379، ص219-233.
ـ علی محمدی، کاظم و جان بزرگی، مسعود، «بررسی رابطه بین شادکامی با جهت گیری مذهبی و شادکامی روان شناختی و افسردگی»، روان شناسی در تعامل با دین، ش 2، سال اول، 1387، ص 131ـ144.
ـ علی محمدی، کاظم، شادکامی و ساخت آزمون آن از دیدگاه اسلام، با راهنمایی دکتر مسعود آذربایجانی، پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم، 1388.
ـ فتحعلی، محمود، «سعادت در فلسفه اخلاق»، معرفت، ش 15، شماره 15، 1374، ص40-46.
ـ فرزادفر، منیر و دیگران، «تاثیر آموزش شادمانی به شیوه فوردایس بر کاهش افسردگی زنان بی سرپرست شهر اصفهان»، دانش و پژوهش در روان شناسی، ش30، ص 39-50.
ـ قادری بافی، محمد، مفهوم و جایگاه شادمانی در بیان قرآن و حدیث، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم قرآنی و حدیث، با راهنمایی محمدعلی مهدوی راد، دانشگاه تربیت مدرس.
ـ کار، آلان، روان شناسی مثبت، ترجمه حسن پاشا شریفی و جعفر نجفی زند، تهران: نشر سخن، 1385.
ـ لیاقتدار، محمدجواد و دیگران، «هنجاریابی سیاهه شادکامی فوردایس ـ اصفهان در دانشجویان»، روان شناسی، ش 46، سال12، 1387، ص183-196.
ـ مراد، سعید، نظریة السعادة عند فلاسفه الاسلام، تصدیر محمدعاطف العراقی، القاهره، مکتبة الأنجلو المصریة، 1992م.
ـ مرادی، مریم و دیگران، «شادمانی و شخصیت»، تازه های علوم شناختی، ش 2، سال7، 1384،ص 60-71.
ـ مصباح، مجتبی، فلسفه اخلاق، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چ سوم، 1378.
ـ نصوحی دهنوی، و دیگران، «رابطه بین میزان شادمانی و عوامل آموزشگاهی دانش آموزان دبیرستانی»، دانش و پژوهش در روان شناسی، ش 19و20، 1383، ص 33-50.
ـ هادیان فرد، حبیب، «احساس بهزیستی و فعالیت های مذهبی در گروهی از مسلمانان»، اندیشه و رفتار، ش20، ص 224-232.
ـ یزدانی، فضل الله، «بررسی رابطه بین نگرش دینی، سبک های مقابله ای و شادکامی در دانش آموزان دختر و پسر اصفهان»، مصباح ـ تعلیم و تربیت اسلامی، ش 49، سال 12، 1381، ص 66-84.
Argyle, M. The Psychology of Happiness. USA & Canada: Rutledge, Taylor & Francis Group, 2001.
Blanchflower, David G & Oswald, Andrew J. Money, Sex and Happiness: An Empirical Study, Scandinavian Journal of Economics, Volume 106 Issue 3, Nov 2004, 393 – 415 (2008 the editors of the Scandinavian Journal of Economics).
Boehn Julia K.& Lyubomirsky Sonja, The Promise Of Sustainable Happiness, 2009, 667-679(bi ja).
Cheng, Helen & Furnham, Adrian. Attribution Style and Personality as Predictors of Happiness and Mental Health, Springer Netherlands, 2001, 307-327.
Crossley, Adam & Langdridge, Darren. Perceived Sources of Happiness: A Network Analysis, Journal of Happiness Studies, 2005, Volume 6, Number 2, June, 107-135.
Demotteo. What Are The Differences Between Happiness And Self-Esteem? Springer Netherlands, 2005, 362-404.
Diener, Ed & Biswas-Diener. Happiness: Unlocking the Mysteries of Psychological Wealth, Blackwell, Garsington Road, Oxford ,2008.
Easterlin Richard A. The Economics of Happiness, Daedalus, 2004, V 133, p27+.
Liesbeth, Snoep. Religiousness and happiness in three nations: a research, Journal of Happiness Studies. 2008, 9:207–211.
Lu, Luo & Hu, Chia-Hsin. Personality, Leisure Experiences and Happiness, Journal of Happiness Studies, Volume 6, Number 3 / September, 2005, 325-342.
Lyubomirsky Sonja; Sheldon Kennon M And Schkade David. Pursuing Happiness: The Architecture of Sustainable Change, Riview of General Psycology, 2005, V 9,No 2,111-131.
Madigan Timothy, J. Godless Happiness, Free Inquiry. V 18, Summer 1998.
Myers, D.G & Diener, Ed. The Science of Happiness, Magazine article (Questia), The Futurist, 1997,V 31.1+.
Ott, Jan. The Nature Of martin's Happiness, Journal of Happiness Studies (in press) 7:113–128 _ Springer, 2006.
Paquette, Mary. The Science of Happiness, Perspectives in Psychiatric Care. 2006,V 42, 1+.
Schumaker, John F. Can religion make you happy, Free Inquiry. 1998 ,V 18, Issue: 3, 28+
Seligman, M. E. P ; Steen, A ; Parks, N & Peterson, C. Positive Psychology Progress, American Psychologist, 2005, 410-421.
Seligman, M. E. P. Can Happiness Be Taught? Daedalus, 2004,V 133, Issue: 2, , 80+.
Seligman, M. E. P. Can Happiness Be Taught? Daedalus, 2004,V 133, Issue: 2 , 80+.
Seligman, M. E. P; Rashid, T & Parks, A. C. Positive Psychotherapy, American psychologist, November 2006, 774-788.